فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۶۲۱ تا ۲۵٬۶۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی در زمره عوامل اثرگذار در آشفتگی خانواده و جدایی زوجین است و نرخ گسترش نوع بدنی آن در شهر اردبیل چشمگیر است. ازاین رو پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش خود دفاعی بر سازش یافتگی زناشویی و همبستگی خانوادگی در زنان درگیر خشونت خانگی این شهر انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده همه زنانی بود که در سال 1394 به دلیل خشونت خانگی به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. تعداد 30 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به تصادف گمارده شدند. گروه آزمایش برای زمانی برابر 6 گردهمایی 75 دقیقه ای، تحت آموزش خود دفاعی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از سنجه تجدیدنظر شده سازش یافتگی زوجی (بوسبی، کران، لارسون و کریستینسن، 1995) و پرسش نامه همبستگی خانوادگی (سامانی، 1381) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با به کارگیری آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد آموزش خود دفاعی مایه افزایش سازش یافتگی زناشویی (02/0>p؛05/12=F) و همبستگی خانوادگی (01/0>p؛ 92/40=F) در زنان درگیر خشونت خانگی می شود؛ این برآیندها نشان می دهد که آموزش خود دفاعی می تواند با توانمندسازی روانی و کاهش رخداد خشونت خانگی به بهبود سازش یافتگی و همبستگی خانوادگی منجر شود.
مقایسه تأثیر روان درمانی گروهی وجودی، شناختی - وجودی و انسان گرا-وجودی بر رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
53-79
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه تأثیر روان درمانی گروهی وجودی، شناختی _ وجودی و انسان گرا _ وجودی در رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش یک کار آزمایی تصادفی کنترل شده بود که با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون_ پس آزمون و آزمون پیگیری دوماهه با گروه های موازی آزمایشی و گروه کنترل انجام شد. جامعه آزمودنی های پژوهش، زنان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان توحید سنندج در سه ماه نخست سال 1398 بود؛ از طریق نمونه گیری تصادفی 32 آزمودنی از این جامعه انتخاب و پس ازآن با به کارگیری نمونه گیری تصادفی جایگزینی در گروه های آزمایشی و گروه کنترل جایگزین شدند. گردآوری داده ها با مقیاس رضایت جنسی متسون و تراپنل (2005) انجام شد. آزمودنی های گروه های آزمایشی جداگانه در نه جلسه هفتگی 120 دقیقه ای شرکت کردند. یافته ها: نتایج مدل خطی عمومی واریانس یک راهه با آزمون اندازه گیری های مکرر نشان داد که مداخلات شناختی _ وجودی و انسان گرا _ وجودی، رضایت جنسی را در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی دار افزایش دادند (4 F= ؛ P<0/05 ) همچنین نتایج نشانگر تأثیر بیشتر گروه شناختی_ وجودی (6 MD= ؛ P<0/05 و انسان گرا _ وجودی در پس آزمون (1 MD= ؛ P<0/05 ) و تأثیر بیشتر گروه وجودی در آزمون پیگیری بود (12 MD= ؛ P<0/05 ). نتیجه گیری: به کاربستن روش های روان درمانی گروهی شناختی_ وجودی و انسان گرا _ وجودی برای افزایش رضایت در رابطه جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو، در مقایسه با روان درم انی وجودی برای انجام موفق امور مشاوره و روان درمانی کارآمدتر می نماید.
نقش الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان مواد مخدر صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
184-175
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان موادمخدر صنعتی بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مصرف کننده موادمخدر صنعتی مراجعه کننده به مراکز گذری کاهش آسیب ( DIC ) منطقه 12 شهر تهران در 6 ماهه دوم سال 1399 بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب به خود (سانسون و همکاران، 1998)، مقیاس الکسی تایمی (باگبی و همکاران، 1994)، پرسشنامه نشخوار فکری (قربانی و همکاران، 2008) و پرسشنامه خودانتقادی (گیلبرت و همکاران، 2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی با رفتارهای آسیب به خود رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی توانستند 45/0 رفتارهای آسیب به خود را در مصرف کنندگان موادمخدر صنعتی پیش بینی کنند (05/0 P< ). با توجه به اینکه رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان مواد مخدر از الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی تأثیر می پذیرد، برگزاری کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در این دسته از افراد ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری وخردمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ،بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری و خردمندی دانش آموزان دختر در ابرکوه بود . پژوهش از نوع مداخله با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (سه ماهه) همراه با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفراز دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان ابرکوه، درسال تحصیلی 1398-1397 بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. این افراد بر اساس گمارش تصادفی در دو گروه مداخله و گروه کنترل به تعداد مساوی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از مقیاس تاب آوری کانر – دیویدسون و پرسشنامه خردمندی آردلت استفاده شد. این ابزار ابتدا برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون ، اجرا شدند. سپس آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی به عنوان متغیر مستقل پژوهش در 12جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش اجراشد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، بار دیگر دو ابزار پژوهش برای هر دو گروه مداخله و کنترل ، به عنوان پس آزمون و سپس 3 ماه بعد به عنوان پیگیری ، اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر ، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی در افزایش تاب آوری وخردمندی در دختران دانش آموز، تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی تأثیر یادگیری مبتنی بر نرم افزار گوشی هوشمند بر دانش احیای قلبی-ریوی پایه بزرگسالان در دانشجویان کارشناسی پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ایست قلبی یک وضعیت اورژانسی حاد و مهم است که اگر بلافاصله احیای قلبی ریوی انجام شود، شانس زنده ماندن فرد تا سه برابر افزایش می یابد. کسب دانش احیای قلبی ریوی برای دانشجویان پرستاری از موارد آموزشی است که توجه ویژه ای به آن شده است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر یادگیری مبتنی بر نرم افزار آموزشی بر دانش احیاء قلبی ریوی پایه در دانشجویان پرستاری صورت گرفت. روش ها: این پژوهش به روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بر روی 64 دانشجوی کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1397 که به روش تمام شماری انتخاب شده بودند، انجام گرفت. دو کلاس ترم پنج به روش تصادفی ساده به دو گروه مداخله (تعداد 30نفر) و کنترل(34 نفر) تقسیم شدند. به هر دو گروه آموزش های اقدامات حیاتی پایه به صورت رایج و پس از آن به گروه مداخله نرم افزار آموزشی گوشی هوشمند داده شد. دانش دانشجویان قبل، یک و سه ماه پس از مداخله در دو گروه بررسی و مقایسه گردید. جمع آوری داده با استفاده از پرسشنامه تعدیل شده سنجش دانش اقدامات حیاتی پایه انجام شد. یافته ها: براساس نتایج، در مقایسه با گروه کنترل، دانش دانشجویان در گروه مداخله یک ماه پس از مداخله (0/001< P ) و همچنین سه ماه پس از آن (0/001< P ) افزایش معنی دار آماری داشت. اندازه اثر مداخله (فاصله اطمینان 95%) بر دانش دانشجویان یک ماه بعد از آموزش 4.405 (5.25، 3.44) و سه ماه بعد از آموزش 4.21 (5.07، 3.30) بود. نتیجه گیری: آموزش اقدامات حیاتی پایه مبتنی بر نرم افزار آموزشی گوشی هوشمند می تواند باعث افزایش دانش دانشجویان پرستاری در زمینه احیای قلبی ریوی شود. این مطالعه استفاده از نرم افزار گوشی هوشمند برای آموزش دانشجویان پرستاری و اطمینان از پایداری این آموزش ها را توصیه می کند.
هم سنجی تراز خشم، تنیدگی والدگری و راهبردهای کنار آمدن با تنیدگی مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی با مادران کودکان بهنجار
حوزههای تخصصی:
تولد کودک همراه با اختلال رشد ذهنی در خانواده دشواری هایی را برای اعضای خانواده رقم می زند و مایه تنیدگی روانی در ابعاد گوناگون زندگی اعضای خانواده به ویژه والدین می گردد. ازاین رو هدف پژوهشی حاضر هم سنجی تراز خشم، تنیدگی والدگری و راهبردهای کنار آمدن با تنیدگی مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی با مادران کودکان بهنجار بود و جامعه آماری شامل مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی و مادران کودکان بهنجار شهرستان گرگان در بازه زمانی تیرماه تا شهریور 1396 بود، روش، در این پژوهش علی مقایسه ای با توجه به آنکه حداقل تعداد برای این روش پژوهش برای هر گروه 15 نفر است، با بیش برآورد تعداد 50 مادر کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی و 50 مادر کودکان بهنجار به روش هدفمند از مراکز توان بخشی شهرستان گرگان انتخاب شدند. از فرم کوتاه پرسشنامه تنیدگی والدینی و پرسشنامه راهبردهای کنار آمدن تنیدگی ایندلر و پارکر و مقیاس پرخاشگری استفاده گردید. نتایج تحلیل واریانس چند راهه نشان داد که تفاوت معناداری میان خشم کلی (018/0 p=، 702/5F=)، پرخاش (003/0p=، 976/8F=)، تنیدگی والدگری کلی (013/0p=، 521/4F=) و راهبرد مسئله مدار (003/0p=، 130/6F=) در دو گروه مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی و مادران کودکان بهنجار وجود دارد. یافته های این پژوهش با توجه به دیدگاه سیستمی نشان می دهد که تنیدگی روانی در محیط خانواده با توجه به مشکلات اعضا می تواند سبب انتقال به دیگر اعضا و رفتارهای ناهنجار همانند خشم و راهبردهای غیر سازگارانه گردد.
مقایسه تأثیر آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامۀ درسی پنهان و آموزش ترکیبی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم: مطالعه موردی شهرستان قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1055-1076
حوزههای تخصصی:
زمینه: احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مدارس مناطق محروم، تحت تأثیر رابط اجتماعی و برنامه درسی پنهان مشکلی است که نه تنها باعث کاهش سطح بازده های شناختی دانش آموزان می شود، بلکه با پیام های دلسرد کننده معلمان تشدید شده و حتی ترک تحصیل را به دنبال دارد. تحقیقات نشان داده است که کادر مدرسه از طریق یادگیری اجتماعی - هیجانی باعث افزایش پیوند دانش آموزان با محیط مدرسه شوند. آموزش ترغیبی و آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامه درسی پنهان، حوزه ای است که در سراسر جهان مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، با این همه در ایران در زمینه اثربخشی این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه در مناطق محروم شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و ترکیب این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر مناطق محروم انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم شهرستان قلعه گنج (استان کرمان) در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از بین آنها، 3 مدرسه به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش و یک مدرسه به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. جهت کنترل پیش زمینه های شناختی اولیه در دانش آموزان، از آزمون هوش ریون و پیش آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (برو، بتی و وات، 2004) جمع آوری شد. بسته های آموزش ترغیبی و روابط اجتماعی مدرسه و شیوه ترکیبی برای عوامل اجرایی مدرسه اجرا و اثرات آن بر دانش آموزان با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و شیوه ترکیبی، اثرات مثبتی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دارند. این اثرات در سطح معناداری 0/05 p< متفاوت و از بیشتر به کمتر به ترتیب شامل آموزش ترغیبی، آموزش ترکیبی و آموزش روابط اجتماعی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد در صورتی که شرایط لازم برای ترغیب و رشد روابط اجتماعی دانش آموزان دختر مناطق محروم توسط کارکنان مدرسه به ویژه معلمان فراهم شود، احساس تعلق به مدرسه آنان بهبود خواهد خواهد یافت
ساختار عاملی و همسانی درونی مقیاس نگرش نسبت به هیجان هارمن-جونز (ATES)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۱۲ (پیاپی ۴۵)
115-122
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و همسانی درونی مقیاس نگرش نسبت به هیجان ( ATES ) هارمن-جونز (2011) در بین دانش آموزان متوسطه دوم مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 98-1397 بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران و نمونه انتخابی 252 نفر دانش آموز مقطع متوسطه دوم دبیرستان دخترانه فاطمیه از ناحیه 6 منطقه 14 شهر تهران بوده اند و ابزار مورد استفاده مقیاس نگرش نسبت به هیجان هارمن-جونز بوده است. یافته های تحلیل اکتشافی نشان داد این مقیاس متناسب فرهنگ نوجوانان ایرانی بوده، پوشش دهنده 5 عامل نگرش نسبت به خشم، غم، رنجش، ترس و لذت می باشد که روی هم رفته 92/58 درصد از واریانس کل را توضیح می دادند. گویه های مرتبط با این 5 عامل دارای مقدار T بالاتر از 96/1 و مقدار بار عاملی موثر بالاتر از 4/0 و بار استاندارد شده بالاتر از 3/0 بودند. شاخص های برازش نیز به مقادیر مطلوبی حاصل شد و از آنجایی که RMSEA کمتر از 08/0، کای اسکوئر نسبی کمتر از 3 و نیز شاخص برازش GFI ، NFI ، CFI و IFI به میزان 9/0 بدست آمده بنابراین مدل 5 عاملی کشف شده در تحلیل اکتشافی، در تحلیل تاییدی مورد تایید قرار گرفته و متناسب با فرهنگ نوجوانان ایرانی بالاتر از 16 سال گزارش می شود. همچنین هر 5 عامل دارای مقدار آلفای بالاتر از 7/0 بوده اند که این امر دال بر وجود همسانی درونی متناسب می باشد.
عوامل خطر و محافظت کننده سوء مصرف مواد در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل خطر و محافظت کننده سوءمصرف مواد دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. روش : 1124 آزمودنی (573 پسر و 551 دختر) به روش نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای از دبیرستان های شهر تهران انتخاب شدند. ابزارهای زمینه یابی دارو و الکل آمریکا، زمینه یابی برنامه ریزی برای پیش گیری، پرسش نامه پاسخ های مقابله ای بلینگز و موس، نسخه آموزشگاهی پرسش نامه عزت نفس کوپراسمیت، پرسش نامه تجدیدنظرشده دلبستگی کولینز- رید و پرسش نامه بهر هیجانی بار- اون برای گردآوری داده ها به کار برده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش آزمون t ، F ، 2 c تحلیل رگرسیون لوجستیک و آزمون نسبت بخت انجام شد. یافته ها : میان آزمودنی های مصرف کننده و غیرمصرف کننده مواد در راهبردهای مقابله ای، عزت نفس، سبک دلبستگی، بهر هیجانی، جو خانوادگی و مصرف مواد مخدر به وسیله پدر و مادر تفاوت معنادار وجود داشت. نسبت بخت مصرف مواد برای آزمودنی هایی که اعضای خانواده آنان مواد مصرف می کردند، نسبت به سایر آزمودنی ها، در مورد پسران 11 و در مورد دختران 63/1 بود. نتیجه گیری : یکی از مهم ترین دستاوردهای سال های اخیر در حوزه نظریه پردازی و سیاست گذاری برنامه های پیش گیری از سوء مصرف مواد، تأکید بر عوامل خطر و محافظت کننده به منزله یک چارچوب توصیفی و پیش بین است. پژوهش حاضر بر عوامل خانوادگی، عزت نفس، بهر هیجانی و راهبرد های مقابله ای در این زمینه تأکید کرد.
اثربخشی آرام سازی عضلانی همراه تصویرسازی ذهنی بر استرس ادراک شده و تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آرام سازی عضلانی همراه تصویرسازی ذهنی بر استرس ادراک شده و تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان باردار دارای تمایل به زایمان طبیعی بودند که در شش ماهه اول سال 1397 به مراکز و پایگاه های خدمات جامع سلامت شهری شهرستان سلماس مراجعه کرده بودند. 24 زن باردار دارای تمایل به زایمان طبیعی به شیوه دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی را در طی یک ماه به صورت هفته ای دو جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی است که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1986) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. تحلیل داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که روش درمانی آرام سازی عضلانی همراه تصویرسازی ذهنی بر استرس ادراک شده و تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی تاثیر معنادار داشت (0001/0>p). بدین صورت که این آموزش توانست منجر به کاهش استرس ادراک شده و افزایش تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی شود. نتیجه گیری: آرام سازی عضلانی همراه تصویرسازی ذهنی با بهره گیری از اننقباض و شل کردن عضلات و همچنین کاهش استرس و افزایش آندورفین ها کاهش استرس ادراک شده و افزایش تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی می شود.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و پیروی از درمان در بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و پیروی از درمان در بیماران کرونر قلبی بود. روش: یک طرح تک آزمودنی با کنترل خط پایه چندگانه همزمان و با پیگیری 6 هفته ای اجرا شد. 10 مرد مبتلا به بیماری قلبی به روش نمونه گیری در دسترس از میان بیماران بیمارستان رضوی مشهد انتخاب شدند. اثربخشی پروتکل درمانی طی 3 مرحله (خط پایه، درمان 10 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و پرسشنامه پیروی از درمان (MMAS-8) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی و معناداری بالینی تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون طرحواره درمانی نسبت به درمان پذیرش و تعهد به میزان بیشتری موجب کاهش معنادار نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و افزایش پیروی از درمان بیماران قلبی می شود. اما در مرحله پیگیری، طرحواره درمانی در کاهش نشانگان تیپ شخصیتی نوعD و افزایش پیروی از درمان مؤثرتر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از نظر معناداری آماری طرحواره درمانی بهبودی بیشتری را در رفتارهای آماج ایجاد کرد. اما از لحاظ معناداری بالینی تفاوتی بین طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد در رفتارهای آماج وجود ندارد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه براساس میزان کمال طلبی و امید به زندگی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۳۶-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه براساس میزان کمال طلبی و امید به زندگی آنان در شهرستان بناب انجام یافته است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را مادران کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه تشکیل می دادند و نمونه پژوهش شامل 80 نفر از مادران بودند که به وسیله روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر(SHQ)، مقیاس چند بعدی کمال طلبی (MPS) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RPWBS) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، آزمون معنی داری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد، امید به زندگی رابطه مستقیم و معناداری با بهزیستی روان شناختی و کمال طلبی خودمدار، رابطه معکوس معناداری با بهزیستی روان شناختی دارند (01/0P<). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که کمال طلبی خودمدار و امید به زندگی 44٪ واریانس مربوط به بهزیستی روان شناختی را تبیین می کنند. یافته های پژوهش حاضر می توانند، راه گشای تحقیقات بیشتر، در خصوص بررسی نقش سازه های شخصیتی و روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی مادران کودکان دارای نیازهای ویژه در آینده باشند. 1. Snyder's Hope Questionnaire 2. Frost Multidimensional Perfectionism Scale 3. Ryff 's psychological well-being
تأثیر فعالیت های بدنی ناهماهنگ با نشانگان اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(ADHD) بر کاهش نشانگان این اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
145 - 164
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع تأثیر فعالیت های بدنی ناهماهنگ با نشانگان اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، بر کاهش نشانگان این اختلال مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه ای شامل 50 نفر و دربرگیرنده یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل، به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری خوشه ای، از بین تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی شهر تهران انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه SNAP-IV و سیاهه رفتاری کودک(CBCL) برای سنین 18-6 سال، جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر آمار توصیفی، از آمار استنباطی شامل تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) ، همراه با آزمون پیش فرض همگنی ضرایب رگرسیون در مفروضه های مورد بررسی، آزمون پیش فرض همگنی واریانس درون گروهی در مؤلفه های مورد بررسی با استفاده از آزمون لوین و آزمون شاپیرو- ویلک برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که فعالیت بدنی ناهماهنگ با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی -(پیلاتس)-، بر علائم این اختلال تأثیر مثبت دارد. بررسی پایداری اثرات مداخله در مرحله پیگیری نیز نشان دهنده ماندگاری کاهش نشانگان اختلال می باشد؛ لذا می توان نتیجه گرفت که تأثیر فعالیت بدنی ناهماهنگ با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی -(پیلاتس)-، بر علائم این اختلال، پس از گذشت مدت زمان معلوم، ماندگار بوده است.
پیش بینی خود گردانی تحصیلی دانش آموزان بر اساس خودپنداره(مثبت و منفی) و سبک زندگی خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
41 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودگردانی تحصیلی دانش آموزان بر اساس خودپنداره(مثبت و منفی) و سبک زندگی خانواده انجام شده است. روش: روش پژهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در مدارس دولتی ناحیه 2 شهر ارومیه می باشد که در مجموع 7315 نفر بوده و از این تعداد 364 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و براساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب گردیدند.. ابزار جمع آوری داده شامل سه پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی تحصیلی، خوپنداره دانش آموزان و سبک زندگی خانواده بود. روایی هر سه پرسشنامه به تأیید متخصصان رسیده و پایایی آن ها به ترتیب 89/0، 87/0 و 91/0 گزارش شد که بیانگر پایایی خوب برای هر سه پرسشنامه می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر این بود که خودپنداره مثبت به طور مثبت و معنی داری قابلیت پیش بینی خودگردانی تحصیلی را دارد ولی رابطه خودپنداره منفی با خودگردانی تحصیلی دانش آموزان منفی و معنی دار است. در ادامه نتایج بیانگر این بود که متغیر سبک زندگی خانواده قابلیت پیش بینی خودگردانی تحصیلی را دارد. نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر این بود که همه مولفه های سبک زندگی(بجز مولفه سخت گیری) می توانند به طور مثبت و معنی داری خودگردانی تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله می توان بیان نمود خودپنداره منفی و مولفه های مثبت سبک زندگی خانواده قابلیت پیش بینی خودگردانی تحصیلی را دارند.
بررسی شیوع سایبرکوندریا در دوره ی کووید- ۱۹: یک مطالعه ی مقطعی در نمونه ی دانشجویان علوم پزشکی کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه اینترنت و فضای مجازی نقش مهمی در کسب اطلاعات پزشکی دارند. افراد زیادی در اینترنت به دنبال جستجوی اطلاعات مختلف در خصوص بیماری ها و عوارض جانبی آن هستند. هدف: هدف مطالعه ی حاضر تعیین شیوع سایبرکوندریا در بین دانشجویان علوم پزشکی کرمانشاه بود. روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- مقطعی انجام شد. جمعیت مورد مطالعه در پژوهش حاضر کلیه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال ۱۳۹۹ بودند. نمونه ی پژوهش حاضر شامل ۳۷۲ نفر (۲۰۶ مرد و ۱۶۶ زن) از این دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده فرم کوتاه شدت سایبرکوندریا بود. در پژوهش حاضر به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی ۲۵ استفاده گردید. از شاخص های توصیفی فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، آزمون دقیق فیشر و کای اسکوئر و شاخص های استنباطی آزمون تی مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون شفه استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد در نمره ی کل سایبرکوندریا (۰/۰۱۹=P) بین مردان و زنان تفاوت معناداری وجود دارد و زنان میزان بالاتری از سایبرکوندریا را گزارش کردند. از نظر شیوع، بیشتر دانشجویان در دامنه ی متوسط سایبرکوندریا قرار داشتند (۷۴/۴۶ درصد) و شیوع وضعیت شدید سایبرکوندریا شرکت کنندگان در پژوهش حاضر ۱۳/۹۷% برآورد شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه دانشجویان علوم پزشکی در بیمارستان ها با مراجعین مختلف و نشانگان متفاوت روبرو هستند، برای کسب اطلاعات در حوزه پزشکی از اینترنت استفاده فراوانی دارند. براساس نتایج حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت سایبرکوندریا در بین دانشجویان علوم پزشکی دارای شیوع نسبتاً بالایی است.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، یکی از نافذترین اختلالات عصبی تحولی می باشد که با نقایصی در ابعاد شناختی_رفتاری همراه بوده و گاهی تا بزرگسالی ادامه دارد. امروزه به دلیل عوارض جانبی داروها، از درمان های غیردارویی برای درمان این اختلال استقبال شده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی افراد بزرگسال مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر رشت بود. انتخاب نمونه (30 مرد، 15 نفر در هر گروه) به صورت هدفمند و در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی بر اساس تشخیص اولیه روان شناس، مصاحبه بالینی پژوهشگر و آزمون تشخیصی پژوهش انجام شد. مداخلات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای، و تکالیف خانگی 45 دقیقه ای و 3 روز در هفته انجام شد. پس از اتمام مداخله آموزشی (بهمن ماه 1399)، مرحله پس آزمون اجرا و در نهایت مرحله پیگیری سه ماه پس از برگزاری پس آزمون انجام شد. ابزارها شامل مقیاس غربال گری نقص توجه بزرگسالان/بیش فعالی Conners، ، و تست Go/No-Go بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود کنترل بازداری و توجه انتخابی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است. نتیجه گیری: توصیه می شود روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کلینیک ها و مراکز خدمات روان شناسی به عنوان یک روش مداخله ای موثر به کار گرفته شود.
یادآوری ها
منبع:
پیوند ۱۳۵۹ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
تحول تفکر آرزومندانه در کودکان و نوجوانان 7 تا 14 ساله ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعددی به بررسی تفکر آرزومندانه یا سوگیری تمایل در کودکان و بزرگسالان پرداخته اند اما پژوهشی در مورد تحول تفکر آرزومندانه در سنین کودکی و نوجوانی انجام نشده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تحول تفکر آرزومندانه در کودکان و نوجوانان سنین 7 تا 14 سال ایرانی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تحولی با روش مقطعی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان سنین 7 تا 14 سال مدارس عادی دولتی شهر آمل در سال تحصیلی 99-98 بود. حجم نمونه شامل 240 نفر در 4 گروه سنی(هر گروه شامل 30 دختر و 30 پسر) که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، آزمون کارت علامت دار بود که به صورت نرم افزار تحت وب، طراحی شده بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان دادند که تفکر آرزومندانه در کودکان و نوجوانان ایرانی نه تنها با افزایش سن کاهش نمی یابد بلکه افراد 14-11 سال در پیش بینی رویدادهای ناخوشایند، سوگیری شدیدتری نسبت به کودکان 10-7 نشان می دهند. با توجه به تأثیری که تفکر آرزومندانه در فرایند تصمیم گیری بویژه در پیش بینی رویدادهای منفی و به دنبال آن در بروز رفتارهای پرخطر دارد پژوهش بیشتر برای یافتن راهکارهایی برای آگاهی بخشی و متعادل سازی تفکر آرزومندانه، ضروری است.
بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهشگران بر این باورند که هوش هیجانی یک عامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی بوده و به صورت مستقیم متغیرهای مربوط به «خود» شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. هوش هیجانی موجب پردازش مناس ب اطلاعات می شود که بار هیجانی دارد و استفاده از آن ها برای هدایت فعالیت شناختی ضرورت دارد؛ لذا هدف از پژوهش هاضر بررسی نقش میانجی بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره زوج درمانی و مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 150 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان پرسشنامه های ذکر شده در قسمت ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. در انتها، به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس و اموس و از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم هوش هیجانی بر انعطاف پذیری روانشناختی (28/0= β و 82/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی (36/0= β و 40/3 = t) معنادار می باشد. همچنین، اثر مستقیم انعطاف پذیری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (40/0= β و 14/4= t) نیز معنادار است. در نهایت، اثر غیر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی 29/0 و اثر کل 65/0 به دست آمده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی، متغیر انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
آموزش بالینی و کاستی های آن از دیدگاه رزیدنت های پزشکی( مطالعه موردی مرکز آموزشی درمانی الزهرای اصفهان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مشکلات آموزش بالینی رزیدنت های پزشکی درمانگاه مرکز پزشکی الزهرای اصفهان انجام شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی استفاده گردید. جامعه ی آماری شامل رزیدنت های پزشکی بیمارستان الزهرای اصفهان بودند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته در دو بخش سوالات جمعیت شناختی و سوالات مربوط به اهداف پژوهش بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان حوزه های برنامه ریزی آموزشی تایید شده و ضریب پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/94 به دست آمد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میانگین نمرات مربوط به وجود مشکلات مربوط به استاد 2/76 به دست آمد که در مقایسه با میانگین 3 کمتر از متوسط است. میانگین نمرات مربوط به متغیر محیط و امکانات به ترتیب3/23 و 3/63 است که در مقایسه با میانگین 3 بیشتر از متوسط می باشد. نتیجه گیری: بنابراین از دیدگاه رزیدنت ها مشکلات مربوط به امکانات بیمارستان، بیشتر از مشکلات مربوط به استاد بود و لازم است در این خصوص تدابیر لازم توسط معاونت محترم پشتیبانی و آموزشی مرکز اندیشیده شود.