فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۰۰۱ تا ۲۵٬۰۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با روند شتابان سالمند شدن جهانی جمعیت، توجه به موضوع سلامتی و ارتباط آن با افزایش عمر ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه درمان تلفیقی مثبت نگر در بهزیستی روانشناختی سالمندان ایران است. روش: پژوهش حاضر پژوهشی کمی نگر و نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش تمامی افراد بالای 60 سال مراجع کننده به یکی از سراهای محله در شهر تهران بودند. حدود 40 نفر از این جامعه که واجد ملاک های ورود بودند، به صورت در دسترس در سرای محله واقع در خیابان شیخ هادی انتخاب شده و به طور مساوی و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل، گمارده شدند. در این پژوهش از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف فرم کوتاه استفاده شد. افراد در گروه آزمایش در هشت جلسه 100 دقیقه ای، آموزش مبتنی بر یکپارچه نگری را دریافت نموده و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر یکپارچه نگری بر ارتقای بهزیستی روانشناختی در سالمندان تأثیر معناداری(001/0p <) داشته و میزان نمره بهزیستی روانشناختی در آنها را به طور معناداری افزایش می دهد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان تلفیقی مثبت نگر به سالمندان سبب افزایش بازدهی در جامعه و ارتقاء بهزیستی آنها می شود.
روابط ساختاری کمال گرایی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روابط ساختاری کمال گرایی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی افراد متأهل شهر نازک در سال 1400 بودند. 270 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس برای این پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی (PI، هیل و همکاران، 2004)، انعطاف پذیری روان شناختی (AAQ-II، بوند و همکاران، 2011)، باورهای فراشناخت (MCQ، هاتون و ولز، 2004) و رضایت زناشویی انریچ (EMS، اولسون، 1999) بودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. شاخص های برازش نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با مدل اصلاح شده بود. کمال گرایی مثبت و کمال گرایی منفی بر روی رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم داشتند (۰01/۰p‹) و از آنجایی که این اثرات از طریق متغیرهای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی برآورد شدند، لذا نقش واسطه آن ها در روابط بین کمال گرایی منفی و مثبت با رضایت زناشویی تأیید شد (۰01/۰p‹). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که از آنجا که رضایت زناشویی از متغیرهای کمال گرایی، باورها ی فراشناختی و انعطاف پذیری روان شناختی تأثیر می پذیرد، بنابراین در روان درمانی زوجین باید به این متغیرها نیز توجه نمود.
پاسخگو جواب می دهد
منبع:
پیوند ۱۳۵۸ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
پیش بینی کیفیت زندگی براساس ذهن مقاوم و تعهد سازمانی در آتش نشانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آذر ۱۳۹۸ شماره ۹ (پیاپی ۴۲)
149-156
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس ذهن مقاوم و تعهد سازمانی آتش نشان ها می باشد. افراد شرکت کننده در این کار مطالعاتی عبارت بودند از نیروهای آتش نشانی که در سال 1379 در ایستگاه های مختلف آتش نشانی شهر تهران کار نموده که از میان این افراد 150 نفر با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. این کار پژوهشی با استفاده از توزیع پرسشنامه در میان آتش نشان ها به مرحله اجرا درآمد. داده های این پژوهش از طریق سه پرسشنامه که درزمینه کیفیت زندگی ( SF-36 ), تعهد سازمانی آلن & مایر (1990) و ذهن مقاوم ( MTQ-48 ) (2002)تهیه شده اند , جمع آوری گردیدند. به منظور تحلیل داده ها , ما از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده نمودیم. نتایج حاصله از این تحقیق نشان می دهد که رابطه ای مثبت و معنا دار میان ذهن مقاوم و کیفیت زندگی وجود دارد . علاوه براین , تحلیل های ما نشان می دهد که کیفیت زندگی می تواند از طریق ذهن مقاوم و تعهد سازمانی قابل پیش بینی باشند علاوه براین 17% از کیفیت واریانس در کیفیت مربوط به متغیر زندگی را می توان از طریق متغیرهای مستقل تعیین و تعریف نمود.
تأثیر آموزش مهارت های جرئت ورزی بر احساس خودکارآمدپنداری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۱۹۳-۲۰۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اهمیت باور خودکارآمدپنداری به دلیل تأثیرگذاری آن در بسیاری از عملکردهای انسانی است. پژوهش های بسیاری نشان داده اند که با آموزش مهارت های ارتباطی مختلف، می توان خودکارآمدپنداری را ارتقا داد. یکی از این مهارت ها، جرئت ورزی است. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه آموزش مهارت جرئت ورزی بر افزایش خودکارآمدپنداری دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه هفتم شهر شیراز در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 80 نفر (40 دختر و 40 پسر) انتخاب شدند و سپس در هر جنس به طور تصادفی، 20 نفر انتخاب شده و در یکی از گروه های آزمایش و گواه، جایدهی شدند؛ به طوری که در نهایت 4 گروه (20 نفر گروه آزمایشی دختر،20 نفر گروه گواه دختر،20 نفر گروه آزمایشی پسر، و 20 نفر گروه گواه پسر) تشکیل شد. گروه های آزمایشی، مداخله آزمایشی (آموزش مهارت جرئت ورزی) را در ۸ جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها از مقیاس باورهای خودکارآمدپنداری (شوارزر و جروسالم، 1995) و پرسشنامه جرئت ورزی (گمبریل و ریچی، 1975) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های جرئت ورزی بر افزایش خودکارآمدپنداری (0/004=P، 9=F) و جرئت ورزی (0/0001=P، 50/02=F) دانش آموزان گروه آزمایش تأثیر دارد. همچنین بین پسران و دختران، تفاوت معنا داری در پس آزمون خودکارآمدپنداری و جرئت ورزی مشاهده نشد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که تغییرات شناختی ایجاد شده در اثر آموزش مهارت جرئت ورزی و تمرین «نه گفتن» می تواند باور توانمندی و جرئت ورزی دانش آموزان را بهبود بخشد. کاربردهای ضمنی نتایج این پژوهش برای سیستم های آموزشی و پرورشی به منظور ارتقاء توانمندی های دانش آموزان در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
ارتباط تروما و بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای ترس از شادی و ناگویی خلقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهزیستی روان شناختی پذیرش خود، استقلال، روابط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی، رشد شخصی و تسلط بر محیط است. عوامل متعددی بر بهزیستی روان شناختی تأثیر دارند؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای ترس از شادی و ناگویی خلقی در ارتباط با تروما و بهزیستی روان شناختی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. برای این منظور ۲۶۲ نفر از دانشجویان دانشگاه های البرز و علم و فرهنگ به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ترس از شادی ( FSH )، بهزیستی روان شناختی، ناگویی هیجانی تورنتو ( TAS ) و ترومای دوران کودکی ( CTQ ) پاسخ دادند. تحلیل داده ها نیز با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار ۸.۸۵ LISREL انجام شد. همچنین برای برآورد آمار توصیفی از نرم افزار SPSS۲۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (۰۵۵/۰= RMSEA ، ۹۲/۰= CFI ،۵۸۸/۲= x ۲ /df ). نتایج تحلیل نشان دادند که تروما و آسیب دوران کودکی با میانجی گری ناگویی خلقی و ترس از شادی قادرند بهزیستی روان شناختی را پیش بینی کنند، به نحوی که ناگویی خلقی و ترس از شادی به طور مثبت و غیرمستقیم قادر به پیش بینی بهزیستی روان شناختی بودند. نتیجه گیری: می توان بر اساس یافته های پژوهش نتیجه گرفت که ترس از شادی و ناگویی هیجانی در رابطه بین ترومای دوران کودکی و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای دارند. توجه به این مکانیسم تأثیر می تواند در بهزیستی افراد و نیز مداخلات مؤثر بر ترومای دوران کودکی مؤثر باشد.
نقش قدرت ایگو و دشواری تنظیم هیجان در پیش بینی رفتار خود آسیبی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط قدرت ایگو و دشواری تنظیم هیجان با رفتارهای خود آسیبی بدون قصد خود کشی در دانش آموزان است. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی- توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان دبیرستانی دوره دوم شهر اردبیل بودند که از میان آنان تعداد 197 دانش آموز (102 پسر و 95 دختر) از چهار دبیرستان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های قدرت ایگو مارک استروم و همکاران (1997)، دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004) و پرسشنامه آسیب به خود سانسون، ویدرمن و سانسون (1998) استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با استفاده آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رفتارهای خود آسیبی با مولفه های امید، اراده، شایستگی و هدف از قدرت ایگو رابطه منفی معنادار و با مولفه های عدم پذیرش، دشواری در مهار و فقدان آگاهی هیجانی از دشواری تنظیم هیجان رابطه مثبت و معنادار دارد (01/0 > P ). همچنین مولفه های امید، شایستگی و هدف از قدرت ایگو و مولفه از دشواری در مهار از دشواری تنظیم هیجان توانستند رفتارهای خود آسیبی را به صورت معنادار پیش بینی نمایند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده قدرت ایگو و دشواری تنظیم هیجان با احتمال وقوع رفتارهای خود آسیبی مرتبط بوده و لازم است که در تدوین برنامه های مداخله ای و پیشگیرانه مورد توجه قرار گیرند.
مطالعه کیفی بسترها و پیامدهای دوستی های در هم تنیده در میان دختران: یک مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن دوست در رشد طبیعی نوجوانان و جوانان بسیار مهم است اما گاهی این روابط به دلایلی به صورت افراطی و نابهنجار بروز می یابد. پژوهش حاضر با هدف تبیین بسترها و پیامدهای دوستی های درهم تنیده در میان دختران انجام شد. روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای بود. نمونه ها شامل 12 دانشجوی دختر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در استان تهران در سال 1398 بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه ی نیمه ساختار یافته بود. پس از بررسی و مقوله بندی یافته ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 35 مفهوم اولیه به دست آمد که در مرحله کدگذاری محوری به 14 مقوله رسید و سپس در مرحله کدگذاری انتخابی این تعداد به 3 مقوله ی عوامل موثر بر میزان گرایش به روابط با همجنسان، ابعاد مختلف موجود در حین رابطه و پیامدهای فردی-اجتماعی این گونه روابط رسید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، ارضای نیاز عاطفی و میل به مورد محبت واقع شدن از جمله عواملی است که موجب روی آوردن به برقراری دوستی های در هم تنیده می شود و خلاء عاطفی به عنوان شرایط زمینه ساز؛ شرایط خانوادگی و عمومیت داشتن این گونه روابط بین همسالان هم به عنوان مقوله های مداخله گر، بر پدیده اصلی اثرگذار می باشند. دوستی های در هم تنیده موجب به کارگیری راهبردهایی در افراد می گردد؛ از جمله کاهش وقت گذرانی با خانواده، صرف وقت و انرژی زیاد برای طرف مقابل و اولویت یافتن وی بر هرچیزی. همچنین این دوستی های در هم تنیده پیامدهایی را به دنبال دارد که عبارتند از: مختل شدن روابط خانوادگی، مختل شدن روند زندگی شخصی و نگرش منفی نسبت به خود، و دیدگاه اجتماعی منفی نسبت به فرد.
بررسی مکانیسم های کنترل بینایی گلف بازان مبتدی تحت شرایط اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (اردیبهشت) ۱۳۹۸ شماره ۷۴
153-158
حوزههای تخصصی:
زمینه: روی آوردهای نظری مختلف، نگاه متفاوتی درباره نقش و اهمیت اطلاعات بینایی در تولید و کنترل حرکات دارند، اما مکانیسم های کنترل بینایی تحت شرایط اضطرابی چگونه عمل می کنند؟ هدف: این تحقیق با هدف بررسی مکانیسم های کنترل بینایی تحت شرایط اضطرابی در گلف بازان مبتدی انجام گرفت. روش: در این مطالعه نیمه تجربی، 20 گلف باز مبتدی شهر اصفهان برای شرکت در این مطالعه به صورت در دسترس انتخاب شدند. تکلیف اجرای مهارت ضربه گلف تحت شرایط متفاوت اضطرابی (پایه در برابر اضطراب) ارائه شد. شرکت کنندگان در این مطالعه در شرایط پایه و اضطرابی به اجرای 6 کوشش به صورت کانتربالانس در هر یک از شرایط بدون انسداد (کنترل)، انسداد مرحله اول و انسداد مرحله آخر حرکت در هر یک از تکالیف پرداختند. همزمان با اجرای ضربه گلف، داده های چشم آرام توسط دستگاه ردیابی چشم ثبت شد. داده ها به روش تحلیل واریانس دو راهه و آزمون پیگردی توکی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در شرایط اضطراب چشم آرام شرکت کنندگان کاهش معنی داری یافت (0/0001= p ). همچنین، نتایج نشان داد که انسداد ابتدایی حرکت در مقایسه با انسداد انتهایی حرکت باعث تضعیف بیشتر دقت و چشم آرام شد (0/0001= p ). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این تحقیق بر سیستم پیش برنامه ریزی در اجرای مهارت ضربه گلف در گلف بازان مبتدی تأکید دارد.
ارتباط تستوسترون پیش از تولد با توانایی های فضایی در ورزشکاران زن و مرد: تکنیک جستجوی بینایی
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نسبت انگشت دوم به چهارم نشان گری قابل پیش بینی برای تستوسترون پیش از تولد است که با طیف گسترده ای از رفتارهای متفاوت از نظر جنسی ارتباط دارد. هدف : هدف از مطالعه حاضر تمرکز بر ۲D:۴D و نقش احتمالی آن به عنوان نشانگر زیستی بر توانایی های فضایی در ورزشکاران زن و مرد است. روش : پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. نمونه ها به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. نموند پژوهش شامل ۴۰ ورزشکار زن و ۴۰ ورزشکار مرد بود. برای ارزیابی توانایی های فضایی از آزمون چرخش ذهنی ( MRT ) و توانایی هدف گیری استفاده شد. همچنین در این آزمون از دستگاه ردیابی چشم به منظور بررسی و بازبینی حرکات چشم به هنگام اجرای تکلیف هدف گیری استفاده شد. برای بررسی تستوسترون پیش از تولد از نسبت انگشت دوم به چهارم به وسیله اندازه گیری طول انگشتان توسط متر نواری استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد بین نسبت انگشت دوم به چهارم و توانایی های فضایی رابطه منفی و معناداری وجود داشت (۰/۰۱ p< ). همچنین بین ۲D:۴D با شاخص های توجه بینایی در این پژوهش رابط معناداری وجود داشت (۰/۰۱ p< ). نتیجه گیری : این یافته ها می تواند توضیح دهد که چگونه مردان و زنان هیپر آندروژنیک از اثرات تقویت عملکرد آندروژن ها در ورزش هایی که توانایی های فضایی با عملکرد بهتر ارتباط دارد، سود می برند.
اثربخشی و پایداری بازآموزی اسنادی در حل تعارض زناشویی و افزایش رضایت زناشویی متقاضیان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(تیر) ۱۳۹۹ شماره ۸۸
475-482
حوزههای تخصصی:
زمینه: تعارضات زناشویی تنش ها و فشارهای روانی بر زوجین تحمیل می کند که اثرات مخربی بر رضایت زناشویی آنها دارد. مرور پژوهش ها نشان می دهد که بازآموزی اسنادی بر متغیرهای مختلفی تأثیر می گذارد اما تعیین اثربخشی آن بر تعارض و رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق مغفول مانده است. اما مسئله اصلی اینست: آیا بازآموزی اسنادی در حل تعارض زناشویی و افزایش رضایت زناشویی متقاضیان طلاق تأثیر دارد؟ هدف: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی و پایداری بازآموزی اسنادی در حل تعارض زناشویی و افزایش رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زوجین متقاضی طلاق بود که در سال 1396 از دادگستری شهر گنبدکاووس به مراکز مشاوره شهر به منظور کاهش تعارض و جلوگیری از طلاق و ایجاد سازش ارجاع داده شده بودند.30 زوج به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (15 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1388)، پرسشنامه رضایت زناشویی افروز (1390) و برنامه مداخله شامل بازآموزی اسنادی استینهارت و دالیبر (2008). تحلیل داده ها از طریق آزمون کوواریانس انجام شد. یافته ها: برنامه بازآموزی اسنادی بر حل تعارض زناشویی و همچنین افزایش رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق تأثیر داشت (0/001 P< ). نتایج آزمون پیگیری هم نشان می دهد که بازآموزی اسنادی در مرحله پیگیری هم معنادار بوده است (0/001 P< ). نتیجه گیری: می توان از روش بازآموزی اسنادی در راستای کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی استفاده کرد.
ساخت، رواسازی و تعیین پایایی پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز بر اساس DSM-5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
248 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت پرسشنامه ای برای تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک در کودکان پسر مقطع ابتدایی (6 الی 12 ساله) و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 1200 نفر دانش آموز پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و با همکاری مادران همان دانش آموزان پرسشنامه مورد نظر بر اساس DSM-5 ساخته شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش مستقل واریماکس، سه عامل مستقل سلوک، رفتار جرو بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر را معرفی کرد که به ترتیب 79/15%، 75/14% و 06/14% واریانس متغیرها و بر روی هم 61/44% کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. برای بررسی روایی از روش ارزش ویژه بیشتر از 1 استفاده شد و نتایج نشان داد که هم عوامل سه گانه و هم کل پرسشنامه از روایی مطلوب برخوردارند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ در بررسی پایایی عوامل سه گانه پرسشنامه به ترتیب برابر با 74/0، 60/0، 74/0 و برای کل پرسشنامه (77/0=α) به دست آمد. میانگین شیوع اختلال سلوک، رفتار جر و بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر کودکان گروه نمونه، طبق تعیین وضعیت اختلالات بر اساس رویکرد ابعادی DSM-5 در وضعیت «متوسط تا شدید» به ترتیب برابر با 7/2%، 8/7% و 6/15% به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات رفتارسنجی مطلوب پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.
نقش واسطه ای خوددلسوزی در رابطه با تنظیم هیجانی و سازگاری روانی- اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین علّی خلاقیت بر اساس ارزش های فرهنگی: نقش واسطه ای انگیزش و هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین اثر ارزش های فرهنگی بر خلاقیت دانشجویان از طریق نقش واسطه ای انگیزش و هیجان بود. بدین منظور، 574 دانشجو از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ارزش های فرهنگی (سیواداس و همکاران، 2008)، ترجیح کاری (آمابیل و همکاران، 1994)، عواطف مثبت و منفی (برادشاو، 2009) و خلاقیت (عابدی، 1372) را تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزارهای SPSS و Amos نسخه 22 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نشان داد که مدل نهایی با داده های پژوهش برازش مناسبی دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ارزش های فردگرا از طریق کاهش هیجان منفی و نیز ارزش های جمع گرا از طریق افزایش انگیزش درونی، بر خلاقیت اثر غیرمستقیم دارند. در مجموع، نتایج این پژوهش بیانگر نقش تعیین کننده ارزش های فرهنگی، انگیزش درونی و هیجانات در خلاقیت است.
مقایسه باورهای فراشناختی و نشخوار فکری در دانشجویان با سطوح بهنجار و بیمارگون از نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه باورهای فراشناختی و نشخوار فکری در دانشجویان یا سطوح بهنجار و بیمارگون از نگرانی بود. بدین منظور250 نفر به روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه های باورهای فراشناختی (ولز،2000)، نشخوارفکری (نولن هوکسیما و مارو، 1991) و نگرانی پنسیلوانیا (می یر، میلر، متزیگر و بورکویچ، 1990) را تکمیل کردند. دانشجویان بر اساس کسب نمره 40 در آزمون نگرانی پنسیلوانیا به دو گروه دارای نگرانی بهنجار (125 نفر) و نگرانی بیمارگون (125 نفر) تقسیم شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان دادند مؤلفه های باورهای فراشناختی (باورهای مثبت درباره نگرانی، افکار مهارناپذیر و خطرناک، اطمینان شناختی و نیاز به مهار افکار) در دانشجویان واجد سطوح بیمارگون از نگرانی بیش از دانشجویان دارای سطوح بهنجار است. اما بین باور خودآگاهی شناختی در بین دو گروه تفاوت معنادار یافت نشد. مؤلفه های در فکر فرو رفتن، انحراف توجه، تعمق و نشخوار فکری در دانشجویان با سطوح بهنجار بیش از دانشجویان با سطوح بیمارگون از نگرانی بود. در مجموع یافته ها نشان دادند از بین مؤلفه های باورهای فراشناختی تنها مؤلفه افکار مهارناپذیر و خطرناک، توانایی پیش بینی نگرانی بیمارگون را دارد.
تدوین برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی و اثربخشی آن بر میزان قلدری دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
43 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در حال حاضر قلدری در مدارس یک پدیده همه گیر است که میلیون ها دانش آموز را تحت تأثیر قرار می دهد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی و اثربخشی آن بر میزان قلدری دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) انتخاب گردید و جهت جمع آوری داده ها به مقیاس قلدری ایلی نویز (2001) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 5 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش برنامه سازگاری اجتماعی بر کاهش قلدری دانش آموزان تأثیر معناداری داشته است (52/0=η، p<0/000، f= 28/94). نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاکی از اثربخش بودن برنامه سازگاری اجتماعی به عنوان یک روش مؤثر در کاهش قلدری دانش آموزان پسر بود. پیشنهاد می شود که این برنامه در دستور کار متولیان آموزش و پرورش و نهادهای تربیتی جهت مقابله و کاهش رفتارهای افراد قلدر در مدارس قرار بگیرد.
اثربخشی درمان شناختی-تحلیلی بر نشانگان اختلال استرس حاد و تجارب تجزیه ای در مصدومین حوادث جاده ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
59 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-تحلیلی بر نشانگان اختلال استرس حاد و تجارب تجزیه ای مصدومین حوادث جاده ای انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. تمامی مصدومین حوادث رانندگی مراجعه کننده به بخش های ارتوپدی و ترومای بیمارستان شهدای هفتم تیر جامعه پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 30 بیمار واجد ملاک های ورود به پژوهش با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در گروه های آزمایش و گواه گمارش شدند. گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات دموگرافیک با مقیاس می سی سی پی (Norris & Reed, 1997) و مقیاس تجارب تجزیه ای (Bernstein & Putnam, 1986) انجام شد. گروه مداخله برنامه شناختی-تحلیلی را طی 16 جلسه به صورت جلسات هفتگی 1 ساعته دریافت نمودند اما گروه گواه این برنامه را دریافت نکرد. داده ها با آزمون های t (مستقل و زوجی) و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: برنامه شناختی-تحلیلی بر کاهش نمره اختلال استرس حاد (02/36=F، 64/0=Eta و 05/0>P) و مؤلفه های آن (خاطرات رخنه کننده، مشکل در ارتباط بین فردی، ناتوانی در کنترل عاطفی و احساس افسردگی) در آزمودنی های گروه مداخله اثربخش بوده است. بین میانگین نمره تجارب تجزیه ای دو گروه نیز در دوره پس آزمون تفاوت معنی داری بود (12/23=F، 61/0=Eta و 05/0>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از کارایی این شیوه درمانی نوظهور است. به نظر می رسد به علت تلفیقی بودن درمان و نقش فعال بیمار در آن برای مبتلایان به اختلالات مرتبط با آسیب و عوامل استرس زا مناسب تر است.
عوامل مؤثر بر موفقیت در اجرای آموزش فراگیر(مرور سیستماتیک)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مروری سیستماتیک بر شناسایی عوامل موفقیت در اجرای آموزش فراگیر بود. پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک در هش ت گام انجام شد: انتخ اب موضوع، تعیین معیارهای ورود و خروج، تعیین استراتژی جستجو با استفاده از ابزارهای موجود در پایگاه های اطلاعاتی و کلیدواژه های مرتبط استاندارد، تعیین منابع گردآوری اطلاعات (در پژوهش حاضر مناسب ترین پایگاه های اطلاعاتی موجود شامل «وب او ساینس»، «اسکوپوس»، «ساینس دایرکت»، «پروکوئیست»، «الزویر» و پایگاه اطلاعاتی فارسی زبان گنج، سید، مگی ران، نورمگز) بود. انتخاب مطالعات (از طریق مطالعه 300 چکیده مقاله)، ارزیابی کیفیت در این مرحله پس از طراحی ابزار ارزیابی کیفیت، منابع استخراج شده توسط دو نفر پژوهشگر به طور مستقل مطالعه و امتیازدهی شد که 300 مقاله مرتبط استخراج شد. در این پژوهش به طورکلی ما به برخی عناصر کلیدی که در اجرای موفق آموزش فراگیر تاثیرگذارهستند؛ رسیدیم ازجمله: نگرش های فرهنگی، حمایت های اقتصادی، کمک به مدارس برای درک چالش های خود، فناوری مناسب، یادگیری شخصی سازی شده، منابع و امکانات، نگرش، دانش و مهارت معلمان، تکنیک های آموزشی و شیوه تدریس، برنامه ریزی و برنامه درسی انعطاف پذیرو رهبری-حمایتی. امروزه اجرای برنامه های فراگیر سازی تنها به یکپارچه سازی مکانی و فیزیکی منحصر نمی شود و این امر مستلزم یکپارچه سازی کارکردی و اجتماعی و همان طور انعطاف پذیری و غنی سازی محیط های آموزشی متناسب با نیازهای فراگیران است. تراکم جمعیت کلاس درس مانع از اجرای آموزش اثربخش و رسیدگی مطلوب به دانش آموزان با نیازهای ویژه می شود. یکی از راهبردهای پیشنهادشده معلمان کاهش تعداد کل دانش آموزان در کلاس هایی است که دارای دانش آموزان با نیازهای ویژه هستند. تجهیز مدارس و ارائه امکانات مناسب از دیگر راهبردهای پیشنهادشده معلمان برای ارتقاء اثربخشی آموزش فراگیر است. به نظر می رسد که مناسب سازی فضاهای آموزشی، استفاده از ابزارهای کمکی، هوشمند سازی مدارس، تجهیز آزمایشگاه ها و ارائه هر چه بهتر خدمات توان بخشی به دانش آموزان دارای نیازهای ویژه می تواند در این زمینه تسهیل کننده امور باشد.
رهیاری پس از طلاق مداخله جدیدی جهت تسهیل سازگاری پس از طلاق
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده اساسی ترین نهاد اجتماعی زمینه ساز جوامع و تاریخ بشر است. طلاق یکی از مباحث اجتماعی است که اغلب برای اعضای خانواده مشکلاتی ایجاد می کند که باعث آسیب پذیری آن ها می شود. تاکنون علیرغم تمام تلاش های انجام شده، برای پیشگیری از طلاق، آمار نشان می دهد که روز به روز آمار طلاق رو به افزایش است. هدف: هدف تحقیق حاضر فراهم کردن چارچوبی برای رهیاری پس از طلاق است. نتایج در سه قسمت تقسیم بندی شده است. تعریف رهیاری و حوزه های مرتبط، رهیاری خانواده، و سازگاری پس از طلاق و مداخله رهیاری که برای آن نیاز است. روش: مطالعه حاضر توصیفی تحلیلی (از نوع مروری) است که به بررسی جامع پژوهش های صورت گرفته در حوزه رهیاری پرداخته است. در مرحله اول، مجموعاً تعداد ۴۳۲ مقاله انگلیسی و تعداد ۳ مقاله فارسی ثبت شده، برگزیده شد. در آخر بعد از بررسی نهایی ۸۴ مقاله از این مقالات انتخاب شدند. یافته ها: از آنجایی که تحقیقات در رهیاری بسیار محدود است، هیچ سابقه ای برای مداخلات رهیاری در ارتقا زندگی افراد مطلقه در سراسر دنیا وجود ندارد. در این راستا، اثربخشی مداخلات آینده نگر مانند رهیاری می تواند در کاهش مشکلات ناشی از طلاق مؤثر باشد؛ بنابراین رهیاری مداخله مفیدی است که می تواند نقش اساسی در سازگاری پس از طلاق داشته باشد. نتیجه گیری: اگرچه طلاق برای اعضای درگیر آن عواقبی به دنبال دارد، مداخله رهیاری پس از طلاق می تواند کیفیت زندگی طلاق گرفتگان را ارتقا بخشد و به آن ها در مدیریت تغییرات تحمیل شده توسط طلاق کمک کند، پس سازگاری پس از طلاق از نتایج آن خواهد بود.
مبانی خانواده درمانی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مبانی خانواده درمانی اسلامی است. این تحقیق بنیادی نظری، با روش توصیفی - تحلیلی و روش استنباط از آیات قرآن کریم و احادیث معصومین صورت گرفته است. نتایج تحقیق، نشان داد که یک نظریه خانواده درمانی اسلامی، بر اساس این مبانی است: 1. هستی شناختی: ربوبیت خداوند، وجود جهان پس از مرگ، خیر و زیبا بودن جهان، تدریجی بودن تغییرات. 2. انسان شناختی: معناگرایی، زیبادوستی، کرامت و ضعف و نقص انسان، وجود تفاوت های جنسیتی، مکمّلیت، نیاز به انس و الفت، همراهی با رنج و سختی، نیازمندی به دیگران، سیستمی بودن خانواده. 3. ارزش شناختی: ارزشمندی و تقدس ازدواج و خانواده، ارزشمندی فرزند و فرزندآوری، وظیفه محوری و حقوق مداری، قیمومیت. 4.آسیب شناختی: آسیب های مشترک زوجین و آسیب های مربوط به هریک از زوجین. 5. مبانی فقهی و اخلاقی مطلوبیت اصلاح ذات البین، وساطت در تشکیل خانواده و اصلاح روابط خانوادگی است. این مبانی در اهداف و تکنیک های خانواده درمانی مؤثر است، بنابراین بایستی نظریه پردازان خانواده درمانی با رویکرد اسلامی، در تدوین پروتکل ها، بایستی بر اساس این مبانی، اهداف و تکنیک های خانواده درمانی را تدوین کنند.