فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۶۲۱ تا ۲۶٬۶۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی به مادران بر کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان مقطع تحصیلی سوم تا پنجم ابتدایی شهر اصفهان است. این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 87 ـ86 تشکیل داده است. روش نمونهگیری مورد استفاده در پژوهش برای انتخاب مدارس خوشهای چند مرحلهای و برای انتخاب آزمودنیها بر اساس امتیاز مشکلات رفتاری آنها است. بدین ترتیب که از 5 ناحیه آموزش و پرورش اصفهان، یک ناحیه بهطور تصادفی انتخاب و سپس از این ناحیه یک دبستان دخترانه و یک دبستان پسرانه به طور تصادفی انتخاب شد. آنگاه از این دو مدرسه با انجام پیشآزمون از کلیه دانشآموزان پایه سوم تا پنجم، 96 نفر دانشآموز که دارای مشکلات رفتاری بودند مشخص و بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند، سپس این 96 نفر به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. به مادران گروه آزمایشی طی 9 جلسه آموزش مهارتهای زندگی داده شد. همچنین بهمنظور بررسی میزان مشکلات رفتاری از آزمون مشکلات رفتاری راتر (9/0 = ) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد و آموزش مهارتهای زندگی به مادران بر کاهش مشکلات رفتاری تاثیر دارد.
"
ارتباط بین شیوه های فرزندپروری مادر و فرزندپروری ادراک شده با مکان کنترل و خودپنداره فرزندان
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین شیوههای فرزندپروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزادگذاری) و ادراک فرزند از آن شیوهها با مکان کنترل و خودپنداره فرزندان در شهر تهران، انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانشآموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 81 ـ 80 و همچنین مادران آنها که دارای حداقل تحصیلات پنجم ابتدایی و بالاتر بودهاند، تشکیل میدهد. تعداد 388 نفر دانشآموز و مادران آنان بهصورت تصادفی چند مرحلهای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. پرسشنامه اقتدار والدین بورای (30 سؤال)، پرسشنامه سبکهای فرزندپروری ادراک شده مکلون و مررل (18 سؤال)، مقیاس مکان کنترل نوویکی و استریکلند (40 سؤال) و آزمون خودپنداره تنسی (84 سؤال) اجرا شد. نتایج نشان داد که بین شیوههای فرزندپروری مادر با مکان کنترل و خودپنداره رابطه معناداری وجود ندارد (05/0P>). اما بین ادراک دانشآموزان از شیوههای فرزندپروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزادگذاری) با مکان کنترل و خودپنداره رابطه معناداری مشاهده شد (0001/0P<). یافتهها نشان داد که ادراک فرزندان از شیوههای فرزندپروری بهعنوان یک عامل اثرگذار بیرونی قدرت تبیین بهتری برای شکلگیری مکان کنترل و خودپنداره فرزند در مقایسه با نگرش مادر به این شیوهها میتواند داشته باشد.
"
بررسی رابطه هوش هیجانی ، یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف کلاس با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی، یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف کلاس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبیرستان است. جامعه آماری مورد مطالعه دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان شهرستان قروه است که تعداد 120 نفر از آن ها به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات متغیرها و عوامل از آزمون های هوش هیجانی سیبر یا شرینگ (Sibrya shering) در سال 1995، راهبردهای خودتنظیمی پینتریج و دی گروت
(Pintrich، p. r & degroot) سال 1990 و ساختار هدف کلاس میگدلی (Migdley) سال 2000 به دست آمد. داده های حاصل از آزمون ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، نتایج تحقیق بیانگر آن است که:
اولاً: رابطه معناداری در سطح 05/0 بین هوش هیجانی، یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف کلاس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد، که بیش ترین و کم ترین میزان همبستگی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب مربوط به متغیر های یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف عملکرد گریز کلاس است. دوماً متغیر های هوش هیجانی، یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف کلاس قادر به تبیین 365/0 کل واریانس متغیر پیشرفت تحصیلی هستند و این مقدار در سطح 05/0 معنادار است و بیش ترین و کم ترین ضریب رگرسیونی β مربوط به متغیر های یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف عملکرد گریز کلاس هستند.
بررسی پایایی و اعتبار مقیاس مشکلات بین شخصی (IIP-127)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی پایایی و اعتبار فرم فارسی مقیاس مشکلات بین شخصی بود. 271 دانشجوی دانشگاه تهران در سه گروه نمونه 86 (52 دختر، 34 پسر)، 125 (77 دختر، 48 پسر) و 60 نفری (30 دختر، 30 پسر) با اجرای مقیاس مشکلات بین شخصی، مقیاس سلامت روانی و مقیاس حرمت خود کوپراسمیت در این پژوهش شرکت کردند. پایایی بازآزمایی مقیاس مشکلات بین شخصی براساس نتایج دو بار اجرای آزمون محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 88/0 تا 94/0 مورد تایید قرار گرفت. همسانی درونی مقیاس مشکلات بین شخصی بر حسب ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 83/0 تا 97/0 مورد تایید قرار گرفت. اعتبار محتوایی مقیاس مشکلات بین شخصی براساس داوری متخصصان روان شناسی بررسی و ضرایب توافق کندال برای زیرمقیاس های قاطعیت، مردم آمیزی، اطاعت پذیری، صمیمیت، مسئولیت پذیری و مهارگری مورد تایید قرار گرفت. اعتبار همزمان مقیاس مشکلات بین شخصی در دو مرحله براساس ضرایب همبستگی نمره های آزمودنی ها در این مقیاس با نمره های آن ها در زیرمقیاس های بهزیستی روان شناختی و درماندگی روان شناختی و حرمت خود عمومی بررسی و تایید شد.
نگاهی دوباره به ارشاد اسلامی: رویکردی تربیتی
حوزههای تخصصی:
هرچند می توان ادعا نمود که مفاهیم اساسیِ دینی معنای حقیقی و ثابتی دارند اما همواره، معانیِ واژه ها، در طی زمان، دستخوش تغییرات فراوان می شود و یک واژه، در همة حالات به یک معنا به کار برده نمی شود. به عبارت دیگر این، نحوة ادراک آدمی است که نحوة حضور مفاهیمی از این دست را در عرصة حیات او رقم می زند.
این مقاله نه در پی بررسی تحول تاریخی مفهوم رشد و ارشاد است و نه مدعی دستیابی به معنای حقیقی آن در فرهنگ اسلامی است؛ بلکه تنها سعی دارد فهم خود را به معنای حقیقی و ثابت این مفاهیم نزدیک کند و از این رهگذر به پیشنهاد یک منظومة معنایی و یک صورت بندی نظری و طرح یک دیدگاه نظری تربیتی بپردازد. به بیان دیگر، صرف نظر از تحول تاریخی و کاربردهای امروزین ارشاد اسلامی، در پیِ آن است که از طریق مقایسة این واژه با سایر مفاهیم متقارب، در یک فضای نظری خاص، به تبیین معنای ارشاد اسلامی و یک صورت بندیِ نظری برای تعیین نسبت این مفهوم با سایر مفاهیم مجاور اقدام کند. این معناکاوی با رویکردی تربیتی و در راستای نظریه ای که نگارنده در حوزة تعلیم وتربیت اسلامی ارائه کرده است (نظریة بصیرت) انجام می شود؛ بنابراین صرفاً از نوع روایی و قرآن پژوهی به شمار نمی آید.
این مقاله بر آن است که با تکیه بر دیدگاهی تربیتی، تا آنجا که مقدور است به گونه ای پدیدارشناسانه و براساس برداشتی از متون موثق دینی، به تعبیری جدید از ارشاد اسلامی دست یابد، با این امید که این تعبیر، از طریق تغییر نگرش ها، در حوزة سیاست گذاری نیز وارد شده و در آن جاری گردد.
رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش با هدف شناخت رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران انجام شده است.
روش: روش پژوهش، پس رویدادی است. نمونه گیری به روش در دسترس و شامل40 زن معتاد مراجعه کننده به مراکز توانبخشی استان تهران و 40 زن غیرمعتاد بود که از نظر برخی متغیرهای دموگرافیک با آنها همتا سازی شدند. از «آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من»( EOM-EIS2) (مارسیا، 1966)، برای سنجش پایگاه هویت استفاده شد. داده ها به کمک آزمون t تحلیل شد.
یافته ها: آزمون t نشان داد که نمرات پایگاه های هویت سردرگم و معوق در گروه معتاد، به طور معنا داری بالاتر از گروه غیر معتاد و نمرات پایگاه هویت موفق در گروه غیر معتاد، بالاتر از گروه معتاد بود.
نتایج: هرچه فرد بحران هویت را تجربه کرده باشد و از وضعیت هویتی دارای تعهد و رشد یافته تری برخوردار باشد، کمتر احتمال دارد که به معضل اعتیاد گرفتار شود.
تأثیر فاصله و حذف نشانه های بینایی و چرخش سیستم آزمایشی بر جهت یابی فضایی موش های آلبینوس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی در عصر هخامنشی
از یافته های پژوهش های آموزشی استفاده کنید!
حوزههای تخصصی:
دست های گرم رابطه
حوزههای تخصصی:
دست های گرم رابطه
حوزههای تخصصی:
نحوه ی مطالعه و برنامه ریزی در اردیبهشت
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان ناتوانی و عوامل مرتبط با آن در سالمندان شهر کاشان در سال 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی - رفتاری بر کاهش تنیدگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های مادر - کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی- رفتاری بر کاهش تنیدگی زندگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک است. 130 نفر پرستار شاغل در بیمارستانهای تهران بر اساس متغیرهای سن، تعداد فرزندان و سلامت جسمانی در این مطالعه شرکت کردند. در مرحله اول گروه نمونه از طریق شاخص تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزشیابی قرار گرفتند. در مرحله دوم 24 نفر از مادران بر اساس احراز بالاترین میزان تنیدگی زندگی بطور تصادفی در دو گروه مساوی گواه و آزمایشی جایگزین شدند. قبل از اعمال مداخله از هر دو گروه پیش آزمون بعمل آمد. سپس گروه آزمایشی به مدت 13 هفته تحت آموزش تنیدگی زدایی قرار گرفت. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.
نتایج مطالعه حاکی از آن است که روش آموزش تنیدگی زدایی بر کاهش تنیدگی زندگی و بعضی از ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک موثر بوده است.