فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۳۶۱ تا ۲۶٬۳۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، ارائه یافته های حاصل از بررسی رابطه بین نوع فرهنگ سازمانی با رهبری در دانشگاههای دولتی کشور در سال تحصیلی86-1385بوده است. در این مقاله، روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. حجم نمونه آماری 284 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه ها استفاده شده که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزارتحقیق شامل پرسشنامه انواع فرهنگ سازمانی دنیسن و اسپریتزر(1991) و پرسشنامه رهبری براساس مالکوم بالدریج (2002) بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین فرهنگ گروهی با رهبری فرهنگ سلسله مراتبی با رهبری و فرهنگ عقلانی با رهبری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ ولی بین فرهنگ توسعه ای با رهبری، رابطه معناداری مشاهده نشد.
بررسی مفروضه های اساسی در باره ماهیت انسان از دیدگاه روان شناسی و اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نطریه پردازی درباره شخصیت، مستلزم تصور یا برداشتی است که از ماهیت انسان می شود. تقریباً همه کسانی که در باب شخصیت به نظریه پردازی پرداخته اند، به گونه ای درباره مفروضه های مربوط به ماهیت انسان، دیدگاه خودشان را حداقل نسبت برخی مفروضه ها بیان کرده اند.
در این پژوهش، ابتدا دیدگاه ده نفر از نظریه پردازان شخصیت درباره مفروضه های اساسی مربوط به ماهیت انسان بیان، سپس با استفاده از یافته های علمی و الهام از متون دینی، دیدگاه اسلام با بهره گیری از روش استنباطی مورد بحث قرار گرفت. حاصل یافته های پژوهش در دو جدول به تفکیک آورده شده تا امکان مقایسه معناداری بین دیدگاه های گوناگون فراهم گردد.
تاثیر درمانگری اسلامی بر اختلال های برونی سازی شده در کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ساخت و اجرای یک برنامه مداخله گری برای کاهش اختلال های برونی سازی شده، بر اساس متون دینی اسلام است. چگونگی و میزان اثربخشی این برنامه درمانی بر کودکان مبتلا به این اختلال، فرضیه این پژوهش را تشکیل می دهد. این پژوهش با توجه به دو مقوله فرهنگ ملی و بومی خانواده ها و همچنین مذهب آنها در فرایند درمانگری، الگوی جدیدی را معرفی کرده است تا اثربخشی این روش، بر اختلال های برونی سازی شده را بررسی کند. روش انجام این پژوهش از نوع طرح های «آزمایشی در قالب پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل» بود که در جامعه دانش آموزان پسر مقاطع چهارم و پنجم دبستان استان قم اجرا شد. پس از تحلیل داده ها، این نتایج به دست آمد که مداخله اسلامی ـ روان شناختی، در کاهش اختلال های برونی سازی شده تاثیر داشته و فرضیه پژوهش تایید شده است.
تأثیر رواننمایشگری بر افزایش مهارتهای اجتماعی و عزتنفس بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای نوع یک و دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال در مهارتهای اجتماعی ویژگی بارز بیماران اسکیزوفرنیاک است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر رواننمایشگری بر افزایش مهارتهای اجتماعی و عزتنفس بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیای نوع I و II میباشد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی و مداخلهای از بین بیماران مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا که در طول شش ماه اول سال 1384 در بخشهای اعصاب و روان بیمارستان روانپزشکی ایثار شهر اردبیل بستری بودند، 80 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و بهصورت تصادفیتعادلی به چهار گروه 20 نفره تخصیص یافتند. جلسات اجرایی رواننمایشگری برای گروههای آزمایش نووع یک و دو به مدت ۹ هفته و هر هفته ۳ جلسه شامل مراحل آمادگی، اجرا و درونپردازی و تمرین رفتاری برای جمعآوری دادههای پژوهش، از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، فهرست مهارتهای اجتماعی ویژه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقیاس عزتنفس روزنبرگ استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تیمستقل و تحلیل واریانس دو عاملی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: تفاضل میانگین نمرات پیشآزمون- پسآزمون مهارتهای اجتماعی (۰/۰۰۱>p) و عزتنفس (۰/۰۰۵=p) بین گروه آزمایش و کنترل (کل بیماران) تفاوت معنادار وجود داشت. بین گروههای آزمایش نوع ۱ و نوع ۲ از نظر میانگین نمرات پیشآزمون (۰/۰۰۳=p)، پسآزمون (۰/۰۰۱>p) و تفاضل پیشآزمون- پسآزمون (۰/۰۰۹=p) مهارتهای اجتماعی و همچنین از نظر میانگین نمرات پیشآزمون (۰/۰۵=p)، پسآزمون (۰/۰۰۱>p) و تفاضل پیشآزمون- پسآزمون (۰/۰۳۵=p) عزتنفس تفاوت معناداری وجود داشت. بین گروههای آزمایش و کنترل نوع یک اسکیزوفرنیا از نظر تفاضل نمرات پیشآزمون و پسآزمون مهارتهای اجتماعی (۰/۰۰۱>p) و عزتنفس (۰/۰۰۱>p) و همچنین گروههای آزمایش و کنترل نوع دو اسکیزوفرنیا در تفاضل نمرات پیشآزمون- پسآزمون مهارتهای اجتماعی (۰/۰۱=p) و عزتنفس (۰/۰۳=p) تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: اجرای فنون رواننمایشگری برمهارتهای اجتماعی و عزتنفس بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مؤثر است و این اثر بر بیماران مبتلا به نوع یک این اختلال بیشتر است.
رضایت مندی زناشویی و تفاوت های فردی: نقش عوامل شخصیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: هدف از پیریزی این پژوهش، بررسی مهمترین عوامل شخصیتی مؤثر در رضایتمندی زناشویی زوجین بود.
روش: 600 نفر (300 زوج) بهروش نمونهگیری تصادفی (چندمرحلهای) از میان دانشجویان 3 دانشگاه بهعنوان گروه نمونه انتخاب شده و پرسشنامههای NEO-FFI و رضایت زناشویی ENRICH را تکمیل کردند . دادهها به کمک رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها : چهار عامل مسئولیتپذیری، روانآزردهخویی و سازگاری مردان و مسئولیتپذیری زنان، 2/29% واریانس رضایتمندی زناشویی مردان را بهطور معنیداری تبیین کردند (03/0>p). همچنین، مسئولیتپذیری و روانآزردهخویی زنان و روانآزردهخویی مردان، 27% از تغییرات رضایتمندی زناشویی زنان را تبیین نمودند (002/0>p).
نتیجهگیری: از میان ویژگیهای شخصیتی، دو عامل مسئولیتپذیری و روانآزردهخویی بیشترین نقش را در تبیین تغییرات رضایتمندی زناشویی زوجین به خود اختصاص میدهند. ."
کودک و داستان های قرآنی
تأثیر آموزش روانی خانواده بر سیر بهبودی بیماران مبتلا به اختلال های خلقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
ارتباط گرایی: در رقابت یا همسویی با دیگر نظریه های یادگیری؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چند دهه اخیر شاهد رخدادهای مهمی در زمینه دانش و فناوری بوده است؛ علاوه بر این نقد جهان منظم نیوتونی و ترسیم پدیده های جهان بر اساس پارادایم معرفت شناختی پیچیدگی، در حال پی گیری است. این رخدادها حوزه تعلیم و تربیت را با چالش ها و مطالبات جدیدی روبرو کرده است. در راستای پاسخ به شرایط جدید الگوها و نظریه های گوناگونی توسعه یافته اند. هدف این مقاله بررسی و تحلیل یکی از نظریه های جدید یادگیری تحت عنوان ارتباط گرایی است که در چند سال اخیر مورد اقبال پژوهشگران قرار گرفته است. برای این منظور پژوهشگر با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی به گردآوری شواهد متنی، و تجزیه و تحلیل آنها مبادرت کرده تا به سؤالاتی درباره این نظریه پاسخ دهد: آیا ارتباط گرایی می تواند یک نظریه یادگیری باشد؟ چه نقدهایی بر آن وارد است؟ آیا اساسا یک نظریه نوبنیاد است یا بر داشته های نظریه های قبلی استوار شده است؟ تحلیل مبانی نظری (و معرفت شناختی) این نظریه نشان می دهد که با توجه به برخی معیارها و تطبیق آن با دیگر نظریه های موجود، ارتباط گرایی را می توان به عنوان یک نظریه یادگیری به شمار آورد. اتکای این نظریه به دانش ارتباطی(یا دانش توزیع شده)، آن را در قیاس با رفتارگرایی، شناخت گرایی و سازنده گرایی از مبنای معرفت شناختی جداگانه ای برخوردار کرده است. با این وجود این نظریه، هنوز از پشتوانه های تجربی کافی برخوردار نیست، بنابراین بکارگیری آن به ویژه در حوزه طراحی آموزشی نیاز به پژوهش بیشتر دارد. در مجموع این نظریه می تواند به عنوان همکار جدید نظریه های یادگیری نه جایگزین آنها، رهنمودها و کاربردهای زیادی، به ویژه برای یادگیری الکترونیکی در فضای وب 2.0 به همراه داشته باشد.
احتکار وسواسی در دانشجویان با صفت اسکیزوتایپی بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احتکار وسواسی یکی از انواع فرعی اختلال وسواس فکری - عملی است. اسکیزوتایپی با اختلال وسواس فکری - عملی نیز رابطه دارد. هدف پژوهش انجام شده بررسی احتکار وسواسی در افراد با صفات اسکیزوتایپی بالا با توجه به عامل جنسیت بود. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع پس رویدادی است. نمونه ای به حجم 454 نفر با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی غربال شده، از بین آنها 31 نفر به عنوان گروه اسکیزوتایپی و 31 نفر هم به عنوان گروه شاهد انتخاب و با پرسشنامه رفتار ذخیره ای مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس دو عاملی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه اسکیزوتایپی در مقایسه با گروه شاهد نمرات بیشتری در مقیاس احتکار وسواسی کسب می کنند. نتایج بیانگر تاثیرگزاری جنسیت در تفاوت مشاهده شده بود و افراد اسکیزوتایپی مونث در مقیاس احتکار وسواسی نمرات بیشتری کسب کردند.
تاثیر آموزش الگوی یادگیری اجتماعی بر عزت نفس، اعتماد به نفس، رفتارهای خودابرازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاس سوم دوره راهنمایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عزت نفس، اعتماد به نفس و رفتارهای خود ابرازی نقش اساسی در سلامت روان ایفا می کنند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر آموزش الگوی یادگیری اجتماعی بر سازه های روان شناختی فوق در دانش آموزان مقطع راهنمایی استان چهارمحال و بختیاری بود. مواد و روش ها: این پژوهش به صورت نیمه تجربی طراحی شد و پس از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی بر روی دانش آموزان کلاس های دخترانه و پسرانه پایه سوم دوره راهنمایی استان چهارمحال و بختیاری (304 نفر) در سال تحصیلی 86-85 انجام شد. پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت، اعتماد به نفس برن رویتر (فرم کوتاه)، رفتارهای خود ابرازی وامونز و معدل نمرات به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله اجرا و الگوی یادگیری اجتماعی به روش مشارکتی و فعال طی 15 جلسه با استفاده از روش آموزش مهارت های اجتماعی به گروه آزمایش ارایه شد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چند متغیره و واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: میانگین نمرات عزت نفس، اعتماد به نفس، رفتارهای خود ابرازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معنی داری بهبود یافته بود (P<0.01)؛ ولی رابطه معنی داری بین اثربخشی آموزش الگوی یادگیری اجتماعی با مناطق مختلف آموزشی و جنسیت مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش موید تاثیر و پایداری اثر ارایه آموزش الگوی یادگیری اجتماعی صرف نظر از جنسیت و مناطق آموزشی مختلف بر برخی از سازه های روان شناختی خود و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود.
شناسایی عوامل عمده عدم گرایش دبیران به تهیه و استفاده از طرح درس در دبیرستان های استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی علل عمده ی عدم گرایش دبیران آموزش و پرورش متوسطه در استان خوزستان به تهیه ی طرح درس است. پرسشنامه ی محقق ساخته 66 ماده ای بر اساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت، دربردارندهی بیش ترین عوامل گرایش نداشتن به تهیهی طرح درس با ضریب اعتبار آلفای کرونباخ (97/0a =) بین 500 نفر از دبیران دورهی متوسطه استان توزیع شد. تحلیل عوامل داده ها با روش مؤلفه های اصلی پس از ده چرخش آزمایشی، به بهترین ترکیب ماده ای و ساختار عاملی خود دست یافت. این عوامل به ترتیب واریانس قابل توجیه عبارتند از: 1- مسائل شناختی و حرفه ای طرح درس نویسی 2- مسائل ناشی از مدیریت و برنامه ریزی آموزشی و درسی 3- مشکلات نگرشی دبیران 4- مسائل اقتصادی و اجتماعی دبیران 5- مسائل فرهنگی و انگیزه ی پایین دبیران. دبیران مرد، دبیران با سابقه بالای تدریس و دبیران با ساعات تدریس هفتگی بیش تر بر عوامل پنج گانه ی عدم گرایش به طرح درس نویسی (به جز عامل سوم یعنی مسائل نگرشی)، به گونه ای معنی داری تاکید بیشتری داشته اند. هم چنین دبیرانی که هرگز از طرح درس کلی و روزانه در تدریس بهره نبرده اند، بیش تر از عامل سوم متاثر بوده اند. تقویت و توسعه ی سطح دانش و مهارت های تخصصی دبیران، بازنگری در ساختار مدیریتی آموزش و پرورش، تجدیدنظر در حجم و محتوای کتب درسی، تغییر و اصلاح نگرش دبیران و ... از جمله پیشنهادهای پژوهشگران این تحقیق برای گسترش فرهنگ طرح درس نویسی در نظام آموزش و پرورش است.
بررسی اثربخشی تلفیق گروه درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مهارتهای اجتماعی بر ترس از ارزشیابی منفی و اجتناب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد دارای هراس اجتماعی علاوه بر تحریفهای شناختی و اجتنابهای اجتماعی، در به کارگیری مهارتهای اجتماعی مناسب موقعیت نیز دچار کاستی و ضعف می باشند. به همین منظور این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تلفیقی گروه درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مهارتهای اجتماعی بر اجتناب اجتماعی و ترس از ارزشیابی منفی دانشجویان، انجام پذیرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و انتصاب تصادفی) می باشد. آزمودنیها پس از انجام مصاحبه بالینی ساخت یافته بر اساس DSM-IV و اجرای آزمون اضطراب اجتماعی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس (13 نفر برای هر گروه)، انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (مداخله تلفیق گروه درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مهارتهای اجتماعی) و گروه کنترل (گروه درمانی شناختی - رفتاری) گماشته شدند. بعد از اتمام دوره 12جلسه ای (سه ماه و هر جلسه دو ساعت) درمان در گروهها، مجددا آزمون اضطراب اجتماعی به عنوان پس آزمون، در هر دو گروه اجرا شد.
یافته ها: نتایج تحلیلهای آماری آزمون t نشان داد که، تلفیق گروه درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مهارتهای اجتماعی در مقایسه با گروه درمانی شناختی - رفتاری، باعث کاهش معنی دار اجتناب اجتماعی و ترس از ارزشیابی منفی در دانشجویان می گردد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مولفه آموزش مهارتهای اجتماعی به درمانهای رایج افزوده گردد.
مقایسه بازداری پاسخ و کنترل تداخل در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه ، فزون کنشی و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازداری پاسخ و کنترل تداخل هسته اصلی بسیاری از نظریه های تبیینی اختلال ADHD می باشند. هدف پژوهش بررسی بازداری و کنترل تداخل در کودکان مبتلا به این اختلال و زیرریخت های آن در مقایسه با کودکان بهنجار بود.
روش: 45 کودک مبتلا به اختلال ADHD و 15 کودک بهنجار سنین 7 تا 12 سال شهر مشهد از طریق شیوه های نمونه گیری در دسترس انتخاب و آزمون های SNAP، CBCL، TRF،CSI-4 و نیز مصاحبه بالینی جهت شناسایی و جایدهی کودکان مبتلا به این اختلال در زیرریخت ها (زیرریخت غلبه با نارسایی توجه، زیرریخت غلبه با فزون کنشی / تکانشگری و زیرریخت ترکیبی) مورد استفاده واقع شد. آزمون رنگ واژه استروپ به منظور اندازه گیری بازداری و تداخل به کاربرده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)، تحلیل واریانس تک متغیری (ANOVA) و آزمون توکی تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد کودکان مبتلا به اختلال ADHD در مولفه زمان واکنش در محرک های همخوان و ناهمخوان به طور معناداری در مقایسه با کودکان بهنجار متفاوت می باشد. در مورد کنترل تداخل نتایج پژوهش نشانگر آن است که علیرغم وجود تفاوت بین کودکان مبتلا به ADHD و کودکان بهنجار، اما این تفاوت از نظر آماری معنادار نمی باشد. همچنین در مولفه های آزمون استروپ نیز علیرغم وجود تفاوت بین عملکرد کودکان مبتلا به زیرریخت های این اختلال، اما این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نبود.
نتیجه گیری: عملکرد کودکان مبتلا به این اختلال در مقایسه با کودکان بهنجار در تکلیف استروپ ضعیف تر بود.
مولانا و راجرز
مولانا و راجرز
اجازه بده خودم باشم
خواسته های ویران کننده و راه های دوری از آن ها
حوزههای تخصصی: