فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۶۰۱ تا ۲۵٬۶۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی تیز هوش و عادی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1388-89 می باشد. این تحقیق از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر تیز هوش و عادی پایه دوم و سوم متوسطه رشته های علوم تجربی و ریاضی فیزیک (شاخه نظری) دبیرستانهای دولتی شهرستان خوی به تعداد 1982 نفر است که از این تعداد 1774 نفر دانش آموز عادی و 118 نفر دانش آموز تیز هوش می باشند تعداد نمونه آماری مطالعه حاضر با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 268 نفر و 51 نفر می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو پرسشنامه هوش هیجانی (شرینگ) و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان (جرج هربرت) است.نتایج مطالعه نشانگر ان بود که بین هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیزهوش و عادی رابطه معنی داری وجود ندارد اما میانگین نمرات هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیز هوش بطور معنی داری بیشتر از دانش آموزان عادی است.
ناتوانایی های یادگیری
شناخت دانشجویان پرستاری از عوامل تنش زای محیط کار بالینی
حوزههای تخصصی:
اهداف. استرس یکی از مهمترین پدیدههای زندگی در قرن حاضر است که میتواند تاثیر مهمی بر سلامت روانی و جسمانی افراد داشته باشد. بر اساس تجارب بالینی، عمدهترین مشکل دانشجویان پرستاری عوامل تنشزای محیطی است. هدف این پژوهش بررسی میزان شناخت دانشجویان پرستاری از عوامل تنشزای محیط کار بالینی بود.
روشها. این پژوهش روی 120 نفر از دانشجویان کارشناسی دو دانشکده پرستاری به اجرا درآمد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای مشتمل بر 114 سئوال در خصوص میزان تنشزایی مراقبت جسمانی از بیمار، تماسهای فردی با بیمار و خانواده وی، کادر آموزشی و درمانی و برخورد با عوامل محیطی بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS 13 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها. بیشترین درصد تنیدگی (100%)، مربوط به مراقبتهای جسمانی از بیمار در دانشجویان ترم سوم بود که آزمون مجذور کای تفاوت معنیداری را بین ترمهای مختلف نشان داد (05/0 > p ). ضمناً برخورد با عوامل محیطی، تماس با کادر درمانی و آموزشی در محیطهای کارورزی و تماسهای فردی با بیمار و خانواده وی، عوامل تنیدگیزا را تشکیل میداد. البته از این نظر تفاوت معنیداری بین ترمهای مختلف وجود نداشت.
نتیجهگیری. بهمنظور آموزش بهتر دانشجویان پرستاری در زمینه برخورد با عوامل تنشزای محیطی، لزوم بازنگری و ارتقای سطح کیفی دروس ارایهشده احساس میشود.
راهبردهای راهنمایی و آموزش خانواده: ساختاری پیشنهادی برای خانواده ها
حوزههای تخصصی:
وضعیت حافظه شرح حال در سه گروه از پسران؛ افسرده، افسرده دارای سوء مصرف مواد و سالم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی کلی گویی حافظه شرح حال در نوجوانان پسر افسرده دارای سوء مصرف مواد، افسرده و سالم بود. روش: نمونه مورد بررسی 76 نفر(25 نفر با تشخیص افسردگی، 25 نفر افسرده دارای اختلال سوءمصرف مواد و 26 نفر عادی) از نوجوانان کرمانشاه بودند که گروه ها از لحاظ سن، جنس، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل همتاسازی شدند. برای ارزیابی حافظه شرح حال از آزمون حافظه شرح حال ویلیامز و برادبنت (1986) بهره گرفته شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص آماری مان ویتنی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان افسرده، در مقایسه با گروه کنترل (افراد سالم) در بازیابی حافظه شرح حال، میزان کلی گویی بیشتری دارند. نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد، نسبت به نوجوانان سالم، از لحاظ میزان کلی گویی حافظه شرح نمرات بیشتری کسب کردند. میزان کلی گویی حافظه شرح حال نوجوانان و جوانان افسرده بالاتر از نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد بود.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که کلی گویی حافظه شرح حال یک خصیصه مهم برای افسردگی، تداوم و عود مجدد آن محسوب می شود.
ساخت پرسشنامه سازگاری خوابگاهی و هنجاریابی آن در مورد دانشجویان دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تهیه ابزاری با ویژگی های روان سنجی مناسب برای ارزیابی سازگاری خوابگاهی دانشجویان دانشگاه های تهران می باشد، که ابزار موردنظر را با پاسخ به دو سوال اصلی مورد بررسی قرار می دهد. -1 آیا پرسشنامه از پایایی قابل قبول برخوردار است؟ -2 آیا پرسشنامه از روایی مناسب برخوردار است؟ جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان خوابگاهی دانشگاه های تهران می باشد که نمونه ای به تعداد 929 نفر به روش تصادفی چند مرحله ای از دانشگاه های علامه طباطبایی، شهید بهشتی و دانشگاه تهران انتخاب شدند و در آن نسبت به دانشجویان دختر و پسر و دانشگاه محل تحصیل در نظر گرفته شده است. مطابق مبانی نظری و اصول آزمون سازی، مراحل ساخت سوالات پرسشنامه طی شد و در سه مرحله مورد اجر قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده از اجرای نهایی به کمک روش های آماری و کلاسیک اندازه گیری تجزیه و تحلیل شد. میزان پایایی پرسشنامه با روش همسانی درونی =0.88 و به روش بازآزمایی r=0.77 به دست آمد، در بررسی روایی محتوا، تایید سه نفر متخصص منظور گردید و برای روایی سازه روش تحلیل عاملی به کار گرفته شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که عوامل استخراج شده حدود 51 درصد از واریانس پرسشنامه را تبیین می کنند. تبدیل نمرات خام به نمرات استاندارد Z و T برای دو گروه دانشجویان دختر و پسر به طور جداگانه محاسبه شد.
مشاوره دختران نوجوان برای تاب آوری تصویر بدن: راهبردهایی برای مشاوران مدرسه
حوزههای تخصصی:
راهبردهای رویارویی با مشکلات رفتاری و عاطفی دانش آموزان: کودکان بیش فعال همراه با نارسایی در توجه
اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط محاوره ای بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط محاوره ای بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت است. این پژوهش تجربی بر روی 40 نفر از دانش آموزانی که در آزمون پرخاشگری (AGQ) نمره بالایی بدست آورده بودند، اجرا گردید. این نمونه از طریق گزینش تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه همتا (گروه آزمایش و گروه گواه) تقسیم شدند، پس از آن برنامه آموزش گروهی به شیوه تحلیل ارتباط محاوره ای که بر طبق مجموعه مفاهیم این نظریه تهیه شده بود ، طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار به گروه آزمایش ارائه و طی این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. بعد از اتمام آموزش به صورت همزمان و در شرایط یکسان آزمون AGQ (پس آزمون) بر روی دو گروه آزمایش و گواه اجرا گردید. اطلاعات مذکور با استفاده از آزمون های آماری T برای گروه مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری مانوا (MANAOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که اختلاف معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل وجود دارد( 0001/0 > P )، به عبارت دیگر مداخله آزمایشی (آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط محاوره ای) موجب کاهش پرخاشگری و مولفه های آن در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است
رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با علائم وسواسی در جمعیت غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با علائم وسواسی در جمعیت غیر بالینی انجام شده است.
روش: شرکت کنند گان پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه باورهای فراشناختی، پرسشنامه کنترل فکر و پرسشنامه وسواسی- اجباری مادزلی گردآوری و از طریق روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی و علائم وسواسی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. خرده مقیاس های باورهای مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر و خودآگاهی شناختی قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس در جمعیت غیر بالینی می باشند. همچنین بین نمره کلی راهبردهای کنترل فکر و علائم وسواسی نیز رابطه مثبت معناداری به دست آمد. از میان خرده مقیاس های کنترل فکر راهبرد های تنبیه و نگرانی بیشترین رابطه مثبت را با علائم وسواس نشان دادند.
نتیجه گیری: یافته های حاضر با حمایت از مدل فراشناختی وسواس نشان می دهند که باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر نقش مهمی در علائم وسواسی دارند. تغییر باورهای فراشناختی ناکارآمد و جایگزین کردن راهبردهای مقابله ای سازگارانه به جای راهبردهای ناسازگارانه می تواند به کنترل علائم وسواسی کمک کند.
تاثیر خدمات روان شناختی دوره بازتوانی برخودپنداره منفی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس معتادان
حوزههای تخصصی:
بازتوانی برخودپنداره منفی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس معتادان مرکز اجتماع درمان مدار شهرستان اهواز درسال 87- 1386 بود .طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه بود. جامعه آماری کلیه معتادان خود معرف مرد (50 نفر) بودند که برای درمان در فاصله زمانی چهار ماهه در این مرکز پذیرش شدند. نمونه این پژوهش شامل کلیه معتادان مرکز یادشده بود که به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. پس از انتخاب گروه نمونه، قبل از ارائه خدمات روان شناختی، پیش آزمون اجرا شد و پس از طی دوره چهارماهه درمرکزبازتوانی و ارائه خدمات روان شناختی، از آنها پس آزمون به عمل آمد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، عبارت بودند از: پرسشنامه خود پنداره راجرز (ثامتی،1375)، اضطراب کتل (فرجی،1380)، افسردگی بک (پاشا شریفی و نیکخو،1373) و عزت نفس کوپر اسمیت ( فرجی، 1380). داده های پژوهش به کمک آمار توصیفی وآزمون tوابسته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادکه شرکت در مراکزاجتماع درمان مدار و گرفتن خدمات روان-شناختی در این مراکز باعث کاهش میزان خود پنداره منفی، افسردگی ، اضطراب(P<0/01) و افزایش میزان عزت نفس (P<0/01) آزمودنی ها شده است.
اثربخشی رویکرد تصویرسازی ارتباطی (Image Relationship Therapy) بر رضایتمندی زناشویی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش رویکرد تصویرسازی ارتباطی بر افزایش رضایتمندی زناشویی انجام شده است. به این منظور 29 زن از میان 34 زن داوطلب متاهل انتخاب شده در دانشکده روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی به شیوه جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گروه کنترل، قرار گرفتند. آموزش فنون رویکرد تصویرسازی ارتباطی بر روی گروه آزمایش انجام شد اما گروه کنترل این آموزش را دریافت نکرد. طرح پژوهشی مورد استفاده در این تحقیق، طرح آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. میزان رضایت زناشویی آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه 47سوالی انریچ ENRICH)) اندازه گیری شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از اثربخشی آموزش فنون تصویرسازی ارتباطی در افزایش رضایت زناشویی زنان بود. فرضیه های اول ، دوم و سوم تحقیق در مؤلفه های آموزش فنون تصویرسازی ارتباطی بر رضایت زناشویی، ارتباط و حل تعارض با 05/0P< اطمینان مورد تایید قرار گرفتند. اما فرضیه چهارم یعنی مؤلفه رضایت جنسی در این پژوهش مورد تایید قرار نگرفت.
مقایسة سلامت روانی در دبیران تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی سلامت روانی دبیران تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی بود. به این منظور 403 دبیر شامل 105 دبیر تربیت بدنی و 298 دبیر غیرتربیت بدنی از میان جامعة دبیران استان آذربایجان غربی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامة سلامت روانی (MHI) روی آنها اجرا شد. نتایج پژوهش نشان دهندة میزان بهزیستی روان شناختی بهتر دبیران تربیت بدنی در مقایسه با دبیران غیرتربیت بدنی بود. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران مرد بالاتر از دبیران زن بود. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران دارای شغل دوم به طور معنی داری کمتر از دبیران فاقد شغل دوم بود. بهزیستی روان شناختی دبیران متاهل کمتر از دبیران مجرد بود، البته میزان درماندگی روان شناختی دبیران متاهل تفاوت معنی داری با دبیران مجرد نداشت. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران رسمی تربیت بدنی بیشتر از دبیران حق التدریس تربیت بدنی بود. همچنین میزان بهزیستی روان شناختی دبیران مرد دارای همسر شاغل به طور معنی داری کمتر از دبیران مرد دارای همسر خانه دار بود.