ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
۱.

مدل مفهومی تاب آوری در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری مدل مفهومی قرآن کریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
هدف این پژوهش دستیابی به مدل مفهومی تاب آوری در قرآن کریم بود و از روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی استفاده شد. برای این منظور، ابتدا مفاهیم و گزاره های کلیدی مرتبط با تاب آوری در قرآن کریم شناسایی و گردآوری شد؛ در مرحله بعد مفاهیم و گزاره های گردآوری شده مورد دقت و بازبینی قرار گرفت و مواردی که به نظر می رسید بیشترین ارتباط را با موضوع پژوهش دارد، با به کارگیری اصول تحلیل متن مورد بررسی قرار گرفت؛ سپس محتواهای استنباطی مربوط به هر گزاره روی فرم ثبت شد و با تحلیل و طبقه بندی آنها 10 مؤلفه برای تاب آوری در قرآن به دست آمد و در قالب یک فرم برای روایی سنجی در اختیار کارشناسان قرار گرفت. مؤلفه های تأییدشده که نمره CVI و CVR قابل قبول را کسب کردند عبارت بودند از: آگاهی نسبت به شرایط سخت، امیدواری، ایمان به یاری خداوند، انعطاف پذیری، سطح تحمل بالا، پایداری، پایداری هیجانی، ثبات قدم، تسلیم بودن در برابر قضای الهی و پرهیز از شتابزدگی. سرانجام مدل مفهومی تاب آوری در قرآن کریم در سه محور نشانه ها، مؤلفه ها و ابعاد به دست آمد.
۲.

نقش سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری (BIS/BAS) در رفتارهای تکانشگری با نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجانی در نوجوانان دختر هنرستانی دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری تکانشگری دشواری در تنظیم هیجانی اختلال شخصیت مرزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۵۵
زمینه: سیستم بازداری و فعال سازی رفتاری که اساساً زیربنای احساسات و رفتارها هستند، با اختلال شخصیت مرزی مرتبط هستند. با این حال، دلایل این ارتباط ها در نوجوانان نیاز به بررسی بیشتر دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری در رفتارهای تکانشگری با نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجانی در نوجوانان دختر هنرستانی دارای اختلال شخصیت مرزی بود. روش: روش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر هنرستان های کار و دانش و فنی حرفه ای دارای اختلال شخصیت مرزی در منطقه پنج تهران بود. به همین منظور تعداد 176 نفر از دانش آموزان دختر هنرستان های کار و دانش و فنی حرفه ای به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی جکسون و کلاریج (1991)، پرسشنامه سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری وایت و کارور (1994)، پرسشنامه تکانشگری بارت و همکاران (2004) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانی گراتز و روئمر (2004) بود. داده های حاصله بوسیله روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت PLS با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، میزان اثر غیرمستقیم سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری بر تکانشگری با نقش واسطه ی دشواری در تنظیم هیجانی 523/0 و در سطح 05/0 معنادار است (05/0 >p). میزان اثر مستقیم سیستم های مغزی بر دشواری در تنظیم هیجانی 436/0 و در سطح 05/0 معنادار است (05/0 >p). میزان اثر مستقیم سیستم های مغزی بر تکانشگری 463/0 و در سطح 05/0 معنادار است (05/0 >p). میزان اثر مستقیم دشواری در تنظیم هیجانی بر تکانشگری 524/0 و در سطح 05/0 معنادار است (05/0 >p). نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد، بین حساسیت سیستم های مغزی در دشواری در تنظیم هیجانی و بدنبال آن رفتارهای تکانشگری رابطه معناداری می باشد. در این راستا پیشنهاد می گردد به شناسایی نوجوانان و دانش آموزان مستعد رفتارهای تکانشگری پرداخت تا برای این گروه از افراد، مداخله های پیشگیرانه (مانند ارائه راهبردهای مقابله ای و تقویت عوامل محافظتی نظیر حمایت های فردی، اجتماعی و خانوادگی) تدارک دید.
۳.

اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر افزایش گفتگوی مؤثر و گذشت زناشویی در زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتگوی موثر گذشت زناشویی زوج درمانی هیجان مدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۶۱
زمینه: برای بسیاری از مردم، ازدواج مهم ترین رابطه بالغانه است که در طول زندگی خود به آن وارد می شوند. یک پیمان آشفته زناشویی سبب درد و رنج می شود، در حالی که یک ازدواج شاد پیش بینی کننده بهزیستی و رفاه شخصی است. کیفیت ازدواج به مفهوم سازش یافتگی زوجی وابسته است و رضایت زوجین را فراهم می آورد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر افزایش گفتگوی مؤثر و گذشت زناشویی در زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روانشناسی گلستان شهر کرمانشاه بود. از طریق نمونه گیری هدفمند 30 نفر از بین زنان و مردان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های گذشت صفت بری و همکاران(2005) و گفتگوی موثر کوئین دام(2004) بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه25 انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد زوج درمانی هیجان مدار بر گفتگوی موثر و گذشت زناشویی در زوجین ناسازگار اثرگذار بود (سطح معناداری 05/0). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی هیجان مدار منجر به بهبود گفتگوی موثر و گذشت زناشویی می گردد.
۴.

تدوین مدل ساختاری خودپنداره تحصیلی براساس نظم جویی هیجانی و تمایزیافتگی با میانجی گری اهداف پیشرفت در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودپنداره تحصیلی نظم جویی هیجانی تمایزیافتگی اهداف پیشرفت دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۵
زمینه: دانش آموزان با تمایزیافتگی بالا و توانایی مدیریت و تنظیم هیجانی با به کارگیری اهداف پیشرفت مناسب به طور فردی می توانند خودپنداره تحصیلی بالاتری داشته باشند و این موضوع موجب افزایش انگیزش آنان به یادگیری بعدی می شود. لذا تعیین میزان رابطه تمایزیافتگی و نظم جویی هیجانی با اهداف پیشرفت و خودپنداره تحصیلی در جهت متناسب سازی برنامه درسی دانش آموزان یک ضرورت اساسی است. هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری خودپنداره تحصیلی براساس نظم جویی هیجانی و تمایزیافتگی با میانجی گری اهداف پیشرفت در دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 327 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان سبزوار بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های خودپنداره تحصیلی چن و تامپسون (2004)، راهبردهای تنظیم هیجانی کرنفسگی و همکاران (2001)، تمایزیافتگی دریک (2011) و اهداف پیشرفت میگلی (1998) پاسخ دادند. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از تحلیل مسیر با استفاده از Smart PLS. 3 و SPSS.26 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین اهداف پیشرفت، تمایزیافتگی و نظم جویی هیجانی با خودپنداره تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0 ≥P). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که 78 درصد از واریانس اهداف پیشرفت و 67 درصد از واریانس خودپداره تحصیلی توسط خودپنداره تحصیلی، نظم جویی هیجانی، تمایزیافتگی و اهداف پیشرفت تبیین می شود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در مجموع تمایزیافتگی، نظم جویی هیجانی می تواند پیش بین مناسبی برای خودپنداره تحصیلی از طریق اهداف پیشرفت باشند و با استفاده از راه های افزایش نمرات اهداف پیشرفت می توان خودپنداره تحصیلی را افزایش داد.
۵.

نقش مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه_ فزون کنشی در پیش بینی پریشانی روانی: تعیین نقش میانجی سبک های والدگری و نقش تعدیل کننده دلبستگی ایمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی پریشانی روانی سبک های والدگری دلبستگی ایمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه_ فزون کنشی یکی از اختلالات شایع روان شناختی است که مشکلات زیادی در روابط بین فردی ایجاد می کند هدف از پژوهش حاضر ، نقش مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه_ فزون کنشی در پیش بینی پریشانی روانی با واسطه گری سبک های والدگری و تعدیل گری دلبستگی ایمن بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی _ همبستگی از نوع معادلات ساختاری و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه_ فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناسی منطقه یک شهر تهران در سال 1402 بودند. تعداد 276 نفر از جامعه مذکور به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس تجدید نظرشده دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990)، سیاهه مشکلات رفتاری کودکان (فرم والدین) (آخنباخ، 1991)، پرسشنامه سبک های والدگری (بامریند، 1971)، و فهرست نشانه ای هاپکینز (دروگاتیس و همکاران، 1974) بود. داده ها با روش الگوی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS27 و SmartPLS4 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد پریشانی روانی با نقش میانجی والدگری سهل گیرانه بر روی مشکلات رفتاری برون نمود (004/0p=، 062/0 B=) و مشکلات رفتاری درون نمود (008/0p=، 054/0 B=) مثبت و معنا دار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، با افزایش دلبستگی ایمن، کاهش پریشانی روانی، و سبک والدگری سهل گیرانه و مستبدانه، می توان رفتارهای مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود را کاهش داد و پریشانی روانی بالاتر، ببه افزایش سبک های والدگری سازش نایافته و رفتارهای مشکل ساز منجر می شود.
۶.

نقش واسطه ای فراموشی سازمانی هدفمند در ارتباط بین رهبری توزیعی و توسعه سازمانی معلمان ابتدایی

کلیدواژه‌ها: فراموشی سازمانی هدفمند رهبری توزیعی توسعه سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۹۵
این پژوهش به بررسی نقش واسطه ای فراموشی سازمانی هدفمند در ارتباط بین رهبری توزیعی و توسعه سازمانی معلمان ابتدایی پرداخته است. در دنیای امروز، رهبری توزیعی به عنوان یک رویکرد نوین در مدیریت آموزشی شناخته می شود که به معلمان این امکان را می دهد تا در فرآیند تصمیم گیری و مدیریت مدرسه مشارکت فعال داشته باشند. از سوی دیگر، فراموشی سازمانی هدفمند به عنوان یک فرآیند ضروری در سازمان ها شناخته می شود که به آن ها کمک می کند تا از اطلاعات غیرضروری و ناکارآمد رها شوند و بر روی دانش و تجربیات مفید تمرکز کنند. این پژوهش به دنبال بررسی این موضوع است که آیا فراموشی سازمانی هدفمند می تواند به عنوان یک میانجی در رابطه بین رهبری توزیعی و توسعه سازمانی عمل کند یا خیر. حجم نمونه آماری این تحقیق شامل 153 نفر از معلمان ابتدایی در مدارس مختلف است که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای آماری مانند SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که رهبری توزیعی تأثیر مثبت و معناداری بر توسعه سازمانی معلمان دارد و فراموشی سازمانی هدفمند به عنوان یک متغیر واسطه ای، این رابطه را تقویت می کند. این یافته ها می تواند به مدیران و سیاست گذاران آموزشی کمک کند تا با درک بهتر از نقش فراموشی سازمانی، استراتژی های مؤثرتری برای بهبود رهبری و توسعه سازمانی در مدارس ابتدایی طراحی کنند. همچنین، این تحقیق می تواند به عنوان یک مبنای نظری برای پژوهش های آینده در زمینه رهبری آموزشی و مدیریت دانش در سازمان های آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. در نهایت، پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی و کارگاه های آموزشی برای معلمان در زمینه رهبری توزیعی و مدیریت فراموشی سازمانی طراحی و اجرا شود تا به بهبود عملکرد و توسعه حرفه ای آن ها کمک کند.
۷.

بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانسنجی انگیزه ی نوشتن دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن در دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات روانسنجی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مدارس دوره ی متوسطه ی اوّل شهر گرمی (استان اردبیل) در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 314 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن گرهام و همکاران (2023) و مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی دانش آموزان در مدرسه تیان و همکاران (2014) استفاده شد. برای بررسی پایایی از روش ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) و برای بررسی روایی از تحلیل عاملی تاییدی و روایی همگرا استفاده شد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزار 25SPSS و نرم افزار 8/8LISREL انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، هفت عامل کنجکاوی، مشارکت، شناخت اجتماعی، نمرات، رقابت، تنظیم هیجان، و رفع بی حوصلگی را برای پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن تأیید کرد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون برای بررسی روایی همزمان پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن نشان داد که بین نمره ی دانش آموزان در پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن با مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی دانش آموزان در مدرسه رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همسانی درونی پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن بر حسب ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شد و با ضرایب همبستگی 73/0 تا 81/0 مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین، براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن برای سنجش این سازه در نمونه های دانش آموزان ایرانی از روایی و پایایی کافی برخوردار است.
۸.

پیش بینی مهارت های حل مسأله براساس تفکرانتقادی و خودنظم بخشی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر ملایر

کلیدواژه‌ها: مهارت های حل مسأله تفکر انتقادی خودنظم بخشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
اهداف: هدف از تحقیق حاضر پیش بینی مهارت های حل مسأله بر اساس تفکر انتقادی و خودنظم بخشی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر ملایر بود.مواد و روش ها: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر ملایر در سال تحصیلی 1403-1402 با جمعیتی برابر با 5350 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان برابر با 356 نفر برآورد گردیده و نمونه های آماری به شیوه خوشه ای- تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه استاندارد مهارت های حل مسأله کسیدی و لانگ (1996)، تفکر انتقادی ریکتس (2003) و خودنظم بخشی اسوالند و کارین (2006) استفاده شد.تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون رگرسیون خطی چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون و با بکارگیری نرم افزار SPSS نسخه 28 انجام شد.یافته ها: نتایج بدست آمده از سنجش فرضیه های تحقیق نشان داد که در یک مدل رگرسیونی هر دو متغیر تفکر انتقادی و خودنظم بخشی بر مهارت های حل مسأله دانش آموزان دختر اثرگذاری داشته اند و هر دو عامل پیش بین مثبت و در حد متوسط بوده است(05/0>P). اما در بررسی ارتباط منفرد هر یک از دو متغیر پیش بین با متغیر مهارت های حل مسأله نیز مشخص گردید که هم تفکر انتقادی و هم خودنظم بخشی به طور جداگانه ارتباطی قوی با مهارت های حل مسأله دارند (05/0>P).نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، برای افزایش مهارت های حل مسأله دانش آموزان، بکارگیری راه های تقویت تفکر انتقادی و خودنظم بخشی آنان، مفید به نظر می رسد.
۹.

مدل پیش بینی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش میانجی توانمندی ایگو در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک دلبستگی ایمن دلبستگی اجتنابی سبک دلبستگی دوسوگرا توانمندی ایگو ذهنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۶۶
زمینه: سبک های دلبستگی و ذهنی سازی از جمله عوامل روانشناختی هستند که با مهارت های تنظیم هیجانی مرتبط هستند استفاده از توانایی ذهنی سازی با توانایی ایگو در افراد مرتبط است. بنابراین بررسی مسیر تحول ذهنی سازی از طریق سبک های دلبستگی به توانمندی ایگو یک ضرورت اساسی است. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش میانجی توانمندی ایگو در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی که به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد واحد قم در سال 1403-1402 می باشد. نمونه پژوهش 335 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت آنلاین به پرسشنامه های عملکرد بازتابی (فوناگی و همکاران، 2016)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990) و مقیاس توانمندی ایگو (مارکستروم و همکاران، 1997) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و Amos نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد سبک دلبستگی ایمن، دلبستگی اجتنابی، دلبستگی دوسوگرا و توانمندی ایگو بر اطمینان و عدم اطمینان اثر علّی مستقیم و معناداری داشت (05/0 >P). همچنین سبک دلبستگی دوسوگرا، سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی بر توانمندی ایگو اثر علّی مستقیم و معناداری داشت (05/0 >P). همچنین نتایج نشان داد که 60 درصد از واریانس توانمندی ایگو توسط سبک های دلبستگی تبیین می شود؛ 23 درصد از واریانس اطمینان و 46 درصد از واریانس عدم اطمینان توسط سبک های دلبستگی و توانمندی ایگو تبیین می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ایمن، دلبستگی اجتنابی، دلبستگی دوسوگرا و توانمندی ایگو به عنوان عوامل مؤثر بر ذهنی سازی می توانند ما را به درک عمیق تری از ذهنی سازی برسانند و با آموزش شکل گیری سبک های گوناگون دلبستگی و ساختار ایگو به دانشجویان می توان ذهنی سازی را در آنان تقویت کرد.
۱۰.

A Comparison of Personality Characteristics, Perceived Social Support and Interpersonal Relationships in Prisoners who Successfully Return to Society and Prisoners who Reoffend

کلیدواژه‌ها: interpersonal relationships personality traits Recidivism Successful Reintegration into Society Social support

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۸
 Objective: The purpose of this study was to compare personality traits, Perceived Social Support, and interpersonal relationships between two groups of prisoners: those who successfully reintegrated into society and those who re-offended.Methods: This research employed a causal-comparative method. The statistical population consisted of all individuals with a prison record in the central prison of Tehran city within the last 10 years (from 2014 to 2024). The sample size was 159 individuals (88 recidivists and 71 successfully reintegrated individuals), selected through purposive sampling in two groups: recidivists and successfully reintegrated individuals. Participants were assessed using NEO-Five Factor Inventory (NEO-FFI), The Multidimensional Scale of Perceived Social Support (MSPSS), and the Barton Communication Test Revised. The data were then entered into SPSS-22 statistical software for analysis and analyzed using analysis of variance and independent t-tests.Results: The findings revealed that among personality traits, significant differences between the two groups were observed only in the two dimensions of extraversion (P < 0.001) and conscientiousness (P < 0.001), as well as in the total score of Perceived Social Support (P < 0.003) and interpersonal relationships (P < 0.003). The comparison of means indicated that the meaning of these dimensions was higher in the successfully reintegrated group.Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that psychological variables such as extraversion and conscientiousness personality traits, as well as Perceived Social Support and appropriate interpersonal relationships, play a crucial role in successful reintegration into society and prevent re-offending.
۱۱.

مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و مصاحبه انگیزشی بر نشانه های مرضی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد مصاحبه انگیزشی نشانه های مرضی زنان مطلقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و مصاحبه انگیزشی بر نشانه های مرضی زنان مطلقه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه شهرستان خدابنده در سال 1401-1402 بود. تعداد 39 زن مطلقه به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 13 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل چک لیست علائم روانی (SCL-90-R) درگوتیس و همکاران (1973) بود. هر یک از گروه های آزمایش 8 جلسه مداخله 2 ساعته دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکارپارانوئیدی، روان پریشی، حساسیت در روابط متقابل درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و بین میانگین پرخاشگری، افکارپارانوئیدی و حساسیت در روابط متقابل گروه مصاحبه انگیزشی با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، اما برای نشانه های افسردگی، شکایات جسمانی، وسواس و اجبار تفاوت معناداری در سطح 05/0 مشاهده نشد. علاوه بر این بین اثربخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتایج نشان داد که درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و مصاحبه انگیزشی برای بهبود برخی از نشانه های مرضی در زنان مطلقه مداخله های کارآمدی برای استفاده توسط مشاوران و روان شناسان هستند.
۱۲.

طراحی مدل مفهومی شکل گیری فابینگ در کودکان با تحلیل تجارب زیسته مادران: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فابینگ اختلال اتیسم ابزار دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مفهومی شکل گیری فابینگ در کودکان پیش از دبستان با تحلیل تجارب زیسته مادران آنها به روش کیفی داده بنیاد انجام شد. جامعه پژوهش کلیه والدین عضو انجمن اتیسم شهر تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 13 نفر مادر که دارای کودک فابینگ بوده و با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که به صورت گفتگوی تلفنی و مجازی در بازه زمانی شهریور و مهر سال 1403 با تعیین وقت قبلی انجام شد. هر جلسه مصاحبه بین 30 الی40 دقیقه و در بعضی موارد که والدین وقت و یا تمایل به ادامه مصاحبه در یک جلسه را نداشتند؛ به جلسه دوم مصاحبه موکول می شد. روش تحلیل این پژوهش، کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود و طراحی مدل با استفاده از10 مقوله انتخابی حاصل از کدگذاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد که فابینگ علائمی مشابه اختلال اتیسم داشته اما متفاوت با آن است و تمایز این دو آسیب در روند شناسایی و درمان مهم است. کودکان مادران شرکت کننده در این پژوهش، با توجه به بررسی اسناد موجود از جمله: پرونده مشاوره ای و تشخیص متخصصان مراکز اتیسم، مبتلا به اتیسم نبودند و با پیگیری پژوهشگران، مطابق با گزارشات مادران و مصاحبه های تشخیصی متخصصان بهبودی این کودکان با راهکارهای قطع ابزار دیجیتال، برقراری تعامل مادر با کودک و رژیم رسانه ای سالم مورد تأیید قرار گرفت.
۱۳.

نقش میانجی اعتیاد به اینستاگرام در رابطه بین ترس از دست دادن و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسودگی تحصیلی ترس از دست دادن اعتیاد به اینستاگرام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۷
پژوهش حاضر به منظور تعیین نقش میانجی اعتیاد به اینستاگرام در رابطه بین ترس از دست دادن و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود که در جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان در سال 1402 انجام شد. 260 نفر از این جامعه به شیوه نمونه گیری دردسترس در این مطالعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس اعتیاد به اینستاگرام (IAS، کرکابرون و گریفیث، 2018)، مقیاس ترس از دست دادن (FoMoS؛ وگمانن و همکاران، 2017) و پرسشنامه ی فرسودگی تحصیلی مسلش- فرم دانشجویان (MBI-SS؛ شوفلی و همکاران، 2002) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. همچنین ترس از دست دادن بر فرسودگی تحصیلی و اعتیاد به اینستاگرام اثر مستقیم داشت و اعتیاد به اینستاگرام بر فرسودگی تحصیلی اثر مستقیم داشت (05/0>P). علاوه براین، نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که اعتیاد به اینستاگرام در رابطه بین ترس از دست دادن و فرسودگی تحصیلی نقش میانجی داشت (05/0>P). از نتایج این مطالعه این گونه استنباط می شود که ترس از دست دادن یک عامل ناسازگار است که می تواند به صورت مستقیم و با ایجاد اعتیاد به اینستاگرام، موجب افزایش فرسودگی تحصیلی در دانشجویان شود.
۱۴.

رابط ساختاری سبک های دلبستگی با اضطراب اجتماعی در نوجوانان وابسته به بازی های اینترنتی: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان سبک های دلبستگی اضطراب اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی با اضطراب اجتماعی در نوجوانان وابسته به بازی های اینترنتی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهرستان بابل در سال ۱۴۰۲ تشکیل دادند. تعداد افراد نمونه ۳۱۰ نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه های اضطراب اجتماعی نوجوانان (لاجرکا، 1999، SAS-A)، سبک های دلبستگی (سیمپسون، 1990، AAI)، تنظیم شناختی هیجان گولن و همکاران (2012، ERQ-CA) و اعتیاد به بازی های اینترنتی (وانگ و همکاران، 2002، GAS) بود. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مدل آزمون شده از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته ها نشان داد که سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرای اضطرابی با اضطراب اجتماعی به طور مستقیم و مثبت و سبک دلبستگی ایمن به طور منفی و مستقیم دارای رابطه معنی دار بودند (05/0p<). همچنین در رابطه ی بین سبک های دلبستگی با اضطراب اجتماعی در نوجوانان وابسته به بازی های اینترنتی، نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان نیز معنادار گزارش شد (05/0>P). نتیجه گیری می شود تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی با اضطراب اجتماعی در نوجوانان وابسته به بازی های اینترنتی دارای نقش واسطه است.
۱۵.

رابطه سبک های دلبستگی و کیفیت خواب با واسطه گری عدم تحمل بلاتکلیفی در زنان متاهل دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افکارخودکشی سبک های دلبستگی عدم تحمل بلاتکلیفی کیفیت خواب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و کیفیت خواب زنان متاهل دارای افکار خودکشی با واسطه گری عدم تحمل بلاتکلیفی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی _همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش شامل تمام زنان متاهل شهر شیراز در سال 1402 بود که در مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI) نمره بیش از 5 به دست آوردند، از بین آن ها به صورت در دسترس 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال RAAS)) کولینز و رید (1989)، مقیاس افکار خودکشی (BSSI) بک) 1989)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون(1996) و پرسشنامه کیفیت خواب (PSQI) پیترزبورگ (1993) بود. mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')">[aS1] روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر بود. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار بود. بررسی اثرات مستقیم نشان داد که تاثیر هر سه سبک دلبستگی اضظرابی/دوسوگرا،ایمن و اجتنابی و عدم تحمل بلاتکلیفی بر کیفیت خواب تایید شد (001/0>p). بررسی اثرات غیرمستقیم نشان داد عدم تحمل بلاتکلیفی نقش میانجی بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی/دوسوگرا با کیفیت خواب داشت (05/0>p). mouseout="msoCommentHide('_com_2')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_2','_com_2')">[ao2] این نتایج نشان می دهد که عدم تحمل بلاتکلیفی نقش میانجی معناداری در رابطه سبک های دلبستگی وکیفیت خواب زنان متاهل دارای افکار خودکشی دارد. mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')"> [aS1]سال ساخت درج شود mouseout="msoCommentHide('_com_2')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_2','_com_2')"> [ao2] نتیجه گیری نوشته شود
۱۶.

نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه جو اجتماعی مدرسه و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان بهزیستی تحصیلی جو اجتماعی مدرسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه جو اجتماعی مدرسه و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه دبیرستان های شهر بیرجند در سال تحصیلی 1402-1401 بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ) تومینین-سوینی و همکاران (2012)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه جو مدرسه دلاویر (DSCS) بیر و همکاران (2011) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج بیانگر معناداری اثر مستقیم جو اجتماعی مدرسه بر هر دو مولفه انطباقی و غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی تحصیلی بود (01/0>P). همچنین اثر مستقیم هر دو مولفه انطباقی و غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان و بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود (01/0>P). همچنین نتایج بیانگر اثر غیرمستقیم جو اجتماعی مدرسه بر بهزیستی تحصیلی با میانجی گری هر دو مولفه انطباقی و غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان بود (01/0>P). این نتایج نشان می دهد که تنظیم شناختی هیجان با توجه به نقش جو اجتماعی مدرسه می تواند تبیین کننده بهزیستی تحصیلی دانش آموزان باشد.
۱۷.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم بیماری پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام درونی قدرت ایگو اختلال پانیک درمان شناختی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۸
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم بیماری پانیک بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلابه اختلال پانیک مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در فاصله زمانی مهر تا دی ماه 1402 بودند. ۳۰ نفر از بیماران مبتلابه اختلال پانیک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه انسجام درونی (ارقبایی و همکاران 1392، ISQ) سیاهه روان شناختی قدرت ایگو (استروم و همکاران 1397، PIES) و مقیاس شدت اختلال پانیک (شی یر و همکاران 1997، PDSS) بود. گروه آزمایش تحت 10 جلسه ۹۰ دقیقه ای درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در متغیرهای انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم پانیک تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0 ≥P). براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری بر انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم پانیک افراد مبتلابه اختلال پانیک اثربخش است.
۱۸.

اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم بر سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تعلق به مدرسه راهبردهای یادگیری خودتنظیم سرزندگی تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم بر سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان بود. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه دانش آموزان پسر پایه پنجم و ششم مقطع ابتدایی روستای اشکستگ شهرستان سرباز در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 85 نفر تشکیل داد که از بین آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم را دریافت کردند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. قبل و پس از آموزش همه آزمودنی ها پرسشنامه سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری در SPSS-26 انجام گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، افزایش نمره معناداری را در سرزندگی تحصیلی (001/0>P) و احساس تعلق به مدرسه (001/0>P) تجربه کردندو بر مبنای نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم در ارتقای سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر با مشکلات تحصیلی تأثیر مثبت دارد و ازطریق آموزش این راهبردها امکان بهبود شرایط تحصیلی این دسته از دانش آموزان وجود دارد.
۱۹.

بررسی روش یادگیری مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی، توسعه مهارت های ذهنی و کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان با میانجیگری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری مشارکتی مهارت های اجتماعی مهارت های ذهنی اضطراب اجتماعی هوش هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۸۱
زمینه: یادگیری مشارکتی به معنای افزایش توانایی هدایت کاوشگرانه و کاوش علمی است که می تواند با مهارت های اجتماعی، اضطراب و آمادگی ذهنی دانش آموزان مرتبط باشد. این در حالی است از آنجا که بر این متغیرها تأثیرگذار است ممکن است به وسیله برخی از ویژگی های شخصیتی معلم و دانش آموزان تسهیل کننده یا تعدیل گر باشد. بنابراین بررسی روابط این متغیرها برای تعیین نقش هر کدام یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط یادگیری مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی، توسعه مهارت های ذهنی و کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان با میانجیگری هوش هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان شهر میسان تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 171 نفر از دانشجویان شهر میسان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش ازپرسشنامه یادگیری مشارکتی کریمی (1391)، هوش هیجانی از گولمن (2001)، مهارت های اجتماعی از گرشام و الیوت (1990)، مهارت های ذهنی از انجمن دانشکده ها و دانشگاه های آمریکایی(2007) و اضطراب اجتماعی از لاجرکا (1999) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel صورت گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که ضریب مسیر مستقیم یادگیری مشارکتی و هوش هیجانی به مهارت ذهنی، مهارت اجتماعی و اضطراب اجتماعی معنی دار است (05/0≥P). همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم یادگیری مشارکتی به مهارت ذهنی، مهارت اجتماعی و اضطراب اجتماعی از طریق هوش هیجانی نیز معنی دار است (05/0≥P). نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان گفت که با آموزش یادگیری مشارکتی به دانش آموزان می توان مهارت های اجتماعی و ذهنی آن را ببهبود بخشید و سطح اضطراب اجتماعی را با انجام فعالیت های مشارکتی کاهش داد. و
۲۰.

The Influence of Socio-Demographic Factors on Quality of Life, Emotional Intelligence, and Organizational Commitment in Transmittal Company Employees

کلیدواژه‌ها: Socio-demographic factors quality of life Emotional Intelligence Organizational commitment transmittal company Employees Iran

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
The purpose of this study was to assess how socio-demographic factors affect quality of life, emotional intelligence, and organizational commitment among employees of transmittal companies in Sistan and Baluchestan Province, Iran. The sample included 268 employees from the Sistan and Baluchestan Transmittal Company who were selected through a convenience sampling method. The Quality of Life Scale created by Dueby et al. (1988), Singh's Emotional Intelligence Scale (2004), and the Organizational Commitment Scale by Khan and Mishra (2002) were employed for gathering data. The results from one way ANOVA indicated that individuals aged 31-40 years and those aged 41 years and older exhibited notably higher average mean scores for quality of life in comparison to the 22-30 years age group. However, people between 22 and 30 demonstrated notably higher average scores in emotional intelligence compared to those in the 31-40 age group and individuals aged 41 and older. The results of the independent t-test revealed that male employees achieved significantly greater average scores on quality of life compared to their female counterparts. The results from the one-way ANOVA indicated a notable difference in quality of life scores; employees with 11-20 years and those with 21 or more years of experience showed significantly higher average mean scores in quality of life compared to employees with less than 10 years of experience.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان