فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درمان فراشناختی بر این اصل استوار است که فراشناخت برای درک عملکرد شناخت و تولید تجربه های هشیارانه ی ما درباره ی خودمان و جهان اطرافمان بسیار مهم است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثر بخشی این نوع از درمان در بهبود بیماران دچار افسردگی مورد بررسی قرار گیرد.
مواد و روش ها: این مطالعه بر روی سه بیمار از مرکز مشاوره دانشگاه تبریز در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چند گانه ی پلکانی طی 8 جلسه،انجام شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی بکBDI و باورهای فراشناختیMCQ ,PBRS ,NBRS بود.
یافته ها: درمان تغییرات قابل توجهی در علائم افسردگی و باورهای فراشناختی بیماران افسرده ایجاد کرد و موجب بهبودی در علائم هر سه بیمار شد همچنین نتایج درمانی تا دوره ی پیگیری ادامه یافتند.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی که به جای محتوای شناخت بر کنترل فرآیندهای حاکم برآن تمرکز می کند، می تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی موثر باشد.
هوش عمومی یا سرعت پردازش اطلاعات
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع مقاوم به دارو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بیماری صرع، پیامدهای جسمانی و روانی- اجتماعی بسیاری برای بیماران دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع مقاوم به دارو صورت گرفت.
روش: بیست نفر بیمار مبتلا به تشنج مزمن و پاسخ ضعیف به دارو، به تصادف در دو گروه آزمایش (ده نفر) و گواه (ده نفر) قرار گرفتند. درمان شناختی- رفتاری طی هشت جلسه هفتگی با تاکید بر بازسازی شناختی، اصلاح تحریفات شناختی و آموزش تکنیکهای رفتاری برای گروه آزمایش به کار گرفته شد. مقیاس کیفیت زندگی در صرع به عنوانِ پیش آزمون، پس آزمون و در مرحله پیگیری برای هر دو گروه به کار برده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل ها نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معناداری داشته است.
نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی- رفتاری با تمرکز بر نگرش های ناکارآمد ویژه بیماری صرع، به عنوان یکدرمان مکمل در زمینه بهبود کیفیت زندگی این بیماران، دارای کارایی قابل ملاحظه ای می باشد.
کیفیت خواب در جانبازان مبتلا به اختلال استرس بعد از حادثه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
"
خلاصه مقدمه: با توجه به اینکه اختلال استرس بعد از حادثه شایعترین اختلال روانپزشکی در افراد شرکت کننده در جنگ ایران و عراق است و نیز با توجه به تأثیر گسترده خواب بر عملکرد شخصی و اجتماعی فرد و ضرورت تعیین عوامل مرتبط با کیفیت پایین خواب در این بیماران این تحقیق با هدف بررسی کیفیت خواب در جانبازان اختلال استرس بعد از حادثه صورت گرفته است. روش: تحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی- مقطعی است. نمونه مورد بررسی شامل 70 جانباز بود که به روش تصادفی ساده از بین مراجعین به درمانگاه روانپزشکی بیمارستان بقیه اله (عج) انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بود به منظور توصیف متغیرهای کیفی از جداول فراوانی و فراوانی نسبی و به منظور توصیف متغیرهای کمی از میانگین، میانه و انحراف معیار استفاده شد. نتایج: میانگین و انحراف معیار سن به ترتیب برابر 10/41 و 16/6± سال بود. میانگین و انحراف معیار درصد جانبازی به ترتیب برابر 8/34 و 7/14± درصد بود. کیفیت خواب در 6/88 درصد دارای کیفیت نامناسب و 4/11 درصد آنان دارای کیفیت مناسب بود. فاصله رفتن به رختخواب تا به خواب رفتن بین 2 دقیقه تا 4 ساعت متفاوت بوده است. میانگین و انحراف معیار آن برابر 49±65 دقیقه بود. کیفیت خواب در گروههای شغل (012/0p=) و سابقه بستری روانپزشکی (001/0p=) اختلاف آماری معنیداری داشت. کیفیت خواب با سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، درصد جانبازی و مدت زمان حضور در جبهه همبستگی نشان نداد (05/0P>). نتیجهگیری: مطالعه حاضر، کیفیت خواب جانبازان اختلال استرس بعد از حادثه را در حد نامطلوبی گزارش نمود. با توجه به تاثیر قابل توجه کیفیت خواب بر عملکرد و کیفیت زندگی افراد، لازم است که این جنبه از سلامتی این افراد مورد توجه برنامهریزان و مدیران بهداشتی و همچنین پزشکان مرتبط قرار گیرد.
"
اختلال کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به فنیل کتونوری درمان شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجا که مطالعات انجام شده روی بیماران مبتلا به فنیل کتونوری (PKU) که دارای هوش طبیعی هستند و به موقع و مداوم تحت درمان بوده اند، اختلالاتی در کارکردهای اجرایی مغز نشان داده است، این مطالعه با هدف بررسی بیشتر تفاوت کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به فنیل کتونوری درمان شده با کودکان طبیعی انجام شده است.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی، 10 کودک مبتلا به PKU (تحت درمان) با بهره هوشی طبیعی با 15 کودک سالم که همگی از نظر سن و جنس و بهره هوشی با آنها همسان شده بودند، به وسیله سه آزمون نوروسایکولوژیک برج لندن (نگاشت کامپیوتری)، آزمون عملکرد مداوم و آزمون استروپ مقایسه شدند.
یافته ها: در آزمون برج لندن، عملکرد افراد مبتلا به PKU ضعیف تر از گروه کنترل بود. این اختلاف در سه مرحله اول آزمون معنی دار بود. در آزمون عملکرد مداوم، تعداد خطاهای حذف در گروه مورد به طور معنی دار بیشتر از گروه کنترل بود. تفاوت تعداد خطاهای ارتکاب در دو گروه معنی دار نبود. در آزمون استروپ، از نظر آماری بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتایج این مطالعه، بین سطح فنیل آلانین همزمان با آزمون و نتیجه آزمون ها ارتباطی نشان نداد.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که کارکردهای اجرایی افراد مبتلا به PKU که تحت درمان قرار گرفته اند، علیرغم بهره هوشی طبیعی، در مقایسه با کودکان طبیعی دارای درجاتی از اختلال، به ویژه در زمینه برنامه ریزی و توجه است.
بررسی مقایسه ای رابطه بین راهبردهای مقابله ای و نگرش نسبت به مصرف مواد در معتادان
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین راهبردهای مقابله ای و نگرش معتادان نسبت به مواد انجام گرفته است،
روش: بررسی حاضر با نمونه ای متشکل از یکصد نفر آزمودنی (50 نفر مرد معتاد و 50 نفر مرد غیر معتاد همتا) که در محدوده سنی 34-20 قرار داشتند و در سال 87-86 برای درمان دارویی به مرکز درمانی موسسه مطالعات ملی اعتیاد ایران مراجعه کرده بودند، انجام شد. طرح پژوهشی این تحقیق نیز از نوع توصیفی (علی- مقایسه ای) است. فرضیه اصلی پژوهش رابطه بین راهبردهای مقابله ای و نگرش نسبت به مصرف مواد بود که با استفاده از پرسشنامه های راهبرد های مقابله ای کارور و شیرر و وینتراب (1989)، با 72 سوال که پایایی و اعتبار آن 63/. تا 95/. و پرسشنامه بررسی نگرش نسبت به مواد، با 20 سوال که ضریب اعتبار آن 73/. محاسبه شده بود، صورت پذیرفت. آزمون های آماری مورد استفاده t دو گروه مستقل و خی2 بوده است.
یافته ها: داده ها حاکی از تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابله ای و نگرش مثبت نسبت به مصرف مواد 2/36 X2 = در سطح معناداری P<0/000است.
نتایج: نتایج نیز حاکی از عدم تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابله و نوع مصرف مواد است.
بررسی رابطه بین میزان مهارت های مدیریتی مدیران و اثربخشی آنان در سازمان ها و ادارات کل دولتی شهرستان بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین مهارت های مدیریتی مدیران و اثر بخشی آنان در سازمان ها وادارات کل دولتی شهرستان بجنورد در سال 87 میباشد. روش تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی میباشد. مسأله اصلی تحقیق این است که، آیا رابطه ای بین میزان برخورداری از مهارت های مدیریتی مدیران و اثربخشی مدیران وجود دارد؟ که در قالب فرضیه اصلی با عنوان، بین مهارت های مدیریتی مدیران و میزان اثربخشی آنها رابطه وجود دارد، بیان شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1400 نفر از کارکنان ادارات کل مستقر در شهرستان بجنورد میباشند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی، نمونه مناسب با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به حجم 302 نفر انتخاب گردید و دو پرسشنامه محقق ساخته مهارت های مدیریتی و اثربخشی در اختیار آنان قرار گرفت. در این پژوهش برای برآورد اعتبار پرسشنامه پژوهش از روش آلفای کرونباخ بر روی افراد نمونه استفاده شده است. بر اساس نتایج نرم افزار آماری spss، ضریب همبستگی 97 درصد محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل شاخص های آماری (رسم جدول فراوانی، درصد فراوانی، نمودارها) وهمچنین از آمار استنباطی (جداول افقی، آزمون پیرسون، اسپیرمن، رگرسیون ساده و گام به گام) و نتایج بدست آمده نشان میدهد که با توجه به مقدار کمترین سطح معناداری آزمون F که کوچکتر از 05/0 است بین مهارت های مدیریتی مدیران و میزان اثربخشی آنها رابطه وجود دارد.
نگاهی روان شناختی به «انسان کامل از دیدگاه قرآن»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت بود بر داشتن گامی در جهت ارائه یک تحلیل روان شناختی از «انسان کامل در قرآن» و به دنبال آن، پاسخگویی به این سؤال که «چگونه می توان محتواهای قرآنی مربوط به انسان کامل را ساختاری روان شناختی داد؟». روش پژوهش عبارت بود از تحلیل مفهومی و نظری مفاهیم مربوط به «انسان کامل» با روش شناسی رایج در حوزه های علمیه و علوم اسلامی، این تحقیق با بررسی و تحلیل آیات قرآن در مورد انسان های برتر، فهرستی از معادل های انسان کامل را از قرآن استنباط نمود. آنگاه با التزام به مفاهیم آیات قرآن به قالب ریزی آن در مفاهیم اساسی دانش روان شناسی پرداخت.
براساس دستاوردهای این تحقیق که رویکردی میان رشته ای را تعقیب کرده، ویژگی های انسان کامل در چهار دسته شناختی، رفتاری، عاطفی و سه جنبه ای از قرآن را استخراج و در قالب چند مدل تصویری ارائه شده است.
رابطه دوره های آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی کارکنان
حوزههای تخصصی:
اهداف: آموزش توانمندسازی، ارایه دانش و مهارت بهبود مستمر کیفیت فراگیر به کارکنان است. ایده سنتی آموزش قادر به رساندن پیام نیاز به انواع دانش ها و مهارت ها برای توانمندی افراد نیست. با توجه به اهمیت آموزش نیروی انسانی و ارزیابی آثار آن بر افزایش عملکرد کارکنان و همچنین توانمندسازی کارکنان، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی کارکنان بود.
روش ها: این مطالعه همبستگی و پیمایشی در 361 کارمند رسمی شعب بانک مسکن استان کرمان در سال 1388 انجام شد و 186 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از 2 پرسش نامه چگونگی اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان (34 سئوال) براساس ابعاد زمینه، درون داد، فرآیند و برون داد و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (20 سئوال) براساس ابعاد احساس شایستگی، احساس موثربودن، احساس معنی داربودن، احساس خودمختاری و احساس اعتماد استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون چندمتغیره و لگ خطی با نرم افزار SPSS 16 استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره اجرا و ارزیابی دوره های آموزش ضمن خدمت 5/17±8/120 و میانگین نمره توانمندسازی 4/11±2/77 بود. بین چگونگی اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی (521/0=r؛ 0001/0=p) و همچنین مولفه های آن رابطه معنی دار مستقیم وجود داشت. متغیرهای درون داد (241/3=t؛ 001/0=p) و فرآیند (321/2=t؛ 021/0=p) بیشترین تاثیر را بر متغیر توانمندسازی داشتند.
نتیجه گیری: بین چگونگی اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی کارکنان در شعب بانک مسکن کرمان رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد.
رابطه ارزش ها و شخصیت مدیران با شایسته سالاری، مشارکت شهروندی و بیگانگی سازمانی در سازمان های دیوان سالار و سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین نظام ارزشی مدیران و ویژگی های شخصیتی آن ها با سه متغیر مشارکت شهروندی، نگرش به شایسته سالاری و بیگانگی سازمانی بود.
روش: روش پژوهش زمینه یابی بود. بدین منظور از میان مجموعه 1870 نفری مدیران و سرپرستان سازمان های دیوان سالار 288 نفر و از میان مجموعه 1100 نفری مدیران و سرپرستان سازمان های صنعتی 155 نفر به طور تصادفی طبقه ای انتخاب و روابط مذکور در این دو نوع سازمان بررسی و مقایسه شد. نظام ارزشی مدیران با پرسشنامه ارزش های شوارتز (1994) و ویژگی های شخصیتی مدیران با نسخه کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (کاستا و مک کری، 1985)، مشارکت شهروندی با پرسشنامه آلموند و وربا (1963)، نگرش به شایسته سالاری با پرسشنامه پیرس و تسیو (1994) و بیگانگی سازمانی با یک پرسشنامه 4 سوالی پژوهشگر ساخته ارزیابی شد. به منظور بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و به منظور مقایسه دو نوع سازمان از z فیشر استفاده شد.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده تفاوت های معناداری بین سازمان های دیوان سالار و سنتی و نیز روابط معناداری بین نظام ارزشی و ویژگی های شخصیتی با متغیرهای ملاک به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به این نتایج به نظر می رسد سازمان های دیوان سالار بیشتر ماهیتی انسان گرایانه دارند. بنابراین پیشنهاد می شود که برنامه های اصلاحی در سازمان های سنتی اجرا شود که معطوف به ساختار و فرهنگ سازمانی و مبنی بر ترویج و ترغیب ارزش های جهانی بودن، خیرخواهی و خودرهبری و افزایش انعطاف پذیری است. این پژوهش پاسخ مشخصی در اختیار مسئولین قرار می دهد که در بدو استخدام، در گزینش اولیه کارکنان، پس از استخدام، مراحل بالاتر، هنگام ارتقاء و در مدیریت افراد نخبه می توان از این نتایج استفاده کرد.
تأثیر مشاوره شغلی به شیوه سازگاری شغلی دیویس بر کاهش خستگی عاطفی کارکنان زن دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشاوره شغلی به شیوه سازگاری شغلی دیویس برکاهش خستگی عاطفی کارکنان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بود. طرح تحقیق از نوع آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن دانشگاه در سال 1387بودند. برای انجام پژوهش 40 نفر از کارکنان زن که در پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش در مقیاس خستگی عاطفی نمره بالاتر از صدک 50 را کسب کرده بودند، به طور تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به مدّت هشت جلسه 90 دقیقه ای در جلسات مشاوره گروهی که به سبک نظریه سازگاری دیویس اداره می شد، شرکت کردند. جلسه پیگیری (یک ماه بعد) انجام شد. پس از اتمام جلسات و همچنین جلسه پیگیری مجدداً پرسشنامه در مورد هر دو گروه اجرا شد. با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل کوواریانس یک راهه یافته های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشاوره شغلی به شیوه سازگاری شغلی دیویس موجب کاهش خستگی عاطفی کارکنان زن در دو مرحله پس آزمون و پیگیری می گردد.
"مقایسه پردازش معنایی مفاهیم هیجانی در بین افراد افسرده غیر بالینی و افراد با صفات شخصیتی برون گرا "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس رویکرد شناختی این فرض وجود دارد که علت تفاوت در پاسخ دهی هیجانی، تفاوت در پردازش معنایی در سیستم شناخت است. بر اساس این دیدگاه افراد به طور نسبی الگوهای ثابتی از پردازش معنایی در ذهن دارند که نشانه تجارب گذشته و در بعضی موارد مرتبط با رفتار فعلی آن ها است. (مارکس، 1965). برای مطالعه پردازش معنایی، دو گروه با تاکید بر رویکرد آزگود، به منظور مطالعه افتراق معنایی برای مقایسه انتخاب شدند. از میان 161 آزمودنی داوطلب (25= n) نفر با صفت شخصیتی برون گرایی با استفاده از آزمون شخصیتی آیزنک و از میان 47 نفر (25 = n) آزمودنی با روان رنجوری افسردگی غیر بالینی با استفاده از آزمون افسردگی بک نسخه دوم انتخاب شدند و به تفکیک 15 مفهوم هیجانی از طیف های متفاوت مربوط به پرخاشگری، احساسات ناخوشایند تجربه شده مثل ترس و اضطراب و از طیف تجربه هیجانی که اغلب احساسات مثبت را دربر می گیرند بر اساس آزمون آزگود افتراق معنایی شد. بر اساس تجزیه و تحلیل واریانس، نتایج نشان داد در سطح 05/0 < p در پاسخهای افتراق معنایی، بر حَسب تفکیک افتراق معنایی در چهار بُعد معنی (ارزیابی، توانایی، فعالیت و خطر) تفاوتهایی در بین دو گروه با افسردگی غیربالینی و افراد با صفات شخصیتی برون گرایی برای مفاهیم ناراحتی، اضطراب، عشق وجود دارد و این تفاوت برای مفهوم ناراحتی در بُعد توانایی معنی و برای مفهوم عشق در بعد ارزیابی معنی است.
رابطه بین کمال گرایی و سبک های شناختی در دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی کمال گرایی با سبک های چندگانه شناختی شامل؛ تفکر سازنده، مقابله عاطفی، مقابله رفتاری، تفکر خرافاتی، تفکر طبقه بندی شده، تفکر اسرارآمیز و خوش بینی ساده لوحانه بود. در این مطالعه 330 دانش آموز دختر دبیرستانی در شهر کرج به روش نمونه گیری خوشه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند، پرسش نامه های کمال گرایی (تری شورت، 1995) و تفکر سازنده (اپستین و می یر، 1994) برای نمونه انتخاب شده اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین کمال گرایی مثبت با سبک های شناختی رابطه مستقیم و معنادار و بین کمال گرایی منفی با سبک های شناختی رابطه معکوس معنادار وجود دارد. در کمال گرایان مثبت بین مقابله عاطفی با مشکلات، مقابله رفتاری با مشکلات و خوش بینی رابطه مستقیم معنادار و بین تفکر اسرارآمیز و تفکر طبقه بندی شده رابطه معکوس معنادار وجود داشت و بین تفکر کلی سازنده و تفکر خرافاتی رابطه معنادار وجود نداشت. کمال گرایی منفی با تفکر کلی سازنده و تمام زیرمقیاس های آن رابطه معکوس معنادار و با خوش بینی رابطه معنادار نداشت. یافته های پژوهش نشان داد که کمال گرایان مثبت از تفکر مثبت برخوردار بوده و به شکل فعالانه در قالب روش های رفتاری و عاطفی به حل مشکلات خود می پردازند و از تفکرات منفی دوقطبی، خرافاتی و اسرارآمیز پائین و خوش بینی بالایی برخوردارند و در مقابل کمال گرایان منفی از تفکر مثبت برخوردار نبوده و از روش های عاطفی و رفتاری در مقابله با مشکلات استفاده نمی کنند. اما از تفکرات مخرب هم خود را دور نگه می دارند و میزان خوش بینی آن ها بسیار پائین است. در کل نتایج بدست آمده در کمال گرایان منفی نشان دهنده ناسازگاری هایی در روش های مقابله با مشکلات و الگوهای فکری بوده و کمال گرایان مثبت به شیوه ای مناسب با مشکلات خود رویارویی می کنند.
نقش سبکهای مقابله در تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش کنترلکننده سبکهای مقابله بر تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان اجرا شد. نمونهای متشکل از 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) پرسشنامههای تنیدگی دوران دانشجویی (گادزلا، 1991) و مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا (اندلر و پارکر، 1990) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج همبستگی بین متغیرها نشان داد که بین تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی، بین سبک مقـابله مسئله محور و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت، بین سبکهای مقابله هیجان محور و اجتنابی با پیشرفت تحصیلی رابطه منفی، بین تنیدگی تحصیلی با سبک مقابله مسئله محور رابطه منفی، و بین تنیدگی تحصیلی و سبکهای مقابلهای هیجان محور و اجتنابی رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای تنیدگی تحصیلی، سبکهای مقابله مسئله محور، هیجان محور و اجتنابی به ترتیب 9% ، 3% ، 2% و 1% از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کردند. به عبارت دیگر، رابطه بین تنیدگی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی فقط تحت تاثیر سبکهای مقابله مسئله محور و هیجان محور قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر بر ضرورت بازشناسی نقش کنترلکننده سبکهای مقابله با تنیدگی (مسئله محور و هیجان محور) را در رابطه تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی تأکید کرد و راهبردهای مؤثر برای ارتقای سبکهای مقابلهای کارآمد در دانشجویان مورد بحث قرار گرفت.
"
الگوی سرشت و منش در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مقایسه آن با هنجار جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر کوشیده است تا با ارزیابی ابعاد سرشت و منش در مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی و مقایسه آن با نمونه بهنجار، تصویر روشن تری از این اختلال ارائه دهد.
روش: در یک بررسی مقطعی، 24 مرد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی بر اساس مصاحبه بالینی SCID-II انتخاب شدند. میزان اضطراب و افسردگی به عنوان متغیر همپراش به کمک پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک سنجیده شد. ابعاد مختلف سرشت و منش نیز با استفاده از پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر ارزیابی شد.
یافته ها:نمرات نوجویی و آسیب پرهیزی بالاتر و نمره پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تر از هنجار جامعه ایران بود. نمرات پاداش وابستگی و خودفراروی با نمونه هنجار جامعه تفاوت معنی داری نداشت. ارتباط مثبت معنی داری بین آسیب پرهیزی و اضطراب بک وجود داشت. نتیجه گیری:نمرات پایین در ابعاد منش نشانه تکامل ضعیف تر منش و تأکیدکننده وجود اختلال شخصیت است. نمره نوجویی بالا و پشتکار پایین (از ابعاد سرشت) نشان از تعلق گروه مورد مطالعه به کلاستر B از اختلالات شخصیت دارد. نمرات بالای آسیب پرهیزی و میزان طبیعی پاداش وابستگی با مطالعات قبلی ناهمخوان است که مهمترین علت احتمالی آن، علاوه بر حجم کم نمونه، می تواند مربوط به وجود افراد با خصوصیات سایکوپاتی ثانویه و وجود اضطراب در نمونه های بالینی باشد که بر بعد آسیب پرهیزی اثر می گذارد.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ) بر میزان توجه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال هماهنگی رشد: پژوهش مورد- منفرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ) بر میزان توجه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال هماهنگی رشد شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: جامعه آماری شامل کلیه کودکان پیش دبستانی (6-5 ساله) دارای اختلال هماهنگی رشد بود که در مراکز پیش دبستانی و آمادگی وابسته به آموزش و پرورش شهر اصفهان ثبت نام شدند. روش نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند بود. آزمودنی ها 3 کودک پیش دبستانی بودند که به تشخیص متخصص، علایم و نشانه های اختلال هماهنگی رشد داشتند. ابزارها شامل آزمون عصب- روان شناختی نپسی
(NEPSY neuropsychology test)، پرسش نامه Conner والدین، مقیاس هوشی Wechsler کودکان، آزمون توانایی- حرکتی پایه و مصاحبه بالینی بود. در این پژوهش، از روش مورد- منفرد با طرح MBD (طرح خط پایه چندگانه یا Multiple baseline design) استفاده شده است. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 10 جلسه مداخله انفرادی، آموزش کارکرد اجرایی بازداری پاسخ به آزمودنی ها اریه گردید.
یافته ها: طی تحلیل دیداری نمودار داده ها، مداخله در مورد هر سه آزمودنی اثربخش بود (به ترتیب با Percentage of non-overlapping data یا PND (درصد غیر همپوشی نقاط دو موقعیت آزمایشی خط پایه و مداخله) 100 درصد، 90 درصد و 70 درصد برای آزمودنی 1، 2 و 3).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با آموزش کارکرد اجرایی بازداری پاسخ در این کودکان، میزان نقص توجه کاهش و عملکرد تحصیلی در آنان بهبود می یابد.
"بررسی نگرش مدیران مدارس و دبیران تربیت بدنی دبیرستانهای دخترانه شهر اصفهان نسبت به درس تربیت بدنی "
حوزههای تخصصی:
"پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه ها ونظرات مدیران مدارس و دبیران تربیت بدنی دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان نسبت به درس تربیت بدنی در سال تحصیلی 83-82 پرداخته و 6 محور اصلی: برنامهریزی آموزشی، نظارت و ارزشیابی، بخشنامهها و آئیننامهها، مسابقات ورزشی، امکانات و هزینهها و پوشش دختران را در رابطه با این درس مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ابزار تحقیق 2 پرسشنامه 34 سؤالی محقق ساخته با پایائی 85/0 برای مدیران و 88/0 برای دبیران بوده، جامعه و نمونه آماری یکسان و شامل کلیه مدیران مدارس و دبیران تربیت بدنی دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان بوده است. نتایج حاصل در محورهای مورد نظر در ارتباط با درس تربیت بدنی عبارتند از: نگرش مدیران و دبیران نسبت به برنامهریزی آموزشی مدرسه، بخشنامهها و آئین نامهها، امکانات و هزینهها، مطلوب و بیش از حد متوسط است. نگرش مدیران و دبیران نسبت به نظارت و ارزشیابی در درس تربیت بدنی ضعیف و کمتر از حد مطلوب است. نگرش مدیران نسبت به مسابقات ورزشی مطلوبتر و مثبتتر از نگرش دبیران
ورزش نسبت به مسابقات است. نگرش مدیران و دبیران نسبت به تغییر پوشش فعلی دختران در ساعت ورزش و جایگزینی پوششی مناسب، بیش از حد متوسط و مطلوب است."