مطالب مرتبط با کلیدواژه

دیوان سالار


۱.

رابطه ارزش ها و شخصیت مدیران با شایسته سالاری، مشارکت شهروندی و بیگانگی سازمانی در سازمان های دیوان سالار و سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش ها مشارکت شهروندی بیگانگی سازمانی دیوان سالار سازمان های سنتی شایسته سالار شخصیت مدیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۰۷
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین نظام ارزشی مدیران و ویژگی های شخصیتی آن ها با سه متغیر مشارکت شهروندی، نگرش به شایسته سالاری و بیگانگی سازمانی بود. روش: روش پژوهش زمینه یابی بود. بدین منظور از میان مجموعه 1870 نفری مدیران و سرپرستان سازمان های دیوان سالار 288 نفر و از میان مجموعه 1100 نفری مدیران و سرپرستان سازمان های صنعتی 155 نفر به طور تصادفی طبقه ای انتخاب و روابط مذکور در این دو نوع سازمان بررسی و مقایسه شد. نظام ارزشی مدیران با پرسشنامه ارزش های شوارتز (1994) و ویژگی های شخصیتی مدیران با نسخه کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (کاستا و مک کری، 1985)، مشارکت شهروندی با پرسشنامه آلموند و وربا (1963)، نگرش به شایسته سالاری با پرسشنامه پیرس و تسیو (1994) و بیگانگی سازمانی با یک پرسشنامه 4 سوالی پژوهشگر ساخته ارزیابی شد. به منظور بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و به منظور مقایسه دو نوع سازمان از z فیشر استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده تفاوت های معناداری بین سازمان های دیوان سالار و سنتی و نیز روابط معناداری بین نظام ارزشی و ویژگی های شخصیتی با متغیرهای ملاک به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به این نتایج به نظر می رسد سازمان های دیوان سالار بیشتر ماهیتی انسان گرایانه دارند. بنابراین پیشنهاد می شود که برنامه های اصلاحی در سازمان های سنتی اجرا شود که معطوف به ساختار و فرهنگ سازمانی و مبنی بر ترویج و ترغیب ارزش های جهانی بودن، خیرخواهی و خودرهبری و افزایش انعطاف پذیری است. این پژوهش پاسخ مشخصی در اختیار مسئولین قرار می دهد که در بدو استخدام، در گزینش اولیه کارکنان، پس از استخدام، مراحل بالاتر، هنگام ارتقاء و در مدیریت افراد نخبه می توان از این نتایج استفاده کرد.
۲.

دیوان سالاری و صلاحیت اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوان سالاری دیوان سالار اداره صلاحیت اختیاری ماکس وبر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۷
دیوان سالاری به عنوان یک ابزار فنی برای کنترل و مدیریت اداره از ابعاد حقوقی فراوانی برخوردار است. تأثیر این مهم بر روابط شهروندان، حقوق و آزادی های آنان و همچنین شکل رژیم سیاسی با کمی تأمل غیرقابل انکار می باشد. نمی توان ضعف های دیوان سالاری را، به عنوان قدرتمندترین و معقول ترین روشی که تاکنون جهت اداره ی سازمان وجود داشته است، با حذف یا جایگزینی روشی دیگر پاسخ داد، بنابراین یافتن راه حل هایی برای به حداقل رساندن آسیب های آن، ضروری به نظر می رسد. ایده اصلی نوشتار حاضر نیز همین است. با پرداختن به آسیب های دیوان سالاری وبری در نهایت طریقه کاهش آن مطرح می شود. نسبت اختیار اداره با دیوان سالاری سازمان یافته با طرح پرسش های ذیل دنبال خواهد شد: در وهله نخست، آیا اختیارات اداره می تواند نقطه تعادل دیوان سالاری در حقوق اداری مدرن و دیوان سالاری وبری باشد و در وهله دوم، در فرض اثبات پرسش نخست، چگونه می تواند به این تعادل جامه عمل بپوشاند. با ورود صلاحیت اختیاری، این همسان انگاری سازمان یافته و تبدیل آن به یک مجموعه ماتریالیستی صرف، تا حدّ قابل توجهی متعادل خواهد شد.