فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹٬۱۸۱ تا ۱۹٬۲۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیرموسیقی درمانی بر کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر در شهر همدان بود. روش: در این طرح شبه آزمایشی تعداد 60 نفر از معتادین به مواد مخدر مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی همدان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی تعداد 30 نفر به گروه گواه و 30 نفر به گروه آزمایش تخصیص یافتند. گروه آزمایش به مدت 8 ماه بطور سه روز در هفته به مدت 5 ساعت در معرض موسیقی قرار گرفتند. هر دو گروه با مقیاس اضطراب، افسردگی، استرس و آزمایش متادون پیش و پس از موسیقی درمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: داده ها نشان داد موسیقی درمانی موجب کاهش میزان افسردگی و استرس می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت موسیقی درمانی روش مفیدی در کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر می باشد. بنابراین به عنوان یکی از شیوه های کارآمد درمان پیامدهای اعتیاد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بین های شناختیِ انعطاف ناپذیری رفتاری در خردسالان با علائم اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از علائم افراد با اختلال طیف اتیسم، انعطاف ناپذیری رفتاری است که سبب ضعف در انطباق با تقاضاهای محیط و مشکلات رفتاری می شود. در مطالعه حاضر به بررسی نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی انعطاف پذیری رفتاری خردسالان با علائم اختلال طیف اتیسم پرداخته شد. روش کار: در قالب یک مطالعه همبستگی، 45 خردسال 16 الی 36 ماه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سنجش کارکردهای اجرایی- نسخه پیش دبستان (BRIEF-P) و نسخه تجدیدنظرشده مقیاس انعطاف پذیری رفتاری (BFRS-R) جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان با استفاده از نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که میزان انعطاف رفتاری خردسالان با بازداری (05/0p< ،37/0r=)، جابه جایی (01/0P< ،45/0r=)، کنترل هیجانی (01/0P< ،49/0r=)، برنامه ریزی/سازمان دهی (05/0P< ،34/0r=)، خودکنترلی مهاری (01/0P< ،44/0r=)، انعطاف پذیری شناختی (01/0P< ،55/0r=)، فراشناخت (05/0P< ،30/0r=) و نمره کل کارکردهای اجرایی (01/0P< ،46/0r=) همبسته است. حافظه کاری رابطه معنا داری با انعطاف پذیری رفتاری خردسالان نداشت (05/0P> ،23/0r=). نمره کل کارکردهای اجرایی خردسالان به ترتیب 18، 15 و 21 درصد از واریانس میزان انعطاف پذیری رفتاری خردسالان نسبت به اشیاء، نسبت به محیط و نمره کل انعطاف پذیری رفتاری را پیش بینی می کند. کارکردهای اجرایی توانایی پیش بینی معنا دار انعطاف پذیری رفتاری نسبت به افراد را نداشت. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که نقص در کارکردهای اجرایی با انعطاف ناپذیری رفتاری در خردسالان با علائم اختلال طیف اتیسم همراه است. پیشنهاد می شود که در مطالعات آتی، طراحی مداخلات زودهنگام ارتقاء کارکردهای اجرایی با هدف افزایش انعطاف پذیری کودکان با اختلال طیف اتیسم مورد بررسی قرار گیرد.
مطالعه روابط اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم با توجه به میزان وابستگی آنها به شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه روابط اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان با توجه به میزان وابستگی آنها به شبکه های اجتماعی مجازی انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد؛ جامعه آماری پژوهش، شامل دانش آموزان دختر پایه دهم دبیرستان های ناحیه 1 شهر اهواز است که جمعاً 140 نفر نفر بودند. براساس جدول مورگان تعداد 100 نفر به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، روابط اجتماعی و پیشرفت تحصیلی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصله از پژوهش، در سطح آمار توصیفی از فراوانی، میانگین و در سطح آمار استنباطی نیز از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است. داده ها نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد. یافته ها: : بین زمان اختصاص داده شده به شبکه های اجتماعی مجازی و روابط اجتماعی دانش آموزان رابطه منفی و معناداری وجود داشت (01/0 > P ). همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین زمان اختصاص داده شده به شبکه های اجتماعی مجازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی و غیر معناداری وجود دارد (19/0 < P ). نتیجه گیری: با توجه به امکاناتی که شبکه های اجتماعی مجازی در اختیار دآنش اموزان قرار داده اند، علاوه بر برنامه ریزی برای پیشگیری از آسیب های احتمالی این شبکه ها در زمینه روابط اجتماعی دانش آموزان می توان از امکانات و قابلیت های شبکه های اجتماعی مجازی برای تعمیق یادگیری، افزایش انگیزش پیشرفت تحصیلی، مشارکت کلاسی و فعالیت های گروهی دانش آموزان استفاده کرد.
از عهده پرآمدن بر بیماریهای مزمن
حوزههای تخصصی:
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر کاهش طرح واره های هیجانی منفی، ناگویی هیجانی و علایم بیماران دارای نشانه های بدنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نشانه های بدنی سهم قابل توجهی از مراجعه کنندگان به مراکز درمانی را به خود اختصاص می دهد. از آنجاکه مشاهدات بالینی این نشانه ها را با هیجان ها در ارتباط دانسته اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر کاهش طرحواره های هیجانی منفی، ناگویی هیجانی و علایم بیماران دارای نشانه های بدنی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه بیماران زن با نشانه های بدنی استان اصفهان بود و نمونه شامل۳۰ نفر مراجع ازمراکز مشاوه استان اصفهان و خمینی شهر با نشانه های بدنی بودند که به شیوه نمونه گیری قضاوتی با تشخیص روان پزشک و روان شناس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت مداخله ۱۲ جلسه ای رویکرد طرحواره درمانی هیجانی قرار گرفتند. مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (Leahy Emotional Schemas Scale یا LESS)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (Toronto Alexithymia Scale یا TAS-20) و پرسشنامه نشانه های بدنی سنجش ملاک B (Somatic Symptom Disorder-B Criteria Scale یا SSD-12) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از اجرای طرحواره درمانی هیجانی، تفاوت معناداری در طرحواره های هیجانی منفی (008/0=p) ، ناگویی هیجانی (001/0>p) و نشانه های بدنی (001/0>p) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید و میانگین نمرات گروه آزمایش در این متغیرها به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد مدل طرحواره درمانی هیجانی بر اساس وجود رابطه طرحواره های هیجانی منفی و ناگویی هیجانی با نشانه های بدنی، با اصلاح فرآیندهای زیربنایی هیجان و بهبود راهبردهای ناسازگارانه افراد در مقابل هیجانات باعث کاهش طرحواره های هیجانی منفی و ناگویی هیجانی و نشانه های بدنی می شود.
مقایسه سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و ویژگی های سرشت و منش در افراد وابسته به مواد و غیر وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و ویژگی های سرشت و منش در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته صورت گرفت. روش: طرح پژوهش توصیفی و روش آن علی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد و غیر وابسته ساکن در جزیره کیش بودند که تعداد 200 نفر از آنان به روش در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سرشت و منش کلونینجر و مقیاس سیستم فعال سازی/سیستم بازداری رفتاری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از نظر میانگین های سیستم فعال سازی رفتاری، جستجوی سرگرمی و پاداش وابستگی، تفاوت وجود ندارد و فقط در ویژگی سائق و سیستم بازداری رفتاری تفاوت وجود دارد (05/0>P). همچنین بین دو گروه از نظر آسیب پرهیزی و خودراهبری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0>P). به علاوه، نتایج تفاوت معناداری را در ویژگی های نوجویی، پشتکار، همکاری و تعالی بخشی خود بین دو گروه نشان نداد. نتیجه گیری: افراد وابسته به مواد نسبت به افراد غیروابسته سیستم بازداری رفتاری ضعیف تری دارند. اما برخلاف تحقیقات قبلی، حساسیت سائق در افراد غیروابسته بیشتر از افراد وابسته به مواد است. آسیب پرهیزی بالا و خودراهبری پایین شدت اعتیاد را در افراد وابسته به مواد تحت تأثیر قرار می دهد. با توجه به حجم نمونه بالا نسبت به تحقیقات قبلی و تک جنسیتی بودن نمونه تحقیق، انجام تحقیقات مشابه در جهت نیل به نتایج روشن تر ضروری است.
تأثیر بازی های ایفای نقش بر خلاقیت هیجانی و شناختی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر بازی های ایفای نقش بر خلاقیت شناختی و هیجانی کودکان مقطع ابتدایی انجام شد. برای انتخاب نمونه ، نخست به چهار منطقه از مناطق 14گانه شهر اصفهان برای شرکت در دوره های افزایش خلاقیت آگهی داده شد. سپس 30 نفر از کودکان 7 تا 12 سال که ملاک های ورود را داشتند، به عنوان نمونه انتخاب و به تصادف در دو گروه بازی ایفای نقش و کنترل قرار گرفتند. بازی های ایفای نقش به صورت گروهی و در 10 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. اثربخشی بازی ها با استفاده از آزمون خلاقیت تورنس (1974) و آزمون خلاقیت هیجانی آوریل (1999) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان دادند این بازی ها می توانند نمره های افراد را در دو مقیاس خلاقیت شناختی (سیالی و ابتکار) و دو مقیاس خلاقیت هیجانی (آمادگی و نوگرایی) افزایش دهند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت بازی ایفای نقش یک فعالیت مرجح برای ارتقای خلاقیت کودکان است.
رابطه وجدان تحصیلی با فرسودگی تحصیلی: نقش واسطه گری اهداف پیشرفت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرسودگی تحصیلی دانشجویان با کاهش عملکرد تحصیلی همراه است به همین دلیل شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن مورد توجه متخصصان و صاحب نظران قرار دارد. وجدان تحصیلی یکی از این عوامل است که اخیرا نقش آن در زمینه های مختلف تحصیلی،اجتماعی و شغلی مورد توجه قرار گرفته است.وجدان تحصیلی رفتارها و اهداف فرد را تحت تاثیر قرار می دهد و پیامدهای متعددی به لحاظ فردی و جمعی به بار می آورد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وجدان تحصیلی با فرسودگی تحصیلی باواسطه گری اهداف پیشرفت در دانشجویان دانشگاه شیراز بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری که برای اجرای آن تعداد ۲۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی97-96 به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به پرسشنامه وجدان تحصیلی، مقیاس فرسودگی تحصیلی و اهداف پیشرفت تحصیلی پاسخ دادند. داده های جمع آوری با روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی نقش واسطه گری اهداف پیشرفت از دستور بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: براساس یافته ها وجدان تحصیلی دارای تاثیر مثبت بر اهداف پیشرفت (عملکرد گرایشی، تسلط گرایشی، عملکرد اجتنابی و تسلط اجتنابی) و تاثیر منفی مستقیم بر فرسودگی تحصیلی (0/30-= β و0 / 0001 = P )بود. همچنین، اهداف عملکرد گرایشی و تسلط گرایشی دارای تاثیر منفی و هدف عملکرد اجتنابی دارای تاثیر مثبت بر فرسودگی تحصیلی بودند و به جز هدف تسلط اجتنابی، سایر اهداف پیشرفت توانستند در بین وجدان تحصیلی و فرسودگی تحصیلی نقش واسطه گری ایفا نمایند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد وجدان تحصیلی به طور مستقیم و با افزایش دو جهت گیری هدف تسلط گرایشی و عملکرد گرایشی می تواند فرسودگی تحصیلی را کاهش دهد. با این حال، وجدان تحصیلی می تواند با افزایش هدف عملکرد اجتنابی به افزایش فرسودگی تحصیلی بیانجامد. این یافته ها بیانگر اهمیت وجدان تحصیلی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم در اهداف پیشرفت تحصیلی و نشانگر تاثیر سازنده ی آن در کاهش فرسودگی تحصیلی از راه اهداف گرایشی (از نوع عملکردی و نوع تسلطی) است.
معلم کودک خود باشیم
من می توانم
ارزیابی صلاحیت مربیان و استادکاران در آموزش همراه با تولید در خارج از مرکز کاردانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی صلاحیت های مربیان و استادکاران « آموزش همراه با تولید » در خارج از مرکز کار و دانش استان کرمانشاه بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهشی، شامل 20 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش استان کرمانشاه و نیز 135 نفر از هنرجویان خارج از مرکز کاردانش بود. با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 19 نفر از گروه اول و 102 نفر از گروه دوم، حسب برآورد آماری به روش طبقه ای تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت تهیه ابزار پژوهش، سه بعد صلاحیت های 1) شخصی، 2) تخصصی- حرفه ای (با مؤلفه های دانش، بینش و توانش یا مهارت) و 3) اخلاقی– اعتقادی (با مؤلفه های وجدان کاری، توسعه توانمندی، اعتدال اجتماعی، روابط اجتماعی، انضباط اداری و ایمان درونی) طبقه بندی شد. سپس، بر اساس آن، پرسشنامه های متناسب با شرایط پاسخ گویان تهیه گردید. پس از تحلیل توصیفی و استنباطی، نتایج تحقیق نشان داد میانگین کل صلاحیت های سه گانه مورد بررسی، در حد زیاد و معنادار است. همچنین، در بعد صلاحیت های شخصی، تمامی گویه ها معنادار بود، ولی در دو بعد صلاحیت های تخصصی- حرفه ای، گویه های مربوط به استفاده از شیوه های مناسب تدریس، تهیه نقشه کار مناسب، اطلاعات به روز از نشریات و مقاله ها، به کارگیری کامپیوتر و نرم افزارهای مرتبط با مهارت آموزی و نیز، در بعد صلاحیت های اخلاقی- اعتقادی، گویه های همکاری با مشاوران مدارس، تلاش در ارتقاء و به روز نمودن دانش و مهارت خود و دیگران، مبادله دانش و اطلاعات حرفه ای، توجه به تفاوت ها و نیاز های فردی دانش آموزان، گزارش مسائل انضباطی دانش آموزان، مطالعه و رعایت بخش نامه ها، آیی ننامه ها و استانداردها، از دید پاسخ گویان در حد متوسط یا کمتر از متوسط بود.
اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه مقابله ای کندال بر اختلال های اضطرابی: یک روی آورد فراتشخیصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه مقابله ای کندال بر کاهش برخی از نشانگان همراه در کودکان 8 تا 10 ساله ایرانی مبتلا به اضطراب صورت گرفته است. این پژوهش، بر اساس یک طرح شبه تجربی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 20 کودک 8 تا 10 ساله با تشخیص یک یا چند مورد از اختلال های اضطراب فراگیر، اضطراب جدایی یا اضطراب اجتماعی است که با روش نمونه برداری در دسترس هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری (گروه درمانگری و گروه گواه) جایگزین شدند. مداخله درمانگری مبتنی بر برنامه شناختی رفتاری انفرادی مقابله ای کندال به مدت 16 جلسه برای شرکت کنندگان گروه درمانگری اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از فهرست مشکلات رفتاری کودک (CBCL؛ آشنباخ، 1991) گردآوری و از طریق آزمون من ویتنی و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمانگری شناختی رفتاری مقابله ای کندال، برخی نشانگان درونی سازی و برونی سازی را در گروه درمانگری در مقایسه با گروه گواه به طورمعناداری کاهش داده که در پیگیری های یک و نیم ماهه و سه ماهه نیز تداوم داشته است. با استفاده از نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت درمانگری شناختی رفتاری مقابله ای کندال علاوه بر کاهش نشانگان درونی سازی، نشانگان برونی سازی کودکان 8 تا 10 ساله ایرانی مبتلا به اضطراب را نیز کاهش داده است.
اثر فراخوانی هیجان بر ارتقاء حافظه ی حرکتی ضمنی
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین اثر فراخوانی هیجان بر ارتقاء حافظ ی حرکتی ضمنی بود. به همین منظور تعداد 40 نفر از جامعه ی دانشجویان دانشگاه خوارزمی (20زن و 20 مرد)، به صورت در دسترس انتخاب و پس از کسب ملاک های لازم برای ورود به گروه نمونه، به صورت تصادفی در دو گروه هیجانی (10 زن و 10 مرد) و خنثی (10 زن و 10 مرد) قرار گرفتند. آزمایش شامل دو دوره ی اکتساب و یادداری بود. برای این تحقیق تکلیف تطبیق رنگ زنجیره ای در نظر گرفته شد. در دوره ی اکتساب هر دو گروه به اجرای تکلیف در 6 بلوک 150 کوششی با توالی های تکراری و تصادفی پرداختند. طی اکتساب هیجان، یک گروه با استفاده از روش دستکاری شکست برانگیخته شد، در حالی که گروه دیگر در شرایط خنثی به سر می برد. در طول آزمایش تغییرات غلظت کورتیزول بزاق و اضطراب مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد، هیجانی سازی تکلیف منجر به افزایش غلظت کورتیزول بزاق و اضطراب گروه هیجانی شد؛ در حالی که گروه خنثی در فاصله ی زمانی 24 ساعت هیچ پیشرفتی در یادگیری تکلیف تطبیق رنگ زنجیره ای نداشت؛ گروه هیجانی در همین دوره ی زمانی ارتقاء معناداری در عملکرد نشان داد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی زوجین آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
7-37
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار بر افزایش صمیمیت زناشویی زوجین آسیب دیده از خیانت همسر(مرد) انجام شده است. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی زوجین درگیر با مسأله خیانت زناشویی همسر (مرد) مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره منطقه 3 شهر اصفهان در سال 1394 بوده است. از این جامعه 24 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی جایگزینی تصادفی در سه گروه زوج درمانی یکپارچه نگر (8 زوج)، زوج درمانی هیجان مدار (8 زوج) وکنترل (8 زوج) گماشته شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی صمیمیت زناشویی اولیاء، فاتحی زاده و بهرامی (1385) استفاده شد. دوگروه آزمایشی در 8 جلسه زوج درمانی یک ساعته و هفته ای یک بار شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با تکرار سنجش استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین زوجین هر یک از گروه های آزمایش با گروه کنترل در میزان صمیمیت زناشویی و ابعاد آن (هیجانی، عقلانی، جسمانی، اجتماعی – تفریحی، ارتباطی، معنوی، روانشناختی، جنسی و کلی) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که دو رویکرد زوج درمانی در افزایش صمیمیت کلی زناشویی، هم درپس آزمون و هم در آزمون پیگیری اثر تقریباً یکسانی دارند، در حالی که رویکرد زوج درمانی هیجان مدار هم درپس آزمون و هم در آزمون پیگیری، در افزایش میزان صمیمیت زناشویی زوجین آسیب دیده از خیانت همسر، در ابعاد هیجانی، عقلانی، ارتباطی، معنوی و جنسی، اثربخش تر از رویکرد زوج درمانی یکپارچه نگر بوده است (05/0 (P≤ . نتیجه گیری: یافته های پژوهش در کل بیانگر آن است که زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار می تواند مشکلات ارتباطی ناشی از ضربه ی خیانت همسر را کاهش دهد.
هم سنجی اثربخشی طرح واره درمانی و روایت درمانی هنگام به هم پیوستن هر یک از آن ها با برنامه غنی سازی زناشویی بر گرایش به پیمان شکنی زناشویی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیمان شکنی زناشویی مایه آشفتگی چشمگیر زندگی فردی و میان فردی زوجین و تباهگر رابطه آن ها است... هدف از انجام این پژوهش هم سنجی اثربخشی طرح واره درمانی و روایت درمانی در ترکیب آن ها با غنی س ازی زناشویی بر گرایش به پیمان شکنی زناشویی و رضایت زناشویی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری 34 نفر از زنان درگیر در پیمان شکنی زناشویی مراجعه کننده به «درمانگاه فرهنگ شهریار» در سال 1395 بود. نمونه دربرگیرنده 18 زن داوطلب بود که با روش نمونه گیری در دسترس گزینش شدند و به صورت تصادفی در گروه های شش نفری ترکیب طرح واره درمانی با غنی سازی زناشویی، ترکیب روایت درمانی با غنی سازی زناشویی و یک گروه گواه گمارده شدند ابزارهای جمع آوری داده ها پرسشنامه گرایش به پیمان شکنی زناشویی پولات 2006، سنجه رضایت زناشویی انریچ 1989 و پرسشنامه طرح واره یانگ 1990 بود. برآیندهای آزمون های کروسکال والیس و یومان ویتنی نشان داد ترکیب طرح واره درمانی با غنی سازی زناشویی توانست گرایش به پیمان شکنی زناشویی را کاهش (05/0>P، 882/2-=Z، 00/0=Mann-Whitney U) و رضایت زناشویی را افزایش دهد (05/0>P، 892/2-=Z، 00/0=Mann-Whitney U). ترکیب روایت درمانی با غنی سازی زناشویی توانست گرایش به پیمان شکنی زناشویی را کاهش (05/0>P، 882/2-=Z، 00/0= Mann-Whitney U) و رضایت زناشویی را افزایش دهد (05/0>P، 887/2-=Z، 00/0= Mann-Whitney U). برآیندهای آزمون یومان ویتنی نشان داد میان اثربخشی طرح واره درمانی و روایت درمانی با پیوستن هریک به غنی سازی زناشویی بر گرایش به پیمان شکنی زناشویی (/171/0=P،368/1-=Z، 5/9=Mann-Whitney U) و رضایت زناشویی (81/0=P،241/0=Z، 5/16=Mann-Whitney U) تفاوت معنی داری وجود ندارد. پیگیری یک ماهه نشانگر ثبات برآیندها بوده است. با توجه به دگرگونی شناخت ها، هیجان ها و رفتارهای افراد پیمان شکن توسط طرح واره درمانی و دگرگونی روایت های منجر به پیمان شکنی توسط روایت درمانی و ایجاد صمیمیت توسط غنی سازی زناشویی می توان از آن ها در درمان پیمان شکنی و افزایش رضایت زناشویی استفاده نمود.
اثربخشی آموزش مدیریت شرم در کاهش خشم نوجوانان دختر در محیط مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشم و تجربه ی آن در محیط مدرسه از هیجان های رایج دوره ی نوجوانی است که همواره مورد توجه روان شناسان بوده است. بر اساس نظریه ی تانگنی، احساس شرمساری پیش زمینه ی بروز هیجان خشم محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت شرم در کاهش خشم نوجوانان دختر در محیط مدرسه انجام گرفت. برای تحقق آن، از روش تحقیق نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در این راستا، دانش آموزان دوره ی راهنمایی دو مدرسه ی دولتی دخترانه ی شهر تبریز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و غربال شدند. در نهایت، سی نفر از هر مدرسه به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر نتایج مقیاس خشم چندبعدی مدرسه انتخاب شدند. در هر مدرسه دو گروه 15 نفری تشکیل شد؛ مدارس به صورت تصادفی، گروه های آزمایشی و کنترل فرض شدند و به ترتیب بسته ی آموزشی و پلاسیبو را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره ی یک راهه پس از بررسی و تحقق پیش فرض های آن، نشان داد که مداخله اثربخش بوده (04/11 = F ، 01/0 >P) و آموزش مدیریت شرم در طی هشت جلسه ی هفتگی 75 دقیقه ای، 17% تغییرات خشم مدرسه ای را تبیین می کند. همچنین، بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره ی یک راهه از میان مولفه های خشم چندبعدی (خشم، خصومت و مقابله ی سازنده و مخرب)، نمره ی خرده مقیاس خشم کاهش معنی داری یافت (15/0= Eta ، 82/8 = F ، 01/0 >P). مطابق با یافته های پژوهشی و با در نظر گرفتن محدودیت های آن، بکارگیری بسته ی آموزشی حاضر برای کاهش خشم مدرسه ای نوجوانان دختر پیشنهاد می شود.
رابطه ی حساسیت اضطرابی، اجتناب تجربی و تاب آوری با اضطراب امتحان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
71 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی رابطه حساسیت اضطرابی، اجتناب تجربی و تاب آوری با اضطراب امتحان در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ی دوازدهم ناحیه ی یک اهواز در سال تحصیلی 95-94 بود. از بین آن ها نمونه ای به حجم 103 نفر به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شد و به چهار مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان دیکون و الن تینر، پرسشنامه ی پذیرش و عمل بوند و همکاران، پرسشنامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون، و مقیاس اضطراب امتحان ، پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربی با اضطراب امتحان رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد. در صورتی که بین تاب آوری با اضطراب امتحان رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد. اجتناب تجربی بیشترین قدرت پیش بینی را برای اضطراب امتحان دارد. هر سه متغیر پیش بین 49 درصد واریانس اضطراب امتحان را تبیین می کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش اجتناب تجربی یک پیش بین کننده ی قوی اضطراب امتحان است. بنابراین پیشنهاد می شود تا اجتناب تجربی در افراد دارای اضطراب امتحان مورد توجه قرار گیرد.
مقاله را چگونه باید نوشت
نیمرخ روانشناختی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولد کودک عقب مانده ذهنی به عنوان یک بحران، می تواند به شکل عمیق بر ارتباط ها و کنش های خانواده اثر بگذارد و خانواده هایی می توانند با بحران ها به خوبی سازگار شوند که روابط باز، مؤثر و دائمی داشته و در نقش هایشان انعطاف پذیر باشند. این مطالعه با هدف نیمرخ روانشناختی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و عادی شهر یاسوج انجام شد. این مطالعه از نوع مقایسه ای می باشد. جامعه آماری، مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی مدارس شهر یاسوج بودند، ۱۴۰ نفر شامل؛ ۷۰ نفر مادران کودکان عقب مانده ذهنی و ۷۰ نفر مادران کودکان عادی پس از کسب رضایت آگاهانه در مطالعه شرکت نمودند، نمونه گیری به روش آسان و با مراجعه به دبستان کودکان استثنایی و یک دبستان کودکان عادی که به تصادف از مدارس دولتی یاسوج انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه پذیرش و عمل، مقیاس نارسایی شناختی و مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. از دانش آموزان مورد مطالعه را 89 نفر(64 ٪) پسران و 51 نفر(36 ٪) دختران بودند. یافته ها نشان داد نمرات مادران دارای کودک عقب مانده در متغیرهای نارسایی شناختی نارسایی هیجانی، ابعاد آنها و اجتناب تجربی از مادران دارای کودک عادی بالاتر است(01/0≥P). نتایج مطالعه نشان داد که بین مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی از لحاظ نارسایی شناختی و نارسایی هیجانی و اجتناب تجربی تفاوت معنی داری وجود دارد. ﻣﺎدران کﻮدکﺎن عقب مانده ذﻫﻨی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔ ﺮوه دیگر از شیوه های ﻣﻨﻔی و ﻧﺎکﺎرآﻣﺪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻓﺸﺎر رواﻧی ﺑﻪ ﻣیﺰان ﺑیﺸﺘﺮی اﺳﺘﻔﺎده می کنند. ای ﻦ ﻣ ﺎدران ﺑ ﺎ ﺑ ﻪ ک ﺎر ﺑ ﺮدن شیوه های ﻣﻨﻔی و ﻧﺎکﺎرآﻣﺪ، فشار روانی را در ﺧﻮد اﻓﺰایﺶ می دهند.