خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی دانشمند و سیاستمدار برجسته ایرانی قرن هفتم هجری در شمال شهر تبریز، شهرکی با جنبه علمی و آموزشی به نام ربع رشیدی بنیان گذاشت. هدف وی از تأسیس ربع رشیدی ایجاد مکانی بود که در آن جمعی از علما و دانشمندان را مستقر کند. وی شهری آرمانی را طرح و در عمل اجرا کرد. شهر آرمانی طی تاریخ به اشکال گوناگون مطرح بوده و به گونه ای تبلور ارزش-ها و آرمان های هر نسل در تحقیق جامعه مطلوبشان بوده است. هر چند از کالبد ربع رشیدی چیزی به جا نمانده است، اما جزئیات و تأسیسات ربع رشیدی در وقفنامه آن بسیار دقیق بیان شده تا جایی که امروزه میتوان از روی همان توضیحات نقشه آن مکان را پیاده کرد. از آنجا که بسیاری ازآرمان های وی در این شهرک متجلی گردیده است، لذا به عنوان مصداقی از شیوه آذری و با روش تحلیل محتوای متن با استفاده از وقفنامه مذکور تلاش گردید تا فضاهای شهری آن به تصویر و تحلیل در آید. بطور خلاصه این مجتمع را میتوان به سه قسمت اساسی تقسیم کرد: ربع رشیدی، شهرستان رشیدی، ربض رشیدی. در این مقاله به بررسی عرصه های شهری این شهرک به عنوان شهری آرمانی از دیدگاه خواجه رشیدالدین پرداخته شده است.
یکی از بزرگ ترین تحولات ایران در اوایل سالهای 1301 تا 1302 شمسی، مهاجرت علمای عراق به ایران بود که شخصیت ها و علمای مشهوری در آن گرد هم جمع شدند و نقش برجسته ای در حوادث ایران ایفا کردند.
این پژوهش، با روش توصیفی ـ تحلیلی مهاجرت علما به ایران و بازتاب و پیامدهای آن را مورد توجه قرار داده است، مهاجرتی که در دو زمان انجام گرفت، نخست در اواسط 1301شمسی، همزمان با حکومت ملک فیصل که شیخ محمد خالصی زاده و سیدمحمد صدر به همراه عده ای از فعالان سیاسی عراق به ایران تبعید شدند. موج دوم مهاجرت، که بازتاب هایی نیز بدنبال داشت در اواخر بهار 1302 شروع شد و طی آن مراجع و علمای طراز اول عتبات به ایران تبعید شدند. مهاجرت علما به ایران، بازتاب آن در جامعه، برخورد علمای داخل ایران با علمای مهاجر و نتایج و پیامدهای این رویداد از سرفصل های مهم این مقاله به شمار می آید.
عالمان راستین، سنگربانان عرصه علم و عمل اند. موقعیت علمی و مقام معنوی برخی از آنان به قدری زیاد است که در زمینه های گوناگون پیش قراول و الگو برای همگان می باشند. یکی از بزرگانی که با وحدت گرایی به مبارزه بی امان با استعمارگران قرن بیستم پرداخت و با حکم جهادش، سبب بسیج عمومی مسلمانان شد تا در برابر ظالمان و دشمنان اسلام و مسلمین قد علم کنند، آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروه-الوثقی) می باشد. آن چه در این مقاله آمده، شمّه ای از زندگی آن مرد بزرگ می باشد که از بخش های زیر تشکیل شده است: ولادت و خانواده سید، تحصیلات مقدماتی، کرسی تدریس و مقام علمی، آثار و تألیفات، سید و مسائل سیاسی ـ اجتماعی عصرش، سید و مشروطه وارداتی، فراست و کیاست در مقابله با دسیسه های استعمار، اعلام جهاد علیه انگلیس و سایر استعمارگران، وحدت گرایی در دفاع از ایران و دولت عثمانی، و اقدامات وحدت-گرایانه سید از طریق نامه ها، تلگراف ها و غیره.
جانشینی سلطنت ازجمله جستارهایی است که همواره در تاریخ ایران بحث آفرین بوده است، چراکه این گفتمان افزون بر ارتباط ویژه اش با مباحث مربوط به قدرت، دارای پیچیدگی های بسیار زیاد نیز بوده است؛ یکی از بحث برانگیزترین موضوعات مرتبط با نیابت سلطنت، کاوش نیابت سلطنت در دوره پهلوی دوم و برنامه نیابت سلطنت فرح دیبا بود. این موضوع که پس از ترور نافرجام محمدرضا شاه مطرح شد، درواقع تصمیمی بود که در راستای تأمین بقای نظام سلطنت گرفته شد؛ اگرچه در برخی از منابع و یادداشت های شخصی علل دیگری ازجمله اعطای اعتبار به فرح پهلوی از ناحیه آمریکا، علت این موضوع قلمداد شده است، اما بررسی اسناد و هم چنین جراید وقت نشان می دهد که پادشاه ایران در اندیشه حفظ بقای دودمان و نظام سلطنت پهلوی در راستای طرح این قانون اقدام کرده است؛ و به دنبال آن ابتدا باعث تغییر قانون اساسی و انجام این تغییر در مجلس مؤسسان و سپس تصویب آن به عنوان یک ماده واحده جداگانه در مجلس شورای ملی شده است.