" این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی، کاربردی و ارزشیابی است که با هدف ارزشیابی کیفیت عملکرد (بروندادها) هنرستانهای کاردانش منطقه 2 شهر تهران اجرا شده است. منابع گردآوری اطلاعات در مرحله «تدوین معیارهای قضاوت» شامل متخصصان و اساتید، هنرآموزان، مدیران و معاونان هنرستانها، کارشناسان کاردانش و فنی… حرفه…ای و در مرحله «ارزشیابی کیفیت بروندادها» شامل سه زیر جامعه: مدیران هنرستانها، دانش آموختگان و کارفرمایان است که با بهره گیری از روش سرشماری و نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام دادن پژوهش، با اقتباس از «تجارب موجود در سطح ملی و بین المللی»، «الگوی عناصر سازمانی» و «نظام نشانگرهای آموزش و پرورش»، عوامل (7 عامل) و نشانگرهای مورد نیاز (45 نشانگر) در دو طبقه «بروندادهای اقتصادی» و «بروندادهای غیراقتصادی»، تدوین شده است. سپس با بهره گیری از «پرسشنامه معیارهای قضاوت» و کاربرد «فن دلفی» «معیارهای قضاوت»، تدوین شده است. با بهره گیری از عوامل و نشانگرهای تدوین شده، ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه، با در نظرگرفتن روایی (روایی محتوا) و پایایی (آلفای کرونباخ) تهیه شده است. پس از گرد آوری داده ها، با بهره گیری از معیارهای قضاوت، وضع موجود بروندادها ارزشیابی شد. در نهایت از 7 عامل مورد بررسی، 5 عامل «برونداد واسطه ای (پیشرفت و افت تحصیلی)»، «تحقق اهداف اجتماعی ـ آموزشی»، «دانش آموختگان (دانش، مهارت، خلاقیت)»، «اشتغال» و «کارآفرینی» در سطح «نامطلوب» و 2 عامل «ادامه تحصیل » و «رضایت کارفرمایان» نیز در سطح «نسبتا مطلوب» ارزشیابی شده است و در هر دو طبقه «بروندادهای اقتصادی» و « بروندادهای غیر اقتصادی» وضعیت موجود در سطح «نامطلوب» و در نهایت عملکرد این هنرستانها در سطح «نامطلوب» ارزشیابی شده است. در ادامه، برای بهبود وضعیت موجود، پیشنهادها و راهکارهایی ارایه شده است. از نتایج این ارزشیابی می توان در برنامه ریزیهای آتی هنرستانهای کاردانش و بهبود کیفیت همه جانبه آنها استفاده کرد.
"
یکی از شاخص های مهم و معتبر در تعیین میزان تولید علم در جهان، فعالیتهای علمی، تحقیقاتی دانشگاهی است. توان و ظرفیت علمی هر کشور یکی از معیارهای ارزیابی میزان تسعه یافتگی آن کشور به شمار میرود و ارتقای این توان مستلزم وضعیت تولید اطلاعات علمی است. در این تحقیق با مراجعه به سه پایگاه اطلاعاتی Science Citation Index، Social Science Citation Index و Art & Humanities که از تولیدات Information Science Institute میباشد به مطالعه وضعیت علمی ایران پرداخته شده است. ابتدا بر اساس رکوردهای ثبت شده در این سه پایگاه به تجزیه و تحلیل وضعیت تولید علمی ایران در سال 1999 و سپس به توزیع فراوانی تولید علمی ایران در گروه علوم انسانی به تفکیک رشته های فرعی آن در بین 16 کشور، از سال 1981 تا 2000 پرداخته شد که ایران با مشارکت در تولید 936 رکورد اطلاعاتی در مرتبه سیزدهم قرار دارد. که در بین این پایگاهها، SCI یا نمایه استنادی علوم با 938 رکورد (9/96%) حاوی بیشترین تولیدات علمی ایران است و گروه علوم پایه با 505 رکورد (1/52%) و گروه تحصیلی علوم انسانی با 1/3 درصد کمترین سهم از تولدات علمی ایران را به خود اختصاص داده است. تولیدات گروه علوم انسانی با 30 رکورد اطلاعاتی مجموعاً در 12 رشته موضوعی قرار گرفته اند و روانشناسی اجتماعی با 30 رکورد اطلاعاتی مجموعاً در 12 رشته موضوعی قرار گرفته اند و روانشناسی اجتماعی با 6/56% دارای بیشترین تولیدات این گروه بوده است.
مقاله حاضر برگرفته از یک تحقیق میدانی انجام شده در مورد وضع ارزش یابی مستمر دوره ابتدایی است. این تحقیق در سال 1382 به سفارش سازمان آموزش و پرورش استان مرکزی و با نظارت دکتر حسن پاشا شریفی به انجام رسیده است.
در این نوشتار تلاش شده است که ضمن معرفی تحقیق مذکور، مهم ترین محورهای ادبیات تحقیق و پیشینه آن و نیز مهم ترین اطلاعات میدانی در قالب یافته های پژوهش ارایه و معرفی شود. پیام اصلی یافته ها در این مقاله این است که 47 درصد معلمان دوره ابتدایی به انجام دادن فعالیت های ارزش یابی مستمر رغبت چندانی ندارند. بیش ترین فعالیت های ارزش یابی مستمر، در فرایند یاددهی- یادگیری مواد درسی جغرافیا، ریاضیات، علوم تجربی انجام شده است و کمترین فعالیت های ارزش یابی مستمر مربوط به سه ماده درسی دینی، قرآن و فارسی است.
البته برخی معلمان در این رابطه خلاقیت هایی داشته اند که چگونگی آن در مقاله حاضر منعکس شده است. به منظور بهبود وضعیت اجرای ارزش یابی مستمر در مدارس، در پایان چند پیشنهاد کاربردی ارایه شده که می تواند مورد استفاده کارشناسان در سازمان آموزش و پرورش قرار گیرد.
استاندارد سازی یعنی تعیین آن چه که باید انجام شود و نحوه ی اجرای آن و در نهایت بهینه ای که باید مطابق نیازهای روز ترسیم شود . تشخیص و تدوین استانداردها در نظام آموزش و پرورش از اهیمت اساسی برخوردار است ، زیرا نظام آموزشی با برنامه ریزی ، سازمان دهی و هماهنگی مجموعه ی عظیمی از منابع مالی ، مادی و انسانی جهت تربیت انسان ها بنیان نهاده شده است . با توجه به نقش اساسی استانداردها در کلیه ی امور و شوون سازمانی ، در این مقاله سعی شده ابتدا به تعریف استاندارد و بررس نظر مکاتب مختلف پیرامون استاندارد سازی آموزش پرداخته و سپس بر اساس دیدگاه سیستمی نحوه ی اجرای آن ها را توصیف و در پایان به برخی راهکارها جهت نهادینه سازی امر استاندارد در نظام آموزشی اشاره شود