اهداف: هدف ارزش یابی اساتید که بخشی از آن به عهده دانشجویان گذاشته شده است، بهبود کیفیت تدریس و ارتقای سطح آموزش در دانشگاه است. در این راستا استفاده از فرم های ارزش یابی معتبر که منجر به شناخت مشکلات تدریس و یادگیری شود حایز اهمیت است. این پژوهش با هدف مقایسه ابعاد کیفیت تدریس با استفاده از پرسش نامه های ارزش یابی دانشجویان از کیفیت آموزشی و نظرخواهی از دانشجویان انجام شد.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی که در نیم سال دوم سال تحصیلی 91-1390 صورت گرفت، 251 دانشجوی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به شیوه سرشماری در مطالعه شرکت نمودند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های ارزش یابی دانشجویان از کیفیت تدریس و نظرخواهی از دانشجویان بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های T زوجی، T مستقل، آنالیز واریانس، مجذور کای، من- ویتنی یو، کروسکال والیس، ضریب همبستگی پیرسون و توکی استفاده شد.
یافته ها: مقایسه نمره کلی ارزش یابی اساتید بر حسب درجه علمی اساتید و همچنین مقطع و رشته تحصیلی دانشجویان بین دو پرسش نامه تفاوت معنی داری نشان داد (05/0p<). رابطه بین حجم کار مربوط به هر درس و میزان علاقه به درس با نمره کلی ارزش یابی اساتید براساس پرسش نامه ارزش یابی دانشجویان از کیفیت آموزشی معنی دار بود (001/0p<).
نتیجه گیری: هر دو پرسش نامه از پایایی قابل قبولی برخوردارند، اما پرسش نامه ارزش یابی دانشجویان از کیفیت آموزشی ابعاد چندگانه تدریس را بهتر نمایان می سازد و در نشان دادن نقاط ضعف و قوت کیفیت تدریس اساتید کارآمدتر است.
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نرم افزارهای آموزشی بر اساس اصول اولیه آموزش مریل و با روش پژوهش ارزیابانه انجام شد. بدین منظور از میان نرم افزارهای آموزشی دوره ابتدایی که در سال های 1393- 1391 توسط وزارت آموزش و پرورش تولید شده اند؛ 18 نرم افزار انتخاب و با استفاده از چک لیست 20 گویه ای محقق ساخته ارزیابی شدند. روایی محتوایی ابزار با تأیید 3 نفر از متخصصان مربوطه و پایایی آن با کدگذاری مجدد 15 درصد نرم افزارها توسط کدگذار دوم محاسبه و برابر 84/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که میانگین اصل یکپارچه سازی در سطح نامطلوب، میانگین اصول مسئله محوری و فعال سازی در سطح نسبتاً مطلوب و میانگین اصول نمایش و کاربست در سطح مطلوب قرار دارند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که نرم افزارهای آموزشی به جز اصل یکپارچه سازی، سایر اصول اولیه آموزش مریل را در سطح قابل قبولی دارا هستند
پژوهش حاضر با هدف بررسی دوره دکتری تکنولوژی آموزشی در سطح جهانی و ارائه برنامه ای جامع جهت راه اندازی این دوره در دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد. سؤال های اساسی در این پژوهش عبارت بود از: دوره دکتری تکنولوژی آموزشی در سطح جهانی دارای چه ضرورت ها و اهدافی بوده و چگونه اجرا می شود؟ چگونه می توان دوره دکتری تکنولوژی آموزشی درایران را براساس تجارب جهانی طراحی و اجرا کرد؟ به منظور بررسی تجارب جهانی و پاسخ به سؤال های فوق، تعدادی از دانشگاههای معتبر جهانی انتخاب و برنامه آموزشی آنها در دوره دکتری تکنولوژی آموزشی موردمطالعه قرار گرفت. با استفاده از نتایج مطالعه انجام شده، پرسشنامه ای به منظور طراحی دوره دکتری رشته مذکور در ایران تهیه و پس از محاسبه روایی و پایایی آن در اختیار اساتید و کارشناسان ارشد این رشته قرار گرفت. با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی
یافته های بدست آمده با بهره گیری از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نهایتاً یک برنامه آموزشی مبتنی بر تجارب جهانی و نیازهای ملَی ارائه گردید که در متن مقاله حاضر به جزئیات و چگونگی انجام این امر پرداخته شده است.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین میزان استفاده از it مدیران و جوسازمانی، با کارآفرینی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی است. جامعه آماری این پژوهش، متشکل از کلیه ی مدیران بخش های مختلف اداری دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8، در سال 1384 است. تعداد 216 نفر مدیر و کارمند به روش تصادفی چند مرحله ای از بخش های مختلف اداری انتخاب شدند
مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی اثر بخشی روش خودآموزی شناختی با آموزش خصوصی همتایان در ارتقاء پیشرفت ریاضی و، کاهش اضطراب ریاضی و بهبود نگرش به ریاضی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی انجام شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور تعداد 3 کلاس پنجم ابتدایی (11ساله) از دو مدرسه ی دخترانه با میانگین تعداد 18 نفر دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. پس از اجرای روش های آموزشی، جهت گردآوری اطلاعات، از مقیاس 22 ماده ای اضطراب ریاضی برای کودکان چیو و هنری با پایایی 95/0، و 95/0، مقیاس 23 ماده ای نگرش به ریاضی آیکن با پایایی 96/0 و 83/0 در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون در این مطالعه و آزمون معلم- محقق ساخته ی پیشرفت ریاضی که روایی آن با نظر معلمان 3 کلاس تایید شد، استفاده گردید. داده ها با استفاده از SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد آموزش خود آموزی شناختی منجر به کاهش اضطراب ریاضی و بهبود نگرش دانش آموزان به درس ریاضی گردیده، اما پیشرفت تحصیلی آنها را بطور معنادار نسبت به گروه گواه افزایش نداده است، آموزش خصوصی همتایان نیز نگرش مثبتی به درس ریاضی در دانش آموزان ایجاد نموده که در مقایسه با گروه گواه این تفاوت معنادار بوده است. از محدودیت های این پ ژوهش، می توان به یکسان نبودن معلمان در گروه ها، عدم کنترل باورهای معلمان و اسنادهای دانش آموزان اشاره نمود، که پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی به این مقوله توجه شود.