فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناسایی مهارت های موردنیاز برای آمادگی شغلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی در دوره پیش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مهم ترین هدف آموزش وپرورش ویژه، آماده کردن دانش آموزان برای زندگی مستقل یا با کمترین وابستگی است. یکی از مهم ترین عواملی که به استقلال در زندگی منجر خواهد شد، اشتغال موفق است. از طریق اشتغال، فرد به کفایت اقتصادی و اجتماعی دست خواهد یافت و در جامعه عزت نفس و احترام به دست خواهد آورد. دوره پیش حرفه ای برای افراد با کم توانی ذهنی به عنوان دوره حساس در آمادگی شغلی در نظر گرفته شده، بنابراین لازم است در این دوره مهارت های اساسی که فرد با کم توانی ذهنی را به کسب و حفظ شغل مجهز می کنند، آموزش داده شود. در این پژوهش مهارت های اساسی مورد نیاز برای آمادگی شغلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی در دوره پیش حرفه ای مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته است.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود برنامه درسی در دوره پیش حرفه ای متناسب با مهارت های یافت شده در این پژوهش مورد بازنگری قرار بگیرد و زمینه برای آموزش این مهارت ها فراهم شود
رابطه بین خود - شکوفایی، رضایت از زندگی و نیاز به شناخت در دانش آموزان با استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین خود - شکوفایی، رضایت از زندگی نیاز به شناخت و همچنین بررسی اثر تعاملی جنسیت و پایه تحصیلی بر این سه متغیر بود. روش: برای دست یابی به این اهداف، 512 دانش آموز دختر و پسر پایه های تحصیلی اول تا سوم مدارس راهنمایی استعداهای درخشان شیراز، که کل نمونه در زمان نمونه گیری را تشکیل می دادند، انتخاب شدند. این دانش آموزان در کلاسهای عادی خود به تکمیل مقیاسها پرداختند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، عبارت از مقیاس خود- شکوفایی اهواز، مقیاس چند وجهی رضایت از زندگی دانش آموزان و مقیاس نیاز به شناخت بودند. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین خود - شکوفایی، نیاز به شناخت و رضایت از زندگی همبستگی مثبت و معنی داری (از 0.24 تا 0.63) وجود دارد. تاثیر پایه تحصیلی بر متغیرهای رضایت از زندگی و خود - شکوفایی معنی دار بود. بین دو جنس در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت و اثر تعاملی جنسیت و پایه تحصیلی هم معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتیجه کلی تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای خود - شکوفایی، نیاز برای شناخت و رضایت از زندگی رابطه وجود دارد. همچنین با افزایش پایه تحصیلی دانش آموزان از میزان خود - شکوفایی و رضایت آنها از زندگی کاسته می شود.
حاکمیت سنت دیسیپلین محوری بر جهت گیری های برنامه درسی تربیت هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بحث تربیت هنری در نظام آموزشی کشور و مبحث جهت گیری ها به عنوان زیربنای تشخیص نیازها در تصمیم گیری های مربوط به برنامه درسی، پژوهش حاضر با هدف بررسی جهت گیری های برنامه درسی تربیت هنری معلمان هنر انجام شده است. روش این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمانی(484 نفر) است که به صورت تخصصی و غیرتخصصی در مناطق هشتگانه استان خراسان شمالی طی سالتحصیلی 89-88 مشغول به تدریس درس هنر در مقطع راهنمایی بودهاند. تعداد 243 نفر از معلمان مذکور به روش طبقهای نسبی و از طریق فرمول حجم نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی فیلانی ارزیابی شدند. در این بررسی، سه جهت گیری کودک محوری، دیسیپلینی و فرهنگی بررسی گردید. یافته ها نشان داد که بین سه گروه از جهت گرایش به جهت گیری برنامه درسی تربیت هنری تفاوت معناداری وجود داشته و گروه مورد بررسی، دیسیپلین محور هستند (0001/0 < P ) . بر این اساس، هنر به منزله یک دیسیپلین دیده می شود و تنها، یادگیریِ صرفِ مطالب و مفاهیم هنری مدنظر است. این در حالی است که به نظر می رسد با عنایت به مقتضیات، ارزش های فرهنگی و اصالت های بومی کشور، بهتر است جهت گیری فرهنگی به عنوان مبنای نظری در طراحی برنامه های درسی تربیت هنری مدنظر مسؤولین نظام آموزشی قرار گیرد. لذا، تدبیر و چاره اندیشی برای آن می تواند نقطه عطفی در توجه به تربیت هنری در نظام آموزشی و برنامه درسی کشور باشد.
چگونه توانستم با استفاده از روش های تدریس فعال و ایجاد موقعیت های یادگیری کاربردی، میزان علاقه، انگیزه و پیشرفت دانش آموزان پایه ششم را در درس ریاضی بهبود بخشم؟
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
15 - 40
حوزههای تخصصی:
اقدام پژوهی حاضر با عنوان «چگونه توانستم با استفاده از روش های تدریس فعال و ایجاد موقعیت های یادگیری کاربردی، میزان علاقه، انگیزه و پیشرفت دانش آموزان پایه ششم را در درس ریاضی بهبود بخشم؟» با نمونه آماری 26 دانش آموز، در دبستان شهید باهنر 2 آموزش و پرورش ناحیه2 شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 انجام گرفته است. هدف اصلی، ایجاد علاقه و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی بوده است. بعد از مشاهده مشکلاتی مانند کم توجهی، انجام ندادن درست تکالیف، اضطراب و عدم اعتماد به نفس، با استفاده از مصاحبه با دانش آموزان، مشاهده رفتار، تشکیل جلسات دیدار با اولیاء و بررسی روش های تدریس و مشخص کردن وضعیت درسی دانش آموازن ریشه های مشکل بررسی شد. در این پژوهش، از راهکارهایی نظیر استفاده از روش های فعال تدریس؛ نظیر روش حل مسئله و روش اکتشافی، ایجاد انگیزه، نحوه درست تفهیم مسائل، تدریس ریاضی به شکل کاربردی و ایجاد موقعیت های کاربردی در زندگی و توجه به تفاوت های فردی استفاده شد. پس از اجرای این راهکارها، نتایج نشان داد که نمرات «خیلی خوب» و «خوب» دانش آموزان در نوبت دوم (خرداد ماه) نسبت به اوایل سال تحصیلی، 6/34 درصد رشد داشته و میزان علاقه 7/57 درصد از دانش آموزان، نسبت به اوایل سال تحصیلی زیادتر شده است.
نگاهی تحلیلی بر عملکرد هنرستانهای کاردانش ، موردی از ارزشیابی کیفیت بروندادهای هنرستانهای کاردانش منطقه 2 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی، کاربردی و ارزشیابی است که با هدف ارزشیابی کیفیت عملکرد (بروندادها) هنرستانهای کاردانش منطقه 2 شهر تهران اجرا شده است. منابع گردآوری اطلاعات در مرحله «تدوین معیارهای قضاوت» شامل متخصصان و اساتید، هنرآموزان، مدیران و معاونان هنرستانها، کارشناسان کاردانش و فنی… حرفه…ای و در مرحله «ارزشیابی کیفیت بروندادها» شامل سه زیر جامعه: مدیران هنرستانها، دانش آموختگان و کارفرمایان است که با بهره گیری از روش سرشماری و نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام دادن پژوهش، با اقتباس از «تجارب موجود در سطح ملی و بین المللی»، «الگوی عناصر سازمانی» و «نظام نشانگرهای آموزش و پرورش»، عوامل (7 عامل) و نشانگرهای مورد نیاز (45 نشانگر) در دو طبقه «بروندادهای اقتصادی» و «بروندادهای غیراقتصادی»، تدوین شده است. سپس با بهره گیری از «پرسشنامه معیارهای قضاوت» و کاربرد «فن دلفی» «معیارهای قضاوت»، تدوین شده است. با بهره گیری از عوامل و نشانگرهای تدوین شده، ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه، با در نظرگرفتن روایی (روایی محتوا) و پایایی (آلفای کرونباخ) تهیه شده است. پس از گرد آوری داده ها، با بهره گیری از معیارهای قضاوت، وضع موجود بروندادها ارزشیابی شد. در نهایت از 7 عامل مورد بررسی، 5 عامل «برونداد واسطه ای (پیشرفت و افت تحصیلی)»، «تحقق اهداف اجتماعی ـ آموزشی»، «دانش آموختگان (دانش، مهارت، خلاقیت)»، «اشتغال» و «کارآفرینی» در سطح «نامطلوب» و 2 عامل «ادامه تحصیل » و «رضایت کارفرمایان» نیز در سطح «نسبتا مطلوب» ارزشیابی شده است و در هر دو طبقه «بروندادهای اقتصادی» و « بروندادهای غیر اقتصادی» وضعیت موجود در سطح «نامطلوب» و در نهایت عملکرد این هنرستانها در سطح «نامطلوب» ارزشیابی شده است. در ادامه، برای بهبود وضعیت موجود، پیشنهادها و راهکارهایی ارایه شده است. از نتایج این ارزشیابی می توان در برنامه ریزیهای آتی هنرستانهای کاردانش و بهبود کیفیت همه جانبه آنها استفاده کرد.
"
احساس کهتری
تأثیر آموزش امکان اندیشی بر خلاّقیّت دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش امکان اندیشی(PT) بر خلاّقیّت و مؤلّفه های انعطاف پذیری و اصالت تفکّر (2 مؤلّفه خلاّقیّت)دانش آموزان دختر سال سوم ابتدایی اجرا شد. روش نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی را در بر داشت. نمونه پژوهش شامل 50 دانش آموز(20 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل)بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای ارزیابی خلاّقیّت دانش آموزان، از فرم های A و B آزمون تصویری خلاّقیّت تورنس به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 11 جلسه، طی 5 هفته، در جلسات آموزش امکان اندیشی شرکت داشتند و به منظور تحلیل داده ها، روش آماری کوواریانس به کار برده شد. یافته ها حاکی از آن بود که در سطح 05/0 P< تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون در مؤلّفه های خلاّقیّت و انعطاف پذیری دیده نمی شد، اما رابطه آموزش امکان اندیشی و مؤلّفه اصالت در سطح 05/0 P< معنادار بود. با توجه به یافته های پژوهش می توان اظهار داشت علاوه بر آموزش امکان اندیشی، متغیرهای دیگری نیز بر خلاّقیّت تأثیر داشته اند.
نظام برنامه ریزی درسی متناسب با توسعه ی سواد اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
ظهور جامعه اطلاعاتی که بشر در آستانه ورود به آن قرار دارد، بزرگترین تحول اخیر تاریخ تمدن بشری محسوب می شود. عصری که در آن اطلاعات، قدرت است. موجی که تاثیر آن همه ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد و در این بین تحول آموزش و پرورش، به دلیل وظیفه حساس تربیت نیروی انسانی، شاخص مهم توسعه عصر کنونی، اهمیت ویژه ای می یابد و همواره مورد توجه محافل علمی و فرهنگی قرار گرفته است.
در این مقاله سعی شده است، پس از اشاره به پدیدایی جامعه اطلاعاتی و تحول پاره ای مفاهیم مرتبط با آموزش و پرورش، به بررسی مفهوم سواد متناسب با زندگی در این دوره پرداخته شود. و ضمن اشاره به برخی وظایف آموزش و پرورش در راستای تطبیق با نیازمندی های جهان امروز، از جمله سوادآموزی اطلاعاتی در حکم پایه یادگیری مادام العمر، الزام بکارگیری روش یادگیری فعال، برای دستیابی به اهداف جامعه اطلاعاتی را نیز یاد آور گردد. در پایان به این نتیجه می رسد که الزام پذیرش تحقق جامعه اطلاعاتی،ضرورت همگام شدن با تحول در عرصه آموزش و پرورش،رعایت اصل عدالت آموزشی و استفاده از امکانات فناوری و دسترسی همگان به اطلاعات به عنوان یک حق و بسیاری مسایل دیگر، ضرورت بازنگری در اهداف و سیاست های آموزش و پرورش در سطح کلان و خرد به منظور همسو ساختن برنامه های نظام آموزشی از سالهای ابتدایی تحصیل تا سطح عالی در راستای اهداف و نیاز های جامعه اطلاعاتی را قطعی می سازد و از آنجا که جامعه اطلاعاتی دارای طرحی یکسان برای همگان است؛ دستیابی به آموزش یکسان و بهره گیری از امکانات مساوی در سایه نظام آموزشی متمرکز از پاره ای جهات دستیافتی تر خواهد بود.
تدوین و اولویت بندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره ابتدایی شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین و اولویت بندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز است. برای تحقق این هدف ابتدا پیشینه و مبانی نظری در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و پس از استخراج 6 مولفه اصلی و 40 زیر مولفه از چند تن از اساتید و کارشناسان خواسته شد تا در مورد آنها نظر بدهند. سپس پرسشنامه ای تدوین شد و بعد از تصویب نهایی، به نمونه آماری پژوهش که شامل 80 نفر از مدیران مدارس ابتدایی دولتی شهر تبریز بود ارایه شد و از آنها خواسته شد ابتدا مولفه ها را اولویت بندی کرده، و سپس برای بررسی وضعیت استانداردهای تدوین شده در حال حاضر به پرسشنامه ای حاوی 40 سوال پاسخ دهند. روایی پرسشنامه توسط سه نفر از اساتید تایید گردید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ محاسبه شده که برابر 0.91 است. داده های حاصل با استفاده از روشهای آماری نظیر: تحلیل فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون آماری t و از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت بندی مولفه های اصلی استانداردها از دیدگاه جامعه آماری به ترتیب بدین شرح است: 1) اخلاق و ارزشها، 2) وظایف، 3) ویژگی ها، 4) مهارت ها، 5) نقش ها، 6) حصول نتیجه. البته در اولویت بندی زیر مولفه ها بین اولویت های برتر از دید مدیران با آنچه که در عمل ملاحظه می شود تفاوتهایی وجود دارد که به تفصیل در متن تحقیق بررسی شده است.
مقایسه ارائه مثال ساده و پیچیده و رویه در حل مسائل کلامی جبر در دانش آموزان دختر سال سوم ریاضی- فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو مطالعه برای بررسی این که چگونه دانش آموزان از مثال و رویه در حل مسائل کلامی جبر استفاده می کنند طراحی شد. در مطالعه اول تاثیر آموزش از طریق مثال و رویه در حل مسال کلامی جبر بررسی گردید. آزمودنیها 73 دانش آموز دختر دبیرستانی سال سوم ریاضی- فیزیک بودند که به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. یک گروه از طریق ارائه مثال ساده آموزش دیدند، گروه دوم با رویه و سومین گروه با رویه و مثال ساده آموزش دیدند. تحلیل نتایج تفاوت معنی داری را بین سه گروه نشان نداد. در مطالعه دوم سه موقعیت آموزشی جدید شامل مثال پیچیده، مثال پیچیده و مثال ساده، مثال پیچیده و رویه به دو گروه مطالعه اول یعنی شرایط مثال ساده و رویه اضافه شد. آزمودنیها 122 نفر بودند و روند آزمایش شبیه مطالعه اول بود. نتایج نشان داد که استفاده از مثالها با سطوح دشواری متفاوت، توانایی آزمودنیها را در حل مسائل کلامی جبر بهبود می بخشد و این نتایج با پیشینه تجربی و نظری همخوانی دارد.
تاثیر مداخلات کاردرمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخلات کار درمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری است. روش: در این پژوهش که از نوع مداخله ای است، 58 نفر از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران با آزمون مهارت های بینایی - حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفتند و از بین آنها مراجعین پایه دوم، سوم و چهارم به تعداد 23 نفر، برای ارایه مداخلات کاردرمانی انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها به روش بلوک های تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه (12 نفر) تقسیم شدند. در مرحله بعد، مداخلات کاردرمانی به مدت 16 جلسه در گروه مداخله صورت گرفت و مجددا با آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام شد. آزمون TVMS-R مشتمل بر 8 طبقه است و بر اساس کپی کردن تصاویر هندسی ارزیابی را انجام می دهد. این آزمون در سال 1381 در پژوهشکده کودکان استثنایی، استاندارد شده است. یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون TVMS-R، آزمون t زوجی اختلاف معناداری را در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله نشان نداد. (P=0.4) اما در گروه مورد اختلاف معناداری دیده شد (P=0.001). آزمون t مستقل نیز اختلاف معناداری را قبل از مداخله بین دو گروه مورد و شاهد نشان نداد (P=0.07) در صورتی که بعد از مداخله، اختلاف معنادار بود (P=0.001). Aنتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مداخلات کاردرمانی بر مهارت های یکپارچگی بینایی - حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مشکلات ویژه یادگیری، به طور معناداری موثر بوده است.
کاربرد آموزش فن آوری چندرسانه ای در حیطه مهارت های اجتماعی دانش آموزان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات تحولی عظیم را در تمام حوزه ها و از همه مهم تر حوزه آموزش ویادگیری نوید می دهد. در دهه های اخیر رویکردهای سنتی یادگیری با ظهور فناوری های جدید یادگیری نظیر چندرسانه ای ها، فرا رسانه ها و ارتباطات از راه دور دستخوش تغییرات اساسی شده است. امروزه در بیشتر کشورها اقدامات بسیاری برای استفاده از فناوری های نوین در امر آموزش ویژه انجام شده است. لذا می توان گفت که فن آوری چندرسانه ای به عنوان یک روش فعال و نوین آموزشی با قابلیت هایی همچون بکار گیری چند حس در فرایند آموزش، درگیرساختن یادگیرنده، منعطف ساختن محیط یادگیری، توجه به نیازهای خاص کودکان اوتیسم، به شیوه موثری بر روی مهارتهای اجتماعی کودکان اوتیسم اثرگذار می باشد. از آنجا که یکی از ویژگی های اغلب این کودکان در برقراری ارتباط اجتماعی و همچنین ناتوانی مهارت اجتماعی در آموزشگاه و مدارس است. بنابراین آموزش این مهارتها به صورت چندرسانه ای باعث می شود این افراد مهارت های ارتباطی و اجتماعی کافی را کسب کنند و بتوانند اعتماد به نفس پیدا کنند و خود را دست کم نگیرند. شواهد نشان می دهد که در مدارس ویژه کودکان استثنایی برنامه های آموزشی و پرورشی رایج بیشتر بر بعد مهارت های تحصیلی و آموزشی تاکید می ورزند و وقت و هزینه کمتری صرف آموزش مهارت های اجتماعی کودکان و دانش آموزان استثنایی می شود و در نتیجه این کودکان در کسب مهارت های اجتماعی با برخی کمبودها مواجه اند ، لذا پیشنهاد می شود آموزش مهارت های اجتماعی به صورت چندرسانه ای نیز جزء برنامه های آموزشی قرار گیرد . در این مقاله پس از معرفی ویژگی های دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم، به مهارت های اجتماعی این دانش آموزان و آموزش آنها پرداخته و در پایان نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم با تاکید بر چندرسانه ای آموزشی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
مولفه های روش شناختی پژوهش پدیدارشناختی در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوستار تاریخی تحول روش های مختلف پژوهش در تعلیم و تربیت نشان دهنده این است که با توجه به پیچیدگی مسائل تعلیم و تربیت که ریشه در پیچیدگی خود انسان دارد نمی توان با روش واحدی به همه سوالاتی که محققان دنبال می کنند دست یافت. پدیدارشناسی به مثابه جنبشی فلسفی با طرح مولفه هایی چون آگاهی، حیث التفاتی، تقلیل، تقویم، بیناذهنیّت، زیست جهان و تَجسُد نه تنها تحولی در فلسفه قرن بیستم به حساب می آید بلکه بر گسترش روش شناسی ها در تعلیم و تربیت نیز تأثیر گذاشته است. مقاله حاضر با نظر به روش شناسی پژوهش پدیدارشناسی در تعلیم و تربیت، در دو سطح به بررسی مولفه های پژوهش پدیدارشناختی و بحث توجیه پژوهش پدیدارشناختی در تعلیم و تربیت می پردازد. در سطح نخست به مولفه های هدف پژوهش پدیدارشناختی در تعلیم و تربیت، تاثیر برروند انجام پژوهش، نقش محقق، مشاهده و توصیف پدیده تربیتی توام با تقلیل تعدیل شده، زبان و نگارش پدیدار شناختی و در بحث توجیه به بحث سه سونگری از منظر پدیدارشناختی پرداخته خواهد شد.