فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش رفتار جرأتمندانه بر افزایش کیفیت زندگی در مدرسه و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر اهواز در سال تحصیلی 90-91 بود. برای این منظور، 100 دانش آموز پرسشنامه های پژوهش را پرکردند و از این بین، 30 نفر که نمره های بالایی در اضطراب اجتماعی داشتند، انتخاب و به تصادف در دو گروه گذاشته شدند و سپس به تصادف برای یکی از این گروه ها آموزش ارائه شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (1969) و مقیاس کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بروک (2000) بود. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. پس از انجام مداخله آزمایشی که طی هشت جلسه صورت گرفت، دوباره میزان اضطراب اجتماعی و کیفیت زندگی در مدرسه سنجیده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نیز میانگین های پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل حاکی از تفاوت معنی دار بین این دو گروه در متغیرهای پژوهش بود. می توان گفت که آموزش رفتار جرأتمندانه موجب افزایش کیفیت زندگی در مدرسه (000/0>p) و کاهش اضطراب اجتماعی (001/0p<) شده است.
سبک فرزندپروری شما
"خانوادگی: تعلیم و تربیت خانوادگی محافظت و نگهداری حساسیت تأثیر پذیری و قابلیت ها "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۴ شماره ۷۳
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه ای باورهای هوشی در تأثیر الگوهای ارتباطی خانواده بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودناتوان سازی پیامدهای زیادی دارد و اثرات نامطلوبی بر نظام آموزشی هر کشوری وارد می کند. هدف این پژوهش، بررسی اثر واسطه ای باورهای هوشی در رابطة الگوهای ارتباطی خانواده (متغیر پیش بین) و خودناتوان سازی تحصیلی (متغیر ملاک) دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهر شیراز است. با این هدف، 400دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شده اند و پرسشنامة الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی، 1994)، مقیاس خودناتوان سازی (رادوالت و جونز، 1982) و مقیاس باورهای هوشی (دوپیرات و مارینه، 2005) را تکمیل کرده اند. داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه به شیوة همزمان و بر اساس روش بارون و کنی (1986) تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که جهت گیری گفت وشنود به صورت منفی (15/0-=β، P</006) و جهت گیری همنوایی به صورت مثبت(18/0=β، P</001) بر خودناتوان سازی اثر مستقیم دارند. همچنین جهت گیری گفت و شنود از طریق واسطه گری باورهای هوشی افزایشی و جهت گیری همنوایی از طریق واسطه گری باورهای هوشی ذاتی بر خودناتوان سازی اثر غیرمستقیم دارند. باورهای هوشی ذاتی به صورت منفی و باورهای هوشی افزایشی به صورت مثبت خودناتوان سازی را پیش بینی می کنند. باورهای هوشی نقش واسطه ای در این میان ایفا می کند؛ اما علاوه بر الگوهای ارتباطی خانواده، احتمالاً عوامل دیگری مانند عوامل مربوط به مدرسه و معلمان نیز بر باورهای هوشی تأثیر دارند.
طبایع و امزجه در بین زن و مرد
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید در کاهش میزان قربانی شدن ناشی از قلدری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید برکاهش میزان قربانی شدن دانش آموزان دختر قربانی قلدری مدارس دوره دوم متوسطه شهر سنندج بود که در سالتحصیلی 93-92مشغول به تحصیل بودند. تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواهاست. بدین منظوربا روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 30 نفر انتخاب و به عنوان نمونه منظور گردیدند.سپس نمونه تحقیق به صورت تصادفی در2 گروه 15 نفری(یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشیطی 8 جلسه 90دقیقه ای و درمدت 8 هفته متوالی تحت آموزش شناختی ارتقاء امید قرار گرفت، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. جلسات مداخله، براساس الگویی بود که لوپز و اسنایدر درسال(2003) ارائه نمودندو از مقیاسایرانی قربانی قلدری به عنوان ابزار جمع آوری داده های پژوهش استفاده گردید.داده های بدست آمده با استفاده روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل نشان داد که این کاربندیتوانسته است به عنوان مداخله ای موثر موجب کاهش قربانی شدن دانش آموزان شود. با توجه به یافته حاضر پیشنهاد می شود برنامه آموزش شناختی ارتقاء امید به عنوان بخشی از برنامه های آموزش ضمن خدمت مشاوران مدارس و سایر عوامل مدرسه در جهت ارتقای سطح توانمندی های دانش آموزان قربانی قلدری استفاده گردد.
مقایسه نظریه ذهن، مفهوم خدا و مفهوم میهن در بین کودکان دارای سبک های فرزندپروری متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر مقایسه نظریه ذهن، مفهوم خدا، مفهوم میهن در بین کودکان برخوردار از سبک های فرزندپروری متفاوت در کودکان مهدکودک و پیش دبستانی بود. روش: طرح این پژوهش از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کودکان مهدکودک و پیش دبستانی شهر تهران است. از این جامعه 51 کودک 5/3-6 ساله به عنوان نمونه مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کودکان بر اساس شیوه فرزندپروری در سه گروه مستبدانه، مقتدرانه و سهل گیرانه - قرار گرفتند. از هرکدام از شرکت کننده ها آزمون نظریه ذهن از طریق آزمون بازی و آزمون تصور از خدا از طریق نقاشی و توصیف از خدا و مفهوم شناختی میهن از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مفهوم میهن سنجیده شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده از اجرای آزمون ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعداد کودکان دست یافته به نظریه ذهن در خانواده های با سبک فرزندپروری مقتدرانه بیشتر از همتایان خود در سایر خانواده ها است. در مقایسه سه گروه مشخص شد که تصور مهربانانه از خدا در گروه فرزندپروری مستبدانه از دو گروه دیگر پایین تر است. نتیجه گیری: در نهایت، ارتباطی بین مفهوم میهن و شیوه های فرزندپروری وجود نداشت. نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت سبک فرزندی مقتدرانه در شکل گیری نظریه ذهن و تصور مهربانانه از خدا تأثیر دارد.
بررسی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی در طول چرخه های مختلف زندگی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی در چرخه ی زندگی خانواده در زنان و مردان متأهل در شهرستان دزفول بود. نمونه ی مورد مطالعه 251 فرد متأهل که از چهار چرخه ی زندگی شامل زوج های جوان، خانواده های با فرزند خردسال، خانواده های دارای فرزند نوجوان و خانواده در میانه ی زندگی (جدا شدن فرزندان از خانواده) انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی را تکمیل کنند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون پیگیری توکی استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین گروه های چهار مرحله ی زندگی در شادکامی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. نمرات زوج های دارای فرزند خردسال و زوج های با فرزند نوجوان دارای تفاوت معنیی داری هستند. همچنین بین زنان و مردان متأهل از نظر بهزیستی روان شناختی در چهارچرخه ی زندگی تفاوت معناداری وجود نداشت.
هفت اسرار روابط
نگرش جوانان نسبت به خانواده
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی نوع نگرش جوانان نسبت به خانواده و عوامل فردی وتحصیلی مرتبط با آن می باشد. به همین منظور از طرح تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه جوانان دانشجوی29-18 ساله در شهرستان سیرجان تشکیل می دهند که از بین آنها 400 نفر به صورت خوشه ای تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و با استفاده از یک نگرش سنج محقق ساخته، مورد آزمون قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون t برای گروههای مستقل، ضریب همبستگی پیرسون ، تحلیل واریانس و آزمون توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که جوانان نسبت به خانواده نگرش مثبت دارند ولی این نگرش با توجه به جنسیت آنها متفاوت است. همچنین با افزایش سن نگرش مثبت آنها نسبت به حمایت کنندگی خانواده کاهش یافته است. بین افزایش موفقیت تحصیلی و بهبود نگرش جوانان نسبت به خانواده همبستگی مثبت وجود دارد. جوانانی که در دانشگاه آزاد اسلامی درس می خوانند نسبت به دانشجویان سایر دانشگاهها، نگرش مثبت تری نسبت به خانواده ی خود دارند.
روابط انسانی در مدارس
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه سطوح خود متمایز یافتگی و سبک های مقابله با فشار روانی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سطوح خود متمایز یافتگی و گرایش به انواع سبک های مقابله با فشار روانی در زنان مطلقه انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری، کلیه زنان مطلقه شهر تهران بود. تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه خود متمایزسازی (DSI - R) (اسکورن و فراید لندر، 1999) و مقیاس استاندارد سنجش روش های مقابله با فشار روانی بود. داده ها از طریق آمار توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی «میانگین و انحراف استاندارد») و آمار استنباطی (آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام) تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سطوح خودتمایزیافتگی و سبک های مقابله با فشار روانی رابطه معنی داری وجود دارد. بر اساس داده های به دست آمده از بین سطوح خودمتمایزیافتگی، جایگاه من و خودمتمایزیافتگی (نمره کل) در سطح (01/0 < P) به صورت مثبت با سبک مقابله متمرکز بر حل مسئله رابطه معنی داری دارد. یافته های این پژوهش نقش مهم سطوح خودمتمایزیافتگی در زنان مطلقه و رابطه آن با سبک های مقابله با فشار روانی را نشان داد و مشخص کرد که زنان با سطح خودمتمایزیافتگی بالا به سبک متمرکز بر حل مسئله و زنان با سطح پایین، به سبک متمرکز بر هیجان و اجتنابی گرایش دارند.
نقش والدین بزرگ در خانواده های امروزی
منبع:
وحید تیر ۱۳۵۳ شماره ۱۲۷
حوزههای تخصصی:
چگونه با اولیاء روابط حسنه برقرار کنیم
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۸۹ و ۹۰
حوزههای تخصصی:
تقلب در مؤسسات آموزشی: یک دهه پژوهش
حوزههای تخصصی:
این مقاله یک دهه تحقیقات در موضوع تقلب در مؤسسات آموزشی را مرور می کند. در این تحقیق نشان داده شده که تقلب موضوعی رایج در مؤسسات آموزشی است که بعضی از اشکال آن در سی سال اخیر به شدت افزایش پیدا کرده است. این تحقیق همچنین پیشنهاد می کند که اگر چه هم عوامل فردی و هم عوامل زمینه ای یا بافتی بر تقلب تاثیر می گذارد، عوامل بافتی از قبیل ادراکات دانشجویان یا دانش آموزان از رفتار هم سالان آن ها (همکلاسان) بیشترین میزان تاثیر را داشته است. بعلاوه برنامه ها و سیاست های صداقت آموزشی از قبیل مقررات افتخار، می تواند تاثیر معناداری را بر رفتار دانشجویان داشته باشد. سرانجام پیشنهاداتی برای مدیریت تقلب از نقطه نظر دانشجویان و اساتید ارائه شده است.