فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
فلسفه: بحثی درباره غایت فلسفه
حوزههای تخصصی:
استحاله های طرح داستان
منبع:
ارغنون ۱۳۷۵ شماره ۹ و ۱۰
حوزههای تخصصی:
بررسی رویکرد هایدگر در مواجهه با تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی و ماهیت آن، از کلیدی ترین موضوعات مورد توجه در اندیشة هایدگر است. هرچند رویکرد هایدگر با آن چه در فلسفة تکنولوژی متداول شاهد آن هستیم تفاوت چشم گیری دارد، رد پای بینش های موجود در تفکر هایدگر را می توان در فلسفة تکنولوژی معاصر، حتی در سنت فلسفة تحلیلی نیز به وضوح مشاهده کرد. در این مقاله، ابتدا کوشش می شود تا بر پایة اندیشة هایدگر، ماهیت تکنولوژی مدرن روشن شود. تحلیل هایدگر از تکنولوژی مدرن و ماهیت آن، مقدمه ای است برای فهم خطراتی که امروزه آدمی را تهدید می کند. پس از روشن شدن مفهوم گشتل به مثابة ماهیت تکنولوژی مدرن، و خطر حاکمیت آن بر جهانی که در آن زندگی می کنیم، نگرش هایدگر نسبت به رهایی از جهان بی معنای تکنولوژیک مطرح می شود. هایدگر نجات انسان معاصر را فقط با برپاشدن پارادایمی نو که در آن فهم جدیدی از موجودات، غالب شود ممکن می داند. وارستگی از اشیا در پیوند با تفکر معنوی، می تواند آمادگی انسان برای ظهور چنین پارادایمی را محقق سازد. در پایان، نقدهایی بر رویکرد هایدگر نسبت به تکنولوژی مدرن بیان خواهد شد
در ضیافت افلاطون
واکاوی روش پیتر برگر در فهم دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برگر برای معرفی رویکرد خود در دین پژوهی، از اصطلاح «شهروندی دوگانه» استفاده کرده است؛ کسی که هم می تواند به کار الهیاتی بپردازد و هم خود را از زمرة شهروندان محققان بداند. این مقاله کوشیده است تا مؤلفه هایی را نشان بدهد که براساس آنها برگر توانسته است با دو روشی که دارای موضوع و روش متفاوت هستند، یعنی جامعه شناسی و الهیات، به بررسی دین بپردازد. ابتداً ساختارهای مرتبط درون آگاهی برای برگر نشان می دهد که در برخورد با پدیده ها، انسان می تواند از ساختارهای مختلف ذهنی خود بهره بگیرد، مشروط به اینکه ضوابط هریک را مراعات نماید. سپس تعلیق ارزش ها کمک می کند تا ضوابط رویکرد جامعه شناسی برای وی روشن شود. در نهایت، ماهیت جهان های معنایی انسان به او نشان می دهد که رویکردهای تجربی، به ویژه رویکرد جامعه شناسی، نمی تواند آخرین داوری و حکم را برای دین انجام دهد. اگر در برخی نظریه های علوم انسانی، دین محصول ذهن آدمی است، براساس جامعه شناسی معرفت، خود آن نظریه ها هم نزد وی از این نقد مبرا نیستند. بنابراین، صرف نظر از نتایج تحقیقات جامعه شناسی، برگر به راحتی به کار الهیاتی خود می پردازد.
نظریه های حقوق بشر
معرفی کتاب: برضد نسبیگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
گفتمان
منبع:
گفتمان بهار ۱۳۷۷ شماره ۰
سکولاریسم و فرهنگ (میزگرد)
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۷۵ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
اسلام و نظریه جنگ عادلانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درآمدى بر جایگاه، معنا، آثار و چشماندازهاى تفکر انتقادى
حوزههای تخصصی:
یکى از گستردهترین مفاهیمى که در حوزهى تعلیم و تربیت مطرح شده تفکر انتقادى است که با توجه به گسترش و تغییرات مداوم دانش و اطلاعات در جهان امروزى، ضرورت آموزش آن براى نظامهاى آموزشى کشورهاى مختلف آشکار شده است. البته تفکر انتقادى در تاریخ فلسفهى غرب از جایگاهى خاص برخوردار بوده است و فیلسوفانى چون سقراط، دکارت، کانت و پوپر به این امر توجه کردهاند. امروزه صاحبنظران فلسفهى تعلیم و تربیت، با استفاده از رویکرد تحلیل زبانى، تفکر انتقادى را واژهاى تمایلى یا مرحلهاى در نظر مىگیرند که هر یک منافع و مسائل خاص خود را دارد. نویسندگان مقاله معتقدند که تفکر انتقادى، اگر در جایگاه مناسب خود مورداستفاده قرار گیرد، نقش مهمى در رشد فراگیران در آینده برعهده و آثار شناختى، روانى، اجتماعى و علمى ارزندهاى را به همراه خواهد داشت.
منجی موعود در ادیان بزرگ قبل از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از روزگار کهن ، اعتقادبه ظهور مصلح ، اصلی اساسی بوده است . بسیاری از پیامبران پیشین ،آمدن دیگری را وعده می داده اند. همچنین در سرتاسر بشارتها واشارتهای پیشینیان ، همواره سخنانی درباره “موعودآخرین ” و “منجی آخرالزمان” گفته شده است . در هر کدام از دیانتهای قدیم ازاین موعود به عنوانی یاد شده است همچون کالکی، بودای پنجم ، سوشیانس ، مسیحا ، پسر انسان و... ، که متعارف و آشنای مردمان خاص آن زمان بوده است .همچنین نشانه ها و خصوصیاتی از او، آئین نجات بخش اش و علائم ظهور ووقایع پس از ظهور او در این آثار کهن آمده است که علی رغم بعد زمانی و جغرافیایی بسیار نزدیک و مشابه هم هستند که این مطلب نشانگر اعتقاد به یک حقیقت و اصل واحد در همه ادیان بزرگ است و آن چیزی جز ایمان و امید به ظهور منجی آخرالزمان نیست . البته گونه های مختلفی از اعتقاد به مصلح آخرین در ادیان دیده می شود . در یک جا ، نجات بخش صرفا یک مصلح اجتماعی است و درگونه دیگر فقط در صدد رستگاری معنوی افراد بشر است و در حالت سوم هر دو رسالت را به عهده می گیرد . از طرف دیگرموعود آخرین گاهی قوم گرا و گاهی در صد نجات تمام جهانیان است . همچنین در برخی ادیان وعده به آمدن شخص معین داده شده است ( شخصی ) و گاهی صحبت از شخص خاصی نیست بلکه وعده بیشتر راجع به نوید افق روشن در آینده بشر همراه با ظهور یک مصلح جهانی است ( نوعی ). در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و کتب مقدس و منابع غالبا درجه اول ، پس از مروری مختصر به برخی از بشارتهای گذشتگان وسخنان پیامبران الهی در ادیان قبل از اسلام به تحلیل و گونه شناسی اندیشه موعود در این ادیان پرداخته شده است .
نیچه یا ارسطو؟ (1) در گفتگو با السدر مک اینتایر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
هایدگر و نقد بنیان های نظری هرم بزرگ هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلقی های سنتی از هرم بزرگ هستی، هر یک به نحوی در دوران جدید تفکر غربی به ویژه پس از قرن هیجدهم رو به ضعف و اوفول نهاد و موجب شد تا این بنیان وجودشناختی تفکرپیشامدرن، در معرض نسیان، نادیده انگاشتن و یا انکار قرار گیرد. در میان نقض و انکارهای ناظر به هرم بزرگ هستی در دوران جدید، نقد بنیادین هایدگر به این نحوه تلقی از هستی و مراتب آن، تفاوتی بنیادین با رویکرد سایر منتقدان داشت. او برخلاف اغلب منتقدان هرم بزرگ هستی که عمدتاً با نقدی موضعی، تقریرهای سنتی را در این باره غیرقابل قبول می انگاشتند، به نحوی کلی، این نحوه تلقی از هستی را از آن رو که سبب ساز فراموشی پرسش از معنا و حقیقت وجود شده بود، ناصواب و ناتمام می انگاشت. به زعم هایدگر، مد نظر آوردن وجود به مثابه بنیاد که یکی از اصلی ترین مبانی نظری بسیاری از تقریرهای مدرَسی از هرم بزرگ هستی است، نافی مواجهه با حقیقت وجود به مثابه ذات نامستوری است. در این تقریرها، مبدأ نخستین در جایگاه حقیقتی که وجود و ماهیت در آن همپوشانی دارد، جای بحث و پرسش از معنا و حقیقت وجود را می گیرد. علاوه بر این، نادیده انگاشتن تمایز هستی شناختی در تقریرهای فلسفی از هرم بزرگ هستی، ماهیت خداشناسانه این تقریرها، ابتنای اغلب آنها بر نظام مقولات ارسطویی و معرفت شناسی بازنمودی و ارائه تصویری ناتمام و غیراصیل از انسان در اغلب آنها، مهمترین محورهای نقد هایدگر به تلقی های سنتی و جدید از هرم بزرگ هستی را تشکیل می دهد.