فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و بررسی یک پرسش یا اعتراض به حلقه کندوکاو اخلاقی و تلاش برای پاسخ به آن است. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. نظر به اینکه حلقه کندوکاو اخلاقی مخالف تلقین است و در هرمنوتیک فلسفی پیش داوری ها شرط فهم دانسته شده اند، این پرسش مطرح شد که تربیت اخلاقی بدون تلقین چگونه امکان تحقق دارد؟ در بیان این اعتراض، نخست صورت های مختلف آن در داخل و خارج ایران تبیین شد، سپس با بهره بردن از آراء گادامر به عنوان پدر هرمنوتیک فلسفی و انتقادهای هابرماس پاسخی به این اعتراض پیشنهاد شد. نتیجه این بود که پذیرش این اعتراض نیازمند تهی شدن مفهوم «خودآئینی» و «تلقین» است. ازاین رو، نشان داده شد که هابرماس چگونه برای رفع این مشکل ما را به مفهوم دقیق «خودآئینی ارتباطی» و پیامد آن مفهومی دقیق تر از «تلقین» رهنمون می سازد تا بدین وسیله پاسخی برای اثبات امکان تربیت اخلاقی بدون تلقین فراهم آورده شود. همچنین، با استفاده از رویکرد ابطال پذیری نشان داده شد که استفاده از حلقه کندوکاو اخلاقی برای رشد تفکر نقادانه در کودکان به معنای رد ارزش های مسلط جامعه نیست.
رابطه میزان انس با قرآن و الگوی مصرف در میان کارکنان سازمان های دولتی شهرستان ارومیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه میزان انس با قرآن و الگوی مصرف در میانکارکنان سازمان های دولتی شهرستان ارومیه است. به همین منظور، از جامع آماری 200 نفر به عنوانه نمونه ، انتخاب گردید و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته،میزان انس با قرآن و الگوی مصرف،سنجیده شد و داده های لازم گردآوری گردید. نتایج تحلیل آماری، با آزمون t نشان داد که : 1. بین میزان انس با قرآن در سطح بالا، و الگوی صحیح مصرف در ابعاد مصارف فردی و دولتی، رابطه معناداری وجود دارد. 2. افراد دارای انس قرآنی در سطح متوسط، به طور معناداری الگوی صحیح مصرف در ابعاد مصارف فردی دارند، ولی این رابطه در مصارف دولتی ضعیف است. 3. افراد دارای انس قرآنی در سطح پایین، به طور معناداری الگوی صحیح مصارف فردی و دولتی را رعایت نمی کنند. همچنین، بین کارکنان مرد و زن دارایانس قرآنی بالا و متوسط، از لحاظ بالاترین و پایین ترین الگوی مصرف تفاوت دیده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که، ترویج آموزه های قرآنی در میان آنان و برخورداریکارکنان از درجه بالایانس با قرآن، در الگوی صحیح مصارف فردی و دولتی تاثیر قابل توجهی خواهد داشت.
دین داری و معنویت
نقش «سبک های هویتی» و «راهبردهای مقابله ای» در «ولایت پذیری» دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین رابطة سبک های هویت و راهبردهای مقابله ای با ولایت پذیری در جمعیت دانشجویی دانشگاه تبریز بود. جامعة آماری پژوهش کلیة دانشجویان کارشناسی مشغول به تحصیل دانشگاه تبریز بودند. نمونة آماری بر اساس جدول کرجی مورگان (1970) 370 نفر به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های سبک های هویت بنیون آدامز، راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس و پرسشنامة محققساختة ولایتپذیری پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های معنیداری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون بیانگر رابطة منفی معنی دار ولایتپذیری با سبک هویت آشفته و راهبرد مقابلهای هیجانمدار و رابطه ی مثبت معنی دار ولایت پذیری با سبکهای هویت زودرس، دیررس و کسبشده و راهبرد مقابله ای مسالهمدار است. رگرسیون همزمان نشان داد که مؤلفههای روان شناختی به صورت ترکیبی، ولایتپذیری را پیش بینی می کنند. نتیجة پژوهش نشان داد که ولایتپذیری براساس ویژگی های روان شناختی دانشجویان متغیر است. دانشجویان ولایتپذیر دارای هویت شگل گرفته، سبک مقابله مسأله مدار با مشکلات زندگی هستند .
تأملی بر رویکردهای تربیت ارزشی: نگاهی به جایگاه تربیت ارزشی و تحول آن در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تأملی بر رویکردهای تربیت ارزشی با نگاهی به جایگاه تربیت ارزشی و تحول آن در نظام آموزش و پرورش ایران می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که تربیت ارزشی، جزء ذاتی تعلیم و تربیت محسوب شده و تربیت در قالب هر رویکردی باشد بر پایه استدلال و آزادی عمل به دانش آموزان، مجموعه ای از ارزش ها را منتقل می کند. همچنین، نتایج حاکی از خلأ وجودی جایگاه رویکردهای عمده ارزشی به خصوص تربیت اخلاقی در سند ملی آموزش و پرورش می باشد و نظام آموزش و پرورش ایران به منظور تحول ارزشی نیازمند آن است که به همان میزان که به تربیت دینی توجه دارد، به تربیت اخلاقی نیز به عنوان رویکردی مهم در قلمرو تربیت ارزشی توجه داشته باشد.
تقابل فرایندهای خودشناختی با «آستانه گذری»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «آستانه گذری» با فرآیند های هشیاری که در فعالیت های لوب پیشانی، ریشه دارند، و با توجه به نقش جنسیت انجام گرفته است. بدین منظور 266 دانشجو علاوه بر مقیاس «آستانه گذری» به پرسشنامه های فرایندهای خودشناختی، شامل بهوشیاری، خودشناسی انسجامی و خودمهارگری پاسخ داده اند. تحلیل داده ها نشان میدهد که زنان در «آستانه گذری» نمره های بالاتری دارند. همچنین ارتباط فرایندهای خودشناختی با هم مثبت و قوی بوده، اما نمره های آزمودنیها در مقیاس «آستانه گذری» با فرایندهای خودشناختی، رابطه منفی دارد. بر پایه این یافته ها «آستانه گذری» به عنوان گونه ای از هشیاری که در ناحیه گیجگاهی ریشه دارد، با فرایندهای خودشناختی به عنوان هشیاریهای مرتبط با ناحیه پیشانی، رابطه تقابلی دارند. بالاتر بودن نمره زنان در «آستانه گذری»، توجیهی برای بالاتر بودن گرایش های معنوی آنان است.
رابطه بین اعتقادات اسلامی و سلامت روان دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین سلامت روان و میزان اعتقادات اسلامی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان را بررسی کرده است. نمونه آمار 349 نفر از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان شاغل به تحصیل در سال اجرای تحقیق بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه سلامت روان (GH28) و مقیاس محقق ساخته اعتقادات اسلامی جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سلامت روان و اعتقادات اسلامی دانشجویان دختر و پسر همبستگی مثبت وجود دارد اما تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر از نظر میزان اعتقادات مذهبی مشاهده نشد. بعلاوه بین میزان اعتقادات اسلامی دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معناداری از نظر آماری به دست آمد. از سوی دیگر، در حالیکه بین سلامت روان دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری از نظر آماری وجود داشت، اما تفاوت معناداری در این متغیر بین دانشجویان دانشکده های مختلف مشاهده نشد.
ساختار مفهومی هویت بر پایه منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف ساختار مفهومی هویت در منابع اسلامی انجام شد. بدین منظور، با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا و معناشناسی زبانی، هویت در منابع اسلامی معادل یابی و مؤلفه های ساختاری آن استخراج گردید. سپس، برای بررسی روایی محتوایی، معادل ها و مؤلفه های هویت در اختیار کارشناسان علوم حوزوی، که دارای تخصص روان شناسی یا علوم تربیتی بودند، قرار گرفت. یافته ها نشان داد پس از بررسی ۵۶۱ مفهوم از منابع اسلامی، نخست ۱۷ مورد و در نهایت، ۷ مفهوم فطرت، شاکله، سجیه، ایمان، تسلیم، معرفت نفس و هویت فلسفی، بیشترین هماهنگی را با سازه هویت نشان داد و بر پایه شواهد نظری و دیدگاه متخصصان، «معرفت نفس» مناسب ترین معادل برای هویت معرفی شد و ۱۶ مؤلفه ساختاری برای آن استخراج گردید. بر پایه درجه بندی متخصصان، ۹ مؤلفه باورها، ارزش ها، اهداف، گرایش ها، شناخت اکتسابی، ویژگی های پایدار، احساس هشیارانه، خودارزشمندی و خودپایی، به عنوان مؤلفه های نهایی ساختار هویت معرفی شد. بنابراین، هویت در منابع اسلامی پاسخ به سؤال کیستی فرد است که جنبه های گوناگون خود را شامل می شود.
نگرش و رفتار دینی دانشجویان دانشگاه شهید باهنرکرمان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین ارزشیابی های کلاسی و جو یادگیری در کلاسهای درس دوره راهنمایی نواحی پنجگانه ی شهر اصفهان بوده است.
جامعهی آماری این پژوهش کلیه ی معلمان مدارس دوره ی راهنمایی شهر اصفهان بوده است. حجم نمونه 30 نفر بوده است که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم و با توجه به متغیر جنسیت و ناحیه محل خدمت انتخاب گردیده اند. روش پژوهش همبستگی است و داده ها به وسیله دو چک لیست و با مشاهدهی رفتار معلمان در کلاس های درس در طول یکسال تحصیلی به دست آمده است.
نتایج این پژوهش نشان داد که معلمان دوره ی راهنمایی شهر اصفهان کارکرد ارزشیابی را پایین تر از حد متوسط (84/2= ) و فرآیند یاددهی- یادگیری را بیشتر از حد متوسط (33/3= ) ایجاد نموده اند. بین ارزشیابیهای مستمر کلاسی وجو یادگیری رابطه ی مثبت و معنی داری وجود داشته است. ضریب همبستگی 554/0 و ضریب تعیین 307/0 بوده است. به عبارت دیگر 30 درصد جو یادگیری کلاس درس را می توان بوسیله ارزشیابی تبیین نمود.
دین و بهداشت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، با هدف تبیین ساز وکارهای تامین بهداشت روانی در دین، نگاشته شده است. از میان راه کارهای اسلام برای نیل به آرامش روان، راه کارهای ذهنی و بینشی مانند ارتقای معرفت و جلوگیری از آشفتگی بینش، رفع کاستی شناختی، خداباوری، ایجاد، حفظ و رشد تدریجی بینش الهی، و احیای فطرت، بیان شد. در این مقال، در بیان سایر ساز و کارهای اسلام برای تحقق آرامش روان، نقش راه کارهای گرایشی و کنشی، کاهش تعلقات دنیوی، آموزه های رفتاری بهنجار، توبه، کاهش میزان پشیمانی از گذشته، و تقویت اراده ترک خطا، موضوع بحث قرار گرفته است.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با رویکرد اسلامی بر سازگاری روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با رویکرد اسلامی، بر حوزه سازگاری روان شناختی در مؤلفه های انطباق پذیری و مهارت های بین فردی و تاب آوری همسران جانبازان می باشد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه مورد مطالعه 70 نفر از همسران جانبازانی که فرزندشان در مدرسه ابتدایی پسرانه شاهد ناحیه 5 مشهد، سال تحصیلی 91-92 مشغول به تحصیل هستند. پرسش نامه تاب آوری کانر- دیویدسون و هوش هیجانی بار- آن، توسط همه 70 نفر تکمیل شد، سپس 30 نفر که پایین ترین نمره کسب نمودند، انتخاب و به روش تصادفی ساده به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند. برای گروه آزمایش، 10 جلسه آموزش مهارت های مقابله با رویکرد اسلامی برگزار گردید و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون تحلیل کوواریانس و همبستگی پیرسون انجام گرفت. تحلیل کوواریانس در سطح 01/ 0 معنادار است. این امر نشان می دهد که آموزش بر تاب آوری، مهارت های بین فردی و انطباق پذیری در همسران جانبازان اثربخش بوده است. همچنین اجرای آزمون همبستگی رابطه معناداری را بین متغیرها نشان داد. با توجه به نتایج این پژوهش، آموزش مهارت های مقابله با رویکرد اسلامی، جهت افزایش تاب آوری و انطباق پذیری و مهارت های بین فردی برای همسران جانبازان پیشنهاد می شود. این امر می تواند در ارتقای سطح سازگاری، بهداشت روانی و توانمندسازی آنها در مقابله با مشکلات مؤثر باشد.
رابطه جهت گیری دینی با هوش هیجانی و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی رابطه بین جهت گیری دینی با هوش هیجانی و سلامت روان می باشد. بدین منظور، به روش توصیفی – همبستگی، نمونه ای شامل 297 نفر (134 دختر و 163 پسر) با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از میان دانش آموزان استعدادهای درخشان دورة دبیرستان شهرستان قم در سال تحصیلی 1394-1393 انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه های جهت گیری دینی، هوش هیجانی و سلامت روان (GHQ-28) جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که جهت گیری دینی، با هوش هیجانی و سلامت روان رابطة مستقیم و معنا داری دارد؛ با افزایش میزان جهت گیری دینی، میزان هوش هیجانی و سلامت روان افزایش می یابد. همچنین هوش هیجانی، با سلامت روان رابطة مستقیم و معنادار دارد؛ با افزایش میزان هوش هیجانی، سلامت روان نیز افزایش می یابد. با توجه به جنسیت نیز این نتایج تأیید شد. این یافته ها نشان می دهد که با تقویت جهت گیری دینی، می توان هوش هیجانی بالا و سلامت روان بیشتری برای افراد جامعه فراهم نمود.
دین چگونه به سلامتی و بهزیستی ( ما ) کمک می کند ؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ترجمه حاضر، از مقاله دکتر بارباراال. فردریکسون، استاد دانشگاه های کارولینای شمالی و میشیگان می باشد. وی در این مقاله با مطرح کردن نظریه «توسعه و ساخت»، سعی دارد تا یکی از روابط میان دین و سلامت روان را بررسی کند. او با قرار دادن عنصر هیجان های مثبت در حلقه پیوند دین ـ سلامتی، ابتدا به اثبات تاثیر هیجان های مثبت در سلامتی و به زیستی انسان می پردازد و سپس اثر اعمال مذهبی و دینی در پرورش و ایجاد هیجان های مثبت را مطرح می کند. مقاله وی با این جمله پایان می پذیرد: «شاید آنچه مشخصه انسانی در زندگی هیجانی است، توانایی ما در گشودن ذهن خود برای دست یابی به عمق و کنه ارتباط با «خدا» یا قدرت برتر دیگر است. این فضای ذهنی توسعه یافته به نوبه خودمی تواند سرچشمه ای از هیجانات عمیق را ارائه دهد که بسیاری از آنها مثبت اند. از این رو، اعمال مذهبی می تواند طریق مختص انسانی در پرورش مؤثر هیجان های مثبت با فواید سازگارانه همراه با آن، باشند».
رابطه نظریه های ضمنی هوش و باورهای معرفت شناختی با جهت گیری هدف پیشرفت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای ضمنی هوش و معرفت شناسی با جهت گیری هدف پیشرفت دانشجویان و نقش میانجی باورهای معرفت شناسی در رابطه بین باورهای ضمنی هوش و جهت گیری هدف انجام گرفت. در همین راستا، 384 دانشجو از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از دانشکده های فنی- مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی انتخاب شدند . از پرسشنامه های باور ضمنی هوش دویک، باور معرفت شناختی بندیکس و همکاران و پرسشنامه جهت گیری هدف کریستوفر، به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شد. از روش های آماری تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد اثر مستقیم باور ضمنی افزایشی بودن هوش بر تبحرگرایی دانشجویان معنی دار ( p=0/01 ) است، و باور ضمنی ثابت بودن هوش، هم اثر مستقیم معنی دار ( p=0/01 ) و هم اثر غیر مستقیم معنی دار از طریق باور معرفت شناسی سریع بودن یادگیری بر تبحرگریزی دانشجویان دارد ( p=0/01 ). نتایج دیگر پژوهش نشان داد اثر مستقیم باور ثابت بودن هوش بر تبحرگرایی معنی دار نیست؛ اما اثر غیرمستقیم آن از طریق باور معرفت شناسی منبع دانش معنی دار ( p=0/01 ) است. سرانجام باور ضمنی ثابت بودن هوش و ساده بودن دانش اثر مستقیمی بر عملکرد گریزی دانشجویان دارد ( p=0/01 ).
نگرش دینی و سلامت عمومی و شکیبایی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی تغییرات ناگویی خلقی بر اساس هوش معنوی در بین معتادان شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تغییرات ناگویی خلقی بر اساس هوش معنوی در بین معتادان شهر اردبیل انجام گرفت.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی تمام مردان دارای سوءمصرف مواد بودند که در آذر 1390 به مراکز ترک اعتیاد در شهر اردبیل مراجعه می کردند. نمونه ای به حجم 100 نفر (80 نفر معتاد به تریاک، 20 نفرمعتاد به هروئین) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. آزمودنی ها، پرسش نامه های ناگویی خلقی تورنتو و هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. سپس داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون هم زمان و گام به گام، تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج بررسی ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که هوش معنوی کل و سه زیرمقیاس آن (معناسازی شخصی، هوشیاری متعالی و بسط حالت هوشیاری) رابطه ی منفی معنی داری (05/0>P) با ناگویی خلقی دارند. در ادامه در بخش استنباطی، تجزیه وتحلیل داده ها با روش رگرسیون هم زمان نشان داد که هوش معنوی کل 18 درصد از نمرات ناگویی خلقی را پیش بینی می کند (001/0>P). تحلیل با روش رگرسیون گام به گام نشان داد که از چهار زیرمقیاس هوش معنوی، دو زیرمقیاس (بسط حالت هوشیاری و معناسازی شخصی) ناگویی خلقی را به طور معنی داری (001/0>P) پیش بینی می کنند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان از پرورش توانایی های هوش معنوی به عنوان تسریع بخش تنظیم هیجانی و یک سپر دفاعی در برابر اعتیاد بهره جست و هم چنین می توان با پرورش چنین ویژگی هایی در رهایی افراد معتاد، مدد رساند.