فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
بازسازی مقیاس یکپارچه هوش معنوی: اعتباریابی، رواسازی، بررسی ساختار عاملی و فرآوری نسخه های موازی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی «توانایی فطری و تجربه پذیرِ آدمی در افزایش سازگاری از طریق کنش ها و دریافت های معنوی» است. تلاش برای دست یابی به ابزار اندازه گیری معتبر، روا، منعطف و پژوهش پذیر در این زمینه و رویکرد معنویت گرایانه، هدف اصلی این پژوهش است.از این رو، نسخة کوتاه «مقیاس یکپارچه هوش معنوی» برگزیده و به فارسی برگردانده شد و در اختیار 414 تن از داشجویان دانشگاه گیلان (275 دختر و 139 پسر)، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، قرار گرفت. با تحلیل سؤالات مقیاس بر پایه محاسبه قدرت تشخیص، و حذف برخی سؤالات، 7 عامل «جهت گیریِ درون بنیاد، امیدِ مؤمنانه، پذیرش، معناجویی، پیوندگرایی، ثبات درونی و همسازی» به دست آمد که بر روی هم 48 درصد واریانس کل پرسش نامه را تبیین می کرد. همچنین با بهره گرفتن از روش نمره های T، هنجار و دامنة برش مقیاس آماج 40 گویه ای تعیین شد و دو نسخه موازی 20 گویه ای با مشخصه های آماری و ویژگی های روان سنجیِ مقایسه پذیر و بارهای عاملی همسان فراهم آمد.
رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در گروهی از زنان و مردان بود. نمونة پژوهش 320 نفر از کارکنان بیمارستان های شهرستان مراغه بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خود سنجی هوش معنوی کینگ، پرسش نامه بهزیستی معنوی پالوتزیان والیسون، پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. داده های به دست آمده با روش های آماری، ضریب همبستگی و رگرسیون و آزمون مقایسه میانگین های مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین هوش معنوی و بهزیستی معنوی، با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین، می توان گفت: هوش معنوی دربرگیرندة مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت ها می باشد که از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی و انطباق پذیری فرد استفاده می کند.
اثربخشی خانواده درمانی با الگوی شناختی ـ رفتاری مذهب محور بر عملکرد خانواده بر سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر متوسطه شهر اهواز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر الگوی شناختی- رفتاری مذهب محور، بر ناسازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال اول الی چهارم دبیرستان بوده است. از میان زوجین مراجعه کننده به کلینیک تخصصی محقق، برای مشاوره خانواده و حل تعارضات خانوادگی از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب شدند. آنان به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه ارزیابی عملکرد خانواده، پرسش نامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بودند. گروه آزمایش 10 جلسه ٤٥ دقیقه ای خانواده درمانی شناختی- رفتاری مذهب محور دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل آشکار ساخت که تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان وجود دارد (001/ 0>p). در گروه آزمایش، در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل عملکرد خانواده به طور معنی داری افزایش یافته بود. همچنین میزان سازگاری رفتاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش، به طور معنی داری در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل افزایش یافت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که خانواده درمانی مبتنی بر الگوی شناختی - رفتاری مذهب محور، بر بهبود عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آ موزان پسر دبیرستانی شهر اهواز مؤثر بوده است.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ی مسئولیت پذیری چندبعدی بر مبنای متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ی مسئولیت پذیری چندبعدی بر مبنای تعالیم اسلام است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و پرسشنامه ی محقق ساخته را 534 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، پاسخ دادند. در ساخت پرسشنامه از قرآن و تفاسیر آن استفاده شده و پرسشنامه ی نهایی پس از سه مرحله اجرا و ارزیابی تهیه شده است. به منظور بررسی روایی از روش های روایی صوری، محتوایی و روایی سازه(روایی همگرا با پرسشنامه ی مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا، تحلیل عاملی و همبستگی ابعاد با کل پرسشنامه) استفاده شد. پس از احراز روایی محتوا و بررسی دو شاخص بارتلت و KMO پرسشنامه مورد تحلیل عاملی با روش مولفه های اصلی و چرخش واریمکسقرار گرفت که نتایج حاکی از وجود چهار بعد مسئولیت در برابر خدا، خود(مراقبه)، جامعه و طبیعت است. روایی همگرا نشان دهنده ی همبستگی نمره ی کل پرسشنامه با مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا در سطح خوب و معنادار است. اعتبار کل پرسشنامه با روش های تنصیف و ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 63/0 و 86/0 حاکی از پایا بودن پرسشنامه است. یافته ها نشان دهنده ی کارایی و کفایت پرسشنامه می باشد.
نقش معنویت و دین داری درکار، بر مهارت های کارآفرینی کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: در جهان چالش¬برانگیز کنونی، اگر افراد نتوانند زندگی کاری لذّت¬بخشی تجربه کنند، با مشکلات جدّی در سلامت روان رو¬به¬رو می¬شوند. هدف این پژوهش تعیین نقش معنویت و دینداری، در کار بر مهارت¬های کارآفرینی کارکنان دانشگاه و مقایسه زنان و مردان شاغل از نظر معنویت و دینداری در کار بود. بدین ¬منظور 117 نفر از کارکنان بخش آموزش دانشگاه تهران به¬روش نمونه¬گیری در¬ دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه¬های سنجش معنویت هال و ادواردز، دینداری در کار، لین و همکاران و مهارت¬های کارآفرینی شفیع¬آبادی و فکری پاسخ دادند. نتاج حاصل از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون حاکی از همبستگی مثبت معنادار بین معنویت و دینداری در کار با مهارت¬های کارآفرینی و هم¬چنین قدرت¬ پیش¬بینی¬کنندگی بالای معنویت و دینداری در کار برای مهارت¬های کارآفرینی بود. هم¬چنین میانگین نمره¬های معنویت و دینداری در کار زنان به¬طور معناداری بالاتر از مردان بود. یافته¬ها مؤکّد آن است که توجه به منابع دینی و معنوی مراجعان در مشاوره می¬تواند به سلامت حرفه¬ای و در نتیجه سلامت روان آن¬ها منجر شود.
روش شناسی غزالی در روان شناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی دین از جمله حوزه های دین پژوهی است که به دنبال بررسی روان شناختی دین و دینداران است. این پژوهش با مطالعهی جریانات، رویکردها، روش ها و ابزارهای موجود در روان شناسی دین در پی تطبیق نگرش امروزینِ روان شناسی دین با نگرش سنتی روان شناختی غزالی نسبت به دین و دینداران بود. شیوه ی ما در این پژوهش مقایسه و تطبیق روش شناسی غزالی با روش شناسی های موجود در روان شناسی بود. روش های غزالی قابل تطبیق و مقایسه با روش های کیفی روان شناسی دین است. انواع روش غزالی در گستره روان شناسی دین عبارت بودند از: درون نگری های شخصی، تحلیل رفتارهای دینداران، تاثیر مفاهیم و اندیشه های دینی بر دینداران، توصیفات شناخت شناسانه از دین و پدیده های دینی، پدیدارشناسی تفسیری و تاویل در مواجهه با متون مقدس
نقش فرایندهای خودشناختی و عوامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش فرایندهای خودشناختی و پنج عامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی بود. 315 دانشجو به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: خزانه بین المللی گویه های شخصیت-پنج عامل بزرگ، مقیاس کوتاه خود مهارگری، مقیاس خودشناسی انسجامی، و پرسش نامه فضایل اخلاقی. نتایج پژوهش نشان داد که فضایل با پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گردی، توافق، وظیفه شناسی، ثبات هیجانی و تجربه پذیری)، خودمهارگری و خودشناسی انسجامی همبستگی مثبت دارند. توافق و خودشناسی انسجامی، نیرومندترین همبسته های فضایل بودند و وظیفه شناسی ضعیف ترین آن. همچنین، نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه شخصیت با فضایل تأیید شد، اما نقش واسطه ای خودمهارگری در این رابطه تأیید نشد. این پژوهش نشان داد رابطه برخی رگه های شخصیت با فضایل اخلاقی قوی تر از رابطه سایر رگه های شخصیت است. نتایج این پژوهش از این دیدگاه حمایت کرد که خودشناسی نقش میانجی را میان شخصیت و فضایل اخلاقی ایفا می کند.
کارکرد خانواده و جهت گیری مذهبی؛ ارائه الگوهای نگرش به ارتباط پیش از ازدواج و پیامدهای آن در دانشجویان دارای ارتباط و بدون ارتباط با جنس مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی ارتباط پیش از ازدواج و پیامدهای آن، در رابطه با نقش کارکرد خانواده و جهت گیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند در سال 90 می باشد. بدین منظور، 500 دانشجو انتخاب و مقیاس های جهت گیری مذهبی آلپورت، کارکرد خانواده اولسون، نگرش به ارتباط پیش از ازدواج کردلو و پیامد های ارتباط قبل از ازدواج را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر در راستای پیش بینی نگرش به ارتباط پیش از ازدواج، با ارتباط و بدون ارتباط با جنس مخالف نشان داد که پیوستگی اعضای خانواده به طور غیرمستقیم، از طریق کاهش جهت گیری بیرونی مذهبی و به طور مستقیم، از طریق افزایش جهت گیری درونی مذهبی، پیش بینی کننده نگرش منفی به ارتباط پیش از ازدواج است و به طور غیرمستقیم تنها از طریق افزایش جهت گیری مذهبی درونی، پیش بینی کننده نگرش مثبت به ارتباط پیش از ازدواج است. همچنین نتایج تحلیل مسیر در راستای پیش بینی پیامد های ارتباط پیش از ازدواج در دانشجویان دارای ارتباط با جنس مخالف، نشان داد پیوستگی اعضای خانواده به طور غیرمستقیم از طریق کاهش جهت گیری بیرونی مذهبی، پیش بینی کننده نمره بالا در ارتباط اضطرابی و نمره پایین در ارتباط با خداست. همچنین پیوستگی اعضای خانواده تنها به طور غیرمستقیم از طریق افزایش جهت گیری مذهبی درونی، پیش بینی کننده اضطراب ناشی از ارتباط پیش از ازدواج است. نتایج پژوهش نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی موجب افزایش اضطراب ناشی از ارتباط با جنس مخالف می گردد. ماهیت این دو نوع اضطراب در اینجا مورد بحث قرار می گیرد.
بررسی تأث یر درمان شناختی - رفتاری م ذهب محور ب ر تاب آوری و نگرش های ناکارآمد زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری گروهی مذهب محور بر تاب آوری و نگرش های ناکارآمد زوجین بود. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بوده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 زن متاهل، با نگرش ناکارآمد پایین و تاب آوری بالا که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به طور همتاسازی انتخاب شدند. این افراد از نظر سن، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، عدم ابتلا به بیماری های جسمانی، دارابودن یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در پرسشنامه نگرش های ناکارآمد ویک انحراف معیار پایین تر از میانگین در پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و سایر متغیرهای مورد نظر پژوهش همگون بودند. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مورد گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقه ای روان درمانی شناختی-رف تاری مذهب محور اجرا گردی د اما درمورد گروه کنترل ه یچ مداخله ای صورت نگرفت. داده های حاصل با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند.
یافته های پژوهشی نشان دادند که بین گروه آزمایش وکنترل پس از اجرای روان درمانی شناختی- رفتاری مذه ب محور ت فاوت م عناداری وجود داشت (5 000/0)p<، همچنین میزان نگرش های ناکارآمد در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته و میزان تاب آوری نیز افزایش یافته بود.
کفایت روانسنجی مقیاس شفقت خود(SCS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی کفایت روانسنجی مقیاس شفقت خود در بین دانشجویان ایرانی انجام شد. در مرحله ی اول پرسشنامه ی شفقت خود توسط دو تن از دانشجویان کارشناسی ارشد ترجمه و پس از بررسی اساتید فرم فارسی پرسشنامه جهت اصلاح و ویرایش نهایی در اختیار 30 تن از دانشجویان کارشناسی ارشد قرار گرفت و پس از رفع نواقص در نهایت بر روی 619 نفر از دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی واحدهای علوم و تحقیقات فارس و یاسوج، دانشگاه های شیراز و یاسوج و دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج به روش نمونه گیری در دسترس داوطلبانه اجرا شد. با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی ساختار شش عاملی پرسشنامه تایید شد و شش عامل به دست آمد. روایی مقیاس کل نیز با روش آلفای کرانباخ 86/0 به دست آمد. به طور کلی ضرایب اعتبار و روایی مقیاس شفقت خود رضایت بخش بود. بنابراین فرم 26 سوالی مجموعه ی همگنی را تشکیل می دهد که از ساختار عاملی مناسبی برخوردار بوده و واجد شرایط لازم جهت پژوهش های روانشناختی و فعالیت های کلینیکی و تشخیصی می باشد.
رابطه ی باورهای اساسی دینی و سبک دلبستگی به خداوند با فرسودگی شغلی درکارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرسودگی شغلی، عواقب و هزینه های بسیاری بر سازمان ها و کارکنان تحمیل می کند اما باورهای دینی و سبک های دلبستگی به خداوند قادرند آن را تغییر دهند. هدف این پژوهش بررسی باورهای اساسی دینی و سبک دلبستگی به خداوند به عنوان پیش بین های فرسودگی شغلی است.
روشکار: جامعهی آماری این پژوهش توصیفی همبستگی را 300 تن از کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مشهد تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات با پرسشنامههای فرسودگی شغلی مازلاک و باورهای اساسی دینی رجائی و پرسشنامهی محقق ساختهی سنجش سبک های دلبستگی به خداوند، جمعآوری گردیدند. داده ها با نسخهی 19 نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، آزمون تی و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند.
یافتهها: رابطهی باورهای اساسی دینی (000/0=P و30/0-=r) و سبک دلبستگی به خداوند، با فرسودگی شغلی (010/0 =P و 15/0-=r) منفی معنی دار و رابطهی بین باورهای اساسی دینی و سبک های دلبستگی به خداوند، مثبت و معنی دار (000/0=P و 31/0 =r) بود. در مدل رگرسیون (000/0=P و 19/18=F) نیز تاثیر همزمان باورهای اساسی دینی و سبک های دلبستگی به خداوند بر فرسودگی شغلی تایید گردید. فرسودگی شغلی نیز در بین مردان و زنان اختلاف معنی داری را از خود نشان داد و در زنان بالاتر از مردان گزارش گردید (004/0=P).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که باورهای اساسی دینی و سبک های دلبستگی به خداوند می توانند از فرسودگی شغلی بکاهند.
مطالعه اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تاب آوری زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر معنویت درمانی گروهی در افزایش تاب آوری بیماران ام اس استان اصفهان بود.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح تحقیق، دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه مورد پژوهش 4850 زن مبتلا به ام اس عضو انجمن ام اس استان اصفهان می باشند که مبتلا به نوععودکننده- بهبودپذیر و در محدوده سنی 20-40 سال و فاقد هرگونه بیماری روان شناختیبوده اند. از این جمعیت 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) با استفاده از شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. افراد گروه آزمایش 10 جلسه در مداخلات گروه درمانی معنویت شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss و روش آماری کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج به دست آمده از آماره آزمون F مربوط به بررسی تفاوت میانگین نمرات تاب آوری که برابر 04/8 و سطح معناداری 0001/0p≤نشان می دهد، تفاوت بین میانگین نمره تاب آوری در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش و گواه با کنترل متغیر پیش آزمون،معنی دارمی باشد و می توان گفت که معنویت درمانی به شیوه ی گروهی میزان تاب آوری مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس را در مقایسه با گروه گواه افزایش می دهد.
نتیجه گیری:باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت، معنویت درمانی گروهی در افزایش تاب آوری زنان مبتلا به ام.اس به طور چشمگیری موثراست. لذا پیشنهاد می شود این شیوه درمانی در انجمن های ام اس سراسر کشور به عنوان درمان مکمل غیر دارویی برای افزایش تاب آوریو به تبع آن کنار آمدن بیشتر با بیماری اجرا شود.
اثربخشی آموزه های هستیشناسی اسلامی بر رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، که از نوع مطالعات نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود، با هدف تعیین اثربخشی آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد. بدین منظور، از بین مراجعه کنندگان مرکز مشاوره باب الحوائج شهرستان میبد، 24 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به شرکت کنندگان گروه آزمایش، هر هفته دو جلسه نود دقیقه ای به مدت 10 جلسه آموزه های مبتنی بر هستی شناسی اسلامی دربارة ارتباط زناشویی داده شد و به گروه کنترلی هیچ گونه آموزشی ارائه نشد. هر دو گروه یک بار پیش از انجام آزمایش، یک بار بلافاصله پس از اتمام آزمایش و یک بار یک ماه پس از انجام مداخلات، فرم کوتاه آزمون رضایت زناشویی انریچ را تکمیل کردند. در نهایت، داده های جمع آوری شده به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی شرکت کنندگان گروه آزمایش تأثیر معنی داری داشت. این افزایش در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که ارائه آموزه های مذهبی مبتنی بر هستی شناسی اسلامی، شیوة مناسبی برای افزایش رضایت زناشویی زوجین است.
بررسی مقایسه ای دینداری و رابطه آن با پرخاشگری در معتادین به مواد مخدر، معتادین در حال ترک و افراد غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه دینداری و رابطه آن با پرخاشگری در معتادین، معتادین در حال ترک و غیر معتادین به مواد مخدر است.
روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای و همبستگی، تعداد 64 نفر معتاد، 51 نفر معتاد درحال ترک و 99 نفر غیر معتاد به روش در دسترس انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه دینداری خدایاری فرد(1385) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز (زاهدی فرد،1379) مورد ازمون قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین میانگین نمرات افراد معتاد در حال ترک و غیر معتاد در زیر مقیاس شناخت دینی (006/. P)
اثربخشی آموزش مسائل دینی بر رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی آموزش مسائل دینی بر رضایت زناشویی زوجین فرهنگی شهرستان بجنورد انجام گرفت. در این مطالعه از طرح تجربی پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترلاستفاده شده و جامعه ی آماری تحقیق، زوجینی فرهنگی که 5 سال از ازدواج آنها می گذشت، بود. گروه نمونه شامل 24 زوج بود که واجد شرایط 1- ازدواج اول زوجین باشد، 2-تحت روش های دیگر مشاوره قرار نداشته باشند و 3- تاکنون اقدامی در جهت طلاق گرفتن انجام نداده باشند، بود. این 24 زوج به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابتدا پیش آزمون از هر دو گروه گرفته شد. سپس برنامه ی آموزشی به مدت 8 جلسه برای زوج های گروه آزمایش اجرا گردید و در پایان یک هفته بعد از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در این تحقیق آزمون t برای مقایسه ی میانگین های پیش آزمون دو گروه گرفته شد. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش مسائل دینی موجب افزایش سطح رضایت زناشویی در زوج ها می گردد و بیانگر آن است که توجه به فرهنگ در برنامه ی آموزش خانواده موجب بهبود تاثیرپذیری برنامه های آموزشی می گردد.
تأثیرات والدین بر دینداری فرزندان از منظر روان شناسی دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این نگاشته، طرح و بررسی تأثیرات والدین بر دینداری فرزندان از منظر روان شناسی دین است. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی بوده و اطلاعات به شیوه اسنادی گردآوری شده اند؛ بدین منظور، نظرات و تحقیقات روان شناسان در این زمینه از ابتدا تا به امروز بررسی و دسته بندی گردیده و در برخی مواضع تحلیل های لازم ارائه شده است. این بررسی نشان می دهد والدین از مهم ترین عوامل شکل دهی و تقویت یا تضعیف دینداری در فرزندان خود بوده و از روش های گوناگون نظیر باورها و رفتارهای دینی خود، نوع دلبستگی با فرزندان، روابط عاطفی با آنها، سبک فرزندپروری و نوع رسیدگی به نیازهایشان بر دینداری آنان و تصویری که از خداوند پیدا می کنند، اثر می گذارند.
اثربخشی ارتقاء نگرش دینی بر رفتار مجرمانه جوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی ارتقاء میزان نگرش دینی بر کاهش رفتار مجرمانه جوانان زندانی است. برای سنجش میزان نگرش دینی جوانان زندانی، از پرسش نامه پایبندی مذهبی و برای ثبت رفتارهای مجرمانه آنان، از فهرست رفتار مجرمانه استفاده شد. برای انجام پژوهش از میان زندانیان افراد واجد شرایط شناسایی شدند که از میان آنها، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قبل از شروع جلسات آموزشی، به مدت 10 روز کلیه آزمودنی ها توسط مراقبین زندان و دستیاران، به صورت غیرمستقیم مشاهده شدند و رفتارهای مجرمانه آنها ثبت و پرسش نامه پایبندی مذهبی نیز اجرا شد. سپس در طول مدت معینی به گروه آزمایش جلسات آموزشی دینی ارائه شد، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی از این دست دریافت نکردند. پس از پایان دوره آموزشی، مجدداً به مدت 10 روز ، رفتار آزمودنی ها، مشاهده و ثبت و پرسش نامه پایبندی مذهبی اجرا شد. یافته ها نشان داد که رفتار مجرمانه تحت تأثیر آموزش های دینی کاهش یافته است. همچنین بین ناپایبندی مذهبی و رفتار مجرمانه رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود.