فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بودند که براساس جدول مورگان 358 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری دوتایی و فرایندخانواده استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (01/0 >p) و نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که به غیراز باورها مذهبی، مؤلفه های انسجام خانواده، مهارت های ارتباطی، مهارت های مقابله و تصمیم گیری و حل مسأله باهم 6/49% از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کنند. می توان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیش بینی سازگاری زناشویی را دارند.
اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل، به صورت نیمه تجربی در سال 1393 در منطقه بن رود اصفهان انجام شد. نمونه گیری در سه مرحله، در دسترس، هدفمند و تصادفی از بین جامعه آماری زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ساکن در منطقه بن رود انجام شد. درنهایت 24 نفر به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده معیارهای تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر براساس DSM-IV ، مقیاس کوتاه شده GAD-7 و پرسشنامه سبک زندگی (LSQ) بود که این دو پرسشنامه در سه مرحله ارزیابی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه توسط گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. داده های آماری به روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد مداخلات آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی منجر به ارتقای سبک زندگی و کاهش اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شد (p=0/001).
اثربخشی آموزش صبر بر سه فضیلت «شجاعت»، «عدالت» و «میانه روی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش صبر بر فضیلت «شجاعت»، «عدالت» و «میانه روی» در زنان سرپرست خانوار است. جامعة آماری تمام زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهرستان جیرفت در سال1392 است. نمونه شامل 20 تن از زنان سرپرست خانوار بهزیستی است که در مقیاس صبر، کمترین نمره را کسب کردند و به طور تصادفی، در دو گروه «آزمایش» و «کنترل» جایگزین شدند. گروه «آزمایش» طی هشت جلسه، تحت آموزش صبر قرار گرفتند. برای ارزیابی توانمندی های شخصیت، از مقیاس «ارزش های فعال در عمل» استفاده شد. در این پژوهش، برای توصیف داده ها، از میانگین و انحراف استاندارد و برای آزمون فرضیه ها از تحلیل «کوواریانس» استفاده گردید. همچنین برای بررسی پایداری اثربخشی دورة پیگیری از آزمون «t وابسته» استفاده شد. یافته ها اثربخشی آموزش صبر بر توانمندی های شخصیت (فضایل شجاعت، میانه روی و عدالت) را تأیید می کند و این تأثیر در پیگیری دو ماهه مشهود بود.
تأثیر آموزش مهارت های معنوی بر افکار اضطرابی دختران نوجوان تحت درمان با متادون
حوزههای تخصصی:
همبودی سوءمصرف مواد و اختلالات اضطرابی، در مطالعات مختلف به اثبات رسیده و تلویحات بالینی زیادی را به همراه داشته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های معنوی بر افکار اضطرابی دختران نوجوان تحت درمان با متادون بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 30 نفر به صورت هدف مند انتخاب و سپس در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش بصورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه، دو بار در هر هفته به مدت دو ساعت آموزش مهارت های معنوی را به شیوه گروهی دریافت کردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، مقیاس افکار اضطرابی بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که پس از آموزش مهارت های معنوی، میزان نمره افکار اضطرابی بیماران گروه آزمایش کاهش یافت و از نظر آماری معنی دار بود. باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که این نوع آموزش در کنار درمان های دارویی برای کاهش افکار اضطرابی و افزایش سلامت روانی نوجوانان تحت درمان با متادون در نظر گرفته شود.
تعیین رابطه ی عمل به باورهای دینی و سلامت روان، در دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
44-53
حوزههای تخصصی:
باورهای دینی در زندگی اجتماعی و روان شناختی نقش مهمی برعهده دارند. دانشجویان جزو منابع معنوی جامعه و ظرفیت های اجتماعی هستند و از نظر استعداد، خلاقیت و پشتکار، نیروهایی برگزیده به شمار می روند؛ و لازمه ی پیشرفت تحصیلی و زندگی موفقیت آمیز آنان، برخورداری از آرامش و امنیت خاطر در همه ی بُعدها و همچنین بذل توجه به دیگر مداخله های تأثیرگذار در محیط یادگیری است. این تحقیق با نگاهی روان شناختی، به مطالعه ی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در دانشجویان پرداخته است. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی، به بررسی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در میان دانشجویان پرداخته است. نمونه ی پژوهش شامل 183 دانشجو(88 مرد و 95 زن) بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب انتخاب شدند. برای سنجش میزان عمل به باورهای دینی، از آزمون معبد- دو گلذاری؛ و برای سنجش سلامت روان، از آزمون GHQ-28 استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS(نسخه ی 22) و با اجرای تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطّی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، با اختلال های جسمانی و روانی، رابطه ی منفی معناداری دارد. نتیجه های تحلیل رگرسیون خطّی، نقش پیش بینی کنندگی عمل به باورهای دینی در سلامت روان کل و مؤلفه های آن را تأیید کرد(05/0P<)؛ به طوری که عمل به باورهای دینی، 23٪ از واریانس سلامت روان کل؛ و 23٪ از واریانس جسمانی سازی، 19٪ از واریانس اضطراب و بی خوابی، 27٪ از واریانس بدکارکردی اجتماعی؛ و نیز 2٪ از واریانس افسردگی، را تبیین می کرد. نتیجه گیری: عمل کردن به باورهای دینی باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان می شود. با توجه به تأثیر مثبت باورها و عمل های مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی فعالیت های بهداشت روانی، به ویژه درباره ی دانشجویان، توصیه می شود.
مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
25-34
حوزههای تخصصی:
باورهای غیرمنطقی، تأثیرهایی عمیق روی سلامت، زندگی، کار، تحصیل و به طور کلی جنبه های مهم زندگی انسان می گذارد. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی مقایسه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش، همه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93 - 1392را در بر می گیرد؛ که با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه یی به حجم و شمار 364 نفر، بر اساس جدول مورگان، انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بوده است از پرسش نامه های سلامت معنوی (SWBS) و باورهای غیرمنطقی (IBT). داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه ی 22) و با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل، تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های پژوهش نشان داد که بین دانشجویان دانشکده ی مهندسی و زبان انگلیسی، از نظر نمره های سلامت معنوی و باورهای غیرمنطقی، تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). اما بین سلامت معنوی و بُعدهای آن، با باورهای غیرمنطقی؛ و نیز بین سلامت مذهبی و سلامت وجودی، رابطه ی معنادار وجود دارد(01/0p<) . نتیجه گیری: به نظر می رسدکه باورهای غیرمنطقی، تحت تأثیر سلامت قرار دارد؛ بدین معنا که، دانشجویی که دارای سلامت، به و یژه سلامت معنوی بالاتری است، باورهای غیرمنطقی کم تری خواهد داشت و در نتیجه، کم تر دچار اضطراب و آشفتگی می شود.
بررسی رابطه بین فرانگرانی و شک مذهبی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین فرانگرانی و شک مذهبی در دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. همچنین به مقایسه شک مذهبی دانشجویان دختر و پسر نیز پرداخته شد. به این منظور در قالب طرح پژوهشی همبستگی،160نفر (80 دختر و 80 پسر ) از دانشجویان دانشگاه اصفهان، با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه فرانگرانی ولز و پرسشنامه شک مذهبی التمایر پاسخ دادند. تحلیل داده ها نشان داد که شک مذهبی می تواند فرانگرانی و دو مولفه از آن (فرانگرانی و اضطراب سلامتی) را به صورت معناداری پیش بینی نماید. بر این اساس مشخص شد دانشجویانی که شک مذهبی بالاتری دارند فرانگرانی و اضطراب سلامتی بیشتری را نشان می دهند. همچنین نتایج حاصل از t مستقل نشان داد که میانگین شک و تردید مذهبی دانشجویان پسر به صورت معناداری از شک و تردید مذهبی دانشجویان دختر بیشتر است. نتایج این پژوهش، توانِ پیش بینی شک مذهبی بر فرانگرانی و دو مولفه از آن (فرانگرانی و اضطراب سلامتی) را تایید نمود.
نگاهی به خرافه پرستی در ایران و جهان و راهکار تربیتی مواجهه با آن.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات همیشگی جوامع، وجود خُرافه و اعتقاد به آن است. عوامل و زمینههای خُرافهگرایی در همه کشورها، آیینها و دینها وجود دارد و بمانند پوستینی وارونه در پی تحریف واقعیتاند. نحلههای خرافهپرستی یکی پس از دیگری رشد یافته و هر روز عدهای زیادی از مردم ناآگاه (از جمله مردم ایران) را جذب خود میکند. براین اساس در نوشتار فوق برآنیم تا با نگاهی تربیتی، به روش پژوهش توصیفی از نوع اسنادی، از طریق تجزیه و تحلیلکیفی اطلاعات به این سوال پاسخ دهیم که؛ خرافهپرستی در ایران و جهان مبتنی برچه جایگاهی بوده و چه راهکارهای تربیتی برای آن میتوان ارائه نمود؟ در پایان نیز به این نتیجه رسیدهایم؛ خُرافهپرستی حاصل دورههای مختلف تاریخی بوده و آثار مخرب و بعضاً غیرقابلجبرانی دارد. و ما در این راه نیاز به رویکردی تربیتی جهت درمان این معضل اجتماعی داریم. دو راهکار تربیتی عقلانی و عرفانی پیشنهاد میگردد؛ چراکه از اهداف اساسی تربیت عقلانی و عرفانی؛ تربیت انسانهای هوشیار و آگاهی است که تفکر خود را بر پایه استدلال صحیح و منطقی بنا نهاده و در برخورد با دنیای پیرامون خود با اندیشهای جامع و عمیق، جوانب مختلف امور را بررسی کرده و از قابلیت انعطاف بالایی در مواجهه با مسائل زندگی برخوردار باشند.
بررسی رابطه اعتقاد به سنت آزمایش و خودشکوفایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اعتقاد به سنت آزمایش و خودشکوفایی بزرگسالان، به روش کیفی و با ابزار مصاحبه با 18 نفر از زنان متاهل دارای مدرک تحصیلی لیسانس به بالا بین سنین 25-35 سال با وضعیت اقتصادی متوسط به بالا انجام شد. بعد از پیاده سازی مصاحبه ها، اطلاعات به کمک تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل ها حاکی از آن بود که افرادی که باورهای مذهبی پررنگ تری داشتند و معتقد به سنن الهی بودند، برای تغییر درزندگی خود تلاش می کردندهدف نهایی از زندگی را رضایت خدا می دانستند. و افرادی که باورهای مذهبی کمرنگ تری داشتند، نیز خواهان تغییر درزندگی خود بودند و برای آن تلاش می کردند. هم چنین مشخص گردید که افراد نمونه تنها برخی از ویژگی های افراد خودشکوفا را در درجات متوسط و یا حتی پایین از خود نشان دادند.باورهای مذهبی پررنگ تری داشتند و معتقد به سنن الهی بودند، برای تغییر درزندگی خود تلاش می کردندهدف نهایی از زندگی را رضایت خدا می دانستند. و افرادی که باورهای مذهبی کمرنگ تری داشتند، نیز خواهان تغییر درزندگی خود بودند و برای آن تلاش می کردند.
اثر بخشی معنویت درمانی اسلامی بر سبک زندگی و گلبول های سفید خون محیطی سالمندان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنویت درمانی اسلامی بر سبک زندگی و سلول های سفید خون سالمندان افسرده انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح دو گروهی پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری سالمندان مبتلا به افسردگی در سال 1393 در سرای سالمندان مهر ایران شهرستان کرج بودند که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 24 نفر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، شناسایی شدند و با جایگزینی تصادفی در دو گروه 12 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه سبک زندگی پاسخ دادند. سپس به روش فلوسایتومتری گلبول های سفید خون اندازه گیری شد. گروه آزمایش در 14 جلسه درمان مبتنی بر معنویت را دریافت کردند، سپس سبک زندگی و گلبول های سفید بعد از درمان ارزیابی شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از درمان در مولفه های سبک زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روان شناختی، سلامت معنوی و سلامت اجتماعی، پیشگیری از بیماری)، گلبول های سفید و فاکتورهای تشکیل دهنده آن (نوتروفیل، لنفوسیت، مونوسیت) تفاوت وجود داشت (05/0p≤ ). بنابراین معنویت می تواند به عنوان یک عامل محافظت کننده و مداخله توانبخشی و غیر عضوی برای سلامتی سالمندان مؤثر باشد و باعث تغییر در سبک زندگی و تاثیر مثبت بر فاکتورهای تشکیل دهنده ی گلبول های سفید شود.
بررسی تأثیر باورهای فراشناختی و نگرش مذهبی، برگرایش به مصرف سیگار در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
35-45
حوزههای تخصصی:
کاهش سنّ مصرف سیگار و دخانیات و آسیب های جسمانی و اجتماعی این پدیده، محقق را بر آن داشت تا پژوهش حاضر را با هدف بررسی تأثیر باورهای فراشناختی و نگرش مذهبی، بر گرایش به مصرف سیگار در نوجوانان پسر انجام دهد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی شهرستان مهران در سال تحصیلی94- 1393 است که طبق آمار آموزش و پرورش شهرستان، 502 نفر بودند. نمونه ی مورد نظر طبق فرمول کوکران، 217 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری خوشه یی انتخاب شد. در این پژوهش از پرسش نامه ی فراشناختی(MCQ) و پرسش نامه ی 21 سئوالی آلپورت برای سنجش نگرش مذهبی استفاده شد و برای سنجش گرایش به مصرف سیگار، از پرسش نامه ی 23 سئوالیِ ساخته ی محقق بهره برده شد. داده های به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین باورهای منفی درباره ی کنترل ناپذیر بودن و خطرناک بودن نگرانی و خودآگاهی شناختی، با گرایش به مصرف سیگار، رابطه ی معکوس و معناداری وجود دارد(05/0P<). همچنین می توان گفت بین نگرش مذهبی بیرونی و نگرش مذهبی کلی، با گرایش به مصرف سیگار، رابطه ی معکوس و معناداری وجود دارد(05/0P<). همچنین نتیجه های پژوهش نشان داد که مؤلفه های باورهای فراشناختی(32/0R=) و نگرش مذهبی(35/0R=)، به ترتیب بیش ترین توانایی را در پیش بینی گرایش به مصرف سیگار در دانش آموزان دارد(05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به اثبات تأثیر باورهای فراشناختی و نگرش مذهبی بر کاهش گرایش به مصرف سیگار در دانش آموزان، پیشنهاد می شود تقویت باورهای دینی از طریق برگزاری کلاس ها و جلسه های پرسش و پاسخ، مورد توجه قرار گیرد. همچنین برگزاری کلاس های مشاوره یی برای تقویت خودآگاهی شناختی و کاهش فکرهای منفی، به منظور کاهش گرایش به مصرف سیگار در دانش آموزان، باید در دستور کار مدارس قرار گیرد.
وضعیت سلامت معنوی دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی و علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
15-24
حوزههای تخصصی:
سلامت معنوی، یکی از بُعدهای چهارگانه ی سلامت محسوب می شود که درکنار سه بُعد جسمی، روانی و اجتماعی قرار گرفته و موجب ارتباط هماهنگ و یکپارچه بین نیروهای داخلی می شود. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت سلامت معنوی دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی و علوم پزشکی شهید بهشتی اجرا شده است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی و به صورت توصیفی- تحلیلی، بر روی 367 نفر از دانشجویان در سال 1394 انجام شده و روش انتخاب نمونه ها به صورت چند مرحله یی(سهمیه یی- آسان) بوده است. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی روا و پایای سنجش سلامت معنوی 48 سئوالی، در قالب دو مؤلفه ی شناختی - عاطفی(بینش و گرایش) و رفتاری؛ و سه مفهوم فرعی ارتباط با خدا، ارتباط با خود و ارتباط با پیرامون گردآوری شد. داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار SPSS(نسخه ی 21) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از 367 فرد شرکت کننده در پژوهش، 1/59 درصد مؤنث بوده اند. 3/12درصد از شرکت کنندگان متأهل بودند و 4/66 درصد از آنان در تهران سکونت داشتند. مقطع تحصیلی 2/47 درصد از شرکت کنندگان، کارشناسی بود و بقیه در مقطع تحصیلات تکمیلی و دکتری بودند. میانگین سنّی(انحراف معیار) افراد نیز 64/22(88/3) گزارش شد. میانگین(انحراف معیار) بینش و گرایش معنوی، رفتار معنوی و سلامت معنوی آنان نیز به ترتیب 94/79(34/15)، 96/71(28/14) و 62/76(89/13) به دست آمد. نتیجه گیری: میانگین نمره های دانشجویان در حیطه های بینش و گرایش معنوی، رفتار معنوی و سلامت معنوی، دارای وضعیتی به نسبت مطلوب بود، که این میانگین در دختران و دانشجویان متأهل به ترتیب نسبت به پسران و دانشجویان مجرّد بیش تر بود. همچنین بین بینش و گرایش با رفتار، ارتباط معنی داری وجود داشت.
بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنی شدن شناخت ها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمی شود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناخت ها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره می دانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان می دهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آن ها خودپنداره معیوب (فرض های بنیادین و روان بنه های ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
الگوی اسلامی روان درمانگری/ آموزش مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
روان درمانگری/ آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با هدف افزایش غنای درونی، بهزیستی روان شناختی و ارتقا رضایت از زندگی تدوین شده است. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تدوین الگوی اسلامی روان درمانگری مبتنی بر کیفیت زندگی سامان یافته است. روان درمانگری مبتنی بر کیفیت زندگی، برای ارتقای آن در هر عرصة زندگی، از مدل پنج راهة CASIO استفاده می کند. بر اساس یافته های این پژوهش، در الگوی اسلامی روان درمانگری/ آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی، با تغییر نگرش های فرد با جهت گیری توحیدی (A)، تغییر در معیارهای زندگی در هر حوزه از زندگی، با جهت گیری توحیدی (S)، تغییر اولویت های فرد در زندگی و اتخاذ اولویت های توحیدی (I) و تمرکز بر حوزه های مغفول زندگی (O)، و در نهایت، هماهنگ سازی آنها با واقعیت های توحیدی، زمینة ارتقای کیفیت زندگی، رضایتمندی و شادکامی فرد فراهم می گردد.
بررسی اثر دینداری، صبر و امید بر بهزیستی فضیلت گرا
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
34 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدلی ساختاری به منظور تبیین بهزیستی فضیلت گرا بر اساس مؤلفه های دینداری و نقش واسطه ای صبر و امید است. روش پژوهش همبستگی است و مشارکت کنندگان شامل ۵۲۷ دانشجوی دانشگاه شیراز بودند که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و پرسش نامه های دینداری (گلاک و استارک، ۱۹۶۵)، مقیاس صبر (خرمایی و همکاران، ۱۳۹۳ ب)، پرسش نامه امید (اشنایدر، ۱۹۹۶) و پرسش نامه بهزیستی فضیلت گرا (واترمن و همکاران، ۲۰۱۰) را تکمیل کردند. روایی و پایایی ابزارهای استفاده شده، برای استفاده در فرهنگ ایرانی در سطح رضایت بخش بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 برای آمار توصیفی، و از AMOS21 برای تحلیل مسیر در مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و اثر مستقیم دینداری بر بهزیستی فضیلت گرا، دینداری بر امید و صبر، و امید و صبر، بر بهزیستی فضیلت گرا تأیید شد. همچنین، مدل نشان داد اثر غیرمستقیم دینداری با واسطه امید و صبر، بیشتر از اثر مستقیم آن، باعث ارتقای سطح بهزیستی فضیلت گرا می شود. به این معنا که اگر اعتقادات و مناسک دین با امید و صبر همراه شود، سبب ایجاد زندگی بهتر جوانان می شود. از یافته های دیگر پژوهش آن بود که ضرایب بعد اعتقادی (۸۶/۰=β) و عاطفی (۸۰/۰=β) دینداری، بیشتر از ابعاد پیامدی (۵۰/۰=β) و مناسکی (۲۸/۰=β) بود. بنابراین، پیشنهاد می شود تأکید بیشتری بر درونی و نهادینه کردن باورها (مانند: معرفت نفس و خدا) و احساسات دینی (مانند دلبستگی به خدا) نسبت به سایر ابعاد دینداری صورت پذیرد.
معرفی کتاب «روان شناسی، دین و معنویت»
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
165 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از شاخه های مطرح در روان شناسی، روانشناسی دین است. پژوهشگران با رویکردهای مختلفی به تألیف آثار مختلف در این زمینه پرداخته اند. یکی از رویکردهای مطالعه روان شناسی و دین، رویکرد «گفتگویی» است که تلاش می کند ضمن حفظ شأن دین و روان شناسی و عدم دستکاری اهداف و روش های دو طرف، مناسبات و سودمندی های هر یک از قلمروها را برای دیگری ترسیم نماید. کتاب روان شناسی، دین، و معنویت اثر جیمز ام. نلسون استاد گروه روان شناسی دانشگاه والپرایزو ایالت ایندیانا آمریکاست که با رویکرد گفتگویی تألیف شده است. این کتاب که در سال 2009 توسط انتشارات اسپرینگر منتشر شده، در 730 صفحه ۴ بخش و ۱۵ فصل تنظیم شده است. در گزارش حاضر، بعد از ذکر مقدمه، ابتدا مؤلف کتاب معرفی شده، سپس به طرح کتاب اشاره گردیده، و در نهایت، عناوین بخش ها و مباحث فصول کتاب گزارش شده اند. عناوین بخش های کتاب به شرح ذیل می باشند. بخش اول: مباحث اساسی، بخش دوم: گفتگو: گذشته، حال، و آینده، بخش سوم: تحوّل انسان، و بخش چهارم: کاربردها.
بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره با طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره با طلاق است. نمونه پژوهش، شامل 262 زن و مرد متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه است که در اسفند ماه 1391 با روش نمونه گیری در دسترس، به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کرده اند. ابزار پژوهش، پرسش نامه 70 سؤالی جهت گیری مذهبی، مقیاس تک گویه ای تماشای ماهواره و پرسش نامه 16 سؤالی طلاق است. پژوهش کمی از نوع همبستگی است. داده ها براساس ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون دو متغیره تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین جهت گیری مذهبی با طلاق رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، بین تماشای ماهواره با طلاق، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره، می توانند 13 درصد از واریانس طلاق را تبیین نماید. بر این اساس، ضعف پایبندی به مذهب و تماشای ماهواره موجب تشدید تعارضات زناشویی می گردد و احتمال وقوع طلاق را افزایش می دهد. یافته های مذکور همسو با بسیاری از پژوهش های داخلی و خارجی و براساس آموزه های اسلامی است.
طراحی و ارزیابی اثربخشی آموزش آموزه های دینی-روانشناختی بر رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به منظور بررسی اثربخشی بسته آموزشی طراحی شده مبتنی بر آموزه های دینی –روانشناختی بر رضایت زناشویی طراحی و اجرا گردید. جامعه این تحقیق شامل تمام زنان متاهل ساکن منطقه یازده و دوازده تهرانی است که حداقل یک سال و حداکثر پانزده سال از زندگی زناشویی آنها گذشته و کمترین نمره را در رضایت زناشویی گرفته باشند ، می باشد. نمونه این تحقیق شامل 36 زن متاهل در منطقه 11 و 12 تهران است که به صورت تصادفی و با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. از مقیاس رضایت زناشویی اسپانیر برای سنجش متغیر مورد بررسی استفاده شد. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد ، آنگاه گروه آزمایش طی هفت جلسه دو ساعته تحت آموزش بسته آموزشی طراحی شده مبتنی بر آموزه های دینی –روانشناختی قرار گرفت. پس از پایان آموزش، مجددا از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. به منظور مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش بسته آموزشی باعث ارتقا رضایت زناشویی می شود. بر اساس شواهد این پژوهش می توان از این بسته آموزشی برای افزایش رضایت زناشویی استفاده کرد.
تبیین برنامه درسی تربیت دینی مبتنی بر رویکرد تکلیف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش تبیین عناصر برنامه درسی تربیت دینی و ویژگی های آن مبتنی بر رویکرد تکلیف گرا می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی و استنتاجی الگوی فرانکنا بهره گرفته شد. بر پایه نتایج به دست آمده، تکلیف مداری به عنوان هدف غایی برنامه درسی تربیت دینی و توحیدمحوری، اخلاص، هدایت، اندیشه ورزی، عقل ورزی، کسب علم و معرفت، عدالت، توانایی انجام کار، آزادی و اختیار به عنوان هدف های واسطی از متون دینی و تربیتی اسلام استنتاج شدند. سپس، ویژگی های فرآیند یاددهی-یادگیری مربوط به هدف ها از متون معتبر اسلامی و تربیتی استنتاج شدند. این ویژگی ها شامل انگیزه درونی، پرورش حواس، پرورش اراده، توجه به تفاوت های فردی و ارائه الگو و نمونه عملی برای برنامه درسی تربیت دینی می باشند. هچنین، برای عنصر ارزشیابی در برنامه درسی تربیت دینی توصیه شد هویت تربیت جدی گرفته و به دلیل تفاوت در توان متربیان، اشکال و ابزار مختلفی برای سنجش عملکرد آنان استفاده شود. به کارگیری رویکرد تکلیف گرا در برنامه درسی تربیت دینی می تواند منجر به دادن امکان انتخاب آزادانه و آگاهانه به فرد و رهایی از جبر محیطی، توجه به تفاوت های فردی و ارائه تکلیف به قدر وسع، ارزیابی اعمال از درون به بیرون شود.