فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱٬۷۷۵ مورد.
نقش سبکهای مقابله در تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش کنترلکننده سبکهای مقابله بر تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان اجرا شد. نمونهای متشکل از 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) پرسشنامههای تنیدگی دوران دانشجویی (گادزلا، 1991) و مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا (اندلر و پارکر، 1990) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج همبستگی بین متغیرها نشان داد که بین تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی، بین سبک مقـابله مسئله محور و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت، بین سبکهای مقابله هیجان محور و اجتنابی با پیشرفت تحصیلی رابطه منفی، بین تنیدگی تحصیلی با سبک مقابله مسئله محور رابطه منفی، و بین تنیدگی تحصیلی و سبکهای مقابلهای هیجان محور و اجتنابی رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای تنیدگی تحصیلی، سبکهای مقابله مسئله محور، هیجان محور و اجتنابی به ترتیب 9% ، 3% ، 2% و 1% از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کردند. به عبارت دیگر، رابطه بین تنیدگی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی فقط تحت تاثیر سبکهای مقابله مسئله محور و هیجان محور قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر بر ضرورت بازشناسی نقش کنترلکننده سبکهای مقابله با تنیدگی (مسئله محور و هیجان محور) را در رابطه تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی تأکید کرد و راهبردهای مؤثر برای ارتقای سبکهای مقابلهای کارآمد در دانشجویان مورد بحث قرار گرفت.
"
رابطه ادراک سر و صدا با سرزندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ادراک کیفیت صدا با سرزندگی در کارکنان مشاغل اداری و صنعتی مجتمع فولاد مبارکه بود.
روش: بدین منظور 55 نفر از کارکنان بخش اداری و 70 نفر از کارکنان بخش صنعتی به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه ادراک کیفیت صدا با پنج زیرمقیاس مزایای کاهش صدا، موانع کاهش صدا، خوداثربخشی، نگرش نسبت به صدا و القاپذیری و پرسشنامه سرزندگی را به طور همزمان تکمیل کردند.
یافته ها: در کارکنان مشاغل اداری سرزندگی تنها با مقوله خوداثربخشی رابطه معنی دار داشت (05/0p<) و در کارکنان مشاغل صنعتی سرزندگی با مقوله های کاهش صدا و خوداثربخشی دارای رابطه معنِی دار بود (05/0p<).
نتیجه گیری: مقایسه نتایج این پژوهش با یافته های پژوهش های مرتبط، بیانگر اهمیت میزان سروصدا در محیط کار و تاثیر آن بر سرزندگی است. سروصدا با تحت پوشش قرار دادن سایر اصوات، تمرکز کارکنان را از بین می برد و سرزندگی و هشیاری آنها و نهایتاً بهره وری را کاهش می دهد. با استفاده از ابزارهای محافظ شنوایی می توان میزان آزردگی ناشی از سروصدا را کاهش داد و احساس سرزندگی را که نوعی تجربه خاص روانشناختی است در کارکنان ایجاد کرد.
مشکلات دارو درمانی در سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش روانشناختی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر
حوزههای تخصصی:
رابطه بین سلسله مراتب ارزشها و سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه ارزشها اساس و بنیان شخصیت سالم محسوب می شوند، در پژوهش حاضر، رابطة میان سلسله مراتب ارزشها و سلامت عمومی، هم در سطح کلی و هم بر اساس زیر مقیاسهای آنها، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، برحسب تعداد متغیرهای مورد مطالعه و مفروضههای الگوی تحلیلی پژوهش، نمونهای به حجم 800 نفر در دامنة سنی 18 تا 30 سال از هر دو جنس و با در نظر داشتن وضعیت تأهل آنها انتخاب شد. به منظور اندازهگیری متغیرها، پرسشنامة سلامت عمومی (GHQ) و آزمون بررسی ارزشها (.A.V.L) مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ارزشها میتوانند در سطح کلی، اضطراب و بی خوابی، افسردگی، و سلامت عمومی را بهطور معنادار، اما ضعیف پیش بینی کنند. از میان ارزشها تنها ارزش زیباییگرایی ارتباط معناداری با این متغیرها داشت.
رابطه بین موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی با سلامت روانی و جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شاخصهای موقعیت اقتصادی و اجتماعی (درآمد، تحصیلات و شغل) با سلامت روانی و جسمانی بود. 150 نفر از مدیران ارشد، معاونین و رؤسای دانشگاهها، استادان دانشگاه، دبیران، کارمندان، کارگران و کشاورزان استان زنجان، پرسشنامه سلامت روانی MHI (ویت و ویر، 1983)، فهرست سلامت جسمانی PHC (بوآردمن، 2004) و فرم اطلاعات جمعیتشناختی را تکمیل کردند. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون مجذور کای تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که اثر تعاملی شغل و درآمد بر زیر مقیاس درماندگی روانشناختی سلامت روانی معنادار بود. بین سطوح تحصیلات با دو زیر مقیاس سلامت روانی (بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی) همخوانی وجود داشت اما سطوح تحصیلات با سلامت جسمانی فاقد همخوانی بود. زنان در مقایسه با مردان از سطوح پایینتر بهزیستی روانشناختی و سطوح بالاتر درماندگی روانشناختی برخوردار بودند. اما در زمینه سلامت جسمانی تفاوت معنادار نبود. پژوهش حاضر با تأیید رابطه بین سلامت روانی با موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی میتواند راهگشای سیاستگذاریهای مناسب در زمینه ارائه برنامههای پیشگیرانه و برنامههای مرتبط با ارتقای سطح سلامت جامعه باشد.
"
مدت و نحوه گذران اوقات فراغت کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8 است. در این پژوهش با استفاده از روش زمینه یابی و اجرای پرسشنامه محقق ساخته روی 340 نفر از اعضای جامعه مورد نظر که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. متغیرهایی که ارتباط آنها با چگونگی گذران اوقات فراغت و مدت آن سنجیده شده است عبارت اند از: جنس، سن ، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، میزان درآمد و اندازه واحد دانشگاهی. پس از تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی و استنباطی مشخص شد که از بین شش متغیر، فقط بین متغیرهای جنس، وضعیت تاهل، میزان درآمد (p<0/05، p<0/01) با شیوه های گذران اوقات فراغت رابطه معنادار به دست آمد. به علاوه، عمده ترین شیوه گذران اوقات فراغت «بودن در کنار خانواده» بود.
سیگار و ریسک افسردگی
شخصیت و سبک های مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین ابعاد شخصیت و سبک های مقابله با استرس در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه نوع رابطه ابعاد شخصیت شامل نوروزگرایی، برون گرایی، تجربه پذیری، همسازی و وظیفه شناسی با سبک های مقابله مساله مدار، هیجان مدار مثبت و هیجان مدار منفی بود. 378 دانشجو (176 پسر و 202 دختر) از رشته های مختلف دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی های خواسته شد ""مقیاس شخصیت NEOPI-R"" و ""مقیاس سبک های مقابله تهران"" را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون t، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که نوروز گرایی، برون گرایی و وظیفه شناسی می توانند تغییرات مربوط به سبک های مقابله مساله مدار و هیجان مدار منفی را پیش بینی کنند؛ تجربه پذیری می تواند تعییرات مربوط به سبک های مقابله مساله دار و هیجان مدار منفی را پیش بینی کند، و همسازی فقط تغییرات مربوط به سبک مقابله هیجان مدار منفی را پیش بینی می کند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که خصیصه های شخصیتی بر راهبردهایی که فرد در مقابله با استرس های زندگی از آنها استفاده می کند تاثیر می گذارند. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
درگیری های همسران به سلامت قلب آسیب می زند
حوزههای تخصصی:
رابطه صفات شخصیتی و سلامت روان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه صفات شخصیتی و سلامتِ روان پرداخته است. روش تحقیق همبستگی بود. 142 دانشجوی دوره کارشناسی به شیوه تصادفی چند مرحله ای برای گروه نمونه انتخاب شدند. متغیرهای تحقیق با دو پرسشنامه پنج عاملی نئو و پرسشنامه سلامت عمومی اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، وظیفه شناسی، برون گرایی و نوروزگرایی سهم معناداری در پیش بینی سلامت روان دارند. افزایش وظیفه شناسی و برون گرایی، و کاهش نوروزگرایی با سلامت روانی بیشتر ارتباط معناداری دارند.
مقایسه تأثیر تحریکات حسی برسطح هوشیاری بیماران دچار اغما در دو زمان دیرهنگام و زودهنگام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بر توانبخشی زودهنگام و صحیح بیماران دارای اختلال هوشیاری تأکید فراوان دارند، اما تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از ارائه این مداخلات در زمان های متفاوت می باشد. لذا به منظور مقایسه میزان افزایش سطح هوشیاری متعاقب تحریکات حسی در دو زمان زودهنگام و دیرهنگام مطالعه حاضر انجام شد.
روش بررسی: در یک مطالعه تجربی و مداخله ای و به طریق سنجش های مکرر، 21 مرد دچار اغما که GCS آنها در 3 روز اول پس از ضربه، 8 یا پایین تر بود، به صورت تصادفی به 3 گروه مقایسه، مداخله زودهنگام و مداخله دیرهنگام تخصیص یافتند. تمامی بیماران تا روز 25 پس از ضربه پیگیری شده و سطح هوشیاری آنان با دو معیارGCS و CRS-R به صورت یکروز درمیان ارزیابی شد. مداخله تحریک حسی یک هفته ای با تحریک 5 حس شنوایی، بینایی، لامسه، حرکتی و بویایی در گروه زودهنگام از روز 7-5 پس از ضربه و در گروه دیرهنگام از روز 15 پس از ضربه ارائه شد. همچنین طی هفته انجام مداخله، روزانه قبل و بعد از دریافت مداخله سطح هوشیاری ارزیابی شد. داده های بدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی، همبستگی پیرسون و اندازه گیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل روند تغییرات سطح هوشیاری در طول 25 روز اول پس از ضربه حاکی از افزایش معنادار نمره دو معیار نامبرده در هر 3 گروه بود . مقایسه میزان تغییرات نمره GCS در 3 گروه توسط آزمون تعقیبی post hoc تفاوت معناداری بین 3 گروه نشان نداد (15/0 = P). اما میزان تغییرات نمره CRS-R در دو گروه زودهنگام و دیرهنگام تفاوت معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: بیداری بیماران اغمایی در طول 25 روز اول پس از ضربه در هر 3 گروه بهبود خودبخودی دارد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از آن است که ارائه تحریکات حسی زودهنگام می تواند این روند بهبود خودبخودی را تسریع کند.