فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
68 - 81
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه باورهای فرانگرانی و نشانه های یائسگی با حس انسجام درونی در زنان یائسه 50 تا 55 ساله انجام گرفت. برای انجام این پژوهش 160 زن یائسه 50 تا 55 ساله، به روش نمونه گیری دردسترس از بین زنانی که به متخصصین زنان و زایمان سطح شهر تهران مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های باورهای فرانگرانی ولز (ANTI)، نشانه های یائسگی (MRS) و مقیاس حس انسجام درونی آنتونوسکی استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت. همانطور که همبستگی منفی معناداری بین باورهای فرانگرانی با حس انسجام (05/0>P و 290/0-=r) و بین نشانگان یائسگی با حس انسجام (01/0>P و 349/0-=r) وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره حاکی از آن بود که باورهای فرانگرانی و نشانگان یائسگی، حس انسجام درونی را به طور معناداری در جهت منفی پیش بینی می کنند (05/0˂P). یا توجه به نتایج حاصله می توان گفت که زنانی که در سنین یائسگی قرار دارند، به دلیل شرایط سنی شان، با مشکلات جسمی و روانی عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند بنابراین این افراد نیازمند توجه از طرف اعضای خانواده و نظام های سلامت می باشند
کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم برای افراد با اختلال بی خوابی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم برای افراد با اختلال بی خوابی مزمن بود. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، شش بیمار شامل 4 زن و 2 مرد وارد مطالعه شدند . بیماران به طور تصادفی در سه گروه رفتار درمانی شناختی ( CBT )، رفتار درمانی شناختی به همراه تکنیک های فراشناختی ( CBT+ ) و درمان با داروی زولپیدم 10 میلی گرمی قرار گرفتند. تمام بیماران، شش مرتبه با استفاده از ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از درصد بهبودی، شاخص معنی داری بالینی، اندازه ی اثر و بهبودی تشخیصی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که طی مراحل پس از درمان و پیگیری، بیماران که CBT+ دریافت کرده بودند دارای بازدهی خواب و کیفیت خواب بالاتری نسبت به بقیه بیماران بودند. بین دو گروهی که درمان CBT+ و CBT دریافت کرده بودند، تفاوت معناداری مشاهده نشد اما هر دو گروه بر زولپیدم 10 میلی گرمی، برتری داشتند. همچنین، بیمارانی که درمان زولپیدم 10 میلی گرمی دریافت کرده بودند، نتوانستند دستاوردهای درمانی را طی مراحل پیگیری حفظ کند. افزودن تکنیک های فراشناختی به CBT توانست کارآمدی آن را افزایش دهد. یافته های پژوهش حاضر را می توان به عنوان اطلاعاتی مقدماتی درباره روش های افزایش کارآمدی رفتار درمانی شناختی برای اختلال بی خوابی مزمن در نظر گرفت.
Affectively Motivated: Affective Profiles, Motivation, Stress and Energy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
21 - 32
حوزههای تخصصی:
We used the affective profiles model to investigate individual differences in motivation, stress and energy. The aim was to replicate past findings, but we also focused on matched comparisons within individuals with affective profiles that are similar in one affective dimension and differ in the other in order to predict changes when individuals increase/decrease their experience of positive or negative affect. Methods: <span class="fontstyle2">A total of 567 participants answered the Positive Affect and Negative Affect Schedule, which was used for affective profiling; the Situational Motivation Scale, which measures intrinsic motivation, identified regulation, external regulation, and amotivation; and the Stress-Energy questionnaire. Results: <span class="fontstyle2">Comparisons between the four different profiles, replicating the past findings, showed that individuals with high affective and self-fulfilling profile scored highest in intrinsic motivation, identified regulation, and energy, while they scored lowest in external motivation, amotivation, and the self-fulfilling profile, also lowest in stress. Additionally, the matched comparisons showed, for example, that levels of intrinsic motivation increase when negative affect levels decrease, and positive affect is kept high when positive affect decreases and negative affect is kept low. Conclusions: One important feature of the affective profiles model is the possibility to compare individuals that are similar in one affect dimension but differ in the other (Garcia, 2011, 2017). This way of discussing individual differences helps to predict what changes could be expected when individuals increase or decrease their experience of positive or negative affect. Importantly, the direction of these changes cannot be addressed from cross-sectional data
اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
73 - 92
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بروز بیماری های مزمن همچون پارکینسون، علاوه بر سلامت جسمی، سلامت روان شناختی مبتلایان را نیز با آسیب جدی مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به بیماری پارکینسون شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 40 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون با روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (20 بیمار در گروه آزمایش و 20 بیمار در گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی (شرر و آدامز، 1982) و پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1996) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون تأثیر معنادار دارد (0001/0>p). این در حالی بود که این تأثیر در مرحله پیگیری نیز ثبت خود را حفظ کرده بود . نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر به دلیل برخورداری از روش های امیددرمانی و روان درمانی مثبت نگر، می تواند منجر به بهبود خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون شود.
بررسی علل پدیدایی اختلال اضطراب تعمیم یافته در کودکان پیش دبستانی از منظر متخصصان علوم رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل اختلال اضطراب تعمیم یافته در کودکان پیش دبستانی شهر تهران انجام شد. پژوهش حاضر به شیوه کیفی و با استفاده ازروش نظریه زمینه ای انجام شده است. 19 متخصص کودک (روان شناس/روان پزشک) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تعاملی تا رسیدن به اشباع اطلاعات گردآوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA نسخه استفاده شد. در کدگذاری باز 141 کد اولیه به دست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 21 دسته موضوعی قرار داده شدند. در مرحله سوم یا کدگذاری انتخابی، اختلال اضطراب تعمیم یافته به عنوان متغیر مرکزی یا اصلی شناخته شد. اطلاع از علل اختلال اضطراب تعمیم یافته، می تواند به خانواده ها، درمانگران و سیاست گذاران حوزه سلامت روان در جهت اصلاح شرایط به وجودآورنده این اختلال کمک کند.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و درمان تلفیقی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اچ آی وی دارای مشکلات عصب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
25 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و درمان ترکیبی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV دارای مشکلات عصب شناختی پرداخت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش بود. 46 بیمار مبتلا به اچ آی وی دارای مشکلات عصب شناختی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (23 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول درمان توان بخشی شناختی آرام و گروه آزمایش دوم علاوه بر درمان توانبخشی شناختی آرام، درمان تنظیم هیجان بر پایه رفتاردرمانی دیالکتیک را نیز دریافت نمود. شرکت کنندگان، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران HIV را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری کامل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد یافته ها: در مرحله پس آزمون گروه آزمایشی دوم، بهبود قابل توجهی در کیفیت زندگی داشت. در مرحله پیگیری نیز گروه آزمایش دوم نسبت به گروه آزمایش اول بهبودی بیشتری را نشان داد. با این حال، در مرحله پیگیری، هر دو گروه کاهش اندکی در مقایسه با مرحله پس آزمون داشتند نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان ترکیبی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV دارای مشکلات عصب شناختی از درمان توانبخشی شناختی به تنهایی، مؤثرتر است.
Investigation of the Relationship Between Health Literacy and Demographic Variables of Yazd City Citizens(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract Objective: Health literacy is the capacity to get, process and realize basic information and services necessary to make proper decisions in the field of health. This study was conducted aimed at determining the relationship between health literacy and demographic variables of Yazd city citizens. Method: This study was a descriptive (cross-sectional) one the population included 385 people living in Yazd city. Data were collected using a researcher-made questionnaire whose validity and reliability were confirmed. After completing the questionnaires, the data analysis was performed using SPSS statistical software, Pearson correlation coefficient and Chi-square test. Results: the results indicate that there is a significant relationship between health literacy and age, gender and marital status. The highest correlation coefficient was observed in the relationship between health literacy and age. Conclusion: Due to the effective demographic variables, it seems that demographic characteristics-based interventions should be designed and implemented in order to improve the health literacy of citizens.
بررسی کیفی فرایند بهبودی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبودی فرایندی است که فرد از طریق آن سلامت و بهداشت خود را ارتقاء می دهد، به صورت مستقل و معنی دار زندگی می کند و در جامعه ای خارج از سیستم بهداشت روان مشارکت می کند. تمرکز بر درمان های زیستی و دارودرمانی موجب غفلت از توجه به عوامل غیر زیستی مؤثر بر بهبودی و برنامه ریزی جهت اصلاح آن شده است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد مدلی جامع و یکپارچه برای تسهیل کننده های بهبودی در اختلال دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. شرکت کنندگان ۳۱ نفر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بهبودیافته بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با روش مثلث سازی (مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و مصاحبه با عضو آگاه خانواده) صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظام مند استروس و کربین استفاده شد. مدل استخراج شده شامل شرایط علی، میانجی، راهبردها و پیامدهای بهبودی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. مقوله های استخراج شده شامل علل فردی (کم حساسیتی نسبت به انگ اختلال، نگرش مثبت، سبک زندگی فعال، معنویت گرایی متعادل، ادراک صمیمیت، منبع کنترل درونی)، خانوادگی (جو خانوادگی مثبت و آگاهی و مشارکت خانواده) و اجتماعی (حمایت اجتماعی، تصویر مثبت از اجتماع، ادراک عدالت، اندک بودن انگ اجتماعی، اشتغال و شبکه های اجتماعی) بود. این یافته می تواند گامی در جهت چند بعدی شدن درمان اختلال دوقطبی و تمرکز بر جنبه های غیر زیستی آن باشد .
مطالعه کیفی: کاوشی در تجربه زیسته کودکان مبتلا به سرطان درباره بیماری و پیامدهایش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
125-138
حوزههای تخصصی:
سرطان در کودکان ، عامل استرس زای غیر قابل پیش بینی محسوب می شود که بر زندگی کودک تاثیرات روانشناختی بسیاری برجای می گذارد. درک دیدگاه کودکان از شرایطی که در آن قرار گرفته اند به ارائه بهتر خدمات و رفع موانعی که از سوی کودک در پذیرش درمان اثرگذار است، نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و درک دیدگاه کودکان مبتلا به سرطان در مورد بیماری آنها بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت و در آن تعداد 20 کودک 4-12 ساله بستری و مبتلا به انواع مختلف سرطان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. دیدگاه کودکان در خصوص بیماری سرطان و پیامدهای آن، با استفاده از تحلیل محتوای نقاشی ها و مصاحبه های نیمه ساختار یافته ضبط شده، مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر و همزمان با جمع آوری اطلاعات و به شیوه ی مقایسه ای، با استفاده از نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. حدود 1020 کد از پیاده سازی مصاحبه های ضبط شده و نقاشی های ترسیم شده ی کودکان به صورت کدگذاری باز مشخص شد. داده های کدگذاری شده در نهایت در 5 مقوله کلی خلاصه شدند که عبارت بودند از: 1. اشتغال ذهنی نسبت به محل درمان، 2. اشتغال ذهنی با مشکلات جسمانی ناشی از بیماری و درد، 3. رشد پس آسیبی مثبت، 4. پیامدهای منفی ناشی از بیماری، 5. پیامدهای خانوادگی ناشی از ابتلا به بیماری، 6. نگاه کودک به روند بیماری.
کاربرد روش شناسی های گفتمانی در پژوهش های روانشناسی سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات روانشناختی در ایران رشدی یک سویه داشته است و فضای پژوهشگری در آن ازجهت هستی شناختی در واقع گرایی خام و از جهت معرفت شناسی در اثبات گرایی کورکورانه باقی مانده است و به معرفت شناسی های متاخرتر مانند برساخت گرایی اجتماعی و روش های گفتمانی کمتر پرداخته شده است. اهداف کلی این پژوهش عبارت است از: (1) توصیف مسائل روش شناختی در رویکردهای گفتمانی؛ و (2) شیوه اجرای روش های گفتمانی در روانشناسی سلامت. مفهوم گفتمان برخاسته از انتقاد به ایده آل عینیت یا در بعدی کلی تر انتقاد از تکیه کردن بر تجربه گرایی صرف در تعریف و تمیز علم از غیر علم است. اتکا بر عینی نگری و تجربی نگری از جهات مختلف با ویژگی های ذهن مانند میل به هماهنگی شناختی و قصدمندی ناهمخوان است. رویکردهای گفتمانی در روانشناسی سلامت بهتر می توانند پدیده هایی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی، تعریف بیماری و سلامتی و رابطه مسولیت پذیری در مراقبت های سلامتی را تبیین کنند. رویکردهای گفتمانی هم می توانند نشان دهند چگونه گفتمان های اجتماعی و مرتبط با قدرت علمی و اجتماعی، سلامتی و مسولیت در سلامتی را تعریف کنند و همین طور از طریق تحلیل مکالمات، شناسایی کنش های گفتاری، شناسایی خزانه های واژگان تفسیری و شناسایی راهبردهای گفتمانی دلایل مشکلاتی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی و اختلاف فهم بیمار و متخصصین سلامت را بکاوند. رویکردهای گفتمانی، حقیقت سلامت را از منظر زبانی بررسی می کنند و می توانند جهت گیری های افراد درباره پذیرش مداخلات یا مقاومت در برابر رعایت برنامه مداخله و درمان را تبیین کنند. بنابراین رویکرهای گفتمانی در روانشناسی سلامت می توانند به روانشناسان سلامت کمک کنند تا روش های بهتری را برای مراقبت از سلامتی پیدا کنند و بینش های جدیدی را درباره اینکه مراجعان چطور مفاهیم سلامت و بیماری را با زبان بر می سازند، به دست دهند.
مقایسه ی استرس ادراک شده ، راهبردهای تنظیم هیجان وانعطاف پذیری شناختی در بیماران دستگاه گوارش وافراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
82 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری های گوارشی یکی از مهم ترین و شایع ترین بیماری های مزمن غیرواگیر است که بار اقتصادی و فشارروانی زیادی را بر جامعه و سیستم بهداشتی و درمانی تحمیل می کند، در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه استرس ادراک شده، راهبردهای تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران دستگاه گوارش و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران گوارشی مراجعه کننده به مطب های درمانی گوارش شهرستان بندر انزلی دربازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1397 و همراهان آنها بود که از میان آنها 184 نفر( 92 نفراز بیماران و92 نفر از همراهان آنها ) به شیوه در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه های اطلاعات شخصی، استرس ادراک شده ی کوهن و همکاران (1983)، تنطیم هیجان گروس وجان (2003 ) و انعطاف پذیری شناختی دنیس ووندروال (2010) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین دوگروه در مؤلفه های استرس ادراک شده، انعطاف پذیری شناختی و ادارک کنترل پذیری (زیر مقیاس انعطاف پذیری شناختی) تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج دست آمده از این مطالعه، توجه به ابعاد روانشناختی مرتبط با بیماری های دستگاه گوارش و به طور ویژه استرس وانعطاف پذیری شناختی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
اثر بخشی مداخله مبتنی بر مدل خود مراقبتی اطلاعاتی-انگیزشی-مهارت های رفتاری بر کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیابت بیماری مزمنی است که پایبندی به آن نیازمند پذیرش و مراقبت است، بنابراین برافزایش دانش دیابت و همچنین افزایش انگیزه ی بیماران برای مراقبت از خود توصیه می شود. این پژوهش نیز در همین راستا با هدف بررسی اثر مدل خود مراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی - مهارت های رفتاری بر کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به دیابت صورت گرفته است. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و شبه آزمایشی با طرح «پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل» و جامعه ی آماری متشکل از کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز دیابت شهر یزد می باشد. نمونه ی آماری شامل تعدادی از کودکان و نوجوانان 17-10 ساله که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی کیفیت زندگی می باشد. داده ها در این پژوهش به روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند و بین میانگین نمرات کیفیت زندگی بر حسب عضویت گروهی تفاوت معناداری وجود داشت. و مداخله موجب بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان با میزان تاثیر 6/23 درصد شده است. با توجه به اینکه اطلاعات، انگیزه ی بیمار و همچنین مهارت های رفتاری وی بر بهبود زندگی او مؤثر هستند، می توان از طریق کاربرد مدل خود مراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارت های رفتاری به آنها کمک کرد تا به کیفیت مورد نظر خود برای زندگی دست یابند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ترس از پیشرفت بیماری و پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
117 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آرتریت روماتویید یک بیماری خودایمنی التهابی مزمن پیش رونده است که میزان شیوع آن در جهان 5/0 تا 4/2 درصد برآورد شده است. در این مطالعه تاثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ترس از پیشرفت بیماری و پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید مورد بررسی قرار گرفت. روش: این مطالعه نیمه تجربی و از نوع کارآزمایی بالینی، با 30 نفر بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند، انجام شد. مداخله به صورت گروهی و هفتگی به مدت یک و نیم ساعت در گروه آزمایش اعمال شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه پریشانی روان شناختی (DASS) و ترس از پیشرفت بیماری جمع آوری شدند. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS-21 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی صورت گرفت. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد در دو گروه میانگین افسردگی و استرس از پیشرفت بیماری دارای تفاوت معنادار (05/0P>) و اضطراب بدون تفاوت بود (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد تفاوت میانگین بین نمره های استرس، افسردگی و ترس از پیشرفت بیماری در مراحل پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش معنادار است (01/0>P). نتیجه گیری: یافته ها بیانگر تاثیر آموزش تعهد و پذیرش بر پریشانی روان شناختی و ترس از پیشرفت بیماری در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید بود؛ بنابراین می توان از این درمان به عنوان یک درمان مکمل در کنار دارودرمانی برای بهبود زندگی این بیماران استفاده کرد.
The comparison of the motivation and personality risk profile in different substance use(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
89 - 100
حوزههای تخصصی:
Objective: This study investigates the different motives and substance use risk profile in opium and methamphetamine use. Method: The statistical sample includes Seventy-eight individuals with substance use history referred to drop-in center (DIC) that completed research instruments including demographic information (researcher-made questionnaire), substance use motives (Hecimovic, Barrett, Darredeau, and Stewart, 2014), and substance use risk profile scale (Woicik et al., 2009). Multivariate analysis of variance utilized for data analysis based on SPSS-24. Results: The results of the MANOVA indicated that availability, relaxation, enjoying, and sexual motives are significantly higher in individuals using methamphetamine. Also, the results of the substance use risk profile represent that there are significant differences in anxiety sensitivity, sensation-seeking, and impulsivity in opium and methamphetamine use. Conclusions: Findings indicate the important role of motives and substance use risk profile in the tendency to the different types of substances. These various motives and personality risk factors should be considered in educational settings and psychological treatment for different types of substance use, especially opiate or stimulating substances.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک کوتاه مدت گروهی بر کیفیت زندگی دختران نوجوان با علایم اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت کوتاه مدت بر کیفیت زندگی نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی بود. در یک طرح نیمه آزمایشی پس از غربالگری ، از میان افراد حائز شرایط و54 نفرحاضر به شرکت در پژوهش شدند که بر اساس سطح نمره به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند، گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیکی را به شیوه گروهی فشرده( طی 12 جلسه دو ساعته ، هفته ای 3 بار) دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نداشتند. شرکت کنندگان مقیاس کیفیت زندگی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تفاوت های معناداری را میان دو گروه در پس آزمون برای میانگین مولفه های: 1- عملکرد جسمی(0.003) 2- محدودیت نقش/هیجانی(0.042)3- انرژ ی/ خستگی(0.001)4- بهزیستی هیجانی(0.001)5- عملکرد اجتماعی(0.003) 6- درد(0.001) 7- سلامت عمومی(0.001) و نیز نمره کل کیفیت زندگی(0.003) نشان داد. در پیگیری 4 ماهه نیز این نتایج در مولفه های عملکرد جسمی(0.013)، عملکرد اجتماعی(0.030)، شاخص کل کیفیت(0.049) زندگی پایدار بودند.
اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر دشواری های تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی در سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
134 - 152
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر دشواری های تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی در سندرم پیش از قاعدگی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز سلامت دولت آباد در نیمه دوم سال 1396 بود. نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفت. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه تحت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB-SF) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS) استفاده شد و داده های حاصل از اجرای پژوهش از طریق تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش دشواری های تنظیم هیجان و مؤلفه های آن تأثیر معناداری داشت. همچنین آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش بهزیستی روان شناختی و مؤلفه های آن تأثیر معناداری داشت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، جهت افزایش بهزیستی روان شناختی و کاهش دشواری تنظیم هیجان زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی بکار رود.
نقش میانجی ارزش های شخصی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ارزش های شخصی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت در جمعیت دانشجویی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود که 358 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های تهران، خوارزمی و شهیدبهشتی با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استفاده نادرست از اینترنت، پرسشنامه زندگی ارزشمند و عامل روان رنجورخویی مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش بسیار مطلوبی دارد و ارزش های شخصی نقش میانجی کاملی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت ایفا می کند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که روان رنجورخویی به ترتیب از طریق ارزش های روابط خانوادگی، روابط عاطفی، معنویت-مذهب، سلامت جسمی، روابط اجتماعی و یادگیری بیشترین اثر غیرمستقیم را بر استفاده آسیب زا از اینترنت دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که ارزش های شخصی در ارتباط بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی و استفاده آسیب زا از اینترنت، نقش میانجی کامل ایفا می کنند و در حضور ارزش های شخصی رابطه مستقیم روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت معنادار نبود .
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه هویت جنسیتی/ ملال جنسیتی برای نوجوانان و بزرگسالان در نوجوان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی پرسشنامه نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی در دختران نوجوان اصفهان بود. طرح این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 400 دانش آموز دختر 16 تا 18 ساله مدارس مقطع متوسطه دوم اصفهان، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان، پرسشنامه هویت جنسی و مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آلفای کرانباخ، پایایی بازآزمون، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و روایی همزمان استفاده شد. پایایی بازآزمون و همسانی درونی به ترتیب 0/92 و 0/93 به دست آمد. ساختار عاملی مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی با استفاده از هردو شیوه تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس حاکی از وجود چهار عامل در این مقیاس بود که این عوامل در مجموع 63/44 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد الگوی چهار عاملی این مقیاس دارای برازندگی مناسبی است. ضرایب همبستگی نشان داد که روایی همزمان مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی، با دیگر ابزارهای مذکور در حد مطلوبی بود. نتایج این مطالعه نشان داد مقیاس 27 سوالی نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
Predicting Self-Efficacy of Women with Breast Cancer based on Quality of Life, Religious Orientation, Resilience, Death Anxiety, Psychological Hardiness and Perceived Social Support(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study was to predict self-efficacy of women with breast cancer based on quality of life, religious orientation, resilience, death anxiety, psychological hardiness and perceived social support. The research method was descriptive and regression type. The statistical population in this study included all patients with breast cancer referring to Cancer Institute of Imam Khomeini and Milad hospitals in Tehran in 2018. Purposeful sampling method was used to select the sample. In this way, 300 patients with breast cancer patients were selected based on the criteria for entering and leaving the research. The research tool was a general self-efficacy questionnaire of Sherer et al. (1982), multi-dimensional perceived social support questionnaire (Zimt et al., 1989), Allport Religious Orientation (1967), Kobasa Psychological Hardiness Questionnaire (1979), Templar's Death Anxiety Scale (1970) ), The Conor-Davidson Resilience Questionnaire (2003) and the World Health Organization Quality of Life Scale (1996). Regression analysis was used to analyze the data. The results of data analysis showed that factors of quality of life, religious orientation, resilience, death anxiety, psychological hardiness and perceived social support have 21% ability to predict self-efficacy. The factors of quality of life, resilience, psychological hardiness and social support with self-efficacy are positive at 5% confidence level, and the positivity of these coefficients actually indicates that increasing these factors increases self-efficacy (p <0.05). Death anxiety also has a significant negative correlation with self-efficacy (p <0.05).