فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۶۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های ابعاد شخصیت برون گرایی در برابر درون گرایی، صفات روان رنجور خویی در برابر ثبات هیجانی با تبعیت از درمان در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.
روش: در یک طرح پژوهشی مقطعی تعداد 100 بیمار دیابتی نوع 2 با استفاده از روش در دسترس انتخاب شدند. این بیماران پرسشنامه های تجدید نظر شده شخصیت آیزنگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه تبعیت از درمان را تکمیل کردند. در این مطالعه از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد.
یافته ها: به جزء متغیر درون گرایی و برون گرایی بقیه متغیرها با تبعیت از درمان ارتباط معناداری داشتند. بدین صورت که بین صفات شخصیتی روان رنجوری با تبعیت از درمان رابطه معناداری وجود دارد و بر اساس تحلیل رگرسیونی خطی با افزایش روان رنجوری، تبعیت از درمان کاهش می یافت. بین صفات شخصیتی ثبات هیجانی با تبعیت از درمان رابطه معناداری وجود داشت که بر اساس تحلیل رگرسیونی خطی با افزایش باثبات بودن، تبعیت از درمان افزایش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر تأثیر صفات شخصیتی ثبات هیجانی و روان رنجوری بر پیروی و تبعیت از درمان در بیماران دیابتی تأکید می کند.
کلید واژه: دیابت، صفات شخصیتی، سبک های مقابله، تبعیت از درمان
اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به عنوان یک پدیده شوم اجتماعی اثرات مخرب فراوانی از جمله استرس بر فرد معتاد و خانواده و به ویژه همسر وی دارد. آنچه که سلامت رفتار را با خطر روبرو می سازد، شیوه ارزیابی فرد از استرس و روش های مقابله با آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است.مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی(پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل و آزمون پیگیری می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بر روی 30 زن دارای همسر معتاد در شیراز اجرا شد و این تعداد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، چک لیست شیوه های مقابله با استرس (کارور، شیر و وینتراپ، 1989) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ویرایش 17 نرم افزار SPSS، از تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد.نتایج حاصل نشان داد آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در سطح معناداری 001/0 P<مؤثر است، این نتایج در دوره پیگیری نیز پایدار بودند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان از آموزش امید درمانی به عنوان یکی از روش های کمک به زنان دارای همسر معتاد برای به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس هایشان استفاده کرد
نکاتی پیرامون بهداشت روانی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مراحل فرآیند ارزیابی
"رایحه درمانی و نقش آن در بهداشت روان "
حوزه های تخصصی:
روان شناسی بهداشت
حوزه های تخصصی:
بررسی رفتار ناسالم و مدیریت استرس
حوزه های تخصصی:
تفاوت های جنسیتی در سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی سبک های عشق ورزی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل دوران دانشجویی، روابط عاشقانه با جنس مخالف است. پژوهش ها نشان داده است این روابط بر زمینه های اصلی عملکرد جوانان، همچون: روابط صمیمانه، تحول هویت، رابطه با همسالان و تحول جنسی تأثیر می گذارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تفاوت های جنسیتی در سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی سبک های عشق ورزی دانشجویان دانشگاه های اردبیل انجام شد. بدین منظور، 200 نفر از دانشجویان دانشگاه های اردبیل به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک دلبستگی (کالینز و رید، 1990)، پرسشنامه شخصیتی هگزاکو (آشتون و لی،2004) و مقیاس سبک های عشق (هندریک و هندریک، 1989) پاسخ دادند. بررسی تفاوت های جنسیتی در سبک های عشق ورزی نشان داد که در رابطه عاشقانه با جنس مخالف، دختران بیش تر از عشق احساساتی و پسران بیشتر از سبک عشق بازیگرانه و منطقی استفاده می کنند (05/0P< و 01/0P<). تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد در پسران، وظیفه شناسی و در دختران سبک دلبستگی صمیمانه توانستند سبک عشق احساساتی را پیش بینی نمایند. همچنین، در پسران خصیصه تواضع - فروتنی سبک عشق بازیگرانه؛ و دلبستگی اضطرابی و خوشایندی سبک عشق منطقی را پیش بینی کردند. در دختران نیز تهییج پذیری و دلبستگی اضطرابی توانستند سبک عشق منطقی را پیش بینی نمایند (05/0P< و 01/0P<). یافته های این مطالعه در راستای درک عوامل مؤثر بر سبک های عشق ورزی قابل بحث است.
اثربخشی یک مدل مداخله دلبستگی محور بر شاخص های سلامت و دلبستگی کودکان مبتلا به بیماری مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یک مدل مداخله دلبستگی محور ویژه موقعیت های پزشکی با عنوان مثلث مادر- کودک- بیماری (MCDT) بر شاخص های سلامت و دلبستگی کودکان مبتلا به بیماری مزمن انجام گرفت. به این منظور 22 زوج مادر- کودک واجد شرایط، پس از اعلام موافقت وارد طرح شدند. کلیه کودکان با تشخیص یک بیماری مزمن در مرکز طبی اطفال تهران تحت درمان پزشکی بودند. پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) و مقیاس های افسردگی بک- ویژه مراقبت های اولیه (BDI-PC) و ادراک بیماری (IPI) توسط کودکان و پرسشنامه سلامت کودک- فرم والدین (CHQ-PF-28) و شاخص استرس والدینی (PSI) توسط مادران تکمیل شد. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله دلبستگی محور و گروه گواه نیز همزمان 10 جلسه گفتگوی ساده به عنوان مداخله ساختگی دریافت کردند. یافته های پژوهش نشان داد که کودکان گروه آزمایش پس از دریافت مداخله دلبستگی محور مذکور، بهبود معنادار در نمرات دلبستگی و زیرمقیاس های سلامت شامل افسردگی، سلامت جسمانی، سلامت روانی- اجتماعی و نمره کل سلامت عمومی در مقایسه با گروه گواه داشتند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که کاربرد مداخلات روان درمان گرانه، به ویژه مداخلات دلبستگی محور، در کنار درمان های پزشکی می تواند به افزایش میزان بهبودی و سلامت کودکان مبتلا به شرایط خاص پزشکی کمک کند.
بررسی اهمیت آموزش به بیمار از دیدگاه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت و تنیدگی : پیامدهای زیست شناختی و روانشناختی رویدادهای تنیدگی زای زندگی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر رویدادهای تنیدگیزای زندگی بر سلامت جسمانی و روانی بررسی شده است. از آنجا که چنین رویدادهایی منجر به حالات هیجانی منفی میشوند و سلامت شخص را در معرض تهدید قرار میدهند، هدف اصلی این پژوهش، شناخت میزان تأثیر عوامل تنیدگیزا بر سلامت جسمانی و روانی بود. بدین منظور نمونهای مشتمل بر 392 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در مقطع کارشناسی به گونه تصادفی انتخاب و براساس ”پرسشنامه رویدادهای زندگی“ (LEQ) و ”پرسشنامه سلامت عمومی“ (GHQ) ارزشیابی شدند. نتایج حاصل، معناداری َرابطة بین تنیدگی با سلامت جسمانی و روانی را مورد تأیید قرار دادند و این نکته را نیز آشکار کردند که تفاوت بین میزان تنیدگی در دو گروه دانشجویان مذکر و مؤنث معنادار نیست. افزون بر آن، نشان داده شد که اثر تنیدگی بر سلامت جسمانی دانشجویان مذکر و مؤنث معنادار است اما اثر تنیدگی بر سلامت روانی آنان معنادار نیست. در نهایت، یافتههای پژوهش حاضر با برجسته کردن این امر که رویدادهای تنیدگیزای زندگی، پیامدهای روانی و جسمانی زیانآوری برای افراد دارند و میتوانند احتمال پدیدآیی و گسترش بیماریهای جسمانی و روانی را در آنان افزایش دهند، بر ضرورت استفاده از برنامههای پیشگیری در تعدیل نسبی اثرات تنیدگی ناشی از رویدادهای زندگی صحه گذاشته است.
خودآگاهان سالم ترند، سلامت روان به روش گشتالت
حوزه های تخصصی:
رابطه ی انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل بود.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی–تحلیلی مقطعی، 350 نفر (زن و مرد) متاهل ساکن شهر تهران در سال 1392 به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های خودگزارشی کودک آزاری، شفقت بر خود و سلامت عمومی را تکمیل نمودند. پرسش نامه های 13 شرکت کننده به دلیل نقص، حذف و پرسش نامه های 337 نفر مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل داده های از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و چندگانه استفاده شد.
یافته ها: بین بدرفتاری و شفقت بر خود رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 521/0- =r). بین بدرفتاری و سلامت عمومی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 306/0=r). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خرده مقیاس های آزار جسمی، آزار عاطفی و خرده مقیاس غفلت، پیش بین های معنی داری برای شفقت بر خود هستند. خرده مقیاس غفلت بیشترین سهم را در تبیین شفقت بر خود دارد. هم چنین تنها خرده مقیاس آزار عاطفی قادر به پیش بینی سلامت عمومی می باشد (001/0>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد هر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان شفقت بر خود کمتری در بزرگسالی برخوردار است، هم چنینهر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان علایم روانی بیشتری در بزرگسالی برخوردار است.
بررسی رابطه ابعاد سلامت روان و احساس گناه با تعهد زناشویی افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تعهد زناشویی مفهومی مهم در پایداری و سلامت نظام خانواده است. تعهد زناشویی با متغیّرهای گوناگون درون یا برون فردی مرتبط است که از آن جمله می توان از سلامت روانی و چگونگی احساس گناه افراد نام برد. هدف این پژوهش، تعیین ارتباط ابعاد سلامت روان و احساس گناه با تعهد زناشویی در افراد متأهل می باشد. روش: در این مطالع ههمبستگی، از بین کارمندان و آموزشیاران متأهل نهضت سوادآموزی شهرستان سنندج در سال 1390، 98 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های تعهد زناشویی(DCI)، سلامت عمومی GHQ-28)) و احساس گناه احمدپور(1386) گردآوری گردید. داده های پژوهش با روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان وگام به گام و آزمون t مستقل در نرم افزار spss 16 نحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیّرهای احساس گناه و اضطراب می توانند پیش بینی کننده میزان تعهد زناشویی در افراد متأهل باشند. هم چنین میزان تعهد زناشویی زنان و مردان تفاوت معنی داری نشان نداد. نتایج: هر چه فرد از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشد انتظار می رود تعهد زناشویی و وفای به عهد نیز در او بیشتر باشد. با توجه به آنکه تعهد زناشویی تابع جنسیت نیست، پیشنهاد می شود برنامه های کلی برای بهبود سلامت روانی همه جامعه در رده های سنی گوناگون تدارک دیده شود.