فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
"رایحه درمانی و نقش آن در بهداشت روان "
حوزههای تخصصی:
رابطه هم وابستگی با دشواری های تنظیم هیجان در زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین رابطه ی هم وابستگی با دشواری های تنظیم هیجان در زنان شهر اصفهان انجام شد. روش: روش تحقیق به کار گرفته شده، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی زنان شهر اصفهان و نمونه مورد مطالعه 450 نفر از جامعه مورد نظر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سنجش هم وابستگی و مقیاس دشواری های تنظیم هیجان بود. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان، تحلیل گردید. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه بین هم وابستگی با دشواری های تنظیم هیجان معنادار است. همچنین بین مؤلفه های دشواری تنظیم هیجان و هم وابستگی ارتباط چندگانه معناداری وجود دارد و مؤلفه های دشواری های تنظیم هیجان از طریق مؤلفه های هم وابستگی قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، می توان بیان کرد که هم وابستگی متغیر مهمی در پیش بینی دشواری های تنظیم هیجان است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نشانگان کارکردی گوارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانگان کارکردی گوارش ، اختلال گوارشی شایعی است که بر همه ابعاد زندگی فرد اثر گذار است. عوامل روانی در بروز و شدت این بیماری نقش دارند. این پژوهش در پی بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کیفیت زندگی این بیماران می باشد.
روش: دریک پژوهش نیمه آزمایشی، از بین کلیه زنان مبتلا به اختلال کارکردی گوارش در شهر اصفهان که به کلینیک مرکز سلامت این شهر مراجعه کرده بودند، تعداد30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کلیه آزمودنی ها پرسشنامه ی کیفیت زندگی 36 سوالی را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. گروه گروه آزمایش در هشت جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. درمان ( Acceptance and Commitment Therapy)ACT در 8 جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و به روش کوواریانس تحلیل گردید.
یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کل کیفیت زندگی (87/12F=) تاثیر معنادار داشته است. همچنین این درمان بر ابعاد کیفیت زندگی شامل عملکرد جسمانی (38/30F=)، محدودیت ایفای نقش به دلایل جسمانی (61/29F=) ، محدودیت ایفای نقش به دلایل عاطفی(44/17F=)، نشاط(02/15F=)، سلامت روانی(3/9F=)، عملکرد اجتماعی(15/12F=)، درد بدنی (83/34F=)و سلامت عمومی(9/18F=) تاثیر معناداری داشته است (05/0 P‹).
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند موجب بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال کارکردی گوارش شود و در طرح ریزی درمان جهت این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی رفتار ناسالم و مدیریت استرس
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اغلب مداخله ها و روش های زوج درمانی در صدد افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار می باشند. بهزیستی روانشناختی یک حالت از حضور نشانه های سلامت روانی، جسمی و اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر بهزیستی روانشناختی زوجین ناسازگار می باشد. روش: این پژوهش بصورت نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی زوجین مراجعه کننده به بهزیستی شهرستان شیراز در سال1390 تشکیل می دهند.نمونه این پژوهش شامل 40 زوج مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر شیراز بود که به صورت داوطلبانه از میان زوجین انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه، گروه آزمایش(20 زوج) و گروه گواه(20 زوج) گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 8 جلسه مداخله را دریافت کردند و آزمودنی های گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و مولفه های مهارت محیطی، رشد شخصی، هدف در زندگی، روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود در گروه آزمایش شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی شاخصهای بهزیستی روانشناختی افراد را ارتقا می دهد.
ارائه مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقاء بهزیستی روان شناختی افراد جامعه، از اهداف مهم هر کشور است. پژوهش حاضر باهدف تدوین مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز انجام شد. جامعه ی پژوهش حاضر دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بودند، به این منظور 280 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های تصویر بدنی، بهزیستی روان شناختی، خود دلسوزی، عزت نفس استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخورداراست. بر اساس نتایج مدل ساختاری، خود دلسوزی پیش بینی کننده ی تصویر بدنی و عزت نفس، تصویر بدنی پیش بینی کننده ی بهزیستی روان شناختی و همچنین عزت نفس پیش بینی کننده ی تصویر بدنی است. تأثیرات غیرمستقیم شامل تأثیر خود دلسوزی بر عزت نفس، تصویر بدنی و خود دلسوزی بر تصویر بدنی و بهزیستی روان شناختی می باشد. لذا پژوهش حاضر اهمیت عزت نفس، تصویر بدنی و خود- دلسوزی را در بهزیستی روان شناختی نشان می دهد.
تغذیه سالم کودکان و مسئولیت بزرگترها
حوزههای تخصصی:
نکاتی پیرامون بهداشت روانی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
روان شناسی نگرانی
بررسی مقایسه ای ارزشیابی کیفی- توصیفی با نظام حقوق کودک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسه از نهادهای ارزشمند جوامع به شمار می آید که با زمینه سازی برای رشد نوباوگان، نوجوانان و جوانان مقدمات تعالی و پیشرفت جامعه را فراهم می سازد. به همین سبب جایگاه مدرسه و به طور کلی نظام تربیت رسمی و عمومی و سازوکارهای حاکم بر آن باید بر اساس و پایه ای معتبر استوار شود. یکی از اصول بنیادی برای ارزیابی سازوکارهای تربیتی در نظام تربیت رسمی و عمومی، حقوق کودکان است. به سخن دیگر محتوا و مفاد حقوق کودکان یکی از ملاکهای ارزیابی سازو کارهای نظام و در نتیجه مدرسه است. یکی از فرایندهای مهم و برجسته مدارس، ارزشیابی تحصیلی است که به سبب اهمیت آن لازم است مورد مداقه و توجه قرار گیرد و از تطابق آن با اصول معتبر علمی و نظام ارزشی اطمینان حاصل شود. ارزشیابی کیفی -توصیفی از طرحهای نوآورانه در زمینه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است که در شش سال گذشته در دوره دبستانی به صورت آزمایشی اجرا شده و از سال تحصیلی 88/87 به شکل رسمی و به صورت پلکانی در حال گسترش است.در این مقاله تلاش شده است به روش مقایسه ای چگونگی انطباق الگوی ارزشیابی کیفی -توصیفی با حقوق کودکان بررسی شود. محورهای این مقایسه ابعاد چهارگانه حمایت، پیشگیری، تأمین نیازها و مشارکت است که در اسناد قانونی مرتبط با حقوق کودکان مطرح هستند. نتیجه این بررسی مقایسه ای نشان می دهد که بر اساس تحلیل های موجود درباره ویژگیهای ارزشیابی کیفی - توصیفی و نتایج پژوهشهای انجام گرفته در ایران ارزشیابی کیفی -توصیفی از منظر ابعاد چهارگانه یادشده با حقوق کودکان سازگاری بسیار دارد. یعنی در راستای تحقق بخشیدن به این حقوق گام بر می دارد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیماری سرطان مشکلات فراوانی در ابعاد جسمانی، روان شناختی و اجتماعی از جمله تحمل درد و کاهش کیفیت زندگی ایجاد می کند. هدف: این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر میزان درد، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان ساکن در شهرستان دزفول انجام شد. روش: این تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری است. برای این منظور طی دعوت نامه ای غیر رسمی از 34 بیمار که دارای شرایط مطالعه بودند ثبت نام به عمل آمد. این بیماران به صورت تصادفی به دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه 8 هفته ای 5/1 ساعته مهارتهای مقابله با استرس (لازاروس و فولکمن، 1984) قرار گرفت و گروه کنترل تا پایان برنامه برنامه درمانی عادی خود را دریافت نمودند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه، پرسشنامه مختصر شدت درد و پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج توصیفی نشاندهنده وضعیت بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کیفیت زندگی و ابعاد آن و درد و ابعاد آن، نسبت به گروه کنترل بود. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نیز با کنترل اثر پیش-آزمون، نشان داد که آموزش مهارتهای مقابله با استرس باعث بهبود در کیفیت زندگی و ابعاد عملکردی و علائم آن در بیماران مبتلا به سرطان سینه شده است. همچنین این برنامه در کاهش شدت درد و کاهش تداخل درد در عملکرد روزمره این بیماران شده است.
پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت بر اساس کانون کنترل سلامت و سبکهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت , یکی از معیار های تعیین کننده سلامت می باشد و عوامل مختلفی در اتخاذ این سبک زندگی نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش کانون کنترل سلامت و سبکهای دلبستگی در پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنه سلامت پود. روش پژوهش توصیفی – همبستگی، و نمونه شامل 215 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان بهشهر بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت(HPLP)، پرسشنامه کانون کنترل سلامت(MHLC )، و پرسشنامه سبکها ی دلبستگی بزرگسالان(AAS )، گرد آوری و از طریق روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با کانون کنترل سلامت درونی ( 38/. r=) و سبک دلبستگی ایمن(r=./26 ) همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و بین کانون کنترل سلامت بیرونی- شانس(r =-./18 ) با رفتارهای ارتقادهنده سلامت، رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر کانون کنترل سلامت درونی، بیشترین سهم را در پیش بینی رفتارهای ارتقادهنده سلامت دارد(35/0 =β) . نتیجه گیری: با توجه به نقش کانون کنترل سلامت و سبکهای دلبستگی، در اتخاذ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت، ایجاد باورهای مثبت در زمینه سلامت و نیز آگاه سازی افراد ازآثار نسبی کیفیت دلبستگی، اهمیت می یابد.
روان شناسی بهداشت
حوزههای تخصصی:
چرا باید با بینی نفس کشید
حوزههای تخصصی: