فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه مدیران درباره عوامل فردی، گروهی و سازمانی موثر بر خلاقیت بود. روش پژوهش: روش این پژوهش همبستگی و پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران بانک ملت استان گلستان در سال 1388 بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 118 نفر تعیین گردید. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که سه متغیر مستقل عوامل فردی، گروهی و سازمانی بر خلاقیت مدیران تاثیر دارند. نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که موثرترین متغیر بر روی خلاقیت مدیران، عوامل سازمانی است، که از بین عوامل سازمانی، عامل پاداش به عنوان مهمترین عامل سازمانی موثر بر خلاقیت مدیران شناخته شد و عوامل فردی و گروهی به ترتیب در اولویت دوم و سوم موثر بر خلاقیت تعیین شد.
فروید و ویتگنشتاین؛ مقایسه ای روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند در میان افرادی که ویتگنشتاین به تأثیر آن ها در آراء خود تصریح می کند نامی از «فروید» دیده نمی شود، با این حال مطالعه آثار ویتگنشتاین از گونه ای تشابه روش شناختی میان روان کاوی فروید و رویکرد درمانی او به فلسفه حکایت دارد. این تشابه که در قالب یک «تمثیل» در بند 255 پژوهش های فلسفی عنوان شده، نوعی «انتقال روش» به شمار می رود، به عبارت دیگر ویتگنشتاین شیوه برخورد فروید با بیماران نوروتیک را به حوزه مسائل فلسفی تسرّی می دهد. باید توجه داشت که این مشابهت به معنی همپوشانی کامل این دو شیوه نیست، به گونه ای که حتی در برخی موارد، شکاف میان این دو رویکرد آن چنان گسترده است که باید از گونه ای تفاوت روش شناختی صحبت کرد. به منظور سهولت در مقایسه، ابتدا به برخی از مهم ترین تکنیک های روان کاوی فروید اشاره می شود، در ادامه این پژوهش در دو محور اصلی تشابه و تفاوت میان روان کاوی فروید در درمان بیماران نوروتیک و رویکرد درمانی ویتگنشتاین به مسائل فلسفی را مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر ارتقاء خلاقیت مهندسین با توجه به سنخ شخصیتی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر ارتقاء خلاقیت مهندسین شرکت مدیریت صنعتی با توجه به سنخ شخصیتی آنان اجرا گردید. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری شامل 50 نفر از مهندسین شرکت مدیریت صنعتی که به طور در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش مهارت های حل مسئله برای گروه آزمایش در 5 جلسه اجرا گردید. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس فرم ب تصویری و فرم کوتاه آزمون شخصیتی نئو بود. برای تحلیل داده ها از آزمون کئوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج بدست آمده با روش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بطور معنی داری موجب افزایش خلاقیت مهندسین گردید. از بین ویژگی های شخصیتی شامل روان رنجورگرائی، برون گرائی، گشودگی به تجربه ، توافق پذیری و با وجدان بودن، تنها ویژگی گشودگی به تجربه با افزایش خلاقیت و آموزش مهارت حل مساله در تعامل بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای حل مساله به عنوان یک تکنیک می تواند باعث پویایی عناصر فراشناختی و شخصیتی خلاقیت شود.
بررسی مؤلفه های معنای زندگی، ازدواج و زندگی مشترک در زوجین رضایتمند زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی معنای زندگی در زوجین رضایتمند و ارائه الگوی معنای زندگی رضایت بخش، انجام گرفت. جامعه آماری زوجین رضایتمند تهرانی بودند که از بین آنان، 8 زوج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. طول مدت زندگی مشترک زوجین منتخب، کمتر از 15 سال و حداقل دارای یک فرزند بودند. پژوهش با بهره گیری از روش های کیفی انجام و برای دستیابی به داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. در مرحله اول، هریک از زوجین به تنهایی و در مرحله بعد، در کنار هم، مورد مصاحبه قرار گرفتند. میانگین مدت زمان مصاحبه های فردی، 60 و مصاحبه های مشترک، 30 دقیقه بود. برای تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه، از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته ها، ضمن معرفی مؤلفه های معنای زندگی فردی، معنای ازدواج و معنای زندگی مشترک زوجین، نشان داد همخوانی معنایی، همکاری در ساخت معنای مشترک و توانایی مذاکره در زوجین وجود دارد.
بررسی عوامل موثر در گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
رابطه جهت گیری مذهبی و سازگاری روانشناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبردهای روانشناختی: افزایش مهارت جرات مندی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه دین داری و بحران هویت در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان یزد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دین داری و برخی متغیرهای دموگرافی با بحران هویت در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان یزد انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 165 دانش آموز دبیرستانی (89 نفر دختر، 76 نفر پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق سه پرسش نامه اطلاعات فردی، پرسش نامه هویت شخصی و مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد) جمع آوری شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین دین داری و بحران هویت و نیز بین پیشرفت تحصیلی و بحران هویت رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. بین بحران هویت با متغیرهای میزان درآمد خانواده، میزان تحصیلات پدر و مادر رابطه ای مشاهده نشد. نتایج آزمون t نشان داد که بین دختران و پسران از لحاظ دین داری تفاوتی وجود ندارد ولی از لحاظ بحران هویت تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که دختران بحران هویت بیشتری دارند.
ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج بوده است که 213 دانشجو در سه گروه تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه: تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI)، خلاقیت، خودکارآمدی عمومی (GSE) و همچنین معدل دانشجویان استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، روش رگرسیون چندگانه و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که بین تفکر انتقادی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان رابطه معنادار وجود ندارد، متغیرهای خلاقیت و خودکارآمدی تفکر انتقادی را در جهت مثبت پیش بینی می کنند و بین دانشجویان دختر و پسر در تفکر انتقادی و خلاقیت تفاوت معنادار وجود دارد ولی به لحاظ باورهای خودکارآمدی بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد.
واکاوی نقش و کاربرد شبکه های اجتماعی مجازی برای دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نحوه شناخت، درک و استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی عمومی در بین دانشجویان دوره کارشناسی ارشد است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی تهران در سال تحصیلی 93-92 است که به شیوه نمونه گیری تصادفی، تعداد 120 دانشجو انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که 6 مقوله مربوط به شبکه های اجتماعی مجازی را بررسی کرده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آزمون های من-ویتنی یو و خی دو از طریق نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 انجام گرفت. یافته ها نشان داد که فیس بوک محبوب ترین شبکه اجتماعی مجازی در بین 86% دانشجویان است. میزان حساب های کنترل شده و کنترل نشده به طورکلی تقریباً برابر است اما آزمون خی دو نشان داد که حساب های کنترل شده دانشجویان دختر به طور معناداری بیشتر از حساب های کنترل شده دانشجویان پسر است. هدف اصلی اکثر دانشجویان در پیوستن به این شبکه ها، تفریح و سرگرمی است. میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد.دانشجویان از امکانات و ویژگی های منحصربه فردی که این شبکه ها دارند بی اطلاع هستند یا تمایلی به استفاده از آن ها ندارند. منفی ترین اثر ناشی از شبکه های اجتماعی مجازی صرف زمان زیاد در این شبکه ها است که می تواند به روند تحصیلی آن ها آسیب برساند. اطلاع رسانی در خصوص استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و آثار مختلف آن می تواند علاوه بر جلوگیری از رکود تحصیلی در بهره گیری بهتر از این شبکه ها کمک کند.
تاثیر روشهای درمانی پیاده روی و دویدن بر نشانگان پیش از قاعدگی دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر 8 هفته پیادهروی و دویدن بر علایم نشانگان پیش از قاعدگی (PMS) دختران غیرورزشکار دبیرستانهای شهر اهواز بود. به همین منظور پس از اجرای آزمون سرند با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای 75 نفر از دانشآموزان داوطلب دختر غیرورزشکار از دبیرستانهای شهر اهواز انتخاب گردید. آزمودنیها با روش تصادفی در سه گروه 25 نفری قرار گرفتند. پس از انجام مرحله پیشآزمون و تکمیل پرسشنامه PMS و استخراج نتایج اولیه، گروه تمرین دویدن به مدت 8 هفته، هفتهای 3 جلسه 45 دقیقهای با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه به تمرین دویدن پرداختند. گروه تمرین پیادهروی نیز به مدت 2 ماه، هفتهای 5 جلسه 30 دقیقهای در روز با شدتهای مختلف معمولی و تند و کند فعالیت خود را انجام دادند. گروه گواه در مدت 8 هفته پژوهش، هیچگونه فعالیت ورزشی نداشت. پس از اجرای مطالعه آزمایشی، آزمودنیهای سه گروه پرسشنامه PMS را در دو مرحله (یک ماه پس از تمرین و دو ماه پس از تمرین) تکمیل کردند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 5/11SPSS انجام گرفت. یافتهها نشان دادند که تمرین دویدن تاثیر مثبت و معناداری بر کاهش علایم جسمی PMS (001/0 P<) داشت، همچنین تمرین پیادهروی نیز تاثیر معناداری بر کاهش علایم جسمی PMS (001/0 P<) و علایم روانی (002/0 P<) داشته است. نتیجه دیگر پژوهش این بود که بین تاثیر تمرین پیادهروی و انجام تمرین دویدن بر علایم جسمی (001/0 P<) تفاوت معناداری وجود داشت بهطوری که تمرین دویدن مؤثرتر از پیادهروی بود.
"
تاثیر تمرینات مسدود و تصادفی بر عملکرد و یادداری مهارت های پاس فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ، بهبود مهارت های حرکتی از طریق تمرین، مورد توجه محققان و مربیان تربیت بدنی است، با این حال روشن شده که تغییرپذیری شیوه های تمرینی برای اجرا و یادداری مهارت حرکتی نیز مفید و مؤثر است. هدف کلی این تحقیق، بررسی تعیین تاثیر تمرین به روش مسدود و تصادفی بر عملکرد و یادداری مهارت های پاس فوتبال در نوآموزان 12 سالة مدرسة فوتبال باشگاه فرهنگی _ ورزشی دانش استان آذربایجان شرقی است. به این منظور و به عنوان نمونه، 24 نوآموز پسر 12 ساله به صورت تصادفی انتخاب و بعد از برابرسازی میانگین ها در گروه 12 نفری گروه بندی و سپس آموزش و تمرینات لازم ارائه شد و در نهایت آزمون های لازم محقق ساخته با روایی و اعتبار مناسب (پاس بغل پا = 86/0، پاس کات داخل پا= 81/0 و پاس کات بیرون پا = 79/0 ) از آنها به عمل آمد. متغیرهای تحقیق، روش های تمرینی مسدود و تصادفی (مستقل) و عملکرد و یادداری (وابسته) بود. از آمار توصیفی برای طبقه بندی داده ها و در آمار استنباطی از روش های آماری تی تست و یو من ویتنی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که اختلاف معنی داری بین عملکرد و یادداری مهارت های پاس فوتبال در تمرینات مسدود و تصادفی در سطح کمتر از 05/0 وجود دارد، به این معنی که تمرین به روش مسدود، عملکرد نوآموزان و تمرین به روش تصادفی، یادداری مهارت های پاس فوتبال نوآموزان را تحت تاثیر قرار می دهد و بهبود می بخشد.
نقش عوامل خانوادگی در نوع و میزان استفاده از اینترنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از اینترنت در حوزه های وسیعی، در حال افزایش است و پیامدهای استفاده از این ابزار ارتباطی توجه پژوهشگران حوزه روانشناسی و جامعه شناسی را به خود معطوف کرده است. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عوامل خانوادگی در میزان و نوع استفاده از اینترنت است.
روش: در این پژوهش توصیفی و همبستگی، تعداد 4155 نفر از دانش آموزان دبیرستان های سراسر کشور به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، وضعیت خانوادگی، میزان و چگونگی استفاده از اینترنت.
نتایج: میزان استفاده از اینترنت برای دوست یابی، دانلود عکس و فیلم، چت، دانلودآهنگ، بازی و کلیپ سکسی به ترتیب: 8/37، 40، 31، 42، 31 و 31 درصد بود. همچنین میزان آشنایی اعضای خانواده با اینترنت، میزان روابط خانوادگی و میزان نظارت خانوادگی با میزان چت، میزان استفاده از سایت های دوست یابی، با چت مخفیانه، با میزان دانلود آهنگ، با میزان استفاده مخفیانه از اینترنت، با مشاهده مخفیانه عکس و با دوست یابی اینترنتی رابطه معناداری داشت.
نتیجه گیری: با توجه به امکان آسیب زایی استفاده نابجا از اینترنت برای نوجوانان و ارتباط چگونگی استفاده از آن با عوامل خانوادگی، لازم است به مصون سازی خانواده بویژه در حوزه نظارتی توجه لازم صورت گیرد.
مذهب در نگرش نظریه پردازان و در گستره پژوهش (تحلیلی روانشناختی از مذهب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطح نظری روانشناسان برجسته جهت گیری های نسبتا متفاوتی در برابر مذهب داشته اند. افرادی چون فروید بنیانگذار مکتب روان تحلیل گری و الیس بنیانگذار درمانگری عقلانی-هیجانی نوعی ارزیابی منفی از نقش و تاثیر مذهب بر سلامت روان و رفتار انسان ها داشته اند. اما افراد دیگری چون جیمز، یونگ، آلپورت، مازلو، آدلر، فرام، با نگرشی مثبت به مذهب از تاثیرات سودمند اعتقادات مذهبی سخن گفته اند. در سطح پژوهشی نیز نتایج نسبتا متناقضی ارائه شده است. هر چند در اکثریت مطالعات پژوهشی به نقش سودمند اعتقادات بر رفتار انسان ها اذعان شده است در مواردی نیز به آثار منفی مذهب بر زندگی اشاره شده است؛ اما آنچه در مجموع از مرور تحقیقات مختلف حاصل می شود حاکی از نقش مثبت مذهب بر ابعاد مختلف زندگی انسان ها است. در این مقاله پس از مروری بر دیدگاه های روانشناسان برجسته، کارکردها و نقش مذهب در گستره پژوهش مطمح نظر قرار گرفته و آنگاه به فرضیاتی اشاره شده است که برای سودمندی تاثیرات مذهبی قابل طرح هستند.
تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیتزندگی بیماران مبتلا به نارساییقلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: نارساییقلبی یکی از شایع ترین اختلالات قلبی- عروقی بوده و به عنوان یک اختلال مزمن، پیشرونده و ناتوان کننده مطرح میباشد. کیفیتزندگی در بیماران مبتلا به نارساییقلبی پائین است. یکی از روشهای ارتقادهنده کیفیتزندگی، آموزش خودمراقبتی میباشد. هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیتزندگی بیماران مبتلا به نارساییقلبی میباشد. روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 126 بیمار مبتلا به نارساییقلبی از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تهران مطابق معیارهای تحقیق انتخاب و با روش بلوکهای تبدیل شده تصادفی به طور مساوی در دوگروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار گرد آوری دادهها شامل فرم مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه کیفیتزندگی بیماران مبتلا به نارساییقلب و "پرسشنامه اروپایی رفتار مراقبت از خود بیماران نارساییقلبی" بود. بیماران گروه مداخله در شش گروه ده نفری جهت آموزش قرار گرفته و در 4 تا ۶ جلسه آموزش دیدند و در نهایت بسته آموزشی در اختیار این بیماران قرار گرفت. طول مدت جلسات 30 تا ۴۵ دقیقه بود. برای تحلیل دادهها از آزمونهای تیزوجی و مستقل، کای اسکوئر ،کلموگروف- اسمیرنوف، لیون و آنالیز کوواریانس استفاده شد. یافتهها: میانگین کیفیتزندگی، (۰٫۲۱۴=p) و خودمراقبتی (۰٫۷۹۵=p) بین گروه مداخله و کنترل قبل از انجام مداخله تفاوت معنادار نداشت، ولی بعد از مداخله تفاوت دو گروه در این ۲ متغیر معنادار شد (۰٫۰۰۱>p). میانگین ابعاد اقتصادی-اجتماعی، روانی، جسمی- فعالیت و سلامت عمومی کیفیتزندگی بین دو گروه بعد از انجام مداخله تفاوت معنادار داشت (۰٫۰۰۱>p). کیفیتزندگی (۰٫۱۵۴=p) و رفتارهای مراقبت از خود (۰٫۴۳۱=p) در گروه کنترل قبل و بعد از مداخله تفاوت معنادار نداشته، ولی در گروه مداخله این متغیرها بعد از مداخله نسبت به قبل از آن تفاوت معناداری یافته بود (۰٫۰۰۱>p). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که آموزش خودمراقبتی بر کیفیتزندگی بیماران مبتلا به نارساییقلبی مؤثر میباشد و توصیه میشود به عنوان یکی از روشهای اثربخش و غیر دارویی، جهت ارتقاء کیفیتزندگی این بیماران بهکار برده شود.
رابطه سطح تحول روانی _ معنوی و احساس تنهایی با اضطراب وجودی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سطح تحول روانی _ معنوی، احساس تنهایی و اضطراب وجودی دانشجویان است. بدین منظور 341 نفر از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های قم به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و تمامی شرکت کنندگان با سه آزمون «تحول روانی _ معنوی»، «اضطراب وجودی» و «مقیاس احساس تنهایی» مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین «تحول روانی _ معنوی» و «اضطراب وجودی» رابطه معکوس وجود دارد (487/0_=r) (01/0P<)؛ همچنین، میان «اضطراب وجودی» با «احساس تنهایی» و تمام زیرمقیاس های آن نیز در سطح (01/0P<) همبستگی مثبت معناداری درحد متوسط وجود دارد و علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که سطح «تحول روانی _ معنوی» و «احساس تنهایی» می توانند «اضطراب وجودی» را به طور معناداری پیش بینی کنند (5/32=2R). بنابراین، به نظر می رسد افزایش سطح «تحول روانی _ معنوی» یک عامل کلیدی در کاهش «اضطراب وجودی»، «احساس تنهایی» و درنتیجه ارتقای سلامت روان است.
شادمانی و عوامل مؤثر بر آن
حوزههای تخصصی:
شادمانی و نشاط به عنوان یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده ای که بر شکل گیری شخصیت آدمی و در یک کلام مجموعه زندگی انسان دارد، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از مهمترین نکاتی که در زمینه مطرح است، چگونگی حصول شادمانی، تقویت آن و عوامل تاثیرگذار بر دستیابی به این نیاز حیاتی است. شخصیت، عزت نفس، اعتقادات مذهبی، سرمایه اجتماعی، فعالیتهای اوقات فراغت و... از جمله عواملی هستند که پژوهش ها نشان می دهد بر این پدیده تاثیر بسزایی دارند. در این مقاله، عوامل فوق بررسی و برخی پژوهش های انجام شده در مورد هر یک از عوامل ارایه شده است.