یکی از روش های نوین تدریس ، روش تدریس مشارکتی است که با عناوین تدریس گروهی و آموزش گروهی نیز شناخته شده است . کاربست مطلوب این روش منوط به رعایت الزاماتی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی الزامات این شیوه تدریس از دیدگاه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و با رویکرد ترکیبی(کمّی و کیفی) انجام شده است . در بخش کمّی، روش مورد استفاده این پژوهش توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری آن مرکب از 85 نفر از استادان دارای مرتبه علمی استادیار و بالاتر در سال تحصیلی 90-1389 و نیز 448 نفر از دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی بوده است. در بخش کیفی نیز با نمونه ای از جامعه مصاحبه شده است. حجم نمونه دانشجویان با استفاده از فرمول کوکران 180 نفر برآورد شد که به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند و استادان نیز به شیوه سرشماری در پژوهش شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش علاوه برمصاحبه نیمه ساختاریافته اکتشافی، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن به تأیید متخصصان رسید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آزمون های استنباطی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهمترین الزام روش تدریس مشارکتی از نظر استادان و دانشجویان، نشست مشترک استادان قبل از آغاز ترم در رابطه با تعیین سرفصل، منابع و تکالیف دانشجویان بوده است. در اولویت سایر الزام ها بین دیدگاه دانشجویان و استادان تفاوت هایی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، نگرش به مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود.روش: به این منظور 504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های خوارزمی، پردیس کشاورزی و آزاد کرج به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی معنوی، فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، الگوگیری اجتماعی، عقاید منفی درباره مواد و بخش دخانیات پرسشنامه رفتارهای پرخطر را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با عقاید منفی درباره مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و انگیزه های مصرف میانجی گری می شود. همچنین اثر تقلای مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با بهزیستی معنوی میانجی گری می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد مذهب از طریق برقراری نظم اخلاقی، قواعد درونی و بیرونی و روش های مقابله ای سالم مانع پیوستن فرد به گروه های ناسالم دوستان و همسالان می شود لذا کمتر به سمت مصرف قلیان و سیگار کشیده می شود. بنابراین توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف مواد دیگر می تواند مفید باشد.
اهداف: ویژگی هایی که با هوش هیجانی تعریف می شود می تواند توسط دین بارور شود. این ویژگی ها قابل آموزش و یادگیری هستند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه معنی داری اعتقادات دینی و هوش هیجانی در بین دانشجویان دانشگاه انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در 551 دانشجوی دانشگاه های (دولتی، پیام نور و آزاد) شهر رشت در سال تحصیلی 91-1390 با روش خوشه ای چندمرحله ای انجام شد. گردآوری داده ها با استفاده از دو پرسش نامه شامل هوش هیجانی با چهار مولفه ""خوش بینی""، ""درک عواطف خود و دیگران""، ""کنترل عواطف"" و ""مهارت های اجتماعی"" و پرسش نامه رشد اعتقادات دینی شریفی انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و آزمون T مستقل و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: همبستگی معنی داری بین میانگین امتیازات ""اعتقادات دینی"" (90/17±41/88) و ""هوش هیجانی"" (07/9±39/52) مشاهده نشد (063/0=r؛ 139/0=p). اما اختلاف امتیازات دانشجویان دختر و پسر در زمینه اعتقادات دینی و هوش هیجانی معنی دار و در دانشجویان دختر بیشتر بود.
نتیجه گیری: بین اعتقادات دینی و هوش هیجانی دانشجویان همبستگی مثبتی وجود ندارد.
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری میان مکانیزم های دفاعی و تصور از خود در دانشجویان بود. تعداد 154 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه خوارزمیبه شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب و اطلاعات حاصل از پرسشنامه سبک های دفاعی و آزمون تصور از خود بکدر مورد آنها تجزیه و تحلیل شد. مدل مفهومی پژوهش با داده ها برازش داشت. اندازه شاخص های مطلق (76/0)، نسبی (89/0)، بیرونی (87/0) و درونی (91/0)، برازندگی کیفیت مدل ارائه شده را نشان دادند. ضرایب مسیر نشان دادند مکانیزم های دفاعی روان رنجور و رشد نیافته با ابعاد مختلف خودپنداره ارتباط دارند. کلیه مسیرهای مورد بررسی به جز مسیر مکانیسم دفاعی رشد یافته به سه حیطه از تصور از خود (ذهنی، جسمی و شغلی) معنادار هستند. همچنین ارتباط مثبت و معنادار مکانیزم های دفاعی رشد نیافته و روان رنجور با خودپنداره تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت رابطه دفاع ها که در مدیریت عواطف نقش دارند، در شکل گیری تصور از خود تأکید دارد.