فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
عارضه یابی پیاده سازی مدیریت دانش در آموزش و پرورش استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش بر این بوده است با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیل عوامل شکست (FMEA) و منطق فازی موانع بالقوه پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش استان یزد شناسایی و بررسی شود. از آنجایی که تکنیک تجزیه و تحلیل عوامل شکست، توانمندی لازم را برای کشف خطاها و اولویت بندی آنها قبل از پیاده سازی یک روش یا فرآیند دارد، لذا عارضه یابی مدیریت دانش پیش از اجرای آن در این سازمان ضروری است. این تحقیق از نوع تحلیلی-پیمایشی و کاربردی است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. تکنیک FMEA و منطق فازی برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار رفته است. به همین منظور، ابتدا پایگاه قوانین فازی با اجماع نظر خبرگان سازمان تعریف شده؛ سپس به منظور تعیین میزان شدت، فراگیری و کشف و رفع موانع شناسایی شده، کارشناسان پرسشنامه تحقیق را تکمیل کردند و با نرم افزار MATLAB به تحلیل داده ها پرداخته شد. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان آموزش و پرورش ناحیه یک استان یزد بوده که از میان آنها 20 نفر از حوزه های گوناگون و بر اساس تخصص و تجربه شان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. بر اساس یافته های این تحقیق، 23 عامل به عنوان عوامل شکست مدیریت دانش شناسایی شده اند. بر اساس نتایج FMEA فازی، به ترتیب عواملی چون \""ضعف در ساختار پاداش و انگیزش\""، \""کافی نبودن بودجه\""، \""فرهنگ سازمانی\""، \""فقدان روش مناسب پیاده سازی\"" و \""عدم آموزش مناسب کارمندان\"" به عنوان مهم ترین عوامل بالقوه شکست و عدم موفقیت مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش یزد معرفی شده است.
بررسی ارتباط احساس پیوستگی و تیپ شخصیتی Dبا تندرستی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: شواهد زیادی در مورد اهمیت عوامل روان شناختی در سبب شناسی و تشدید بیماری های عروق کرونری وجود دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط احساس پیوستگی و تیپ شخصیتی D با تندرستی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری بود. روش کار: نمونه ی مطالعه ی همبستگی حاضر شامل60 بیمار کرونری است که از میان بیمارانی که به درمانگاه تخصصی قلب و عروق بیمارستان حشمت شهر رشت در تابستان سال 1387 مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تیپ شخصیتیD، مقیاس احساس پیوستگی و پرسش نامه ی تندرستی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تحلیل شدند.یافتهها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که احساس پیوستگی (22/0=r) و تیپ شخصیتی D (62/0- =r) با تندرستی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری رابطه ی معنی داری دارند (01/0P<). بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری تنها مولفه ی عاطفه ی منفی تیپ شخصیتی D، تندرستی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: سطح بالای مولفه ی عاطفه ی منفی، تندرستی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری را کاهش می دهد.
"
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه اهداف پیشرفت تحصیلی در آموزش الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف پیشرفت بر قضاوت های افراد درباره موفقیت یا شکستشان در زمینه تحصیل اشاره می کند و بیان می کند که دانشجویان هدفمند، نسبت به افراد بی هدف عملکرد بهتری دارند و به سه بعد تقسیم می شود در بعد تبحری، دانشجویان به دنبال تکالیف چالش برانگیزند اما در بعد عملکردی دانشجویان به دنبال انتخاب تکالیف چالش برانگیز نیستند بلکه بر کسب قضاوت مطلوب دیگران تاکید می کنند و در بعد شکست پرهیزی بر اجتناب از ناتوان به نظر رسیدن، مهم است. مطالعه همبستگی حاضر بر روی دانشجویان مجازی درس آمار استنباطی پیشرفته دانشگاه پیام نور انجام شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که با روش آماری تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که تحلیل عاملی اکتشافی، به کشف سه خرده مقیاس تبحری، عملکردی و اجتنابی منجر شد، گویه 15 به دلیل داشتن بار عاملی کمتر از 50/0 از پرسش نامه حذف شد و تعداد گویه ها از 18 به 17 گویه تقلیل یافت. در مرحله تحلیل عاملی تأییدی شش گویه زیر سازه جهت گیری تبحری، شش گویه زیر سازه جهت گیری عملکردی و سه گویه زیر سازه جهت گیری اجتنابی قرار گرفت. در مجموع، مقیاس اهداف پیشرفت تحصیلی در آموزش الکترونیکی از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است و می توان از آن برای ارزیابی انگیزه های پیشرفت تحصیلی در آموزش الکترونیکی استفاده کرد همچنین مدل با داده ها برازش مناسب و قابل قبولی نشان داد.
ارتباط بین خودتنظیمی هیجانی با کیفیت زندگی در نوجوانان و جوانان همزاد چندتایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین خودتنظیمی هیجانی با کیفیت زندگی در نوجوانان و جوانان همزاد چندتایی است. روش کار: جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل تمامی دوقلوها و چندقلوهای دختر و پسری است که در گروه سنی 30-15 سال عضو جامعه همیار دوقلو هستند که 260 نفر از آنان به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های دشواری های تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی SF36 بود. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد دشواری در تنظیم هیجانات از جمله عدم پذیرش پاسخ های هیجانی (r=-0.212)، دشواری دست زدن به رفتار هدفمند (304/0- =r)، فقدان آگاهی هیجانی (466/0- =r)، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی (453/0- =r) و فقدان شفافیت هیجانی (600/0- =r) با نمره کیفیت زندگی همبستگی منفی و معنی دار دارد. یعنی با افزایش دشواری تنظیم هیجانی برای ابعاد ذکر شده کیفیت زندگی کاهش داشته است یا به عبارت دیگر با افزایش مهارت های تنظیم هیجانات کیفیت زندگی افزایش می یابد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش جهت آگاهی والدین از چگونگی مهارت های خودتنظیمی هیجانی بر کیفیت زندگی چندقلوها می تواند اثر مطلوبی داشته باشد و باعث آموزش الگوهای صحیح خودتنظیمی هیجانی چندقلوها شود. پیشنهاد می گردد کلاس های آموزشی و کارگاه های آموزشی هم برای والدین و هم برای فرزندان همزاد چندتایی در زمینه مهارت های خودتنظیمی هیجانی برگزار شود.
اثربخشی یک مدل مداخله دلبستگی محور بر شاخص های سلامت و دلبستگی کودکان مبتلا به بیماری مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یک مدل مداخله دلبستگی محور ویژه موقعیت های پزشکی با عنوان مثلث مادر- کودک- بیماری (MCDT) بر شاخص های سلامت و دلبستگی کودکان مبتلا به بیماری مزمن انجام گرفت. به این منظور 22 زوج مادر- کودک واجد شرایط، پس از اعلام موافقت وارد طرح شدند. کلیه کودکان با تشخیص یک بیماری مزمن در مرکز طبی اطفال تهران تحت درمان پزشکی بودند. پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) و مقیاس های افسردگی بک- ویژه مراقبت های اولیه (BDI-PC) و ادراک بیماری (IPI) توسط کودکان و پرسشنامه سلامت کودک- فرم والدین (CHQ-PF-28) و شاخص استرس والدینی (PSI) توسط مادران تکمیل شد. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله دلبستگی محور و گروه گواه نیز همزمان 10 جلسه گفتگوی ساده به عنوان مداخله ساختگی دریافت کردند. یافته های پژوهش نشان داد که کودکان گروه آزمایش پس از دریافت مداخله دلبستگی محور مذکور، بهبود معنادار در نمرات دلبستگی و زیرمقیاس های سلامت شامل افسردگی، سلامت جسمانی، سلامت روانی- اجتماعی و نمره کل سلامت عمومی در مقایسه با گروه گواه داشتند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که کاربرد مداخلات روان درمان گرانه، به ویژه مداخلات دلبستگی محور، در کنار درمان های پزشکی می تواند به افزایش میزان بهبودی و سلامت کودکان مبتلا به شرایط خاص پزشکی کمک کند.
نوروفیدبک: راهکاری نوین در بهبود بیماران وابسته به شیشه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش درمانی نوروفیدبک همراه با دارودرمانی، در مقایسه با دارودرمانی تنها، بر شدّت اعتیاد، اضطراب، کیفیّت زندگی، سلامت روان، توجّه و تمرکز و عملکرد مغزی بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه بود. روش: به این منظور 100 نفر از بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد، که تحت یکی از انواع دارودرمانی های ویژه اختلال وابستگی به مواد قرار داشتند، به شیوه در دسترس، انتخاب و بر اساس نمرات شدت اعتیاد همتا شده و پس از تکمیل پرسش نامه-های سنجش شدّت اعتیاد (ASI) و سلامت عمومی روان شناختی (GHQ-28) به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 50 بیمار) قرار گرفتند. در مرحله درمان، کلیه این بیماران روان درمانی و دارودرمانی معمول خود را دنبال کرده و متعاقب آن گروه آزمایش علاوه بر روان درمانی، از 30 جلسه نوروفیدبک (5 جلسه در هفته) برخوردار شد و گروه گواه تنها درمان معمول خود را پی گرفت. پس از پایان 6 هفته درمان نوروفیدبک، کلیه بیماران هر دو گروه، به وسیله ابزارهای مذکور مورد سنجش مجدّد قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه آزمایش، در پایان دوره، به شکل معناداری بهبود بیشتری در متغیرهای شدت اعتیاد و سلامت روان شناختی داشتند. نتیجه-گیری: می توان گفت درمان نوروفیدبک برای کاهش شدت اعتیاد و افزایش بهبود سلامت روان بیماران وابسته به ماده محرک شیشه به کاربرد دارد.
هیپنوتیزم برای کاهش درد
آمادگی برای پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه؛ دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه دانشگاه ها به دلیل ماهیت عملکردی خود به عنوان مراکز اصلی خلق و اشاعه دانش می توانند بیشترین بهره را از مدیریت دانش ببرند. در این راستا، برای اجرای موثر مدیریت دانش، بررسی اولیه برای پیاده سازی آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش سنجش وضعیت ""فرهنگ سازمانی""، ""ساختار سازمانی"" و ""زیرساخت فنّاوری اطلاعات"" در راستای پیاده سازی مدیریت دانش بود .
روش ها: این پژوهش توصیفی - پیمایشی در جامعه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد (559 نفر) در سال تحصیلی 91-1390 به انجام رسید و 75 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه دوبخشی شامل سئوالات جمعیت شناختی و 50 گویه در سه زیربخش استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون های T تک نمونه ای، تحلیل واریانس و فریدمن به کمک نرم افزار SPSS 17 استفاده شد.
یافته ها: میزان آمادگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد برای پیاده سازی مدیریت دانش در همه ابعاد متوسط ارزیابی شد. در زیربخش های "" فرهنگ سازمانی""، "" ساختار سازمانی"" و "" زیرساخت فناوری اطلاعات"" بین دیدگاه اعضای هیات علمی با توجه به گروه های مختلف آموزشی و مرتبه علمی تفاوت معنی داری وجود نداشت. موثرترین و بااهمیت ترین شاخص ""فرهنگ سازمانی"" با رتبه 21/2 و کم اثرترین و کم اهمیت ترین شاخص ""زیرساخت فنّاوری اطلاعات"" با رتبه 80/1 بود.
نتیجه گیری: به نظر اعضای هیات علمی، میزان آمادگی پیاده سازی نظام مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سطح متوسطی قرار دارد.
مقایسه راهبردهای مقابله ای ارتباطی در مادران مبتلا به MS، RA، LBP و مادران سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر مقایسه راهبردهای مقابله ای ارتباطی در مادران مبتلا به LBP، RA ، MS و مادران غیربیمار است. جامعه آماری از مادران مبتلا به RA، LBP و MS که به بیمارستان های آتیه، امام خمینی و انجمن ام اس مراجعه کرده بودند تشکیل شده است. حجم نمونه در پژوهش حاضر شامل 67 بیمار مبتلا به LBP، 50 بیمار مبتلا به RA، 32 بیمار مبتلا به MS و 32 مادر غیربیمار است.
بیماران و گروه کنترل در مصاحبه نیمه-ساختاری راهبردهای مقابله ای ارتباطی شرکت کردند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیماران مبتلا به RA ، LBP و MS از راهبردهای خودتیمارداری، کاهش وظایف فرزندپروری و انحراف توجه نسبت به مادران گروه کنترل به شکل معناداری بیشتر استفاده می کنند. مادران گروه کنترل از مادران مبتلا به RA، MS و LBP از راهبرد سرگرم کردن فرزند بیشتر استفاده می کردند. نتایج مطالعه حاضر هم راستا با مطالعات پیشین نشان می دهد که مادران مبتلا به درد مزمن از راهبردهایی استفاده می کنند که متمرکز بر مدیریت درد هستند و وظایف فرزندپروری خود را کاهش می دهند.
خلاقیت
اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان بود. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی (نوع AB یا مشاهده ی مستقیم مکرر) با پیگیری یک ماهه استفاده شد. بدین منظور پس از نمونه گیری در دسترس از جامعه، سه نفر از دانش آموزان دختر پایه ی سوم دبستان که در فرم معلم مقیاس مشکلات رفتاری راتر (1967) نمره ی بالاتر از 9 کسب کردند به شیوه ی هدفمند انتخاب شده و مداخلات معنوی با محوریت مذهب را به مدت 13جلسه 45 دقیقه ای دریافت نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس مشکلات رفتاری راتر( فرم معلم) در سه مرحله ی خط پایه، مداخله و پیگیری استفاده شد و در نهایت داده ها به روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از درصد بهبودی هرسه مراجع پس از مداخلات، حاکی از کاهش معنادار نمرات آن ها در مقیاس مشکلات رفتاری راتر بودکه در طول دوره ی پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشته است. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب تأثیر مثبت معناداری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته است.
مقایسه تأثیر آمی تریپ تیلین و فنوباربیتال در پیشگیری از عود میگرن کودکان
حوزههای تخصصی:
نقش بازنمایی شناختی، شخصیت و عامل ناباروری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اگرچه در بدو امر ناباروری به عنوان یک اختلال فیزیولوژیک طبقه بندی می شود، اما تجربه ناباروری فراتر از یک نارسایی فیزیولوژیک، ابعاد روانی و اجتماعی فوق العاده ای می یابد. پژوهش حاضر به منظور تعیین قدرت پیش بینی بازنمایی شناختی بیماری، شخصیت و عامل ناباروری در بهزیستی روان شناختی زنان نابارور صورت گرفته است.
مواد و روش ها: 60 نفر از زنان نابارور مراجعه کننده به بیمارستان جامع زنان تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این افراد پرسشنامه های خودگزارش دهی را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پزشکی، پرسش نامه بازنگری شده ادراک بیماری، پرسش نامه تیپ شخصیتی D، مقیاس شکوفایی و مقیاس تجربه مثبت و منفی بود. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیری گام به گام استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از میان متغیرهای پژوهش، متغیرهای دوره زمانی (حاد/مزمن)، نتایج و بازداری اجتماعی از قدرت پیش بینی بیشتری در تبیین واریانس شکوفایی برخوردارند که در مجموع توانستند 47% از واریانس شکوفایی را تبیین کنند. متغیرهای دوره زمانی (حاد/مزمن) و هویت از قدرت پیش بینی بیشتری در تبیین واریانس تجربه مثبت برخوردارند، که در مجموع توانستند 37% از واریانس تجربه مثبت را تبیین کنند و متغیر عاطفه مندی منفی از قدرت پیش بینی بیشتری در تبیین واریانس تجربه منفی برخوردار است، که توانست 14% از واریانس تجربه منفی را تبیین کند.
نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که شکوفایی با دوره زمانی (حاد/مزمن)، نتایج و بازداری اجتماعی رابطه منفی معنادار، تجربه مثبت با دوره زمانی (حاد/مزمن) و هویت رابطه منفی معنادار و تجربه منفی با عاطفه مندی منفی رابطه مثبت معنادار دارد. بنابراین ضروری به نظر می رسد که در مداخلات بالینی درمان ناباروری، برنامه ریزی لازم برای مداخله در سطوح شناختی و نیز هیجانی صورت گیرد.
در نبرد با پاره ای تصورات رایج
منبع:
لوح تیر ۱۳۷۷ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
مقایسه خودراهبری، نوجویی و سایر ویژگی های شخصیتی با بهبودی و بازگشت به مصرف مواد مخدر و سلامت روان گروهی از درمانجویان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد یک بیماری جسمی ـ روحی و روانی به شمار میآید که به دلیل ماهیت پیشروندهاش در همه ابعاد زندگی سلامتی فرد، خانواده و جامعه را به خطر میاندازد. در پژوهش حاضر به مقایسه ویژگیهای شخصیتی و سلامت روانشناختی افراد بهبودیافته و بازگشت کننده به مصرف موادمخدر پرداخته شده است. روش اجرا: این تحقیق از نوع پس رویدادی بود که جامعه آماری آن را 100 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد سازمان بهزیستی شهرستان لاهیجان و همین طور 100 نفر بهبودیافته تشکیل داد. این تحقیق از خرداد تا شهریور 90 انجام پذیرفت. از پرسشنامه ی کلونینجر (کلونینجر، 1991) برای تعیین ویژگیهای شخصیتی و از پرسشنامه ی SCL-90-R (دروگاتیس و همکاران، 1976) برای تعیین سلامت روانشناختی این افراد استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین سلامت روانشناختی افراد بهبودیافته و بازگشت کننده به موادمخدر تفاوت معناداری وجود دارد. از بین ویژگیهای شخصیتی متغیر، خودراهبری و نوجویی و از عاملهای مربوط به سلامت روانشناختی، خودبیمارانگاری، افسردگی، وسواس (01/0>p) و حساسیت (05/0>p) احتمال بازگشت به مصرف مواد را در درمانجویان پیشبینی کردند.