فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهشهای حاضر به بررسی تاثیر پیش سازمان دهنده ها در یادگیری دانش آموزان پسر پایه دوم دبیرستان در درس جغرافیا می پردازد . نمونه مورد مطالعه شامل 184 نفر از دانش آموزان پسر در رشته های تجربی ، ریاضی ، و علوم انسانی شهر شیراز است که دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش به صورت تصادفی انتخاب شدند . روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و نوع طرح پژوهش به شیوه آزمایشی است . ابزار اندازه گیری در تحقیق عبارت از یک آزمون محقق ساخته ( بیست سوال چهار گزینه ای ) است که بعنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد . پس از آن به گروه آزمایشی قبل از تدریس جغرافیا بدون پیش سازماندهنده ارائه گردید. بدین ترتیب نتایج یافته ها نشان داد که نمرات دانش آموزان در پیش آزمون تفاوت معنی داری با یکدیگرنداشته است اما در پس آزمون نمرات افزایشی در گروه آزمایشی ملاحضه گردید ؛ بنابر این پیش سازمان دهنده ها را دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل ، از یادگیری بهتر برخوردارند .
تأثیر شیوه ارائه انتخاب ها بر فرآیند کاهش ارزش تعویقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرآیند کاهش ارزش تعویقی به سیر کاهش ارزش پاداش ها و گزندها در اثر به وقفه افتادن اطلاق می شود. در این مطالعه، تلاش شده است ضمن معرفی دو نسخه کامپیوتری آزمون فارسی ارزیاب این فرآیند، نتایج به کارگیری این دو نسخه در گروه های سنی مختلف آزمودنی ها بررسی شود.
روش: در این مطالعه، سه گروه شامل 109 دانشجوی پزشکی (81 مذکر)، 74 و 83 دانش آموز پسر دبیرستانی با دو روش متفاوت (روش پرسش های مرتب کاهش یابنده یا روش استاندارد و روش پرسش های پراکنده یا روش تصادفی) مورد سنجش قرار گرفتند. در دو گروه اول از روش پرسش های مرتب کاهش یابنده یا روش استاندارد و در گروه سوم از روش پرسش های پراکنده یا روش تصادفی استفاده شد.
یافته ها: رفتار کاهش ارزش تعویقی در هر سه گروه مطالعه از منطق هیپربولیک تبعیت می نماید. ضریب کاهش ارزش تعویقی به وسیله آزمون استاندارد در گروه دانشجویان مذکر 60%، در گروه دانشجویان مونث 58% و در گروه اول دانش آموزان 82% و بدون اختلاف معنی دار با یکدیگر بود؛ اما این ضریب با روش تصادفی در گروه دوم دانش آموزان 336/0 و با نتایج روش استاندارد دارای اختلاف معنی دار بود.
نتیجه گیری: در صورت یکسان بودن روش پرسش، میزان ضریب کاهش ارزش تعویقی بر اساس جنس و سن (در محدوده سنی مورد مطالعه) تفاوت معنی داری نشان نمی دهد، اما تعویض روش پرسش و کاهش فشار بر آزمودنی برای انتخاب نقطه شکست (استفاده از روش تصادفی) باعث می شود کاهش ارزش پاداش ها در اثر گذر زمان تشدید شود.
تاثیر آموزش فراشناختی خواندن با روش یادگیری مشارکتی (CIRC) بر میزان درک مطلب کودکان دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش فراشناختی، با روش یادگیری مشارکتی (CIRC)، بر میزان درک مطلب کودکان دیرآموز می باشد. به این منظور، 40 دانش آموز دختر دیرآموز، از مدرسه دیرآموز انتخاب و به شیوه تصادفی به دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، 4 آزمون درک مطلب بود و با توجه به سن و رشد ذهنی و هماهنگ با محتوای کتاب درسی فارسی و علوم، تهیه شد و اعتباریابی محتوایی شد. پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. نشست های آموزشی به مدت 3 ماه، هر هفته 8 ساعت، برای دانش آموزان گروه آزمایشی اجرا شد و گروه کنترل، برنامه عادی خواندن فارسی و علوم را داشتند و پس از 3 ماه، از نشست های آموزشی از هر دو گروه، پس آزمون خواندن و درک مطلب و علوم به عمل آمد. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معنی داری میان نمره پیش آزمون درک مطلب و پس آزمون در گروه آزمایش وجود دارد. نتایج تحقیق حاضر دال بر موثر بودن روش یادگیری مشارکی (CIRC) می باشد و یافته های پژوهش حاضر، بیانگر آن است که دانش آموزان دیرآموز، از چنین روش هایی سود می برند و این روش ها در آموزش و بهبود درک مطلب آنان سودمند می باشد.
"
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (mbct) در کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این گزارش تحقیقی است که اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) را در کاهش و پیشگیری از افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد افسردگی و اضطراب بررسی کرده است.
روش: در این کارآزمایی عرصه ای، 65 دانشجوی دختر ساکن خوابگاه دانشگاه اصفهان، به صورت تصادفی، انتخاب شدند و در دو گروه گواه و آزمایشی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در طی هشت جلسه دو ساعته، به صورت گروهی، به شیوه MBCT آموزش دیدند. آزمودنی ها پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک، مقیاس نگرش ناکارآمد و پرسشنامه افکار خودآیند را قبل از شروع آموزش و در مقاطع مورد نظر، جلسات چهارم و هشتم و 60 روز پس از پایان آموزش تکمیل کردند. گروه گواه بدون هیچ آموزشی فقط پرسشنامه های فوق را پر کرد.
یافته ها: کاربرد تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه های تکراری نشان داد که روش MBCT در کاهش افسردگی، اضطراب، نگرش ناکارآمد و افکار خود آیند موثر است. همچنین این روش می تواند در پیشگیری از افسردگی و اضطراب نقش داشته باشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد ذهن آگاهی به وسیله «آموزش کنترل توجه» موثر واقع شود و از عود و بازگشت افسردگی و اضطراب پیشگیری کند. در این مقاله، رهنمودهای کاربردی نتایج تحقیق حاضر، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
مقایسه مهارت های واج شناختی در دو زیرگروه ادراکی و زبانی اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: چنین به نظر می رسد که در یک طبقه بندی نسبتا معتبر می توان علاوه بر برجسته ساختن مبانی نوروسایکولوژیک کودکان دارای اختلال خواندن، آنها را بر اساس صحت خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی تقسیم کرد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه پردازش مهارت های واج شناختی در این دو زیر گروه است.
روش: در یک پژوهش توصیفی - پس رویدادی، بر اساس تحلیل آماری عملکرد آموزشی گروه نمونه، 50 دانش آموز، واجد ملاک های تشخیصی مشکلات خواندن بودند که برای آزمون فرضیه های تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل آزمون خواندن، آزمون مهارت واج شناختی و مقیاس پیشرونده هوش (ریون) بود. داده ها با استفاده از آزمون غیر پارامتریک ارزشیابی شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در برخی از مهارت های واج شناختی (سرعت نامیدن اعداد، سیالی کلمات هم پیش حرف، تعویض صدا و سرعت خواندن) میان رتبه های دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که گروه بندی کودکان مبتلا به اختلال خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی، دارای اعتبار باشد و هر یک از این دو زیر گروه دارای خاستگاه های نوروسایکولوژیکی متفاوتی باشند. کودکان گروه ادراکی در مقایسه با گروه زبانی در دستیابی به ساختار اشکال حروف، واج ها، ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات واج شناختی از حافظه بلندمدت، کاربرد واج ها و گفتار توانمندتر هستند.
کارکردهای شناختی، نوروپسیکولوژیک، و نورولوژیک بیماران وسواسی باو بدون علایم افسردگی در مقایسه با هم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی کارکردهای شناختی و نوروپسیکولوژیک و نرم نشانه های عصبی در بیماران مبتلا به وسواس بود.
روش: در این پژوهش که از نوع مقطعی - تحلیلی بود، 46 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری (OCD) (21 بیمار وسواسی توام با علایم افسردگی و 25 بیمار وسواسی بدون علایم افسردگی) و 25 فرد سالم که از نظر سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تاهل و دامنه هوشی همتا گردیده بودند، انتخاب شدند. با استفاده از آزمون های بالینی وسواس و افسردگی (BDI-II، MOCI، CAC)، آزمون های نوروپسیکولوژیک (BD، WMS، TOH، WCST) و آزمون های نورولوژیک (EHI، NES) سه نوع ارزیابی به کار گرفته شد.
یافته ها: تفاوت گروه OCD و گروه کنترل سالم در آزمون های بالینی وسواس و نوروپسیکولوژیک معنی دار بود، اما در مورد نرم نشانه های عصبی تفاوت معنی دار آماری میان این دو گروه به دست نیامد. هم چنین در تفکیک بیماران وسواسی به دو گروه افسرده و غیر افسرده، در مورد آزمون های نوروپسیکولوژیک (به جز WMS) و آزمون های نورولوژیک (به جز خرده مقیاس ادغام حسی) تفاوت معنی دار آماری به دست نیامد.
نتیجه گیری: چنین می توان نتیجه گرفت که گروه OCD و گروه کنترل سالم از لحاظ مشخصات نوروپسیکولوژیک با هم تفاوت دارند و احتمالا مدارهای اوربیتوفرونتال در بروز، تداوم و / یا تشدید این علایم در OCD دخالت دارند. اما در تعامل وسواس و افسردگی تعیین ویژگی های فوق بر اساس آزمون های به کار رفته، دشوار و نیازمند روش های جامع تر و دقیق تری است.
اثر لیتیوم بر حافظه وابسته به وضعیت مورفین در روش اجتنابی غیرفعال در موش سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات کلرید لیتیوم بر حافظه وابسته به وضعیت القا شده به وسیله مورفین در روش اجتنابی غیر فعال در موش سوری انجام گرفت.
روش: در این مطالعه تجربی، برای ارزیابی حافظه در موش های نر بالغ نژاد NMRI، از روش یک بار آموزش پایین رفتن از سکو استفاده شد.
یافته ها: تزریق زیرجلدی مورفین (5 mg/kg) 30 دقیقه قبل از آموزش یا آزمایش، از تشکیل حافظه در موش ها جلوگیری کرد. حافظه تخریب شده در اثر تزریق مورفین قبل از آموزش، با تزریق همان مقدار از دارو 30 دقیقه قبل از آزمایش، بازسازی شد. تزریق داخل صفاقی لیتیوم 60 دقیقه قبل از آزمایش نیز، بازسازی حافظه را تخریب کرد. در حیواناتی که قبل از آموزش، مورفین دریافت کرده بودند، تزریق لیتیوم (80 و 160 mg/kg) قبل از آزمایش باعث بازسازی حافظه تخریب شده گردید. استفاده از مقادیر کم لیتیوم (20 mg/kg) قبل از آموزش، نگهداری حافظه را در روش اجتنابی غیر فعال مختل کرد. تخریب نگهداری حافظه القا شده به وسیله لیتیوم به کار رفته قبل از آموزش، با تزریق مورفین قبل از آزمایش بازسازی شد. تزریق همزمان مورفین و لیتیوم قبل از آزمایش در حیواناتی که قبل از آموزش مورفین دریافت کرده بودند، بازسازی حافظه تخریب شده به وسیله مورفین را افزایش داد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج ممکن است بین وابستگی به وضعیت مورفین و لیتیوم تداخل وجود داشته باشد.
توجه تقسیم شده و یادگیری دانشجویان: مطالعه ئی درباره ی نقش معرفت اولیه و حافظه ی کوتاه مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان توجهی که فراگیر در شرایط مطالعه از خود نشان می دهد در یادآوری های او نقش مهمی ایفا می کند . در این تحقیق چگونگی تقسیم توجه در یادگیری فراگیران بزرگسال و نحوه تاثیر آن بر عملکرد مجموع یادآوری آنها در شرایطی که حافظه کوتاه مدت و دانش قبلی آنها نسبت به موضوع و یادآوری آنها از نظر حافظه بلند مدت تحت کنترل قرار گرفته بود مورد مطالعه قرار گرفت
روانشناسی تصمیم گیری: تأثیر پیگیری اطلاعات بی فایده و غیر ابزاری بر انتخاب و تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر اطلاعات بی فایده و غیر ابزاری بر انتخاب ها و تصمیم گیری های افراد در حوزه های مختلف است.
روش: در این مطالعه مداخله ای روان شناختی، 800 مشارکت کننده در چارچوب چهار آزمایش سناریوهایی را خواندند. در این سناریوها از آنان خواسته شده بود تا در حوزه های مختلف از جمله اهدای کلیه تصمیم گیری کنند. نیمی از مشارکت کنندگان سناریوهای ساده و نیمی دیگر سناریوهای مبهم را مطالعه کردند. سناریوهای ساده به تکالیفی از تصمیم گیری مربوط می شدند که حاوی «اطلاعات بی فایده و غیر ابزاری» برای مورد تصمیم گیری بودند. سناریوهای مبهم نیز به تکالیفی از تصمیم گیری مربوط می شدند که در آغاز حاوی اطلاعات بی فایده و غیر ابزاری نبودند، ولی اطلاعات پس از یک تاخیر زمانی مشخص ارائه می شدند.
یافته ها: نتایج هر چهار آزمایش به یک یافته قوی و پابرجا اشاره داشت: دریافت اطلاعات بی فایده پس از یک تاخیر زمانی و انتظار، مفید و مربوط جلوه می کند و بدین ترتیب احتمال استفاده از آنان در تصمیم گیری نهایی افزایش می یابد.
نتیجه گیری: افراد فاقد ترجیحات تعریف شده هستند و آنها را در حین عمل تصمیم گیری می سازند.
تأثیر آموزش آگاهی واج شناختی بر توانایی خواندن دختران کم توان ذهنی پایه دوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجا که آگاهی واج شناختی بر یادگیری خواندن اولیه بسیار موثر می باشد، هدف پژوهش حاضر این بود که مشخص کند آیا آموزش آگاهی واج شناختی به کودکان عقب مانده ذهنی می تواند بر مهارت خواندن این کودکان تاثیر بگذارد؟
روش: در یک بررسی مداخله ای، از دو گروه 30 نفری مورد و شاهد که در پایه دوم دبستان استثنایی رجائیه تهران تحصیل می کردند و از نظر سطح آگاهی واج شناختی یکسان بودند، استفاده شد. در آغاز طرح آزمون های آگاهی واج شناختی، درستی و سرعت خواندن برای دو گروه اجرا گردید. بعد هر دو گروه طی مدت سه ماه آموزش خواندن دیدند. گروه مورد، علاوه بر آموزش خواندن در همین مدت، طی 20 ساعت تحت آموزش آگاهی واج شناختی قرار گرفت. پس از سه ماه هر دو گروه دوباره تحت همان آزمون ها قرار گرفتند.
یافته ها: امتیاز آگاهی واج شناختی هر دو گروه بعد از سه ماه افزایش معنی دار یافت، ولی این افزایش در گروه مورد بیشتر بود. امتیاز درستی و سرعت خواندن هر دو گروه نیز افزایش غیر معنی دار یافت. امتیاز کل آگاهی واج شناختی با درستی و سرعت خواندن همبستگی معنی دار داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش خواندن به کودکان عقب مانده ذهنی موجب افزایش امتیاز آگاهی واج شناختی و درستی و سرعت خواندن آنها می گردد.
اثربخشی استفاده از راهنمای راهبردهای یادگیری در عملکرد معلمان شرکت کننده در آموزشهای مکاتبه ای ضمن خدمت
حوزههای تخصصی:
مقایسه روایت های زندگی افراد افسرده و مضطرب با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه نحوه روایت زندگی توسط افراد افسرده و مضطرب مراجعه کننده به درمانگاه های بهداشت روان شهر تهران با گروه غیر بالینی بود. «روایت» مفهوم اساسی شخصیت در رویکرد روایت است. در این پژوهش، سه مفهوم عاملیت، مشارکت همدلانه و روایت رهایی بخش در روایت ها بررسی شد.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی برای انتخاب نمونه (هفت فرد افسرده، پنج فرد مضطرب و پنج فرد غیر بالینی که حداقل تحصیلات آنها دیپلم بود و بین 20 تا40 سال داشتند) از آزمون Scl-90-R و تشخیص روانشناس یا روانپزشک استفاده گردید. روایت ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته داستان زندگی مک آدامز گردآوری و داده ها با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد.
یافته ها: گروه غیر بالینی نسبت به گروه مضطرب و گروه اخیر نسبت به گروه افسرده به طور معنی داری از روایت های رهایی بخش بیشتری استفاده کردند. عاملیت در گروه غیر بالینی از دو گروه دیگر بیشتر بود و در مشارکت همدلانه تفاوتی بین آنها نبود.
نتیجه گیری: وجود تفاوت در روایت ها بیانگر آن است که بررسی روایت ها می تواند به عنوان یک ابزار تشخیصی مورد توجه قرار گیرد. محتوای روایت افراد غیر بالینی، رهایی بخش؛ افراد مضطرب، امیدواری نسبی همراه با ابهام (که عاملیت آنها را کاهش می داد)؛ و افراد افسرده، ناامیدی و تابع جبر زمان بودن بود.
اثر روش بارش مغزی در افزایش خلاقیت دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی این مطالعه، بررسی تاثیر بارش مغزی در افزایش خلاقیت دانش آموزان است. بر اساس پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و اجرای آزمون سنجش خلاقیت عابدی، اطلاعات لازم جمع آوری شد. نمونه مورد مطالعه، متشکل از 80 نفر دانش آموز پایه سوم راهنمایی تحصیلی [40 نفر پسر (20 نفر آزمایشی و 20 نفر کنترل) و 40 نفر دختر (20 نفر آزمایشی و 20 نفر کنترل)] با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از سه ماه برگزاری جلسات بارش مغزی با موضوع های مختلف در گروه های آزمایشی و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس، نتایج نشان می دهد که روش بارش مغزی در افزایش خلاقیت گروه های آزمایش پسر و دختر موثر بوده است. در خصوص مولفه های چهار گانه خلاقیت، اثر بارش مغزی در افزایش مولفه های ابتکار، سیال بودن و انعطاف پذیری پسران و مولفه های سیال بودن و بسط دختران معنی دار است.