فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر نحوه پردازش مساله منبع بر تشکیل طرح واره راه حل و انتقال آن به مساله آماج در یک موقعیت حل مساله قیاسی بود. روش: بر اساس یک طرح آزمایشی «پس آزمون چند گروهی»،90 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی دانشگاه زنجان در سه گروه آزمایشی کلامی، نقاشی و نمایش، ابتدا داستان ژنرال و دیکتاتور را مطالعه کرده و سپس به روش گروه خود آن را بازآفرینی کردند. در مرحله بعد، هر سه گروه در مورد حل مساله اشعه و تومور، که طرح واره مورد نیاز برای حل آن در داستان اولیه نهفته بود، اقدام کردند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که قبل از اشاره به تشابه ساختاری داستان ژنرال و مساله اشعه، آزمودنی هایی که داستان را به صورت نمایشی بازآفرینی کرده بودند، در حل مساله آماج موفق تر از آزمودنی هایی عمل کردند که داستان را صرفاً به صورت کلامی یا تصویری بازنمایی کرده بودند، این در حالی است که از نظر کیفیت یادآوری داستان ژنرال بین سه گروه کلامی محض، نقاشی و نمایش تفاوتی دیده نشد یا حتا از نظر کمیت این تفاوت به ضرر گروه نمایش بود.
نتیجه گیری: از آنجا که حل موفقیت آمیز مساله آماج، در این آزمایش، مستلزم به کارگیری یک طرح واره جنبشی بود و چون احتمال تشکیل چنین طرح واره ای هنگام انجام دادن رفتارهای حرکتی (نمایش) بیش از سایر حالات است، آزمودنی های گروه نمایش در حل این مساله موفق تر از سایر گروه ها عمل کردند. در مجموع، نتایج حاکی از آن است که برای انتقال موفقیت آمیز اصول از منبع به آماج، صرف غنی بودن طرح واره های تشکیل شده، هنگام ادراک منبع، کافی نیست، بلکه برای حل مساله آماج طرح واره تشکیل شده باید با طرح واره مورد نیاز هم-جنس باشد.
هوش هیجانی و سبکهای حل مسئله در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش 40 مرد 18 تا 48 ساله معتاد به مواد مخدر که به مرکز بهزیستی شهر رشت مراجعه می کردند، به پرسشنامه های فرم کوتاه بهره هیجانی بار ـ اُن (1997) و سبکهـای حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که هوش هیجانی با سبکهای درماندگی، مهار حل مسئله، اجتنابی و روی آوری رابـطه مثبت و با دو سبک حل مسئله خلاق و اعتماد به حل مسئله رابطه منفی و معنادار داشت. یافته ها برحسـب وِیژگیهای خاص افراد گروه نمونه بحث شد.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان با فلووکسامین و درمان ترکیبی بر بهبود باورهای فراشناختی و پریشانی ذهنی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر درمان فراشناختی، درمان با فلووکسامین و درمان ترکیبی (درمان فراشناختی و درمان با فلووکسامین) بر بهبود باورهای فراشناختی و پریشانی ذهنی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری.
روش: در یک طرح آزمایشی 21 بیمار سرپایی مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، به طور تصادفی، در یکی از سه گروه درمانی فراشناختی، فلووکسامین و ترکیبی قرار داده شدند. بیماران هر سه گروه 10 هفته تحت درمان قرار گرفتند.برای سنجش پریشانی ذهنی بیماران از مقیاس واحدهای ذهنی ناراحتی و برای سنجش باورهای فراشناختی آنها از پرسشنامه فراشناخت-30 در شروع و پایان درمان استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که درمان فراشناختی و ترکیبی بیشتر از درمان با فلووکسامین باعث بهبود معنادار شدت پریشانی ذهنی، باورهای مثبت به نگرانی، باورهای منفی به نگرانی، اعتماد شناختی و نیاز به کنترل افکار می شوند (01/0 p<). اثر درمان فراشناختی و درمان ترکیبی بر بهبود بیماران هیچ تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی و ترکیبی بیش از درمان با فلووکسامین بر بهبود باورهای فراشناختی و پریشانی ذهنی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری تاثیر دارد.
خلاقیت، نقش خانواده و راهبردهای عملی پرورش آن
حوزههای تخصصی:
تأثیر بازاندیشی در عمل بر تفکر انتقادی دانشجو- معلمان مراکز تربیت معلم تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر بازاندیشی در عمل بر تفکر انتقادی دانشجو معلمان انجام گرفت. طرح پژوهشی از نوع طرح های عاملی (عامل جنسیت با دو سطح و عامل کاربندی با دو سطح «روش باز اندیشی در عمل و روش سنتی») بود. آزمودنی ها را 93 نفر از دانشجویان مراکز تربیت معلم چهارگانة تبریز در دو گروه آزمایش (24 دختر و 22 پسر) و دو گروه شاهد (25 دختر و 22 پسر) تشکیل دادند. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو ابزار آزمون تفکر انتقادی واتسون – گلیزر (فرم الف) با پنج مؤلفه (استنباط، تشخیص پیش فرض ها، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی دلایل) و پرسشنامة آمادگی تفکر انتقادی کالیفرنیا با هشت مؤلفه (حقیقت جویی، گرایش به موقعیت مسئله، اعتماد به قضاوت خود، تحلیلی بودن، کنترل خود، کنجکاوی ذهنی، عمل منظم و پختگی در قضاوت) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان دادکه روش باز اندیشی در عمل موجب رشد مهارت تفکر انتقادی (استنتاج قیاسی ) و گرایش تفکر انتقادی (کنجکاوی ذهنی، عمل منظم و پختگی در قضاوت) دانشجو معلمان می شود. بین دانشجو معلمان دختر و پسر از نظر تأثیر باز اندیشی بر تفکر انتقادی تفاوتی وجود نداشت.
روش پاسخ کاملاً بدنی در مناطق دوزبانه
حوزههای تخصصی:
مقایسه تداخل دو تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری و ثبات پاسچر بین افراد مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به اهمیت فرآیندهای آگاهانه از جمله فعالیتهای شناختی در تنظیم و ثبات پاسچر و سازگاریهای احتمالی مطرح شده در سیستم عصبی مرکزی بیماران مبتلا به بیثباتی عملکردی مچ پا، این تحقیق با هدف مقایسه الگوهای تداخل دو تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری و ثبات پاسچر بین بیماران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افراد سالم صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و مورد– شاهدی، 15 بیمار مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا به روش ساده و در دسترس انتخاب و با 15 فرد سالم که با آنها جور شده بودند، با استفاده از الگوی تکلیف دوگانه، تحت بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای هر آزمودنی 6 مرحله ارزیابی، حاصل از دو سطح بی ثباتی دستگاه تعادل بایودکس و سه درجه دشواری تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری انجام و در هر مرحله نمره عملکرد تکلیف پاسچر و تکلیف شناختی محاسبه شد. دادههای حاصل با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشاندهنده تداخل بین تکلیف پاسچر و تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری در بیماران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افرادسالم بود (۰/۰۵>P)، ولی تداخل در دو گروه اختلاف معناداری نداشت. نتیجهگیری: یافتههای حاصل، اختلال در روند تجزیه و تحلیل اطلاعات را در ضایعه ای عضلانی– اسکلتی– محیطی همچون بیثباتی عملکردی مچ پا تأیید کرد. بهکارگیری برنامه های تمرین درمانی جهت تسهیل روند تجزیه و تحلیل اطلاعات در روند توانبخشی این بیماران و استفاده از الگوهای پیش رونده تکلیف دو گانه، با درجات دشواری متفاوت تکلیف شناختی، مؤثر به نظر میرسد.
سبک های یادگیری و کاربرد آنها در پرستاری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناخت عوامل مهم در ایجاد یادگیری موثر از ضروریات آموزش موفق است. یکی از این عوامل سبک یادگیری دانشجویان است. براساس نظر اندیشمندان، سبک های یادگیری مختلفی مانند وابسته و غیرواسته به زمینه، تاملی واکنشی و غیره وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره شده است. اطلاع از سبک یادگیری می تواند به تربیت پرستاران با کفایت کمک نماید. در نتیجه، هدف از نگارش این مقاله مروری، آشنایی با سبک های یادگیری و کاربرد آنها در آموزش پرستاری بود.
نتیجه گیری: افزایش آگاهی نسبت به شیوه یادگیری باعث فراگیری کارآتر شده و استفاده از عوامل محیطی به شکل مطلوب و در راستای یادگیری فردی و حذف اعمال نامناسب را سبب میشود. معلم باید روشهای ارتباطی و آموزشی خود را تا آنجا که ممکن است با سبکهای یادگیری و تفکر فراگیران وفق دهد تا یادگیری هرچه بهتر و عمیقتر اتفاق افتد.
تشخیص افکار اتوماتیک منفی (C.B.T)
حوزههای تخصصی:
بررسی توانایی شناسایی واج آغازین کلمه ها و ناکلمه ها در کودکان بهنجار پنج تا شش ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه توانایی شناسایی واج آغازین، به عنوان بخشی از مهارت آگاهی از واج در کلمه ها و ناکلمه ها (کلمه های بی معنا) و اثر بعضی متغیرها (شیوه تولید و واک-داری یا بی واکی واج هدف و موقعیت واج) بر این مهارت در کودکان پنج تا شش ساله فارسی زبان.
روش: در این مطالعه که از نوع توصیفی- تحلیلی بود، 100 کودک طبیعی(50 دختر و 50 پسر) پنج تا شش ساله فارسی زبان مهدکودک های شهر تهران مقایسه شدند. ابزار پ ژوهش 24 کلمه و 24 ناکلمه بود که تمامی آنها در موقعیت آغازین کلمه یا ناکلمه بودند. پایایی و روایی تکالیف با استفاده از روش های شاخص روایی محتوایی، تکرارپذیری نسبی و خطای معیار اندازه گیری بررسی شد. برای مقایسه توانایی کودکان در شناسایی واج آغازین کلمه ها و ناکلمه ها و بررسی سایر متغیرها از روش آماری t گروه های وابسته استفاده شد و دخترها و پسرها با آزمون t در نمونه های مستقل مقایسه شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که تکالیف طراحی شده از پایایی و روایی خوبی برخوردار است. در هر دو گروه پسر و دختر توانایی شناسایی واج آغازین کلمه بیشتر از ناکلمه (05/0p<) و شناسایی واج های سایشی، بی واک و آغازکننده هجای اول آسان تر بود (05/0p<). دو گروه دختر و پسر در هیچ کدام از تکالیف تفاوت معناداری نشان ندادند (78/0p=).
نتیجه گیری: توانایی شناسایی واج در کودکان سنین پیش از دبستان متاثر از متغیرهای مختلفی است. شناسایی واج آغازین کلمه های معنادار راحت تر از ناکلمه ها بود. امتیاز دختران در تکالیف طراحی شده کمی بیشتر از پسران بود، ولی این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود. تکالیف طراحی شده معیار مناسبی برای ارزیابی شناسایی واج آغازین در کودکان طبیعی است.
مقایسه بین نارسایی های شناختی و مولفه های فراشناخت با توجه به متغیر تعدیلی میزان سوانح شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش نقش تعدیلی متغیر سانحه شغلی را در رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت مورد بررسی قرار داد.
روش: پژوهش حاضر از نوع رابطهای است. جامعه آماری 4726 نفر از کلیه کارکنان زن و مرد (رسمی و غیررسمی) یک کارخانه تولید ماشین در سال 1386 بودند. در نهایت 254 نفر بهعنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه نارساییهای شناختی و (CFQ) و پرسشنامه فراشناخت ( MCQ ) ابزار جمعآوری دادهها بودند. شرکتکنندگان براساس میزان سوانح به دو گروه با سوانح و بدون سوانح تقسیم شدند. بهمنظور بررسی ارتباط و مقایسه بین متغیرها از روشهای آمار توصیفی مناسب، همبستگی، آزمون T مستقل و تحلیل عاملی استفاده شد. یافتهها: بین دو گروه از نظر میزان فراشناخت و نارساییهای شناختی تفاوت معنیدار وجود داشت. همچنین رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت در دو گروه معنیدار بود.
نتیجهگیری: نارسایی شناختی در سنخ صبح (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در صبح دارند) از افراد سنخ عصر (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در عصر دارند) بیشتر است. با توجه به این نکته، با گماردن افراد سنخ عصر به مشاغلی که نوبت کاری و شیفت شبانه دارند، میتوان از سانحه پیشگیری کرد."
راه های تقویت تفکر و کنجکاوی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان استفاده دانشجویان از مهارتهای مطالعه و یادگیری ورابطه آن با وضعیت وسوابق تحصیلی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت راهبردهای مطالعه و یادگیری گامی اساسی برای مداخلات آموزشی است. این پژوهش با هدف تعیین میزان استفاده دانشجویان از راهبردهای مطالعه و یادگیری و ارتباط آن با وضعیت تحصیلی آنها انجام شد. در این مطالعه 425 نفر از دانشجویان سالهای 84 و 86 دانشکده های ادبیات و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه راهبردهای مطالعه و یادگیری که به منظور اندازه گیری میزان استفاده دانشجویان از این راهبردها طراحی شده است، توسط دانشجویان تکمیل گردید. یافته ها حاکی از این بود که عملکرد دانشجویان در استفاده از مهارت ها ،در حد متوسط بود. دختران بیشتر از پسرها از مهارت ها بهره برده ، دانشجویان دانشکده ادبیات نیز بیشتر از دانشجویان دانشکده مهندسی از راهبردها استفاده کرده اند. بین دانشجویان روزانه و نوبت دوم وهمچنین دانشجویان سال اول و سوم تفاوتی در استفاده از راهبردها مشاهده نشد . همبستگی بین رتبه کنکور و استفاده از راهبردها معنی دار نبوده و همبستگی بین معدل دوره متوسطه و معدل دانشگاهی دانشجویان معنی دار بوده است و در نهایت فرایند فراشناختی دانش و کنترل خود بیشترین سهم را در تبیین موفقیت تحصیلی دانشجویان برعهده داشته است.
تحلیل رفتار معتادان در آزمون قمار آیوا با استفاده از مدل یادگیری تقویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اختلالات تصمیم گیری معتادان به مواد افیونی، در شرایط مخاطره آمیز، با استفاده از روش مدل سازی شناختی است.
روش: در این پژوهش، ابتدا نظام تصمیم گیری آزمودنی ها (گروه شاهد و گروه معتادان درمان جو)، با استفاده از نسخه فارسی آزمون قمار آیوا بررسی و سپس، یافته های آزمون با استفاده از مدل سازی شناختی تحلیل شد. در این راستا و بر اساس یادگیری تقویتی و شرایط آزمون قمار، مدل های مختلف تصمیم گیری در شرایط مخاطره آمیزِ آزمون قمار طراحی شد. در مرحله بعد، مدل ها در محیط آزمون قمار شبیه سازی و جداگانه بر داده های هر دو گروه برازش داده شدند. سپس، مدلی که مطابقت بیشتری با رفتار آزمودنی های آن گروه داشت، مشخص شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو گروه معتادان درمان جو (217=n) و شاهد (130=n) عملکرد ضعیفی در آزمون داشتند (امتیاز خالص کمتر از 10). علاوه بر آن، عملکرد گروه معتاد ضعیف تر از گروه شاهد بود (07/0p<). نتایج مدل سازی نشان می دهد که مدل بهینه هر دو گروه مدلی است که در ارزیابی انتخاب های مختلف فقط به تعداد دفعات دریافت پاداش و زیان (و نه مقادیر آنها) توجه می کرد. روش تحلیل حساسیت آشکار کرد که مدل بهینه برای گروه معتاد، علاوه بر توجه صرف به تعداد دفعات پاداش و زیان، بیشتر از گروه شاهد تحت تاثیر آسیب گریزی قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج فوق گویای آن است که علت کم بودن امتیاز کسب شده در هر دو گروه، نادیده گرفتن اندازه پاداش و زیان و توجه به دفعات آن است. ضمن این که، دلیل پایین بودن بازده گروه معتاد نسبت به گروه شاهد، عدم تعادل آسیب گریزی و پاداش جویی و گرایش به سمت آسیب گریزی است. این گرایش به آسیب گریزی می تواند بر شرایط خاص معتادان درمان جو منطبق باشد.