فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
تاثیر آموزش شیوههای رفتاری گروهی بر سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شیوههای رفتاری گروهی بر سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع بود. بدین منظور از بین جامعه آماری این پژوهش (کلیه 66 کودک و نوجوان مصروعی که برای انجام معاینه پزشکی از ابتدای تیرماه تا پایان مردادماه 1384 به مرکز خدمات درمانی نور در اصفهان مراجعه کرده بودند)، 13 پسر و 17 دختر (30 نفر) مبتلا به صرع براساس شباهت سنی (12 تا 18)، نوع مدرسه (عادی یا استثنایی) و محل سکونت (شهری یا غیرشهری) انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جای گرفتند. از آنجا که پژوهشگر به دلیل محدود بودن جامعه آماری قادر به گزینش تصادفی اولیه نبود، از روش نیمه تجربی استفاده گردید. بهمنظور سنجش متغیرهای پژوهش از دو پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (زیرمقیاس سازگاری اجتماعی) استفاده شد. پایایی پرسشنامه سازگاری اجتماعی برحسب آلفای کرونباخ 797/0 محاسبه گردید. براساس طرح تحقیق دو گروهی با پیشآزمون پسآزمون، متغیر مستقل آموزش شیوههای رفتاری گروهی و متغیر وابسته سازگاری اجتماعی (قالبهای اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، علایق ضد اجتماعی، روابط خانوادگی، روابط مدرسهای و روابط اجتماعی) در نظر گرفته شد. متغیر مستقل در 5 هفته متوالی طی 9 جلسه 90 دقیقهای و برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل پیشآزمون در نمرات پسآزمون بین دو گروه گواه و آزمایش در هیچ یک از زیرمقیاسها و کل مقیاس سازگاری اجتماعی تفاوت معنادار (05/0 P>) نبود. ولی شواهد نشان داد که با بررسی عامل سن، مدت بیماری، شدت علایم، تعداد حملات، میزان تحصیلات، میزان تحصیلات پدر و مادر و معدل تحصیلی در کل مقیاس سازگاری اجتماعی (05/0 P< و 032/6 = F) و در زیرمقیاسهای قالبهای اجتماعی (05/0 P< و 510/7 = F) و روابط مدرسهای (05/0 P< و 872/4 = F) بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت.
"
" یادگیری صریح یک مهارت ادراکی – حرکتی به دنبال سکته مغزی با استفاده از دست مبتلا "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: بررسی یادگیری صریح در بیماران مبتلا به سکته مغزی یک طرفه و مقایسه آن با افراد سالم و تعیین نقش عوامل مؤثر بر یادگیری این بیماران هدف این مطالعه می باشد.
روش بررسی: در این تحقیق تحلیلی مورد - شاهدی، از یک نرم افزار کامپیوتری جهت بررسی یادگیری حرکتی استفاده شده است که طی آن 4 مربع با رنگهای مختلف بر صفحه نمایشگر ظاهر می شد و داوطلب به محض مشاهده هر مربع باید کلید تعریف شده مرتبط با آن را فشار می داد. 15 بیمار مبتلا به سکته مغزی با انتخاب هدفمند و غیر تصادفی و 15 فرد سالم همسان که با گروه مورد جور شده بودند، در این تحقیق شرکت داشتند. در روز اول 8 بلوک حرکتی تمرین می شد. 24 ساعت بعد یک آزمون یادآوری از داوطلبین بعمل می آمد که شامل دو بلوک حرکتی با الگوی منظم بود. همه داوطلبین راست دست بوده و بیماران نیز دارای ابتلای سمت راست بوده و با همان سمت مبتلا تمرین را انجام می دادند و زمان سکانسها و بلوکهای حرکتی به عنوان متغیر تحقیق اندازه گرفته می شد.
یافته ها: انجام بلوکهای تحقیق در بیماران با اختلاف معنی داری کندتر از افراد سالم بود (05/0 P<). بین زنان و مردان چه در بیماران و چه در افراد سالم اختلاف معنی داری وجود نداشت. همچنین متغیرهای سن، جنس و سطح تحصیلات تأثیر قابل توجهی بر نتایج تحقیق نداشت(05/0 P>). زمان انجام بلوکهای حرکتی در دفعات آخر نسبت به دفعات ابتدایی کاهش معنی داری در هر دو گروه داشت(05/0 P<).
نتیجه گیری: اگرچه بیماران مبتلا به سکته مغزی یک طرفه، درمجموع حرکت را کندتر از افراد سالم همسان انجام می دادند، اما یادگیری حرکتی که بصورت کاهش پایدار در زمان بلوکها تعریف شده بود، در هر دو گروه سالم و بیمار وجود داشت. به عبارت دیگر بیماران مبتلا به سکته مغزی در طی انجام حرکت با دست مبتلا قابلیت یادگیری حرکتی را دارا هستند. "
اثربخشی آموزش والدین بر مشکلات رفتاری کودکان ADHD (مطالعه ی تک موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح پژوهشی حاضر یک مطالعه تک موردی بود که با هدف بررسی اثربخشی آموزش والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان adhd اجرا شد. آزمودنی های طرح، چهار مادر دارای کودک مبتلا به adhd بوده اند. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکان از میان کودکان adhd که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان دارویی با ریتالین قرار داشتند، مورد انتخاب قرار گرفتند.
مقایسه ی تعامل روانی- اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی با والدین کودکان عادی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تعامل روانی- اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، اعضای گروه نمونه آزمایش 60 نفر (30 نفر پدر، 30 نفر مادر) و اعضای گروه نمونه کنترل 60 نفر (30 نفر پدر، 30 نفر مادر) از میان جامعه آماری والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان عادی انتخاب شدند.
جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، آزمون تعامل روانی- اجتماعی صورت گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از آزمون t گروه های مستقل استفاده شده نتایج نشان داد که به طور کلی بین میزان تعامل روانی – اجتماعی والدین کودک دارای عقب مانده ذهنی و والدین دارای کودک عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. میزان تعامل روانی- اجتماعی مادران دارای کودکان عقب مانده ذهنی بیشتر از میزان تعامل – روانی اجتماعی پدران دارای کودکان عقب مانده ذهنی می باشد. میزان تعامل روانی – اجتماعی مادران دارای کودک عادی بیشتر از میزان تعامل روانی – اجتماعی پدران کودکان عادی می باشد.
تاثیر برنامه آماده سازی بر میزان پذیرش دانش آموزان عادی نسبت به دانش آموزان واجد اختلال حسی- حرکتی در مدارس فراگیر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه آماده سازی بر میزان پذیرش دانش آموزان عادی مدارس فراگیر و عادی نسبت به کودکان واجد اختلال حسی حرکتی صورت گرفته است. روش: با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، از جامعه آماری دانش آموزان عادی پایه های تحصیلی سوم تا پنجم ابتدایی در مدارس فراگیر و عادی در سال تحصیلی 85-84 نمونه ای به حجم 435 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. با استفاده از پرسشنامه مقیاس پذیرش ولتز (1980) نگرش افراد هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه آماده سازی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. یافته های حاصل، با استفاده از آزمون آماری t مستقل و تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که میزان پذیرش دانش آموزان گروه آزمایش در مدارس فراگیر و عادی پس از شرکت در برنامه آماده سازی، در مقایسه با گروه گواه به طور معنادار افزایش یافته است. همچنین نتایج بیانگر آن است که بین میانگین میزان پذیرش دانش آموزان گروه آزمایش با توجه به نوع مدرسه فراگیر و عادی تفاوت معنادار وجود ندارد. در نهایت اثر متقابل گروه آزمایش و نوع مدرسه بر میزان پذیرش دانش آموزان معنادار نیست. نتیجه گیری: شرکت دانش آموزان گروه آزمایش در برنامه های آماه سازی میزان پذیرش آنها را نسبت به دانش آموزان دارای اختلال حسی- حرکتی در مقایسه با گروه گواه افزایش داده است.
بررسی رابطه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر هدف، بررسی رابطه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ) و رابطه آن با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شیراز بود . روش: برای دستیابی به این هدف همه دانش آموزان کلاس های اول تا سوم مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شهر شیراز (500) نفر به تکمیل CERQ و شاخص های افسردگی و اضطراب مقیاس SCL-90-R پرداختند. از ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایانی، و از روش های تحلیل عوامل و همبستگی نمره کل با نمرات خرده مقیاس ها برای بررسی روایی CERQ استفاده شد. یافته ها: نتایج ضمن تایید پایانی و روایی CERQ نشان دادند که بدون توجه به جنسیت پاسخ دهنده، راهبردهای شناختی مقصر دانستن خود، تمرکز بر تفکر، باز ارزیابی مثبت، مصیبت بار تلقی کردن، و مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده های مهم افسردگی و اضطراب بودند. نتیجه گیری: نتیجه کلی این تحقق نشان می دهد که راهبردهای شناختی تنظیم هیجان از جمله مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده افسردگی و اضطراب هستند.
مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان شنوا و ناشنوا
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان عادی و ناشنوا در دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی و ناشنوای مدارس ابتدایی عادی و استثنایی شهر اصفهان بودند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، آزمون بندر گشتالت بود. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق80 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (40 نفر عادی و 40 نفر ناشنوا) بودند که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی و ناشنوا وجود دارد. به عبارت دیگر، میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان ناشنوا به طور معناداری کمتر از هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی بود. همچنین نتایج این پژوهش تفاوت معناداری را بین هوش بهر غیر کلامی پسران و دختران نشان نداد. بنابراین، کودکان ناشنوا به سبب نقص شنوایی و نقص کلامی، قادر به درک گفتار و فهم صحیح دستورالعمل ها نمی شوند.
مقایسه راهبردهای فراشناختی دانش آموزان عادی و نارساخوان پایه های دوم، سوم و چهارم ابتدایی شهر زنجان
بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان نخبه دانشگاه اصفهان از مؤلفه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیر قصه درمانی بر راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر قصه درمانی بر راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری است. روش: درچهارچوب طرح آزمایشی، 20 نفر از دانش آموزان پایه چهارم (10 دختر و 10 پسر) با مشکلات یادگیری در دو گروه آزمایش و کنترل شرکت داده شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. برای اندازه گیری راهبردهای رویارویی از سیاهه راهبردهای رویارویی کودکان (CCSC) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 30 دقیقه ای طی 4 هفته تحت قصه درمانی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قصه درمانی موجب بهبود راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری می شود. نتیجه گیری: مقایسه انواع رویه های قصه درمانی در حیطه های متفاوت روان درمانی کودکان می تواند موضوعی چالش انگیز برای پژوهشگران باشد.
مقایسه کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دانش آموزان کم شنوای شدید با دانش آموزان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: با توجه به اینکه دانش آموزان کم شنوا از کنش ها و توانش های کاربردی کمتری برخوردارند، لذا پژوهش حاضر به مقایسه این جنبه های کاربردشناسی زبان در دانش آموزان مدارس باغچه بان با دانش آموزان شنوای مدارس شهر تهران می پردازد.
روش بررسی: تعداد 70 دانش آموز کم شنوای دختر و پسر با افت شنوایی شدید (90-70 دسی بل) با میانگین معدل تحصیلی 18-15 در پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس این دانش آموزان، با 70 دانش آموز شنوای همگن از نظر جنس، پایه تحصیلی، نوع رشته تحصیلی و محله زندگی که براساس جور کردن انتخاب شده بودند مقایسه شدند. روش پژوهش مقایسه ای از نوع مقطعی بوده است. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی (شامل: درک و بیان استعاره– درک و بیان ضرب المثل– درک کنش گفتارهای غیر مستقیم– درک استنباط معنی– انتخاب بهترین عنوان و درک جملات طنرآمیز). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی یو، آزمون تی و تی زوجی استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دو گروه کم شنوا و شنوا تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). همچنین بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه کم شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). در صورتی که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی دار نیست (P<0.05).
نتیجه گیری: دانش آموزان کم شنوا نسبت به دانش آموزان شنوا توانش های کاربردی زبان را کمتر درک می کنند. همچنین در بافت ها و موقعیت های مختلف قادر به استفاده مناسب از آن ها نیستند.
"
بررسی کارآمدی روان نمایشگری بر بهبود بخشی مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی کارآمدی روان نمایشگری بر مهارت های اجتماعی و عزت نفس کودکان نارساخوان در دبستان های منطقه 1 آموزش و پرورش شهرستان اردبیل پرداخته است. روش: نمونه پژوهش 31 نفر از دانش آموزان دختر و پسر 13 ساله نارساخوان در پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی در سال تحصیلی 85-1384 بودند که پس از دو مرحله نمونه گیری، به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و اجرای مصاحبه با معلم، والدین و کودک و با استفاده از فرم مخصوص بررسی وضعیت کودک از لحاظ خواندن انتخاب شدند (16 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). در مرحله بعدی پیش آزمون از دو گروه با استفاده از آزمون مهارت های اجتماعی استفنز (SBA) و آزمون عزت نفس کوپراسمیت (SEI) گرفته شد. سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه گروهی تحت درمان روان نمایشگری قرار گرفتند و در پایان مجددا پس آزمون بر روی دو گروه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل و مقایسه اطلاعات به دست آمده از تفاضل پیش آزمون- پس آزمون نشان داد که اجرای روان نمایشگری مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان را افزایش می دهد. همچنین تحلیل زیرمقیاس های آزمون مهارت های اجتماعی نتایج مطالعه نشان داد که اجرای روان نمایشگری بر مهارت های میان فردی و رفتارهای مربوط به کار که از ابعاد آزمون مهارت های اجتماعی هستند، اثر معنادار دارد، اما در رابطه با اثر روان نمایشگری بر رفتارهای مربوط به خود و رفتارهای مربوط به محیط، نتیجه معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: برای افزایش مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان نارساخوان می توان از فنون روان نمایشگری استفاده کرد.
بررسی تحول مفهوم فضای اقلیدسی در دانش آموزان ناشنوا و شنوا
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه ای جایگاه اجتماعی معلمان ابتدایی، راهنمایی و متوسطه استان انجام شد. این پژوهش به روش توصیفی انجام گرفت و دیدگاه 372 نفر از معلمان مقاطع مختلف 17 منطقه آموزش و پرورش استان که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شده بودند، در زمینه ی مهم ترین شاخص های منزلت اجتماعی یعنی نیازهای مادی و معیشتی، نیازهای امنیتی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند که دغدغه بزرگ معلمان رفع نیازهای مادی و معیشتی آنهاست و از این نظر بین مقاطع مختلف تفاوت معنی داری وجود ندارد. از نظر امنیت شغلی فقط 85/48 درصد معلمان مورد مطالعه خود را فاقد امنیت شغلی معرفی کرده بودند و این امر در بین دارندگان مدارک بالاتر، بیشترمحسوس بود. دلایل ناامنی معلمان به ترتیب: ترس از بیان و نقد اندیشه های مختلف، ترس از بیان ضعف های احتمالی حاکم بر سازمان و ترس از عواقب انتقاد صحیح و منطقی از مدیریت آموزشگاه بیان شده بود.
از نظر نیازهای اجتماعی معلمان، بین آنان در مقاطع مختلف تفاوت معنی داری وجود نداشت. میانگین نیازهای مادی، امنیتی و اجتماعی معلمان ابتدایی و راهنمایی تفاوت معنی داری نداشت اما میانگین مربوط به معلمان متوسطه از دو گروه دیگر پایین تر بود.