فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودکارآمدی دانش آموزان می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی89 - 1388 است. حجم نمونه طبق اصول علمی 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعیین شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی و آموزش مهارت حل مساله طی هشت جلسه (2 ساعته) به مدت یک ماه استفاده گردید. پژوهش نیمه آموزشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری می باشد. برای تحلیل داده ها و بررسی سؤال های پژوهش از آزمون تی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. سؤال های پژوهش عبارتند از: میزان خود کار آمدی دانش آموزان دختر دوره متوسطه چقدر است؟ آیا آموزش مهارت حل مساله بر خود کارآمدی دانش آموزان دختر دوره متوسطه موثر است؟ آیا آموزش مهارت حل مساله بر خود کارآمدی دانش آموزان دختر دوره متوسطه در طول زمان از پایداری مناسب برخوردار است؟
نتایج پژوهش نشان داد که میزان خود کارآمدی دانش آموزانی که آموزش مهارت حل مساله دریافت کردند بیشتر از میزان خودکارآمدی دانش آموزانی است که آموزش مهارت حل مساله را دریافت نکرده اند . همچنین میزان خودکارآمدی دانش آموزان در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است.
نقش مؤلفه های انتظار- ارزش بر پیشرفت شیمی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه ارزش تکلیف، باورهای توانایی- انتظار، درک دشواری تکلیف، منبع کنترل و پیشرفت قبلی با پیشرفت بعدی شیمی و آزمون مدل اکلز و ویگفیلد انجام شد. روش: به همین منظور 200 دانش آموز دختر پایه سوم (119 نفر رشته تجربی و 81 نفر رشته ریاضی) به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از میان دبیرستان های دولتی شهر تهران انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه انتظار – ارزش سمنان (SVEQ) و منبع کنترل راتر(I-E) را تکمیل کردند. داده ها با رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در مدل نخست، ارزش تکلیف به تنهایی می توانست پیشرفت بعدی شیمی را پیش بینی کند، اما در مدل دوم ارزش تکلیف در کنار باورهای توانایی- انتظار نقشی در پیش بینی پیشرفت شیمی نداشت. در مدل سوم درک دشواری تکلیف به دو پیش بینی کننده قبلی افزوده شد که قادر بود به طور معکوس پیشرفت بعدی را پیش بینی نماید. در مدل چهارم منبع کنترل به مدل سوم افزوده شد که نقش معناداری را در پیش بینی پیشرفت شیمی نشان داد. در مدل های دوم تا چهارم ارزش تکلیف توان پیش بینی پیشرفت بعدی را نداشت. در مدل پنجم با افزودن پیشرفت قبلی به سایر پیش بینی کننده های مدل، توان پیش بین به طرز قابل ملاحظه ای افزایش یافت. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه در چارچوب نظریه انتظار – ارزش به خوبی تبیین می شود و از طرفی یا یافته های پژوهش های قبلی همخوان است. تلویحات نظری یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
رابطه ساختارهای هدف ادراکی کلاس درس با جهت گیری شخصی هدف چیرگی(تبحر) دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ساختارهای ادراکی کلاس درس و انگیزش چیرگی(تبحر) دانشجویان با روش همبستگی انجام گرفت. آزمودنی های پژوهش، شامل 187 دانشجو(73 دانشجوی پسر و114 دانشجوی دختر) بودند که بوسیله نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از دانشکده های علوم تربیتی و اجتماعی و زبان و ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انتخاب شدند و از پرسشنامه های ساختار اهداف کلاس درس بلک بورن و پرسشنامه هدف گرایی تحصیلی بوفارد، وزیو، رومانو، کوئینارد، بوردلیو و فیلبو برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تکالیف جالب و برانگیزاننده کلاس درس مهم ترین پیش بینی کننده انگیزش چیرگی(تبحر) دانشجویان است. نتیجه دیگر این پژوهش نشان داد که 19% درصد از واریانس انگیزش هدف چیرگی(تبحر) از طریق یک ترکیب خطی از عوامل تکالیف جالب و برانگیزاننده کلاس درس و ارزشیابی چیرگی تعیین می شود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش های آماری تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر به کار رفت.
رابطه مهارت های مقابله با استرس و پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان منطقه 12 دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی «رابطه مهارت های مقابله با استرس و پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12» پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش را همه اعضای باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 که در نیم سال اول 89-88 مشغول به تحصیل می باشند شامل می شود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده است که واحدهای رودهن، دماوند، کرج، پرند، قزوین، فیروزکوه، و ورامین براساس جدول مورگان 384 نفر انتخاب گردیده است.
برای سنجش شیوه های مقابله با استرس از پرسشنامه استاندارد کالات (2002) که شامل 32 سؤال است استفاده شده است و با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب آن 87/0 محاسبه گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد اصلی مهارت های مقابله با استرس در 2 مقوله کلی (شیوه های رویارویی متمرکز بر مسئله و شیوه های رویارویی بر هیجان) طبقه بندی گردیده است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی چندگانه و ضریب تعیین بدست آمده 019/0 = 2R مشاهده می شود متغیرهای مهارت های مقابله با استرس تنها 2/0 از پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان را تعیین می کند. با توجه به ضرایب استاندارد رگرسیونی، شیوه های متمرکز بر هیجان با میزان (164/0) بیش از شیوه های رویارویی متمرکز بر مسئله (123/0-) بر پیشرفت تحصیلی مؤثر خواهد بود.
اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودپنداره تحصیلی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
اهداف. بسیاری از موفقیتها یا شکستهای تحصیلی، ریشه در تصورات کلی فرد نسبت به تواناییهای خود در رابطه با یادگیریهای آموزشگاهی دارد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مساله در ارتقای مفهوم خودتحصیلی و در نتیجه در پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شد.
روشها. این پژوهش شبه- آزمایشی با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل روی 30 نفر از دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. ابزار بهکاررفته برای جمعآوری دادهها، آزمون مفهوم خودتحصیلی دلاور بود و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس یکطرفه با نرمافزار SPSS 11 استفاده شد.
یافتهها. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله در پیشرفت تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 86/12= x1 و در گروه کنترل میانگین 85/10= x2 و 31/2= t بهدست آمد. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر مفهوم خودپنداره تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 26/56= x1 و در گروه کنترل میانگین 53/48= x2 و 2/9= t بهدست آمد.
نتیجهگیری. آموزش مهارتهای حل مساله به دانشجویان، باعث توانمندی و ارتقای مفهوم خودتحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان میشود و باید در برنامههای آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر آموزش به روش پروژه ای و مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سوم تجربی فولادشهر در درس آمار و مدل سازی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق یک پروژه و به طور مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس آمار و مدل سازی انجام گرفته است. در این بررسی از روش تحقیق شبه تجربی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر سال سوم تجربی دبیرستانهای دخترانه فولادشهر (161 نفر) تشکیل داده است. حجم نمونه تحقیق 51 نفر است که 24 نفر در گروه آزمایش و 27 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. روش نمونه گیری تصادفی است. در گروه آزمایش تلفیقی از دو روش تدریس فعال شامل روشهای پروژه ای و مشارکتی به کار گرفته شد و در گروه گواه تدریس به شیوه سنتی (سخنرانی) انجام شد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق آزمونهای معلم ساخته پیش آزمون و پس آزمون مورد سنجش قرار گرفت. روایی آزمونها را متخصصان تایید کردند و پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ (945/0) تایید گردید. نتایج حاصل با استفاده از آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در سطح خطای 5 درصد نشان داد که بین دو گروه گواه و آزمایش اختلاف معنادار آماری وجود دارد، بدین معنا که دانش آموزانی که به طور پروژه ای ـ مشارکتی آموزش دیده بودند نسبت به گروهی که به طور سنتی آموزش دیده بودند از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردار بودند.
دانش آموزان بی انگیزه در مدرسه و راهبردهای افزایش انگیزش
حوزههای تخصصی:
خودگرانی عقلانی، مدل پذیرفته شده خودگرانی فردی؛ بحثی در اهداف تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودگردانی فردی ایده ای است که با دو واکنش متفاوت صاحب نظران تربیتی روبرو شده است. در حالی که طرفداران این ایده آن را هدفی مثبت ارزیابی کرده اند که توانایی انتخاب آزاد و مستقل را در فرد ایجاد می کند، مخالفان آن بر این باورند که در نظر گرفتن خودگردانی فردی به عنوان هدفی تربیتی ممکن است منجر به جدایی فرد از جامعه شده و او را به سمت خودشیفتگی و عدم تبعیت از اصول و ارزش های جمعی سوق دهد. به نظر می رسد که منشاء این مخالفت ها، به سوء برداشت ها و اختلاف نظرهایی بر می گردد که درباره ی «مفهوم» و «درجه ی» خودگردانی فردی وجود دارد. در این مقاله، مدلی از خودگردانی بر اساس «مفهوم عقلانی» و «درجه ی حداقلی» آن معرفی شده است که می توان آن را به عنوان مدلی توجیه پذیر و متعادل از خودگردانی فردی پذیرفته شده، به مثابه «هدفی تربیتی» پیشنهاد کرد.
نقش تعدیل کننده جنس در ارتباط بین سبک اسناد و پیشرفت تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلکننده جنس در ارتباط بین سبک اسناد (با دو سطح مثبت و منفی) و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان دبیرستان انجام شد.
روش: 233 دانشآموز (118 دختر و 115 پسر) مشغول به تحصیل در سال سوم رشته ریاضی- فیزیک از دبیرستانهای مناطق نوزدهگانه آموزشی شهر تهران بر اساس نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، به تصادف انتخاب شدند و پرسشنامه سبک اسناد پترسون را تکمیل کردند. همچنین، میانگین نمرههای دروس ریاضی، فیزیک و شیمی دانشآموزان در ترم اول بهعنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. .
یافتهها : بین سبک اسناد و پیشرفت تحصیلی رابطه معنیدار (0.01>p) وجود داشت؛ متغیر جنس موجب تغییرات معنیدار در میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارای سبک اسناد مثبت شد؛ ولی در میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارای سبک اسناد منفی، تغییرات معنیدار ایجاد نکرد .
نتیجهگیری: سبک اسناد در مقایسه با جنس، مقدار بیشتری از تغییرات پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند و این یافته در تبیین اُفت تحصیلی واجد اهمیت است ."
با دانش آموز خمود چه کنیم؟
حوزههای تخصصی: