فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل محتوای بسته های آموزشی پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی براساس مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد انجام شده است. روش: روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا و بر اساس مدل آنتروپی شانون انجام گرفته است. جامعه آماری شامل بسته های آموزشی مرتبط با پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی، و نمونه بررسی، بسته آموزشی پیشگیری از سوء مصرف مواد، مهارت های زندگی (1) و مهارت های زندگی (2) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در محتوای بسته آموزشی پیشگیری از اعتیاد، بیشترین توجه به مؤلفه های خودآگاهی و همدلی سپس به مؤلفه تصمیم گیری و حل مساله و کم ترین توجه به ترتیب به ارتباطات مؤثر، تفکر خلاق و انتقادی، آموزش مواد، مقابله با استرس شده است. در کتاب مهارت های زندگی (1) بیشترین توجه به مؤلفه تصمیم گیری و حل مساله و ارتباط مؤثر و آموزش مواد و کم ترین توجه به مؤلفه مقابله با استرس، هیجان، و تفکر خلاق و انتقادی و خودآگاهی و همدلی شده است. در کتاب مهارت های زندگی (2) بیشترین توجه، به مؤلفه تصمیم گیری و حل مساله، خودآگاهی و همدلی و ارتباط مؤثر و کم ترین توجه به مؤلفه تفکر خلاق و انتقادی، آموزش درباره مواد و مقابله با استرس و هیجان شده است. نتیجه گیری: با توجه به این که به برخی از مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد توجه چندانی نشده، لذا لحاظ کردن آن ها در بسته های آموزشی، کمک مؤثری به ارتقاء دانش جامعه ی هدف خواهد داشت.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم بر مبنای الگوی ریلی و شاپشایر در کاهش پرخاشگری و ارتقای رضایت زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مدیریت خشم بر تغییر پرخاشگری و رضایت زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بود. این هدف در قالب طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل به مرحله اجرا گذارده شد. در راستای هدف فوق از جامعه مردان مبتلا به سوءمصرف مواد تعداد 12 نفر که میزان بالایی از پرخاشگری را نشان داده بودند به صورت تصادفی انتخاب و نیمی از آنان در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه رضامندی زناشویی اینریچ استفاده شد.
نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم باعث کاهش معنادار میزان پرخاشگری و افزایش رضامندی زناشویی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. مبتنی بر نتایج می توان بیان داشت درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم در کاهش پرخاشگری و افزایش رضامندی زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر مؤثر است.
بررسی سوء مصرف داروهای تجویزی در ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
شیوع سوء مصرف مواد تبدیل به یک مسئله همه گیر جهانی و تهدید ملی برای جوانان در تمامی کشورها شده است. جدیدترین پدیده ی خارق العاده، سوء مصرف داروهای تجویزی است. بعضی داروها دارای خواص روان گردان هستند و به همین علت، بعضی وقت ها مورد سوءمصرف قرار می گیرند، یعنی به دلایل و روش های مختلف، مقداری دارو بدون تجویز پزشک یا توسط فردی غیر از شخص بیمار مورد سوءمصرف قرار می گیرد. در سال های اخیر نوجوانان و جوانان به جای مصرف مواد غیر قانونی (مانند متآمفتامین ها، اکستازی، هروئین و کوکایین)، از آرام بخش ها و دیگر داروهای در دسترس استفاده کرده و با استفاده از شیوه ها و وسایل متنوع، داروهای در دسترس را در مقادیر معین، برای رسیدن به اوج لذت مصرف می کنند. در بسیاری از کشورهای اروپایی، فروش دارو بسیار سخت و در موارد مشخص منوط به اجازه پزشک متخصص است، اما در کشور ما معمولاً در هر خانواده ای یک داروخانه کوچک وجود دارد که نقش پزشک خانواده را بازی می کند. بررسی انجام شده در سال های اخیر نشان داد که نوجوانان در این داروخانه های کوچک به دنبال پیداکردن آرام بخش های مختلف به بهانه سردرد و... هستند. سوء مصرف داروهای تجویزی به دلیل دسترسی آسان در حال افزایش است و خلاصی از آثار ظاهری آنها برای جوانان امروزی راحت است. این مطالعه یک تحقیق کتابخانه ای است که با استفاده از منابع داخلی و خارجی و منابع اینترنتی و سایت های موثق خبری انجام پذیرفته است. هدف مقاله، آگاه سازی مسئولان جهت جلوگیری از فروش بدون نسخه داروها و همچنین هشدار و آگاه سازی والدین در جهت پیشگیری از مصرف این داروها توسط نوجوانان و جوانان است و تلاش می کند تا راه حل هایی برای برون رفت از این مشکل ارایه کند.
الگوهای شخصیتی، باورهای غیرمنطقی و تکانشگری در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت الگوهای شخصیتی، باورهای غیرمنطقی و تکانشگری در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد و مردان عادی بود. روش:در این بررسی علی- مقایسه ای، نفر(40 مرد مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت درمان و 40 مرد عادی) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس گروه ها از نظر ویژگی های جمعیت شناختی (سن، جنس، وضعیت تاهل و تحصیلات) همتاسازی شدند و با استفاده از پرسشنامه شخصیتی آیزنک، مقیاس باورهای غیرمنطقی جونز و پرسشنامه تکانشگری بارت ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد افراد معتاد در مقایسه با افراد عادی، نمره بالاتری در برون گرایی، روان نژندی و روان پریشی کسب می کنند. از نظر باورهای غیرمنطقی نیز بین مردان مبتلا و بهنجار تفاوت معناداری یافت شد که در این راستا، باورهای غیرمنطقی مردان مبتلا بالاتر بود. بعلاوه، گروه مبتلا در مقیاس تکانشگری، دارای نمره میانگین بالاتر از گروه بهنجار بود. نتیجه گیری: متغیرهای شخصیتی، باورهای غیرمنطقی و غیرواقع بینانه و سطوح بالای نکانشگری، عواملی هستند که می توانند منجر به گرایش بیشتر افراد به مصرف مواد گردند و هدف قرار دادن این فاکتورها در افراد مبتلای تحت درمان می تواند منجر به جلوگیری از عود مصرف مواد گردد.
نقش میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان گرایش آن ها به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نقش میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان گرایش آن ها به اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول سال تحصیلی 95-1394 تشکیل می دادند. از بین این دانشجویان 377 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و با استفاده از فرم کوتاه پرسش نامه سبک زندگی اسلامی، پرسش نامه استعداد اعتیاد دانشجویان و مقیاس نگرش سنج مواد مخدر مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی با میزان تمایل آن ها به مصرف مواد و نیز مؤلفه های استعداد اعتیاد رابطه منفی داشته (01/0>P) و 23% از واریانس تمایل دانشجویان به مصرف مواد و 45% از واریانس استعداد اعتیاد دانشجویان با سبک زندگی اسلامی تبیین می شود. از بین مؤلفه های سبک زندگی اسلامی، مؤلفه مالی با ضریب بتای 28/0-، قویترین پیش بین تمایل دانشجویان به مصرف مواد و مؤلفه اخلاقی با ضریب بتای 28/0-، قویترین پیش بین استعداد اعتیاد در دانشجویان محسوب می شوند. بحث و نتیجه گیری: این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه توجه به سبک زندگی اسلامی در دانشجویان و انجام اقدامات لازم برای ترویج و ارتقای آن به منظور پیشگیری از گرایش دانشجویان به آسیب های اجتماعی به خصوص مصرف مواد را به دنبال دارد.
هم وابستگی
حوزههای تخصصی:
وابستگان به مواد شیمیایی خود تنها قربانیان اعتیاد، نیستند. به نظر می رسد نزدیکان آنها که اشتغال ذهنی فروانی با مصرف مواد مخدر در عزیزان خود دارند. نیز به نوعی دچار آسیبهای روانی می شوند. یکی از این موارد حالت هم وابستگی است.، در این طریق او را دز مصرف مواد مخدر تواناتر سازد. عده ای از پژوهشگران تا آن حد پیش ر فته اند که وجود حالات هم وابستگی در بستگان را علت عمده شکل گیری و تداون اعتیاد می دانند. عده ای نیز این باور را کاملا نادرست خوانده و آن را منبعث از حالات مردسالارانه تلقی می کنند و مدعی هستند مفهوم هم وابستگی صرفا متهم ساختن قربانی است البته با توجه به آنکه مدت زیادی از تبیین این پدیده نمی گذرد. هنوز نیازمند بررسی و تفحص بیشتر بوده و ارزیابی های دقیق تری را طلب می کند.
"آفت خطرناک و ویرانگر خانواده و اجتماع "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۵ شماره ۸۶
حوزههای تخصصی:
مقایسه تاثیر مداخلات برنامه قلب سالم اصفهان بر روند مصرف برخی اقلام غذایی در افراد سیگاری و غیر سیگاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: الگوی غذایی نادرست و مصرف سیگار از عوامل مهم در ایجاد بیماریهای قلبی عروقی است. انجام مداخلات درکاهش بار بیماریها از جمله بیماریهای قلبی عروقی، اهمیت زیادی دارد. مطالعه حاضر به منظور مقایسه تاثیر مداخلات برنامه قلب سالم اصفهان بر روند مصرف برخی اقلام غذایی در افراد سیگاری و غیر سیگاری انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه یک مطالعه مداخله ای جامعه نگرمیباشد که درشهرستانهای اصفهان و نجف آباد انجام شد. نمونهها4719 نفر افراد بالای 19 سال بودند که به روش چند مرحله ای، خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور ارزیابی وضعیت تغذیه از پرسشنامه بسامد خوراک کیفی شامل 48 آیتم غذایی استفاده گردید.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای کای دو، آنالیز واریانس یکطرفه و آنالیزکوواریانس استفاده شد.
یافته ها: اگرچه مصرف چربیهای حیوانی(002/0P=)، غذای آماده (0001/0P<)، نوشابه(0001/0P<)، شیرینی ها (006/0P<) و لبنیات چرب (0001/0P<) به طور معنی داری در سیگاریها بیشتر و مصرف میوه و سبزی کمتر بود(02/0P=) و از طرفی روند مصرف روغن جامد، چربی های حیوانی، گوشت قرمز، شیرینی ها، نوشابه و غذای آماده در پایان مطالعه نسبت به سال پایه در هر دوگروه به طور معنی داری کاهش و روند مصرف روغن مایع و زیتون، گوشت سفید، میوه و سبزی افزایش یافته است (در کلیه موارد001/0 (P<، ولی بین سیگاریها و غیر سیگاریها در طی سالهای مداخله به جز در لبنیات پر چرب، تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: اگرچه در ابتدا و انتهای مطالعه، رژیم غذایی افراد غیر سیگاری سالمتر از افراد سیگاری به نظر می رسد ولی بهبود روند مصرف مواد غذایی هم در سیگاریها و هم در غیر سیگاریها، تاثیر مثبت مداخلات تغذیه ای بر رژیم غذایی هر دو گروه را نشان می دهد.
اضطراب و افسردگی در زنان جوان وابسته به مواد در مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حدود 10 درصد معتادان کشور، زن هستند. از مباحث مهم در بررسی وابستگی زنان به مواد، اختلالات روانی از جمله اضطراب و افسردگی است که عامل موثر در گرایش زنان به سمت وابستگی به مواد است و میتواند پیامد وابستگی نیز باشد. این مطالعه با هدف بررسی اضطراب و افسردگی در زنان جوان با وابستگی به مواد در شهر مشهد انجام شده است.
روشکار: این مطالعهی مورد-شاهدی روی 236 زن 25-16 ساله در سه گروه زنان وابسته به مواد آسیبپذیر، زنان وابسته به مواد فاقد آسیبپذیری و شاهد منتخب به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی در سال 1390 با رضایت آگاهانه انجام شد. اطلاعات کسب شده شامل ویژگیهای جمعیتشناختی، اقتصادی-اجتماعی و اضطراب و افسردگی بر اساس پرسشنامهی بک توسط نرمافزار SPSS تحلیل شد. برای توصیف آزمودنیها از آمار توصیفی و برای مقایسه از آزمونهای پارامتریک (آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس) و غیر پارامتریک (من-ویتنی و کروسکال-والیس) استفاده شده است.
یافتهها: وجود اضطراب و شدت آن در افراد وابسته به مواد (آسیبپذیر و فاقد آسیبپذیری) به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد (0.001>P) ولی بین دو گروه وابسته به مواد، معنیدار نبود (0.05=P). وجود افسردگی و شدت آن در دو گروه وابسته به مواد به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد (0.001>P) ولی بین دو گروه وابسته به مواد معنیدار نبود (0.07=P).
نتیجهگیری: بین وابستگی به مواد با سطح اضطراب و افسردگی، شدت اضطراب و افسردگی و آسیب پذیری در زنان رابطهی معنیداری وجود دارد.
بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی مردان معتاد و غیر معتاد (عادی) در شهرستان عسلویه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی در مردان معتاد و غیرمعتاد شهرستان عسلویه انجام گرفت. این پژوهش از نوع علی - مقایسه ای می باشد. جامعه آماری 106 نفر معتاد و 59 نفر غیر معتاد بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) گرد آوری شده و با کاربرد آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی دوگروه تفاوت معناداری وجود دارد ( .( p <0/05به این صورت که سوء مصرف مواد ممکن است کیفیت زندگی افراد را در هر چهار بعد (سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی) تحت تاثیر قرار دهد.
بررسی میزان سلامت روانی و تنیدگی در معتادان ، قاچاقچیان موادمخدر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی مداخله ی شناختی–رفتاری مارلات و گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر بر میزان بهبودی و پیشگیری از عود در بیماران مرد وابسته به کراک(هروئین فشرده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر و درمان شناختی-رفتاری مارلات بر میزان بهبودی و پیشگیری از عود بیماران وابسته به کراک(هروئین فشرده) درمقایسه با بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: در یک طرح آزمایشی، 45 بیمار مرد، باتشخیص وابستگی به کراک(هروئین فشرده) برپایه ی معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری نسخه چهارم تجدید نظر شده، پس از سم زدایی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب وبه دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی 1 تحت 16 جلسه ی 5/1 ساعتی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر قرار گرفت. گروه آزمایشی 2 نیز تحت مداخله شناختی-رفتاری مارلات 12 جلسه 2 ساعتی، قرار گرفت. گروه کنترل نیز تحت درمان نگهدارنده، قرار داشتند و هیچ نوع روان-درمانی دریافت نکردند. آزمودنی ها به کمک بررسی پرونده، تست ادرار و مصاحبه ساختاریافته، پیش از آغازدرمان، پس از پایان جلسات آموزشی و در پایان مرحله پیگیری 3 ماهه، ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد به کارگیری روش های روان درمانی به بهبودی و کاهش عود در بیماران تحت درمان نگهدارنده به متادون نقش موثری دارند. نتیجه گیری: مشکلات روانی و تعارضات موجود چه در دوره قبل از اعتیاد و چه به هنگام اعتیاد می توانند باعث گرایش مجدد افراد به مصرف مواد مخدرشوند، بنابراین به کارگیری رواندرمانی می تواند در پیشگیری ازعود نقش موثری داشته باشد.
اثربخشی تکنیک های تنظیم هیجانی رفتاردرمانی دیالکتیک بر راهبردهای تنظیم هیجان زنان با اختلالات شخصیت مرزی و اختلال سوء مصرف مواد: طرح خط پایه چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همبودی اختلال شخصیت مرزی با اختلال سوء مصرف مواد بالا است.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکنیک های تنظیم هیجانی\nرفتاردرمانی دیالکتیک بر راهبردهای تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد انجام شد. بر اساس میزان تمایل یه شرکت در پژوهش، مصاحبه تشخیصی ساختاریافته و ملاکهای ورود، از میان بیماران زن مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد، چهار نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. هر چهار شرکتکننده دردوازده جلسه با تکنیکهای تنظیم هیجانی از رویکرد رفتار درمانی دیالکتیک تحت درمان قرار گرفتند. به منظور سنجش راهبردهای تنظیم هیجان منفی از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل دیداری نمودارها و شاخص روند، ثبات، درصد داده های غیر همپوش و درصد داده های همپوش استفاده شد . رفتار درمانی دیالکتیک نمرات را در راهبردهای منفی تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد کاهش داد. بازبینی نمودارهای اثربخشی و اندازه اثر بیانگر کاهش معنادار راهبردهای تنظیم هیجانی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارفکری، ملامت\nدیگران و فاجعه انگاری) در شرکتکنندگان بود. تکنیک های تنظیم هیجانی در کاهش استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان ی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارگری، ملامت دیگران و فاجعه انگاری) موثر است و میتواند برای درمان زنان با همبودی اختلال شخصیت مرزی و\nسوء مصرف مواد استفاده شود.
رابطه ی علی استعداد اعتیاد از طریق طرح واره های ناسازگار اولیه، سرمایه روان شناختی و نیازهای اساسی روان شناختی با میانجی گری الگوهای ارتباطی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی گر الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه در پیش بینی استعداد اعتیاد انجام گرفته است. روش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر و دختر کرمانشاه، در مقطع متوسطه در سال تحصیلی 94-93 بوده است. با استفاده از جدول مورگان 400 دانش آموز (200 دختر و 200 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند؛ که به پنج پرسش نامه، الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ و استعداد اعتیاد پاسخ دادند. به منظور ارزیابی مدل پیشنهادی از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS و SPSS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پژوهش با میانجی گری الگوی ارتباطی خانواده (خرده مقیاس گفت و شنود) از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار شکست، وابستگی، محرومیت هیجانی و بی اعتمادی، بااستعداد اعتیاد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین خرده مقیاس های خود کارآمدی، تاب آوری و ارتباط با استعداد اعتیاد رابطه منفی وجود دارد که نشان داد توانایی پیش بینی استعداد اعتیاد را دارند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی قابل قبولی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت حیطه های فردی و خانوادگی در استعداد به اعتیاد دارد و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی و تدوین برنامه های پیشگیری از رفتارهای پرخطر می تواند بسیار مفید واقع شود.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش ولع و عود مصرف در بیماران سوءمصرف مواد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با همه تلاش هایی که درزمینه ترک اعتیاد صورت می گیرد آمار فراوان عود مصرف مواد درنتیجه تجربه ولع پس از ترک مواد نگران کننده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر کاهش ولع و عود مصرف در بیماران تحت درمان با متادون بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از تعداد 60 بیمار در مرکز درمانی ترک اعتیاد، تعداد 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. هر دو گروه پرسشنامه های ولع مصرف و عود (پیگیری شش ماهه) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش در مورد اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش ولع و عود مصرف تائید شد و میان گروه آزمایش که مصاحبه انگیزشی و دارودرمانی دریافت کرده بودند و گروه گواه که تنها دارودرمانی متادون را دریافت کرده بودند تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: این یافته ها می تواند متخصصین را در جهت استفاده از درمان های روان شناختی در کنار دارودرمانی در زمینه ی اعتیاد یاری دهد.
رابطه تنظیم شناختی هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی ارتباط تنظیم شناختی هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. روش: این تحقیق از نوع همبستگی بود که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد. تعداد 400 دانش آموز پایه های اول و دوم دبیرستان های شهر شیراز در سال تحصیلی 91-90 با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های تنظیم شناختی-هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی، مهارت های اجتماعی و فهرست سوء مصرف مواد (محقق ساخته) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان دادند برانگیختگی و سطوح پایین مهارت های اجتماعی سهم معناداری در پیش بینی سوء مصرف مواد دارند. نتیجه گیری: نتایج مبین آن بودند که بر انگیختگی رفتاری، سطوح پایین خودکارآمدی، تنظیم شناختی هیجان، عدم تفکر و برنامه ریزی در کارها و سطوح پایین مهارت های اجتماعی در گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد موثراند.
نقش نگرش در پیشگیری و درمان اعتیاد
حوزههای تخصصی:
رواج دهندگان اعتیاد به خوبی به این نکته پی برده اند که با ایجاد نگرش مثبت به موادمخدر و شیوع باورهای غلط در میان افراد جامعه می توانند بازار مصرف خوب و سودآوری به دست آورند. از این رو، یکی از دلایل عمده مشکل اعتیاد، خطر هنجار شدن مصرف مواد و نگرش مثبت به موادمخدر و آثار آن است. بر این اساس، بررسی نقش نگرش به موادمخدر در پیشگیری و درمان اعتیاد امری ضروری است. در این پژوهش عوامل موثر بر ایجاد نگرش مثبت و منفی نسبت به موادمخدر و اعتیاد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که نگرش به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر رفتارهای اعتیادآور تاثیر می گذارد. از این رو، می توان با تغییر نگرش های مثبت افراد و تقویت نگرش های منفی آنان نسبت به مواد مخدر از تمایل به سوء مصرف مواد و تداوم آن پیشگیری نمود. هر چه این نگرش ها بر علم، تجربه و آموزش متکی باشد در رفتار آینده فرد موثرتر خواهد بود. با شناخت نگرش های مثبت و منفی، شدت و ضعف آن ها، بررسی عوامل موثر بر شکل گیری نگرش ها و تدوین برنامه های آموزشی پیشگیرانه خانواده محور و هدفمند می توان نگرش ها را هدایت نمود و با تغییر آن ها به تصحیح رفتار پرداخت. برنامه ریزی ها باید به نحوی باشد که نوجوانان و جوانان در سلسله آموزش های ارتقاءتوانمندی اجتماعی و روانی نسبت به مواد نگرشی منفی پیدا کنند. در مجموع می توان گفت اصلاح و تغییر نگرش افراد نقش مهمی در پیشگیری و درمان اعتیاد دارد.