فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی رابطه میان چشم انداز زمانی و گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در نوجوانان اجرا شد. روش: به این منظور405 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم متوسطه مدارس شهر تهران به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و پرسشنامه های چشم انداز زمانی زیمباردو و مقیاس آمادگی اعتیاد مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد میان گرایش به سوءمصرف مواد مخدر با چشم انداز زمانی گذشته گرای منفی، حال گرای لذت طلب، حال گرای تقدیرنگر، رابطه مثبت و با چشم انداز زمانی آینده گرا رابطه منفی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که از بین ابعاد چشم انداز زمانی چهار بعد گذشته گرای منفی، حال گرای لذت طلب، آینده گرایی و حال گرای تقدیرنگر به عنوان متغیرهای پیش بین شرایط ورود به معادله نهایی رگرسیون برای توضیح گرایش به سوءمصرف مواد مخدر را دارا بودند و درنهایت چهار بعد فوق 38% از واریانس گرایش به مصرف مواد را تبیین کردند. نتیجه گیری: چشم انداز زمانی عامل مهم و کلیدی در گرایش به سوءمصرف مواد مخدر است. نتایج این پژوهش نشان می دهد آموزش فرد به سمت آینده گرایی و یاد دادن به تأخیر انداختن لذت فوری و در نظر گرفتن عواقب و پیامدهای اعمال حال حاضر می تواند در ایجاد گرایش به چشم انداز زمانی متعادل و پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر بسیار مؤثر باشد.
اثربخشی نوروفیدبک آلفا/تتا بر ولع مصرف بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک آلفا/تتا بر شدّت ولع مصرف در بیماران وابسته به مواد کریستال مت آمفتامین (شیشه) انجام گرفت. روش: به این منظور20 نفر از بیماران وابسته به شیشه که در مرکز اجتماع درمان مدار شهر مشهد نگهداری می شدند، به شیوه در دسترس بر اساس ملاک های تشخیصی DSM-V و نتایج نشانه های مرضی پرسش نامه (SCL-90-R) انتخاب شدند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. در ابتدای دوره و پایان دوره بیماران دو گروه به وسیله پرسشنامه مقیاس خودسنجی ولع مت آمفتامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیماران گروه آزمایش علاوه بر روان درمانی گروهی، به مدّت 4 هفته، هر هفته 5 جلسه درمان نوروفیدبک دریافت کردند و بیماران گروه کنترل تنها جلسات روان درمانی گروهی را پشت سر گذاشتند. یافته ها: گروه آزمایش در متغیرهای تمایل و قصد به سوء مصرف مواد، تقویت منفی و میانگین کل شدت ولع مصرف نسبت به گروه کنترل بهبود نشان می داد. نتیجه گیری: بنابراین این مطالعه نشان داد که بیماران وابسته به مواد مت آمفتامین می توانند تحت تأثیر نوروفیدبک، شدت ولع مصرف خود را بهبود بخشند.
اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر خود کنترلی، خودکارآمدی و تکانشوری در دانش آموزان دارای استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر خودکنترلی، خودکارآمدی و تکانشوری دانش آموزان مستعد اعتیاد می باشد. روش: روش تحقیق از نوع آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور 50 نفر از دانش آموزان پسر دارای استعداد اعتیاد از بین دبیرستان های مشکین شهر از طریق پرسش نامه استعداد اعتیاد شناسایی و بطور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. مقیاس های خودکنترلی، خودکارآمدی و تکانشوری قبل و بعد از آموزش حل مسئله اجتماعی توسط دانش آموزان تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش حل مسئله اجتماعی قرار گرفته و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش حل مسئله اجتماعی موجب افزایش خودکنترلی، و خودکارآمدی؛ و کاهش تکانشوری در دانش آموزان دارای استعداد اعتیاد شد. نتیجه گیری: این نتایج حاکی از اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر متغیرهای روان شناختی در افراد مستعد اعتیاد می باشد. لذا پیشنهاد می شود از این آموزش به منظور پیشگیری از اعتیاد در مدارس استفاده شود.
اثربخشی روان درمانی گروهی تحلیل رفتار متقابل بر عقاید وسوسه انگیز و سبک های دلبستگی و نظم جویی شناختی در معتادین در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش عقاید وسوسه، تنظیم شناختی هیجان و تعدیل سبک های دلبستگی معتادین در حال ترک بود. روش : پژوهش مورد نظر از نوع روش های آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش عبارت بودند از: کلیه مردان معتادانی که در سال 1393 به کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. تعداد 30 نفر از افراد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف به یکی از گروه های آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های عقایدوسوسه انگیز، سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. درمان گروهی تحلیل رفتار متقابل طی 10 جلسه (90دقیقه ای) انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس حاکی از آن بود که درمانگری تحلیل رفتارمتقابل می تواند در کاهش عقاید وسوسه انگیز، خودسرزنش گری، نشخوارفکری، فاجعه نمایی، سرزنش دیگران و سبک های دلبستگی ناایمن و افزایش تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه پذیری، پذیرش و سبک دلبستگی ایمن مؤثر باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه افراد وابسته به مواد بیشتر در معرض هیجانات منفی قرار دارند بنابراین، در چنین موقعیت هایی احتمالاً بدون برنامه و به صورت تکانشی عمل می کنند. بنابراین، آموزش تحلیل رفتارمتقابل می تواند میزان کنترل را در موقعیت های استرس زا بالا ببرد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر درمان مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت در افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش ابتدا از میان بیماران دارای اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهرستان زاهدان، 31 نفر دارای تشخیص اختلال مصرف مواد به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و گروه کنترل (17 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه سبک های مقابله ای بیلینگز و موس ارزیابی شدند. روان درمانی مثبت نگر در گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیره و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر، سبک های مقابله ای بیماران گروه آزمایش را در مرحله ی پس آزمون و پیگیری ارتقا داده بود. همچنین نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر در پیشگیری از بازگشت موثر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان روشی کارآمد برای ارتقای سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت بیماران دارای اختلال مصرف مواد استفاده شود.
بررسی آمادگی اعتیاد به مواد مخدر در دانشجویان پزشکی: نقش مولفه های ذهنی خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه اعتیاد صرفا به فرد یا گروه خاصی مربوط نمی شود و کمتر مطالعه ای به بررسی نقش خشم در بروز اعتیاد به مواد پرداخته است، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین مولفه های خشم در آمادگی اعتیاد انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر دارای یک طرح توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد 309 دانشجوی پزشکی در کرمانشاه با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب و پرسشنامه های خشم اشپیلبرگر و آمادگی اعتیاد زرگر را کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفه های حالت خشم، صفت خشم، برون ریزی خشم، درون ریزی خشم، و شاخص کلی بیان خشم با آمادگی اعتیاد و بین مولفه های کنترل برون ریزی خشم و کنترل درون ریزی خشم با آمادگی اعتیاد رابطه وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان دهنده آن بود که مولفه های حالت خشم و درون ریزی خشم با هم می توانند 35 درصد تغییرات مربوط به آمادگی اعتیاد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: حالت خشم و درون ریزی خشم به عنوان مولفه های ذهنی خشم نقش چشمگیری در پیش بینی آمادگی اعتیاد دانشجویان پزشکی دارند. توصیه می شود برنامه های مدیریت خشم برای دانشجویان پزشکی، به عنوان مهم ترین قشر جامعه در حوزه سلامت عمومی، بیشتر این دو مولفه را مد نظر قرار دهد.
نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوءمصرف مواد
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرایم مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. عقاید و باورهای مذهبی و معنوی به عنوان عوامل حمایتی یا حائلی هستند که از طریق دادن امید، قدرت و معنی بخشی به زندگی، فشار روانی زندگی را کم می کند و کیفیت زندگی را به ویژه در افراد معتاد بهبود می بخشد و حتی مانع گرایش به اعتیاد می شود؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوء مصرف مواد بود. روش تحقیق حاضر، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط تدوین شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مذهب و نهادهای مذهبی می توانند مصرف مواد و بهبودی از آن را از طریق برقراری یک نظم اخلاقی تحت تأثیر قرار دهند. نهادهای مذهبی، راهنمایی ها یا قواعد خاص اخلاقی به منظور کنترل خویشتن مانند امتناع از مصرف الکل و دیگر مواد را در اختیار فرد قرار می دهد و به تسهیل تجربه معنوی کمک می کنند. تجربه معنوی می تواند تعهدات اخلاقی را تحکیم بخشد که این نیز به نوبه خود مانع از مصرف الکل و دیگر مواد می شود. همچنین با استناد به دستورات مذهبی می توان قوانینی وضع کرد که مصرف مواد مخدر و الکل را ممنوع اعلام کند. با توجه به نقش محافظ دینداری در مقابل گرایش به مصرف مواد به والدین و مراکز آموزشی پیشنهاد می شود که با روش های مورد قبول نوجوانان و جوانان به تقویت باورهای دینی در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد پرداخته شود، تا احتمال گرایش آن ها به مصرف مواد کمتر شود. همچنین متخصصان ترک اعتیاد می توانند در کنار روش های معمول ترک، به تقویت باور های مذهبی و ایجاد نظام معنا دهی به زندگی در مراجعان خود، به کاهش وابستگی به مواد در آن ها کمک کنند.
تأثیر مواد مخدر و روان گردان ها بر امنیت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مصرف، فروش و قاچاق مواد مخدر و روان گردان ها همواره یکی از محورهای اصلی امنیت اجتماعی بوده و طیف وسیعی از فعالیت های حقوقی، سیاسی، بهداشتی، آموزشی، رویه های عرفی و نیز ارزش های اخلاقی را به خود اختصاص داده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مواد مخدر و روان گردان ها بر امنیت اجتماعی است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای است. نگارنده با بهره گیری از منابع موجود و تجربیات مکتوب در کتابخانه ، اینترنت و آرشیو اسناد و نظریات دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل و هیئت بین المللی کنترل مواد مخدر اهداف تحقیق را دنبال کرده است. نتیجه تحقیق نشان داد امنیت اجتماعی یک نیاز اجتماعی و مواد مخدر به عنوان بلای خطرناک اجتماعی است و ایجاب می کند که آموزش های آگاه سازی نهادینه شود و واحدهای درسی آشنایی با انواع مواد مخدر وروان گردان مورد توجه قرار گیرد و فرایند رویکرد اجتماعی کردن امر مبارزه با مواد مخدر و روان گردان استمرار یافته و ایجاد اشتغال، ازدواج آسان، ترویج ورزش، توسعه پژوهش های مرتبط، مسئول شناختن والدین و ساماندهی مراکز کاهش آسیب، پیگیری شود.
بررسی عوارض جسمانی و روانی ناشی از سوءمصرف آمفتامین
حوزههای تخصصی:
آمفتامین ها مواد محرک صنعتی هستند که به صورت قانونی برای مصارف پزشکی و به صورت غیرقانونی برای تفریح مورد استفاده قرارمی گیرند. مواد شبه آمفتامینی به لحاظ وسعت مصرف، دومین ماده در سراسر جهان به حساب می آیند. آمفتامین نخست، سودمند و بی ضرر به نظرمی رسیده، اما با گذشت زمان و شناخته شدن آثار واقعی یا آثار جانبی آن، شهرتی اهریمنی یافته است. در این نوشته ابعاد آسیب شناختی فیزیولوژیکی و روانشناختی سوءمصرف آمفتامین مورد بررسی قرار گرفت. از نظر آسیب های فیزیولوژیکی مشکلات خواب، آثار کاهنده اشتها، خطرهای مرتبط با تزریق تدخین یا استفاده استنشاقی، آسیب دهانی، آسیب قلبی، ارتباط با ویروس های خونی، آثار پیش از تولد، آثار نوروتاکسیک (مخدر اعصاب) و بیماری پارکینسون پیامدهای جدی سوءمصرف آمفتامین به شمار می روند. از نظر آسیب های روان شناختی مصرف دوزهای بالاتر یا مداوم با اختلالات سایکوتیک، خلقی، نقایصی در عملکرد شناختی و وابستگی همراه است.
خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوان دارای پدر مبتلا به سوء مصرف مواد: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوان دارای پدر مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شده است. روش پژوهش حاضر در چارچوب طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد اجرا شد. آزمودنی یک نوجوان پسر 13 ساله، دانش آموز کلاس هشتم و تنها فرزند خانواده بود و پدر مبتلا به سوءمصرف مواد بود، بنابراین مداخله خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری در 13 جلسه و هر هفته در یک جلسه برای آزمودنی و خانواده اش برگزار شد. به منظور ارزیابی مشکلات رفتاری، علاوه بر مصاحبه بالینی از نوجوان و گزارش های معلمان و معاونین آموزشگاه، از آزمون خود گزارش دهی (YSR) مبتنی بر نظام سنجش آخنباخ (ASEBA) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از نمودار خط پایه، درمان و پیگیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رویکرد درمانی مورد نظر توانسته است تغییرات معنادار و قابل توجهی در مشکلات درونی سازی و برونی سازی آزمودنی ایجاد کرده و نمودار خط پایه نشان داد که مشکلات درونی سازی و برونی سازی بعد از فرآیند درمان در آزمودنی کاهش یافته است. اثربخشی مداخله نشان داد طرح-های درمانی مبتنی بر خانواده در بهبود مشکلات رفتاری نوجوانان در معرض خطر تأثیر داشته و رویکرد خانواده درمانی مبتنی بر فنون شناختی رفتاری به عنوان یک طرح درمانی کارآمد می تواند برای کمک به خانواده های مبتلا به سوءمصرف مواد دارای نوجوان به کار گرفته شود.
تفاوت های نمایه حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، مواد محرک، تحت درمان متادون و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های نمایه حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، مواد محرک، متادون و افراد بهنجار انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای و طرح پژوهشی چند گروهی از نوع گروه های مقایسه ای (مقابله ای یا ایستا) با گروه بهنجار بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی افراد معتاد به مواد مخدر، محرک و متادون بود که در مهر تا اسفند 1392 به مراکز ترک اعتیاد خمینی شهر مراجعه کرده بودند. نمونه انتخابی از این جامعه شامل 154 نفر از افراد سوء مصرف کننده (54 نفر مصرف کننده مواد مخدر، 50 نفر مصرف کننده مواد محرک، و 50 نفر دریافت کننده داروی متادون) و 50 نفر گروه بهنجار بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس حافظه فعال وکسلر ویرایش سوم را تکمیل کردند. یافته ها: بین گروه بهنجار و گروه های مصرف کننده مواد مخدر، محرک و متادون در خرده مقیاس حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و فضایی تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: استفاده از مواد مخدر و محرک باعث آسیب پایدار در فرایندهای شناختی از جمله حافظه فعال می شود. هرچند تحقیقات نشان می دهد که با گذشت زمان این فرایندهای شناختی بهبود می یابد.
بررسی اعتیاد و سایر آسیب ها و انحراف های اجتماعی در حوادث و بلایای طبیعی
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان همواره در طول تاریخ با دو بحران طبیعی و انسانی مواجه بوده است؛ در پیدایش بلایای طبیعی، برخلاف مسائل انسانی، دست بشر چندان در کار نیست و این حوادث هرازگاهی رخ می دهند و فاجعه های دل خراشی می آفرینند. ازنظر غافل گیری و پیش بینی ناپذیری، زلزله جایگاه نخست را در میان تمامی بلایای طبیعی به خود اختصاص داده است. کشور ایران به دلیل قرار گرفتن روی کمربند زلزله، یکی از زلزله خیزترین مناطق دنیا است و به طور میانگین هفته ای یک بار زلزله ای بالای سه ریشتر را تجربه می کند. اگرچه زلزله در حیطه ی مباحث جامعه شناسی قرار ندارد؛ ولی بعد از وقوع، به سبب آثار اجتماعی گوناگونی که دارد به موضوعی جامعه شناختی تبدیل می شود. یکی از این آثار، انحراف ها و بزهکاری هایی است که بعد از زلزله رخ می دهد. باوجود این گونه آسیب ها، بیشتر به خسارات مالی و جسمانی آن پرداخته شده و پیامدهای اجتماعی آن کمتر مورد توجه بوده است. هدف مقاله حاضر، بررسی اعتیاد و سایر آسیب ها و انحراف های اجتماعی در حوادث و بلایای طبیعی است که از طریق روش اسنادی به کمک اسناد و مدارک موجود به بررسی میزان اعتیاد، سرقت، شرارت و ناامنی در زلزله های اخیر ایران همچون زلزله بم، اهر، ایلام و بوشهر پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بعد از زلزله بم، به دلیل اعتقاد به آرامش دهندگی و مسکن بودن تریاک، هم به مصرف کنندگان جدید مواد افزوده شده و هم تعداد زیادی از مصرف کنندگان قدیمی، دوباره اقدام به مصرف مواد کرده بودند. مصرف هروئین بیشتر در افراد مهاجر گزارش شده و همچنین میزان سرقت، شرارت، ناامنی، خشونت و قتل در تمامی شهرهای زلزله خیز افزایش یافته است.
بررسی شیوع علائم سندرم محرومیت از مواد مخدر در نوزادان و مقایسه شدت علائم بر حسب شغل مادر و ترتیب تولد نوزاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مواد توسط زنان باردار یکی از مشکلات مهم برای مادر و نوزادان می باشد. این تحقیق جهت بررسی شیوع علائم سندرم محرومیت از مواد مخدر در نوزادان و مقایسه شدت علایم با برخی از عوامل دموگرافیک در نوزادان شهر زاهدان انجام گردید.
مواد وروش ها: جامعه پژوهشی دربرگیرنده کلیه نوزادان شهر زاهدان در سال 92 می باشد که در زایشگاههای زاهدان متولد شده اند. 250 نوزاد از طریق نمونه گیری در دسترس که شامل نوزادانی است که از اردیبهشت سال 92 تا پایان مردادماه سال 92 در بخش های زنان و نوزادان و NICU بیمارستان امام علی(ع) و بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان بستری شدند انتخاب شدند. مقیاس فینگان و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک ابزارهای جمع آوری اطلاعات بودند.جهت انجام تجزیه و تحلیل های آماری از نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: 14.8 درصد نوزادان علائم سندروم محرومیت را نشان دادند که بیشترین علائم به ترتیب عبارت بودند از: اختلالات دستگاه عصبی مرکزی، اختلالات گوارشی و روده ای و اختلالات متابولیک،وازوموتور و تنفسی. بین شغل مادر و ترتیب تولد نوزاد و این علائم رابطه معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به شیوع نسبتاٌ بالای سندرم محرومیت از مواد در نوزادان لازم است همکاری بیشتر درمانی در مقابله با شرایط احتمالی انجام گردد.
نقش عملکرد خانواده، شکاف بین نسلی و موقعیت اجتماعی - اقتصادی در تبیین اعتیاد پذیری جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عملکرد خانواده، شکاف بین نسلی و موقعیت اقتصادی، اجتماعی در تبیین اعتیاد پذیری جوانان انجام شده است. روش: تعداد 400 دانشجوی پسر دانشگاه سراسری، آزاد و پیام نور شهرستان تبریز با نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شده و پرسشنامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، مقیاس سنجش کارکرد خانواده و شکاف بین نسلی را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بسیاری از ابعاد متغیرهای پیش بین و اعتیادپذیری جوانان رابطه معناداری وجود دارد. مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بوده و می توان از متغیرهای کارکرد خانواده، شکاف بین نسلی و موقعیت اجتماعی اقتصادی به منظور تبیین اعتیادپذیری جوانان استفاده کرد. نتیجه گیری: ابعاد کارکرد خانواده و شکاف بین نسلی قادر به تبیین اعتیاد پذیری جوانان می باشند و توجه به این امر می تواند پیشنهادهایی برای پیشگیری و مداخله در حوزه اعتیاد داشته باشد.
مقایسه سیستم های فعال سازی- بازداری رفتاری در مصرف کنندگان مواد مختلف، ترک کنندگان هروئین و افراد هنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بر اساس نظریه حساسیت به تقویت، شخصیت بهنجار و نابهنجار در امتداد یک پیوستار قرار دارند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سیستم های فعال سازی-بازداری رفتاری در مصرف کنندگان مواد مختلف، ترک کنندگان هروئین و افراد هنجار می باشد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی مقطعی و جامعه آماری آن شامل کلیه مصرف کنندگان مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون، مصرف کنندگان شیشه، هروئین و تریاک و ترک کنندگان هروئین در شهر اصفهان در سال 1392 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای، 150 مصرف کننده مواد مختلف و 30 نفر غیر مصرف کننده انتخاب شدند و پرسش نامه شخصیتی گری ویلسون (GWPQ) مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین گروه ها از لحاظ میزان فعال سازی رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0p<). اما از لحاظ سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ/ گریز بین گروه ها تفاوت معنی داری به دست نیامد (05/0p>). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد میانگین فعال سازی رفتاری در گروه مصرف کننده هروئین به میزان معنی داری بیشتر از گروه های هنجار، ترک کنندگان هروئین و تریاک و مصرف کنندگان متادون است (05/0p<). هم چنین میانگین فعال سازی رفتاری در مصرف کنندگان شیشه به میزان معنی داری بیشتر از ترک کنندگان تریاک و مصرف کنندگان متادون است (05/0p<). بین سایر گروه ها تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: این تحقیق از نتایج حاضر از این فرضیه که افراد مصرف کننده مواد از بیش فعالی سیستم فعال ساز رفتار برخوردار هستند، حمایت کرد.
بررسی کاربست تئوری انتخاب بر کیفیت زندگی و انعطاف پذیری کنشی در افراد مصرف کننده مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی کاربست تئوری انتخاب بر کیفیت زندگی و انعطاف پذیری کنشی در افراد مصرف کننده مواد مخدر مرد شهر تهران بود. روش: در طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل تعداد 40 نفر از افراد مصرف کننده مواد مخدر به صورت تصادفی از یک مرکز دولتی انتخاب شدند. گروه آزمایش در معرض 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزشی تئوری انتخاب قرار گرفتند، پس ازآن ازهر دو گروه آزمون گرفته شد. مرحله پیگیری نیز دوماه بعد انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه کیفیت زندگی و مقیاس انعطاف پذیری کنشی کارنر و دیویدسون بود. یافته ها: نتایج نشان داد که کاربست تئوری انتخاب بر کیفیت زندگی و انعطاف پذیری کنشی تأثیر دارد. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز ادامه یافت. نتیجه گیری: این روش برای درمان افراد معتاد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی عملکرد حافظه کاری و بازداری پاسخ در افراد وابسته به متآمفتامین و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه فرایند های شناختی (حافظه کاری و بازداری پاسخ) در افراد وابسته به مت آمفتامین بود.پژوهش حاضر از نوع علی–مقایسه ای است. جامعه پژوهش کلیه افراد وابسته به مت آمفتامین و افراد غیروابسته به مواد در شهر ایلام بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر به شیوه دردسترس و نمونه پژوهش شامل 30 نفر وابسته به مت آمفتامین، و 30 نفر از افراد عادی بود. از آزمون رنگ-واژه استروپ(نوع رایانه ای) برای ارزیابی بازداری پاسخ و برای ارزیابی حافظه کاری نیز خرده آزمون فراخنای ارقام حافظه وکسلر(نوع رایانه ای) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش آماری واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین درمؤلفه های فراخنای ارقام رو به جلو و فراخنای ارقام معکوس با گروه به هنجار تفاوت معناداری دارد. همچنین عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین در بازداری پاسخ تفاوت معناداری با گروه به هنجارداشت ولی در مؤلفه های زمان واکنش همخوان و زمان واکنش ناهمخوان و مؤلفه های بدون پاسخ ناهمخوان تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که وابستگی به مت آمفتامین تأثیر معناداری بر حافظه کاری و بازداری پاسخ افراد وابسته دارد.
آنتی بادی پروتئین شوک حرارتی 27 و سوء مصرف آمفتامین و سایر مواد مخدر: یک مقاله ی مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیان آنتی بادی شوک حرارتی (HSP) در سیستم اعصاب مرکزی در استرس های مختلف مانند هیپوترمی، هیپوکسی، آسیب تروماتیک و صرع پایدار و سوء مصرف مواد دیده می شود. از سویی HSP به عنوان یک محافظ مولکولی برای پروتئین های آسیب دیده ی سلولی نیز مطرح است. در این مطالعه ی مروری به بررسی و جمع بندی مقالات مرتبط با نقش پروتئین شوک حرارتی در روان پریشی ناشی از سوء مصرف مواد پرداخته شده است.
روش کار: در این مطالعه مروری نظام مند، کلیه مقالات چاپ شده تا دسامبر 2014 به دو زبان فارسی و انگلیسی در زمینه ارتباط پروتئین شوک حرارتی و سوء مصرف مواد انجام شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این مطالعات از طریق پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات مقالات علوم پزشکی ایران، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، بانک اطلاعات نشریات کشور،Science Direct، Ovid، Google Scholar ، PubMed، CINAHL و با استفاده از کلیدواژه های پروتئین شوک حرارتی 27 و سوء مصرف مواد، به دست آمد. به منظور جمع آوری داده ها از فرم استخراج داده ها که بر اساس هدف پژوهش طراحی شده بود، استفاده گردید. نتیجه ی این جستجو دست یابی به 11 مقاله ی مرتبط با موضوع بودکه از این میان 5 مقاله به علت دارا نبودن معیارهای ورود از مطالعه حذف و 6 مطالعه وارد پژوهش شدند.
یافته ها: از 6 مطالعه ی مورد بررسی، قدیمی ترین مربوط به سال 2001 و جدیدترین آن ها در سال 2014 انجام شده بود. 3 مورد (50%) از مطالعات روی رت (rat) و 3 مورد (50%) روی موش انجام گرفته بود. 4 مورد از مقالات سوء مصرف مورفین، 1 مورد سوء مصرف آمفتامین و یک مورد سوء مصرف فنوباربیتال بود.
نتیجه گیری: تمامی مطالعات نشان می دهند که پروتیئن شوک حرارتی 27 پس از ترک مواد، افزایش می یابد و به نظر می رسد دارای اثر محافظت کننده از آسیب باشد.
نقص عملکرد هیجانی و گرایش به سوءمصرف مواد: نقش مؤلفه های تنظیم هیجان، تحمل پریشانی و هیجان خواهی
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یا سوءمصرف مواد به عنوان معضلی فردی و اجتماعی، کانون توجه متخصصین در حوزه های مختلف قرار گرفته است. عوامل متعددی در شروع و تداوم مصرف مواد دخالت دارند. پژوهش های بسیاری به نقش هیجانات در گرایش به سوءمصرف مواد اشاره می کنند. سطح پایین تنظیم هیجانی که ناشی از ناتوانی در مقابله مؤثر با هیجان ها و مدیریت آنهاست در شروع مصرف مواد نقش دارد. دشواری در مدیریت هیجان ها، مشکل در تحمل پریشانی و تمایلات هیجان خواهانه، از مشکلات افراد سوءمصرف کننده مواد است و این مسئله منجر به شکست در مدیریت حالات عاطفی و هیجانی این افراد می شود. همچنین، اهمیت قابل ملاحظه تنظیم هیجانی در آسیب شناسی روانی این افراد برجسته نشده است. می توان بیان کرد که بررسی عوامل هیجانی مرتبط با گرایش افراد به اعتیاد اهمیت ویژه ای دارد و در حوزه پیشگیری از وابستگی به مواد، آموزش به افراد در زمینه بهبود تنظیم هیجانات می تواند کمک کننده باشد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی نقش ناکنش وری هیجانی در گرایش به سوءمصرف مواد می پردازد.
روابط ساختاری سوءمصرف مواد و سیستم های مغزی رفتاری: نقش واسطه ای ویژگیهای شخصیتی، ناگویی هیجانی و سبکهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه پیش بینی سوء مصرف مواد براساس ویژگی های شخصیتی، ناگویی هیجانی، سبک دلبستگی و سیستم های مغزی رفتاری است. دریک نمونه 345نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اندیمشک که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شده بودند، مدل مسیر سوء مصرف مواد بررسی شد. از شرکت کنندگان خواسته شد تا به پنج پرسشنامه، شامل مقیاس استعداد اعتیاد، مقیاس سیستم بازداری/ فعال ساز رفتاری، پرسشنامه شخصیت نئو، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس سبک دلبستگی بزرگسالان پاسخ دهد. نتایج نشان دادکه توان پیش بینی متغیر سیستم بازداری- فعال سازی رفتاری، با ورود هر یک از متغیر های میانجی نسبت به مرحله ای به تنهایی وارد شده بود، کاهش یافت. این پدیده نشانگر نقش واسطه گری روان رنجورخویی، برونگرایی، توافق پذیری، مسئولیت پذیری، سبک های دلبستگی برناگویی هیجانی و ناگویی هیجانی برای بازداری- فعالسازی رفتاری و گرایش به سوءمصرف مواد است. سیستم فعالسازی رفتاری موجب کاهش گرایش به مصرف مواد می شود و سیستم بازدارنده ی رفتاری خطر مصرف مواد را افزایش می دهد. روان رنجورخویی، سبک دلبستگی دوسوگرا ، سبک دلبستگی اجتنابی پو ناگویی هیجانی مکانیسم هایی هستند که اثر سیستم های بازداری یا فعال سازی رفتاری را در گرایش به مصرف مواد کم یا زیاد می کنند.