فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
103-118
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان بود. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه نوجوانان پسر شهر تهران بودند. 2 20 پسر نوجوان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان ، مقیاس های سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آمادگی به اعتیاد با راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان شامل پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد به برنامه ریزی رابطه منفی معنی دار و با همه راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری ، و فاجعه سازی) رابطه مثبت معنی دار داشت. همچنین بین سیستم فعال سازی رفتاری با آمادگی به اعتیاد رابطه مثبت معنی دار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سیستم فعال ساز رفتاری 24 درصد از کل واریانس آمادگی به اعتیاد را پیش بینی کردند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سیستم های مغزی رفتاری نقش مهمی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد دارند. در نتیجه، می توان انتظار داشت که با آموزش مهارت های تنظیم هیجان و شناسایی افرادی که سیستم فعال ساز رفتاری بالایی دارند، از مصرف مواد در این افراد پیشگیری کرد.
اثربخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مشکلات سلامت عمومی دختران نوجوان با والدین معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
189-208
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشیِ آموزش راهبردهای نظم جوییِ فرآیندی هیجان بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مشکلات سلامت عمومی دختران نوجوان با والدین معتاد بود. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه ناحیه 3 کرج که والدین معتاد داشتند و در پرسش نامه سلامت عمومی (گلبرگ و هیلیر) نمره بالاتر از برش کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش10 جلسه آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان باعث تغییر در 7 خرده مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، دیدگاه گیری و ملامت دیگران) و کاهش مشکلات سلامت عمومی (افسردگی، اضطراب، جسمانی و کل) شده است. نتیجه گیری : یکی از مداخله های موثر در تنظیم راهبردهای شناختی هیجان و کاهش مشکلات سلامت، آموزش نظم جویی فرایندی هیجان است.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی در معتادان در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
209-230
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی تنظیم شناختی هیجان در دو بعد سازگارانه و ناسازگارانه بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسناد در معتادان در حال ترک بود. روش: جامعه تحقیق شامل افرادی بود که به یکی از مراکز درمان اعتیاد در شهر قدس (تحت درمان با متادون) در سال 1395 مراجعه کرده بودند. تعداد ۱۶3 شرکت کننده سه پرسش نامه ی باورهای فراشناخت ولز، سبک های اسنادی سلیگمن و تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که دو مؤلفه باورهای فراشناخت، یعنی باورهای مثبت در مورد نگرانی و خودآگاهی هیجانی، توانستند به صورت مثبت راهکارهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند؛ و سه مؤلفه سبک های اسنادی، یعنی اسناد شکست به عوامل درونی، و پایدار و کلی توانستند به صورت منفی راهکارهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه را پیش بینی کنند. همچنین راهکارهای تنظیم شناختی سازگارانه بر اساس اسناد موفقیت به عوامل درونی و کلی به صورت مثبت پیش بینی شدند. به علاوه باورهای مثبت در مورد نگرانی و نیاز به کنترل افکار، به ترتیب به صورت منفی و مثبت توانستند راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند. اسناد شکست به عوامل درونی، پایدار و کلی، به صورت مثبت راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کردند. همچنین اسناد موفقیت به عوامل پایدار به صورت مثبت تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی نقش تعیین کننده ای در تبیین مولفه های تنظیم هیجانیِ شناختی معتادان در حال ترک با متادون دارند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس شدت وابستگی در بین افراد وابسته به مصرف مواد و الکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
255-272
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی نسخه فارسی مقیاس شدت وابستگی به مواد در افراد وابسته به مصرف مواد و الکل در ایران صورت گرفت. همچنین نمرات این مقیاس در تعدادی از عوامل جمعیت شناختی بررسی شد. روش : مقیاس شدت وابستگی به فارسی ترجمه و سپس ترجمه معکوس شد و با نسخه اصلی مقایسه شد. پس از اجرای مقدماتی روی 20 نفر، اصلاحات لازم انجام شد. سپس بر روی 281 وابسته به مصرف مواد و الکل از زندان، خوابگاه و کمپ ها اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس شدت وابستگی، پرسش نامه وابستگی لیدز، آزمون تشخیص اختلالات مصرف مواد و مقیاس سیستم های مغزی-رفتاری استفاده شد. داده ها با نرم افزار LISREL نسخه8/8 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : نتایج از ساختار تک عاملی مقیاس شدت وابستگی حمایت کرد. ضریب آلفای کرونباخ و دونیمه کردن گاتمن به ترتیب برابر 64/0 و 58/0 برآورد شد. بررسی روایی همگرا از طریق محاسبه ضریب همبستگی نمرات مقیاس شدت وابستگی با مقیاس های تشخیص اختلالات مصرف مواد و وابستگی لیدز، 46/0 و 37/0 بود. یافته ها نشان می دهد که بین سابقه مصرف در خانواده، محل سکونت، نوع ماده مصرفی در میانگین نمرات مقیاس شدت وابستگی، تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری : مقیاس شدت وابستگی از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار است و بنابراین ابزار مناسبی جهت استفاده در بین جمعیت وابسته به مصرف مواد و الکل در ایران است. توجه به عوامل جمعیت شناختی مؤثر بر شدت وابستگی در برنامه ریزی های پیشگیری و درمان این اختلال لازم است.
رابطه عوامل خانوادگی–اجتماعی و مصرف مواد: نقش میانجی مؤلفه های سرشت، منش، سرمایه روان شناختی و باورهای فرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
273-296
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عوامل خانوادگی- اجتماعی با مصرف مواد و نقش میانجی مؤلفه های سرشت، منش، سرمایه روان شناختی وباورهای فرد انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. مردان مصرف کننده مواد 18 تا 35 ساله شهر قم که برای ترک مصرف مواد به کمپ های ترک اعتیاد و مراکز ترک اعتیاد قم در سال های 1396 و 1397 مراجعه می کردند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 320 نفر از این جامعه به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه رفتارهای پرخطر بزرگسالان محمدخانی، مقیاس علل گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان، پرسش نامه سرشت ومنش کلونینجر و سرمایه روان شناختی لوتانز بود. مدل پیشنهادی به روش تحلیل عاملی تأییدی ومدل معادلات ساختاری برپایه نرم افزار ایموس ارزیابی شد. یافته ها: مدل براساس شاخص های نکویی برازش کفایت مناسبی داشت. خانواده از طریق نگرش مثبت به مواد، خودراهبری وتاب آوری بر مصرف مواد تأثیر غیرمستقیم داشت. دوستان از طریق نگرش مثبت به مواد، آسیب پرهیزی وخودراهبری بر مصرف مواد تأثیر غیرمستقیم داشت. بازار مواد از طریق نگرش مثبت به مواد بر مصرف مواد تأثیر غیرمستقیم داشت. نگرش مثبت به مواد وآسیب پرهیزی بالا بر مصرف مواد تأثیر مستقیم مثبت وخودراهبری وتاب آوری پایین بر مصرف مواد تأثیر مستقیم منفی داشت. از متغیرهای برونزاد دوستان با ضریب 303/0 بیشترین تأثیر غیرمستقیم و از متغیرهای میانجی آسیب پرهیزی با ضریب782/0بیشترین تأثیر مستقیم را برمصرف مواد داشت . نتیجه گیری: یافته ها با نتایج پژوهش های مشابه قبلی همخوانی داشت وگامی مهم برای تبیین عوامل مؤثر بر مصرف مواد و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از انواع رفتارهای پرخطر می باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش ولع مصرف در افراد وابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
سطح پایین تنظیم هیجان که ناشی از ناتوانی در مقابله مؤثر با هیجان ها و مدیریت آنهاست، در شروع و ولع مصرف مواد نقش دار د. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش ولع مصرف در افراد وابسته به موادمخدر انجام شد . پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد شهرستان فامنین در سال 1394 بود. از میان این جامعه، 40 فرد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و ب ه صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان می تواند ولع مصرف در افراد وابسته به مواد را کاهش دهد (0.001> p ) . دشواری در تنظیم هیجان یکی از مشکلات افراد وابسته به مواد مواد است و آموزش نحوه ابراز و مدیریت هیجانات می تواند در کاهش مشکلات این افراد مؤثر واقع شود .
اثربخشی مداخلات درمانی مثبت نگر بر افزایش امید در افراد وابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مداخلات درمانی مثبت نگر در افزایش امید در افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد وابسته به مواد در شهرستان ورامین بود. 60 فرد وابسته به مواد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت یک ماه تحت آموزش 11 جلسه 60 دقیقه ای مداخلات بر اساس نوشته های اوهانلون و برتولینو(2012) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه امید میلر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که نمرات امید پس از مداخله درمانی مثبت نگر در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان گفت که مداخلات درمانی مثبت نگر بر افزایش امید در افراد وابسته به مواد تأثیر دارد. بنابراین، مداخلات درمانی مثبت نگر می تواند شیوه مناسبی برای بهبود امید در افراد وابسته به مواد باشد.
نقش مهارت های شغلی در عدم بازگشت به مصرف مواد
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر، تهدیدی جدی برای سلامت افراد است. این اختلال نه تنها زندگی فرد را تحت شعاع قرار می دهد، بلکه نواقص و ناراحتی های زیادی را برای خانواده و جامعه ایجاد می کند. افراد وابسته به مواد از لحاظ اجتماعی افرادی آسیب پذیر محسوب می شوند. متأسفانه عود اعتیاد تأثیرات زیادی بر فرد و جامعه و خانواده دارد. فردی که بعد از ترک دوباره به سوی مواد بر می گردد احساس گناه، ناامیدی، خجالت و عصبانیت گریبان گیر او می شود. عوامل مختلفی در عدم بازگشت به مصرف مواد دخیل هستند که یک از این عوامل داشتن مهارت شغلی است. در واقع عوامل شغلی نه تنها زمینه ساز در ابتلای افراد به اعتیاد هستند بلکه در بازگشت و عدم بازگشت به مصرف مواد نیز نقش دارند. مسلماً افراد بهبود یافته از اعتیاد با داشتن مهارت شغلی و یافتن شغل مناسب با توجه به مهارت هایی که در درون خود احساس می کنند، رقبتی به بازگشت به اعتیاد از خود نشان نخواهند داد. اگر بتوان برای افراد وابسته به مواد بهبود یافته یافته از اعتیاد با توجه به مهارت شغلی شان، شغل ایجاد کرد نه تنها از عود مجدد آنان پیشگیری می شود بلکه زمینه ی توانمندسازی و بازگشت وی به کانون خانواده و جامعه فراهم می شود. بنابراین با توجه به اهمیت شغل در جلوگیری از بازگشت به مصرف مواد، پیشگیری از اعتیاد در محیط های کاری نیز باید به عنوان یک باور و ضرورت برای تمامی مسوولان و دست اندرکاران اجرایی تلقی شود. در این مقاله در خصوص مهم بودن مهارت شغلی در افراد بهبود یافته بحث شده است و به این موضوع پرداخته شده است که مهارت های شغلی از عوامل اساسی در عدم بازگشت افراد وابسته به مواد به سمت مصرف مواد به شمار می آید.
مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده در مصرف کنندگان مواد مخدر تحت درمان متادون مبتلا و غیرمبتلا به ایدز
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
91-102
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده در مصرف کنندگان مواد مخدر تحت درمان مبتلا و غیر مبتلا به ایدز بود. پژوهش حاضر از نوع علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مصرف کنندگان مواد تحت درمان مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد در شهر شیراز بود. نمونه پژوهش شامل 40 مصرف کننده مواد مخدر تحت درمان مبتلا به ایدز و 40 مصرف کننده تحت درمان غیر مبتلا به ایدز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، شرکت کنندگان مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده را کامل کردند. در این تحقیق، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مصرف کنندگان مواد تحت درمان متادون مبتلا و غیر مبتلا به ایدز در سه بعد حمایت اجتماعی ادراک شده در حوزه دوستان، افراد مهم دیگر و خانواده تفاوت معنی دار وجود داشت. بدین صورت که مصرف کنندگان مواد تحت درمان غیر مبتلا به ایدز در مقایسه با مصرف کنندگان مواد تحت درمان مبتلا به ایدز به طور معناداری نمرات بالاتری در میزان حمایت اجتماعی ادراک شده در بعد دوستان، افراد مهم دیگر و خانواده به دست آوردند. این یافته ها حاکی از اهمیت حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد است. لذا، فرد وابسته به مواد در صورت حمایت از طرف خانواده، دوستان و سایر افراد دیگر بهتر می تواند با مشکلات و محیط خود سازگار شود و در جهت بهبودی گام بردارد.
ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
11-30
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر در استان های ایران بود. روش: جامعه آماری پژوهش 31 استان کشور براساس داده های سال 1394 می باشد. مدل به کاربرده شده جهت تحلیل داده ها، پرومته، آماره موران جهانی و بیضی انحراف معیار بود. یافته ها: استان ایلام و تهران با کسب امتیاز 736/0 و 803/0- از نظر جرائم مرتبط با مواد مخدر در بهترین و بدترین شرایط قرار دارند. تحلیل فضایی مدل موران جهانی نشان می دهد که شاخص های قاچاقچیان و عوامل توزیع کننده، معتاد و مصرف کننده، شیشه، کوکائین، آمپول و قرص های روان گردان و مواد پیش ساز دارای الگو توزیع تصادفی و شاخص های سایر مواد، گراس، حشیش، تریاک و شیره تریاک، مرفین، هروئین و اتباع بیگانه دارای الگو توزیع خوشه ای هستند. همچنین نتایج حاصل از آزمون بیضی انحراف معیار نشان از جهت توزیع جنوب شرقی– شمال غربی دارد. نتیجه گیری: ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر حاکی از این واقعیت می باشد که استان های مرزی و تهران به عنوان پایتخت کشور بیشتر در معرض جرائم مواد مخدر قرار دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به مواد مخدر در زنان و ارائه مدل با نرم افزارPLS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
231-246
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به مواد مخدر در زنان استان سمنان بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی_ پیمایشی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی بود که تجربه مصرف مواد مخدر را داشتند و در مدت 6 ماه به کمپ ترک اعتیاد زنان استان سمنان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری (54 نفر) به صورت نمونه در دسترس انتخاب و از نظر تعداد برابر با جامعه آماری بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه «میزان گرایش به اعتیاد» استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تبیین اجزاء مدل و روابط بین آن ها از نرم افزارهای SPSS22 و PLS2 Smart استفاده شد. یافته ها: پس از ارائه مدل و بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به مواد، «عوامل خانوادگی- محیطی» مهمترین عامل گرایش به مصرف بود و پس از آن «عوامل اجتماعی» و در نهایت «عوامل فردی» برگرایش به مواد اثرگذار بودند. نتیجه گیری: خانواده ناسالم، محیط ناسالم ایجاد می کند و زندگی کردن در چنین خانواده و محیطی، فرد را به سوی انحرافات اجتماعی و اعتیاد هدایت می کند. پیشنهاد می گردد که برنامه ریزان و سازمان های مسئول مبارزه با مواد مخدر بیش از سایر گروه ها برای نوجوانان، جوانان و زنان اهمیت ویژه ای قائل شوند. برای این مهم به تلاشی جدی برای سالم سازی محیط های اجتماعی از طریق ابزارهای فرهنگی و ارشادی به جای ابزارهای نظامی و اجباری نیاز است.
بررسی تاثیر آموزش خوش بینی بر امنیت روانی فرزندان مقطع ابتدایی والدین معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
145-154
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش خوش بینی کودکی بر امنیت روانی فرزندان مقطع ابتدایی والدین معتاد در زاهدان بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل، فرزندان 7 تا 11 ساله معتادان به مصرف مواد مخدر سنتی شهرستان زاهدان بود که برای ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. از این تعداد، 30 نفر با ملاک های ورود انتخاب و در دو گروه گواه و آزمایش به صورت تصادفی قرار گرفتند. پرسش نامه های امنیت روانی مازلو و آزمون جهت گیری زندگی بر روی آن ها اجرا شد. یافته ها : نتایج نشان داد، آموزش خوش بینی بر ارتقای امنیت روانی فرزندان والدین معتاد موثر بوده است. نتیجه گیری : بنابراین می توان گفت آموزش خوش بینی موجب ایمن سازی روانی کودکان والدین وابسته به مواد می شود .
معادلات ساختاری خودتنظیمی هیجانی، سیستم های فعال سازی-بازداری رفتاری با میانجی گری سبک های تفکر در بهزیستی روان شناختی بیماران معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
245-268
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضربا هدف تعیین میزان سهم خودتنظیمی هیجانی، سیستم های فعال سازی-بازداری رفتاری با میانجی گری سبک های تفکر در بهزیستی روان شناختی بیماران معتاد انجام شده است. روش : روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. از پرسش نامه های سبک های عاطفی هافمن و شلدن، مقیاس فعال سازی-بازداری رفتاری، سبک های تفکر اشترنبرگ و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. نمونه آماری، شامل 100 نفراز معتادان شهر نظرآباد بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی، انتخاب شدند و برای تحلیل داده ها از نرم افزار پی. ال. اس. استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد خودتنظیمی بر سبک های تفکر، و بهزیستی؛ همچنین سبک های تفکر بر بهزیستی روان شناختی اثر مثبت دارند. همچنین سیستم های فعال سازی/بازداری رفتاری بر سبک های تفکر و بر بهزیستی روان شناختی اثر مثبت دارند. نتیجه گیری : خودتنظیمی هیجانی و سیستم های فعال سازی بازداری رفتاری با میانجی گری سبک های تفکر در بهزیستی روان شناختی بیماران معتاد قابل پیش بینی است.
نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد: بررسی نقش میانجی عاطفه منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
53-70
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد با توجه به نقش میانجی عاطفه منفی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد در سال تحصیلی 1397-1396 بود که تعداد ۴۰۰ نفر (۳۱۱ دانشجوی مرد و ۸۹ دانشجوی زن) از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برگزیده شدند. از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد (میرحسامی، ۱۳۸۸)، جو عاطفی خانواده (برن، ۱۹۶۴) و عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) استفاده شد. اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معدلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای ۱۸ SPSS و ۲۱ AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد عاطفه منفی نقش میانجی در ارتباط جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف مواد دارد. همچنین شاخص های برازش، در دامنه های مورد قبول می باشند. با توجه به این مطالب، مدل نهایی تحقیق دارای برازش می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نقش جو عاطفی خانواده و عاطفه منفی در پیش بینی اعتیاد می توان از نتایج موجود در جهت آموزش خانواده ها و مداخلات پیش گیرانه در مراکز آموزشی با برگزاری کارگاه های آموزشی مناسب استفاده کرد.
اثر بخشی درمان پیشگیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی اجتماعی و پیشگیری از عود در مصرف کنندگان شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
151-168
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پیشگیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی اجتماعی و پیشگیری از عود در مصرف کنندگان شیشه انجام شد. روش: در طرح نیمه آزمایشی 40 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوءمصرف شیشه که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت ده هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت درمان ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت درمانی دریافت نکردند. پرسش نامه بهزیستی اجتماعی کیز (1998) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، و پس از آن انجام شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه در بهزیستی اجتماعی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج آزمون مجذور خی نشان داد بین فراوانی بازگشت در دو گروه تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان پیشگیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی اجتماعی و پیشگیری از عود در مصرف کنندگان شیشه موثر است.
شناسایی عوامل سازمانی اثرگذار بر آموزش کارآفرینی برای سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه اعتیاد و محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
281-295
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد و محیط زیست در برنامه های توسعه ای مهم هستند. سازمان های مردم نهاد در روند توسعه پایدار نقش دارند. به تازگی فعالیت های کاهنده ی مصرف مواد مخدر با رویکرد حفظ محیط زیست و آموزش از طریق سمن ها اهمیت یافته است. مشارکت مردمی در توسعه کارآفرینی در حوزه محیط زیست و ممانعت از گسترش مواد مخدر نقش کلیدی دارد. روش: روش ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﮐﯿﻔﯽ اﺳﺖ. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته در جامعه آماری شامل متخصصان، خبرگان و مدیران سمن ها استفاده شد. ﺗﺤﻠﯿﻞ در ﺑﺨﺶ ﮐﯿﻔﯽ با استفاده از ﮐﺪﮔﺬاری باز و محوری و در ﺳ ﻪ ﻣﺮﺣﻠ ﻪ انجام پذیرفت. یافته ها: تعداد 80 ﻋﺎﻣﻞ فرعی و11 عامل محوری ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ ﺷﺪ: اهداف، قابلیت های مدیریتی، فرهنگ، منابع، سطح بلوغ فناوری آموزشی، فرآیندها، ارتباط با شبکه های بیرونی، ساختار، راهبردهای سازمانی، مدیریت دانش و روش های آموزشی. نتیجه گیری: شناسایی عوامل سازمانی باعث بهبود فرایندهای عملیاتی و بهینه شدن اثربخشی آموزش می گردد.
مقایسه سلامت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و عادی
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
139-152
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی یکی از ابعاد سلامت محسوب می شود و نقش مهمی در کاهش آسیب های اجتماعی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و عادی بود. این پژوهش یک مطالعه علّی – مقایسه ای بود. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر (50 نفر عادی، 50 نفر افراد وابسته به مواد) بود که بر اساس ملاک های ورود به پژوهش و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه سلامت اجتماعی کییز (2004) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مولفه های سلامت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد وابسته به مواد از سطوح پایین تر سلامت اجتماعی(شکوفایی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی) برخوردار بودند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد وابسته به مواد دارای مشکلاتی در سلامت اجتماعی هستند و ارتقای سلامت اجتماعی با همکاری بخش های مختلف جامعه همواره باید مورد توجه مسئولین، متخصصان و کل افراد جامعه قرار گیرد.
هیجان و اعتیاد: یک مطالعه مروری
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
153-176
حوزههای تخصصی:
اعتیاد همواره تحت تاثیر عوامل متعددی بوده است که یکی از این عوامل مشکلات هیجانی است. بر اساس پژوهش های اخیر، اعتیاد به عنوان بعد تاریک هیجان شناخته می شود. هدف اصلی از مطالعه حاضر، بررسی رابطه هیجان و اعتیاد بود. این هدف کلی به سه هدف بررسی نقش فرآیندهای تنظیم هیجانی و تاثیر آن ها در انواع اعتیاد، بررسی نقش ابراز، پردازش و سرکوب هیجان در اعتیاد و بررسی ارتباط انواع هیجان با مواد در افراد وابسته به مواد تقسیم شده است. به منظور دستیابی به این اهداف، از مقالات معتبری استفاده شد که به بررسی ارتباط بین هیجان و اعتیاد پرداخته بودند. مطالعه مروری حاضر علاوه بر پرداختن به نقش تنظیم و ابراز هیجان، نمود انواع هیجان در اعتیاد را نیز با استفاده از مروری بر مقالات متعدد بررسی کرد. همچنین به اثربخشی درمان های مبتنی بر تنظیم هیجان نیز اشاره شده است. در نهایت، این مطالعه یک روش درمانی موثر را برای کاهش آسیب ناشی از اعتیاد از طریق طرح یک مدل روند هیجان در رابطه با شروع اختلال اعتیاد ارائه کرد. مدل مداخلات پیشگیرانه و درمانی سیستماتیک در اختلال مصرف مواد با توجه به نقش هیجان ارائه شده است. مطابق با این مدل، تنظیم هیجان با در نظر گرفتن ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی نقش مهمی در پیشگیری از اعتیاد دارد. بنابراین با آموزش تنظیم هیجان از کودکی و نوجوانی می توان از روی آوردن آن ها به سوء مصرف مواد جلوگیری کرد.
اثربخشی آموزش نظم جویی فرایندی هیجانی بر خودشفقتی و دشواری تنظیم هیجان معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
203-226
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش نظم جویی فرایندی هیجانی بر خودشفقتی و دشواری در تنظیم هیجان معتادان بود. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه هدف این پژوهش 129 مرد مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد احیاء اسلامشهر در بازه زمانی مرداد تا شهریور 1396 بودند. با توجه به ملاک های ورود و خروج 30 مرد انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (15 مرد) و گواه (15 مرد) جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش نظم جویی فرایندی هیجانی مبتنی بر مدل گراس را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه گواه تحت هیچ برنامه آموزشی قرار نگرفتند. شرکت کنندگان به وسیله ی پرسش نامه خود-شفقتی (نف، 2003) و دشواری در تنطیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) در سه مرحله پیش از شروع مداخله، جلسه پایانی و 75 روز بعد (جلسه پیگیری) ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش نظم جویی فرایندی هیجان بر خود-شفقتی و دشواری تنظیم هیجانی در مرحله پس آزمون موثرند و این تاثیرها در مرحله پیگیری نیز پایدار می ماند. نتیجه گیری : می توان گفت آموزش گروهی نظم بخشی فرایندی هیجان، علاوه بر افزایش خودشفقتی؛ از میزان دشواری تنظیم هیجانی می کاهد. لذا مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره و مراکز ترک اعتیاد می توانند در جهت افزایش خودشفقتی و تنظیم هیجانی در جهت پایداری ترک اعتیاد از این روش بهره مند شوند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک در افراد وابسته به متامفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
223-242
حوزههای تخصصی:
هدف: افراد دارای وابستگی مصرف مواد محرک با عدم شناخت صحیح از عواطف و احساسات خویش در به کار بردن درست هیجان ها مشکل دارند و این مشکلات در تنظیم هیجان ها منجر به مصرف مواد می شوند. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک در افراد وابسته به متامفتامین بود. روش : روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری افراد وابسته به متامفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد امید پویا در شهر تهران در سال 1395 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر درگروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس را دریافت کردند و گروه گواه آموزش دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سنجش ولع مصرف لحظه ای، و افسردگی (لاویبوند، 1995) به دست آمد. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک افراد وابسته به متامفتامین موثر است (0/01 p< ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت دشواری در تنظیم هیجان ها یکی از مشکلات افراد وابسته به متامفتامین است و آموزش نحوه ابراز و مدیریت هیجانات به این افراد می تواند در کاهش ولع و افسردگی پس از ترک مواد مؤثر واقع شود.