ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
۱۶۶۱.

پدیدارشناسی حافظه سرگذشتی واقعی و خیالی در افراد سالم و افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۱۷۲۶ تعداد دانلود : ۹۷۷
هدف: هدف این مطالعه بررسی جنبه های پدیدارشناختی حافظه و ارتباط آن با عاطفه مثبت و منفی در دو گروه از دانشجویان رشته های هنر و علوم انسانی و یک گروه افسرده است. روش: در شروع، خلق غالب هر یک از شرکت کنند گان به وسیله پر کردن پرسش نامه های مربوط به خلق مثبت و منفی تعیین شد. سپس از آنها خواسته شد تا چهار خاطره (دو خاطره واقعی، دو خاطره خیالی و برای هر کدام یک خاطره خوشایند و یک واقعه ناخوشایند) را توصیف کنند. شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه پدیدارشناسی(MCQ) اجزای پدیدار شناختی هر خاطره را امتیازبندی می کردند. علاوه بر جمعیت بهنجار، آزمون فوق روی گروه دارای خلق افسرده هم تکرار شد تا مبنایی برای مقایسه پدید آید. آزمودنی ها مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و نیز پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که عاطفه مثبت و منفی در دو گروه سالم یکسان است، ولی افسرده ها عاطفه مثبت پایین تر و عاطفه منفی بالاتر از دو گروه دیگر را گزارش می کنند. در مجموع، به لحاظ حافظه، گروه افسرده نسبت به دو گروه دیگر در رخدادهای واقعی و تخیلی (در دو حالت خوشایند و ناخوشایند)، ویژگی های پدیدارشناختی کمتری نشان داد و عملکرد گروه هنر بهتر از گروه علوم انسانی بود. نتایج همبستگی بین مولفه های مورد مطالعه و خلق در کنار این یافته ها معنی پیدا می کند. نتیجه گیری: این یافته ها با نظریه شناختی درباره افسردگی هماهنگ است. نگرش منفی افسرده ها به خود، جهان و آینده در این چهارچوب قابل فهم است.
۱۶۶۷.

مقایسه عملکرد توجه در افراد وابسته و غیر وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجه انتخابی مت آمفتامین توجه دیداری نشانه دهی فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۶ تعداد دانلود : ۸۷۲
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد توجه در افراد وابسته به مت آمفتامین و افراد غیر وابسته بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای بود . از بین کلینیک های تخصصی ترک اعتیاد شهرستان ساوه، 30 نفر مرد وابسته به مت آمفتامین که برحسب مصاحبه تشخیصی روانپزشک و ملاک های متن تجدید نظر شده چهارمین راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی، به عنوان گروه وابسته به مت آمفتامین تشخیص داده شدند، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس 30 نفر مرد غیر وابسته به مت آمفتامین (که از لحاظ سن، جنس و سطح تحصیلات گروه وابسته ) شدند، به عنوان گروه غیروابسته انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از آزمون استروپ، آزمون نشانه دهی فضایی و آزمون اثرسایمون که از آزمون های بخش توجه نرم افزار CogLab هستند، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین در متغیرهای توجه انتخابی مبتنی بر گزینش پاسخ (که با اثر سایمون سنجیده می شود)، موقعیت های معتبر و نامعتبر نشانه دهی فضایی که توجه دیداری را می سنجند، و توجه انتخابی مبتنی بر شناسایی محرک (که با اثر استروپ سنجیده می شود)، با گروه غیر وابسته به مت آمفتامین تفاوت معنادار دارد. اما دو گروه در توجه دیداری، زمانی که هیچ علامتی برای محل محرک ارائه نمی شود ( شرایط خنثی )، تفاوت معناداری نشان ندادند. نتیجه گیری: براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مت آمفتامین اثرات قابل توجهی بر تضعیف عملکرد توجه می گذارد.
۱۶۷۰.

پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی آمادگی به اعتیاد دشواری در تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۷۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی ذهن آگاهی و دشواری در تنظیم هیجان در آمادگی به اعتیاد دانشجویان انجام شد. روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه تحقیق 200 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور کاشان بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی و مقیاس های دشواری های تنظیم هیجانی و آمادگی به اعتیاد را تکمیل نمودند. نتایج: نتایج نشان داد که بین ذهن آگاهی و آمادگی به اعتیاد رابطه معکوس وجود دارد و از بین خرده مقیاس های ذهن آگاهی، عمل همراه با آگاهی و عدم واکنش با آمادگی به اعتیاد رابطه منفی داشتند. همچنین، بین دشواری در تنظیم هیجان، نپذیرفتن پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، نبود آگاهی هیجانی و دشواری در کنترل تکانه با آمادگی به اعتیاد رابطه مثبت وجود داشت. نتیجه گیری: می توان برای پیشگیری از اعتیاد در دانشجویان از تقویت ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی استفاده کرد و با هزینه ای کمتر از درمان این اختلال و با آموزش تکنیک های ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی، آسیب پذیری دانشجویان را در این زمینه کاهش داد.
۱۶۷۲.

مقایسه افکار خودکشی، پرخاشگری و شخصیت مرزی در معتادین به مواد مخدر با توجه به نوع ماده مصرفی

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری خودکشی مواد مخدر شخصیت مرزی مواد محرک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی خودکشی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
تعداد بازدید : ۱۷۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۶۷
مطالعه حاضر با هدف مقایسه افکار خودکشی، ویژگی های شخصیت مرزی و پرخاشگری در معتادین با توجه به نوع ماده مصرفی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. نمونه این پژوهش 300 نفر از معتادین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر سمنان بود که با توجه به ملاک های ورود به این پژوهش براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه افکار خودکشی، پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که افکار خودکشی، ویژگی های شخصیت مرزی و پرخاشگری در معتادین مصرف کننده مواد محرک بالاتر از معتادانی بود که مواد مخدر یا ترکیبی از مواد را مصرف می کردند. بود. نتایج این پژوهش از اهمیت نوع ماده مصرفی در افکار خودکشی و شخصیت مرزی و پرخاشگری که از عوامل مرتبط با افکار خودکشی هستند حکایت داشت. بنابراین توجه به نوع ماده مصرفی در پیشگیری از خودکشی ضروری به نظر می رسد.
۱۶۷۴.

مقایسه روانسازه های مربوط به عود در بیماران افسرده با سابقه عود، بدون سابقه عود و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی عود روانسازه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۱
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی باورهای زیربنایی مرتبط با احتمال عود در افسردگی بود. در این پژوهش 93 آزمودنی در سه گروه افسرده دارای سابقه عود، افسرده بدون سابقه عود (بار اول) و افراد بهنجار شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد به مقیاس افسردگی بک – 2 (BDI-II) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) پاسخ دهند و میزان غمگینی خود را با استفاده از مقیاس ارزیابی میزان هیجان، درجه بندی کنند. آزمودنی های هر سه گروه پس از قرار گرفتن در شرایط القای خلق افسرده به وسیله تماشای فیلم و پس از انجام یک کار خنثی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش تفاوت معناداری را بین نمره های گروه بهنجار در مقیاس باورهای مربوط به افسردگی با هر دو گروه افسرده نشان داد ولی تفاوت بین گروه افسرده دارای سابقه عود و بدون سابقه عود در نمره های این مقیاس معنادار نبود. با حذف بیمارانی که کمتر از چهار دوره افسردگی را تجربه کرده بودند، این تفاوت نیز معنادار شد. این پژوهش نقش روانسازه های اختصاصی مرتبط با معنی و پیامدهای افسردگی را در عود نشان داده و ادعا می کند که این روانسازه ها بر اثر تجربه دوره های متعدد افسردگی ایجاد شده و تقویت می شوند. نتایج این پژوهش هم چنین با مطرح کردن روانسازه های مربوط به افسردگی، کارآیی مدل شناختی بک برای افسردگی را در تبیین ایجاد دوره های عود پیشنهاد می کند.
۱۶۷۷.

آیا مدل پردازش واج شناختی برای تبیین نارساخوانی در دانش آموزان دو زبانه عادی و نارساخوان دبستانی مناسب است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۸
هدف: در این مطالعه تلاش شد مدل پردازش واج شناختی در نمونه ای از دو زبانه های عادی و نارساخوان ترکی - فارسی زبان آموزش شود. روش: به این منظور از بین دانش آموزان 10-8 ساله دو زبانه شهر تبریز از طریق نمونه گیری هدفمند 138 دانش آموز پسر نارساخوان و 138 دانش آموز پسر عادی انتخاب و با توجه به متغیرهای سن، جنس و هوش همتا شدند. آزمون های آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و خواندن درهر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان دادند مدل پردازش واج شناختی در گروه عادی دو زبانه مدل تبیینی مناسب تری به شمار می رود. بر این اساس، مولفه های آگاهی واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و حافظه فعال واج شناختی دارای روابط علی معنی دار با سرعت و صحت خواندن می باشند. به عبارتی مدل بدست آمده از داده ها در این گروه با مدل تئوریکی آزمون شده مطابقت دارد و این مدل قادر به تبیین و پیش بینی عملکرد خواندن فرد است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت مدل آزمون شده در گروه دو زبانه عادی مدل مناسبی است؛ زیرا همه مسیرهای مهم و معنادار ممکن بین متغیرها را در خود داشته است. در گروه نارساخوان، داده های به دست آمده کاملا با مدل تئوریکی هماهنگی و تطابق ندارند و روابط علی حافظه فعال واج شناختی به سرعت و صحت خواندن و مسیر آگاهی واج شناختی به سرعت خواندن معنی دار نیست و در نتیجه آنها به خوبی در مدل قرار نمی گیرند. مجموع نتایج مربوط به دو زبانه های نارساخوان نشان می دهند که با وجود برازش داده ها با مدل تئوریکی، مدل کاملا مناسب داده ها نیست و مولفه حافظه فعال واج شناختی، نمی تواند نقش موثری در کاهش و افزایش زمان و خطاهای خواندن داشته باشد و آگاهی واج شناختی نیز نتوانسته بر متغیر سرعت خواندن موثر واقع شود. نتیجه گیری: در کل یافته ها نشان دادند مدل پردازش واج شناختی خواندن برای گروه عادی دو زبانه مدل مناسب تری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان