فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که یکی از مشکلات جدی دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، نارسائی در زمینه مهارت های اجتماعی است؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی در دانش آموزان انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر آزمایشی و طرح به کار رفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری دوماهه است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم ابتدایی مظنون به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی شهر لنگرود درسال تحصیلی 92 1391 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه کنترل و آزمایش جای دهی شدند. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی والکر در طی 17 جلسه به مدت دو ماه برای افراد گروه آزمایش ارائه گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه های اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: انتظار می رود براساس نتایج این پژوهش و سایر پژوهش های مشابه، آموزش مهارت های اجتماعی به عنوان یک جنبه مکمل برنامه های آموزشی مدارس در نظر گرفته شود.
مدل ساختاری مصرف مواد در دانشجویان: نقش معنویت، الگو گیری اجتماعی و نگرش به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، نگرش به مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود.روش: به این منظور 504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های خوارزمی، پردیس کشاورزی و آزاد کرج به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی معنوی، فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، الگوگیری اجتماعی، عقاید منفی درباره مواد و بخش دخانیات پرسشنامه رفتارهای پرخطر را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با عقاید منفی درباره مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و انگیزه های مصرف میانجی گری می شود. همچنین اثر تقلای مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با بهزیستی معنوی میانجی گری می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد مذهب از طریق برقراری نظم اخلاقی، قواعد درونی و بیرونی و روش های مقابله ای سالم مانع پیوستن فرد به گروه های ناسالم دوستان و همسالان می شود لذا کمتر به سمت مصرف قلیان و سیگار کشیده می شود. بنابراین توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف مواد دیگر می تواند مفید باشد.
اثربخشی اصلاح رفتار شناختی بر کاهش رفتار امتناع از مدرسه رفتن در دانش آموزان دختر: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان در مدرسه ممکن است با شرایط آزاردهنده متعددی روبه رو شوند که باعث ایجاد ترس و اضطراب در آن ها می گردد و این مسئله تمایل آنها را به حضور در مدرسه کاهش می دهد، تحقیق حاضر به منظور بررسی اثربخشی اصلاح رفتار شناختی بر کاهش رفتار امتناع از م درسه رفتن دان ش آموزان دختر انجام گردی د. در این پژوهش چهار دانش آموز دارای رفتار امتناع از مدرسه بر اساس مقیاس تجدیدنظرشده امتناع از مدرسه (فرم دانش آموز SRAR-C) و مصاحبه ساختار یافته انتخاب شدند. با استفاده از طرح تک آزمودنیABA ، طی 8 جلسه آموزش اصلاح رفتارشناختی قرار گرفتند و طی دو هفته پس از مداخله نیز همچنان مورد مشاهده قرار گرفته و با داده های خط پایه براساس تحلیل بصری (سطح، روند و تغییرپذیری)، درصد داده های غیرهمپوش با استفاد از شاخص PAND و ضریب اثر مقایسه گردید. نتایج نشان داد که اصلاح رفتار شناختی، رفتار امتناع از مدرسه را به طور معنی دار کاهش داد. می توان نتیجه گرفت که به کارگیری اصلاح رفتارشناختی در کاهش رفتار امتناع از مدرسه مؤثر است.
فوبیای مدرسه (2)
منبع:
تربیت ۱۳۶۶ شماره ۲۳
مقایسه نشخوار فکری افسرده ساز در مبتلایان به اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری همپوشی هایی با یکدیگر دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه نشخوار فکری افسرده ساز و ابعاد آن در مبتلایان به اختلالات افسردگی اساسی، وسواسی- جبری و افراد بهنجار بود. مواد و روش ها:طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری را کلیه بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی– جبری مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تبریز تشکیل دادند و از بین آن ها 30 نفر با تشخیص اختلال افسردگی اساسی و 30 نفر با تشخیص اختلال وسواسی- جبری با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته بر اساس ملاک های Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, 5 thEdition (DSM-5)، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به همراه 30 نفر گروه شاهد همتا مورد بررسی قرار گرفتند. شرکت کننده ها به پرسش نامه نشخوار فکری افسرد ه ساز پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها:میانگین نمرات نشخوار فکری افسرده ساز در افراد مبتلا به دو اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری بیشتر از افراد عادی بود (001/0 > P). همچنین، تفاوت معنی داری در میانگین نمرات نشخوار فکری افسرده ساز در بین مبتلایان به افسردگی اساسی و وسواسی- جبری مشاهده نشد (330/0 > P). نتیجه گیری:نشخوار فکری افسرده ساز مؤلفه مشترک در اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری به شمار می رود و می تواند در آغاز، دوام و شدت دو اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری نقش داشته باشد. این یافته در فرایند تشخیص و درمان دو اختلال می تواند قابلیت کاربرد داشته باشد.
بررسی عوامل موثر بر سوء مصرف مواد در دانش آموزان پسر دبیرستانی زرین شهر و راههای پیشگیری از آن
هراس اجتماعی و تاثیر آن بر اعتیاد به موادمخدر
حوزههای تخصصی:
افزایش اعتماد به نفس اجتماعی قدم مهمی در راه پیشگیری از اعتیاد به موادمخدر قلمداد می شود. می توان از اعتماد به نفس به عنوان یک عامل کلیدی در راستای مقابله با "هراس اجتماعی" و کاهش اعتیاد به موادمخدر استفاده کرد. اضطراب و کاهش اعتماد به نفس اجتماعی خود از دلایل کم رنگ شدن شناخت منابع و بالا رفتن انگیزه های گرایش به موادمخدر است. یکی از مسائل مهم اجتماعی افزایش عزت نفس افراد و کاهش میزان گرایش به موادمخدر، مقابله با فوبیای اجتماعی، بخصوص در طیف سنی جوانان است. برای پیشگیری از ورود معضل موادمخدر در جامعه، احداث یک «پایگاه واکسیناسیون اجتماعی» لازم و ضروری است. این پایگاه با تزریق اعتماد به نفس و کاهش تب اضطراب اجتماعی در درون خانواده (و رفتار پرستاری اجتماعی ملازم با این نگرش ) عمل خواهد کرد. در مقاله حاضر روش های پیشگیرانه اعتیاد با نگاه اولویت بندی با استفاده از نظریه "تبادل اجتماعی" نظریه برچسب زنی"، "نظریه هراس اجتماعی"، "بدیل های اجتماعی" "دو راهی اجتماعی"، "عادت واره های فردی"، "سبک زندگی،" پارادایم های رفتاری"، "از خود بیگانگی و "کارکردگرایی مرتن" مرور می شود. پژوهش حاضر نگاه پیشگیرانه به اعتیاد و تاثیر هراس اجتماعی در این مسیر با استفاده از نظریه های جامعه شناختی است. این تحقیق از نوع توصیفی و کتابخانه ای است و در آن سعی شده استکه علاوه بر بسط و بهبود نظریه های موجود، از زاویه ای تازه و از منظر اجتماعی به اعتیاد پرداخته شود. می توان گفت که هراس اجتماعی باعث تضعیف نمودن شقوق اصلی سرمایه اجتماعی یعنی "اعتماد" و "شادی اجتماعی" می شود. هراس اجتماعی به تدریج با سست کردن پایه های سرمایه اجتماعی موجی از بی اعتمادی فردی و گروهی را در جامعه بوجود می آورد. این بی اعتمادی ها منجر به ضعف اراده فردی و افسردگی اجتماعی و سپس گرایش به موادمخدر می شود. مفهوم اضطراب اجتماعی چون با افسردگی و کسالت همراه است، باعث تمایل به مصرف موادمخدر در جامعه (بخصوص در جوانان) می شود. بنابراین، فرد بر سر یک "دو راهی اجتماعی" قرار می گیرد که بر حسب ذایقه و وضعیت خلق و خوی فعلی، گرایش و مسیر مطلوب خود را انتخاب می نماید.
اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تداوم رفتارهای مراقبتی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تدوام رفتارهای مراقبی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن بود. بدین منظور تعداد 4 مادر حائز کودکانی با بیماری های مزمن به شیوه در دسترس از بیمارستان اسدآبادی شهر تبریز انتخاب شده و در هشت جلسه حدوداً 1 ساعته و دو بار در هفته آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت نمودند. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خط پایه منفرد بود. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه رفتارهای مراقبتی استفاده شد. برای تحلیل نتایج، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر برای بررسی معناداری بالینی تغییرات به کار رفت. از این رو نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مداخله روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود رفتارهای مراقبتی است.
پیش بینی تغییرپذیری افراد معتاد به تریاک از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی در تغییرپذیری افراد معتاد به تریاک بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. برای انجام تحقیق 162 نفر از مردان مصرف کننده تریاک براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های طرحواره ناسازگار اولیه یانگ، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید و تغییرپذیری رودآیلند استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 1/38 % از واریانس تغییرپذیری توسط متغیرهای دلبستگی ایمن، دلبستگی اجتنابی و طرحواره های ناسازگار اولیه تبیین می شود. هم چنین، بین طرحواره های ناسازگار اولیه و دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی ناایمن در بروز رفتارهای ناسازگار، با اصلاح افکار ناکارآمد و روابط سیستمی می توان انتظار داشت که تغییرپذیری معتادین به تریاک افزایش یابد.
تأثیر مداخلات هیجان محور و شناختی بر کاهش استرس بیماران CABG از طریق افزایش فرکانس رزونانسHRV(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مداخلات هیجان محور و شناختی برافزایش فرکانس رزونانس تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) و کاهش استرس بیماران به دنبال جراحی عروق کرونر قلب بود.
روش:مطالعه حاضر از نوع کوشش های بالینی تصادفی (RCT) بود. تعداد 75 بیمار جراحی شده عروق کرونر قلب(CABG)از بین بیماران شرکت کننده در برنامه بازتوانی مرکز قلب تهران انتخاب شدند. این بیماران به صورت تصادفی در سه گروه 25 نفری مداخله ای 1) مداخلات هیجان محور، 2) مداخلات مختلط (هیجان محور و شناختی)، 3) گروه کنترل (مداخلات متعارف بیمارستانی) قرار گرفتند. هر سه گروه پیش از مداخلات از نظر استرس و فرکانس رزونانس با استفاده از خرده مقیاس استرس آزمون DASS-21 و دستگاه پایشHRV مورد ارزیابی قرار گرفتند.هر سه گروه به مدت 5 هفته تحت مداخلات روان شناختی متناسب با گروه بودند و پس از مداخلات دوباره به وسیله همان ابزار و مقیاس ها مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد دو گروه مداخله ای اصلی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری را در استرس نشان داده اند. این کاهش هم از نظر آماری (05/0>P) و هم از نظر بالینی معنادار بود. گروه مداخله ای مختلط در مقایسه با گروه مداخله ای هیجان محور کاهش معنادار بیشتری را نشان داد.نتایج حاصل از HRV بیماران نیز حاکی از این بود که گروه های مداخله ای اصلی افزایش معناداری (01/0>P) در فرکانس رزونانس نشان داده اند.
نتیجه گیری:مداخلات روان شناختی می توانند موجب کاهش هیجان های منفی و استرس و افزایش فرکانس رزونانس HRV حول و حوش 1/0 هرتز و متعاقباً افزایش تغییرپذیری ضربان قلب(شاخص سلامتی و بهبود)در بیماران کرونری شوند.
سطح انگیزش، خودپنداشت و نگرش نسبت به خواندن در دانش آموزان نارساخوان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از رایج ترین اختلال های یادگیری در دانش آموزان، نارساخوانی است که پیامدهای منفی بسیاری به دنبال دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن در دانش آموزان مبتلا و غیرمبتلا به نارساخوانی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی تحلیلی - مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بود که تعداد 108 نفر از آنها (54 آزمودنی کودکان غیرمبتلا به نارساخوانی و 54 آزمودنی کودکان مبتلا به نارساخوانی) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1388)، پرسش نامه انگیزش خواندن (ویگفیلد و گاتری، 1997)، خودپنداشت خواندن (آهلووالیا، 1961) و نگرش خواندن (مک کنا و کر، 1990) استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین کودکان مبتلا و غیر مبتلا به نارساخوانی حداقل در یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نمرات کودکان مبتلا به نارساخوانی در تمام مؤلفه های انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن به طور معناداری بالاتر از نمرات کودکان غیر مبتلا به نارساخوانی است (001/0 < P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد مشکلات تحصیلی دانش آموزان نارساخوان بر جنبه های روان شناختی آنها تأثیر منفی دارد که ضرورت دارد مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (CBT) متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق 6 تا 11 ساله مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی (ADHD) شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال کمبود توجه- بیش فعالی (Attention-deficit/hyperactivity disorder یا ADHD)، از شایع ترین مشکلات رفتاری است که باعث پرتحرکی، نقص توجه، افت تحصیلی و مشکلات هیجانی و رفتاری در کودکان پیش دبستانی و دبستانی می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق 6 تا 11 ساله مبتلا به ADHD شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به صورت نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری مطالعه را 40 کودک 6 تا 11 ساله مبتلا به ADHD دارای اضافه وزن یا چاق (بالاتر از صدک 85 در نمودار وزن برای سن، قد و جنسیت) و والدینشان که در طی سال 1394 به کلینیک روان پزشکی کودک و نوجوان بیمارستان علی اصغر (ع) اصفهان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. 20 نفر از نمونه ها فقط تحت درمان ADHD قرار گرفتند و هیچ مداخله دیگری دریافت نکردند و 20 نفر دیگر نیز به عنوان گروه آزمایش در جلسات CBT شرکت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه عزت نفس Coopersmith (Coopersmith Self-Esteem Inventory یا CSEI) و شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رویکرد CBT به روش آموزش والدین، تأثير معنی داری را بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق مبتلا به ADHD در پس آزمون و مرحله پیگیری نشان داد. همچنین، رویکرد CBT متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق و مبتلا به ADHD تأثير معنی داری داشت (001/0 > P).
نتيجه گيري: رویکرد CBT متمرکز بر والدین، می تواند به عنوان یک درمان انتخابی مکمل جهت کاهش علایم روان شناختی، BMI و افزایش عزت نفس کودکان چاق مبتلا به ADHD به کار گرفته شود.
بررسی نقش عوامل شخصیتی و اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر اضطراب دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان شهرضا
اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همزمان با افزایش میزان شیوع اختلال های روانی، نگرانی در مورد سلامت روان کودکان و تاثیر آن بر تحول کودک، در سال های اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است و بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام گرفت.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. برای این پژوهش 30 کودک پسر با اختلال نافرمانی مقابله ای با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس از آموزشگاه های شهر اصفهان انتخاب و سپس از مادران آنها جهت شرکت در پژوهش دعوت شد. گروه آزمایش ده جلسه آموزشی درمان مبتنی بر دلبستگی را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه از این آموزش بی بهره بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ارزیابی سلامت روان کودکان و نوجوانان (اسپرافکین، لانی، یونیتات و گادو، 1984)، پرسشنامه کیفیت دلبستگی (راندولف، 2004)، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسن (1983) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد، آموزش متغیر مستقل بر مؤلفه های کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر بوده است (05/0=α).
نتیجه گیری: بنابر یافته های حاصل از پژوهش، می توان از درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بهره برد.
اثربخشی رابطه درمانی کودک-والد برکاهش نشانگان اضطرابی کودکان پیش دبستانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نشانگان اضطرابی در کودکان پیش دبستانی از شایع ترین اختلال های روان شناختی کودکان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رابطه درمانی والد –کودک بر کاهش نشانگان اضطرابی کودکان پیش دبستانی انجام گرفت.
روش : این پژوهش از نوع آزمایشی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان پیش دبستانی شهر کرمانشاه بود. نمونه ای به حجم 24 نفر از مادرانی که بر اساس مقیاس اسپنس (نسخه والدین، 2001) دارای کودکانی با نشانگان اضطرابی بودند، از میان 3 مهدکودک واقع در کرمانشاه به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی در 10 جلسه رابطه درمانگری والد-کودک به صورت گروهی شرکت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که رابطه درمانی والد- کودک توانسته است نشانگان اضطرابی را به طورمعناداری کاهش دهد (05/0>P).
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت رابطه درمانی کودک – والد می تواند برای کاهش نشانگان اضطرابی کودکان پیش دبستانی به کار گرفته شود.