فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی عصب روان شناختی جامع علایم موجود در فرد را در نظر می گیرد که بر پایه ی درک ساختار و عملکرد مغز است و باعث درک غنی تر از علایم و در نهایت، منجر به توصیه های درمانی موثرتر می شود. این پژوهش به منظور بررسی ویژگی های عصب روان شناختی و تئوری ذهن و رابطه ی این دو مولفه در کودکان بیش فعال همراه با نقص توجه و مقایسه ی آن ها با کودکان عادی صورت گرفت. روش کار: روش تحقیق این پژوهش، به روش علی مقایسه ای است که به این منظور 25 دانش آموز بیش فعال به روش نمونه گیری در دسترس و 25 دانش آموز عادی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و از آزمون عصب روان شناختی کانرز و آزمون نظریه ی ذهن برای سنجش دو گروه استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری با استفاده تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون نشان دادکه بین دو گروه بیش فعال و عادی از نظر مولفه های نظریه ی ذهن و 3 تا زیرمقیاس آزمون عصب روان شناختی، مشکلات توجه (001/0=P) و کارکردهای اجرایی (0001/0=P) و عملکرد تحصیلی خواندن (027/0=P) تفاوت وجود داشت یعنی کودکان بیش فعال از نظر این 3 مولفه و از نظر نظریه ی ذهن (009/0=P) پایین تر از کودکان عادی عمل کردند اما همبستگی بین ویژگی های عصب روان شناختی و نظریه ی ذهن در دو گروه بیش فعال و عادی ملاحظه نشد. نتیجه گیری: برای ارزیابی تشخیصی کودکان بیش فعال می توان از آزمون های عصب شناختی به عنوان مکمل آزمون های رفتاری استفاده کرد و هم چنین با توجه به نتایج این پژوهش، کودکان بیش فعال، نیازمند برنامه های توان بخشی در مورد عملکرد تحصیلی، مشکلات توجهی، عملکرد تحصیلی خواندن هم چنین تئوری ذهن هستند بنابراین تمهیداتی در این زمینه باید صورت گیرد.
نقش طرحواره های شناختی اولیه در پیش بینی ویژگی خودشیفتگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :طرحواره های شناختی به عنوان عناصر سازمان یافته ای از واکنش ها و تجارب گذشته تعریف می شوند که بدنه بادوامی از دانش را تشکیل می دهند؛ به طوری که می توانند بر برداشت های بعدی تأثیرگذار باشند و آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های شناختی اولیه در ویژگی خودشیفتگی صورت گرفت. مواد و روش ها:این پژوهش به روش همبستگی، بر روی 360 نفر از دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت جمع آوری داده ها، از فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (Schema Questionnaire-Short Form یا SQ-SF) و پرسش نامه شخصیت خودشیفته 40 ماده ای (Narcissistic Personality Inventory-40 یا NPI-40) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:طرحواره های محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، معیوب بودن، معیارهای سرسختانه، محق بودن (010/0 = P) و خودرشد نایافته (050/0 = P) به طور مثبت و معنی دار و طرحواره اطاعت (010/0 = P) به طور منفی و معنی دار با خودشیفتگی رابطه داشت. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که طرحواره های معیوب بودن، محق بودن، محرومیت هیجانی، اطاعت و بی اعتمادی (010/0 = P) و معیارهای سرسختانه و خودرشد نایافته (050/0 = P) به ترتیب نقش قابل توجهی در پیش بینی خودشیفتگی ایفا نمودند (57/0 = R 2). نتیجه گیری:طرحواره های ناسازگارانه اولیه می توانند به عنوان ساختارهای شناختی اساسی تمایلات خودشیفتگی در نظر گرفته شوند که به فهم بهتر این که چگونه افراد با ویژگی های شخصیت خودشیفته، محیط اجتماعی خود را ادراک می کنند، کمک می نماید
تأثیر بازی آموزشی- تفریحی (شبنم) بر شب ادراری کودکان مبتلا به اختلال شب ادراری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :بی اختیاری ادرار به معنی ادرار کردن غیر ارادی بدون هر گونه علت عضوی یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است که می تواند برای کودک و خانواده او آزار دهنده باشد. از این رو، انجام مداخلاتی مناسب در جهت کاهش این مشکل ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر بازی آموزشی- تفریحی (شبنم) بر شب ادراری کودکان مبتلا به شب ادراری در شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روش ها:پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری شامل کودکان 6 تا 10 سال مبتلا به شب ادراری مراجعه کننده به کلینیک مشاوره بهداشت و روان بیمارستان نور اصفهان و کلینیک خصوصی فوق تخصص روان پزشکی بود. تعداد 30 کودک (15 نفر گروه آموزش از طریق بازی و 15 نفر گروه شاهد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به نسبت مساوی و تصادفی به دو گروه آزمایش وشاهد گماشته شدند. ابزار سنجش شامل چک لیست شاهد ماهانه شب ادراری محقق ساخته بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها:میانگین سنی کودکان مورد مطالعه در گروه آزمایش 86/7 و در گروه شاهد 06/8 بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دفعات شب ادراری در مرحله پس آزمون بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (0001/0 ≤ P). استفاده از نرم افزار بازی آموزشی- تفریحی (شبنم) موجب کاهش شب ادراری آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری:استفاده از بازی آموزشی- تفریحی (شبنم) روش مناسبی جهت کاهش تعداد دفعات شب ادراری در بیماران مبتلا به اختلال شب ادراری است و استفاده از این روش را در کنار سایر درمان ها پیشنهاد می کند.
ارتباط سلامت روان و افکار خودکشی با کیفیت زندگی وابسته به سلامتی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 94-1393(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :با توجه به روند صعودی نگران کننده مشکلات عاطفی، روانی و افکار خودکشی در میان دانشجویان، شناخت مسایلی که می تواند کیفیت زندگی و سلامت آنان را به مخاطره بیندازد، ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی ارتباط سلامت روان و افکار خودکشی با کیفیت زندگی وابسته به سلامتی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 94-1393 بود. مواد و روش ها:در این مطالعه مقطعی، 1000 دانشجوی رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه سلامت عمومی (General Health Questionnaire-12 یا GHQ-12)، مقیاس 36-SF (Short Form Health Survey-36) و فرم اطلاعات دموگرافیک، ارتباط سلامت روان و افکار خودکشی با کیفیت زندگی وابسته به سلامتی و ابعاد آن تعیین گردید. داده ها با استفاده از آزمون های Independent t، ANOVA و مدل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:میانگین نمره کیفیت زندگی در دانشجویان، 70/70 به دست آمد (فاصله اطمینان 95 درصد = 68/71-71/69). بالاترین نمره به بعد عملکرد جسمانی با میانگین 29/85 (فاصله اطمینان 95 درصد = 56/86-95/83) و پایین ترین نمره به بعد محدودیت ایفای نقش به علت مشکلات عاطفی با میانگین 26/55 (فاصله اطمینان 95 درصد = 17/58-48/52) اختصاص داشت. بین سلامت روان و شیوع افکار خودکشی و کیفیت زندگی دانشجویان ارتباط معنی داری مشاهده شد (05/0 > P). نتیجه گیری:نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شیوع اختلالات روان و افکار خودکشی در دانشجویان بالا می باشد و با سطح کیفیت زندگی آن ها ارتباط دارد. بنابراین، توصیه می شود که پیشگیری، شناسایی و درمان اختلالات روان و افکار خودکشی توسط مسؤولان دانشگاه به عنوان اولویت در نظر گرفته شود تا بدین وسیله کیفیت زندگی دانشجویان ارتقا یابد.
درمان مواجهه واقعیت مجازی در اختلال های اضطرابی و PTSD: مروری نظام مند بر ادبیات پژوهش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در این مطالعه مروری منظم، ضمن معرفی درمان به روش مواجهه واقعیت مجازی (VRET یا Virtual exposure therapy) نتایج اثر آن بر اختلال های اضطرابی و PTSD (Post traumatic stress disorder) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. VRET، نسبت به درمان های مواجهه زنده و مواجهه خیالی برتری هایی دارد، از جمله کنترل پذیری و امنیت بیشتر درمانجو امکان پذیر بوده و به عنوان یک روش درمانی جدید برای بازیابی و بازسازی تجارب هیجانی آسیب زا معرفی شده است.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر به روش مرور نظام مند، جستجو در پایگاه های Sciencedirect و Pubmed انجام شد. در پیشینه پژوهش 39 مطالعه مداخله به دست آمد که VRET را برای درمان اختلال های اضطرابی و PTSD مختلف به کار برده بودند.
یافته ها: VRET در درمان اختلال های اضطرابی از جمله هراس خاص و اجتماعی، اختلال استرس پس از ضربه، اختلال وحشت زدگی و گذرهراسی، اختلال و اضطراب فراگیر، اثرات مثبت در سنجش های پس از درمان نشان داده است و در مقایسه با روان درمان های مؤثر فعلی از جمله درمان مواجهه زنده و رفتار درمانی- شناختی، اثرات مثبت مشابه داشته است. نتایج پیشینه پژوهش نشان داد که اثرمندی VRET در سطوح شناختی، رفتاری و فیزیولوژیک رخ می دهد. همچنین، نتایج مثبت درمانی به طور عمده در پیگیری های بلند مدت نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: VRET به عنوان یک روش درمانی جدید می تواند، بخشی از فرایند درمان اختلال های اضطرابی و PTSD قرار گیرد و مطالعات و فعالیت های پژوهشی به سمت این موضوع گسترش یابد.
مطالعه تحلیلی طرح واره های سازش نایافته اولیه در کودکان آزاردیده
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرآیند تحول کودک تابع تأثیر متقابل عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی است و خانواده نقش بسیار اساسی را در این زمینه ایفا می کند. مطالعه پیشینه پژوهشی نشان می دهد که کودکان بیشتر از هرجایی در میان خانواده در معرض خطر خشونت و بدرفتاری قرار می گیرند و این آسیب های جسمی، جنسی، روانی و غفلت که به کودک وارد می شود وی را ازنظر روانی آشفته می کند و باعث ایجاد طرح واره ها و تفکرات غیرمنطقی در ذهن او می شود. طرح واره ها به عنوان عناصر شناختی، نقش مهمی را در سازمان دهی شخصیت و نحوه تفسیر تجربه های فرد از رویدادها ایفا می کنند.
روش : مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و مطالعه کتابخانه ای انجام شد. بدین منظور پایگاه های علمی با کلیدواژه های مرتبط با موضوع پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و از اسناد و مقاله های به دست آمده مواردی که دارای اطلاعات معتبر علمی بودند مورد تحلیل، بررسی، مقایسه، تبیین و استنتاج قرار گرفتند.
تأثیر نوروفیدبک بر علائم اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در کودکان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سبب شناسی پیچیده ای برای اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مطرح شده است، نتایج پژوهش های متعدد حاکی از مبانی عصب شناختی این اختلال است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نوروفیدبک بر علائم اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه در کودکان انجام گرفت. روش: در قالب طرح مطالعه تک موردی تعداد 3 کودک مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی بین سنین 8 تا 9 سال انتخاب و تحت آموزش نوروفیدبک در طی 40 جلسه قرار گرفته و با پرسشنامه علائم مرضی کودکان اسپرافکین، لانی، یونیتات و گادو (1984) ارزیابی شدند.
تأثیر آموزش تاب آوری خانواده بر سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش تاب آوری خانواده بر سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی شهر شوش بود. این پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش مادران مراجعه کننده به مراکز توان بخ شی شهر شوش در سال 95-94 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از این مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود که از میان افراد داوطلب و در دسترس گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. مادران در گروه آزمایش برای زمانی برابر 9 جلسه تحت آموزش تاب آوری خانواده قرار گرفتند. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ بود. برآمدها نشان داد که در هم سنجی با گروه گواه، آموزش تاب آوری خانواده، سلامت روانی و سه بعد از آن (اضطراب، اختلال در کارکرد بدنی و افسردگی) را کاهش داد ولی تأثیر قابل توجهی در کاهش اختلال در کارکرد اجتماعی نداشت. برآمدهای تحلیل کوواریانس چند متغ یره نشان داد که آموزش تاب آوری خانواده بر افزایش سلامت روانی این مادران تأثیر دارد (05/0p < ) و می تواند سلامت روانی آن ها را بهبود بخشد.
ارزیابی بالینی تأثیر سایکودراما در درمان اضطراب اجتماعی (موردپژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فوبیای اجتماعی که در DSM 5 به اضطراب اجتماعی تغییر نام داده است، سبب ناتوانی شدید فرد در برقراری ارتباطات اجتماعی و احساس شرمندگی و عدم تمایل به حضور در موقعیت های اجتماعی خاص می شود. بنابراین به کارگیری یک روش درمانی مؤثر در مورد آن بسیار حائز اهمیت است. اگرچه روش های درمانی نمایش محور برای درمان این اختلال توصیه شده اند اما کاربرد این روش ها به صورت بالینی در پژوهش ها به چشم نمی خورد. بنابراین مهم ترین هدف پژوهش حاضر، آزمون اثربخشی سایکودراما به عنوان یک روش درمانی نمایش محور در درمان اضطراب اجتماعی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی از نوع موردپژوهی ست که از طرح AB استفاده کرده است. درمانجو، یک پسربچه ی ده ساله ی مبتلا به اضطراب اجتماعی و آزمونی که برای برآورد میزان و نوع اضطراب درمانجو به کار گرفته شد، آزمون اضطراب کودکان اسپنس بود. نتایج مشاهده توسط درمانگر و مادر درمانجو، نشان دهنده ی کاهش قابل توجه نشانه های اضطراب اجتماعی درمانجو بود. هم چنین مقایسه ی نمرات درمانجو در آزمون اضطراب کودکان اسپنس در پیش آزمون و پس آزمون، بیانگر کاهش قابل ملاحظه ی میزان اضطراب اجتماعی او بود. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که سایکودراما، روش درمانی مناسب و مؤثری در درمان اضطراب اجتماعی است اما با توجه به این که پژوهش حاضر یک موردپژوهی است، به سختی می توان نتایج آن را تعمیم داد. لذا پیشنهاد پژوهشگر حاضر، انجام پژوهش های بیشتری با هدف آزمون اثربخشی سایکودراما در درمان اختلال مذکور است.
تاثیر آموزش مدیریت استرس و راهبردهای کنترل فکر برکیفیت زندگی مادران دارای فرزنداوتیسم در شهرستان بندرعباس
حوزههای تخصصی:
اختلال اوتیسم یکی از بیماری های گروه اختلالات فراگیر رشد می باشد که با تخریب پایدار در تعامل اجتماعی متقابل، تاخیر یا انحراف ارتباطی و الگوی ارتباطی کلیشه ای محدود، مشخص است. به خاطر مشکلات فراوان این کودکان، خانواده ها و بخصوص مادران، از تنش ها و فشارهای روانی زیادی رنج می برند. سلامت روان والدین می تواند به شدت تحت تاثیر کودک ناتوان قرار گیرد. مادران این کودکان معمولا فشار روانی بیشتری را نسبت به پدران خواهند داشت و برخی از پدران فشارهای روانی ناشی از همسر را تهدید کننده تر از مشکلات کودک تلقی می کنند و آن را تهدیدی برای خانواده می دانند. پژوهش حاضربا هدف تاثیر آموزش مدیریت استرس بر کیفیت زندگی و کنترل فکر مادران دارای فرزند اوتیسم در شهر بندرعباس بوده است. این مطالعه پیرو طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و گواه بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از مادران دارای فرزند اوتیسم شهرستان بندرعباس بود که برای انتخاب این افراد از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و سپس به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنیها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با دو ابزار روانشناختی شامل مقیاس کیفیت زندگی و کنترل فکر ولز و دیویس مورد سنجش قرار گرفتند. مداخله مدیریت استرس در ده جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند داده ها با استفاده از برنامه آماری 22SPSS و در سطح معناداری 01/ تحلیل شدند.
نتایج تحقیقات کوواریانس چند متغیری نشان داد مدیریت استرس برکیفیت زندگی (01/0 , P =36/160(SF= به طور معنا داری تاثیر داشت اما بر کنترل فکر (62/0 , P =24/0(SF =معنی دار نبود ودر مولفه های سلامت جسمی (01/0 , P =45/19(SF =، سلامت روانشناختی (01/0, P =21/7(SF =، محیط زندگی (01/ 0, P =18/7 (SF =معنی دار می باشد. در حالی که در مولفه روابط اجتماعی (38/0P = 77/0(SF =معنی دار نیست.
مقایسه اثربخشی درمان روانی اجتماعی و بازخورد زیستی بر بهبود سردردهای میگرنی (کاهش ناتوانی ناشی از سردرد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:میگرن نوعی اختلال عصبی شایع است که با سردرد شدید و ناتوان کننده و اغلب تهوع و ترس از نور و صدا همراه می باشد و ناتوانی ناشی از آن متفاوت است. بنابراین، پزشکان باید به عواملی که در بروز و شدت حملات سردرد و ناتوانی های ناشی از آن تأثیر دارد، توجه کنند تا بتوانند فراوانی و شدت حملات را کاهش دهند و تأثیر آن بر عملکرد فرد را محدود نمایند. مواد و روش ها:مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی و کارآزمایی بالینی همراه با گروه شاهد و پیگیری سه ماهه بود که بر روی 55 بیمار مبتلا به میگرن مراجعه کننده به درمانگاه های تخصصی مغز و اعصاب بیمارستان های شهر اهواز انجام شد. نمونه ها به صورت پی در پی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه درمان روانی اجتماعی (20 نفر)، بازخورد زیستی (15 نفر) و شاهد (20 نفر) قرار گرفتند. درمان روانی اجتماعی و بازخورد زیستی هر کدام در هشت جلسه درمانی 60 دقیقه ای طبق پروتکل تنظیم شده اجرا گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، چک لیست مشخصات دموگرافیک، پرسش نامه ناتوانی ناشی از سردرد (Migranie Disability Assessment Questionnaire یا MIDAS)و دستگاه بازخورد زیستی مقاومت گالوانیک پوست (Galvanic skin response یا GSR) بود که در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) برای هر سه گروه انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندگانه همراه با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها:شدت حملات سردرد در هر سه مرحله در گروه های درمان روانی اجتماعی و بازخورد زیستی تفاوت معنی داری با یکدیگر داشت (010/0> P). بین میانگین شدت مراحل و گروه ها نیز تعامل معنی داری مشاهده شد (010/0> P). میانگین ناتوانی ناشی از سردرد در سه مرحله تفاوت معنی داری را نشان داد (001/0 = P) و تعامل بین نمره ها و گروه ها نیز معنی دار بود (001/0 = P). شدت حملات سردرد و ناتوانی ناشی از سردرد بعد از درمان روانی اجتماعی کاهش چشمگیرتری نسبت به درمان بازخورد زیستی داشت و در مرحله پیگیری هم باقی مانده بود. نتیجه گیری:نتایج بیانگر اثربخشی درمان های روانی اجتماعی و بازخورد زیستی در بهبود شدت حملات میگرن و کاهش ناتوانی ناشی از سردرد می باشد. درمان روانی اجتماعی برای کاهش شدت حملات میگرن و ناتوانی ناشی از سردرد بیماران مؤثرتر است.
سوء مصرف کتامین: پدیده ای نوظهور در ایران
حوزههای تخصصی:
متأسفانه سوءمصرف داروها، به دلیل دسترسی آسان و عدم کنترل و نظارت بر مصرف آن ها، به شدّت در حال افزایش است. یکی از این داروها کتامین است که به عنوان یک داروی بیهوشی تزریقی کاربرد دارد و به دلیل توهم زا بودن مورد سوءمصرف قرار می گیرد. این دارو معمولاً در پارتی های شبانه و به همراه سایر داروها و الکل مصرف می شود و فرد مصرف کننده ممکن است حالت شناور بودن، تجربه خروج از بدن، احساس بی وزنی و توهم داشته باشد. علاوه بر وابستگی به دارو و سایر عوارض روانی، مصرف مزمن کتامین منجر به صدمات جدّی به مثانه و مجاری ادراری می شود، به طوری که در موارد حادّ، برداشتن مثانه ضرورت می یابد. هدف از این مقاله، هشدار در خصوص شیوع سوءمصرف کتامین در ایران و ضرورت آگاهی بخشی در مورد عوارض این داروست. راه کارهایی نیز برای کاهش سوءمصرف کتامین ارائه شده است.
اثر بخشی آموزش فنون وارونه سازی عادت در درمان تیک های حرکتی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات تیک از مهم ترین اختلالات دوران کودکی هستند. تیک صدا یا حرکتی ناگهانی و ناموزون است که می تواند ساده یا پیچیده باشد. یکی از روش های درمانی برای این اختلالات رفتار درمانی است. پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش فنون وارونه سازی عادت در درمان تیک های حرکتی صورت گرفته است.
روش: پژوهش حاضر طرح آزمایشی تک موردی با خط پایه است. نمونه این پژوهش را 2 پسر مقطع ابتدایی مبتلا به تیک حرکتی تشکیل دادند که به روش هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پژوهش مراجعه کنندگان به کلینیک اعصاب و روان بزرگمهر تبریز بودند که با توجه به ملاک های تشخیصی DSM-5 توسط روانپزشک تشخیص داده و پس از اجرای خط پایه وارد طرح درمان شدند و آموزش فنون وارونه سازی عادت را به صورت انفرادی در طی 8 جلسه و به مدت 1 ماه دریافت کردند. ابزار سنجش مقیاس شدت کلی تیک یل (YGTSS، 1989) می باشد که در طی درمان و پیگیری یک ماهه از آن استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های بازبینی نمودارها ، درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش فنون وارونه سازی عادت باعث کاهش علائم تیک های حرکتی کودکان می شود. پیگیری 1 ماهه بعد از اتمام درمان حاکی از ماندگاری این نتایج بود.
نتیجه گیری: وارونه سازی عادت که یکی از درمان های رفتاری محسوب می شود، ازموثرترین درمانها برای اختلالات تیک کودکان است.
مقایسه بازشناسی هیجان چهره در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995) افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی هنگام روبرو شدن با موقعیت اجتماعی، ابتدا نسبت به نشانه های تهدید آمیز گوش به زنگ می باشند و پس از تشخیص این نشانه ها از آن اجتناب می کنند. در راستای این نظریه هدف از پژوهش حاضر از یک طرف بررسی بازشناسی هیجان در چهره در افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با افراد بهنجار و از طرف دیگر مقایسه بازشناسی هیجان در دو گروه از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی با ارائه محرک های هیجانی در زمان های متفاوت است.
حجم نمونه بالغ بر 45 نفر است که شامل 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و 15 فرد به عنوان گروه بهنجار می باشد، 30 فرد مبتلا به هراس اجتماعی به دوگروه تقسیم شدند، بدین صورتکه 15 نفر از آنها در معرض 500 میلی ثانیه ای محرک هیجانی و 15 نفر باقیمانده نیز در معرض 5/2 ثانیه ای محرک های هیجانی قرار گرفتند.
نتایج حاکی از آن بود دو گروه از افراد مبتلا به هراس اجتماعی ، تنها در هیجان خنثی و تنفر با هم تفاوت معناداری داشتند به گونه ای که در هر دو هیجان افراد که در معرض ارائه 500 میلی ثانیه محرک های بازشناسی قرار داشتند عملکرد ضعیف تری نشان دادند.
بنابراین نمی توان اجتناب از بازشناسی هیجان های منفی در این گروه از افراد را با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995)، توجیه کرد.
اثربخشی استفاده از رایانه بر یادگیری مفاهیم پیش نیاز ریاضی و دیگر مفاهیم شناختی در کودکان دارای اختلال اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی استفاده از رایانه بر میزان یادگیری مفاهیم پیش نیاز ریاضی و مفاهیم شناختی دیگر در کودکان دارای اختلال اوتیسم بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش را 60 نفر از کودکان 6 تا 14 سال دارای اختلال اوتیسم تشکیل دادند که در مرکز اوتیسم اصفهان در حال آموزش بودند. 16 نفر از این افراد به صورت تصادفی ساده انتخاب و بر اساس شدت نشانگان اوتیسم، همتاسازی شدند و پس از آن در دو گروه 8 نفره قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 6 ماه تحت مداخله با استفاده از رایانه و روش تحلیل رفتار کاربردی (Applied behavior analysis یا ABA) قرار گرفتند. گروه شاهد تنها روش ABA را دریافت کردند. از چک لیست محقق ساخته برای سنجش یادگیری مفاهیم شناختی و مفاهیم پیش نیاز ریاضی استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون کواریانس تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که دو گروه آزمایش و شاهد، تفاوت معنی داری در پس آزمون مفاهیم شناختی (009/0 = P) و مفاهیم پیش نیاز ریاضی (001/0 = P) داشتند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که استفاده از رایانه، علاوه بر مداخله به روش ABA، بر یادگیری مفاهیم پیش نیاز ریاضی و مفاهیم شناختی در کودکان دارای اختلال اوتیسم مؤثر است.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی بر ابعاد خستگی روانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(MS): یک مطالعه ی موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خستگی یکی از شایعترین مشکلات بیماران مبتلا به ام.اس می باشد که اثرات منفی زیادی بر زندگی آن ها دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر خستگی در سه بعد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس بود.
روش: در این پژوهش از طرح تک آزمودنی از نوع چند خط پایه ای استفاده شده است. نمونه ی این پژوهش 3 نفر از بیماران مراجعه کننده به انجمن ام.اس بودند که از خستگی شکایت داشتند و ملاک های ورود و خروج پژوهش را دارا بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه ی مقیاس تاثیر خستگی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از درصد بهبودی و اندازه تاثیر استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد اندازه تاثیر محاسبه شده در بعد جسمانی مقیاس تاثیر خستگی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 45 روزه به ترتیب، 991/. و 989/. است. اندازه تاثیر در بعد شناختی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 76/. و در بعد اجتماعی نیز به ترتیب، 83/. و 80/. به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی در کاهش خستگی جسمانی، شناختی و اجتماعی بیماران مبتلا به ام.اس موثر بوده و می تواند به عنوان یکی از گزینه های تاثیرگذار در کاهش ابعاد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس در کنار سایر مداخلات دارویی و غیردارویی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد در شهرستان زاهدان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان زن مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان زاهدان بود که 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و پرسش نامه جرأتمندی راتوس (1984)، مقیاس خودتاب آوری (کلاهنن، 1996) و مقیاس خودکنترلی (تانجنی، بومیستر و بون، 2004) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد رفتار جرأتمندانه با خودتاب آوری و خودکنترلی همبستگی مثبت دارد و رفتار جرأتمندانه نقش پیش بینی کننده ی مثبتی در خودتاب آوری و خودکنترلی داشت. همچنین نتایج نشان داد میانگین نمرات رفتار جرأتمندانه و خودتاب آوری زنان معتاد با توجه به گروه های سنی و سطح تحصیلات تفاوت دارد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که رفتار جرأتمندانه در خود تاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد نقش تعیین کننده ای دارد.
نقش سیستم های مغزی رفتاری، نوجویی، پاداش وابستگی و نگرانی آسیب شناختی درپیش بینی استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش سیستم های مغزی رفتاری، ویژگی های شخصیتی (نوجویی، پاداش وابستگی) و نگرانی آسیب شناختی در گرایش به اعتیاد در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می داد. از این جامعه آماری تعداد 150 دانشجو به روش خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری (بازداری و فعال ساز رفتاری) کارور و وایت، نگرانی پنسیلوانیا، سرشت و منش کلونیجر و استعداد اعتیاد استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نگرانی آسیب شناختی، سیستم بازداری رفتاری و استعداد به اعتیاد رابطه منفی و سیستم فعال ساز رفتاری و ویژگی شخصیتی نوجویی با استعداد به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان با شناسایی افراد دارای سیستم فعال ساز رفتاری قوی و ویژگی نوجویی بالا تدابیری اندیشید که از گرایش به اعتیاد آن ها جلوگیری شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، سلامت جسمانی و سلامت روانی بیماران همودیالیزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی ، سلامت جسمانی وسلامت روانی بیماران همودیالیزی بود. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی، تمام بیماران همودیالیزی هستند که در نیمه دوم سال 1394 به بخش دیالیز بیمارستان بوعلی شهر اردبیل مراجعه نموده اند. حجم نمونه 60 نفر بودکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های افسردگی بک و کیفیت زندگی استفاده شده است که قبل از مداخله توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. گروه آزمون در 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند و بیماران در گروه شاهد در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای جهت کنترل اثر هاثورن و دارونما تحت آموزش های دیگری قرار گرفتند. روش آماری در تحلیل داده ها، تحلیل واریانس چندمتغیره بود. یافته ها: نتایج به دست آمده نشانگر تاثیر معنی دار درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی در بیماران همودیالیزی می باشد و نیز اثربخشی درمان بر افزایش سلامت جسمانی و سلامت روانی در گروه آزمون معنی دار می باشد (05/0>P). نتیجه گیری: بنا بر نتایج این مطالعه، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی و افزایش سلامت جسمانی و سلامت روانی در بیماران همودیالیزی تاثیر به سزایی دارد و در کاهش افسردگی، افزایش سلامت جسمانی و سلامت روانی بیماران، بهبودی قابل ملاحظه ای به وجود آمد.