ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
۳۲۰۱.

نقش نقص های حسی در سبک های دلبستگی و مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نابینایی مشکلات رفتاری سبک های دلبستگی نقص های حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۳۷
مطالعه حاضر به بررسی تاثیر نقص های حسی شامل نابینایی و ناشنوایی بر نوع دلبستگی (ایمنی/ ناایمنی دلبستگی) و سبک های دلبستگی (ایمن، دوسوگرا، اجتنابی، آشفته/ سرگشته)، تاثیر این نقص ها بر مشکلات رفتاری کودکان نابینا و ناشنوا در مقایسه با کودکان عادی، و رابطه نوع دلبستگی با مشکلات رفتاری در سه گروه نابینا، ناشنوا و کودکان عادی می پردازد. آزمودنی های این پژوهش شامل 84 کودک نابینا، ناشنوای مطلق و کودکان عادی 7-6 ساله دختر و پسر بود. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون های اضطراب جدایی، مقیاس مشکلات رفتاری آخن باج، آزمون هوشی ریون پیشرونده و پرسشنامه محقق ساخته جمعیت شناختی بود. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از تحلیل واریانس یک متغیری، آزمون تعقیبی LSD، آزمون t، آزمون خی دو استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان ناشنوا بیش از کودکان عادی در معرض خطر نا ایمنی دلبستگی قرار دارند. اما کودکان نابینا از این لحاظ آماری تفاوت معنی داری با کودکان عادی نداشتند. توزیع پراکندگی کودکان نابینا و ناشنوا در چهار سبک دلبستگی (ایمن، دوسوگرا، اجتنابی، آشفته/ سرگشته) با توزیع پراکندگی کودکان عادی در چهار سبک مذکور تفاوت معنی دار نداشت. یافته دیگر نشان داد که کودکان نابینا و ناشنوا بیش از کودکان عادی دارای مشکلات رفتاری هستند. همچنین بین ناایمنی دلبستگی با مشکلات رفتاری در کودکان عادی رابطه معنی دار به دست آمد اما در کودکان نابینا و ناشنوا این رابطه از لحاظ آماری معنی دار نشد.
۳۲۰۲.

مقایسة تأثیر دو روش شناخت درمانی تیزدل و بک در کاهش نشانه های افسردگی و اصلاح باورهای فراشناختی در بیماران افسرده خو(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۲
هدف پژوهش حاضر مقایسة اثربخشی دو روش شناخت درمانی تیزدل و بک در کاهش نشانه­ های افسردگی و اصلاح باورهای فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلال افسرده ­خویی است. نمونه پژوهش شامل 30 بیمار مبتلا به اختلال افسرده­ خویی بود که از میان مراجعه­ کنندگان به شش کلینیک در سطح شهر مشهد انتخاب و به ­طور تصادفی در دو گروه گمارده شدند و هر گـروه بـا یکـی از دو روش شنـاخت ­درمانی مبتنی بـر هوشیاری فـراگیر تیزدل و شناخت­ درمانـی بـک به مدت سه ماه تحـت درمـان قرار گرفتند. آزمودنـی­ها در سـه مرحلة پیش ­آزمون، پس ­آزمون و پیگیری، پرسشنامة افسردگی بک و پرسشنامة فراشناخت را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس اندازه­ گیری مکرر نشان داد که هر دو روش شناخت درمانی بک و تیزدل در کاهش نشانه­ های اختلال افسرده خویی و اصلاح باورهای فراشناختی مؤثر بودند. اما در کاهش نشانه­ های اختلال افسرده ­خویی و اصلاح باورهای فراشناختی، بین دو روش تفاوت معناداری به ­دست نیامد.
۳۲۰۵.

اثربخشی و مقایسه گروه درمانی شناختی به شیوه منطقی ـ عاطفی ـ رفتاری و روش هومیوپاتی بر اختلال افسردگی زنان

کلیدواژه‌ها: رفتاری عاطفی فسردگی گروه درمانی شناختی روش منطقی هومیوپاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۰۴
"هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی گروه‌‌درمانی ‌شناختی به شیوه منطقی ـ عاطفی ـ رفتاری با روش هومیوپاتی بر اختلال افسردگی زنان بود. به این منظور 30 بیمار مبتلا به این اختلال از میان مراجعه‌کنندگان به درمانگاه روانپزشکی نور شهر اصفهان که با نظر روانپزشک تشخیص افسردگی دریافت نموده و نیز از پرسشنامه افسردگی بک نمره‌ای بین 17 تا 30 کسب کرده بودند و هیچ‌گونه اختلال طبی دیگری نداشته و در حال حاضر تحت درمان دیگری قرار نداشتند، انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی 15 نفری قرار گرفتند. جلسات گروه‌درمانی‌ شناختی به روش منطقی‌ـ عاطفی‌ـ رفتاری الیس به صورت 10 جلسه 90 دقیقه‌ای یک بار در هفته بود. اعضای گروه هومیوپاتی نیز با اخذ مجوز از روانپزشک به پزشک هومیوپات ارجاع داده شده و به مدت 6 ماه به صورت انفرادی تحت درمان با داروهای هومیوپاتی قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات، دو گروه آزمایش دوباره با این پرسشنامه به‌عنوان پس‌آزمون مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازه‌گیری عبارت بود از: ارزیابی روانپزشکی طبق معیارهای DSM-IV-TR، پرسشنامه جمعیت‌شناختی و پرسشنامه سنجش افسردگی بک. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در سطح توصیفی از شاخص‌های فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کواریانس به‌منظور مقایسه تاثیر گروه‌‌درمانی‌ شناختی و هومیوپاتی بر میزان افسردگی و ازآزمون t همبسته برای بررسی اثربخشی دو روش مداخله به‌طور جداگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که به‌کارگیری هر دو روش درمانی میزان افسردگی بیماران را کاهش داده است (05/0≥P). همچنین نتایج نشان داد بین دو روش درمان از نظر اثربخشی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 "
۳۲۰۶.

اثربخشی روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر درمان بیماران وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعال سازی رفتاری و قراردادی حمایت خانوادگی درمان وابستگی به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵۸ تعداد دانلود : ۱۵۵۳
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر درمان اختلالات مصرف مواد افیونی بود. در یک طرح آزمایشی صدوبیست بیمار مرد با تشخیص وابستگی به مواد افیونی (بر پایه معیارهای (DSM-IV-TR) که برای درمان نگهدارنده با متادون مراجعه کرده بودند به صورت تصادفی به تساوی در سه گروه آزمایشی و یک گروه گواه در هر گروه 30 نفر اختصاص داده شدند: 1) گروه درمان با روش فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی همراه با متادون (2 گروه درمان با روش فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی همراه با آموزش حمایت خانواده و متادون؛ (3 گروه درمان با روش شناختی - رفتاری همراه با متادون؛ و (4 گروه درمان با متادون. گروه های آزمایشی اول و دوم هشت جلسه و گروه آزمایشی سوم دوازده جلسه تحت روان درمانی گروهی قرار گرفتند. آزمودنی ها توسط مصاحبه ساختاریافته شاخص مصرف مواد افیونی (OTI) و پرسشنامه سلامت روانی (MHI) قبل از شروع درمان و پنج ماه پس از پایان درمان گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه گواه بدون هیچ درمان گروهی تنها داروی متادون دریافت کرد. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که در هر سه گروه آزمایشی، شاخص های درمانی شامل بهبود عملکرد اجتماعی، کاهش رفتارهای بزهکارانه، بهبود تندرستی، افزایش بهزیستی روان شناختی، کاهش درماندگی روان شناختی از گروه دریافت کننده درمان با متادون تنها موثرتر بود. با توجه به یافته های پژوهش به نظر می آید به کارگیری روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی به نحو قابل توجهی اثربخشی درمان دارویی را در درمان بیماران وابسته به مواد افیونی افزایش می دهد.
۳۲۰۷.

بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵۷
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع همه گیرشناسی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی مدارس دولتی شهر تهران در سال 1385 است. حجم نمونه 1420 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، آمار توصیفی و استنباطی (آزمون دو نسبت مستقل) به کار بسته شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که: 1. بیشتر دانش آموزان دوره ابتدایی (68.9 درصد) فاقد اختلالات رفتاری و 31.1 درصد از آنان دارای اختلالات رفتاری هستند. 2. میزان ترس مرضی دانش آموزان دختر به طور معناداری بیشتر از دانش آموزان پسر است. 3. میزان اختلال تیک صوتی و تیک حرکتی دانش آموزان پسر به طور معناداری بیشتر از دانش آموزان دختر است. 4. میزان اختلال اضطرابی دانش آموزان دختر به طور معنادار بیشتر از دانش آموزان پسر است. 5- میزان اختلال نافرمانی (بی اعتنایی مقابله ای) در دانش آموزان پسر بطور معنادار بیشتر از دانش آموزان دختر است. نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد یک سوم از دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران دارای اختلالات رفتاری هستند.
۳۲۱۲.

اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان دارویی بر علایم اضطراب و تکانشگری مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۳۲۱۳.

مقایسه نگرش های نا کارآمد در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد عادی و پیامدهای روانشناختی آن

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب سوء مصرف مواد نگرش های نا کارآمد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۲۱۷۷ تعداد دانلود : ۹۲۳
طرح مساله: بر اساس تحقیقات انجام شده، فرآیندهای اعتیاد، تحت تاثیر باورها و نگرش های بیماران است. این پژوهش، با هدف بررسی نقش تحریفات شناختی و پیامدهای روانشناختی آن، در رفتار سوء مصرف مواد افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی سوءمصرف مواد شهر بندرعباس و مقایسه آن با گروه عادی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح مورد – شاهدی است که در آن یکصد نفر از افراد سوءمصرف کننده مواد، با یکصد نفر افراد عادی که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر تقریباً همتا شده بود مقایسه شدند. گردآوری داده ها به کمک پرسشنامه های اطلاعات زمینه ای، مصاحبه بالینی، پرسشنامه نگرش های ناکارآمد و پرسشنامه اضطراب، افسردگی، تنیدگی (DASS) انجام شد. داده های پژوهش با بهره گیری از شاخص های آمار توصیفی، آزمون t، آزمون خی دو و آنالیز واریانس، تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد، افراد سوءمصرف کننده مواد، اضطراب، افسردگی و استرس بیشتری را تجربه کرده و از نظر شناختی نیز درصد بیشتری از آنها در مقایسه با گروه گواه، نگرش های ناکارآمد را نشان دادند. نتایج: نتایج نشان می دهد که نگرش های ناکارآمد می تواند به عنوان یک عامل آسیب پذیر، احتمال گرایش به سوء مصرف مواد را افزایش دهد و در نتیجه شناخت درمانی برای این افراد مؤثر به نظر می رسد.
۳۲۱۶.

رابطه هوش هیجانی و مکانیزمهای دفاعی با اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش هیجانی مکانیزمهای دفاعی پذیرش اعتیاد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکردهای روانکاوی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هوش هوش هیجانی
تعداد بازدید : ۱۴۰۳۵
" مقیـاس هوش هیجانـی (بشارت، 2007)، پرسشنـامه سبـک دفـاعی (اندروز، سینگ، و باند، 1993) و مقیاس پذیرش اعتیاد (AAS؛ وید و دیگران، 1992)، در 296 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران با انتخاب تصادفی اجرا شد. نتایج نشان دادند که بین نمره‌های کل هوش هیجانی، زیرمقیاس ادراک هیجانی و پذیرش اعتیاد رابطه منفی معنادار وجود دارد. با کنترل اثر هوش هیجانی و مؤلفه‌های آن، بین مکانیزمهای دفاعی رشد یافته و رشد نایافته و پذیرش اعتیاد به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار مشاهده شد. اما با کنترل اثر مکانیزمهای دفاعی، هوش هیجانی، مؤلفه ادراک هیجانی و پذیرش اعتیاد رابطه منفی داشتند. بنابراین، سازه هوش هیجانی می‌تواند نقش متغیر میانجی نیرومند بین وی‍ژگیهای هیجانی با پذیرش اعتیاد داشته باشد. "
۳۲۱۷.

بررسی حافظه سرگذشتی و شواهد عصب روان شناختی در اختلالات وسواسی – اجباری و اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب فراگیر حافظه سرگذشتی اختلال وسواسی-اجباری عصب روان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی اضطراب فراگیر
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۲۷۵۸
هدف: نقایص عصب روان شناختی در سبب شناسی اختلال وسواسی-اجباری با شواهد فراینده ای روبه روست. هدف پژوهش حاضر سنجش و مقایسه حافظه سرگذشتی در اختلالات وسواسی ـ اجباری و اضطراب فراگیراست. روش: آزمودنی های این بررسی مقطعی-تحلیلی سه گروه 22 نفری از مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری، اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار بودند که پس از همتاسازی در متغیرهای سن، جنسیت، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل وارد مطالعه شدند. ابزار: داده های این مطالعه با استفاده از آزمون های تشخیصی اضطراب بک، افسردگی بک II، مقیاس وسواسی- اجباری ییل- براون و مصاحبه ساختاریافته حافظه سرگذشتی به دست آمدند و به وسیله روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار میانگین های مورد مقایسه گروه ها در سنجش حافظه سرگذشتی بود. به این ترتیب که گروه وسواسی نسبت به دو گروه دیگر عملکرد ضعیف تری نشان داد (05/0< p). نتیجه گیری: به نظر می رسد که وجود نقایص عصب روان شناختی در اختلال وسواسی- اجباری، به عملکرد ضعیف تر حافظه سرگذشتی این بیماران در مقایسه با مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار بینجامد.
۳۲۲۰.

مقایسه سلامت روان و شیوه های فرزند پروری در بین افراد معتاد و غیر معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: جوانان اعتیاد سلامت روان شیوه های فرزند پروری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۵۴۲۴ تعداد دانلود : ۲۷۷۲
" چکیده مقاله: چکیده: مقدمه: امروزه مسئله اعتیاد علاوه بر مشکلات فردی، اجتماعی یک مشکل خانوادگی هم می باشد. معضل اعتیاد بر روی بهداشت روانی فرد معتاد و خانواده وی نیز اثر بدی می گذارد. بر این اساس مقاله حاضر می کوشد تا وضعیت کیفیت فرزند پروری و سلامت روانی افراد معتاد را با افراد غیر معتاد مورد مقایسه قرار می دهد. روش: روش تحقیق حاضر علی مقایسه ای (پس رویدادی) و مقطعی می باشد. به عبارت دیگر درپژوهش حاضر دو گروه افراد معتاد و غیر معتاد از نظر وضعیت فرزند پروری در گذشته و وضعیت سلامت روانی در حال حاضر مورد مقایسه قرار گرفته اند. تعداد 25 نفر معتاد و 25نفر از افراد عادی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از: چک لیست نشانه‌های روانی SCL90 و از پرسشنامه محیط خانوادگی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقیاسهای سایکوتیک، ترس مرضی، پر خاشگری، اضطراب، افسردگی، حساسیت بین فردی میزان علائم اختلال در افراد معتاد بیش از افراد غیر معتاد بوده ولی در مقیاسهای شکایت جسمانی، وسواس عملی ـ فکری و افکار پارانویا تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P<) از سویی دیگر در شیوه فرزند پروری، کنترل- آزادی بین دو گروه تفاوت معنی داری نبود در حالیکه شیوه فرزند پروری گرمی ـ سردی در بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان داد (0001/0P<). نتیجه گیری: هر یک از شیوه های فرزند پروری تأثیرات متفاوتی بر سلامت روانی فرزندان دارد. لازم است والدین از تأثیر هر یک از این الگوهای فرزند پروری بر وضعیت روانی و رفتاری فرزندانشان آگاهی‌ داشته باشند تا بتوانید از آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد فرزند پیش گیری نمایند. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان