فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که مکاتب اخلاقی به ندرت به آن پرداخته اند مسأله ی «نیت» است. از جمله مکاتبی که این مسأله را مورد توجه قرار داده اند مکتب اخلاقی کانت و مکتب اسلام است. هریک از این مکاتب با دیدگاهی خاصی به این موضوع توجه کرده اند و تعریفی ویژه از نیت ارائه داده اند، که این امر تأثیری شگرف درگستره ی فعل اخلاقی دارد. «کانت» نیت فعل اخلاقی را به نیت انجام تکلیف و ادای وظیفه منحصر کرده است. این نگاه دایره ی فعل اخلاقی را بسیار محدود می کند؛ و از آنجا که مکتب او انگیزه ای جز ادای تکلیف را اخلاقی نمی داند، نمی تواند در افراد محرکی فعال و مؤثر برای انجام کار اخلاقی ایجاد کند. در مقابل، اسلام با در نظر گرفتن قصد تقرب به خدا که عنوانی جامع و فراگیر برای فعل اخلاقی است سایر انگیزه های خیر از جمله: کمک به دیگران، رسیدن به کمال، ترس از عقاب و ... را هم در بر می گیرد. زمینه ای گسترده برای انجام فعل اخلاقی فراهم کرده است که افراد مختلف با کنش ها و انگیزه های متفاوت را در بر می گیرد؛ لذا می توان گفت اسلام به موضوع نیت نگاه فراگیر و جامع تری دارد. این تفاوت ناشی از مبانی و اصولی است که این مکاتب برای اخلاق قائل هستند.
جان هیک و کثرتگرایی دینی عرفانی؛ تحلیل و نقد(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
کثرتگرایی دینی یکی از مباحث مهمی است که نخست در متون فلسفه دین و الهیات مسیحی مطرح شد، اما چند سالی است که نظر برخی از مسلمانان نیز بدان معطوف شده و دغدغههایی را در حوزه اندیشه دینی پدید آورده است. افزون بر این، برخی از کثرتگرایان مانند جان هیک معتقدند عارفانی همچون ابنعربی، مولوی و غیره رویکردی کثرتگرایانه به دین دارند و چندین قرن پیش، این نظریه را تعلیم دادهاند. به همین سبب، در این نوشتار میکوشیم نخست دیدگاه جان هیک و مستندات عرفانی آن (مانند وصفناپذیری واقعیت مطلق و ساختگرایی عرفانی) را طرح کرده و سپس آن را با تکیه بر مبانی و دیدگاههای عرفانی بررسی و نقد کنیم. در این مقاله استدلال شده است که کثرتگرایی دینی هیک با آموزههای اسلامی و دیدگاه عرفا سازگار نیست. اشکال اساسی برنامه کثرتگرایی هیک، در نوع نگرش وی به ادیان نهفته است. هیک دین را یک واکنش انسانی صرف نسبت به خدا یا واقعیت غایی تعبیر میکند؛ در حالی که از دیدگاه عرفا، دین از وحی الهی سر چشمه میگیرد و از این رو، تنوع ادیان نه به دلیل تجربههای مختلف از حقیقت مطلق و نسبیگرایی فرهنگی، بلکه برآمده از مشیت خداوندی است.
خاستگاه تاریخى و روششناختى فلسفه دین هیوم
حوزههای تخصصی:
مطالعات هیوم در فلسفه دین، در پى سنجش دلایل اقامه شده بر درستى عقاید دینى و بررسى علل پدیدهاى به نام دین، در تاریخ و اجتماع است. وى براى انجام این دو کار، در اغلب مواقع، روش تحقیق واحدى را به کار گرفته، آن را «استدلال آزمایشى» و یا «استنتاج علّى» نامیده است. علت استفاده هیوم از این روش، تجربهباورى اوست. وى معتقد است داورى درباره همه امور واقع، از جمله مؤلفههاى باور دینى، همانند باور به وجود خدا یا بهوقوع معجزات، باید به روش استنتاج علّى صورت گیرد. مسائلى را که هیوم در فلسفه دین مورد بررسى قرار داده، از یکسو تحتتأثیر این دیدگاه روششناختى است و از سوى دیگر به اقتضاى موقعیت خاص تاریخى زمان اوست؛ زیرا در روزگار هیوم، دینطبیعى یا عقلانى و به ویژه مباحث خاصى همچون: برهان نظم و برهان معجزه، موردتوجه اندیشمندان بوده است. بر این اساس هیوم اینگونه مباحث را در اولویت تحقیقات خود در قلمرو فلسفه دین قرار داده است.
فلسفه تحلیلی و دین پژوهی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پس از در نظر گرفتن دو معنای عام و خاص برای «دینپژوهی تحلیلی» پیشینة تاریخی دینپژوهی تحلیلی (به معنای عام) در حوزة اسلام مرور میشود؛ سپس دینپژوهی تحلیلی (به معنای خاص آن) مورد توجه قرار میگیرد. برای فهم بهتر این معنا، در ادامه، به چیستی فلسفة تحلیلی و روشهای گوناگون تعریف آن پرداخته؛ سپس جایگاه دینپژوهی تحلیلی (به معنای خاص) و نسبت آن با باورهای دینی با دو نگاه تاریخی و تحلیلی را بررسی کردهایم.
این مقاله به بررسی برخی از ابعاد رویکرد تحلیلی در حوزة دینپژوهی معاصر (با تأکید بر آنچه در جهان مسیحیت در جریان است)، میپردازد. پیش از پرداختن به مسألة اصلی،شایسته است اندکی بر مفاهیم کلیدی این مکتوب متمرکز شوم و در حد امکان، به تعریف و تبیین آنها بپردازم.
گفتمان فلسفه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
فلسفه فقه به مثابه دانشی نوپا با نگاه درجه دوم و تاریخی به مبانی نظری و تحلیلی پدیدهها پرداخته و جنبههای توصیفی و توصیهای آن را مشخّص میسازد. مسائل مهمّ فلسفه فقه عبارتند از چیستی فقه به لحاظ موضوع و محمول و گستره فقه، پرسشهای موضوعشناسی فقه، معرفتشناسی و مبانی فقه، پیشفرضهای فقه، رابطه فلسفه فقه یا فقه با علوم دیگر و ویژگیهای حقوق و فقه اسلامی.
در این نگاشته به مهمترین چالشهای فلسفه فقه از جمله ثابت و متغیّر بودن فقه، جامعهساز و طرّاح و برنامهریز نبودن، دنیایی وظاهربین بودن و مصرف کننده بودن و نیز تکلیف مداری آن بحث شده است.
بررسیِ دیدگاهِ اروین یالوم درباره ارتباط دغدغه های وجودیِ مرگ اندیشی و معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که دیدگاه روان درمانگر معاصر، اروین یالوم در باب تأثیر مسئله مرگ اندیشی بر مسئله معنای زندگی با توجه به ت أثیرات فلسفه اگزیستانسیالیسم بیان شود. بدین منظور در ابتدا روانشناسی وجودی به عنوان نحله ای که یالوم به آن تعلق دارد معرفی شده است و سپس مؤلفه های رویکرد وجودی در دیدگاه یالوم بیان شده است و سپس دیدگاه او نسبت به ترس از مرگ که متأثر از اندیشه های فیلسوفانی چون اپیکور، نیچه و هایدگر است همراه با ذکر انواع این ترس و عوامل آن ذکر شده است و تفاوت های دیدگاه او با فروید نیز مشخص گردیده است. در بخش بعدی به دیدگاه یالوم نسبت به مسئله معنای زندگی اشاره و چالشِ کشف یا جعل معنا بررسی شده و شرح یالوم از رویکرد فرانکل و نقد آن بیان شده است. در بخش نتیجه گیریِ مقاله، مسئله اصلی مقاله که معضل فلسفی حاصل از ارتباط دو مقوله معنای زندگی و مرگ اندیشی و ایجاد بی معنایی مطرح شده و پاسخ یالوم در قالب نظریه موج زدن و ارتباط آن با مقوله تعهد توصیف شده و در پایان دو نقد بر دیدگاه یالوم ارائه شده است.
بررسی تأثیر دیدگاه های انسان شناسی اسلامی و غربی بر نظام ارزشی سازمان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به تعداد مکاتب موجود در جهان دربارة انسان نظریه وجود دارد؛ به هر اندازه این نگاه ها به انسان متفاوت باشند، علوم انسانی نیز متفاوت خواهد بود. این نوشتار به دنبال مطالعه تطبیقی انسان شناسی از ابعاد گوناگون انسان همانند آفرینش، ماهیت، هدف از زندگی و طبیعت انسان از دیدگاه اسلام و اندیشوران مغرب زمین و تأثیر آن بر حوزه های گوناگون مدیریتی سازمان هاست. روش تحقیق، کتابخانه ای و رویکرد توصیفی- مقایسه ای است که در پی پاسخ به سؤال تحقیق مبنی بر چگونگی تأثیر انسان شناسی بر نظام ارزشی سازمان می باشد. این تحقیق از طریق ریشه یابی مبانی نظام ارزشی سازمان در حوزه های گوناگون مدیریتی، به این نتیجه دست یافت که تمایز نظام های ارزشی سازمان در جوامع اسلامی و غیر اسلامی، ریشه در نظام ارزشی متمایز این جوامع و در نهایت، نوع نگاه به انسان و ابعاد انسان شناسی دارد. می توان گفت: انسان شناسی دینی منبع اصلی مدیریت سازمان و نظام ارزشی حاکم بر آن در جوامع اسلامی است.
مرگ اندیشی و معنای زندگی در هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
25 - 49
حوزههای تخصصی:
مرگ اندیشی در نگاه هایدگر و تأثیر آن بر معنای زندگی ناشی از رابطه انسان با هستی و هستی معطوف به مرگ اوست. هایدگر مرگ اندیشی را مختص دازاین اصیل دانسته و زندگی اصیل را معنادار می داند. او اندیشه مرگ را نیرویی برای گسست از پوچی روزمرگی و معناداری زندگی به شمار می آورد. در مواجهه با نیستی و تکاپو در میدان مرگ آگاهی دازاین قادر به کسب بصیرت نسبت به واقعیت جهان، آزادی و اصالت بخشیدن به زندگی خود و به تبع معنا وجهت دادن به زندگی است. حفظ هویت فردی، کشف امکانات وجودی دازاین در این دنیا، انتخاب آگاهانه و زندگی متفکرانه و مسئولیت در برابر خود و دیگران از پیامدهای زندگی اصیل و معنادار است. دیدگاه هایدگر در زمینه معنای زندگی دیدگاهی طبیعت باور بود. به نظر هایدگر، معیار بیرونی برای عمل انسانی وجود ندارد و انسان خود آفریننده ارزش هاست. اصالت و ارزشمند بودن در گرو انتخاب و تعیین نشدن توسط معیارهای بیرونی و دیگران است. به نظر وی آنچه مهم است، در راه بودن است، حتی اگر هدفی به عنوان هدف نهایی وجود نداشته باشد. از دیدگاه هایدگر زندگی معنادار لازمه هستی اصیل است که در آن انسان به دلیل ترس از مرگ و برای رهایی از دلهره ناشی از ترس از مرگ، به زندگی معنا می بخشد.
رابطه علم و فناوری: طرح و نقد الگوی""فناوری به مثابه علم کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یکی از مهمترین الگوهای رابطه علم و فناوری، با عنوان «فناوری به مثابه علم کاربردی» به لحاظ فلسفی و تاریخی طرح و نقد شده است. ابتدا ریشه های فکری این الگو تا اندیشه های فرانسیس بیکن و رنه دکارت دنبال شده و سپس دفاع ماریو بانج، یکی از اولین فیلسوفان تحلیلی فناوری، از آن آموزه بازسازی شده است. در انتقاد از این اندیشه ابتدا نگرش های پسامدرن به جایگاه و رابطه علم و فناوری مطرح شده که مطابق با آن فناوری در دوره پسامدرن بر همه چیز از جمله علم تفوق دارد. سپس انتقادات تاریخ نگاران فناوری ارائه شده که در آن نشان داده می شود که رابطه علم و فناوری به گواهی تاریخ مطابق با الگوی مذکور نبوده است. در انتها نیز به برخی پیامدهای این انتقادات بر سیاست گذاری علم و فناوری اشاره می شود.
لوسین لوی- برول و مسئله ذهنیت ها
حوزههای تخصصی:
اخلاق انسان ها در فلسفه ی نیچه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نخست به نظر نیچه در مورد مرگ خدا و ابعاد مختلف آن اشاره می کنیم، سپس به بررسی دیدگاه کلی در مورد خدا در دین مسیحیت می پردازیم و خواهیم دید که نیچه معتقد است که انسان معاصر به دلایلی از جمله مرگ خدا نیست انگار شده است؛ مراد نیچه از «مرگ خدا»، در واقع افول و نهایتاً مرگ دیدگاه مسیحی و اخلاق مسیحی نسبت به زندگی و جهان است؛ او معتقد است که این جنایت عظیم (یعنی کشتن خدا) به دست آدمیان صورت گرفته، ولی خبرش هنوز به آنان نرسیده است. در این پژوهش به بررسی این پدیده و عکس العمل انسان های مختلف در مقابل آن، و نیز نیست انگاری این انسان ها می پردازیم. هم چنین سعی شده است دیدگاه های نیچه در باب اخلاق، مبنای نقد او بر اخلاق، همین طور جنبه هایی از اخلاق که از نظر او باید ویران گردد و جنبه هایی که باید ساخته شود نیز بررسی و تحلیل گردد. افزون بر این، انواع انسان ها و هریک از مصداق های آن ها را که در چنین گفت زرتشت نام برده شده است، (از جمله شاهان، زالو، جادوگر و ...) مورد پژوهش قرار می دهیم.
کی یر کگور و اراده گروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
کى یرکگور [Sorn] Kierkegaardفیلسوف و متفکر مشهور دانمارک و پدر اگزیستانسیالیسم (1855-1813) معتقد است، نمىتوان به کمک دلایل عقلانى، مسائل ایمانى را اثبات نمود، از این رو عقل نمىتواند معبرى براى ایمان باشد و مؤمن باید به کمک عزم به وادى ایمان بجهد.
ایمان باز بسته تصمیم است، و با اندیشه و عقل بى ارتباط، از این رو نه له دین و نه علیه آن نمىتوان دلیلى عقلى اقامه کرد. آیا با تأکیدات کىیرکگور، بر نقش عزم و تصمیم در ایمان، ما مجاز هستیم او را یک ارادهگرا بنامیم؟ اصولاً اراده گرایى چیست؟ و طرفداران و مخالفان آن چه مىگویند؟
این مقاله عهدهدار بحث از این موضوع است و نظرات و دلایل برخى از معروفترین موافقان و مخالفان اراده گرایى و دیدگاه آنان، در مورد اراده گرایى کى یرکگور را مورد بحث قرار مىدهد.
حق ناحق بودن
چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه برای بقای خود به نهاد اخلاق نیازمند است، اما چرا باید «من» اخلاقی باشم؟ چه اشکالی دارد که همه اخلاقی رفتار کنند و من تظاهر به اخلاقی بودن کنم، بی آنکه به واقع پایبند به اخلاق باشم. این پرسش از سوی گلاوکن فراروی سقراط نهاده شد و تا امروز کسانی کوشیده اند به آن پاسخی درخور دهند. افزون بر پاسخ سقراطی به این مسئله، ما شاهد پاسخ اگزیستانسیالیستی و پاسخ دوراندیشانه که نوعی خودگروی پیچیده است، هستیم. در کنار این پاسخ ها که هر یک قوت و ضعفی دارد، می توان پاسخی دینی به این مسئله داد. پاسخ دینی به چرایی اخلاقی زیستن در معرض برخی نقدها و اشکالات قرار گرفته است که زاده تقریرهای خاص آن است. در این مقاله، نگارنده با مرور تاریخی این مسئله و تفکیک دو پرسش اساسی از هم، چهار پاسخ را طرح و بررسی می کند و سرانجام از پاسخ اسلامی به دلیل قوت تبیینی بالای آن دفاع می کند و تقریری از مسئله پاداش و کیفر به دست می دهد که پاسخ گوی انتقادات رایج باشد.