ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
۱۷۰۱.

علیت در مقام اثبات و ثبوت از دیدگاه غزالی و مقایسه آن با نظریه هیوم

۱۷۰۲.

بازتاب عشق افلاطونی در جهان مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیحیت افلاطون عشق آگوستین آگاپه اروس اوریگن نایگرن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۲۰۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۸۰
عشق یکی از موضوعاتی است که افلاطون در سه محاوره خود به آنها پرداخته و متفکران در شرق و غرب  واکنشهای گوناگونی به آن نشان داده اند که در این مقاله فقط به بازتاب آن در جهان مسیحیت پرداخته میشود. بطورکلی در جهان مسیحیت دو جریان فکری در خصوص عشق وجود دارد که یکی متاثر از افلاطون بوده و متفکران آن معتقدند از آنجاییکه اندیشه های افلاطون سازگار با دین مسیحی بوده و مغایرتی با آن ندارد، از این رو  می توان ضمن اعتقاد به سنت مسیحی از فلسفه افلاطون نیز برای فهم بهتر و عمیقتر مفاهیم دینی استفاده کرد. غالب متفکران اولیه کلیسا مانند یوحنا، اوریگن، و آگوستین به این جریان فکری تعلق دارند. جریان بعدی واکنشی بود به جریان اول و پیروان آن احساس می کردند که عناصر یونانی از طریق متفکران اولیه مسیحی وارد دین مسیحیت شده و آن را آلوده کرده است، از این رو در صدد پیراستن و زدودن مسیحیت از اندیشه های یونانی مخصوصا افلاطونی برآمدند. افرادی چون پولس، لوتر و نایگرن به این جریان فکری تعلق دارند. در این مقاله فقط به آراء اوریگن به عنوان نماینده جریان اول پرداخته می شود زیرا او اولین کسی است که پای افلاطون را به جهان مسیحیت کشید، همچنین اشاره ای مختصر نیز به آراء آگوستین خواهد شد. در خصوص جریان دوم نیز به آراء نایگرن پرداخته می شود زیرا او بطور جدی به این مسئله پرداخته و حتی کتابی دوجلدی تحت عنوان آگاپه و اروسنگاشته و در صدد مقابله با جریان فکری اول برآمد
۱۷۰۶.

معرفت‏شناسى اصلاح‏شده و مبانى معرفت‏شناختى آن

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۰۳۴
معرفت‏شناسى اصلاح شده، یک دیدگاه مشخص در معرفت‏شناسى دینى است که با نقد مبانى معرفت‏شناسى الهیات طبیعى تحول جدیدى در عرصه معرفت‏شناسى ایجاد کرد. این مکتب نوظهور رویکردى در برابر مبناگرایى کلاسیک است که تفسیر دیگرى از معقولیّت باور دینى ارائه مى‏دهد. در این مقاله ضمن گذرى کوتاه بر مباحث مقدماتى آن، مبانى معرفت‏شناختى این سنت فکرى را به بحث مى‏گذاریم.
۱۷۰۹.

بررسی و نقد دیدگاه سوئین برن در باب وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: احتمال نظم زمانی اصل زودباوری اصل سادگی نظریه های فرادامنه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
تعداد بازدید : ۲۰۳۲ تعداد دانلود : ۷۹۲
ریچارد سوئین برن از جمله فیلسوفان معاصری است که به استدلال های استقرایی برای تبیین خداباوری روی آورده است. وی با استفاده از اصل زودباوری و سادگی، و با تفکیک نظم های زمانی از مکانی ، احتمال وجود خداوند را بسیار تقویت می نماید.سوئین برن سعی دارد از طریق فرضیه خداشناسی توحیدی به پرسش های مرزی پاسخ گوید. اما تمسک به مفاهیم احتمال، سادگی، زودباوری، پیش بینی پذیری، و نظم های زمانی در تقویت این فرضیه، در چالش با اشکال های متعددی است که این مقاله با نگاهی نقادانه به ارزیابی آنها می پردازد.
۱۷۱۰.

ماهیت دانش از دیدگاه پل هرست و دلالت های آن بر انتخاب محتوای تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلیم و تربیت محتوا هرست نظریه اشکال دانش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۲۰۳۱ تعداد دانلود : ۸۸۴
انتخاب محتوای تعلیم و تربیت همواره در زمره مسائل مهم مورد بحث فیلسوفان و اندیشمندان عرصه تعلیم و تربیت بوده است. این مسئله امروزه با توجه به افزایش روزافزون دانش جایگاه ویژه ای پیدا نموده است و همواره این پرسش مطرح است که از میان فوج عظیم دانش های عصر حاضر کدام دانش ها برای ارائه در نهادهای تعلیم و تربیت اهمیت دارد. پل هرست یکی از فیلسوفان برجسته قرن بیستم در انگلستان و یکی از بنیان گذاران مکتب فلسفی و تربیتی لندن، نظریه «اشکال دانش» را در حوزه معرفت شناسی ارائه داد و این اشکال را به عنوان محتوای تعلیم و تربیت همگانی معرفی نمود. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نظریه «اشکال دانش» هرست مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و اصول انتخاب محتوا مبتنی بر شکل گیری نظریه معرفت شناسی مذکور ارائه شده است.
۱۷۱۴.

مقایسه انسان شناسی ملاصدرا و یاسپرس

۱۷۱۵.

روش علمی نیوتن در اصول

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۰
عموما تصور می شود که نیوتن از بدو کاوش های طبیعت شناسانه اش دارای روشی بوده که همواره از آن پیروی می کرده است و دو کتاب ماندگار و فوق العاده تاثیر گذارش اصول ریاضی فلسفه طبیعی و علم البصار،محصول پیروی از آن روش است.اما انشتاین هشدار می دهد که اگر می خواهید چیزی از فیزیکدانان درباره روش هایی که بکار گرفته اند بدانید"به حرف های آنها گوش ندهید و توجه خودرا معطوف به اعمال آنها بکنید."با توجه به هشدار تامل انگیز و جالب توجه اینشتاین در این مقاله کوشیده ام تا اولا هر آنچه نیوتن درطبع های مختلف اصول ریاضی فلسفه طبیعی و علم الابصار درباره روش علمی،قواعد روش شناختی و معرفت شناختی اش اظهار کرده موردبازیابی و شناسایی قرار دهم.ثانیا،تلاش شده تا آن چه را نیوتن درعمل انجام داده و شناسایی و ارائه کنم.درجریان این شناسایی ها،آشکار می شود که میان آنچه نیتون درباره روش کار و کاوش اش گفته و آنچه در عمل انجام داده تغایر وبعضا تعارضات روشنی وجود دارد.همچنین،آشکار می شود که ابدا چنین نبوده که از ابتدا نیوتن به یک مجموعه خاصی از قواعد روش – معرفت شناختی آگاهی داشته و از آنها آگاهانه پیروی کرده است.نیوتن تنها پس از مواجهه باسیل خروشانی از انتقاداتی که متوجه طبع اول اصول ریاضی شد به قواعد روش-معرفت شناختی روی آورد.در طول 40سال پس از طبع نخست اصول (1687)و آخرین طبع آن(1726)،عمده تلاش های نیوتن مصروف طراحی وابداع واعلام قواعد جدید بازی علم شد تا اولا نظریه پردازی های طبیعت شناسانه خودرا با عطف به آن قواعد موجه و مقبول نشان دهد و از آن دکارتیان را ناموجه و نامقبول.و ثانیا به تبع،سیل انتقاداتی که وی را به شدت آزرده دل ورنجورکرده بود تضعیف و تخفیف کند.
۱۷۱۸.

مبانی نظری فهم قرآن ازنظر علامه طباطبایی(ره) و مقایسه ی آن با آرای کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش از هرمنوتیست های کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن علامه طباطبایی شلایرماخر هرمنوتیک کلاسیک کلادنیوس هیرش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
  8. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۲۰۲۷ تعداد دانلود : ۹۱۴
قرآن کتاب هدایت و برنامه ی زندگی انسان است. فهم صحیح و معتبر آیات قرآن لازم و ضروری است. مقاله ی حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی نظریه ی تفسیری علامه طباطبایی درخصوص فهم و تفسیر قرآن می پردازد تا مبانی نظریه ی تفسیری ایشان را آشکار نموده و آن را با آرای برخی هرمنوتیست های کلاسیک مقایسه نماید . یافته های این پژوهش نشان می دهد که علامه باتوجه به مبانی فهم خود که از بینش قرآنی او ناشی می گردد، هرمنوتیک خاصی برای قرآن دارد. ازسوی دیگر، هرمنوتیک کلاسیک به رغم تفاوت با نظریه ی تفسیری علامه، شباهت هایی هم با آن دارد. دانشمندانی چون کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش، همگی بر نیت و قصد مؤلف در کشف مراد متن اعتقاد داشته اند که این امر، نظریات این دانشمندان را ب ه دیدگاه علامه در مقوله ی فهم قرآن نزدیک می گرداند. ازنظر نگارنده، نظریه ی « تفسیر قرآن با قرآن» علامه، به رغم برخی تفاوت ها، با آرای هرمنوتیک کلاسیک شباهت زیادی دارد.
۱۷۲۰.

«هستی شناسی» در کانون پدیدارشناسی رومن اینگاردن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رئالیسم هستی شناسی ایده آلیسم اثر هنری وجود قصدی پدیدارشناسی و اینگاردن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۲۰۲۸ تعداد دانلود : ۱۷۹۸
این مقاله به بررسی جایگاه هستی شناسی در پدیدارشناسی رئالیستی رومن اینگاردن به ویژه در حوزة زیبایی شناسی می پردازد. رومن اینگاردن، پدیدارشناس لهستانی، از شاگردان معروف هوسرل بود که با رویکرد فلسفی استادش در دوره دوم فکری او یعنی ایده آلیسم استعلایی اش مخالفت کرد و معتقد بود که هوسرل در پژوهشهای منطقی رویکرد رئالیستی اتخاذ کرده است حال آنکه در ایده ها به سمت ایده آلیسم استعلایی گرایش می یابد. محتوای کتاب در باب انگیزه هایی که هوسرل را به ایده آلیسم استعلایی سوق دادند دقیقاً همین مسأله است. اینگاردن پدیدارشناسی رئالیستی خود را در مقابل پدیدارشناسی ایده آلیستی هوسرل مطرح کرد. مسأله رئالیسم/ ایده آلیسم و توجه او به هستی شناسی دغدغة مهم اینگاردن در تمامی نوشته هایش است. به نظر او هستی شناسی(در قالب هستی شناسی صوری، مادی و وجودی یا اگزیستانسیال) با متافیزیک یکی نیست و تلقی او از وجود آثار هنری مثل اثر موسیقایی متفاوت است. اینگاردن وجود آثار هنری را از سنخ وجود قصدی(Intentional being) می داند. به عبارت دیگر، بر این باور است که هستی و وجود این آثار نه عینی اند نه کاملاً ذهنی بلکه وجود یا هستی کاملاً قصدی دارند و لذا از عینیت های قصدی(Intentional Objectivities) برخوردارند. برای مثال، اثر موسیقیایی اثری است که وجود قصدی دارد نه وجود واقعی. آنچه را که در این مقاله به مثابة نتیجه محصل به آن دست یافتیم این است که هستی شناسی اینگاردن از سنخ هستی شناسی سنتی نیست که از افلاطون تا هوسرل تداوم یافته و جان کلام وجود یا هستی مدنظر اینگاردن را باید در وجود قصدی یافت که مصادیق چنین وجودی را در آثار هنری تحلیل و بررسی کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان