فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲٬۹۰۱ تا ۵۲٬۹۰۷ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۶
115 - 134
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجه ای خالق منظومه های پنجگانه موسوم به خمسه، شاعر قرن ششم هجری و استاد فن مثنوی سرایی بزمی است. تقلید از نظامی گنجه ای در تاریخ ادبیات ایران و نظیره سازی از مثنویهای او بعد از قرن ششم رواج جدی یافت. نزدیک یک صد تن از شاعران فارسی زبان در طول هشت صد سال تاریخ ادبیات پس از نظامی موفق شدند در تقلید از وی مثنویهای داستانی با درونمایه حکمی، اخلاقی، عرفانی و تاریخی خلق کنند. یکی از مقلدان نظامی، رشحه اصفهانی شاعر سده سیزدهم بوده است. رشحه اصفهانی در مثنوی نوروز و جمشید، که به تقلید از لیلی و مجنون سرود، تلاش کرد که داستانی جذاب بیافریند و در خلال این داستان تذکره ای از شاعران هم عصر خود درج کند. تذکره منظوم رشحه در تعارض با فن مثنوی سرایی و به عنوان وصله ای نامناسب در میانه داستان عاشقانه توجه احمد گلچین معانی را برانگیخت. گلچین معانی این تذکره را از دل مثنوی بیرون کشید و مستقلاً منتشر کرد. در این پژوهش، که به شیوه توصیفی- تحلیلی نوشته شده است، منظومه نوروز و جمشید نقد و بررسی، و بر اساس نظریه های علمی، دلایل عدم توفیق مقلدان نظامی به طور عام و رشحه اصفهانی به طور خاص مشخص می شود. در خلال این پژوهش با احوال و آثار رشحه به عنوان شاعری توانا در سده سیزدهم آشنا می شویم.
گذار از واژه نامه نگاری به فرهنگ نویسیِ گویشی؛ مطالعه موردیِ واژگان شناسی نام واژه های انواع بُز و گوسفند در گویش های لامِردی و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۲۶
164 - 133
حوزههای تخصصی:
بهره گیری گویش پژوهان از قابلیت های معنی شناسی ساختارگرا و اصول فرهنگ نویسیْ مطالعاتِ موجود در حوزه واژگان شناسی گویشی را به سطح فرهنگ نویسی ارتقا می دهد. در این پژوهش برای نشان دادن ظرفیت رویکردهای حوزه های واژگانی و مؤلفه های معنایی در به دست دادن تعاریف جنس وفصلی در فرهنگ های گویشی، روابط مفهومی در میان مجموعه ای از نام واژه های انواع بز و گوسفند در چند گویش فارسی مطالعه شده است. خودِ این مجموعه ها از چندین زیرمجموعه دیگر تشکیل می شوند که بر پایه مؤلفه های معنایی نژاد، جنسیت، سن، باروری، زایمان، رنگ مو، شکل و حالت گوش و چند مؤلفه دیگر قابل تمایز، صورت بندی و تعریف هستند. تجربه نگارنده در استخراج نام واژه های انواع بز در گویش لامِردی (رایج در جنوب استان فارس) و مطالعه برخی اطلاعات مهم و تکمیلی از گویش بختیاری و چند گویش دیگر، همچنین بررسی واژه نامه های گویشی و داده های گویش شناسی نشان می دهد گویش پژوهان باید از واژگان شناسیِ مبتنی بر مصاحبه صرف با گویش وران گذر نموده و مطالعات خود را به سطح فرهنگ نویسی ارتقا دهند. در این سطح، آنان باید دست کم برای استخراج فهرست کاملی از واژگان مادّی گویش ها از ظرفیت معنی شناسی ساختارگرا بهره ببرند تا برای تدوین کلان ساختار فرهنگ گویشی فهرستِ کامل تر و دقیق تری از واژگان گویشی را برای ثبت در جایگاه سرمدخل های فرهنگ تدوین کنند و در خردساختار آن نیز قادر به ارائه تعریف های جنس وفصلی گردند. بدون توجه به پژوهش های تکمیلی زبان شناختی، تحقیقات میدانیِ گویش شناسان همواره دو نقص عمده خواهد داشت: یکی، فوت شدن تعداد قابل توجهی از نام واژه های دام های اهلی (در اینجا بز و گوسفند) و دیگری، تعاریف ناقص یا مبهم از نام واژه های استخراج شده.
تلفیق گفتمان ها در زندگی و شخصیت جلال الدین محمد بلخی (مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲۷
187 - 161
حوزههای تخصصی:
غالباً تصور می شود گفتمان فقهی و عرفانی و به تبع آن، عرفا و فقها نسبت تخاصمی یا متضاد دارند، چنان که گویا فقه و تصوف ذاتاً غیرقابل جمع اند. نیز هر دو گفتمان اموری یک دست و بی منفذ تصور می شود که از هرگونه تداخل با یکدیگر شدیداً پرهیز دارند؛ اما در تاریخ شخصیت های متعددی ظهور کرده اند که در عین ارتقا به مناصب والای فقاهت، دارای گرایش های شدید عرفانی هم بوده اند؛ به طوری که می توان آن ها را عارف – فقیه نامید. تصورات شبیه به این، کمابیش درباره نسبت میان دو گفتمان تصوف و سیاست نیز وجود دارد. حال آن که سه گفتمان سیاسی، فقهی و تصوف در طول تاریخ وابستگی ها، پیوستگی ها و همگرایی های متعددی داشته اند. از دیگر سو، وقتی به عناصر گفتمانی سیاست، فقاهت و تصوف نگاه می کنیم، در مواردی آن ها را غیرقابل جمع می یابیم. ما در پی بررسی چگونگی تلفیق گفتمان های به ظاهر ناسازگار در زندگی و شخصیت مولانا هستیم. رویکرد ما تحلیل متنی و استفاده از نظریه تحلیل گفتمان است و در پایان نشان داده ایم که گفتمان های سیاسی، فقهی، اقتصادی و عرفانی در همه دوره های زندگی مولانا با یکدیگر تلفیق شده اند و تصوراتی که زندگی مولانا را به دو دوره کاملاً منفک و در تقابل با یکدیگر مطرح کرده اند، نادرست است.
تصحیح بیت هایی از دیوان قطران بر اساس نامِ پارچه ها /جامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قطران تبریزی از شاعران معروف قرن پنجم است. او بیشتر عمر خود را در شمال غربی ایران، تبریز، گنجه و پیرامون آن، گذراند و امیران و حاکمان آن نواحی را ستود. شعر او امروز برای ما از جهات گوناگون اهمّیّت دارد: تاریخ حاکمان آن نواحی، وقایع تاریخی آن دوره، رابطه شعر او با شعر خراسان و فواید زبانی. در شعر قطران از پارچه ها و جامه هایی سخن به میان آمده است که گاهی منحصر به شعر اوست. از توصیف هایی که شاعر از این نوع پارچه ها/ جامه ها به دست می دهد، می توان آنها را شناسایی کرد، به خصوص وقتی در فرهنگ ها و کتاب های لغت سخنی از آنها نیست. ما در این مقاله انواع این پارچه ها/ جامه ها را در شعر قطران شناسایی کرده ایم و با استفاده از منابع در معرّفی آن ها کوشیده ایم.
بررسی تطبیقی عامل وحشت آفرین و کارکرد آن در آثار حمیدرضا شاه آبادی (لالایی برای دختر مرده، چاه تاریکی و کابوس های خنده دار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۶
35 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل چند رمان نوجوان ایرانی از یک نویسنده است تا از دید عامل وحشت آفرین بررسی و روشن شود این آثار ایرانی، تقلیدی صرف از آثار غربی است یا با ویژگیهای فرهنگی ایرانی وفق داده شده است و مشخص شود به کارگیری هیولا در این رمانها چه کارکردی دارد. برای این منظور سه کتاب شاخص در این زمینه یعنی لالایی برای دختر مرده، چاه تاریکی و کابوس های خنده دار انتخاب شد که هیولای ملموسی دارند؛ سپس، هیولای هر اثر از چند جنبه یعنی از نظر ماهیت، ماجراها و مفاهیم نمادین، بررسی و تحلیل شد. هم چنین برای مشخص شدن نوآوریها، این رمانها با نمونه های مشابه در آثار وحشت، اساطیر و افسانه ها مقایسه شد. بررسی تطبیقی عامل وحشت آفرین و کارکرد آن در این سه اثر، نشان داد که نویسنده، هوشمندانه و با شناخت صحیح از ذائقه مخاطب، مؤلفه های ژانر وحشت و بویژه هیولا را به کار می گیرد تا از جذابیت ذاتی ژانر وحشت بهره ببرد و مخاطب را جذب دنیای بازسازی شده تاریخی خود کند. مطمئناً ترکیب تاریخ با وحشت، از یک سو می تواند بر جذابیت و خلاقیت اثر بیفزاید و از سوی دیگر ترکیب تاریخ با عناصر ماوراءالطبیعه وحشت به باورپذیری داستان کمک کند. همین ترکیب تاریخ دوران قاجار با هیولاهای ژانر وحشت است که این سه داستان را از هرگونه مشابه خارجی یا داخلی متمایز می سازد و آنها را حتی با وجود تکراری بودن برخی حوادث و مضمونها بدیع و نوآورانه جلوه می دهد.
پیرامون بیتی از حکیم گنجه (کاوشی در مفهوم «خداوندان خداوند» در منظومه فکری نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵۰
89 - 110
حوزههای تخصصی:
تعبیر «خداوندان خداوند» در سرآغاز منظومه خسرو و شیرین نظامی ذیل عنوان «در توحید باری»، نه به لحاظ لفظی و نه معنوی با موازین اصل توحید در کلام اسلامی سازگار نیست. مسأله کانونی این مقاله آن است که با شرح و تفسیر این ابیات، بتواند ضمن تبارشناسی افکار نظامی، برای فهم دقیق ژرفای اندیشه های این حکیم سخنور، الگویی معرفت شناسانه و هستی شناختی ارائه نماید. این الگوی پیشنهادی عبارت است از: «جهان بینی هرمسی». این جستار درصدد تأویل عبارتِ «خداوندان خداوند» در کلام نظامی بر اساس نظام معرفتی هرمسی و تعمیم آن به کلّ سامانه الهیاتی حکیم گنجوی می باشد. بدین منظور ابتدا با کاوش در تاریخچه و محتوای متون هرمسی، طرحی کلی از سامانه یزدان شناختی آن به دست داده، آنگاه ردّ پای آن آموزه ها را در متون ایرانی و سپس اسلامی جستجو کرده ایم. در مرحله بعدی نفوذ آن تعالیم را از طریق صابئیان حران، و آثار سهروردی در فضای فکری دوره مقارن نظامی بر رسیده، با شواهد درون متنی و برون متنی کوشیده ایم تأثّر وی را از اندیشه های هرمسی، به ویژه الهیات دوگانه انگار آن، نشان دهیم که قائل به وجود یک خدای متعال و یک خدای خالق است.
مطالعه شبه ترجمه رمان آدم زنده از احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبه ترجمه به متونی اطلاق می شود که به صورت ترجمه ارائه شده، اما هیچ منبع متناظری به زبان های دیگر برای آن وجود ندارد؛ در نتیجه فاقد هرگونه انتقال واقعی زبانی و رابطه ترجمانی است. این گونه آثار یکی از موضوعات جذاب برای پژوهش گران علاقه مند به ترجمه است. شناسایی انگیزه ها و راهبردهای خلق شبه ترجمه در نظام ادبی جامعه مقصد امری بایسته و ضروری است. یکی از نمونه های شاخص شبه ترجمه، رمان «آدم زنده» با ترجمه احمد محمود است. محمود در مقدمه رمان، نویسنده رمان را فردی عراقی به نام «ممدوح بن عاطل ابونزال» معرفی می کند، اما با تحلیل سطوح متنی، ژانری و گفتمانی رمان مشخص می شود که محمود نویسنده آن است. در پژوهش حاضر تلاش می شود با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، زمینه های پیدایش شبه ترجمه «آدم زنده» و همچنین مهم ترین و شگردهای به کار رفته در آن بر اساس الگوی مقصدمحورِ توری (1995) و همچنین الگوی تحلیل سه سطحی لیو (2019) بررسی شود. یافته های پژوهش نشان داد احمد محمود با انگیزه طرح مضامین مترقیانه و نقد سیاسیون در اثر خود، شیوه جدیدی از شخصیت پردازی را به کار برده و با تقلید از متن و پیرامتن متون ترجمه واقعی کوشیده اثرش را ترجمه جلوه دهد. این تدابیر موجب شده که محمود از تیغ تیز ممیزی و منتقدان ادبی تا حدودی در امان بماند.