فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰٬۵۲۱ تا ۵۰٬۵۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
199 - 215
حوزههای تخصصی:
شعر به مثابه رسانه دیرین ادبی، بسیاری از هنجارهای اخلاقی را بازگو می کند. در پیشینه این رسانه دو قصیده مشهور «لامیه العرب» و «لامیه العجم» بازتاب دهنده فرهنگ؛ هنجارها و ناهنجاری های رفتاری دو نسل و دو جامعه متفاوت یعنی دوره جاهلی و عصر عباسی است. در این جستار معلوم گشته که «لامیه العرب» در پردازش هنجارها، بیش تر تصویری هنری از خلق و خوی حاکم بر جامعه جاهلی و شخصیت شنفری است، ولی «لامیه العجم» آیینه حکمت های برگرفته از آموزه های دینی و مثل های رایج عصر طغرایی است، و استدلال و برهان قراردادن حکمت ها وجه امتیاز سروده طغرایی بر قصیده شنفری را ثابت می کند.
بررسی برخی از مؤلفه های پیچیدگی نحوی در پاره ای از ادبیات منثور کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل زبان شناسانه ادبیّات کودک به بررسی زبان شناختی تعدادی از آثارادبی کودک و نوجوان می پردازد. پژوهش حاضر نیز می کوشد با تحلیل زبانی پیکره هایی متناسب با گروه های مختلف سنّی پیچیدگی های نحوی ادبیّات هرگروه را معرفی نماید. در هریک از پیکره های مورد بحث بعضی از پیچیدگی های نحوی مانند تعداد واژه در جملات ساده هرگروه سنّی، نسبت جملات ساده به مرکب، زمان افعال به کاررفته، میزان حضور کنش گر و کنش پذیر درجملات مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج نشان می دهدکه باافزایش سنّ کودک، تعداد واژه های به کارگرفته شده در جملات ساده نیز بیشتر خواهدشد درحالی که نسبت جملات ساده به مرکب با افزایش سن روبه کاهش است. ازنظر میزان حضور کنش گر و کنش پذیر، جملات به ده دسته تقسیم شده است. این بررسی نشان می دهد که بین کاربرد جملات اسنادی، مجهول، عاطفی، جملاتی با حذف کنش گر وکنش پذیر به قرینه لفظی، پرسشی درحدّ کلمه، دارای کنش گر با حفظ نمودآوایی و کنش پذیر، جملات دارای کنش گر و کنش پذیر بدون حفظ نمودآوایی کنش گر و جملات دارای کنش گر و فاقد کنش پذیر بدون حفظ نمودآوایی کنش گر، تفاوت معناداری وجود دارد امّا بین جملاتی با فعل های غیر شخصی و جملاتی دارای کنش گر و فاقد کنش پذیر با حفظ نمود آوایی کنش گر تفاوت معناداری بین گروه های سنی وجود ندارد.
بررسی تطبیقی ادبیات خلاقیت و هرمنوتیک مدرن با تأکید بر آراء مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
67 - 86
حوزههای تخصصی:
با گسترش رشته های تخصّصی در مراکز آکادمیک جهان، هرمنوتیک از محدوده تفسیر متون دینی خارج شد و به عرصه علوم مختلفی همچون تاریخ، هنر، اقتصاد، علوم سیاسی و روان شناسی و در پی آن تعلیم و تربیت قدم گذاشت. هدف اصلی این تحقیق بررسی تطبیقی ادبیات خلاقیت و هرمنوتیک مدرن با تأکید بر آرای مارتین هایدگر می باشد. این تحقیق از نوع تحلیلی می باشد. نزدیکی به مسأله مورد بحث، پرسش گری و تفکر، انتقادگری و کیفیت فهم در فراگیر نشان دهنده نسبت بین هرمنوتیک مدرن با یادگیری خلاق است. ایجاد علاقه به تعلیم و تربیت در فراگیر، تهیه برنامه های تربیتی ایجاد علایق علمی در فراگیر و ایجاد فهم متقابل بین مربی و متربی از اهدافی است که بر مبنای هرمنوتیک برای یادگیری خلاق می توان طراحی کرد. در هرمنوتیک مدرن به یادگیری خلاقانه اهمیت داده می شود و فرایند آن به گونه ای است که در ابتدا می بایست روی یک مسأله به توافق رسیده و مورد نقد و انتقاد قرار داد تا کیفیت فهم در فراگیر ایجاد شود.
تحلیل بینامتنی مضامین و روایات اساطیری- حماسی در شعر پیشگامان رئالیسم سوسیالیستی افغانستان (با تکیه بر نظریه بینامتنیت ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر رئالیسم سوسیالیستی افغانستان، از نظر کمیت تولید هنری و توجه به مسائل ایدئولوژیک، نوگرایی و تعهد اجتماعی- سوسیالیستی، از پربارترین جریان های شعر فارسی معاصر افغانستان است که شاعران این جریان از گونه های مختلف عناصر تصویرساز، مفاهیم سوسیالیستی و نمادهای فرهنگی شده، با تفاوت بسامد، سود برده اند. نمادهای اساطیری- حماسی، بخشی از مضامین و تصویرهای شعر این جریان است که شاعران برگزیده رئالیسم سوسیالیستی افغانستان این نمادهای روایت دار را در تصویرپردازی و مضمون آفرینی به کار بسته اند. براین اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر آرای بینامتنی ژرار ژنت، روند بازآفرینی روایات و مضامین اساطیری- حماسی را در شعر رئالیسم سوسیالیستی افغانستان با تکیه بر اشعار «سلیمان لایق، بارق شفیعی، دستگیر پنجشیری، اسدالله حبیب و عظیم شهبال» بررسی و تحلیل می کند. یافته های این جستار نشان می دهد که شاعران شعر سوسیالیستی افغانستان، مضامین و روایات اساطیری- حماسی را اغلب به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک، به صورت تلمیحی، اشاری، کنایی و تشبیهی بینامتنیت ضمنی و ارجاعِ بینامتنیت صریح بازنویسی کرده و از ظرفیت محتوایی و زیبایی شناختی اساطیر در بازتاب اندیشه های سیاسی- اجتماعی خود بهره برده اند.
تأثیر ساقی نامه بر آمیختگی زبان حماسی و غنایی در حمله حیدری راجی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۰
153 - 180
حوزههای تخصصی:
حمله حیدری راجی کرمانی یکی از حماسه های دینی معروف در ادب فارسی است. در این منظومه حماسی بر خلاف اصول و شاخص های نوع ادبی حماسه، بیست و هشت ساقی نامه به کار رفته است. درباره علل استفاده راجی از ساقی نامه در یک متن حماسی و تفاوت آن با گذشتگان و درنهایت تأثیر آن بر زبان شعر، پیش از این مطالبی به صورت کلّی مطرح شده بود. نگارنده برای روشن ترشدن ابعاد این موضوع، بر آن شد تا در قالب این مقاله، مطابق با الگوهای بررسی زبان شعر، تأثیر این ساقی نامه ها را بر آمیختگی زبان حماسی با زبان غنایی در حمله حیدری راجی کرمانی بررسی کند. در این بررسی مشخص شد که اولاً راجی کرمانی در این کار، مقلد نظامی بوده و ثانیاً استفاده زیاد وی از ساقی نامه با واژگان، ترکیبات، تصاویر و مضامین غنایی در مواضع مختلف یک منظومه حماسی، سبب شده که زبان در این اثر از وحدت و یکپارچگی زبان حماسی برخوردار نباشد؛ به عبارت دیگر، زبان در این اثر، متأثر از کاربرد وسیع ساقی نامه و محتوای دینی و تاریخی اثر، به آمیزه ای از زبان حماسی و غنایی تبدیل شده است.
خصائص السیره الذاتیه فی «الأیام» لطه حسین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
71 - 97
حوزههای تخصصی:
تعتبر السیره الذاتیه من أحدث الفنون النثریه التی عرفها العرب. وقد بدأت تحقق لنفسها مکاناً متمیزاً فی الثقافه والمجتمع بحیث أصبحت جنساً ادبیاً مستقلاً تثیر فی الأنفس من حبّ للإطلاع علی ما ظهر وخفی من حیاه کاتبها. فکاتب السیره الذاتیه یعالج فی سیرته العدید من القضایا الشخصیه والعاطفیه والاجتماعیه والسیاسیه. وفی کل جانب من هذه الجوانب یحاول أن یقدّم خلاصه أفکاره وآرائه وقناعاته. یُعدّ کتاب «الأیام» نموذجا للسیره الذاتیه الفنیه التی کثر عنها الجدل. بعض یقولون انّها روایه وبعض آخر یعدّونه توفیقاً بین الروایه والسیره الذاتیه. یتعرض هذا المقال مع رؤیه نقدیه إلی دراسه خصائص السیره الذاتیه فی کتاب الأیام حتی یصل إلی حقیقه الأمر. الکاتبه تعتقد هذا الکتاب یکون من أجمل السیر الذاتیه إلّا طه حسین لم یراعِ بعض شروط کتابتها، کعدم تبیین دوافعه عن الکتابه او إنّه التزم الصدق والصراحه إلّا أنّه فی کشف عواطفه تمسک بالصراحه الحکمیه أو بالحکمه فی الصراحه.
ارتباط های غیرکلامی در داستان رستم و سهراب فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۴
169 - 206
حوزههای تخصصی:
هر ارتباطی به رمز و رمزگذاری پیوسته است. منظور از رمز، هر نوع ترتیب و توالی منظم و یکپارچه ای است که دربرگیرنده نمادها، کلمات و حروف باشد که به گونه اختیاری برای انتقال مفاهیم و یا ارتباط به کار گرفته می شوند. بدین ترتیب، دو دسته از رمزها وجود دارند: رمزهای کلامی و رمزهای غیرکلامی. رمزهای غیرکلامی رمزهایی هستند که به حرکات بدنی، استفاده از زمان و فضا، لباس، آرایش و صداهایی که به زبان مربوط نیستند، بستگی دارند. در این مقاله سعی شده است تا با دیدگاهی میان رشته ای، داستان رستم و سهراب فردوسی از منظر ارتباطات غیرکلامی بررسی شود و مشخص گردد که فردوسی کاربرد گسترده ای از انواع ارتباطات غیرکلامی در این داستان داشته و آن را در جهت پویایی، حرکت پذیری و حقیقت نمایی جریان داستان و اثرگذاری بیشتر بر مخاطب و اقناع او، به کار گرفته است. پربسامدترین و برجسته ترین پیام های برگرفته شده از نشانگرهای غیرکلامی، یکی، «غم و اندوه» و دیگری «خشم و نبرد» است که با داستان تراژیک-حماسی رستم و سهراب کاملاً هماهنگ هستند. در این مقاله، ارتباط های غیرکلامی داستان رستم و سهراب با روش توصیفی-تحلیلی، همراه با ارائه نمودار و بسامدگیری بررسی شده اند.
بررسی تطبیقی رمان های «شیکاگو» از علاء الأسوانی و «همسایه ها» از احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
53 - 79
حوزههای تخصصی:
رمان «شیکاگو»(2007م) یکی از قدرتمندترین و مخاطب پذیرترین رمان های معاصر جهان در حوزه فرهنگ و ادب است. علاء اسوانی (متولد 1957م) نویسنده نامدار مصری، در رمان «شیکاگو» به تعارض های زندگی مصری-آمریکایی می پردازد. تعارض هایی که حاصل رفتارهای یک جوان مصری در آمریکا است. احمد محمود (1310- 1381ش) از نویسندگان مکتب جنوب، در ایران است و رمان «همسایه ها» متناسب با دوره کودتای سال 1328 یعنی نیمه اول قرن 20 به نگارش در آمده است و به خواننده از لحاظ بسیاری از مسائل یکنواخت در نوع مشکلات و جو حاکم بر کشورها و مردم استعمارزده جهان سوم پرداخته و آن ها را به تصویر می کشد. سمبلیسم در هر دو اثر وجود دارد. زمان و مکان و تعدد شخصیت ها و طرح و پیرنگ و عناصر داستانی در هر دو بسیار قوی است. اسوانی از طریق جامعه روشنفکر به ظلم و تبعیض نگاه کرده و رسوخ بی کفایتی های هیأت حاکمه را در این بخش ازجامعه و حتی در خارج از مرزها می بیند. ولی احمد محمود نگاهی انتفادی به شرائط حاکم بر مردم دارد و این موضوع را با مضمون فقر و فلاکت دنبال کرده است.
جلوه های ظلم ستیزی در طنز برخی نویسندگان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۶
61 - 80
حوزههای تخصصی:
در آغاز سده چهارده شمسی(1300به بعد) و پیامدهای انقلاب مشروطه و روند "مدرن کردن یا ساختن" ایران بخشی از بالقوه های شکستن تابوهای سنتی در شکل گوناگون اش بالفعل شد. در همان زمان ها بود که نویسندگان(به طور خاص داستان نویسان) به روایت نوشتاری در شکل مدرن غربی آن یعنی داستان یا قصه اقدام کردند. اگر به ریشه های فرهنگ ایران توجه شود بن مایه های اصلی آن را شادی و نشاط شکل می دهد. بر این اساس در ادبیات متعهد و معناگرای معاصر طنز اخلاقی تبیین کننده فضیلت عدالت اجتماعی و فریاد اعتراضی است بر هرگونه زشتی و پلیدی، که در همه حوزه ها جلوه گری می کند.
بررسی جهان بینی در دو اثر اسطوره ای حماسی شاهنامه و سرود نیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
83 - 108
حوزههای تخصصی:
اسطوره و حماسه به عنوان گونهای از فرهنگ عامه، پیش از ظهور ادبیات پدید آمده و با ادبیات ملل ارتباط تنگاتنگی پیدا کرده است. با وجود تفاوتهای فراوان بین انسان ها و فرهنگ ها، از نظراسطوره و حماسه شباهت های مشترک فراوانی بین آنها وجود دارد. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی اسطوره - ایی است. این مسأله در مورد ادبیات ایران و آلمان نیز در شا هنامه و سرود نیبلونگن [Nibelungenlied] بهخوبی قابل مشاهده است. هردو اثر به لحاظ زبانی و فرهنگی زیر مجموعه زبانهای هندو ژرمنی قرار دارند و در آنها عناصر مشترک فراوانی به چشم میخورد. در این مقاله سعی می شود ابتداء به مفاهیم و پیشینه تاریخی هردو اثر پرداخته شود و سپس به طور مفصل به بررسی جهانبینی و تفاوت دیدگاه و ویژگیهای حماسی این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان نیز پرداخته شود.
پیام رسانی بدنی در مقتل فدایی مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
151-174
حوزههای تخصصی:
پیام رسانی بدنی در مقتل فدایی مازندرانی جمشید داس زرین* نرگس اسکویی ** حسین داداشی*** مقتل نویسی، مقتل سرایی و مقتل خوانی، یکی از مظاهر و بازتاب های ایدئولوژی شیعی در تاریخ نگاری، ادبیات و هنرهای تجسّمی و نمایشی ایرانی- اسلامی است. مقتل سرایی فارسی، نمایشی از خالصانه ترین عواطف غنایی آدمی در مرثیت است که در کالبد زبان و تصاویر این گونه ی شعری گنجانده می شود؛ اما گاهی لبریزی عاطفی، از گنجایی کلامی فراتر می رود و در چنین هنگامی است که عناصر غیرکلامی و پیام های بدنی نیز به یاری زبان فراخوانده می شود. مسئله ی مقاله ی حاضر، تبیین نقش عناصر ارتباطیِ بدنی در مقتل میرزامحمود فدایی مازندرانی، به عنوان یکی از غنایی ترین و طولانی ترین مقاتل منظوم فارسی است. این تحقیق، با روش تحقیق ترکیبی (توصیفی- تحلیلی- آماری) انجام شد و این نتایج به دست آمد: در هشتاد درصد مواقع، پیوند بین عناصر کلامی و غیرکلامی از نوع جانشینی است که نشان از اهمیت و گستره ی پیام رسانی بدنی در مقتل فدایی مازندرانی دارد. نشانه ها و پیام های بدنی در مقتل فدایی در خدمت ساختار روایی و دراماتیک این متن است و در جایگاه عناصر روایی و نمایشی مختلف (فضاسازی، کنش مندی شخصیت ها، توصیفات روایی، گره افکنی و گسترش طرح و پیرنگ) ایفای نقش می کند. این نشانه ها بار غنایی- عاطفی جنبه ی رثایی این مقتل را بسیار تقویت می کنند و در حسی تر شدن مفاهیم و جان بخشی به تصاویر بسیار مؤثرند. کارکرد مهم دیگر پیام رسانی بدنی در این اثر، کمک به انتقال و تقویت گفتمان عاشورایی و منظورهای اعلامی و تبلیغی مهم این گفتمان ایدئولوژیکی است. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران zarrin_1350@yahoo.com **دانشیار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران noskooi@yahoo.com(نویسنده ی مسئول) *** استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران hossein.dadashi53@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 17/12/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 5/4/1401
تحلیل ساختار روایی داستان بازنویسی شده ی«کیمیای عشق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولانا در طرح کتاب مثنوی معنوی برای بیان اندیشه های خود از حکایت پردازی که زبان بیان هنری اخلاقیات است، استفاده کرده و از آن برای زمینه سازی آموزش عبرت و حکمت به خوبی بهره برده است؛ به گونه ای که این اثر در میان سایر آثار وی از نظر داستان نویسی در جایگاه ویژه ای قرار دارد. این اثر افزون بر استفاده ی مخاطبان بزرگ سال، گروه های سنی کودک و نوجوان نیز به آن توجه دارند؛ به گونه ای که تاکنون داستان های متعدد آن برای بهره گیری این گروه های سنی بازنویسی شده است که نشان از اهمیت بالای این اثر برای همگان دارد. یکی از داستان های بازنویسی شده ی مثنوی، داستان «پادشاه و کنیزک» است که با نام «کیمیای عشق» برای نوجوانان نگارش یافته است. در پژوهش حاضر در نظر است بر پایه ی منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی، ساختار روایی داستان گفته شده در سه سطح: روایی و نظام روایی، پی رفت ها و پیرنگ بررسی شود. حاصل این بررسی نشان می دهد که در نظام روایی این داستان، پیوسته در فرایند گذر از وضعیتی نامتعادل به وضعیتی سامان یافته، شاهد شکل گیری کنشی جدید هستیم که سعی می کند با تداخل در کنش کنشگران، منظر جدیدی در مسیر روایتِ اصلی باز کند. متن روایی داستان، از سه پی رفت و شانزده گزاره ی روایی تشکیل شده و از نظر طرح نیز پیرنگ طبیعی دارد، به گونه ای که عناصر اساسی پیرنگ (گره افکنی، کشمکش، تعلیق، بحران، نقطه ی اوج و گره گشایی) در آن به شکل بارزتر نمود یافته است.
Русская академическая наука ХIХ века о болгарской возрожденческой историографии(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
В 1762 г. иеромонах Паисий Хилендарский закончил свою рукописную книгу «Славяно-болгарская история». Книга, которую он начал писать в Зографском монастыре, была закончена им в Хилендарском монастыре на Святой горе Афонской. В эпоху Болгарского возрождения, между 1765 и 1882 гг., «Славяно-болгарская история» претерпела в Болгарии более 70 рукописных переписей и переделок. Россия начала проявлять интерес к рукописным переписям и переделкам Паисиевой книги еще в 40-х годах ХIХ в. и сохранила его и после Освобождения Болгарии от Османского ига. Статья реконструирует так называемый «русский след» в болгарской историографии XVIII и XIX вв. Рассматриваются связи между Василом Априловым (болгарским эмигрантом в Одессе) и некоторыми русскими учеными (Юрием Венелиным, Виктором Григоровичем, Николаем Мурзакевичем и др.), которые исследовали рукописные переписи «Славяно-болгарской истории», попавшие в Россию, и делали рабочие копии, так как хотели опубликовать в России в 40-е и 50-е гг. XIX в.
تطبیق دو داستان ویس و رامین و تریستان و ایزوت
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
147 - 158
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است، به صورت موجز، مقایسه هایی بین دو داستان ایرانی و اروپایی انجام گیرد. در هر دوی این داستان ها، عشق ناگزیر و چاره ناپذیری در کار است که همه ارزش ها را باژگونه می کند؛ درد عشق موذیانه می شود و عاشقان آن را نهانی ناگزیر تحمل می کنند. با وجود تشابه هایی که میان داستان های عاشقانه جهان وجود دارد، هنوز نکات مشترک بسیاری از داستان ها شناخته نشده است. امید است که در این مقاله، فاصله های مکانی بین این دو نویسنده ازمیان برداشته و زیبایی های هر دو داستان که در لفافه نظم و نثر پنهان است، آشکار شود.
کاربست رویکرد ادبیات اقلیت ژیل دلوز بر رمان "الثلج یاتی من النافذه"حنا مینه و رمان "جای خالی سلوچ"محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
162 - 181
حوزههای تخصصی:
ژیل دلوز از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر، از جمله متفکرانی است که در زمینه ادبیات اقلیت مطالعات قابل توجهی داشته است.«اقلیت شدن» گسستن قید و بند هایی است که ما را به شیوه ها ی خاصی از اندیشیدن مقید می سازد تا با قلمرو زدایی ها، قلمرو های متعارف را از میان بردارد وبه صیرورت دست یابد. مراد از شدن یا صیرورت، گذرهایی است که یک مفهوم در خلال آنها دگردیسی می یابد. اقلیت شدن مقاومتی در برابر ایدئولوژی اکثریت وبیانگر گریز از هنجار های اکثریت است. همه صیرورت ها، رفتن به سوی ادبیات اقلیت و اقلیت شدن است. «شدن» در دیدگاه دلوز نقش محوری دارد. او برای تبیین فلسفه «شدن» خود، از ریزوم کمک می گیرد. در این جستار به روش توصیفی _تحلیلی سعی گردیده ضمن ارائه تعریفی از ادبیات اقلیت، به واکاوی وشناخت این نظریه در رمان «جای خالی سلوچ» و رمان «الثلج یاتی من النافذه» پرداخته می شود. با خوانش دو رمان، طبق رویکرد ادبیات اقلیت دریافتیم که ویژگی های این تفکر از جمله مهمترین ویژگی آن، قلمروزدایی برای رسیدن به صیرورت را دارا هستند وکاربست این رویکرد در هر دو رمان امکان پذیر است .
Le Pouvoir Rhétorique de L’Écriture Poétique Chez Aimé Césaire et Francis Ponge(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Résumé— Le présent article vise à examiner le pouvoir inhérent à l’écriture chez Aimé Césaire et Francis Ponge dans l’imbrication des discours poétique et rhétorique articulés autour de l’efficace de la parole, c’est-à-dire le fonctionnement du langage verbal appréhendé comme action. Celle-ci s’adosse à la dimension pragmatique de la parole en tant qu’elle porte à agir sur l’auditeur et le lecteur. En effet, à l’oral comme à l’écrit, estime Ponge, la parole procure à ceux qui l’utilisent, « le pouvoir temporel et intemporel » capable de modifier l’état d’esprit de ceux qui s’exposent à sa profération. Césaire, lui, a élaboré sa poétique dans l’optique d’une « écriture belle de rage », dont l’efficace émane du tracé des caractères sur un support. Les deux auteurs conçoivent donc le discours poétique comme une parole investie des pouvoirs rhétoriques du langage, capables d’agir sur le monde en modifiant les consciences et le réel.
پژواک میراث در شعر سیمین بهبهانی و بشری البستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
113 - 135
حوزههای تخصصی:
میراث هر کشوری نشان از اصالت و هویّت آن کشور دارد؛ بسیاری از شاعران با پرداختن به میراث گذشتگان، نقش ارزنده ای در جهت حفظ آن داشته اند. در این میان، شاعران زن، دوشادوش مردان به این امر توجه داشته و با آنان همنوا شده اند. سیمین بهبهانی و بشری بستانی، به دلیل شناخت فراوانی که در حوزه ادبیات و تاریخ دارند، توانسته اند در بهره گیری از میراث گذشته خویش موفق عمل کنند. آنها اگرچه از دو اقلیم متفاوت هستند اما در به کارگیری میراث ملی و دینی، اشتراکات فراوانی دارند. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی، به تطبیق میراث در اشعار این دو شاعر پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از مفاخر گذشته در اشعار آنها به روشنی منعکس شده است؛ به طوری که سیمین از پادشاهان ساسانی، حافظ و سعدی سخن می گوید و بشری از پادشاهان عراق، متنبی و ابوتمام نام می برد که این امر بیانگر تسلط دو شاعر به فرهنگ غنی خویش است. از آنجا که دو شاعر حوادث مشترکی همچون جنگ را تجربه کرده اند، بنابراین ظلم ستیزی، از مظاهر بارز شعر آنهاست. بشری افزون بر اسطوره های عربی از اسطوره های روم و یونان استفاده کرده است در حالی که نگاه سیمین بیشتر به اسطوره های ایرانی است.
نقش گفتگو (دیالوگ) در تدریس ادبیات
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی پاییز و زمستان ۱۳۸۳ شماره ۹
91 - 111
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات شگرفی که در چند دهه اخیر در نوع ارتباط استد با دانشجو در کلاس درس پیش آمده است، متأسفانه به دلایل مختلف، از جمله ازدحام دانشجو در کلاس ها و تعریف غالب اما نه چندان جالب از استاد به عنوان دانای کل، بیشتر کلاس های ما، بویژه کلاس های درس رشته های ادبیّات و علوم انسانی، نتواسته اند همگام با این تغییرات پیش روند.
در این گفتار تلاش شده است پاره ای از مشکلات بیان شود و گونه آرمانی کلاس به عنوان جایگاه رشد اندیشه جدلی، بررسی و پیشنهاد شود. بنابراین، این نوشته تلاش می کند به گونه ای کلاس داری اشاره کند که در آن از دانشجو می خواهند خود را برای نقش پذیری در کلاس آماده کند. روشن است که در چنین کلاسی نقش استاد نیز دستخوش دگرگونی می شود و او از جایگاه خویش به عنوان کسی که پاسخ همه پرسش ها را می داند دوری می جوید و به هیأت دوست و مشاوری در می آید که به دانشجو در سامان دادن به پرسش های خویش کمک می کند؛ طبیعی است که در این فرآیند هر دو در شکل گرفتن اندیشه ای نو شریک می شوند.
مقایسه مقابله ای مضامین اجتماعی سخریه در شعر أحمد مطر و نسیم شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
31 - 56
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی و مقابله ای به رغم عمر کوتاه خود در مشرق زمین، در سال های اخیر رونق چشمگیری در حوزه نقد ادبی یافته است. امروزه با شکل گیری فضاهای دانشگاهی، تحقیقات جامع و دقیقی راجع به ماهیت نقد و انواع آن صورت گرفته است. کتاب ها و مقالات متعددی در این باره نوشته شده و به اقتضای آن در جهت مصداق یابی، آثار بسیاری از شاعران مورد توجه موشکافانه قرار گرفته است. امروزه نگاه های پژوهشگرانه بیش تر معطوف به یافتن وجوه تشابه بین آثار ادبی خلق شده در زوایای جهان ادبیات است. در همین راستا پژوهش های ارزشمندی به صورت تطبیقی و مقابله ای صورت گرفته است. جستار پیش رو با التفات به نظریات متعدد در باب نقد، به مقابله شعر نسیم شمال ، شاعر عصر مشروطه و احمد مطر شاعر برجسته عراقی پرداخته است. از آنجا که هر دو شاعر با بکارگیری شیوه های مختلف طنز اعم از کنایه، تعریض، تلویح، نقیضه گویی و ... زبان به انتقاد علیه ناملایمی های روزگار خود باز کرده اند و شعر خود را صرف پرده برداشتن از ماهیت ظالمانه صاحبان و غاصبان قدرت نموده اند. کاری که برای هر دو شاعر به قیمت تحمل شکنجه های فراوانی تمام شده است. سعی شده مشترکات این دو مورد توجه و تحلیل قرار گیرد و راهکارهای هر دو در جهت مبارزه علیه استبداد و خودکامگی اربابان مورد نظر واقع گردد.
التقلید فی الشعر الأندلسی
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سوم بهار ۱۳۹۰ شماره ۹
43 - 56
حوزههای تخصصی:
یری کثیر من النقاد والباحثین أنّ الشعر الأندلسی هو امتداد للشعر الشرقی. وهذا لأنّ الأندلسیین کانوا ینظرون إلى الشرق نظر المؤمل إلى المأمول فیه. فالشعر فی الشرق کان غایه آمالهم ینسجون على منواله فی الشکل و المضمون. فالأغراض التی نرى فی أشعارهم من مدح، ورثاء، وغزل، وفخر، وهجاء هی نفس الأغراض التی نراها فی شعر المشارقه، کما أن مضامین أشعارهم، وأوزانها محاکاه لما کان الشعر الشرقی علیه، إلّا أن لکل بیئه جوّا یسود علی أبنائها ویحیط بهم بحیث یظهر نفسها فی إنتاجاتهم شعوریا أم لاشعوریا.