فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۰۱ تا ۴٬۶۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
38 - 49
حوزههای تخصصی:
میر سید علی همدانی بن سید شهاب الدین (۷۱۴-۷۸۶ ه ) یکی از بزرگ ترین و مؤثرترین بانیان اسلام و زبان و ادبیات فارسی در کشمیر بوده است. وی با اهداف بلند خویش که وعظ و مبلّغ بود، به برخی از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی سفر کرد و در این راه نه تنها تمام سختی ها را به جان خرید؛ بلکه در مسیر بارور کردن آن هدف های عالی خود، از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد. او برای نخستین بار در سال 744 هجری به کشمیر سفر کرد و فعالیت خود را در این منطقه به عنوان مبلّغ و مروّج اسلام شروع کرد و به این دلیل نیز شهرت فراوانی یافت. وی به دلیل سفرهایی متعدّدی که به کشمیر برای تبلیغ دین مبین اسلام و نیز ارشاد مریدان داشت، توانست نفوذ و تأثیر فراوانی را در این شهر به دست آورد. به واسطه این نوع مجالس وعظ و خطابه درراه تربیت شاگردانش، به لقب هایی چون امیرکبیر، علی ثانی و شاه همدان شهرت یافت؛ و این شهرت چنان بود که پس از قرن ها، هنوز کتاب ها و سخنرانی های مجالس وعظشان نزد اهالی کشمیر مورداحترام است. علاوه بر تبلیغ اسلام، سیّد مذکور، بانی و مروّج زبان فارسی و تمدّن و فرهنگ های ایرانی در این قلمرو و شبه قاره است.
Lʼétude de l'analyse des souvenirs de l'enfance, l'autobiographie et la narration dans Enfance de Nathalie Sarraute(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cet article examine l'analyse des souvenirs d'enfance, l'autobiographie et la narration à travers Enfance de l'écrivaine française du XXe siècle, Nathalie Sarraute. Parmi ces écrivains, Nathalie Sarraute peut être mentionnée comme une chercheuse des profondeurs inconnues de l'existence humaine appartenant à ce siècle. Elle a consacré toute sa vie littéraire à découvrir les phénomènes intérieurs et cachés médiateurs entre le subconscient humain et l'esprit conscient, les appelant tropismes . Un auteur qui tente d'analyser l'atmosphère complexe et indicible au-delà de ces intrigues et de certains personnages et actualités contractuelles. Dans cet article, nous examinons comment l'auteur âgé regarde avec méfiance vers le passé en faisant résonner une voix narrative apparentée telle que l'amitié téméraire, et nous étudions également les procédures utilisées dans la préparation de cet ouvrage, avec une lecture psychanalytique et en s'appuyant sur des théories Freud, nous examinerons le travail pour accéder aux couches cachées. En utilisant les théories de Philippe Leujeune et Monique Gosslin pour examiner la structure du texte, nous cherchons à montrer pourquoi une autobiographie, qui devrait être essentiellement à une voix, est à deux voix, la fonction de la seconde voix, le rôle de l'imagination dans le difficile processus de récupération des souvenirs et quel est l'explication de l'écriture ? Dans cette recherche, nous essayons d'aborder le nouveau mode de narration dans Enfance de Sarraute, qui a utilisé le dialogue in-texte entre le narrateur et le personnage pour raconter ses souvenirs d'enfance dont le rôle apparaît clairement. Enfin, nous examinerons les deux voix du récit et de la perspective à partir de la théorie de Gérard Genette..
سرمایه، منش و میدان تولید ادبی در شعر سلمان هراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ادبیات که به بررسی تولید و پیامدهای اجتماعی ادبیات می پردازد، به عنوان یک دانش میان رشته ای از یک سو، به ادبیات، زبان شناسی و فلسفه مرتبط است و از سوی دیگر به علوم اجتماعی و تاریخی. از آنجا که پس از پیروزی انقلاب در شعر اجتماعی جرقه هایی حاصل شد و شعر اجتماعی انقلاب به عنوان جریانی قدرتمند و تثبیت شده شکل گرفت، این پژوهش می کوشد تا با نظریه منش و میدان بوردیو و با روش تحلیلِ کیفی توصیفی، سه مؤلفه اصلی منش، میدان و سرمایه را در اشعار سلمان هراتی بررسی کند. بر اساس نتایج این تحقیق، شعر هراتی به عنوان کنش شاعر، حاصل ارتباط منش و موضع او در میدان های سیاسی، اجتماعی و ادبی است. او به عنوان شاعر انقلابی در برخی اشعارش انتقاد و اعتراض به وضعیت نابسامان جامعه، فاصله طبقاتی موجود در آن زمان و غرب گرایی دارد. دراین میان کنش های شعری با مضمون حبّ ودوستی نسبت به امامان، رهبر معظم، شهیدان و ... برجسته تر به کار گرفته است.
تحلیل انتقادی رمان «شطرنج با ماشین قیامت» بر اساس نظریه تئودور آدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان شطرنج با ماشین قیامت نوشته ی حبیب احمدزاده به واسطه ی روایتی دوم شخص که پیوندی میان راوی و مخاطب در عین ایجاد فاصله ایجاد می کند، به بازنمایی جامعه ی جنگ زده می پردازد. راوی روایتی متفاوت و گاه متناقض از جنگ _از گزارش واقعیت انضمامی تا فراهم نمودن بستری برای اندیشیدن انتقادی در رابطه با آن_ به مخاطب ارائه می دهد. این امر نشان می دهد که توجه به انواع و ابعاد روایات متن و قرار دادن آنها در کنش متقابل با یکدیگر، چگونه منجر به دریافت های متفاوت و نوین می گردد. در خوانش های ارائه شده از رمان شطرنج با ماشین قیامت پرداختن به جزئیات، منجر به نقد فردگرایانه ی متن و قرار گرفتن مسائل اجتماعی در ساحتی فردی شده است. در مواجهه ی حاضر با متن سعی بر آن است تا با توجه به درهم تنیدگی روایات و در نظر داشتن روایت شطرنج با ماشین قیامت در کنش با خرده روایات، وضعیت فرهنگی – اجتماعی به تصویر کشیده شده ی زمان جنگ مورد بررسی و نقد قرار گیرد. این نگاه به متن، در واقع فراخوانی مخاطب به تأمل در شکل روایت جهان توسط شخصیت ها و کنش و واکنش آنها نسبت به واقعیت القایی و در نتیجه چگونگی بازتفسیر آن است.
اسطوره باروری و آیین های باران خواهی در لارستان(لار، صحرای باغ، هرمود، دهکویه، بریز، کورده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه ها و داستان ها که عموم مردم آفریدگان آن هستند، بستر مناسبی برای واکاوی باورهای اساطیری هر قوم است. در منطقه لارستان به دلیل وضعیت بد آب و هوایی، خشک سالی و کم آبی، باورها و اندیشه هایی درباره باروری و آیین های باران خواهی برجای مانده که میراث پیشینیان و دارای الگوهای اساطیری است. آمیزش این باورها با زندگی مردم گاه چنان است که بر همه ارکان زندگی آن ها تأثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، دست یابی به الگوهای اسطوره باروری و آیین های باران خواهی نمودیافته در منطقه لارستان است. در این جستار، به روش میدانی و کتابخانه ای، داده ها گردآوری شده و با رویکرد توصیفی تحلیلی اسطوره باروری و آیین های باران خواهی در منطقه لارستان واکاوی شده است. همچنین کوشش شده است اگر شباهت یا تفاوتی میان اسطوره های این منطقه و اسطوره های ایرانی و غیرایرانی وجود دارد، بازنموده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد اسطوره باروری در منطقه لارستان از پنج رکن ورزوا، ایندرا، کلاغ، تیشتر و اناهیتا تشکیل شده است که مردم منطقه، باورهای خاصی درباره هریک دارند. ازسویی دیگر، سه آیین «قبله دعا»، «الله بده بارون» و «خوشه نشان» بازمانده آیین های باران خواهی در منطقه لارستان است.
بررسی سیمای بَستورِکودک در یادگار زریران برپایه ساختارتقابل های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
169 - 188
حوزههای تخصصی:
یادگار زریران یکی از متون کهن حماسی ایرانیان است که روایت قدیمی آن به دوره اشکانیان بر می گردد. هدف این مقاله، نشان دادن سیمای کودک در ساختار ادبی یادگار زریران است. در این جستار تلاش شد با روش توصیفی- تحلیلی و با روی کرد ساختارگرایی با تکیه بر تقابل های دوگانه، نقش «بستور» به عنوان یک کودک هفت ساله، در این متن حماسی واکاوی شود . نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان می دهد، حضور بسیار پررنگ و دوگانه بستور در یادگار زریران ، ازیک طرف به عنوان یک کودکِ هفت ساله و از دیگرسوی، به عنوان یک رادمردِ جنگاور، علاوه بر افزایش جذابیت داستانی این حماسه، توانسته است ظرفیت ادب حماسی برای حضور کودک را نشان دهد. هم چنین، براساس نظریه ساختارگرایی، برخی از تقابل های دوگانه همانندِ تقابل کودک و بزرگ سال، تقابل ایرانیان و خیونان، تقابل پیروزی و شکست و... دراین متن تحلیل شده است که ازاین منظر، یادگار زریران می تواند کودکان را هم به عنوان مخاطبان متون حماسی جذب کند.
کارکردهای بلاغت در انتقال مفهوم تهذیب نفس در سوره شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سوره های قرآن مجید بین معنا با ابزارهای تعابیر تعامل وجود دارد. از جمله ی این سوره ها، سوره ی شمس است. این سوره ی کوتاه با یک قافیه و یک وزن موسیقی زیبا و با سوگندهای فراوان به زیباترین عناصر طبیعت و به نفس انسان و سوگند به خالق این پدیده ها و با استفاده از تعابیر بلاغی و ادبی کوشیده است، انعکاس زیبایی از تهذیب نفس را به نمایش بگذارد. هدف این مقاله، بیان ارتباط بین بلاغت با مضمون این سوره؛ یعنی تهذیب نفس است. از جمله یافته های این مقاله، فعلیه بودن جملات و غالب بودن فعل متعدی در این سوره و معرفه و نکره بودن برخی از عناصر سوگند و در پی هم آمدن سوگندها در این سوره در جهت انتقال معنای تهذیب نفس است. هجاهای بلند در ابتدای آیه و تکرار مصوت ( ا ) و نوع قافیه و موسیقی درونی این سوره، نقش بلاغت و ادب را در انتقال این مضمون پر رنگ تر نموده است. این یافته ها گویای این است که زیر شاخه های علم بلاغت در راستای مضمون مد نظر سوره قرار دارد. این مقاله با در نظر داشتن سؤال چگونگی نقش بلاغت در انتقال معنای تهذیب نفس، در این سوره، بر آن است تا با تکیه بر متن این سوره و استخراج امثال و شواهد آن به اثبات این موضوع بپردازد و با اتخاذ روش توصیفی و تحلیلی آیات، اشاره به تعامل بلاغت و موسیقی در انتقال معنا داشته باشد.
سعدی: مردی از ایرانشهر (بررسی بازتاب اندیشه ایرانشهری در آثار سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
185 - 206
حوزههای تخصصی:
اندیشه ایرانشهری، بخصوص وجه سیاسی آن، نظام اندیشگی حاکم بر تمامی تاریخ ایران باستان است که با وجود همه تغییرات، در دوره اسلامی نیز تداوم یافته است؛ در میان آثار بازمانده از شاعران و نویسندگان ادب پارسی، از کلیله و دمنه نصرالله منشی که اثری داستانی ست، گرفته تا مرصادالعباد نجم الدین رازی که به تبیین جهان بینی عرفانی و تعلیم آداب صوفیانه پرداخته است، می توان بازتاب اندیشه ایرانشهری را آشکارا مشاهده کرد. سعدی نیز مردی از ایرانشهر است که با وجود تحصیل علوم اسلامی در نظامیه و تأثیر از وجه صوفیانه تفکر اسلامی، آثار او، گلستان و بوستان، را می توان جلوه گاه روشنی از اندیشه ایرانشهری نیز به شمار آورد. آنچه از بررسی آثار سعدی به دست آمده است، نشان می دهد که تمامی مؤلفه های این اندیشه، شامل داشتن نگاه طبقاتی به هستی (بخصوص اجتماع انسان ها)، صدرنشین بودن پادشاه در هرم طبقاتی جامعه، الهی دانستن پادشاهی و قائل شدن فرّ ایزدی برای پادشاه، عین قانون دانستن رای و سخن او، لزوم عمل به خویشکاری، مفهوم خاص دادگری، توجه ویژه به فضیلت اعتدال و توصیه مکرر به میانه روی، خرسندی و قناعت به آنچه نظم کیهانی در اختیار آدمی قرار داده و در نهایت یکی دانستن دین و پادشاهی در آثار سعدی نمودی آشکار دارند.
تحلیل تطبیقی آراء سیاسی ابوالحسن ماوردی و نوشته های جوینی در تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالحسن ماوردی یکی از نظریه پردازان سیاسی قرن پنجم است که نقش مهمّی در تنظیم مبانی قدرت سیاسی دولت اسلامی داشته است. اندیشه های سیاسی سیاستگذاران مسلمان در گذر زمان به متون تاریخی نیز راه یافته است. نویسندگان در این پژوهش کوشیده اند به روش توصیفی تحلیلی وجوه مشابهت آراء سیاسی ماوردی در باب بایسته های حکومت و وظایف زمامداران در کتاب الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه را با تاریخ جهانگشا بررسی نمایند. یافته های پژوهش نشان می دهد مؤلّفه های اصلی آراء سیاسی مشترک در دو کتاب «الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه» و «تاریخ جهانگشای جوینی» در شش محور اصلی حاکمیت، وظایف امام و فرمانروا، برکناری امام و حاکم، فرمانروایان استیلا، سرکوبی مخالفان، دیوانسالاری و نهادهای دولتی قابل بررسی است. در نوشته های هر دو نویسنده دستیابی به قدرت و دوام حکومت برای زمامدار به خواست و تأیید الهی است. سه وظیفه اصلی حاکم دین پناهی، جهاد و عدالت است. خلیفه و سلطان، در واجب الاطاعه بودن، حقوق و وظایف برابرند و سرکوبی دشمنان سیاسی به جهاد تعبیر می شود و کارگزاران و نهادهای دولتی کارآمد بر دوام دولت می افزایند.
La Poétique de l’Escalier dans les Récits de Pierre Bergounioux(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۵, No ۲۸, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۱
65 - 80
حوزههای تخصصی:
L’escalier, susceptible d’être porteur du sens est un lieu favori parmi certains auteurs, qui mérite un regard à part et particulier. Étant frappés par l’abondance du mot « Escalier » dans La Maison rose de Pierre Bergounioux, nous avons été amenés à vérifier cette fréquence dans les autres récits de Pierre Bergounioux. Ainsi avons-nous fait une lecture attentive des récits de Pierre Bergounioux depuis 1984 jusqu’à 1996 pour y déceler la trace de l’ « escalier » . Par la suite, nous avons choisi à part La Maison rose , les autres récits intitulés Catherine , Ce Pas et le suivant , La Bête faramineuse , Miette et La Mort de Brune dans lesquels « l’escalier » , à première vue, comme un élément banal, nous semble-t-il, offre un sens significatif et joue un rôle définitif. Ainsi, par une démarche totalisante et synthétique, nous avons analysé tous les cas où le terme « Escalier » est apparu dans lesdits récits et puis nous avons classifié les résultats trouvés selon la fonctionnalité que l’escalier s’attribue dans chaque circonstance. Par conséquent nous avons réussi à reconnaître neuf fonctions pour les escaliers de Pierre Bergounioux : l’escalier de contact, de peur, d’obstacle, de suicide, de sensation, de découverte, de classe, d’honneur et enfin l’escalier de bonheur . Après cela, notre attention a été attirée sur la dualité oppositionnelle cachée au sein de chaque fonction trouvée. Donc en nous appuyant sur la méthode bachelardienne, nous nous sommes efforcés de percer dans l’imaginaire de l’écrivain et de dégager les dialectiques contradictoires nées de chaque fonction. Et les classifier sous l’axe horizontal ou vertical.
نقش و کارکرد عنصر «مایگان» در افسانه ها (مطالعه موردی افسانه های عامیانه سَنخواست)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۲
۲۱۶-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
انتخاب مایگان (تِم) در هر اثر با پذیرش خواننده آن اثر رابطه تنگاتنگی دارد. در این مقاله کوشش می شود با روش تحلیل محتوا مایگان به کاررفته در افسانه های عامیانه جلگه سَنخواست، از توابع استان خراسان شمالی، موردبررسی قرار گیرد تا مشخص شود افسانه گویان چگونه از این عنصر برای تحقق اهداف موردنظرشان بهره گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که افسانه پردازان مایگان این افسانه ها را گاه در تفسیرهایشان به طور صریح بیان می کنند و گاهی نیز به جای بیان واضح احکامِ گوناگون، با بیان نمایش وارِ افسانه بیشتر به ارائه نمونه های اخلاقی می پردازند که این نوع نگرش علاوه بر اثرگذاری بیشتر بر خواننده، سطح افسانه را از کلیشه ساده انگار افسانه عامیانه تا اندازه ای فراتر می برد. به طور کلّی شیوه گزینش مایگان در افسانه های موردبحث بیشتر در پایان افسانه ها صورت گرفته، اما گاهی نیز در برخی از این افسانه ها مایگان مقدم بر افسانه است. مایگان موجود در افسانه های تاتی سَنخواست نشان می دهد که بخش عمده ای از آن ها برگرفته از شنیده ها، زندگی، تفکرات و اندیشه های مردم عادّی است. همچنین، هرچند که هدف این افسانه ها به ظاهر خلق قهرمان، ایجاد کشش، بیدار کردن حس کنجکاوی و سرگرم کردن خواننده یا شنونده و لذت بخشیدن و مشغول کردن آن ها بوده، اما درحقیقت درون مایه و زیربنای فکری و اجتماعی آن ها ترویج و اشاعه اصول انسانی، برابری، برادری و عدالت اجتماعی است.
درآمدی بر ظرفیت موسیقایی دفتر شعر «زمستان» اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیوند دیرین و ناگسستنی ادبیات و موسیقی، موضوعی است که در ادوار مختلف همواره مورد توجه و تأمل قرار گرفته است. پژوهش پیش رو که در حوزه مطالعات میان رشته ای جای می گیرد، این ارتباط را در دفتر شعر زمستان مهدی اخوان ثالث با رویکردی توصیفی تحلیلی و از منظر موسیقی دستگاهی ایران واکاوی کرده است. توجه ویژه اخوان ثالث به مقوله موسیقی شعر و تعدد آثار منتشر شده موسیقایی مبتنی بر اشعار دفتر زمستان موجب گردید تا به بررسی و کشف ظرفیت های موسیقایی موجود در این دفتر برآییم. در این پژوهش، با بررسی آلبوم های موسیقی «زمستان است»، «فریاد» و «هم آواز پرستوهای آه» به بازنگری و تحلیل آثار موسیقایی برگرفته از اشعار دفتر زمستان پرداخته و عوامل ایجاد آهنگ و موسیقی در شعر نو را متناسب با ساختار این آلبوم ها در فضای موسیقی کلاسیک ایران مورد توجه قرار داده ایم. برآیند این بررسی دستیابی به شناخت بیشتر نسبت به غنای موسیقایی اشعار اخوان ثالث و میزان تطبیق پذیری شعرهای او با موسیقی دستگاهی ایران بوده است.
تطبیق رواییِ داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق الطیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
102 - 118
حوزههای تخصصی:
روایت یکی از شیوه های بسیار کارآمد و مؤثر ادبی و تعلیمی است. داستان پردازی در مثنوی معنوی، جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. مثنوی به عنوان یک اثر تعلیمی سرشار از داستان ها و حکایات می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای درصدد آن است تا به تطبیق رواییِ یکی از داستان های مثنوی و منطق الطیر با عنوان «داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق الطیر» بپردازد. از آنجایی که داستان های تمثیلی، بخش وسیعی از مثنوی را تشکیل می دهند و برترین شیوه و شگرد مولوی در القای تعالیم، شیوه خاص روایتگریِ اوست، با تحلیل این داستان می توان به چگونگی روایتگری و نقش تداعی معنایی در شیوه روایت مولوی پی برد؛ یعنی اطلاع از سبک روایی متن به ما کمک می کند که به ذهنیّت نویسنده نیز نزدیک شویم و با شناسایی سبک رواییِ مثنوی می توان به این پرسش ها پاسخ داد که انتخاب شیوه خاص روایت در داستان مثنوی چه تفاوتی را در برداشت و معنا بخشی به متن یا داستان منطق الطیر به وجود می آورد و مولوی تا چه حد توانسته است در اثر تغییر در شیوه روایت داستان منطق الطیر به خلق معانی جدید بپردازد؟ در بررسی فرایندهای دگرگونی و مطالعه تغییرات داستان های مشترک مولوی و عطار می توان نتیجه گرفت که هم عناصر متغیر داستان و هم عناصر بنیادی که عبارت از محور جانشینی و هم نشینی هستند در مثنوی و منطق الطیر تغییر می کند.
تحلیل فرایند تولید معنا در "بلندی های بادگیر": رویکرد نشانه-معناشناختی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف رویکرد نشانه - معناشناختی گفتمانی، دست یابی به معنا از طریق برقراری ارتباط بین واحد های معنایی و تمایز دهنده در سطح کلان است. این پژوهش، چگونگی تولید و دریافت معنا در رمان «بلندی های بادگیر» را واکاوی می کند. نظام های گفتمانی یا مبتنی بر کنش یا مبتنی بر شوش می باشند که به ترتیب به وجود آورنده نظام-های گفتمانی شناختی و احساسی هستند. در این رمان کنش و شوش در تعامل با یکدیگر وجود دارند؛ اما گفتمان غالب، شناختی است؛ زیرا در داستان، کنش پر رنگ-تر از شوش مشاهده می شود. هیتکلیف و کاترین (دو شخصیت اصلی) شوش اصلیِ عشق و کنشِ غالب انتقام را رقم می زنند. هیتکلیف، کنشگر اصلی برای انجام کنش، توانش های روحی، جسمی و مالی لازم را کسب و آن را با برنامه ای از قبل تعیین شده اجرا می کند. کنشگر با طی کردن مراحل آماده سازی، آزمون اصلی، آزمون سرافرازی به مرحله ارزیابی و ارزش می رسد. ارزش مطرح برای دو شخصیت اصلی داستان، ارزشی مادی نیست؛ بلکه ارزشی فرا مادی است، ارزشی معنوی به نام عشق که سوزان، عجیب و شورانگیز است. نظام های گفتمانی دیگری نیز در داستان وجود دارند: نظام گفتمانی احساسی، در چندین مرحله از داستان شوش های عاطفی متفاوتی به چشم می خورند و نظام گفتمانی رخدادی (کنش مبتنی بر ابرحضور)، حضور نظام های تقابلی همچون تولد و مرگ با هیچ گفتمانی جز رخدادی قابل توجیه نیست.
بررسی الهی نامه عطار بر اساس نظریه ارتباطی و کارکردهای زبانی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
109 - 131
حوزههای تخصصی:
عطار با شناختی که از خود، خدا، خلق و خلقت دارد و با بهره بردن از قدرت نامحدود قلم و سخن به شرح ادراکات و شهودات خود پرداخته است. انتخاب زبان شعر و هنر به او مدد رسانده است تا گفتنی های خود را مؤثرتر بیان کند. با نظر به اینکه او از برجسته ترین شاعران عارف است که بر شعر شاعران بعد از خود تأثیری شگرف گذاشته است و اقبال به آثار او با گذر زمان و قرن ها بیش تر شده است؛ این پژوهش با روش تحلیلی- تطبیقی بر آن است با هدف دستیابی به شناخت بهتر و دقیق تر «الهی نامه» از دریچه نظریه نقش های زبانی یاکوبسن ، این اثر را مورد کاوش قرار دهد. بررسی کتاب «الهی نامه» بر اساس نظریه ارتباطی یاکوبسن روشن می نماید که در شعر عطار کلیه کارکردهای زبانی یاکوبسن دیده می شود، به فراخور این مؤلفه های محتوایی است که مخاطب با اثر عطار ارتباط برقرار می سازد، عطار به خوبی مخاطب خود را می شناسد و با روش های گوناگون با او ارتباط همدلانه برقرار می کند.
درخشش زبان و واژگان فارسی در شعر أعشی أکبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
385 - 400
حوزههای تخصصی:
ایران و پادشاهان فارس چون یکی از تمدن های باستان و قدیم کره خاکی به حساب می آیند، توانسته اند نظر ملت های مختلف از جمله أعراب را به خود جلب نمایند و اعشی اکبر که شیفته این تمدن و رفتار فارس ها شده بود با رفت و آمد و مدح و وصف پادشاهان و بزرگان ایرانی چون کسری انوشیروان و شاهپور ، جای خود را در دستگاه حکومتی و دربار فارس ها باز کرد و شعرش سرشار از واژه های فارسی شد که وی از فارس ها به عاریت گرفت و نحوه نگارش و انشاء آن الفاظ هم عیناً مانند همانی بود که در میان فارس ها متداول بود. این تحقیق که در نوبه خود یکی از مقالات خاص در حوزه ادبیات تطبیقی و آن هم تطبیق در میان دو زبان فارسی و عربی، بر آن است تا با ذکر واژگان فارسی در میان ابیات شعری به جای مانده از اعشی ، آن ها را بیان و درخشش زبان فارسی را در دیگر زبان ها مخصوصاً زبان عربی نشان دهد.
پرتوی از دعای جوشن کبیر در غزلی از سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
377 - 401
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی تأثیر دعای جوشن کبیر بر غزل «ملکا ذکر تو گویم» از سنایی پرداخته شده است. سنایی در این غزل متأثر از آیات و روایات و دعای جوشن کبیر بوده و همانند این دعا، مناجات خود را با عشق و سوز نسبت به باری تعالی در سه مرحله بیان کرده است: ابتدا با ستایش خداوند، 55 صفت جمال و جلال الهی را برشمرده که بیان این میزان، پرتوی از هزار و یک صفت خدا در دعای جوشن کبیر است. پس از تسبیح و تنزیه خداوند و بیان توحید، ناتوانی خود را از توصیف ذات لایتناهی بیان می کند. در آخر سنایی بر خلاف نیایش های دیگر که مطلوبش، معشوق ازلی است، به تبع این دعا، خواهش خود را رهایی از آتش دوزخ بیان می کند، همان «خلصنا من النار یا رب» که در آخر 100 بند جوشن کبیر تکرار شده است. این شعر او همانند این دعا حاوی مضامین اخلاقی، معنوی و تربیتی فراوان است.
بررسی تطبیقی ارتباطات کلامی در مثنوی مولوی و حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
275 - 295
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در تمام آثار ادبی مشهود و ملحوظ می باشد، ارتباط کلامی است که از رهگذر آن، افکار و عواطف مختلفی رد و بدل می شود. با توجه به ماهیت آثار ادبی باید گفت که این پدیده به شکل های مختلف و با کمیت های متفاوتی نمود می یابد. در پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده، تلاش بر آن است که انواع مختلف ارتباط کلامی در «مثنوی» مولوی و «حدیقه» سنایی مورد کنکاش قرار گیرد و اغراض مختلفی که در ورای این ارتباطات کلامی وجود دارد، در ترازوی نقد و بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مولوی از رهگذر این ارتباطات کلامی اغراضی همچون بیان عشق، نیایشی کردن کلام خود، ارائه مفاهیم و تعالیم عرفانی و کلامی، پیروی از اولیاء الله و داستان پردازی است را بیان کرده و هدف سنایی از کاربست این ارتباطات کلامی آن است که به تفسیر آیات و احادیث و نیز ارائه نکات ظریف اخلاقی و عرفانی بپردازد
بررسی روایت مرگ در سه رمان جنگ با تکیه بر نظریه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۸
203 - 230
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمّیّت عنصر اندیشه در قالب رمان، بیشتر داستان نویسان جنگ در ایران،با تکیه بر ترسیم صحنه های دلخراش این واقعه، از توجّه به جنبه فلسفی آن، بازمانده اند؛ از این رو، آثار آنها، بیشتر به «رمان حادثه» شباهت دارد. بیشتر پژوهش های انجام شده درباره رمان های جنگ، با رویکردی اندیشه محور، به مطالعه این آثار پرداخته و کمتر، به جنبه فلسفی آنها توجّه کرده اند. پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریه روایت شناسی ژرار ژنت (Gerard Genet) و روش توصیفی-تحلیلی، به خوانش روایی مرگ در سه رمان جنگ می پردازد تا دریابد که نویسندگان این رمان ها، تا چه اندازه توانسته اند با نگاهی فلسفی، به روایت این پدیده بپردازند. نتایج حاصل از این پژوهش، نشان می دهد که حادثه مرگ در رمان های یادشده، بسامد بالایی دارد و معمولاً، با درنگ و ذکر جزئیات روایت می شود. نویسندگان این رمان ها، تلاش کرده اند تا با تکیه بر صحنه های دلخراش مربوط به مرگ شخصیت ها، مظلومیت آنها را تصویر کنند و مخاطب را با خود همراه سازند؛ از این رو، بعد عاطفی رمان های مذکور، در مقایسه با جنبه فلسفی آنها، قوّت بیشتری دارد؛ امّا در رمان «شطرنج با ماشین قیامت»، نویسنده، علاوه بر توجّه به جنبه عاطفی، با رویکردی فلسفی نیز به این موضوع می پردازد و شخصیت اصلی داستان را در کشاکش انتخاب بین مرگ و زندگی قرار می دهد و بدین ترتیب، با وجود آن که وی، حادثه مرگ را به شکلی واقع گرایانه و با ذکر جزئیات ترسیم می کند، از توجه به ابعاد فلسفی این پدیده نیز غفلت نمی ورزد.
تحلیل و بررسی میزان اثرپذیری جواهرالاسرار فی زواهر الانوار خوارزمی از منابع اصیل عرفانی منثور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
85 - 120
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های مهم در حوزه مولوی پژوهی، نقد و تحلیل شروح مثنوی است. شرح جواهرالاسرار خوارزمی بعد از شرح احمد رومی (720) کهن ترین شرح نگاشته شده بر مثنوی به زبان فارسی در ایران است که شارحان بسیاری در دوره های بعد از آن تأثیر پذیرفته اند. هرچند شارح نتوانسته از شروح دیگر استفاده کند و به احتمال زیاد شرح رومی را نیز در دست نداشته است، اما تأثیر اندیشه های عارفان و شاعران بزرگ فارسی و عربی را می توان در آن یافت. از این رو نگارندگان کوشیده اند با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و نیز اسناد کتابخانه ای مشخص کنند که کدام یک از آثار اصیل منثور عرفانی در تکوین ساختار و محتوای شرح جواهر الاسرار تأثیر بیشتری داشته و میزان وامداری این شرح نسبت به آن ها چقدر است. نتایج این پژوهش نه تنها به شارحان و مثنوی پژوهان در درک بهتر معانی و مفاهیم موجود در این شرح کمک می کند، بلکه سبب می شود با بررسی میزان تأثیرپذیری این شرح از دیگر متون عرفانی منثور مانند مرصادالعباد ، تذکره الاولیا ، مشکات الانوار ، فصوص الحکم و... از ابتکارات و تازه گویی ها یا تقلیدهای این شرح نیز بیشتر آگاه شوند. شایان ذکر است با وجود اهمیت فراوان این شرح و ذکر برخی نکته های تازه، نمی توان عنوان تصنیف یا تألیف را برای آن به کار برد؛ زیرا این شرحْ گزارش، تحریر یا گردآوری هنرمندانه از سایر میراث کهن و اصیل منثور عرفانی پیش از خود است که شارح اغلب بدون ذکر سند و گاهی هم با ذکر سند از آنها بهره برده و در تفسیر خود گنجانده است.