فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
85 - 110
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهری سبب ایجاد ساختار شکلی ناهمگون در محله ها شده است. برقراری تعادل کالبدی- فضایی تأثیر بسزایی در سیمای بصری شهر دارد و نیازمند درک کاملی از زمینه بافت و مداخله براساس آن است. محله درب باباطاهر واقع در هسته تاریخی خرم آباد، با وجود همجواری با جاذبه های میراثی متعدد برای گردشگران، به دلیل عدم توجه به ملاحظات فرم-ریخت شناسانه، با معضلات بافت تاریخی چون ریزدانگی، فشردگی، خوانایی کم و نفوذپذیری نامناسب روبه روست. مطالعات فرم-ریخت شناسانه کمک شایانی به برون رفت از این معضلات می کند و افق روشن تری از شهر را در اعتلای طرح های شهری برای طراحان و برنامه ریزان شهری به تصویر می کشد. این پژوهش با هدف تحلیلی همه جانبه از فرم-ریخت شهری، در پی دستیابی به مدلی مفهومی برگرفته از نظریات اندیشمندان در حوزه «فرم شهری» و «ریخت شناسی شهری» است تا بر اساس آن به سنجش جامعی از وضعیت دست یابد. برای این مدل تحلیلیِ فرم-ریخت شناسانه، دو بعد و هفت مؤلفه پیشنهاد شده و شاخص های ده گانه از تناظر مؤلفه ها بازشناسی شده است. روش تحقیق برحسب هدف کاربردی و از نوع آمیخته (کمّی و کیفی) است. روش کیفی بر تکنیک تحلیل محتوا و روش کمّی بر تکنیک های Agraph و Spacemate استوار است. پس از معرفی تکنیک های تحلیلی و سنجش شاخص ها در محله درب باباطاهر، چهار منطقه مورفولوژیک بازشناسی شد و الزامات طراحانه همچون حفظ گونه های تاریخی، نوسازی ابنیه، رعایت ضوابط تراکمی، تعریض توأم با احترام به تاب بافت، بهسازی و تزریق کاربری عمومی و تسهیلات گردشگری و محلی به عنوان محرک توسعه به تفکیک هر زون ارائه گردید.
بَررسیِ تَطبیقیِ ارتباطِ انسان نگاره هایِ کاخ ها ونقوشِ منسوجاتِ عصرِ صفوی(نمونه موردی : کاخِ چهلستونِ اصفهان)
حوزههای تخصصی:
"نگارگری"در روزگار صفویان یکی از هنرهای رایج زمان و از هر لحاظ بی بدیل بوده است. این هنر که زبان گویای هنرمندان و اساطیری چون"رضاعباسی" نیزهست تاثیری عمیق بر تار و پود و پارچه های هم عصرخود نیز داشته است. به نحوی که حتی دسته بندی این پارچه ها بر اساس همین نقوش صورت می گیرد. نقوش مورد استفاده در پارچه های این دوره علاوه برنقوش تزئینی حاوی نقوش زیبای انسانی و مضامین و معانی مربوط به آن نیز می شود. در این نوشتار سعی نگارنده بر آنست تا ریشه ها و ارتباط این دو هنر گرانمایه ایرانی در روزگار صفوی را به تماشا و قیاس بنشیند. در این راستا مطالعاتِ میدانی وکتابخانه ای به صورت پایاپای انجام پذیرفته وکاخ پذیرایی چهلستون به عنوان منبعی از انسان نگاره های این عصر چراغ راه بوده است.
منظر شهری از جنبه های نوا و آوا به صورت شبکه ای
حوزههای تخصصی:
صدا بخش لاینفک اجتماع شهری می باشد و منظر صوتی یکی از مهمترین عوامل موثر در تجربه مردم از تجربه مکان ها می باشد. منظر صوتی درباره ی روابط بین حس شنوایی، انسان، صدای محیط و جامعه می باشد. در این مقاله سعی بر آن است تا آرا و نظریات اندیشمندان در مورد منظر صوتی با تاکید بر جنبه های مختلف آن ارایه شود و از سویی دیگر با ارایه این چارچوب نظری، تعریف منظر صوتی به عنوان یک رهیافت در جهت ارتقای کیفیت فضای شهری توسعه یافته و ارزش های منظر شهری از دیدگاه های صرف زیباشناختی مبتنی بر کالبد خارج شده، نیروهای محتوایی را که تداوم بخش زندگی و پویایی فضای شهری هستند در بر گیرد. این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم منظر صوتی، به تبیین نقش آن در کیفیت محیط های شهری پرداخته است و در جهت ارزیابی منظر صوتی دو رویکرد کلامی و احساسی را معرفی می کند.همچنین عوامل موثر در ارزشیابی کیفیت منظر صوتی را بررسی می نماید.
بازنمایی سازه های آبی تاریخی در میدان وقت و ساعت یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میدان وقت و ساعت از میدان های شناخته شده شهر میراث جهانی یزد محسوب می شود. هر چند برجسته ترین و شناخته شده ترین وجه این میدان، موضوع ساعت و رصدخانه قدیم آن در قرن هشتم است، اما ارزش های تاریخی و معماری این میدان تنها به این موضوع محدود نمی شود. یکی از نکات جالب توجه در پیشینه تاریخی و ارزش های کالبدی این میدان، پیوند بسیار قوی میدان و عناصر معماری پیرامون آن با سازه ها و تأسیسات آبی ست که موضوع اصلی مقاله حاضر است. انگیزه شروع این پژوهش اطلاعات تاریخی است که نگارنده در حین مطالعات یک پروژه اجرایی در این میدان با آن مواجه شد. بدین نحو که در فرآیند مطالعات شناخت و بررسی پیشینه تاریخی میدان، از طریق منابع شفاهی و مصاحبه با ساکنین قدیم محدوده میدان و محله وقت و ساعت، اطلاعات ارزشمندی از حضور عناصر و سازه های آبی در ساختار قدیم میدان بدست آمد که متأسفانه در منظر کنونی میدان به چشم نمی آیند. این امر انگیزه ای شد تا با تکمیل داده های اطلاعاتی از طریق مراجعه به منابع مکتوب و نیز اسناد تصویری و نیز بررسی های میدانی به صحت سنجی منابع شفاهی اقدام شود و نتایج پژوهش به صورت مقاله در اختیار عموم قرار گیرد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی در جهت شناخت ابعاد ناشناخته میدان وقت و ساعت در ارتباط با موضوع آب و تأسیسات تاریخی مرتبط با آن است. نتایج بررسی نشان می دهد قرارگیری این میدان در مرکزیت بافت تاریخی شهر یزد و در محل تقاطع چندین قنات تاریخی موجب شده که عنصر آب به طرق گوناگون در بخش های مختلف میدان نمود پیدا کند و این مطلب از وجوه برجسته این میدان تاریخی محسوب می شود. از این میدان دسترسی به سه قنات مهم شهر یزد یعنی قنات زارچ، قنات اله آباد و قنات وقف آباد وجود داشته است و آثار آن به صورت آب انبار و پایاب در بخش های مختلف میدان وجود دارد. با این وجود در وضع فعلی، هیچ کدام از این تأسیسات نمودی در سیمای عمومی و تاریخی میدان ندارند و همگی دفن یا پنهان شده اند. این در حالی است که این سازه های آبی شواهد مهمی از پیشینه تاریخی، اجتماعی و فرهنگی میدان محسوب می شوند. موضوعی که در طرح های بازآفرینی میدان باید مورد توجه جدی قرار گیرد و در راستای تقویت منظر فرهنگی میدان و آشکارسازی و بهره مندی بهینه از آنها اقدام گردد.
تبیین مفهوم سبک شناسی معماری با معرفی رویکرد جدید در سبک شناسی معماری ایران (با انگیزه حفاظت معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع سبک شناسی معماری در ایران همواره جزء بحث های چالش برانگیز در مجامع علمی بوده است. با آنکه در حوزه هنر و معماری جهان سبک شناسی موضوع مهمی است اما به دلیل گستردگی و تنوع در تعاریف و کارکردهای آن اتفاق نظری مشخص بین پژوهشگران برسر آن وجود ندارد. در ایران، هرچند حدود نیم قرن است که این مفهوم وارد مباحث علمی حوزه معماری گشته اما هنوز تعاریف و کارکرد آن تدوین نشده است. پیشینه تحقیق سبک شناسی نمایانگر این موضوع است که سبک شناسی به عنوان رویکردی در مطالعه تاریخ معماری کارکردهای مختلفی دارد یکی از مهمترین کارکردهای آن به عنوان روشی برای طبقه بندی در تاریخ معماری است که به دلیل اعتباری بودن تعاریف اش، چندوجهی بودن و جامعیت اش از لحاظ قابلیت پوشش دادن چندین روش برخورد با جوانب مختلف معماری در تعریف عملیاتی خود و سرانجام انعطاف اش در عملیاتی شدن با توجه به هدف از سبک شناسی، آن را به عنوان روشی مناسب معرفی می کند. این مقاله با این باور سعی نموده مفهوم سبک شناسی معماری را تبیین نماید و به پشتوانه مبانی مطالعاتی سبک شناسی، رویکرد جدیدی را با دغدغه حفاظت و مرمت معماری پیشنهاد دهد. بدین منظور، ابتدا به شناسایی انواع و ویژگی های روش های تحقیق در حوزه معماری پرداخته شده است و برای انتخاب روش و رویکرد مناسب، پس از شناسایی نوع مساله تحقیق، به تبارشناسی آن پرداخته و آنگاه با توجه به اهداف و جنس مساله، روش و رویکردی را برگزیده است. روش تحقیق این مقاله از نوع تحلیل محتوا بوده تعاریف نظری و عملیاتی سبک شناسی بررسی شده است. جایگاه سبک شناسی معماری ایران در انتها با تحلیل پروژه محمدکریم پیرنیا تبیین گردیده و با بیان جایگاه سبک در حوزه حفاظت و مرمت معماری، دیدگاه های موجود به چالش کشیده شد تا به جزئیات تعریف پیشنهادی منجر گردد. سامانه جستجوی مقاله کیفی است و به همراه تفسیر و تحلیل معنایی داده ها، به دنبال رسیدن به تعریف رویکردی مناسب و کاربردی برای سبک شناسی معماری ایرانی است. راهبرد این مسیر تفسیرگرا است. این پژوهش را می توان از نوع نظری و کاربردی دانست.
بهینه سازی جهت استقرار ساختمان در بهره مندی از تابش خورشیدی در اقلیم گرم و خشک (مطالعه موردی: شهرهای اصفهان، سمنان، کرمان و یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
251 - 267
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط خاص جغرافیایی و اقلیم گرم و خشک فلات مرکزی ایران، طراحی و ساخت بناها و فضاهای شهری همساز با اقلیم در این مناطق، نیازمند کسب حداقل انرژی خورشید در ماه های گرم از طریق جهت گیری مناسب، کاهش سطوح در معرض تابش و ایجاد حداکثر سایه اندازی بر روی سطوح خارجی است. هدف این پژوهش، تعیین جهت های بهینه استقرار ساختمان ها در اقلیم گرم و خشک منطقه، از طریق بررسی میزان انرژی مستقیم دریافتی سطوح قائم ساختمان ها در شهرهای اصفهان، سمنان، کرمان و یزد است. ابتدا با استفاده از روش محاسباتی قانون کسینوس، میزان انرژی تابشی دریافتی به صورت نظری و واقعی محاسبه گردید. سپس بر اساس حداقل دمای پایه آسایش حرارتی، میزان انرژی دریافتی سطوح قائم به تفکیک دوره های سرد و گرم سال در 24 جهت مختلف جغرافیایی محاسبه و پردازش گردید. در نهایت بر اساس حداقل انرژی دریافتی در دوره گرم سال، جهت مناسب استقرار سطوح قائم ساختمان های یک، دو و چهارطرفه در شهرهای مورد مطالعه تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بهترین جهت استقرار سطوح قائم ساختمان های یک طرفه در شهرهای اصفهان، سمنان، کرمان و یزد جهت 180 درجه جنوب و بعد از آن جهت 165 درجه جنوب شرقی است. هم چنین بهترین جهت استقرار سطوح قائم ساختمان های دوطرفه در شهرهای مورد مطالعه، جهات (0 ،180) درجه و برای ساختمان های چهارطرفه جهات (90- ،90 ،0 ،180) درجه است.
Who Uses Urban Parks? A Study of User Characteristics and Activity Patterns of Ramna Park, Dhaka(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A growing body of research shows positive association between parks and physical activity, but very few studies have investigated the characteristics of users and how the activities vary according to different user groups. The purpose of this study was to investigate the socio-demographic profile of the users, their activities and motivation of visiting the park. Total 400 users of Ramna Park were surveyed in face to face interview in different time periods. The participants were asked to provide information about their socio-economic profile, frequency and purpose of visit, mobility and activity patterns in the park and level of satisfaction about different facilities. At a random selection of the sample, we found larger proportion of male visitors than female visitors with a majority in the age group 40-60 years. The park has a large catchment area which extends beyond the range of walking distance and the frequency of visiting the park was found closely associated with the proximity of the users. Besides, no significant association was found between the proximity and duration of staying in the park. An overwhelming majority of the visitors come to the park for health purpose mainly for walking, jogging and physical exercise. The findings suggest that the purpose of visiting the park significantly varies according to the gender and age group of the respondents. The visitors were also asked about their satisfaction level and problems they usually faced based on their individual perception. Most of them raised their concerns for poor toilet facility and waste management.
Investigation of the Effect of Urban Public Spaces on Human Behavior (Case study: Vali Asr s.t in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This Study has discussed the meaning of public space and has shown that public spaces are an essential part of people’s lives. It has also identified the key urban design and architectural ideologies that have influenced the shape of the built environment, and has discussed how each has perceived the value of public spaces. In the following provides an overview of the relationship between people’s behavior and experience of public spaces, from an environmental psychology perspective. Methodologies adopted for the study. A combination of both quantitative and qualitative methods of collecting data has been used. The purpose of this study is to explore how public spaces influence human behavior in order to gain an appreciation of the significant role that public spaces play in the daily lives of people. This Study has established that human behavior and experience of public spaces can be influenced by the physical and ambient features of the built environment. It has been identified that physical features may include buildings, streets, landscaping, land forms and architectural elements, and ambient features may include sound, smell, temperature and illumination. It has also been identified that other factors such as age, gender, culture and ethnicity are also capable of affecting the way people respond to the environment. In addition to identifying the perspectives of the users of public spaces through the focus group, the study also identified the role and perspectives of urban planners and consultant designers. These built environment professionals have a significant role in shaping public spaces.
مقایسه تطبیقی دوره کارشناسی ارشد پیوسته با کارشناسی ارشد ناپیوسته معماری در ایران از دیدگاه اساتید،کارفرمایان و دانش آموختگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارایی آموزش و نوع تربیت معماران در تعالی معماری و ارتقا فرهنگ جامعه نقش به سزایی دارد. مقایسه محتوای آموزش با یکدیگر، از روش های مورد استفاده متخصصین برای شناسایی نقاط ضعف و قوت سیستم آموزشی است. از حدود80سال پیش، آموزش آکادمیک معماری در دو مقطع کاردانی و کارشناسی ارشد پیوسته جهت تربیت نقشه کش و معمار تعریف و با یک امتحان ورودی تشریحی آغاز گردید. از سال1372، بخش تشریحی امتحان حذف و در سال1377دوره کارشناسی پایه ریزی شد. مسئله پژوهشی حاضر، بررسی و مقایسه آموزش معماری به شیوه کارشناسی ارشد پیوسته با شیوه کارشناسی و کارشناسی ارشد ناپیوسته، از دیدگاه اساتید، کارفرمایان و فارغ التحصیلان می باشد. این تحقیق یک پژوهش کاربردی، به شیوه توصیفی تطبیقی است که با استفاده از روش جرج بردی در چهار مرحله؛ توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام شد .در مرحله اول، محتوای آموزش معماری و اهداف برنامه توصیف شدند. سپس در مورد این محتوا(دانش، بینش و توانش)، تفسیرها و نظرات اساتید، کارفرمایان و دانش آموختگان دو دوره و دانشجویان با مصاحبه و پرسشنامه، اخذ گردید و پس از همجوارسازی، مقایسه انجام گرفت. که نتیجه بررسی حاکی از مناسب تر بودن دوره کارشناسی ارشد پیوسته از دیدگاه ایشان می باشد. پیشنهاد می گردد ضمن احیا دوره کارشناسی-ارشد پیوسته، دوره کارشناسی به صورت محدود و صرفا به عنوان تربیت کمک طراح تداوم یابد.
محصولات مدولار؛ راهبردی آینده نگر برای طراحی فضاهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۴
55 - 68
حوزههای تخصصی:
امروزه به موازات تحولات اجتماعی و فرهنگی که منجر به خلق نیازهای جدید می شوند و به مدد پیشرفت های جدید تکنولوژیکی، محصولات و روش های نوینی در عرضه محصولات در بازارها ارائه شده اند. یکی از این روش های نوظهور، ساختارهای مدولار است. ساختارهای مدولار دارای قابلیت و تمهیداتی هستند که به واسطه آنها، مشتری پس از دریافت محصول دامنه انتخاب و تنوع وسیع تری نسبت به قبل دارد. این ساختار به کاربران این امکان را می دهد تا طرح موردپسند خود را در هر لحظه ایجاد کند. درواقع مصرف کننده می تواند با توجه به سلیقه، ذائقه و نیازهای خود و با اعمال تغییر در ویژگی های فرمی و عملکردی، محصول مطلوب خود را به دست آورد. قسمت عمده این محصولات و گاه کل آنها از پیش طراحی و تولید شده اند، ولی با اتخاذ تدابیری امکان ایجاد طرح های گوناگون و متنوع نیز در آنها فراهم شده است. چنین تدابیر آینده اندیشانه ای پیش از تولید و در هنگام طراحی اتخاذ می شوند؛ یعنی در حیطه عمل طراحان آینده گرا قرار دارند. این روش های نوین در طراحی سیستم های ساختمانی، قابلیت انعطاف پذیری را ممکن می سازند و با ایجاد امکان بهبود، قابلیت استفاده را برای مدت زمان بیشتری فراهم می کنند. برای فراهم کردن انعطاف پذیری در فضای معماری، وجود سیستم برنامه ریزی شده هوشمندانه آینده نگر مانند ساختارهای مدولار در کنار پیش ساختگی لازم است. این راهبرد منجر به ایجاد خلاقیت و نوآوری توسط کاربر در طرح های مورد نیاز زندگی روزمره یا محصولات می شود. این مقاله تلاش دارد با تشریح راهبرد طراحی مدولار راهکاری عملیاتی را برای طراحی محیط های انسانی آینده ارائه دهد.
نقش مدیریت هوشمند در برنامه ریزی کالبدی شهر برای کاهش آثار زمین لرزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
37 - 50
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و پایش برنامه های مدیریت خطرپذیری از شاخص های مدیریت هوشمند شهری است. در این تحقیق ضمن تأکید بر الزامات شهر هوشمند، به نقش کلیدی مدیریت هوشمند در پشتیبانی از تصمیم گیری برای پیشگیری، آمادگی و کاهش خطرپذیری کالبدی یک شهر برای زمین لرزه اشاره می گردد. روش مطالعه از نوع کتابخانه ای و شامل گردآوری اطلاعات و سوابق موضوع، غربالگری، دسته بندی و تحلیل توصیفی می باشد. بدین منظور از مفهوم پشتیبان تصمیم گیری هوشمند استفاده گردید. نتایج نشان داد با اعمال مدیریت هوشمند و به کارگیری فنآوری های نوین میزان مخاطرات زمین لرزه کاهش می یابد. شیوه های سنتی از انعطاف پذیری، خوداصلاحی و تطابق پذیری لازم برای مواجهه کارآمد با زمین لرزه برخوردار نیستند. کارآمدی الگوی مدیریت هوشمند از طریق مداخله در نظام برنامه ریزی کالبدی شهر مستلزم بهره مندی از سامانه های هوشمند اطلاع رسانی وقوع زمین لرزه و پایش زیرساخت های شهر است که می توان با طراحی سامانه ای، میزان مداخله پذیری مدیریت شهری را به صورت هوشمندانه در یک شهر و قبل از وقوع زمین لرزه تعیین نمود.
سنجش فضایی مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی مناطق پیراشهری، شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۹۸-۸۳
حوزههای تخصصی:
امروزه راهبردهای زیست محیطی در برنامه ریزی روستایی، سازماندهی فعالیت های مرتبط با منابع طبیعی با هدف حفاظت از محیط از طریق آگاه سازی جوامع محلی می باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد تبیین تحلیل فضایی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی روستاییان شهرستان گرگان می باشد. تحقیق حاضر از حیث روش، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان گرگان تشکیل می دهند. برای انتخاب خانوارهای نمونه، کلیه روستاها با توجه به طبقه ای (برحسب خانوار) که در آن قرار داشتند، کدبندی و با استفاده از نرم افزار Mini-Tab، تعداد هشت روستا به شیوه کاملاً تصادفی (چهار روستا در منطقه دشتی و چهار روستا در مناطق پایکوهی) انتخاب شدند. بدین ترتیب حجم کل خانوارهای انتخابی، ۹۹۵ به دست آمده که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد 177 نفر انتخاب گردیده است که به منظور صحت بیش تر، 180 نفر برای مطالعه انتخاب شدند که این تعداد به روش تخصیص متناسب، بین هشت روستای نمونه به صورت تصادفی سیستماتیک توزیع شده است. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد که اعتبار ابزار تحقیق نیز با استفاده از اعتبار صوری (مراجعه به متخصصان) تأیید شد و برای تعیین ارزیابی پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که با توجه به عدد به دست آمده (۸۷/۰) می توان گفت پرسشنامه تحقیق از پایایی بالایی برخوردار است. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه معنا دار بین عوامل اجتماعی و آگاهی های زیست محیطی روستاییان می باشد، همچنین نتایج گویای آن است که بین عوامل اقتصادی و آگاهی های زیست محیطی روستاییان، هیچگونه رابطه معنادار ی وجود ندارد.
گونه شناسی خانه های تاریخی دوره قاجاریه نراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۱۳۰-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
نراق از دوران قاجار تا دهه های اخیر زیستگاهی با سه محله بوده است که در میان باغ ها و کشتزارها قرار داشته اند. در کنار عناصری همچون بازار و مسجد و تکیه، خانه ها بخش مهمی از محلات را تشکیل می داده اند. زیرا هم کوچکترین واحد شکل دهنده زیستگاه محسوب می شوند و هم فرهنگ سکونت و خصوصیات زیست در آن منطقه را نمایش می دهند. سکونتگاه کهن نراق طی یک سده اخیر با آسیب ها و چالش های پرشماری روبرو شده است. علاوه بر این، خانه ها نیز به دلایل مختلف ازجمله توسعه و همچنین ضعف ناشی از بهره گیری از فنون ساخت و ساز روستایی و مصالح محلی همواره در معرض تخریب و دگرگونی بوده اند، آنچنان که بیم آن می رود که الگوهای بومی سکونت در نراق فراموش شوند. حفاظت از یک زیستگاه کهن علاوه بر مراقبت از اجزا و عناصری همچون بازار، نیازمند توجه عمیق به محلات و همچنین خانه به عنوان عنصر اصلی شکل دهنده محلات است. این توجه متضمن شناخت خصوصیات خانه و ازجمله انواع و گونه هایی است که قابل شناسایی هستند. لذا این مقاله درپی پاسخ دادن به این پرسش اصلی است که گونه های معماری مسکونی در سکونتگاه نراق چه بوده و چه ویژگی هایی داشته اند؟ براین اساس مقاله به دنبال تعریف یک گونه شناسی از بخش عمده ای از خانه های نراق است که از دوره قاجار به بعد ساخته شده اند. روش تحقیق در این مقاله تفسیری تاریخی است و اطلاعات عمدتاً برپایه مطالعات میدانی و درحین برداشت و مستندسازی جمع آوری شده اند. در این راستا تمام خانه های تاریخی موجود در محلات که امکان تهیه نقشه معماری آن ها میسر بوده، برداشت شده و تجزیه و تحلیل نمونه ها برپایه مهم ترین فضاها و ترکیب آن ها در جهت شکل گیری اندام های اصلی خانه صورت گرفته است. براساس مطالعات انجام گرفته مبتنی بر نحوه ترکیب ریزفضاها در یک نظام کلی، سه گونه اصلیِ «رسمی» مشابه مساکن مناطق شهری، «بومی» مشابه مساکن روستایی منطقه و «بینابین» و پنج زیرگونه قابل شناسایی است. زیرگونه های «رسمی دارای حیاط مرکزی»، «رسمی خانه باغ» و «رسمی ترکیبی» زیر مجموعه گونه اصلی رسمی بوده و زیرگونه های «بومی منفرد» و «بومی اشتراکی» زیرمجموعه گونه بومی محسوب می شوند.
رهیافتی بر حفاظت از منظر فرهنگی روستای تاریخی دوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۸
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی روستای دوان که در نزدیکی شهرستان کازرون واقع شده، با دارا بودن ویژگی های کالبدی همچون نظام باغداری پلکانی، معماری سنگی با دیرینگی دوره ساسانی و خصوصیات اکولوژیکی در کنار ارزش های ناملموسی مانند آداب و رسوم و گویش خاص مردم منطقه، حاصل تعامل هوشمندانه ی انسان با طبیعت و مصداق مفهوم منظر فرهنگی است. بررسی اصطلاح منظر فرهنگی که شامل تمامی ویژگی های میراث ملموس، ناملموس و تنوع های زیست محیطی و فرهنگی است، در روستای دوان می تواند بسیار مورد توجه واقع شود و منجر به ثبت این روستا در فهرست مناظر فرهنگی کشور شود. در این صورت، با توجه به آسیب هایی همچون مشکل اشتغال و مهاجرت اهالی، تهدید پوشش های گیاهی و جانوری، ایجاد زمینه ی تغییر الگوهای معماری و معیشت و مواردی از این قبیل که در این روستا وجود دارد و ثبت آن را به عنوان منظر فرهنگی تهدید می کند؛ مداخلاتی جهت رفع آسیب ها و بهبود کیفیت روستا در قالب طرح حفاظت و مدیریت آن لازم است که این مسئله به عنوان هدف اصلی این پژوهش مدنظر قرار گرفته است. در این راستا «مطالعه تحلیلی و ثبت اطلاعات»، «ارزش گذاری» و در نهایت «ارائه طرح حفاظت و مدیریت»، مراحل مختلف پژوهش را تشکیل می دهند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که با وجود چالش های موجود اما امکان حفاظت مؤثر منظر فرهنگی دوان از طریق احیای اشتغال و تزریق پویایی در بافت در کنار حفظ ارزش های اصیل آن وجود دارد. از این رو ثبت منظر فرهنگی این منطقه در فهرست میراث فرهنگی کشور، امکان حمایت و تلاش در جهت حفاظت از ارزش های آن را پر رنگ تر می کند. هم چنین از طریق حفظ و ارتقاء الگوهای معماری بومی، تقویت سطح گردشگری، جذب مشارکت های مردمی و ایجاد فرصت های شغلی و با تأکید بر قابلیت های تاریخی، طبیعی و فرهنگی روستای تاریخی دوان، می توان رونق کالبدی و اجتماعی را در آن بهبود بخشید و در مسیر حفاظت پویا از این میراث ارزشمند گام های موثری برداشت.
ارزیابی و تحلیل تأثیر خیابان های معاصر ایجاد شده بر نظام ساختاری فضایی بافت های تاریخی در منطقه 3 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
73 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در پروژه های شهری داشتن رویکردی کل نگر ضروری به نظر می رسد. به این ترتیب که حدود و خط پروژه نمی تواند دلیلی بر نادیده گرفتن کنش متقابل آن با حوزه فراگیر خود در ساختار شهری گردد. در طرح های توسعه شهری، عدم توجه به ساختار قدیمی شهر با تحمیل شبکه خیابان های جدید، آسیب های جدی به یکپارچگی بافت های شهری وارد می سازد. در شهر اصفهان و به ویژه در منطقه تاریخی آن، پروژه های احیای میدان عتیق (کهنه - امام علی)، ایجاد محورهای باغ گلدسته، شهید مقدم و نظام الملک به عنوان پروژه های معاصر مصداق اینگونه مداخلات بوده اند که بر این ساختار تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم داشته اند. هدف: در پژوهش حاضر، تحلیل بر شبکه شهری متمرکز شده و تلاش دارد دریابد پروژه های توسعه جدید به ویژه توسعه های مرتبط با شبکه های آمد و شد، به چه ترتیب توانسته بر نظام ساختاری – فضایی محدوده ی تاریخی شهر اصفهان تاثیر گذارند. روش: در پژوهش کاربردی حاضر، داده ها به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و با به کارگیری ابزار چیدمان فضا تحلیل شده اند. پس از تحلیل ساختار فضایی محدوده تاریخی شهر در مهمترین دوره های تحولات کالبدی شامل دوره های سلجوقی، صفوی و پهلوی و معاصر، تاثیر احیای ساختاری میدان و سایر پروژه ها درلایه های کاربری و حمل و نقل نیز بررسی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که انسجام ساختار و سازمان فضایی شهر تنها در دوران سلجوقی و صفوی وجود داشته و بر خلاف دوران صفوی که ساختار جدید با احترام به بافت قدیم و در ارتباط با آن ایجاد گردید، شبکه خیابان کشی های جدید دوران پهلوی بدون توجه به زمینه به منزوی نمودن هرچه بیشتر بافت انجامیده و با فاصله گرفتن هم پیوندی این محورهای جدید ایجاد شده از گذرهای درونی بافت ارتباط فضایی عناصر فضایی موجود در دوران پیشین را از بین برده است.
شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری گورستان های تاریخی (با تأکید بر گورستان های تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
15 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:گورستان های تاریخی محملی برای اجتماع نشانه ها به شمار می روند و تاریخ، فرهنگ، هویت و حافظه جمعی سکونت گاه های انسانی را در خود جای داده اند. علی رغم تأکید پژوهشگران علوم انسانی بر اهمیت وجودی این عرصه ها و انجام برخی مطالعات پایه، نه تنها تعریف مشخصی از مفهوم گورستان تاریخی در کشور وجود ندارد، بلکه به واسطه ضعف در شناخت این عرصه ها، سیاست مدونی در مواجهه با آنها دیده نمی شود؛ به گونه ای که این امر در کنار مرگ گریزی انسان معاصر، تصویب قوانین شهری مخرب و مداخلات غیرمسئولانه، توسعه شتابان سکونت گاه ها، وندالیسم و انفعال علوم حفاظت، شهرسازی و مدیریت شهری سبب از بین رفتن گورستان های تاریخی کشور شده است. هدفپژوهش: هدف این پژوهش، شناخت ماهیت گورستان تاریخی و ارائه تعریف بومی از این عرصه های ویژه است. از همین رو، پژوهش می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که مفهوم گورستان تاریخی چیست و چه پارامترهایی بر شکل گیری ساختار این محوطه های تاریخی مؤثر است؟ روشپژوهش:با توجه به کمبود منابع دردسترس که امکان شناخت متغیرهای پژوهش را دشوار ساخته است، پژوهش حاضر، چیستی گورستان های تاریخی را به مثابه متن قابل قرائت موضوع مطالعه خود دانسته و با بهره گیری از روش تحقیق نظریه زمینه ای (گراندد تئوری) و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به آنالیز داده های محیطی حاصل از بررسی گورستان های تاریخی ابن بابویه، امام زاده عبدالله، ارامنه دولاب و ظهیرالدوله در شهر تهران و انطباق آنها با اسناد کتابخانه ای پرداخته است. نتیجه گیری:کدگذاری ها و آنالیز داده ها مشخص نموده است که می توان پارامترهای سازنده گورستان ها را در دو طبقه پارادایم های بیرونی و درونی و در شش مقوله بستر، بافت، ساختارهای فرهنگی-اجتماعی، تاریخ، کالبد و منظر مورد بررسی قرار داد. نتایج مطالعات نشان می دهد: گورستان های تاریخی به عنوان گونه ای از مناظر فرهنگی انسان ساخت، عرصه های تدفینی نشانه دار با قدمت بیش از 100 سال هستند که محدوده آنها مشخص بوده و دارای دوره های توسعه و گسترش هستند. ویژگی بارز این محوطه ها، ارتباط ساختاری محیط پیرامون و چیدمان درونی آنهاست که در منظرپردازی های طبیعی و انسان ساخت گورستان تجلی یافته و با نظام مشخصی از یادمان ها و نشانه های انتزاعی غنی شده اند. این گورستان ها، دارای جنبه های مختلف دینی- مذهبی، فرهنگی- اجتماعی و یادمانی بوده و به واسطه دفن مشاهیر جامعه مورد احترام شهروندان و محل رجوع آنها هستند.
طراحی الگوی اسکان موقت پس از زلزله احتمالی در شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر قم با توجه به قرار داشتن در پهنه با خطر لرزه خیزی زیاد و داشتن آسیب پذیری بالا از مناطق در معرض ریسک بالا محسوب می گردد. وجود جمعیت زیاد در معرض خطر از یک سو و فقدان طرح مناسب برای اسکان جمعیت زیاد براساس تجربه ها و اقدامات در زلزله های اخیر از سوی دیگر باعث تشدید شرایط و تبدیل شدن آن به بحران می گردد. هدف از انجام این پژوهش استخراج الگویی مناسب برای اسکان موقت پس از زلزله احتمالی در قم می باشد. براساس این الگو طراحی اسکان موقت مورد نیاز با توجه به شرایط کالبدی و غیرکالبدی محل و با استفاده از پتانسیل ها و زیرساخت های موجود انجام می گیرد. وجود یک معیار هم در زمینه طراحی و ارائه راه حل مناسب در زمان بحران قابل استفاده است و هم به ارزیابی و مقایسه طرح ها و اجرای مسابقات طراحی برای ارزیابی یکسان کمک می کند. در انجام این پژوهش از روش تحقیق کمی-کیفی با شیوه توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعات میدانی و پیماشی استفاده شده است. در راستای جمع آوری اطلاعات نیز از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد، مشاهده و مصاحبه با مسئولین و متخصصین استفاده شده است. نتیجه این پژوهش ارائه الگوی اسکان موقت پس از زلزله احتمالی قم براساس شاخص های طراحی اسکان موقت می باشد. در این راستا شاخص های طراحی سرپناه موقت براساس مرور متون تخصصی و تجربه های مشابه استخراج و با روش تحلیل سلسله مراتبی الویت بندی و وزن دهی شد. در ادامه گزینه های سکونت گزینی در شهر قم براساس معیارهای طراحی اولویت بندی شد. در پایان با ترکیب این گزینه های الگوی اسکان موقت شهر قم تعیین گردید. به منظور تسهیل در فهم چگونگی تبدیل این الگو به یک طرح کالبدی، نمونه ای نیز طراحی شد که در آن به جزئیات معماری طرح پرداخته شده است.
تحلیل تاثیر بعد زمان روی نماد ملی و حوزه بلافصل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
55-67
حوزههای تخصصی:
مهمترین عنصر شهری از لحاظ ملی بودن، نماد ملی است، بنابراین ضرورت تحلیل تاثیرات زمان بر آن احساس می شود. از جمله اهداف مطالعه حاضر می توان تاثیر زمان روی بعد ظاهری و معنایی مجموعه یادمان ملی، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر شاخصه های کیفی فضا و اثرات آن در شکل گیری مجموعه را نام برد. در راستای این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی برای گردآوری مطالب و برای اعتبارسنجی، از روش پیمایشی و ابزار دلفی استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که به طور کلی اثرات زمان بر بعد ظاهری بیشتر با تحولات ساختاری، ظاهری، فرسایشی و زوال و بر بعد معنایی بیشتر با تحولات معنایی، هویتی و تکاملی همراه است. زمان روی شاخصه هایی نظیر گوناگونی، خوانایی، نفوذپذیری، غنای بصری و سرزندگی تاثیر غیرمستقیم و بر پایداری و کارآیی تاثیر مستقیم خواهد داشت. نحوه تاثیرگذاری بعد زمان بر انواع مختلف مجموعه یادمان های ملی متفاوت است. درباره مجموعه هایی که در گذر زمان شکل می گیرند، زمان باعث خاطره انگیزی، ایجاد معنا، ساختار لایه ای و مقبولیت می شود و در مورد مجموعه های از پیش طراحی شده، عامل ایجاد الگوهایی با قابلیت دریافت در طول زمان و آموزه هایی در خصوص طراحی است.
ارزیابی شاخصهای تاثیر گذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات -کردستان
حوزههای تخصصی:
مکان در بر گیرنده لایه های اجتماعی و فیزیکی محیط است ، اما حس تعلق، لایه های ادراک، مفاهیم و تجربیات مکان را شرح می دهد. فعالیتها و شکل کالبدی موجود در مکان بر حس وابستگی افراد تاثیر می گذارد، از سوی دیگر ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، خاطرات و مفاهیم شخصی نیز بر وابستگی و احساس تعلق به مکان موثر است. تعلق مکانی رابطه هم پیوندی بین انسان و محیط است. امروزه مفاهیمی چون حس مکان، احساس تعلق خاطر و دلبستگی به مکان در حوزه های معماری و شهرسازی مخصوصاً در مطالعات محیطی بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این در حالی است که به ساز و کار ارتباط میان این دو مفهوم چندان پرداخته نشده است. دراین پژوهش بعد از تبیین مفاهیمی همچون حس مکان، حس تعلق خاطر و عوامل موثر بر آنها، چارچوب نظری پژوهش بر اساس ادبیات تحقیق استخراج می شود. نمونه مورد مطالعه منطقه اورمانات در غرب کشور می باشد. هدف این پژوهش شناسایی، سنجش و ارزیابی موله های تاثیرگذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات کردستان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گرداوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و میدانی، طرح مصاحبه عمیق و تهیه پرسشنامه بسته جهت نگارش مبانی نظری و گردآوری اطلاعات ساکنین منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. در اینجا با استفاده از جدول مورگان و کرجسی حدود 350 پرسشنامه تدوین شد که بر اساس آن مشارکت کنندگان نظرات و فهم خود را در باره مکان سکونتشان بیان کردند. با توجه به مصاحبه ها و برداشت میدانی که صورت گرفت پارامترهایی همچون فرهنگ، جامعه، طبیعت و فعالیت که از تاثیرگذارترین جنبه ها بر احساس تعلق خاطر ساکنین به شمار می آمدند از بین خیل زیادی از پارامترهای موثر انتخاب شدند و بر اساس آن فرضیه هایی تدوین شد. در ادامه این فرضیه ها، مورد آزمون قرار گرفتند و از طریق آزمون مقایسه میانگینها و کاربرد ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری، میزان تاثیر این پارامترها بر حس تعلق خاطر ساکنین مشخص شد.
بهسازی منظر حاشیه بزرگراه های درون شهری (موردپژوهی: بلوار چمران شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
99 - 114
حوزههای تخصصی:
بزرگراه ها از زیرساخت های خطی هستند که ساختار، عملکردها و منابع محیطی یک قلمرو را تغییر می دهند، در حالی که عنصر مهمی را در منظر روزانه مخاطبان تشکیل می دهند. امروزه افزایش سفرهای درون شهری، بدون تلفیق یا همجواری مسالمت آمیز با عناصر محیط طبیعی، فشارهای حاصل از زندگی شهری را تشدید کرده است. از آنجا که مخاطب، منظر و مسیر مجاور بزرگراه را نظاره گر است، بایستی در کنار جنبه های زیبایی شناختی، مؤلفه های ایمنی و امنیت هم در نظر گرفته شود. در این پژوهش، بهسازی منظر حاشیه بزرگراه چمران شیراز مورد توجه قرار گرفته است تا پس از شناخت معضلات، به ارائه راه کارهایی برای ایجاد مسیرهای ممتد پیاده روی که دارای جنبه تفریحی و تفرجی و منطبق با باغ های موجود در سایت و متناسب با فرهنگ منطقه باشد، پرداخته شود. توجه به محور سبز حرکتی پیاده، ایمنی، خوانایی، پیوستگی، ساماندهی فضاهای فراغتی- فرهنگی هم پیوند با فضاهای سبز و باز و ارتقای آسایش اقلیمی و بهره مندی بصری کاربران با در نظر گرفتن ویژگی ها و ادراکات انسان موردتأکید قرار گرفته است. در این راستا، ابتدا مؤلفه های مؤثر در بهسازی منظر، از منابع متعدد استخراج و دسته بندی شده است و سپس به کمک روش دلفی و انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با متخصصان، میزان تأثیر عوامل استخراج شده، ارزیابی و اولویت بندی شد. سپس در راستای سنجش وضع موجود و اولویت بندی ترجیحات استفاده کنندگان، شهروندان شیراز به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده و در قالب پرسشنامه بسته مورد نظرسنجی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته ها نشان داد تنوع در پوشش گیاهی اطراف مسیر پیاده، در نظرگرفتن فعالیت های مشارکتی (میانگین = 88/3)، در نظر گرفتن خوانایی راه، تنوع در نورپردازی و ایجاد سکانس های متوالی و منقطع (میانگین = 61/3) از اولویت های استفاده کنندگان منظر اطراف بزرگراه بوده است.