فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
با گسترش جوامع انسانی ؛ الگوهای رفتاری به سبب تغییر در الگوهای مکانی ناشی از تغییر سطح اجتماعی خانوار، نیازمند تغییر در محیط هستند.زیرا با تغییر سطح اجتماعی-فرهنگی خانوار، نحوه ارتباط با اطرافیان، نیازهای فضایی، ترکیب بندی فضایی، حضور افراد جدید در خانوار و نیازهای فضایی متناسب با آن، تغییر نوع دلبستگی به مکان در افراد در طی زمان تغییر خواهد کرد.بر این اساس طبقه بندی مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی انعطاف پذیری کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های فرم کالبدی را در ایجاد حس دلبستگی به مکان و در پی آن ارتقای کیفیت فضاهای مسکونی هدف اصلی این پژوهش است.روش تحقیق پژوهش مذکور از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای پیمایش است.با توجه به تعداد جامعه آماری تعداد حجم نمونه 50 عدد ارزیابی شده است .براساس اطلاعات ماتریس همبستگی همه روابط ما بین مولفه های انعطاف پذیری و تعلق پذیری معنادار شده است به جز رابطه بین تنوع پذیری با متغیرهای عملکردی/ فعالیتی، احساسی/ ادراکی و تعلق پذیری که معنادار نشده است.نتایج به دست آمده نشان داد میانگین پاسخگویی به مولفه های احساسی/ ادراکی تعلق پذیری با مقدار 52.12 بالاترین امتیاز را دارد.
واکاوی علل گرایش شهروندان به سبک نئوکلاسیک در سکونتگاه های شهری (مطالعه موردی: منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معماری به عنوان نمود کالبدی فرهنگ یک جامعه، در طول تاریخ علاوه بر اینکه متاثر از تعاملات فرهنگی، تغییرات سیاسی و اصلاحات اجتماعی بوده، بر الگوهای رفتاری افراد جامعه نیز تاثیرگذاشته است. نمونه ای از این تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در نمای ساختمان های شهری قابل مشاهده است که در سال های اخیر، ساختاری از هم گسیخته پیدا کرده است. با عنایت به استقبال افراد از نماهای نئوکلاسیک (رومی) و افزایش این نوع نماسازی در کلانشهرها، تحقیق حاضر به دنبال بررسی علل گرایش شهروندان به استفاده از نماهای رومی در ساختمان ها می باشد. هدف: هدف تحقیق، دستیابی به علل محبوبیت نماهای نئوکلاسیک (رومی) و دلایل گرایش شهروندان به استفاده از این نوع نماهاست. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر برحسب هدف، از نوع کاربردی و از نظ ر روش، توصیفی - پیمایشی است. ب رای تجزی ه و تحلی ل داده ها و اثبات آزمون فرضیه از نرم افزارهای Lisrel و SPSS و آزمون ه ای تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه تحقیق، منطقه یک شهر تهران می باشد که به همراه حریم آن دارای مساحتی حدود 181 کیلومترمربع و بر اساس آخرین نت ایج سرشماری در سال 1395، دارای جمعیتی برابر با 494 هزار نفر است. یافته ها: بررسی ها پیرامون تاثیرگذاری عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیبایی شناسی بر گرایش شهروندان به استفاده از نماهای نئوکلاسیک و تجزیه و تحلیل داده ها نشان از اثبات فرضیات تحقیق دارد. به طوری که با توجه به خروجی نرم افزار لیزرل، که مقادیر شاخص با بارهای عاملی بزرگتر از 3/0 و آماره تی بالاتر از 96/1 قابل قبول است، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل زیبایی شناسی به ترتیب با مقادیر تی (69/3)، (07/2) ، (12/4) و (00/9( همگی به درستی متغیرها را پوشش داده و از اعتبار برخوردارند. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که عوامل موثر در گرایش شهروندان به استفاده از نماهای رایج، خارج از چارچوب ضوابط و قوانین مصوب است. تا زمانی که اصول و ضوابطی برای طراحی و اجرای نماها تدوین نگردد، روال تاثیرپذیری نماسازی از شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ادامه خواهد داشت.
بررسی نقش شبکه های اجتماعی در حفاظت از منظر شهری تاریخی تهران: ارزش ها، ادراک شهر و روایت هویت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
111 - 133
حوزههای تخصصی:
حفاظت از مناظر شهری تاریخی در قرن حاضر نیاز به رویکردهای نوآوررانه دارد تا بتواند با چالش ها و تغییرات شهر امروزی خود را تطابق دهد. روش های سنتی با رویکردی بالا به پایین، به تنهایی نمی تواند از شهر تاریخی حفاظت کند و نیازمند روش های جدیدی است که ریشه در تجربه جمعی و خلاقیت گروه متعددی از مردم دارد. در توصیه نامه منظر شهری تاریخی (۲۰۰۵) صریحاً به استفاده از فنّاوری جدید اشاره شده و هدف از این پژوهش نیز بررسی نقش و جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی در جهت حفاظت از مناظر شهری تاریخی است. بدین منظور از بسترهای شبکه های اجتماعی، ۱۲ صفحه اینستاگرام که درمورد میراث شهری تهران تولید محتوا می کردند، به شکل تصادفی انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار وب هاروی اطلاعات مورد نظر دربازه زمانی یک ساله استخراج شد. ازطریق بررسی ارزش های به دست آمده از محتوای تولیدشده در بستر اینستاگرام مشخص شد که ارزش های گوناگون منتسب به شهر به جای اینکه غایتی برای حفاظت و مدیریت شهر و میراث باشند، می تواند تبدیل به وسیله ای برای گرد هم آوردن گروه های مختلف، کارشناسان، شهروندان و همچنین محلی ها و گردشگران شود. بنابراین به نظر می رسد مسئولان و متخصصان بهتر است برای حفاظت منظر شهری تاریخی از مشارکت مردم در فضای مجازی و حقیقی بهره بگیرند.
سنجش تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان، نمونه مورد مطالعه: مناطق شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
81 - 94
حوزههای تخصصی:
اخلاق زیستی مبنای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی و فضای واقعی عدالت است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی و میزان تحقق آن در هر یک از مناطق شهری اردبیل انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و تحلیلی بود. تعداد 40 سئوال پژوهشی در قالب20 گویه با طیف لیکرت محقق ساخته تهیه و تدوین شد. از بین 529 هزار و 374 نفر جمعیت شهر اردبیل طبق فرمول کوکران، 383 نفر به عنوان حجم نمونه آماری تعیین شد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده طبقه بندی شده، سئوالات در اختیار نمونه آماری بالای 18 سال قرار گرفت. برای تحلیل پژوهش از مدل ترکیبی (تحلیل عاملی و مدل وازپس) استفاده شد. به طوری که داده ها از طریق نرم افزار spss نسخه20 تحلیل شده و با استفاده از مدل وازپس میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی در مناطق شهری سنجیده شد. درصد واریانس تجمعی حدود77/59 درصد از واریانس شاخص های عدالت اجتماعی بر اخلاق زیستی را تبیین نمود و معیارهای انصاف، برابری، نیاز و فردگرایی اقتصادی به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان اثربخشی در اخلاق زیستی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. همچنین مدل وازپس نشان داد که میزان تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان اردبیل کمتر از حد متوسط بود. مناطق شهری 1، 2، 5، 3و 4 بیشترین تا کمترین میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی را داشتند. نتیجه این که حیطه های اخلاق زیستی تحت تأثیر ابعاد عدالت اجتماعی تقویت شده و زمینه برنامه ریزی شهری را مهیا می سازند.
An Analysis of the Spatial Structure of Cities from the Perspective of Spatial Balance in the Distribution of Functions and the Formation of Multi-Core Pattern (Case Study: Tabriz City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۱ - Serial Number ۵۱, Winter ۲۰۲۴
111-122
حوزههای تخصصی:
The multi-core spatial structure is one of the important and basic topics in urban planning studies, which is considered both as a framework for evaluating urban development and as a basic spatial development goal. Considering the importance of the multi-core spatial structure pattern, especially for large cities with high populations and diverse and complex activities, the present study aims to evaluate the spatial structure of Tabriz city from the perspective of multi-core pattern development based on the spatial distribution of functions and population across the city. The present study employs a Quantitative Correlational Research method. The documentary method is used for data collection, and various techniques such as mean center, standard deviational ellipse, kernel density estimation, location quotient (L.Q.), nearest neighbor index, and geographically weighted regression are applied for data analysis. The study examines six functions: religious, educational, commercial, healthcare, industrial, and administrative. The findings suggest that the spatial distribution of functional cores, except for industrial and commercial functions, exhibits a single-core spatial structure in the city center. Also, the results indicate that the correlation between functional cores and the population of Tabriz city, based on the spatial regression test, is moderate. Accordingly, an imbalance in the distribution of functional cores in Tabriz City is evident. Therefore, Tabriz is located in a single-core state, and due to the increase in the distribution of administrative and medical functions in the eastern and industries in the western, it can become a multi-core model.
ارائه الگوی مدیریت بهینه اراضی حریم شهری با تاکید بر ادغام روستاهای مجاور در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
89 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش ارائه الگوی مدیریت بهینه اراضی حریم شهری با تأکید بر ادغام روستاهای مجاور در شهرهای ایران و اعتباریابی آن است. روش: روش تحقیق، کیفی و از نوع داده بنیاد بوده است. جامعه مورد بررسی متشکل از خبرگان، کارشناسان و مدیران باسابقه ای هستند که تجربه ارزنده ای متناسب با موضوع پژوهش حاضر داشته اند. تعداد 30 نمونه انتخاب شد. برای دستیابی به مدل پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره برده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس روش نظام مند استراوس و کوربین انجام شد و برای اعتباریابی مدل از 10 شاخص مقبولیت کوربین و استراوس بهره برده شد. یافته ها: تحلیل داده ها مطابق تئوری داده بنیاد دربرگیرنده سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود و طی آن داده های جمع آوری شده مرحله به مرحله انتزاعی تر شد تا درنهایت الگوی تحقیق به دست آمد. این مدل با محوریت مقوله های حریم روستاهای مجاور، بورس بازی زمین، تمرکز جمعیتی، مراجع تدوین و تصویب سیاست ها، خدمات و تسهیلات، کاربری ها، هویت شهروندی، محیط زیست، کشاورزی، عقلایی و تجربی بودن سیاست ها، روابط شهر و روستاهای مجاور و مهاجرت با مشخص کردن شرایط علّی، راهبرد، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها طراحی شد. اعتبار مدل نیز تأیید گردید. نتیجه گیری: پس از تحلیل داده و استخراج و پالایش مفاهیم، تعداد 32 مقوله و 92 کدهای باز مفهومی استخراج گردید و درنهایت مدل نهایی پژوهش بر مبنای شروط علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها و نتایج تدوین و ارائه گردید.
بهینه سازی استفاده از مصالح نوین در ساختمان های بلند مرتبه شهرهای بزرگ با رویکرد ضایعات صفر نمونه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
99 - 110
حوزههای تخصصی:
اهداف: با وجود نیروهای انسانی و اجرایی بالقوه در ایران، استفاده از مصالح در ساختمان ها جهت کاهش هدر رفت مصالح، با روند بسیار کندی طی مسیر نموده، با توجه به اهمیت ساختمان در فعالیتهای اقتصادی لازم است؛ اقدامات موثری در این زمینه انجام پذیرد. این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص های موثر بر هدر رفت مصالح با توجه مبانی نظری موجود انجام پذیرفته است.
روش ها: این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیق توسعه ای و از لحاظ روش انجام کار، توصیفی و از نوع پیمایشی و اسنادی می باشد. جهت شناسایی عوامل موثر، نمونه ای را از میان جامعه خبرگان وکارشناسان این صنعت با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب نموده و داده های مورد نظر با توزیع پرسشنامه جمع آوری شده و با نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحقیق نشان داد، که طراحی مناسب توسط مصالح نوین با درصدی معادل 73/74% بیشترین تأثیر را بر میزان کاهش ضایعات ساختمانی دارد. پس از آن، صنعت ساخت با درصدی معادل 65/71% در رتبه دوم ، آموزش با درصد تأثیری معادل 62/70% در رتبه سوم، منابع مالی و توجیه اقتصادی با درصدی معادل 83/64% در رتبه چهارم و در نهایت ذخیره و انبار با 33/63% دارای کمترین تأثیربرافزایش ضایعات می باشند.
نتیجه گیری: مسئله تحقیق چگونگی حل مشکلات مذکور به شیوه ای علمی و هدفمند آن نیل به الگویی مؤثر به منظور بهره وری بهینه از مصالح در راستای کاهش هدررفت مصالح است.
واژگان کلیدی: مصالح نوین، ساختمان های بلند مرتبه در شهرهای بزرگ، ضایعات صفر.
تبیین الگوی ابعاد کیفیت زندگی در فضای شهری با رویکرد ارتقای شاخص های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۴۷-۲۸
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی و ارتقا شاخص های کیفی فضا امری است که از اواخر دهه 80 میلادی وارد ادبیات شهرسازی گشته است. بسیاری از اندیشمندان معتقدند که ارتقای کیفیت زندگی در واقعیت امری است که شهرسازان و مدیران شهری همواره باید به دنبال آن باشند. هدف این پژوهش بنیادی(اثباتی) تبیین شاخص هایی مشخص و کاربردی برای پژوهش های هنجاری و عملیاتی آتی است. از همین رو در این مقاله سعی شده با مرور ادبیات جهانی و داخلی به طبقه بندی شاخص های کیفیت زندگی پرداخته و این واژه را از قالبی کاملا مفهومی و انتزاعی خارج نموده و مولفه های عینی و ذهنی آن که در پژوهش ها باید مد نظر قرار گیرند را استخراج نماید. در ابتدا شاخص ها با توجه به مبانی موجود و شاخص های جهانی موجود با کمک تحلیل محتوا و استخراج کلیدواژه های استفاده شده توسط نظریه پردازان شاخص این موضوع که در برخی موارد دارای تفاوت ها و شباهت هایی هستند، مشخص گشتند. شاخص های کیفیت در دو بعد ذهنی و عینی در ابتدا طبقه بندی گشتند و شش مولفه اقتصادی، اجتماعی، محیطی، زیست محیطی، بهداشتی و حمل و نقل تقسیم گردیده و ارتباط میان این ابعاد و مولفه ها در چارچوب نظری مشخص گردیدند. شاخص های استخراج شده در هر قسمت از مبانی نظری با مصاحبه از صاحب نظران و با توجه به بستر و زمینه ایران به ویژه میدان تجریش و فرهنگ و قشر مخاطب آن تدقیق گشته و در نهایت مدل مفهومی و چارچوب نظری از شاخص های ارتقای کیفی محیط به تفکیک ابعاد کیفیت زندگی ارائه گشته است تا گامی برای پژوهش های عملی در این حوزه برای پژوهشگران باشد.
راهبردهای سامان دهی فضایی-مکانی سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: تپه مراد آب کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
51 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای سامان دهی فضایی–مکانی سکونتگاه های غیر رسمی صورت پذیرفت. در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به صورت تلفیقی از روش های کمی و کیفی اقدام به تجزیه وتحلیل اطلاعات گردید. نمونه تحقیق شامل 50 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری می باشد که به صورت هدفمند نمونه گیری شده اند. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، در ابتدا از تحلیل سوات و پس ازآن از ماتریس QSPM استفاده گردید. در ادامه نیز از آزمون T–test جهت ارزیابی وضعیت موجود سکونتگاه غیر رسمی تپه مراد آب کرج استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل سوات منجر به شکل گیری 14 قوت، 26 ضعف، 17 فرصت و 17 تهدید گردید. در ادامه با استفاده از برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) اقدام به تدوین راهبرد سامان دهی فضایی–مکانی این سکونتگاه پرداخته شد. نتایج حاصل از تحلیل سوات منجر به شکل گیری 14 قوت، 26 ضعف، 17 فرصت و 17 تهدید گردید. همچنین بر اساس نتایج حاصل از برنامه ریزی استراتژیک کمی، 5 راهبرد جهت سامان دهی سکونتگاه غیر رسمی در تپه مراد آب کرج شناسایی گردید که شامل: تهیه طرح مطالعاتی جامع سامان دهی مرتبط با بازآفرینی شهری پایدار در قالب برنامه جامع اقدام مشترک با توجه به سطوح زمانی کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت و مشخص کردن نقش هرکدام از سازمان ها و نهادهای دولتی، خصوصی و مشارکت مردمی؛ تسهیل ورود بخش خصوصی به پروژه های بازآفرینی شهری؛ سامان دهی محلات سکونتگاه های غیر رسمی؛ استفاده از ظرفیت های ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی جهت بازآفرینی محلات هدف و ایجاد اشتغال؛ افزایش امنیت و جلوگیری از بروز آسیب های اجتماعی از طریق حضور پذیر نمودن فضاهای شهری موجود در محلات می باشد. به علاوه نتایج حاصل از آزمون t–test نشان داد که هیچ یک از شاخص های مطرح شده در این سکونتگاه در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و میانگین نمرات به دست آمده از پاسخگویان در سطح معناداری 01/0 کمتر از میانگین نظری می باشد.
واکاوی اثرات پروژه های محرک توسعه در میزان رضایتمندی شهروندان (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، هم زمان با توسعه رویکرد بازآفرینی شهری، گرایش به پروژه های محرک خردمقیاس نیز افزایش یافته است. این نوع پروژه ها که در مقیاس محله و متناسب با ظرفیت های قابل تحمل نظام های محلی تعریف می شوند، بر پایه مشارکت همه سویه و سرمایه اجتماعی انجام می گیرند. هدف: برآورد پیامدهای ناشی از احیای کارخانه کبریت سازی زنجان و تغییر کاربری آن به موزه، در رضایت شهروندان. روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی تهیه شده است و شاخص های تحقیق در سه بعد سکونتی، فعالیتی و کالبدی و هفت عامل شأن سکونتی ب اف ت، وضعیت کالبدی مسکن و محیط مسکونی، وضعیت فعالیتی، وضعیت اقتصادی، نوسازی کالبدی، وضعیت عمومی بافت و سرمایه گذاری و ساخت وساز تعیین شده اند. جامعه آماری تحقیق شهروندان بالای 18 سال زنجان هستند که 384 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران در سه گروه کسبه و ساکنین محلات مجاور کارخانه کبریت سازی زنجان، سازمان ها و نهادهای بهره بردار و بازدیدکنندگان موزه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و با بهره گیری از مدل رضایت- اهمیت انجام پذیرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مطالعاتی این تحقیق، شهر زنجان است که پروژه احیای کارخانه کبریت سازی زنجان به عنوان یک پروژه محرک توسعه در مقیاس خرد و با کمترین مداخله در درون بافت مرکزی آن انجام پذیرفته است. یافته ها: بررسی ها نشان می دهد بین میزان رضایت- اهمیت شاخص های تحقیق در گروه های سه گانه هدف تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که اهمیت عامل «وضعیت عمومی بافت» با امتیاز بالاتر از سطح میانگین بیش از سایر عوامل و اهمیت عامل «وضعیت فعالیتی» با امتیاز پایین تر از سطح میانگین کمتر از بقیه بوده است. در این پروژه فقط عامل «وضعیت محیطی و کالبدی مسکن» با داشتن اختلاف میانگین مثبت توانسته است رضایت گروه های هدف را به نسبت اهمیتی که برای آن قائل اند، جلب کند ولی بقیه عوامل با اهمیت خود فاصله داشته و دارای اختلاف میانگین منفی بوده اند. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که رضایت مخاطبان و اهمیت شاخص های ارزیابی ازنظر آن ها شکافی دارد که ازنظر آماری معنادار است. این شکاف نشان دهنده عدم توفیق برنامه ریزان در تأمین حد مطلوب شاخص هایی از پروژه مطالعه شده است که برای مخاطبان آن ها اهمیت و اولویت دارند. برای دستیابی به حد مطلوب ازنظر شهروندان منابع باید برای بهسازی شاخص هایی به کار گرفته شوند که درسطح پایین تری از انتظار مردم قرار دارند و درمنطقه نیازمند ارتقاء و تقویت قرارگرفته اند؛ همچنین وضعیت شاخص هایی که در منطقه ادامه عملکرد قرارگرفته اند، حفظ و تقویت شود تا فضایی مطلوب برای تأمین نیاز شهروندان فراهم گردد.
بررسی سیر تحولات کالبدی شارستان میبد از زمان شکل گیری تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برج و باروهای شهری به عنوان یکی از الزامات اساسی در دفاع از سکونت گاه ها در طول تاریخ در سرزمین های مختلف ایفای نقش کرده اند. نمونه های زیادی از برج و باروهای شهری در فلات ایران، به عنوان یکی از سرزمین های دارای سابقه ی طولانی زیست شهرنشینی، دیده می شود. این آثار به عنوان میراث شهرهای تاریخی واجد حفاظت هستند و جهت حفاظت از آن ها شناخت روند تحولات آن ها ضروری است. این پژوهش از طریق موردپژوهی انجام گرفته و برج و باروی میبد به عنوان یک اثر خاکی و بومی که دارای نقشی اساسی در تضمین حیات زیستگاه میبد در طول تاریخ بوده، مطالعه شده است. به منظور شناخت برج و باروی میبد و تحولات آن ، این اثر از دو زاویه ی شناخت ویژگی های کالبدی و شناخت تغییرات و تحولات برج و بارو بررسی شد. در این پژوهش وضعیت اثر در ارتباط با جایگاه شارستان میبد در پنج دوره تاریخی مورد توجه قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این اثر در دوره های تاریخی مختلف با توجه به جایگاه شهر هر دوره ی زمانی دستخوش تحولاتی شده تا به شاکله کنونی رسیده است. تحولات برج و بارو و شارستان را می توان بر اساس شواهد میدانی و اسناد تاریخی در سه مرحله شکل گیری و رشد، تکامل و افول طبقه بندی کرد. هم چنین این پژوهش نشان داده که بیشترین میزان مداخلات مخرب با ورود خیابان سازی های مدرن و جریانات توسعه ی شهری روی داده است؛ این در حالی است که تغییرات تا پیش از این زمان در هماهنگی با نیروهای طبیعی در پاسخ به نیازهای انسان ها و با به کارگیری فناوری های بومی، به صورت حداقلی و بدون متحول کردن آنیِ شاکله ی کلی آن بوده است.
واکاوی نقش حس دلبستگی به مکان در افسردگی با کاربست روش فراتحلیل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مکان، علاوه بر بعد مادی از بعد غیر مادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. ارتباط احساسی میان انسان و مکان در حوزه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است که از جمله آن ها در ادبیات معماری و شهرسازی است. افسردگی، یک اختلال روانی است که بر احساس، رفتار و عملکرد جسمانی فرد تأثیر می گذارد، چنانکه افراد مبتلا، از غمناکی طاقت فرسا رنج برده، علاقه شان به فعالیت هایی که قبلاً از آن لذت می بردند، از دست داده و انجام فعالیت های روزانه برایشان سخت می شود. بنابراین حس دلبستگی به مکان بر روی افسردگی تاثیر غیر قابل انکاری دارد.
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مولفه های تاثیرگذار بر کاهش افسردگی با تاکید بر ایجاد حس دلبستگی به مکان در شهروندان است.
روش شناسی: روش تحقیق فراتحلیل باهدف شناسایی و تحلیل مقالات مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل مقاله های علمی-پژوهشی است که درباره نقش حس دلبستگی به مکان در افسردگی انتشار یافته اند. برای دستیابی به این مقالات ابتدا کلیدواژه های «دلبستگی به مکان» و «افسردگی» در محیط های شهری در هریک از پایگاه های اطلاعاتی لاتین Science Direct، Sage و Taylor & Francis همچنین برای بهره گیری از منابع فارسی، در پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر، علم نت، سیویلیکا و نورمگز در بازه زمانی 1393 تا 1402، جستجو شدند. سپس از چک لیست پریزما برای غربالگری مقاله ها استفاده شد.
یافته ها و بحث: یافته های تحقیق شامل کل مولفه های تاثیرگذار از محیط ساخته شده شهری و حس دلبستگی به مکان بر موضوع افسردگی است که در ابعاد مختلف کالبدی، معنایی، اجتماعی، زیست محیطی، بصری، عملکردی و ... مطرح شده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت دلبستگی به مکان دارای ابعاد تاثیرگذار بر کاهش افسردگی در شهروندان است که از دستاوردهای اصلی این تحقیق است. تجزیه و تحلیل های پژوهش حاضر، بر اهمیت در نظر گرفتن دلبستگی به مکان به عنوان یک عامل مهم در درک و پرداختن به افسردگی تاکید می کند.
بررسی ساختار فضایی خانه های تهران اواخر قاجار و پهلوی اول با معیارهای الگوی خانه ایرانی با تکیه بر سلسله مراتب دسترسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:نقش و جایگاه خانه در معماری ایران از گذشته اهمیت والایی داشته است و در طراحی هرکدام از آنها الگوهای متنوعی که متأثر از عوامل گوناگونی چون اقلیم، مذهب و فرهنگ است، مشاهده می شود. در ساختار معماری خانه های تاریخی نیز از محرمیت که یکی از اصول ارزشمند در معماری ایرانی است، استفاده شده است. در خانه های ایرانی، این اصل نشأت گرفته شده از اعتقادات مذهبی، فرهنگی و اجتماعی و سایر عوامل در پیوند کالبد معماری نمود پیدا می کند.هدف پژوهش: ارزیابی سلسله مراتب دسترسی با تأکید بر حریم خصوصی و توجه به الگوها و فضاها در معماری خانه های تاریخی ایران در ساختار پیوند کالبدی و شیوه زندگی و تأثیرپذیری آن در نمونه های بررسی شده است. طبق فرضیه پژوهش، به نظر می رسد که با استفاده از روش چیدمان فضایی براساس مبانی حفظ حریم خصوصی در خانه های تهران در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی دستیابی به الگو های عملکردی با تأکید بر فضای خصوصی و تغییرات نیاز های انسانی در طی زمان امکان پذیر باشد.روش پژوهش: با بررسی هشت خانه تاریخی در اواخر دوره قاجار و پهلوی اول در تهران به بررسی محرمیت در سلسله مراتب ورودی و همچنین تحلیل کمی و ارزیابی فضا ها پرداخته می شود. برای بررسی اصول معماری بومی ومقایسه ضوابط موجود در آن ها، داده های مذکور با استفاده از جستجوی میدانی و با استفاده از نرم افزار Spss22 و Depth Map گردآوری شد و با به کارگیری استدلال منطقی، همبستگی بین معیار های پژوهش در این خانه ها بررسی شد.نتیجه گیری: جمع بندی این مطالعه نشان می دهد توجه به سلسله مراتب دسترسی، ورودی و روابط فضایی بر مبنای پاسخ دهی به نیازهای انسانی دو دوره موردنظر، از مهم ترین عناصر در طراحی خانه های دوران مذکور هستند که منجر به تعریف الگوواره هایی شد.
به سوی تبیین مفهوم مکان سازی در فضاهای عمومی شهری زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 37
حوزههای تخصصی:
مترو علاوه بر تأمین حمل ونقل عمومی، زمینه ارتباط شهروندان را با یکدیگر و محیط شهری برقرار می کند. ازاین رو توجه به مسئله تعاملات اجتماعی و تمهیدات فضا برای تبدیل به مکان های شهری حائز اهمیت است.
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به ساختاری در برقراری کیفیت زیست در فضاهای زیرزمینی است که دارای بیانی جامع از مکان سازی باشد.
روش شناسی پژوهش در این تحقیق، مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های متنی و اسنادی و به عبارتی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است؛ این جستار نظری متأثر از پارادایم های تفسیری، به دنبال تقویت فهم انتقادی از فرایندهای تولید و مصرف در قالب فضای عمومی شهری است.
یافته ها نشانگر آن است که فضاهای زیرزمینی شهری برای ایفای نقش به عنوان فضاهای شهری بایستی مجموعه کیفیت های منحصربه فردی را در ساختاری متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنند؛ چراکه کیفیت های فضای شهری زیرزمینی علاوه بر محدوده مشخص فضای شهری، حدودی فراتر را در برمی گیرد. این فضاهای شهری را می توان در گونه های فضای زیست شده، فضای ادراک شده و فضای پنداشته شده شهروندان موردبررسی قرار داد.
در نتیجه گیری باید گفت در جهت نیل به نوعی مکان سازی، مؤلفه های زندگی روزمره شامل کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی در تطابق با کیفیت های فضاهای شهری زیرزمینی همچون کیفیت های درون فضا، کیفیت های میان فضا و کیفیت های برون فضایی (خوانایی، همه شمولی، سرزندگی، دسترسی پذیری، اعتدال، ارائه تنوعی از خدمات و امکانات)، بر شکل دهی به منظر زندگی روزمره شهروندان اثرگذار هستند و شناسایی این کیفیت ها و کنش متقابل زندگی روزمره شهروندان و فضای شهری، می تواند منجر به آفرینش مکان و فرایند مکان سازی شود.
طراحی، شبیه سازی و بهینه سازی سیستم نورپردازی بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی MLP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بلوار طاق بستان (شهید شیرودی) در شهر کرمانشاه، با توجه به تاریخ و فرهنگ بسیار غنی این شهر، به یکی از مهمترین مقاصد گردشگری و تفریحی تبدیل شده است. با این حال، شرایط نورپردازی در این بلوار، همچنان به نحوی ایده آل نیست که بتواند زیبایی و جذابیت بیشتری به فضای شهری ببخشد. در نتیجه، طراحی نورپردازی هوشمند بلوار طاق بستان با بهره گیری از الگوریتم های شبکه عصبی و ارائه الگوریتم مناسب، می تواند به بهبود شرایط روشنایی و بصری این بلوار، بهبودی محسوسی ببخشد و جذابیت بیشتری به فضای شهری شهر کرمانشاه اضافه کند. در این مقاله، ابتدا چالش های نورپردازی پیاده روها و نکات اجرایی در طراحی نورپردازی معابر شهری بررسی شده است. سپس با درنظر گرفتن دو عامل رضایتمندی شهروندان و زیبایی بصری به عنوان خروجی و هم چنین دمای رنگ، شدت روشنایی، نوع چراغ و درخشندگی به عنوان ورودی های مدل، برای بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه از الگوریتم شبکه عصبی MLP استفاده شده است تا یک سیستم نورپردازی هوشمند و مناسب برای آن طراحی شود. طراحی پیشنهادی بهینه ترین شرایط را دارد زیرا خطاهای MRE و MAE بدست آمده از شبکه عصبی کمتر از 0.035 درصد است که بسیار ایده ال است. بنابراین سیستم نورپردازی طراحی شده آسایش روانی و امنیت شهروندان را به دنبال دارد.
بررسی سطح مشارکت های مردمی در مدیریت پسماند محله با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده در بازیافت (نمونه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۵۶-۴۱
حوزههای تخصصی:
در اکثر کلانشهر های ایران افزایش روز افزون جمعیت و ازدیاد و توسعه فعالیت های صنعتی، تجاری و خدماتی از سوی دیگر، منجر به تولید مقادیر زیادی مواد زائد در شهرها شده است. به طور کلی در کشور ما روزانه بیش از 60 هزار تن زباله تولید می شود که این مقدار در مقایسه با سایر کشورهای جهان بیشتر است، اما مدیریت پسماند و خط پردازش زباله از رشد کمتری برخوردار بوده است. بازیافت از مهمترین اقدامات جهت مدیریت مواد جامد زائد شهری میباشد . به منظور مدیریت صحیح این فرآیند ضروریست تا عوامل تأثیرگذار بر رفتار بازیافت شناسایی شود . لذا هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل موثر بر رفتار مشارکتی بازیافت در مدیریت پسماند شهر شیرازو تعیین ضریب مهمترین عامل بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده می باشد . جامعه آماری تحقیق ، با توجه به هدف تحقیق شامل شهروندان شهر شیراز می باشد . حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب 95 % و مقدار خطای 05 / 0 تعداد 384 نفر انتخاب گردید و این نمونه ها به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته است . برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور آزمون فرضیات و آزمون نرمال بودن داده ها ، با استفاده از نرم افزار spss و Lisrel اقدام گردید . با توجه به نتایج تحقیق ، متغییر نگرش مثبت با مقدار آماره T بدست آمده 26 / 3 و ضریب مسیر ( 38/0= β ) ، متغییر هنجارهای ذهنی مقدار آماره T بدست آمده 86 / 4 و ضریب مسیر ( 25/0=β ) و متغیر کنترل رفتاری درک شده با مقدار آماره T بدست آمده 18 / 8 و ضریب مسیر ( 59/0=β ) تاثیر مثبت و مستقیمی بر نگرش بازیافت دارند و همچنین متغییر قصد بازیافت با مقدار آماره T بدست آمده 79 / 7 و ضریب مسیر ( 34/0=β ) تاثیر مثبت و مستقیمی بر رفتار بازیافتی دارند . قویترین پیشگویی کننده قصد بازیافت و مهمترین عامل تاثیر گذار بر آن کنترل رفتار درک شده است .
تحلیل فرهنگ مصرفی و جذابیت های مدرن: عوامل مؤثر بر پرسه زنی زنان در محیط های تجاری
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
95 - 107
حوزههای تخصصی:
رفتار پرسه زنی زنان در محیط های تجاری، به عنوان یک پدیده اجتماعی-فرهنگی، تحت تأثیر عوامل متعددی ازجمله فرهنگ مصرفی، جذابیت های مدرن، امنیت روانی و تعاملات اجتماعی قرار دارد. فضاهای تجاری مدرن، به دلیل طراحی های معمارانه خلاقانه و محیط های امن، بستری برای تعاملات اجتماعی و بازتعریف هویت اجتماعی زنان فراهم می کنند. بااین حال، نقش عوامل ساختاری و روانی در این رفتار کمتر مورد تحلیل جامع قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تحلیل تأثیر فرهنگ مصرفی و جذابیت های مدرن بر رفتار پرسه زنی زنان در محیط های تجاری انجام شده است. به منظور دستیابی به این هدف، سؤالاتی نظیر «کدام عوامل بیشترین تأثیر را بر رفتار پرسه زنی زنان دارند؟» و «نقش امنیت روانی و عدالت جنسیتی در تقویت تجربه زنان در این فضاها چیست؟» مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه، از روش تحقیق ترکیبی تودرتو استفاده شد. ابتدا مرور نظام مند منابع دست اول برای شناسایی متغیرها انجام شد. سپس، تکنیک دلفی به کار گرفته شد تا مؤلفه های کلیدی مرتبط با فرهنگ مصرفی و جذابیت های مدرن استخراج و تدقیق شوند. در نهایت، داده های کمی از طریق پرسشنامه ای مبتنی بر طیف لیکرت جمع آوری و با استفاده از آزمون های همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که امنیت روانی و جذابیت های مدرن، به ترتیب با ضرایب همبستگی 865/0 و 821/0، بیشترین تأثیر را در رفتار پرسه زنی زنان دارند. در مقابل، متغیر معنوی-فرهنگی کمترین تأثیر را بر این رفتار نشان داد. همچنین، عدالت جنسیتی با کاهش نابرابری ها و تقویت دسترسی برابر، عاملی مهم در افزایش مشارکت زنان در این محیط ها شناخته شد. یافته ها بیانگر آن است که طراحی محیط های تجاری باید بر تقویت ابعاد امنیت، جذابیت های بصری و تعاملات اجتماعی متمرکز باشد تا تجربه ای مطلوب برای زنان فراهم شود.
بررسی تاثیر محیط ساخته شده بر سالخوردگی در مکان با استفاده از روش بیبلیومتریک
حوزههای تخصصی:
مقاله تبیین گر مفهوم سالخوردگی در مکان است که بیانگر ماندگاری سالمندان در خانه ها و محله های آشنا اشاره دارد. این رویکرد بر این اساس است که سالمندان با حفظ تعاملات اجتماعی و فعالیت های فیزیکی، بتوانند در محیط های آشنا زندگی کنند و نیازهای فیزیکی، اجتماعی و روانی آنها تأمین شود. در این مقاله، تأثیر افزایش جمعیت سالمندان در جهان و به ویژه ایران مورد بررسی قرار گرفته است. براساس آمارهای جهانی، جمعیت سالمندان در دهه های آینده به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت که این امر نیاز به برنامه ریزی و سیاست های جدید در زمینه زیرساخت ها و خدمات شهری را پررنگ می کند. به ویژه که بیشتر سالمندان با مشکلاتی نظیر دسترسی به خدمات درمانی و مناسب سازی مسکن مواجه هستند.با استفاده از دریافت اطلاعات از پایگاه داده scopus، پالایش و اصلاح داده ها و مدلسازی آن ها در نرم افزار VOSviewer دریافت شد که در کشورهای توسعه یافته، سالخوردگی در مکان به عنوان یکی از راه حل های اصلی در پاسخ به این چالش ها معرفی شده است. این رویکرد بر اهمیت مشارکت اجتماعی سالمندان، ایجاد فضای ایمن و دسترسی آسان به خدمات تاکید دارد. محیط های شهری مناسب سالمندان نه تنها به بهبود کیفیت زندگی آنها کمک می کند، بلکه از انزوا و مشکلات روانی جلوگیری می کند. مقاله همچنین به بررسی چالش های موجود در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، پرداخته و اهمیت افزایش توجه به این موضوع در سیاست های شهری و اجتماعی را مورد تأکید قرار داده است. مطالعه در این حوزه نشان می دهد که کشورهای پیشرو مانند ایالات متحده، کانادا و انگلستان بیشترین تحقیقات و مقالات را در زمینه سالخوردگی در مکانتولید کرده اند، در حالی که کشورهای دیگری مانند ایران، کمتر به این موضوع پرداخته اند. به طور کلی، مفهوم سالخوردگی در مکان با تأکید بر محیط فیزیکی، ارتباطات اجتماعی و مشارکت فعال سالمندان در جامعه به عنوان یکی از راه حل های پایدار برای بهبود کیفیت زندگی سالمندان مطرح شده است.
بازشناسی ابعاد و جایگاه ژرف ساخت و روساخت در مطالعات الگوی فرم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
22 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر به مثابه متن و طراحی شهری به مثابه زبان ایجاد متن، ابعاد سازنده ی شهر را به دو سطح روساخت و ژرف ساخت دسته بندی می نمایند. روساخت شهر حاصل ژرف ساخت هایی ذهنی و درونی است. روساخت بدون توجه به ژرف ساخت فاقد معنااست.
هدف: پژوهش حاضر با هدف استخراج مولفه های اثرگذار بر زبان الگوی شهر و در پی یافتن این است که مؤلفه های ژرف ساختی زبان الگوی طراحی شهری کدام اند؟
روش: پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است.
یافته ها: الگوهای روساختی شناسایی شده ی پژوهش عبارتند از الگوی توده وفضا، الگوی کاربری و عملکرد و الگوی دید و منظر. همچنین ابعاد شناسایی شده از ژرف ساخت ها، در این پژوهش، شامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و زیست محیطی می باشند. هر یک از این ابعاد مورد مطالعه قرارگرفت و متغیرهای مستقل هر بُعد که بر الگوهای روساختی تأثیر می گذارند، شناسایی گردید. درمجموع تعداد 24 متغیر مستقل از ژرف ساخت های شهری کشف شد که به طور مستقیم بر روساخت های شهر تأثیرگذارند. تعداد 45 متغیر وابسته از مجموعه ی روساخت هایی که به طور مستقیم و قطعی از ژرف ساخت ها تأثیر می پذیرند یافت گردید.
نتیجه گیری: مهم ترین بُعد شکل دهنده به سکونتگاه بُعد فرهنگی است و پس از آن بُعد زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر روساخت می گذارند. همچنین برخی الگوهای روساختی، از چند بُعد ژرف ساختی تأثیر می پذیرند. متغیرهای مستقل یافت شده در این پژوهش به عنوان مؤلفه های اثرگذار بر زبان الگوی طراحی شهری ، در قالب نموداری ارائه گردید. نقطه ی اثر هریک از آن ها به عنوان متغیرهای وابسته، در همان نمودار، شناسایی و معرفی شدند. به عنوان راهبرد توصیه می گردد مؤلفه های یافت شده در این پژوهش به عنوان راهنمای انجام مراحل از مطالعات شناخت تا ارائه ی طرح، مورد توجه ویژه به عنوان چارچوب شکل دهنده به طرح نهایی قرار گیرند.
تحلیل آرامش درونی در تجربه واقعیت مجازی بر اساس پدیدارشناسی ادراک بدن مند فضا (نمونه مطالعاتی: طراحی مجتمع مسکونی در جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
73 - 86
حوزههای تخصصی:
مسئله نزدیک کردن طراحی فضای سکونت به استانداردهای کیفیت فضا ازجمله چالش های طراحی فضاهای مسکونی است. با توجه به حجم بالای ساخت مسکن، مطلوبیت فضاها مسکونی، اهمیت و ضرورت بیشتری دارد. هدف از مطالعه حاضر آزمون کیفیت فضا بر اساس شبه تجربه ادراکی حین طراحی و پیش از ساخت، است که به عنوان یکی از سازوکارهای نیل به تحقق معماری مطلوب، امروزه به کمک فناوری واقعیت مجازی، امکان پذیر شده است. در چارچوب نظری پدیدارشناسی ادراک، به روش تحقیق کمی و با آزمون مقیاس افتراق معنایی، نخست هشت مؤلفه احساس آرامش درونی اعم از خوشایندی، جذابیت، زیبایی، عادی بودن، آرامش، وسعت ادراکی، گشودگی و برخورداری از روشنایی روز، احصا و سپس با طراحی آزمایش ادراک تجربی از طریق آزمودنی ها در هشت گروه تجربی، مورد ارزیابی واقع شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که ضمن رابطه معنادار میان متغیرها، خوشایندی، جذابیت و زیبایی فضا بیشترین تأثیر را بر احساس آرامش درونی کاربران داشته است.