فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۴۱ تا ۶٬۲۶۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
رویکرد "طراحی جمعی" در معماری: تحلیل و بررسی تطبیقی "معماری جمعی" با "معماری اجتماعی" و "معماری مشارکتی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آستانه های تراکم جمعیتی در محلات شهرهای جدید؛ نمونه موردی: شهر جدید پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۱ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۳۹
93 - 104
حوزههای تخصصی:
نقدی بر فرضیه الگوی چهارباغ در شکل گیری باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی با تاریخ درخشان خود به عنوان یکی از بهترین الگوهای منظرسازی، محصول تعامل سازنده انسان ایرانی در مواجهه با طبیعت است. چرایی و چگونگی شکل این پدیده، محمل نظرات گوناگونی بوده است. از بین عوامل مختلف شکل گیری باغ ایرانی و هندسه خاص آن، فرضیه الگوی چهارباغ به عنوان یکی از مشهورترین فرضیه ها شناخته شده است. اغلب نقل قول ها حاکی از این تعریف است که چهارباغ به باغی گفته می شود که به وسیله دو محور عمود بر هم به چهار قسمت با استناد به تعابیر و تفاسیر متعدد از عدد چهار - تقسیم می شود؛ محورها در وسط شامل کانال های آب بوده و در محل تقاطع محورها، حوض یا کوشکی تعبیه شده است. این تعریف به عنوان ریشه هندسی باغ ایرانی شناخته شده و دارای بیشترین طرفدار در بین اندیشمندان باغ ایرانی است. الگوی چهارباغ در باغ ایرانی چنان مشهور شده است که بسیاری از نویسندگان و محققان فعلی بدون ریشه یابی واژه و بررسی تاریخی، آن را بدون هیچ تردیدی به عنوان یک اصل پذیرفته و به کهن الگو بیان می کنند. به جرات می توان گفت اغلب نوشته های موجود درباره باغ ایرانی که منبع مطالعات دانشجویان و پژوهشگران است موید نظریه چهارباغ اند؛ به گونه ای که فکر درباره باغ ایرانی بدون فرم چهارباغ معنایی ندارد. مقاله درصدد است با بررسی و نقد آرای مختلف در این باب، این الگو را در باغ ایرانی به چالش کشیده و به دنبال معنای واژه چهارباغ و یافتن پاسخ این پرسش باشد که آیا چهارباغ را می توان به عنوان الگوی هندسی باغ ایرانی شناخت؟فرضیه مقاله این است که واژه چهارباغ، نه دلالت بر چهاربخشی بودن باغ ایرانی دارد و نه می تواند توجیه کننده شکل و هندسه غالب بر باغ های ایرانی باشد. لذا در ابتدا به تعاریف موجود در مورد چهارباغ و ریشه ای شکل گیری این مفهوم پرداخته و در بخش بعد به بررسی تاریخی و تحلیل الگوی هارباغ به نقد نظریات موجود و بهره گیری از روایات و اسناد متضاد به اثبات فرضیه تحقیق می پردازیم.
تحلیلی از تعامل فرهنگ و کالبد شهر (نمونه موردی. اصفهان-صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی معماری با پیش بینی مجزاسازی و نصب مجدد اجزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم به عنوان یک ابزار برای آموزش طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرسازی و به ویژه گرایش طراحی شهری برای فهم، تجزیه و تحلیل، ادراک و ارائه راه حل ، باید با سایر رشته ها، به ویژه برنامه ریزی، طراحی محیط، جامعه شناسی، روانشناسی و همچنین متخصصان اقتصاد و معماران رابطه و تعامل مناسبی داشته باشد و از قالب های مختلفی برای ارائه راه حل استفاده نماید. یکی از این قالب ها ، ارئه و بیان تصویری از ویژگی های بصری محیط است. سینما به عنوان یک رسانه جمعی تاثیرگذار، دائما در حال بازنمایی فضاها، رویدادها، نمادها و نشانه هاست که به صورت مستمر و پیوسته در حال آموزش، یادآوری و یا تجسم های واقعی برای مخاطبان خود است. این مقاله قصد دارد با انتخاب ده فیلم در دهه اخیر سینمای ایران(۱۳۷۵-۸۵) ، ارتباط میان زندگی اجتماعی و شکل شهر را مورد بررسی قرار دهد . هدف از این مقاله شناخت جایگاه فیلم برای استفاده از آن در آموزش طراحی شهری است. در ابتدا کاربرد سینما به عنوان ابزاری آموزشی در طراحی شهری روشن شده و سپس معیارهای انتخاب این فیلم ها و آموزه های آنها بیان خواهد شد. در نهایت نتیجه گیری میشود که به دلیل اهمیت و نقش شهرها در فیلم و رسانه ، به خصوص نمایش تحرک و سرزندگی و بازنمایی تصویر روشنی از شهر ، فیلم ها میتوانند به عنوان یک منبع واجد اهمیت برای آموزش طراحی شهری مورد استفاده قرار گیرند.
تحلیل و بررسی موقعیت مدنی شهر واسط تا قرن سوم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-مبانی نظری و فرایند طراحی شهری
حوزههای تخصصی:
سخنی در منابع مکتوب تاریخ معماری ایران و شیوه جستجو در آنها
حوزههای تخصصی:
رویکردی به عنصر آب در اساطیر و فرهنگ اقوام مختلف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش «آب» در فرهنگ ایرانی، این مقاله سعی بر آن دارد تا عنصر حیاتی «آب» را از نظر مفاهیم رمزی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد....
اصول و مفاهیم توسعه شهرى پایدار از دیدگاهى پدیدار شناختى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهاى نوین شهرسازى از جمله »برنامه ریزى اجتماعى « و »برنامه ریزى غیر اقلیدسى « در کنار جدیدترین تئوری هاى ارائه شده از جمله » تئورى انتقادى »، « تئورى پدیدار شناسى »، « تئورى اخلاقى » و »تئورى توسعه پایدار » همگی مؤید ضرورت نگرشى نوین به جهان هستى، انسان ها، محیط و بالمآل معمارى و شهرسازى هستند. علیرغم تفاوت هایى در اصول و روش ها، مى توان توجه به مواردى چون اصول اخلاقى در مقابل منافع، اجتماع در مقابل فرد و کیفیت در مقابل کمیت را از اصول مشترک کلیه دیدگاه هاى فوق دانست. لذا به نظر مى رسد که تحقق توسعه پایدار محلات و شهر، مستلزم چرخشى بنیادین در محتوا و رویه شهرسازى معاصر باشد. مقاله حاضر در پى بررسى و تحلیل اصول و مفاهیم توسعه پایدار شهرى از منظرى پدیدار شناختى است. از این رو با تکیه بر روشى توصیفى/ تحلیلى و با استفاده از تکنیک »مطالعات کتابخانها ى «، اصول پایها ى توسعه پایدار در بستر مفاهیم پایه اى پدیدارشناسى چون »بازگشت به خود اشیاء »، « سکنى گزینى »، « فضاى زیسته »، « حس مکان »، « معنى « و ... مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. از مهمترین نتایج این مطالعه مى توان به ضرورت توجه به حیات انسانى به عنوان شبکه اى تودرتو، ظریف و پیچیده از ارتباط هاى واقعى و سمبولیک و شناخت این شبکه روابط با تکیه بر پارادایم هاى تحقیق کمّى و کیفى، اجتناب از تلقى »فضا « به عنوان یک فضاى صرفاً هندسى، مقاومت در مقابل بهینه سازى و توجه به مطلوبیت، انسانیت و اداره پذیرى اندازه هاى کوچک و در عین حال متمرکز به جاى رشد لجام گسیخته، ارتقاء شیوه های » تصمیم سازى « در سطوح گوناگون برنامه ریزى از طریق توجه به روابط انسان و محیط به شیوه ها ى دیالکتیکى و مشروعیت بخشیدن به حضور و مشارکت مردم در طرح هاى شهرى اشاره نمود.
اجتماع پذیری فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازشناسی انگاره ها نظام بصری در محلات بافت فرسوده شهری؛ نمونه موردی: محله عباسی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری معاصر ایران -تکاپوی سنت و مدرنیته
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-ساختن شهرهای مردمپسند
حوزههای تخصصی:
منظره های بومی منبع الهام نقش پردازی در کاشی های مجموعه ابراهیم خان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش پردازی در کاشی کاری های مجموعه ابراهیم خان نمونه ای ارزنده از منظره سازی به شیوه ترکیبی ایرانی ـ اروپایی است که کاربرد عناصر بومی و منطقه ای در آن کاملا مشهود است. عناصری از طبیعت و منظر مانند کبک کوهی، درخت شکوفه، و انواع گل های کوهی که در منطقه کرمان یافت می شود و نقش آنها بر فرش های کرمان نیز وجود دارد. همچنین مقایسه بعضی از نقش ها با کاشی کاری های ترکیه عثمانی که متاثر از تزیینات ایرانی است. منظره پردازی در این مجموعه بنا به دو شیوه هندسی و سنتی و شیوه اروپایی با حجم نمایی و سایه پردازی انجام شده است.تنوع در رنگ آمیزی، طراحی و کاربرد موضوعات گوناگون در بخش های مختلف این مجموعه و ارتباط و هماهنگی موضوعات با محل قرار گیری آنها از نمونه های عالی، اصیل و پابرجای تزیینات دوره قاجار است.در این نوشتار به معرفی و تحلیل نقش های بدیع و استثنایی از طبیعت گرایی بومی در تزیینات عصر قاجار کرمان اشاره خواهد شد.
بازشناسی و تحلیل جایگاه عناصر موجود در باغ ایرانی با تاکید بر اصول دینی - آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نیاز جسمی و روحی انسان به برقراری ارتباط با طبیعت، موجب گردیده که در همه جوامع، طبیعت به مثابه میراث فرهنگی تلقی شود؛ در میان عناصر موجود در طبیعت، آب و گیاه از اهمیت بیشتری نسبت به بقیه برخوردارند و همواره سایر عناصر طبیعی را تحت تاثیر قرار می دهند. ترکیب هوشمندانه آب و گیاه در فضاسازی باغ های ایرانی نشان می دهد که هر سه رویکرد مفهومی، کارکردی و زیباشناختی به خوبی در آن رعایت شده و در واقع رمز پایداری باغ های ایرانی تبلور این سه مفهوم در مجموعه واحد باغ است. در واقع چنانچه در طراحی محیط زیست جایگاه این دو عنصر به درستی انتخاب شود، محیطی پایدار و کارآمد حاصل می گردد. از این رو در طراحی طبیعت و ساماندهی عناصرآن بایستی به سه رویکرد مذکور توجه ویژه مبذول داشت.هدف اصلی در پژوهش حاضر بیان مبانی و مفاهیم دینی – آیینی متبلور در میراث کنونی باغ های ایران است، که به نوبه خود تاثیراتی از دوران پیش از اسلام و پس از آن و همچنین از تفکرات آیینی متفاوت در آن جلوه گر شده است؛ لکن چگونگی پیدایش این تفکرات و میزان یا تفاوت تاثیرگذاری اندیشه های پیش یا پس از اسلام در باغ ایرانی، مورد نظر پژوهش حاضر نبوده و هر گونه پرسش در علل پیدایش این تفکرات نیازمند واکاوی در پژوهش های دیگر است. در حقیقت پژوهش حاضر به دنبال آن است که با ارایه مستندات و مصادیق مختلف دینی آیینی و عرفانی، بدین مفهوم تاکید نماید که کانسپت اصلی و میراث موجود باغ های ایرانی، ریشه در تفکرات دینی و آیینی مردمان این سرزمین دارد.روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای، به همراه مطالعات میدانی بوده است.نتایج حاصل بیانگر آن است که باغ ایرانی نظامی حکیمانه و کمال گراست که عناصر طبیعی آب و گیاه را به نحوی در خود جای داده که نیازهای فیزیکی استفاده کنندگان را برآورده می سازد، و در همان حال نیز به بعد ماوراء الطبیعه و معنوی آن توجه شده است. همین مساله باعث بقا و تداوم آن در طول زمان و شاخص شدن آن به صورت مجموعه ای واحد شده است. به کمک بازشناخت این ساختار می توان در ساختن محیط زیستی مناسب و هماهنگ با نظم موجود، بهره برداری لازم را به عمل آورد.