فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
نگاهی به برداشتها و دیدگاه های شمارگانی (دیجیتالی) و فتوگرامتری شده زوزن و بسطام
حوزههای تخصصی:
مساجد معاصر
تجربه معنای مکان فضای شهری: کاربرد تحلیل محتوای کیفی در کشف معنای «باغ فردوس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکسان شدن و بی هویتی فضاهای شهری معاصر، پدیده بی مکانی را به معضل اصلی فضای شهری تبدیل کرده است که این مسئله می تواند حاصل اصلی بی توجهی به مقوله معنا در فضاهای شهری باشد. به دلیل ساخت وسازهای پرسرعت، با تغییر در فضاهای شهری معاصر ایران، خلق معنا که از عوامل سرزندگی فضاهای شهری است، دچار چالش شده است. لذا شناخت عوامل درک معنا در اولویت امر طراحی قرار می گیرد. این پژوهش با رویکرد کیفی، در پی کشف «معنای مکان» در فضاهای شهری سرزنده است. مورد پژوهی این مطالعه «باغ فردوس» است که به عنوان فضای شهری سرزنده، تجربه درک معنای محیط را برای مخاطبان فراهم آورده است. در این راستا تجربه معنای «باغ فردوس» با اتکا بر روش «تحلیل محتوا» و تفسیر و تحلیل مصاحبه های عمیق شرکت کنندگان از تجربه شخصی شان در مواجه با مکان تاریخی استخراج شده است. بیست نفر از مراجعه کنندگان که به طور مرتب از این فضا بهره جسته اند، به طور تصادفی انتخاب شده اند و جمع آوری داده ها به روش مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافته است. در ادامه داده های جمع آوری شده به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج این پژوهش، چهار بعد اصلی در تجربه و ادراک معنای فضاهای شهری تاریخی تأثیرگذارند: «طبیعی بودن»، «تعاملات اجتماعی فرهنگی»، «اصالت معماری» و «تاریخ مندی». این عوامل در ایجاد و تجربه معنای صریح و ضمنی مکان باغ فردوس در ذهن مخاطبان فضا، تأثیرگذار بوده است. ارتقای این چهار عامل و تعمیم آن به سایر مکان های تاریخی با توجه به ویژگی های کالبدی، فعالیت ها و تصورات موجود، می تواند در طراحی و برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گیرد تا بتواند به خلق مکان های شهری موفق از یک سو و از سوی دیگر، ارائه راهکار برای حفظ و برجسته نمایی معانی موجود در فضاهای شهری تاریخی و باززنده سازی این مکان ها در عصر مکان سازی کمک نماید.
مطالعه تطبیقی معماری و محتوای مدارس ایران از دوره سنتی تا نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و به تبع آن فضاهای آموزشی در هر دوره ای، از نقش مهمی در رشد و بالندگی جوامع برخوردار بوده اند. مدارس شناخته شده ترین فضاهای آموزشی هستند که در طی زمان در در بخش های گوناگون از جمله معماری، دستخوش تحولات اساسی شدند. از این رو بررسی این تحولات طی دوره های مختلف از اهمیت خاصی برخوردار است. مسئله امروزی مدارس ما، عدم وجود کیفیات فضایی در معماری آنها و جایگزینی عناصر دیگر، در قیاس با مدارس سنتی است. بدین معنا که در معماری مدارس امروز، کیفیاتی که در مدارس سنتی دیده می شد، وجود ندارند و در مقابل عناصر دیگر جایگزین شدند. پژوه شهایی که تا به امروز در زمینه مدارس انجام شده، نشان م یدهد کمتر به تحولات معماری و محتوای مدارس و علت آنها، طی دوره های مختلف پرداخته شده است، لذا بررسی این تحولات و علت آنها امری ضروری است. این نوشتار بر آن است این تحولات و علت آنها را مورد مطالعه قرار دهد. هدف از این پژوهش، بررسی تحولات معماری و محتوای مدارس و ارتباط میان این دو، در دوران سنتی، انتقالی و نوین ایران، در قیاس با هم است. در این پژوهش از روش تحقیق، تطبیقی-تحلیلی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. جهت بررسی تطبیقی، مدرسه دودر، چهارباغ و آقابزرگ از دوره سنتی، مدرسه دارالفنون از دوره انتقالی و مدرسه مارکار از دوره نوین انتخاب شدند. سپس شاخص های مورد نظر، جهت مقایسه تعیین و بررس یها انجام گرفت. فرضیه پژوهش بر این استوار است که تحولات معماری مدارس ایران در دوره انتقالی و نوین نسبت به دوره سنتی، متأثر از محتوای آنها است اما نتایج تحقیق بر این مطلب صحه نگذاشت و فرضیه رد شد. نتایج تحقیق نشان داد تحولات معماری و الگوی مدارس ایران در دوره انتقالی و نوین نسبت به دوره سنتی، ناشی از تقلید تجردگرا به سمت معماری غرب بوده و عدم وجود کیفیات فضایی مدارس سنتی در معماری مدارس نوین در قیاس با مدارس سنتی و حذف بخش اقامتی ناشی از همین امر بوده و محتوا تأثیری بر این تغییرات نداشته است. بدین ترتیب تا میانه دوره قاجار، مدارس ایران الگوی سنتی را حفظ کرده اما از این دوره به بعد، با تأسیس دارالفنون و بهره گیری از معماری غرب، تحولی در معماری مدارس ایجاد شد. به عبارتی، ساختار جدید مدارس در دوره انتقالی و نوین، تقلیدی اروپائی با حذف بخش اقامتی )مدرسه _ حجره( به سوی )مدرسه _ راهرو _ کلاس( است. ب هگونه ای که کیفیات فضایی مدارس سنتی حذف و عناصر دیگر جایگزین شده و مدارس نوین با معماری جدید شکل گرفتند.
بررسی ساختار و زوایای دید باغ ایرانی در نگارگری باغی و قالی های باغی دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی یکی از موضوعات تصویری رایج در حوزه نگارگری و قالی است. گونه های مختلف هنر ایرانی بعد از اسلام توجه خاصی به بازنمایی باغ داشته اند. پژوهش حاضر بر آن است که باغ ایرانی و ساختار باغ سازی دوره صفوی را در دو حوزة تصویری قالی و نگارگری مورد مطالعه قرار دهد. لذا این پژوهش به بررسی تطبیقی ترکیب بندی و زوایای دید در قالی های باغی و نقاشی دوره صفویه و ارتباط آنها با یکدیگر می پردازد تا از این طریق بتواند به ساختار طراحی باغ و نگاه تجسمی ناظر در این دو حوزه تصویری دست یابد. روش تحقیق در این پژوهش توصی فی- تحلیلی بوده، تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه جزیی نگر (استقرایی) انجام گرفته و پژوهش از نوع تحقیقات کیفی با رویکردی تطبیقی است. بخش اصلی مطالعات این پژوهش بر اساس داده های کتابخانه ای صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار اصلی باغ در قالی ها و نگارگری های دوره صفوی است، تا به تفاوت ها و تشابهات دو حوزه تصویری در امر باغ سازی بپردازد. در همین راستا پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چه نسبت ساختاری میان قالب باغ در نگارگری و قالی باغی عصر صفوی وجود دارد؟ فرضیه مقاله حاضر بر این است که دو قالب هنری قالی باغی و نگارگری دارای تأثیرگذاری متقابل و روابط بینامتنی هستند، لذا در پی مطالعات انجام گرفته در جامعه آماری دوره صفوی، از جمله 20 قالی و 46 نمونه نگاره که 5 نمونه از هرکدام به طور تصادفی جهت تجزیه و تحلیل انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند و با تجزیه و تحلیل آنها و با رویکرد ساختارشناسانه و بینامتنی، به اثبات فرضیه مورد نظر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترکیب بندی باغ ایرانی در نگاره ها و قالی های باغی دوره صفویه برگرفته از الگوی چهارباغ بوده و تأکید بر مرکزیت حوض، شبکه آبرسانی جریان آب، تقارن، طبیعت گرایی، هماهنگی بین عناصر موجود در باغ و تفکیک فضاها تأکید دارد. زوایای دید موجود در این دو حوزه تصویری با توجه به موقعیت قرارگیری ناظر به لحاظ دیداری متفاوت است.
بررسی و تحلیل تاثیر نور در معماری فضاهای آموزشی
حوزههای تخصصی:
معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح. استفاده از نور یا روشنائی نمودی از طراحی مناسب می باشد. کیفیت محیطی که فرد در آن آموزش میبیند یعنی عواملی چون فضا، رنگ، نور و صدا و میزان لذت وی از آن فضا که بر اساس مطالعات صورت گرفته مطرح شده است که این عوامل می تواند به شیوه های مختلف که ذکر شد بر کیفیت یادگیری دانش آموزان مؤثر باشد. توجه به ویژگیهای روحی و جسمی در طراحی فضاهای آموزشی، میتواند به یادگیری عملی و بروز استعدادها و در نهایت به رشد و شکوفایی کمک کند. در این پژوهش پس از آشنایی با مبانی معماری، فضای آموزشی و نور سعی شده است با رویکردی توصیفی – تحلیلی، در یک کلیت منطقی و علت و معلولی در قالب فرایند علمی پژوهش به بررسی و تحلیل تاثیر نور در معماری فضاهای آموزشی پرداخته شود و در نهایت تحلیل و نتیجه گیری از پژوهش به جهت ارتقاء کمی و کیفی معماری فضاهای آموزشی بواسطه تاثیرات نور مطرح گردد.
علم و موسیقی
تشکیلات کتابخانه و نقاش خانه در مکتب اصفهان
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
معماری دوره ی پهلوی به روایت اسناد (1: آرامگاه فردوسی)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
مروری برناکارآمدی طرح های تفصیلی متداول در بافت ارگانیک مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر تکامل آسمان خراش های بتنی در جهان
منبع:
رهپویه هنر ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
تحلیل بازتاب نقاشی در جامعه قرن ششم هجری با نگرش به آثار نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر روایتی زیبا از تاریخ است و مردم و جوهر زندگی آنها مایه و الهام بخش شاعر است. یکی از ارکان استوار شعر فارسی در ادبیات ایران، «نظامی» است. شاعری که بارتاب واقعیت اجتماعی زمانه یکی از خصوصیات شعر اوست. بررسی ها نشان می دهد نظامی به موضوعاتی لبریز از مایه های واقعیت و بیانگر حقیقت و عینیّت زندگی پرداخته و آثارش منابعی گرانقدر برای شناخت جامعه دوران او از منظرهای گوناگون به خصوص هنر نقاشی است. هدف از این پژوهش، دستیابی به اطلاعاتی جدید در زمینه هنر نقاشی در قرن مذکور و در جستجوی پیدا کردن این پرسش است که اشعار نظامی چه بازتابی از هنر نقاشی در جامعه قرن ششم ه.ق دارند. فرضیه پژوهش حاضر این است که «مضامین اشعار نظامی ملهم از کردار اجتماعی وی و متأثر از مسایل زندگی است و این می تواند به صورت غیرمستقیم اطلاعات مفید و کارآمدی را درباره موارد مختلف از جمله هنر نقاشی در جامعه قرن ششم در اختیار پژوهشگر قرار دهد». چهارچوب نظری استفاده شده نیز نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر است که معتقد است هنر آیینه جامعه و منعکس کننده ویژگی های آن است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای شامل مطالعة آثار نظامی شاعر مطرح در قرن ششم هجری بود. همچنین مطالعة کتاب هایی که دربارة سبک شناسی و مضامین آثار شاعر مذکور نگاشته شده و کتاب های مرتبط با تاریخ نقاشی ایران ، نشریات و ... است. بررسی ها نشان داد که نقاشی در جامعه قرن ششم ه.ق با شیوه های مختلف از جمله پیکرنگاری، کشیدن پرتره افراد بر روی کاغذ، نقاشی دیواری، نقاشی روی پارچه و موارد دیگر در جامعه قرن مورد مطالعه وجود داشته است. همچنین تأثیرات روان شناسانه رنگ ها در این روزگار شناخته شده بود. شاعر در اشعار خود دو نوع نقاشی واقع گرایی و قراردادی را به صورت دو سبک مجزا نشان داده است و بین نقاشی که عین تصویر فرد کشیده می شود و نقاشی نمادین از چهره، تفاوت قائل شده است.
کتیبه های یادمانی سده های نخست اسلامی در ایران و ماوراءالنهر
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
خاطره، هویت، منظر؛ نقش عناصر منظر در تشکیل هویت شهر
منبع:
منظر دی ۱۳۸۸ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
Discovering the Implicit and Explicit Layers of the text Inscription in Dedicated Carpet of Zand Era (خوانش لایه های صریح و ضمنی نوشتار موجود در کتیبه قالی وقفی عصر زند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالی محصول هم نشینی عناصر معنادار یا چینش هنرمندانه نقش مایه ها در کنار یکدیگر است. با این نگاه می توان کاربردهای مادی و معنوی دستبافته ها را دال بر قابلیت های معنارسانی این هنر ایرانی قلمداد کرد. از گذشته های دور قالی در مراسم مذهبی، سورها و سوگ ها، حضور داشته و علاوه بر فرش کردن فضاهای گوناگون، اهداء و وقف آن نیز بیانگر گره خوردن این محصول هنری با تار و پود زندگی ایرانیان است. در این مقاله، قالی وقف شده به آستان امام زاده زید که به سفارش تقی خان درّانی حاکم کرمان در عصر زند بافته شده، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با هدف کشف لایه های نهان معنا در نوشتار کتیبه و خوانش متن آن صورت گرفته تا پاسخی بر این سؤال ها باشد. نوشتار موجود در کتیبه قالی حاوی چه معانی ضمنی می تواند باشد؟ آیا می توان با روشی تطبیقی اجزای متن را معناکاوی کرد؟ آیا می توان با رویکردی بینامتنی میان اجزای متن و سایر متون ارتباطی معنادار پیدا کرد؟ داده های تحقیق نتیجه مطالعات کتابخانه ای و مشاهده نمونه موزه ای بوده و روش پژوهش تطبیقی، تاریخی و تحلیلی است. خوانش لایه های صریح و ضمنی کتیبه، ضمن اینکه بیانگر ارتباط نظام نوشتاری با نظام تصویری در قالی است ، نحوه کار و حاکمیت خرد جمعی در جامعه عصر زند را نیز بازتاب می دهد.