فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
تاثیر امنیت و فضای جنسیتی بر افزایش حضور بانوان در فضای شهری(نمونه موردی: پارک بانوان شیراز)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری بستری است که فعالیت ها، رفتارها و روابط اجتماعی فرهنگی انسان ها با یکدیگر در آن شکل می گیرد. آنچه اهمیت دارد تاثیر محیط فیزیکی و کالبدی شهر در حضور اجتماعی زنان به همراه امنیت آن ها در شهر است. امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای هر جامعه است؛ که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه گروه آسیب پ ذیری هستن که امنیت آن ها از راه های گوناگون در معرض تهدید قرار دارد. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. سهم بانوان در اوقات فراغت بسیار کمتر از مردان است و امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان نیز بسیار کمتر و محدودتر می باشد؛ چرا که نگرش های حاکم بر جامعه در خصوص چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان تاکنون به صورت سنتی بوده است. از آن جایی که بانوان نقش حیاتی تربیتی، آموزشی در خانواده، را ایفا می کنند؛ لذا توجه به سلامت جسمی و روحی بانوان بسیار مهم بوده است. هدف مقاله ی حاضر بررسی ارتقا امنیت اجتماعی در افزایش حضورپذیری بانوان در فضاهای شهری است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این مسیر از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی نخست متغییرهای موضوع مورد مطالعه قرار گرفته اند، در ادامه با مصاحبه هایی که با بانوان صورت گرفت؛ نقاط قوت و ضعف باغ بانوان مشخص شد. نتایج حاصل از این مقاله بیان می دارد که امنیت عنصر کلیدی در تدوام حضور بانوان در عرصه های اجتماعی است.
منظر معدنی، مرگ یک تعامل؟؛ رویکردهای نوین در برخورد با سایت های پسامعدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
بشر رابطه دوسویه با طبیعت و بستر زمین دارد. کره خاکی هم منبع الهام و هم منبع ارتزاق انسان است. برداشت بشر از بستر زمین از دوران اولیه حضور بشر بر روی زمین شروع شد و همچنان نیز ادامه دارد. بدین ترتیب انسان در مسیر رشد و تکامل خود تا امروز، در مناظر بکر و طبیعی فراوانی دخل و تصرف کرده و در واقع مناظر طبیعی را به مناظر فرهنگی، معدنی، صنعتی و ... مبدل کرده است.
منظر حاصل از فعالیت های استخراجی و معدنی، برخلاف منظر کشاورزی، در اغلب نمونه ها یک بخش پایدارِ جغرافیایی و اقتصادیِ آن نیست و مدت زمان فعالیت های معدن کاری بازه زمانی کوتاهی دارد. در نتیجه منظر معدنی به سرعت متروک و به منظر پسامعدنی بی مصرف تبدیل می شود. سایت هایی که نشان از تعامل یک سویه بشر با بستر زیست دارد.
این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که مناظر به جای مانده از فعالیت های معدنی، چگونه می توانند در برنامه ریزی و طراحی به مناظر مطلوب تبدیل شوند؟ در این میان تلاش می شود پس از مرور بر رویکردهای مختلف به مناظر معدنی و پسامعدنی در دهه های اخیر، رویکرد ویژه مانوئل پالرم، معمار اسپانیایی، در پرداختن به این مناظر مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. در واقع پالرم با رویکردی منظرین و با استفاده از ابزاری به نام ماتریس روشی نوین در این زمینه را معرفی می کند.
منظره سازی در مجموعه ورزشی؛ طرح کاشت اکولوژیک در پارک المپیک 2012 لندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
پارک المپیک در شهر لندن برای میزبانی بازی های المپیک 2012 طراحی شد. رویکرد این پروژه بر اساس کاشت اکولوژیکی پایدار، استفاده از گیاهان بومی و غیر بومی است؛ گیاهانی که با محیط سازگار بوده و متجاوز نباشند. پارک المپیک بر خاک پساصنعتی بسیار آلوده ای شامل نخاله های ساختمانی و فضولات سبز تبدیل شده به کود، ساخته شد. دو قسمت اصلی این مجموعه، پارک شمالی و جنوبی است. در پارک شمالی هدف، ایجاد تنوع زیستی مانند تالاب های بومی و چمنزارهاست و پارک جنوبی با رویکرد فرهنگی ساخته شد. برای طراحی این قسمت از پارک از چهار منطقه جهان شامل اروپای غربی، آمریکای شمالی، نیمکره جنوبی و به خصوص آفریقا و آسیای میانه و چین گیاهانی آورده شد.
معرفی اثر-کاشیهای اسلامی
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-واژهنامه قنات
حوزههای تخصصی:
گیوه سازی
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی، هستیِ نوشونده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایشِ تعدد و گوناگونی مطالعاتِ باغ ایرانی علیرغم فواید بسیار، به علت کم توجهی به چارچوب نظری حاکم بر آنها منجر به بروز جدال هایی شده که پیش از اعتبار بیرونی هر یک، مربوط به اعتبار درونی آنهاست. در این زمینه یکی از مسایل مهم، معنایِ «مقدس» بودنِ باغ به مثابه بهشت است. از این رو مسئله قدسی بودن به عنوان «دست آوردی آسمانی» که الگویی ثابت با توانایی ایجادِ گسترده تغییرات است یا انکار قدسی بودن و محدود کردن آن به واقعیت های فیزیکی و سایر اندیشه ها، به روشنی در میان مطالعاتِ باغ ایرانی تفاوت گذاری نشده، به همین سبب مخاطب از جنبة حکمت باغ ایرانی با ابهام روبه رو است. هدف مقاله دسته بندی مطالعات باغ ایرانی بر اساس چارچوب نظری حاکم بر آنهاست؛ تا با تمرکز بر مسئله «قدسی» بودن و تشریح اینکه «پیدایشِ یک بارة باغ ایرانی با لحاظِ عقلِ امروز بسیار بعید است»، اعتبار درونی آنها را بررسی کند. از این رو با دسته بندی مطالعات موجود در چهار ساختار اصلی «اسطوره ای»، «جوهر ثابت»، «انکار جوهر» و «جوهر متحرک»، به تحلیل آنها جهت شناسایی و رفع تناقض ها پرداخته می شود. روش کار، استدلال منطقی از نوع فرهنگی/گفتمانی و شامل دو مرحله است. اول، مطالعات کتابخانه ای و استدلال برای تبیین اعتبار درونی. دوم، تفسیر رابطه ای جدید میان یافته ها و مقایسه با هنر شعر فارسی جهت تبیین اعتبار بیرونی. نتایج نشان می دهد باغ های ایرانی همچون شاعران متعدد هنر فارسی در سطوح مختلف، فهم های متعددی از خصلت شاعرانگی ایرانی هستند که استعلا یافته اند. خصلتی که حاصل «فهمی از سازوکار عالم» در چرخه ای از نهفتگی-اشتداد-فعلیت (حرکت جوهری) است. نمودِ احساسیِ این فهم در یکی از قلعه های رفیعش از نگاه مولانا «حضور مداوم خداوند» است. وجه منحصربه فرد هنرمند باغ ساز ایرانی، التفات او بر این حضور مداوم است. تغییرات پدیده ها در باغ که حواس مادی تا مفهومی را اغناء می کنند، سرمستی از این «نگاه آیه نگر» است که نمود مهرورزی آن ارزش «قدسی» می یابد. کیفیتِ باغ ایرانی از «تکوین» زیبایی ها و منافع عالم ماده به ماورا «استعلا» یافته و نه اینکه ثابت و از پیش وجود داشته باشد.
ارائه اصولِ "سبک طراحی فرایندیِ، مبتنی بر واقعیت" در معماری
حوزههای تخصصی:
عناصر متفاوتی در شکل گیری محصول معماری، در مراحل و فرایند آفرینش آن نقش دارند که ایجاد هماهنگی بین آن ها، موضوع بسیاری از مطالعات طراحی پژوهی معاصر است. به گونه ای که تفاوت درنحوه سازمان دهی این عوامل، دلیل ایجاد سبک های متنوع طراحی همچون تحلیل-ترکیب، مشارکتی و حدس-تحلیل گردیده است. از سویی دیگر، سبک های طراحی موجود، هنوز ارتباط اندکی با مفاهیم مطرح در مبانی نظری برقرار می کنند، زیرا زبان بیانی متفاوتی دارند. پژوهش حاضر با درک این ضرورت، با توجه به نقش ساختاری عوامل مختلف شکل دهنده به "واقعیت" ها در نظام طراحی معماری، تلاش دارد واقعیت ها را به گونه ای سازمان دهی کند که علاوه بر نقش مستقل و ساختاری خود، در کنار یکدیگر، قابی محدود، معنی دار و هدفمند، برای پاسخ به نیازهای طراحی ایجاد کند. استفاده از روش فرایند نگاری در مدل سازی این روند تحلیلی و تفسیری، روش پژوهش کیفی حاضر است. زیرا فرصتی برای ادراک بهتر جایگاه هر یک از عوامل، و همچنین چگونگی تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را فراهم می کند. هدف مهم این پژوهش، استفاده عملیاتی از نمودهای واقعیت در معماری، از طریق ارائه الگوئی است که، افزایش جامعیت در عین انعطاف و کارایی را ممکن کند. بدین منظور، با استفاده تحلیلی از منابع کتابخانه ای، استحصال پیشینه و نظریات ارائه شده، نهایتاً عوامل مختلف در شکل گیری واقعیت ها، ریشه شناسی شدند، سپس انواع الگوهای هم نشینی این یافته ها ایجاد، و کاراترین الگوی فرایندی بر اساس شاخص دستیابی موثرتر به اهداف پژوهش، انتخاب و در انتهای این پژوهش ارائه گردید. می توان کاربرد نتایج چنین بستر فرایندنگاری شده ای را، در بستر سازی ایجاد یک سبک طراحی، خصوصا برای استفاده تسهیل شده تری از فناوری های واقعیت مدار همچون BIM عنوان کرد، به گونه ای که مراحل مختلف بهرهگیری از مبانی نظری، برای دست یابی به نمودهای واقعی، در این پژوهش پایه ریزی شده است. ضرورت پژوهش حاضر در ایجاد نظریه ای به عنوان پشتیبان، توسعه دهنده و هماهنگ کننده مبانی نظری با فناوری های واقعیت مدار، قابل بیان است.
بازار تاریخی شهر قزوین و روند شکلگیری آن
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
27-36
حوزههای تخصصی:
بررسی چگونگی شکل گیری بازار قزوین و ویژگی معماری کاروانسراها و پاسخ به این پرسش که روند شکل گیری بازار چگونه است؟خصوصیات معماری کاروانسراهای آن چه می باشد؟ موضوع این تحقیق است. اهمیت این تحقیق بر این است که علاوه بر شناسایی شهر از نظر اقلیم و بناهای موجود، به بررسی موقعیت بازار و عناصر آن در شهر بپردازیم. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا منابع مکتوب مرتبط با موضوع به شکل اسنادی گردآوری شده و سپس با بررسی و تحلیل بناهای موجود، ویژگی های کالبدی آن ها تحلیل و تبیین شده است.که در این راستا جداولی ارائه شده است که در آن ها ویژگی، تصاویر، پلان، مقاطع کاروانسراها طبقه بندی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روند شکل گیری بازار از دوره صفوی آغاز و تا دوره پهلوی ادامه داشته است. بیشتر بازارها یک راسته اصلی و شکل خطی دارند، اما بازار قزوین دارای تناسبات مرکزی است و راسته هایی تقریباً مستقیم دارد که این راسته ها، شکل شطرنجی پیدا کرده اند و به نظر می رسد، به شکل آگاهانه ای ایجاد شده اند که کاروانسراهای بزرگ و فضای خیابان از عناصر هویتی آن به حساب می آیند. بیشتر کاروانسراهای آن در دوره قاجاریه و در دو طبقه با حجره هایی در اطراف حیاط شکل گرفته اند که با ورودی های متعدد به مجموعه بازار راه دارند.
تکوین یک پیاده راه؛ مؤلفه های کالبدی یا رفتار جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
40 - 49
حوزههای تخصصی:
فضای شهری تنها یک مفهوم کالبدی نیست، بلکه کنش تعاملات شهروندی و فعالیت های شهری را نیز در بر می گیرد و در حقیقت با حضور انسان و فعالیت اوست که معنا می یابد. پیاده راه به عنوان یکی از فضاهای شهری نقش مهمی در ارتقای فعالیت های اجتماعی - فرهنگی جامعه ایفا می کند. حرکت عابر پیاده در پیاده راه ها، به واسطه طراحی مناسب و شناختِ مبتنی بر جنبه های منظرین شهر، موجب افزایش ادراک، ارتقای هویت و احساس تعلق به محیط و زیبایی می شود. یکی از تحولات اخیر در گرایش های جدید شهرسازی جهان، توجه به حرکت پیاده و نیازهای او به عنوان یک موضوع فراموش شده مهم شهری است. این مقاله بر آن است تا با معرفی خیابان پرنسس (Princes Street) در شهر ادینبورگ، عوامل مؤثر بر کارآمدی این خیابان را به عنوان یک خیابان پیاده مدار بیان کند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که با مراجعه به سیر تاریخی و تحولات خیابان پرنسس، روند تغییرات و عوامل مؤثر بر شکل گیری این محور را به عنوان پیاده راه بررسی کرده است. در نتیجه مهم ترین مؤلفه برای پیاده راه کردن را حضور فعال افراد و پیاده راه شدن را عاملی برای تسهیل در رفت وآمد و امنیت افراد بیان می کند و با درنظر گرفتن این مؤلفه در هر پیاده راه نحوه شکل گیری آن را به دو صورت پیش نیاز و پس نیاز در نظر می گیرد.
یافته هایی نوین پیرامون تاریخگذاری: مسجد جامع شاهرود
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-سینما و معماری
کاوش الگوی مفهومی سنجش انسجام فرم و ساختار کالبدی شهر و تبیین اصول آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
63 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسجام به عنوان کیفیتی ضروری در حیات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهرها، در دوره مدرن کمتر مورد توجه شهرسازان بوده است. تا آن جا که پراکندگی و زوال بافت کالبدی شهرها و به ویژه کلان شهرهای کنونی را می توان نتیجه عدم توجه به این کیفیت در برنامه ریزی و طراحی شهرهای معاصر دانست. یکی ازدلایل مهم این کم توجهی وجود رویکردهای مختلف در مطالعه فرم، ساختار و نبود یک رویکرد یکپارچه و معیارها و اصولی است که بتوان براساس آن میزان انسجام فرم و ساختار را ارزیابی کرد. هدف و سؤال اصلی تحقیق: بنابراین این تحقیق به دنبال استخراج معیارها و اصول سنجش انسجام فرم کالبدی و تدوین چارچوب ارزیابی آن است. در این راستا تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که اصول مشترک میان رویکردها و نظریه های مختلف در ارتباط با انسجام فرم کالبدی چیست و این رویکردها، رابطه منسجم میان عناصر سازنده فرم را چگونه تعریف می کنند؟ روش تحقیق: در این راستا این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی جهت بیرون کشیدن مفاهیم مستتر از داده های متنی پراکنده (از رویکردها و نظریه ای که به انسجام فرم و ساختار اشاره داشته اند)، استفاده کرده است و در نهایت با دستیابی به سطوح انتزاعی تری از متون، به یک مدل یا چارچوب نظری که نظم های نهفته و الگوهای تکرارشونده در متون را نشان می دهد، رسیده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد سه عنصر اصلی فرم، شامل خیابان، کاربری و ساختمان در ایجاد انسجام نقش مؤثری دارند و خیابان مهم ترین عنصر در اتصال و پیوند دو عنصر دیگر است. همچنین اختلاط و تنوع در کاربری و ابعاد و اندازه در ساختمان معیارهای مهمی در سنجش انسجام فرم شناخته می شوند. از طرفی اتصال و پیوند به عنوان مهم ترین معیار برای ایجاد انسجام، بایستی براساس دو اصل اساسی مقیاس و سلسله مراتب، شکل گیرد تا باعث شود عناصر فرم در بخش های ساختاری مختلف (کانون، محور اصلی و پهنه) به طور منسجم به یکدیگر اتصال و پیوند یابند.
طراحی صنعتی، حلول زیبایی در بطن زندگی
حوزههای تخصصی:
تأثیرجغرافیای سیاسی و مدیریت شهری در رشد فیزیکی و هنر عمومی شهرها
حوزههای تخصصی:
شهرها نظام های اجتماعی- فضایی هستند که از ابعاد مختلف طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، و نهادی تشکیل شده اند. در این بین، بعد سیاسی و نهادی به دلیل داشتن قدرت و سازوکار کنترل دیگر ابعاد حیاتی شهر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین دلیل، مناسبات سیاسی و قدرت و تاثیر آن در توسعه فضایی شهر، همیشه مورد توجه جغرافیدانان بوده است. در همین راستا، مسایل شهری در قالب انگاره های حاکم بر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نیز مورد توجه قرار گرفته است. جغرافیای سیاسی با رویکرد غالباً درون شهری، نقش رویکردها و تصمیم گیری های سیاسی را در پیدایش و حل مشکلات شهری عمدتاً در قالب مدیریت سیاسی شهر بررسی می کند. جغرافیای سیاسی شهر پدیده های سیاسی- فضایی شهر را در کانون مطالعات خود قرار داده و نقش فرایندهای سیاسی اداره امور شهر را در هدایت، کنترل و شکل دهی فضا و سازمان فضایی شهر مورد توجه قرار می دهد. همچنین در ژئوپلیتیک، تاثیر و تاثرات ناشی از تعاملات، ارتباطات و کارکردهای فراشهری از جنبه اثرگذاری بر جریان قدرت سیاسی مورد مطالعه قرار می گیرد. البته این امر به معنی کم توجهی به نقش تعیین کننده پدیده ها و عوامل درون شهری در قدرت سیاسی در سطوح ملی و شهری نیست. در ژئوپلیتیک، شهر به عنوان یک کانون قدرت با قابلیت اثرگذاری گسترده در سطوح مختلف سرزمینی، مورد توجه است. بازیگران سیاسی همواره در راستای کسب قدرت سیاسی به شهر نظر ویژه دارند. از این رو مدیران شهری به عنوان بخشی از بازیگران سیاسی شهر، بدون آشنایی و یا توجه کافی به جغرافیای سیاسی و عوامل ژئوپلیتیکی شهر نمی توانند موجبات توسعه و اداره مطلوب شهر را فراهم نمایند. هدف مقاله حاضر تبیین فلسفی – مفهومی جغرافیای سیاسی شهر و فراهم نمودن چارچوب مناسبی برای مطالعه مدیریت شهر با قرار دادن هنر عمومی در مباحث جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک و نقش آن در توسعه مدیریت شهری است. از این رو در این مقاله شکل گیری فضاهای شهری تحت تاثیر ساختار و تصمیم گیری های سیاسی و عوامل مختلف طبیعی و انسانی درون و برون شهری در تولید قدرت سیاسی مورد توجه واقع شده است.
پدیدارشناسی دیوار در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر باغسازی ایرانی، محصولی از فرهنگ و تمدن ایرانیان است که عناصر و اصول آن به اندازه کافی شناخته نشده است. غیر از خیابان اصلی یا جوی آب روان، باغ ایرانی از عناصری تشکیل می شود که باید هویت و نقش آن ها در ایجاد مفهوم باغ بازشناسی شود. دیوار محوطه، که در همه نمونه های اصیل باغ ایرانی تکرار می شود، از آن دست عناصری است که میان ساده اندیشی عملکردی با پیچیدگی فرهنگی نمادین سرگردان است. مطالعه دیوار به مثابه یک «پدیدار» تا حدی از اسرار ماهیت و نقش آن در تولید سبک باغ ایرانی رمزگشایی می کند. دیوار، عنصری چند مفهومی است که به کارگیری آن برای محصور کردن باغ، فارغ از فواید کارکردی آن، نقش ارزنده ای در ایجاد معنا و هویت ایرانی باغ دارد؛ چه، باغ ایرانی عرصه ای برای تأمل در طبیعت و نظر بر آیات هستی است. این عرصه با توجه به خصوصیات ذهن مخاطب و ظرفیت های منظر (و فضا) نیاز به رعایت آداب خاصی دارد که دیوار از زمره مهم ترین آن هاست.
منظر فرهنگی باغستان سنتی قزوین : بررسی مفاهیم پایه و تحلیل عناصر و خصیصه ها در حوزة کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی مفاهیم مختلفی را در تعامل انسان با محیط زیست، تداوم تاریخی، مظاهر فرهنگی و سنت های بومی منتقل می کند. واژة فرهنگ در تعاریف پایه بیان کنندة رابطة مردم با محیط به منظور آبادانی و حضور ارزش های ملموس و غیر ملموس بوده و وجه مشترک میان مفهوم منظر و دارایی های فرهنگی است. هدف از این مقاله بررسی یکی از آثار ثبت شدة میراث فرهنگی یعنی باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی است. فرضیة پژوهش طرح مفاهیم مشترک منظر فرهنگی و باغستان یعنی تعامل خردمندانة مردم با محیط طبیعی و مدیریت هوشمندانة آب برای امرار معاش در طول تاریخ است که بر پایة تعاریف پایه و مراجع جهانی تبیین می شود. برای اثبات این فرضیه شواهد موجود از رابطة میان انسان و محیط در باغستان تحلیل می شود. به طور مثال باغستان به روش کشت مختلط به شیوة غرقابی در فصل بهار توانسته است موانع محیطی همانند سیلاب رودخانه های فصلی را به منابع جهت آبیاری تبدیل کند و با گونه های درختان بومی مقاوم در برابر اقلیم سخت در طول تاریخ محصولات با ارزشی همانند پسته و بادام، انگور و زردآلو تولید کند. دو خصوصیت بارز باغستان سنتی قزوین یعنی تداوم تاریخی و بروز خصوصیات بوم شناختی فرضیة پژوهش را تقویت می کنند. بدین ترتیب در دسته بندی های ارایه شده در مراجع جهانی باغستان زیر مجموعة منظر متداوم یا منظر بومی تاریخی قرار می گیرد. سهم اصلی پژوهش تحلیل خصیصه ها و عناصر منظر فرهنگی باغستان با کمک مراجع جهانی همانند مرکز میراث جهانی یا بنگاه بوستان های ملی است. این عناصر به شکل چند جانبه در سه دستة کلی طبیعی، پوشش گیاهی و سیستم های اکولوژیکی، مصنوع شامل سازماندهی فضایی، مسیرهای حرکت، سیستم های آبیاری، و ساختارها و اشیا و خصیصه های انسانی و مدیریتی، شواهدی برای رابطة مستقیم میان مردم و بستر طبیعی باغستان ارایه داده و به هم پیوستگی هوشمندانه ای را میان یکدیگر به نمایش می گذارند. به عنوان مقاله ای در حوزة معماری این پژوهش عناصر محیط مصنوع را با جزییات بیشتری ارایه کرده است. در نتیجه گیری بر لزوم حفاظت از باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی به شکل نگهداری از کلیة عناصر شاکلة به هم پیوسته و همچنین ضرورت نظارت دراز مدت بر سلامت عناصر معرفی شده در این مقاله تأکید شده است. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ نحوة گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- تحلیلی محسوب شده و به لحاظ نوع داده ها از نوع کیفی است.
نقش مدل KANOدر ارزیابی کیفیت فضای های عمومی شهری با سنجش مؤلفه های مؤثر بر سطح سلامت و رفاه جوامع شهری
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری، یکی از عناصر مهم ساختار فضایی شهرها هستند که نقش مهمی در کیفیت زندگی و رفاه افراد ساکن در شهرها دارند. فضای عمومی شهری یک مکان آزاد برای دسترسی و استفاده افراد می باشد. عناصر فیزیکی و فعالیت ها در فضای باز عمومی مزایای بسیاری بر کیفیت زندگی، سلامت و تعامل اجتماعی شهروندان دارد. تأمین نیازهای انسانی در فضاهای عمومی شهری، کیفیت فضاهای عمومی شهری و به تبع آن رضایت مردم از فضاهای عمومی را افزایش می دهد و توجه نکردن به نیازهای مردم، منجر به بیگانگی، گوشه نشینی مردم و کاهش کنترل بر محیط شهری می شود. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با هدف سنجش کیفیت فضای عمومی شهری با استفاده از مؤلفه های تأثیرگذار بر سطح سلامت و رفاه جامعه شهری نورآباد ممسنی از منظر سه گروه کاربران فضا، متخصان امور شهری و کارمندان اداراه ها بر اساس مدل تحلیلی KANO صورت پذیرفته است. مدل کانو سنجش کیفیت فضای عمومی شهری را در سه سطح(نیازهای اساسی، نیازهای عملکردی و نیازهای هیجانی) طبقه بندی کرده است. با توجه به اطلاعاتی که با استفاده از نظرسنجی از گروه های مورد مطالعه در ارتباط با نیاز های اساسی بدست آمده از دید متخصصین امور شهری کمبود فضای سبز و تنوع فعالیت ها در فضاهای عمومی به خصوص پارک های شهری بسیار مهم و بیشترین نارضایتی را داشته است. بنابراین متخصصین امور شهری، کارمندان ادارات و کاربران فضاهای عمومی شهر نورآباد نسبت به نیازهای اساسی به ترتیب با رضایت 458/0 ، 525/0 و 467/0 و با عدم رضایت 716/0- ، 727/0- و 730/0- بیشترین نارضایتی را نسبت به محیط زیست شهری نورآباد دارند. با توجه به نتایج بدست آمده از پرسشنامه متخصصین شهری و کارمندان و تحلیل آن به وسیله مدل کانو نیازهای عملکردی نسبت به دیگر نیازها از دید آنها در وضعیت بهتری قرار دارد. ضریب رضایت نیازهای عملکردی به ترتیب (612/0) و (630/0) و نتایج بدست آمده از پرسشنامه کاربران فضاها نیازهای هیجانی نسبت به دو ضریب رضایت نیازهای اساسی و عملکردی دارای وضعیت بهتری می باشد.