فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت شهرنشین ، گسترش افقی شهرها و فرسودگی بافت های شهری ، سبب اتلاف سرمایه های اجتماعی ، اقتصادی و هدررفت زمین می شوند امروزه توسعه معماری میان افزا به عنوان راهکاری جهت احیاء و پویایی بافت های شهری و صرفه جویی در سرمایه ها مورد توجه قرار می گیرد. در مسیر تحقق "توسعه معماری میان افزا"، شرکت ارادی و آگاهانه افراد تحت عنوان"مشارکت اجتماعی" در امور، بسیار تسهیل کننده است که می تواند در قالب مشارکت محلی و ساده سازی فرایند معماری بروز یابد. در این پژوهش با فرض بر همبستگی دو متغیر فوق، سعی بر آن است تا عوامل افزایش دهنده مشارکت اجتماعی در توسعه معماری میان افزا، ضمن تبیین، اولویت بندی شوند. بدان سبب که توسعه معماری میان افزا با درنظر داشتن تنوع فرم و ظاهر ابنیه، اختلاط کاربری ها و افزایش حس تعلق، به عنوان راهکارهای توسعه، به ایجاد اعتماد در مردم ، کاهش تمرکزگرایی ، مشارکت و حضور مؤثر افراد در تمامی مراحل کمک می نماید. پس از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، برای متغیرهای فوق؛ شاخص ها، مؤلفه ها و برای هر مؤلفه، گویه هایی و سپس با توجه به گویه ها، پرسشنامه ای تدوین و با استفاده از نرم افزار spss، پایایی پرسشنامه و در ادامه ضریب فریدمن برای تمامی مؤلفه های هر دو متغیر به صورت جداگانه محاسبه شد. با توجه به ماحصل تحقیق، جهت بهره مندی از مشارکت اجتماعی مردم در امور، لازم است آنان را مورد تشویق و توانمندسازی قرار داد. بنابر مطالب منتج از نمونه ی مورد مطالعه، شاخص کارکردی – عملکردی در متغیر توسعه معماری میان افزا به عنوان مؤثرترین عامل، مؤلفه وضعیت موجود محله(تأمین نیاز کاربران) در دومین رده و پس از آن گویه توجه به هویت تاریخی محل که میان هر دو متغیر مشترک بوده در سومین رده قرار داشته و پس از آن ها سایر گویه های مشترک میان دو متغیر ، نظیر حس تعلق مؤثر بوده و عوامل دیگر در رتبه های بعدی قرار خواهند گرفت.
نگرشی جامع نسبت به مفهوم نظم در فرم شهر؛ اتخاذ نقش هدایت گر و کنترل کننده توسعه در طراحی فضای شهری
منبع:
رف سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
60 - 73
حوزههای تخصصی:
مداخلات چند دهه اخیر در بسیاری از شهرها، با نگرشی قاطعانه، محورهای مستقیم و تقاطع های راست گوشه را به بهای تخریب ارزش های بافت به ظاهر نامنظم شهری، به شهرها تحمیل نموده است. فارغ از این که پدیده پیچیده پویایی مانند شهر، چه واکنشی نسبت به این تحولات سریع و این نظم قاطع و تحمیلی بروز می دهد و با وجود ناکارآمدی چنین دیدگاهی، همچنان نظم بخشی به شهر، معادل اعمال هندسه خشک اقلیدسی به بستر بافت شهری، در نظر گرفته می شود. روش تصمیم سازی در شهرها همچنان با تعیین خطوط قاطع و خدشه ناپذیر توسعه اعمال می گردد. این در حالی است که سال هاست که شهرها به عنوان پدیده هایی پیچیده، آشوبناک، فراکتال و غیرقابل پیش بینی شناخته شده اند. سال هاست که پیچیدگی و پیش بینی ناپذیری شهرها، لزوم پرهیز از تفکر جبرگرا و نخبه نگر را خاطرنشان می سازد و اعلام می دارد که رویکرد حاکم بر رویه تصمیم سازی بر شهرها می بایست به سمت وسویی جدید پیش رود، از قطعیت تا گزینه های احتمالی، از خطوط قاطع نقشه های فاز 1 و 2 تا نظامی از هدایت و کنترل توسعه. در این راستا، این پژوهش از نظر هدف بنیادی و روش تحقیق تحلیل محتوا است. هدف اصلی این مقاله تغییر و اصلاح نقش طراح شهری بر اساس تعاریف نوین از مفهوم نظم در فرم شهری است. سعی بر این است که بر اساس ویژگی پیچیدگی، پویایی و خودسازماندهی بافت شهری، روند تصمیم سازی و روش های مورداستفاده در مراحل مختلف فرایند طراحی شهری تغییر نموده و به سمت وسویی سوق داده شود که متناسب با پیچیدگی و پیش بینی ناپذیری بافت شهری است. در مجموع، از بررسی های انجام شده در ارتباط با سیر تحول مفهوم نظم تا کنون و نظریات صاحب نظران شهرسازی، این نتیجه حاصل شده است که لازم است نقش طراح به عنوان تصمیم گیرنده نهایی و ارائه خطوط قطعی و مشخص برای اجرا تغییر نماید. پیشنهاد این نوشتار، تغییر این نقش از تعیین کننده قطعی بر اساس سلیقه تیم طراحی، به نقش هدایت گر و کنترل کننده توسعه در مقیاس کلان و میانه و همچنین واگذاری بخشی از تصمیم گیری ها به استفاده کنندگان در مقیاس خرد است.
تحلیل کارایی سه نوع بادگیر جهت تهویه طبیعی در ساختمان مسکونی معاصر، اقلیم گرم و خشک، اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
16-32
حوزههای تخصصی:
اهداف: این تحقیق عملکرد حرارتی و تهویه داخل طبقات مختلف یک ساختمان مسکونی چهار طبقه را با به کارگیری سه مدل بادگیر در آب و هوای گرم و خشک بررسی میکند. هدف بررسی عملکرد تهویه طبیعی جهت کاربرد مجدد بادگیرها در مجتمع های مسکونی معاصر میباشد. روش ها: روش تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی میباشد؛ ابتدا با بررسی منابع مختلف مدل بهینه ساختمان مسکونی استخراج گردید. جهت ارزیابی پتانسیل خنک کننده و میزان جریان ، عملکرد سه مدل بادگیر در طبقات مختلف با مدل سازی رایانه ای یا دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: بادگیر یک طرفه با توجه به متوسط پایین هوای ورودی و منفی بودن جریان هوا در شفت مرکزی کارآمد نیست. بادگیر دو طرفه در ماههای گرم دارای سرعت جریان هوای مثبت است، ولیکن در ساختمان چهار طبقه در طبقات اول و دوم نمیتواند میزان هوای لازم جهت تهویه را در حالت پنجره باز داشته باشد. بادگیرچهار طرفه در حالت پنجره باز در طبقات دارای توان برودتی بالاتر و کارایی بهینه است زیرا میتواند جریان هوا را با سرعت و حجم مناسب برای طبقات اول تا چهارم فراهم کند . نتیجه گیری: در میان سه نمونه شبیه سازی شده در نرم افزار مشخص گردید که تنها مدل چهارطرفه میتواند کارایی لازم را جهت تهویه در طبقات مختلف داشته باشد. با توجه به برخی نکات خاص جهت به کارگیری مجددبادگیرها معماران و طراحان میتوانند طراحی را بهبود بخشیده و ساختمانی سازگارتر با تهویه طبیعی برای برقراری شرایط آسایش طراحی کنند .
بررسی آرا و نظرات یوهانی پالاسما با نگاهی به مقاله ی «هندسه ی احساس، نگاهی به پدیدارشناسی معماری»
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
198-204
حوزههای تخصصی:
تاثیر گذاری مستقیم فلسفه بر معماری از ویژگی های دوره معاصر می باشد. علیرغم تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شده است، پیوند بین فلسفه و معماری دانشی است که هنوز جای بحث و تعمق دارد. برای شناخت بیشتر این حوزه، باید به بررسی نظریات پیشگامان این حوزه پرداخت. در این میان یوهانی پلاسما معمار و نظریه پرداز معماری معاصر، نظریات ارزشمندی در حوزه پدیدارشناسی و نقد معماری مدرن دارد. پالاسما در نوشته های خود اشاره به معماری چند حسی دارد و در آثارش به بررسی میزان تاثیر تمام حواس پنج گانه بر درک انسان از معماری می پردازد. در این پژوهش به تحلیل یکی از مقالات وی تحت عنوان «هندسه ی احساس، نگاهی به پدیدارشناسی معماری» پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیر فرم معماری بر تجربه ی فضایی، چگونگی تجربه ی یک معماری با کیفیت و چگونگی تبدیل تحلیل پدیدارشناسی به روشی برای بررسی معماری، از دیدگاه یوهانی پالاسما می باشد. در همین راستا به بررسی انگاره های ذهنی، بینایی و اهمیت نور، صدا و سکوت و ... در معماری پرداخته شده است. روش تحقیق مقاله ی حاضر، توصیفی- تحلیلی و از نوع کیفی است که به واکاوی اندیشه های فلسفی یوهانی پالاسما در معماری و از طریق مقاله ی وی می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عینیت هرکدام از وجوه پدیدارشناسی را می توان در عناصر معماری ایرانی نیز یافت و با بررسی و پرداختن به آثار و اندیشه های فیلسوفانی همچون یوهانی پالاسما می توان کیفیت فضاهای خلق شده را بالاتر برد و به ایجاد تجربه های فضایی دست یافت.
بررسی تأثیر سایه بان های متحرک الحاقی به فضاهای نیمه باز بر مصرف انرژی سالانه ساختمان های مسکونی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
23 - 41
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای مؤثر در معماری گذشته ایران، بهره گیری از سایه بان های متحرک به عنوان یکی از سامانه های غیرفعال ساختمانی بوده است که کاربرد گسترده ای داشته و می توان در معماری امروز از آن به منظور بهبود عملکرد حرارتی فضاهای نیمه باز بهره گرفت. در این پژوهش، برای اعتبارسنجی شبیه سازی از مقایسه نتایج اندازه گیری تجربی استفاده شده است. شبیه سازی حرارتی در نرم افزار انرژی پلاس نسخه 8.9 صورت گرفت. برای شبیه سازی، عمق فضای نیمه باز، اندازه سطح بازشوی دیوار مجاور فضای نیمه باز و ضریب هدایت حرارتی آن در دو نوع بالکن و ایوان، به عنوان متغیر در نظر گرفته شدند و تأثیر الحاق سایه بان با لوورهای متحرک و پوشش شیشه ای متحرک بر عملکرد حرارتی فضای مجاور بالکن و ایوان بررسی شد. نتایج شبیه سازی حاکی از آن بود که در اوقات گرم سال، استفاده از سایه بان با لوورهای باز و در اوقات سرد سال، به کار بردن پوسته شیشه ای متحرک در جداره های باز، سبب ارتقا عملکرد حرارتی فضای مجاور فضای نیمه باز است. در اوقات گرم سال، تأثیر سایه بان الحاقی بر بهبود عملکرد حرارتی اتاق، با تغییر عمق تفاوت چندانی نمی کند ولی در اوقات سرد سال می تواند تا 30% بارهای حرارتی را کاهش دهد. در انتها نیز دستورالعملی برای طراحی سایه بان های متحرک و الحاقی به فضاهای نیمه باز ساختمان های مسکونی شهر تهران ارائه گردید.
معماری بیزار از معماری: تأملی معمارانه در مفهومِ بی صورتِ ژرژ باتای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
43 - 57
حوزههای تخصصی:
«بی صورتِ» باتای اگرچه در نگاه نخست با معماری در تضاد است اما چندان که آشکار خواهد شد ریشه معماری است. در آرای باتای بی صورت «ضرورت امکان» هنر است و معماری برای آنکه هنر باشد از این قاعده مستثنا نیست. هدف این مقاله بررسی نسبت معماری و بی صورت در دستگاه باتای است. این مسیر با عرضه تفسیری از بی صورت به تأمل در ملزومات فلسفی معماری ای می رسد که انسان را از استبداد منظر کنونی برهاند. این پژوهش پرسش محور معنای بی صورت را در آثار باتای دنبال می کند و با تکیه بر نظریه «اقتصاد عام» به نظریه ای درباره معماری می رسد. این مقاله آرای باتای را جایی میانه هگل و نیچه می بیند و به نسبتی که این نظرات با پروست برقرار کرده می رسد. بی صورت شالوده معماری یا «ضرورت امکان» معماری است. معماری بی صورت به اندازه «شعر سکوت» باتای تناقض آمیز است: شعری که برای هنر بودن زبان را «قربانی» می کند. در آثار باتای قربانی کردن معنا شرط هنر است. اما در معماری که از نظر باتای مرجع بازنمایی انسان و بنیاد صورت انسانی است قربانی به معنای بی صورت کردن آدمی است. و این بی صورت اگر انسان را از جنس نیروی نفی بدانیم چیزی جز باز گذاشتن راه انسان برای گذار از انسان هنوز محقق ناشده و خویشاوندی با طبیعت نفی شده نیست. بی صورت چرخشی کوپرنیکی از منظرِ محدود به منظرِ عام در معماری است.
بررسی زبان الگوی میادین تاریخی منطقه یزد و تدوین قواعد طراحی میادین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
181 - 202
حوزههای تخصصی:
کیفیت بخشی به میدانهای شهری معاصر بر پایه ی آموزه های بومی از موضوعات مورد توجه طراحان و دغدغه ی پژوهش حاضر است. این پژوهش با فرض اینکه می توان زبان الگوی میادین تاریخی منطقه ی یزد را بازشناسی کرد، می کوشد تا با کاربست نظریه ی زبان الگو، نحوه ی طراحی این میادین را نه صرفا در جهت توصیف ریخت شناسانه، بلکه برای کاربرد در طراحی میادین و همچنین باز طراحی میادین تاریخی، بررسی و تحلیل نماید. بنابراین با استفاده از دیدگاه های نظری و تجربیات کاربردی پیرامون نظریه ی زبان الگو، این مقاله مترصد است تا روشی را برای بازشناسی الگوهای طراحی تدوین و آن را در استخراج الگوهای طراحی و همچنین نحوه ی ارتباطات میان الگوها مورد استفاده قرار دهد تا یک شبکه از زبان الگوها تشکیل شود. بستر بازشناسی الگوها، میادین تاریخی منطقه یزد (هفت میدان شامل میدان امیرچخماق، میدان شاه، میدان خان، میدان وقت الساعه، میدان قلعه، لرد فهادان و میدان شاه نعمت الله ولی تفت) است که میادینی کاملا ایرانی هستند. این هفت میدان در مقیاس ها و کارکردهای متفاوت و از دوره های تاریخی گوناگون شامل دوره تیموری، صفوی و قاجاری انتخاب شده اند. پژوهش حاضر، توسعه ای-کاربردی بوده و با روش کیفی و تاریخی-تطبیقی انجام شده است. در روند بررسی مدلی کاربردی شامل چهار گام برای استخراج و بازشناسی الگوهای طراحی تدوین شده است. گام اول، به مشاهده تجربی و استخراج تشابهات میدان ها در بسترهای متفاوت اختصاص دارد. در گام دوم، واژگان زبان الگو یا همان الگوهای طراحی استخراج شده و اجزا و سطوح الگوها و همچنین الگوهای عملکردی و ساختاری هر کدام تشریح شده اند. گام سوم، به تدوین روابط بین الگوها یا همان قواعد زبان الگو می پردازد و گام چهارم نیز قواعدی کلی برای طراحی میادین شهری تدوین می کند. مهم ترین الگوهای مستخرج شامل الگوی صحن خالی، نظام رنگی یک ترازه و دوترازه، فضای محصور، هندسه ی مستطیلی، ترکیب پلکانی، عنصر تکرارشونده طاقنمای پنج و هفتی، جهت گیری، سلسله مراتب، تعادل و تباین، ورودی های روبسته، پیوستگی فضایی و هم گرایی عملکردی هستند. نتیجه این پژوهش تدوین سیزده قاعده برای طراحی میادین است که شامل وحدت، سلسله مراتب، تناسبات، بوم گرایی، جهت گیری فضا، تعادل، تباین فضایی، تداوم و پیوستگی، تنوع پذیری، هویت، همه شمولی، مردم واری و سادگی هستند.
سنجش نوآوری منطقه ای، نمونه موردی منطقه شهری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
297 - 308
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: عدم شناسایی مناطق نوآور در ایران موجب گردیده تا مناطق مستعد نتوانند در مسیر رشد و توسعه منطبق با ظرفیت های خود قرار گیرند وبدنبال آن بسترهای لازم در این زمینه توسط تصمیم گیران نیز فراهم نگردیده است، از طرفی دیگر روشها و مدلهای سنجش نوآوری مناطق برای شناسایی مناطق دارای پتانسیل نوآوری توسط سازمانها و نهادهای ذیربط تعریف نشده است لذا تاکنون این سنجش نیز بصورت الگوی واحد و مشخص برای شناسایی مناطق کشور در بعد برنامه ریزی فضایی از منظر نوآوری صورت نپذیرفته است هدف: ارایه الگوی سنجش مناطق نوآور در سطح کشور با الهام از نظریات و تجربیات سیستم نوآوری منطقه ای روش: به روش اسنادی مبانی نظری و تجربی مطرح در این حوزه جمع آوری و تهیه شد. سپس با شاخصهای تهیه و تدوین شده مبتنی بر نظریات تحقیق سعی شد تا بر مبنای آنها بتوان بر اساس یک چارچوب نظری متناسب با شرایط و ویژگی های محیط مورد مطالعه به بررسی و تحلیل نمونه موردی پرداخت لذا برای مطالعه نمونه موردی، جمع آوری داده ها در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست منطقه شهری شیراز بمنظور درج در شاخصها و مدلهای ذیربط صورت پذیرفت یافته ها: دو شاخص سنجش اقتصادی و ترکیبی منطبق بر نظریات و تجربیات تحقیق، تدوین و مورد استفاده واقع شد و ضمن تعیین رتبه استان از حیث نوآوری منطقه ای در مقایسه با استانهای همطراز، نتایج دو شاخص مذکور با یکدیگر مقایسه گردیدند نتیجه گیری: با بررسی و تحلیل نظریات وتجربیات تحقیق وانجام مدل های تحقیق بر روی نمونه موردی تحقیق مشخص شد بهتر است با الهام از مدل پیچش پنج جانبه همراه با شاخصهای اقتصادی برای تعیین رتبه مناطق از حیث نوآوری، از شاخصهای اجتماعی و زیست محیطی نیز بصورت ترکیبی استفاده نمود تا نتایج ملموس تری بدست آید.
تحلیل اهمیت- عملکرد عوامل کلیدی موفقیت در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با تأکید بر ذینفعان (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
149 - 178
حوزههای تخصصی:
بافت های کهن و قدیمی شهرها قلب تپنده شهرها در دورهای مختلف تاریخی بوده اند، اما امروزه با مشکلات و موانعی ساختاری و عملکردی خاصی تحت عنوان فرسودگی و ناکارآمدی مواجه هستند که رفع آنها برای پویایی بافت ها و پایداری هرچه بیشتر شهرها ضروری می باشد. در این چارچوب تحقیق حاضر با هدف تبیین اهمیت/عملکرد عوامل کلیدی بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر زنجان صورت گرفته است. در این راستا بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی 40 شاخص قرارگرفته اند که جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار Micmac برای برسی عملکرد شاخص ها و استخراج عوامل کلیدی، از نرم افزار Mactor برای بررسی نقش و عملکرد ذینفعان و در نهایت از مدل IPA برای بررسی اهمیت/عملکرد عوامل کلیدی بازآفرینی استفاده شده اند. لازم به ذکر است ازآنجاکه تحلیل های تحقیق بر پایه دو جامعه خبرگان و عمومی بوده بر این اساس از نمونه 20 نفر خبره و 382 نفر عموم مردم استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دادند که 12 شاخص در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر نقش کلیدی داشته اند، در این میان نهادهای مدیریت شهری به عنوان اصلی ترین بازیگر دارای بیشترین قدرت تأثیرگذاری بر مشارکت شهروندان در بازآفرینی بوده است. در نهایت نتایج حاصل IPA خواستار اولویت اول و تمرکز بر افزایش مشارکت شهروندان، جذابیت آثار تاریخی و بهبود خدمات رفاهی –اقامتی بوده است.
مطالعه و تبیین راهبردهای احیای مرکز محله پنجه شاه کاشان به منظور طراحی میان افزا و حفظ اصالت تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
77 - 94
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پنجه شاه از محلات قدیمی کاشان است و اصالتی ویژه دارد، لذا هرگونه اقدام در آن باید با هدف تداوم اصالت آن باشد. احیای بافت تاریخی کاشان تاکنون به صورت متمرکز و در محدوده ای خاص صورت گرفته و سایر مناطق آن رها شده است. این رویکرد باعث انزوای سایر مناطقِ باارزش و دورشدن از شکل واقعی آن ها شده است. در گذشته، مرکز محله پنجه شاه مجموعه ای شامل بقعه «هارون بن موسی» (ع)، گرمابه آقاشاه، گذر و حجره های متعدد، کارگاه های شعربافی، ورتابی، عصارخانه، کاروانسرا و آب انبار بوده است. این مجموعه، به عنوان مرکزی مهم، نقشی بسزا برای ساکنان محله ایفا می کرده است. توسعه شهری در سال های اخیر و گسترش خیابان باباافضل باعث تخریب این مجموعه، رو به انزوا رفتن، عدم درک درست از آن و دورشدن این بافت از چهره اصیل خود شده است. امروزه از این مجموعه صرفاً بقعه، آب انبار و تعدادی از حجره های آن به صورت مجزا از هم باقی مانده است. چنین تغییراتی سبب برهم زدن ساختار منسجم محله، تخریب تدریجی بناها، کاهش جایگاه اجتماعی و کمرنگ شدن اصالت و هویت محلی آن شده است. آثار باقی مانده شواهدی تاریخی برای آیندگان و ساکنان این محله تاریخی اند، تا اصالت و هویت این منطقه را به ایشان یادآور شوند. اکنون این معدود آثار باقی مانده نیز در وضعیتی نابسامان قرار گرفته اند و از جمله بیم آن می رود که پس از چندی اثری از حجره های گذر باقی نماند.هدف پژوهش: مطالعه و شناسایی چالش های موجودِ بافت، نقاط قوت و فرصت ها، نقاط ضعف و تهدیدهای پیش روی آن، از اهداف این پژوهش بوده است.روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تاریخی است؛ ابتدا، بر اساس مطالعات کتابخانه ای، و با بهره گیری از اسناد و قوانین بین المللیِ مداخله در بافت های تاریخی و تحقیقات میدانی، به توصیف و تفسیر وضعِ موجود بافت و چالش های آن پرداخته شده است. سپس، با سنجش راهبردهای مسئله بر اساس تکنیک سوات (SWOT)، راهبردهای چندگانه حفاظتی، مدیریتی، تهاجمی و رقابتی برای مداخله در بافت ارائه شده است. و با استفاده از پلانی راهبردی، برنامه ای به عنوان چارچوب احیا و طراحی میان افزا در بافت مطرح شده است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که این بافت نیازمند سه راهکار کلیِ کیفی و سامان دهنده، حفاظت و احیا و راهکارهای پیشنهاددهنده برنامه فیزیکی و کاربری است.
بررسی شیوه های ساخت سازه های گنبدی با مصالح پایدار در معماری دوره ساسانی (نمونه موردی: آتشکده کوشک قیفر)
حوزههای تخصصی:
معماری و پایداری سازه در ایران پیشینه ای چند هزارساله دارد معماری ایرانی، بناهای تاریخی بیشماری را در سرزمینی پهناور و در طی قرن ها بوجود آورده است و توانسته مسائل سازه ای پیچیده ای را حل نموده و شاهکارهای باشکوهی از معماری را خلق کند ساختار تاقها و گنبدهای مساجد و مدارس و ... همگی نشانه هایی از تعامل مناسب میان اصول معماری و رفتار سازه ای در این گونه بناها است. معماری اسلامی ایران تداوم طبیعی معماری دوره ساسانی است و شناخت و مطالعه این معماری میتواند راهگشای ما در شناخت معماری دوره اسلامی و جنبه های مختلف آن باشد. معماران ساسانی توانایی بسیاری در برپایی پوشش های طاق و گنبد بر زیربنای چهارگوش داشتند و شیوه آنها در برپایی گنبد در مناطق مختلفی گسترش و تداوم یافت. همچنین تاثیر مذهب در معماری این دوره و وجود آیین زرتشتی سبب ایجاد آتشکده های گوناگونی شده که بقایای آن ها در استان های فارس، کرمانشاه، ایلام، کرمان، خراسان و ... یافت شده است که در این تحقیق به عنوان نمونه آتشکده کوشک قیفر در شهرستان ملکشاهی مورد بررسی قرار گرفت. یکی از مسائل مهم در طاق ها و گنبدها شیوه ساخت و نحوه پایداری سازه ای این بناها می باشد. بنابراین این تحقیق با هدف بررسی پایداری سازه ای و نحوه ساخت چهارطاقی و گنبد در دوره ساسانی با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای و همچنین با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی و مطالعات میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد استفاده از مصالح پایدار از قبیل سنگ و ساروج و گچ و همچنین شیوه های ساخت چهارطاقی و استفاده از قوس و انتقال نیرو بر روی چهار پایه از جمله دلایل پایداری سازه ای در آتشکده کوشک قیفر می باشد.
جایگاه نظریه گراف در تحلیل و مدل سازی شبکه ارتباطی: از نظریه تا کاربست، مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
213 - 237
حوزههای تخصصی:
برای مدل سازی و نمایش شبکه فضایی، رویکردهای متعددی وجود دارد اما فقدان بررسی و مطالعه ارتباط میان رویکردها به چشم می خورد. بنابراین در مرحله مدل سازی شبکه، محققان غالبا بی اطلاع از تنوع رویکردهای موجود در سایر زمینه های تحقیقات شهری، پژوهش های پیشین صورت گرفته در رشته خویش را در پی می گیرند. بافت های مسئله دار به دلیل اتصال پذیری پایین و دسترسی دشوار، در برابر سوانح طبیعی آسیب پذیر می باشند. در این خصوص اصلاح هندسی شبکه معابر نیز، بدون اولویت بندی مشخص، سبب افزایش هزینه های مدیریت شهری و بازدهی کم در حوزه مدیریت ریسک خواهد شد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا پس از بررسی زمینه های نظری مدلسازی و نمایش شبکه فضایی، از طریق اولویت بندی مداخلات در خصوص بازگشایی و اصلاح هندسی، منجر به کاهش فاصله ی سفر، افزایش دسترسی و اتصال پذیری شود. جهت روشن شدن نقش و کاربرد نظریه گراف در مدل سازی شبکه، از تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد و سپس مدل بلوک بندی مجدد، در یکی از بافت های شهر رشت، مورد آزمون قرار گرفت. در این خصوص شاخص پیچیدگی (گراف دوگان)، بهینه سازی توپولوژیکی (الگوریتم مربوطه)، بهینه سازی هندسی (الگوریتم مربوطه و برنامه نویسی در نرم افزار MATLAB)، مرکزیت و اتصال پذیری (SPACE SYNTAX) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی بیان می دارند که جهت تعیین ویژگی های مورفولوژیکی طرح شهری، مناسب خواهد بود تا از گراف دوگان استفاده شود. شاخض پیچیدگی در بلوک مورد مطالعه 8 به دست آمد که از طریق بهینه سازی توپولوژیکی، این عدد به 2 کاهش یافت. با به کارگیری بهینه سازی هندسی نیز میانگین فاصله سفر از 17.4 به 10.68 تقلیل پیدا کرد. یافته های پژوهش حاضر می توانند در طرح های بازآفرینی مورد توجه قرار گیرند تا نواحی تاب آور را پدید آورند.
بازنمایی سیر تحولات میدان وقت و ساعت یزد از ابتدا تا انتهای دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: میدان وقت و ساعت از میدان های تاریخی و مهم شهر یزد است. در اوایل قرن هشتم ه. ق. در محدوده مکان این میدان، مجموعه مدرسه رکنیه بوده و به دلیل رصد مشهور وقت و ساعت، این نام بر روی این میدان باقی مانده است. به همین دلیل عمده تحقیقاتی که پیرامون میدان وقت و ساعت صورت گرفته متمرکز بر پیشینه مکانی این میدان در قرن هشتم ه. ق. است و این در حالی است که در وضع کنونی هیچ کدام از عناصر محصورکننده میدان مربوط به قرن هشتم ه. ق. نبوده و متعلق به بازه های زمانی معاصرتر است. هدف پژوهش : پژوهش سعی در شناساندن لایه ها و تحولات معاصر میدان دارد. روش پژوهش : به منظور تحقق این هدف رجوع به منابع مختلف ضرورت داشت. به همین منظور در بخش گردآوری اطلاعات، با استفاده از روش ترکیبی و رجوع به منابع مختلف شامل تاریخ محلی، پژوهش های تاریخی معاصر، شواهد میدانی، گزارش های باستان شناسی، آرشیو عکس های تاریخی، عکس های هوایی و به ویژه استفاده از منابع شفاهی تلاش شده تا اطلاعات جامعی در ارتباط با تاریخ میدان گردآوری شود. در بخش تحلیل با استفاده از روش توصیفی_ تحلیلی و با اتکا بر تفسیر متون و اسناد تاریخی، تاریخچه و تحولات میدان وقت و ساعت از ابتدا تا دوره معاصر و با تأکید بر بازه زمانی تا انتهای دوره پهلوی مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشان می دهد که قدیمی ترین عنصر محصورکننده میدان در وضع کنونی، بنای آب انبار وقت و ساعت است. همچنین عمده بناهای محصورکننده میدان مربوط به دوره قاجار هستند. در دوره پهلوی نیز شاهد تحولات مهمی در میدان بودیم که عبارت اند از: 1) ساخت دو بنا در دوره پهلوی اول در ضلع شمالی و جنوبی، 2) ساخت یک بنا در دوره پهلوی دوم در ضلع جنوبی، 3) بازسازی مدرسه افشار 4) مداخلات خانه مسگرنژاد، 5) مرمت بقعه سید رکن الدین، 7) کشف پایاب قنات زارچ و دفن مجدد آن و 8) تغییر بدنه سازی کلک.
واکاوی موانع سیاست گذاری گردشگری در محیط های شهری استان گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
محیط های شهری گیلان با جاذبه های متنوع طبیعی، تاریخی و فرهنگی، استعداد فوق العاده ای برای توسعه صنعت گردشگری دارد، اما علی رغم سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های گردشگری، در این عرصه نتوانسته توسعه یابد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر واکاوی موانع سیاست گذاری گردشگری در محیط های شهری گیلان است. روش تحقیق به صورت کیفی و کمی، و با استفاده تئوری زمینه ای و مدل FARAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. جامعه آماری نیز متخصصان در حوزه مطالعات شهری و گردشگری است، که بر اساس نمونه گیری هدفمند تعداد 20 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. طبق مدل تئوری زمینه ای، موانعی از جمله: عدم بهره گیری از نیرو های متخصص، بازاریابی نامناسب، تقلید از الگو های ناسازگار با محیط های شهری، مشکلات زنجیره ارائه خدمات گردشگری، مشکلات نظام اداری و خط مشی، عدم مدیریت یکپارچه گردشگری در بین سازمان های مرتبط، عدم مطلوبیت زیرساخت ها و زیربناهای فیزیکی، عدم بهره گیری از نیرو های متخصص را استخراج شد، که با استفاده از مدل آراس فازی، به ترتیب موانع عدم مدیریت یکپارچه گردشگری در بین سازمان های مرتبط با مقدار وزن 490/0، مشکلات نظام اداری و خط مشی با مقدار وزن 488/0، تقلید از الگو های ناسازگار با محیط های شهری با مقدار وزن 477/0، مشکلات زنجیره ارائه خدمات گردشگری و عدم مطلوبیت زیرساخت ها و زیربناهای فیزیکی با مقدار وزن 467/0، بازاریابی نامناسب با مقدار وزن 463/0، عدم بهره گیری از نیرو های متخصص با مقدار وزن 458/0، بیشترین و کمترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده اند.
ارزیابی حس مکان در معماری بازار تهران (محدوده مورد مطالعه: خیابان پانزده خرداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بازارها یکی از مهم ترین فضاها در کالبد شهرها محسوب می شوند و علاوه بر جلوه های بصری دارای ویژگی های محسوس دیگری نیز هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات گردند و به عنوان کانون هویت بخش شهرها در شکل گیری حس تعلق به مکان مؤثر باشند؛ در این میان بازار تاریخی تهران با ویژگی های منحصربه فرد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است که از دیرباز دارای محوری پویا، سرزنده و کیفیت های فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف افراد بوده است. هدف: این مقاله شناسایی شاخصه هایی است که میزان وجود هویت و حس مکان در بازار تهران را مورد بررسی قرار می دهد. روش: این مقاله با روش همبستگی به تحلیل مشاهدات منفعل اولیه به کمک نقشه برداری رفتاری در گام نخست و در گام دوم با مصاحبه و سنجش وابستگی متغیرها به کمک طیف هفت گزینه ای لیکرت پرداخته است. یافته و نتایج: شناخت کیفی ابعاد حسی فضا در این تحقیق مشخص کرد که منظر بصری بیشترین نقش را در ادراک محیط داشته و به همراه مناظر بساوایی در طول روز تقریباً ثابت می باشند. از سوی دیگر منظر صوتی و منظر شیمیایی به عنوان دو محرک تأثیرگذار در غنای حسی محیط مطرح هستند که نسبت به سایر محرکه ای محیطی تغییرات بیشتری در طول روز دارند. همچنین وجود ابنیه تاریخی به رغم علاقه مندی افراد، به خودی خود موجب تقویت حس مکان نمی گردند، و توجه به مؤلفه های هویت مکانی و میزان تأثیرگذاری هریک بر حس تعلق به مکان در بازار ضمن ارتقای کیفیت بازار، موجبات تداوم حیات و ماندگاری این میراث ارزشمند معماری می شود.
مثلث بالا و پایین در آثار معماری، مطالعه موردی: بقعه ی شیخ حیدر شهر مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار معماری به خصوص آثار تزئینی معماری به وفور شاهد استفاده از نقش ها و طرح هایی هستیم که منشعب از نقوش هندسی، گیاهی یا اسلیمی می باشند. استفاده از این نقوش به دو دلیل عمده می باشد: اولاً صرفاً برای بحث زیبایی بخشی و چشم نوازی در بنا استفاده می شود؛ دوماً، هدفمند بوده و دارای مفهومی در دل خود می باشد؛ این نشانه ها که بعضاً دربر گیرنده تفکرات و عقاید خاصی از یک دوران مشخص هستند که با مکان و بنای مورد استفاده ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از این فرم ها، نقشی است مرکب از دو مثلث که در چندین جای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است؛ ترکیب مثلث ها در آیین های مختلف دارای تعابیری متفاوت هستند، در این مقاله کوشش بر آن است تا دریابیم که آیا این نماد از غیری سخن دارد یا خیر؛ اگر اینگونه است چه تفکر یا چه مهمی در پس آن نهفته است. فرم مورد مطالعه در دو طرف درب ورودی جبهه شمالی بقعه ی شیخ حیدر در شهر مشکین شهر حک شده است. هدف از این تحقیق، بازخوانی این نماد و مفاهیم کلی آن بر مبنای جزئیات عرفانی هم دوره خود می باشد؛ که برای یافتن این تفکراتِ تأثیرگذار نیاز به شناخت و درک عرفان آن دوره و میزان باور پذیریَش برای آن زمان خاص می باشد. در این مسیر، تلاش شده با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و تحلیل اطلاعات بر مبنای داده های زمانی و مکانی متوجه میزان اثر بخشی آنها در این راستا شده و با تحلیل هر مبحث به دریافت اثر آن مبادرت کرده ایم. در نهایت با تحلیل های دقیق و موشکافانه و با آنکه این نماد از دوران های قبل از اسلام هم مورد استفاده بوده است، کاربرد آن در دوران پس از اسلام و اوج تفکرات عرفانی مربوط به سهروردی و ابن عربی تنها به یک دلیل منطقی می باشد و آن نمایاندن این نماد برای بیان بازگشت به اصل در هر تولد و مرگ می باشد.
امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در تهران براساس تحلیل اطلاعات اقلیمی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در شهر تهران است. در حال حاضر با توجه به شناخت شیوه-هاى طراحى و قابلیت بررسى آن ها به صورت بومى، وجود دانش و فن آورى تولید بومى فتوولتاییک ها در ایران طراحى و ساخت ساختمان هایى با این فن آوری در ایران دور از دسترس نیست. در این پژوهش اطلاعات اقلیمی سایت مورد نظر در موقعیت ایستگاه سینوپتیک امام خمینی تهران و شهر سالت لیک سیتی با یکدیگر مقایسه شد و بعد از اثبات شرایط اقلیمی مشابه دو منطقه به بررسی بهره گیری از انرژی های نو در سالت لیک سیتی پرداخته شد و بنابراین راهکارهایی برای استفاده از انرژی های نو در تهران ارائه شد. در این پژوهش به شیوه تطبیقی اطلاعات اقلیمی ایستگاه هواشناسی فرودگاهی امام خمینی در مقایسه با اطلاعات اقلیمی شهر سالت لیک سیتی قرار گرفت. استخراج اطلاعات از سازمان هواشناسی بوده و در تدوین مطالب از مقالات معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است.
بازشناسی نقش اقلیم در سازماندهی فضاهای معماری خانه های سنتی دزفول با تأکید بر سطوح زیرزمینی، نمونه موردی: خانه سوزنگر
حوزههای تخصصی:
در معماری خانه های سنتی ایران من جمله شهرهای با اقلیم گرم و مرطوب، عنایت به عوامل اقلیمی، یکی از ارکان طراحی معماری محسوب شده و حائز اهمیت بسیار بوده است. و به طبع، پیش بینی فضا در عمق زمین در معماری خانه سنتی ایران کاربرد قابل توجهی داشته است. خلق فضاهای معماری سطوح زیرزمینی خانه های سنتی به عنوان یکی از شیوه های طراحی اقلیمی و تأمین گر بخش عمده ای از نیاز آسایش ساکنین با امکان تعامل معماری و بهره برداران آن با محیط، در خانه های سنتی اقلیم گرم و مرطوب من جمله در شهر دزفول، مطرح می باشد. سازمان دهی فضا در خانه های سنتی دزفول، ارتباط چندجانبه فضاها با یکدیگر است. که براین اساس، شیوه ای از تعریف و سازمان دهی فضایی با امکان تجربه های کیفی ادراکی گوناگون برای حضور آدمی فراهم شده است. با تحلیل منطقی از اندیشه سازمان فضایی خانه های سنتی دزفول، می توان به معیارهای مختلف از جمله معیار اقلیمی طراحی این خانه ها دست یافت. در این پژوهش سعی شده، ضمن پرداختن به جایگاه معماری اقلیمی در خانه های سنتی دزفول، به تحلیل فضایی خانه سنتی سوزنگر دزفول پرداخته و تأثیر تهویه طبیعی بر سازمان دهی فضاهای زیرزمینی آن مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این مقاله از روش تحقیق توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده که با جمع آوری اطلاعات از طریق بررسی کتابخانه های تخصصی و عمومی و نشریه های مرتبط با موضوع انجام شده است.
تبیین رابطه خوانایی فضا با میزان رفتار قلمروپایی شهروندان در پارک های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
5 - 20
حوزههای تخصصی:
خوانایی کیفیتی محیطی است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب گشته که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. در بستر بوستان های شهری، مؤلفه های خوانایی فضایی توانسته اند درجات مختلفی از رفتار قلمروپایی را در شهروندان پدیدآورند. هرگونه شخصی سازی و نشانه گذاری محیط یا دفاع در مقابل مزاحمت، یک نوع رفتار قلمروپایی محسوب و تقویت آن درنهایت منجر به افزایش تعاملات اجتماعی می شود. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر مقوله خوانایی و چگونگی اعمال روش هایی در جهت افزایش رفتار قلمروپایی در پارک های شهری است. در این تحقیق از روش های مشاهده حضوری، مصاحبه و تهیه پرسشنامه استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمام ابعاد شاخص های خوانایی یعنی خوانایی مسیرها، گره ها، حوزه ها، لبه ها و نشانه ها باید کنار هم در یک فضا وجود داشته باشند تا آن فضا را قابل فهم کنند این قابل فهم بودن درنهایت حس مالکیت و قلمروپایی را افزایش می دهد.
سیر تکوینی اندیشه امس راپاپورت در حوزه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط
حوزههای تخصصی:
راپاپورت از جمله فرهنگ گرایانی است که پژوهش های وسیعی در زمینه فرهنگ در حوزه معماری و مطالعات شهری انجام داده و بخش زیادی از عمر پژوهشی خود را به مطالعات رفتار-محیط اختصاص داده است. لذا بررسی سیر تحول اندیشه های وی در این عرصه بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی خط فکری راپاپورت در زمینه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط به ویژه در دو دهه ی اخیر و شناسایی تازه ترین نظریات وی می باشد. این پژوهش از نوع مروری توصیفی دانست که طی آن از روش اسنادی و مطالعه مقالات و کتب معتبر بهره گرفته شده است. نتیجه آن که، راپاپورت با حرکت از پارادایم هنری در معماری به سمت پارادایم علمی در حوزه مطالعات فرهنگی در معماری و شهرسازی به دستاوردهای مهمی به ویژه در زمینه ی مطالعات رفتار-محیط دست یافته است. وی در دو دهه ی اخیر به دنبال بسط نظریه ای علمی بوده که بتواند به عملیاتی ساختن مقوله ی فرهنگ یاری رساند. از دید راپاپورت، همه ی پژوهش های وی گام های مقدماتی برای دستیابی او به نظریه توصیفی بوده است که این امر نشان گر پیوستگی و تداوم در روند مطالات راپاپورت می باشد؛ گویی هر قطعه به قطعه های قبلی افزوده می شود. با وجود برخی نقدها به رویکرد مطالعات رفتار-محیط راپاپورت می توان گفت این رویکرد هنوز پیشرفت اصلی در زمینه طراحی محسوب می شود.