این مقاله کندوکاوی است برای یافتن و باز نمودن جنبه های گوناگون نظام آموزشی استاد_شاگردی در نقاشی دوره قاجار و تبدیل آن به نظام آموزشی آکادمیک یا مدرسه ای و همگانی شدن این نظام. فرضیه اصلی این مقاله هم بر این محور استوار است که تبدیل این دو نظام به یکدیگر و جایگزینی دومی به جای اولی، بر اثر فراهم آمدن اسباب و امکاناتی میسر شد که از ارتباط ایران با غرب فراز آمد و در حقیقت این تحول بازتابی سرراست از تعامل هنری بین ایران و اروپا بود و گرچه این تعامل از روزگار صفویان پدیدار شد ولی در دوره قاجار از همه جهت نفوذ و تاثیری چشمگیر بر جای گذارد. گفتنی است که این تبدیل و تبدل با حمایت دربار صورت گرفت و در حقیقت تحولی از فراز بود نه از فرود؛ ولی عوامل «فرود» و فرودست جامعه بیشترین بهره را از آن گرفت.
پر واضح است که با گسترش زندگی شهری و مشغولیت های فکری، پیچیدگی های زندگی بشری هم بیشتر شده است به گونه ای که افراد بیشتر اوقات خود را در محیط های بیرون از خانه سپری می کنند. این اما فرصت مناسبی را برای طراحان گرافیک فراهم کرده است تا بتوانند بر اساس اصول زیبایی شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی و غیره، جذابیت هایی خلق نمایند و بینندگان را متأثر سازند. ساده تر اینکه به کارگیری ابزاری تحت عنوان گرافیک محیطی، که از پر مخاطب ترین ها و در عین حال کاربردی ترین هاست، می تواند به برقراری و بهبود ارتباطات اجتماعی در سطح شهر و به ویژه اماکن عمومی کمک نماید. طرفه آنکه با افزایش روز افزون ابعاد طولی و عرضی مراکز خرید، کاربرد عناصر و شاخصه های گرافیکی در فضای محیطی آن ها نیز بازاری پیدا کرده است.
این پژوهش به یکی از اولویت های برنامه ای مراکز تجاری، از جمله رفتارهای اجتماعی فروشندگان و خریداران و عوامل محیطی تأثیرگذار بر آن مثل گرافیک ورود می کند تا با شناخت عوامل رضایت مندی مخاطبان، وفاداری آنان به سرویس دهندگان را شناسایی و فزونی بخشد. امر مهمی که برخی از نتایج آن با تحقیقات میدانی یکساله در میان مردم و مراکز تجاری عمده شهر شیراز حاصل شد.