این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیل محتوای بصری به بررسی ابعاد گرافیکی نشانه ها پرداخته، کیفیت و کمیت پرکاربردترین نمادهای گیاهی در 30 ساله اخیر را نشان داده است. جامعه آماری مورد بررسی به صورت انتخابی، تعداد 236 نشانه معاصر ایرانی را در بر می گیرد. ویژگی مشترک آنها استفاده از نماد گیاهی در طراحی نشانه است. یافتن پرکاربردترین نمادهای گیاهی در طی سه دهه گذشته هدف این بررسی است. نتایج نشان می دهد که نمادهای گیاهی در بین نشانه های مورد بررسی، بیشتر به سبک طراحی تجریدی گرایش یافته اند. علاوه بر نقش گل ها، طراحان، دراستفاده از نقش اسلیمی، توان بالقوه آن را در انواع کاربردهای فرهنگی، اجتماعی، تولیدی، سیاسی، تجاری، به صورت حد اکثر و بالفعل ارائه کرده اند. همچنین بیشترین کاربرد این نمادها در زمینه های فرهنگی بوده و اکثراً به صورت تلفیقی با تصاویر یا نوشتار همراه شده اند. این نتیجه علاوه بر رصد جایکاه طراحی نشانه، برای بررسی سمت و سوی حرکت جریانات هنری گرافیک معاصر ایران هم می تواند شاخص باشد و احتمالآ به حوزه های دیگر هنر و علوم اجتمایی نیز تعمیم پذیر خواهد بود.
«تشبّه» یکی از مفاهیم بحث انگیز در فرایند نمایشی شدن وقایع کربلا است. این مفهوم با در نظر داشتنِ پیشینه ای که در علم کلام، عرفان و به خصوص فقه دارد، از سه بُعد در تعزیه شایان توجه و قابل بررسی است: 1- تشبّه، پیوندِ عمیقی با نهادنِ نام «شبیه خوانی» بر تعزیه دارد. 2- تشبه به امامان (ع)؛ تشبّه به کفار و دشمنان ائمه و تشبّه مردان به زنان؛ از مسائل مناقشه برانگیزِ فقهی هستند که شاهدِ حضورِ آنها در تعزیه نیز هستیم. 3- اهمیتِ مسأل? تشبّه نزد فقها، منجر به صدور فتاوی گوناگون از سویِ آنها میشود. این فتاوی از سویِ دیگر، تأثیرِ آشکاری نیز بر شیو? شبیه خوانی دارند. هدفِ این مقاله، بررسی سه مورد فوق با توجه به دانش و فرهنگی بومی است که هم شبیه خوانی و هم مفهوم تشبّه بر آمده از آن است. پس رویکردِ مقال? حاضر در نقط? مقابلِ آن رویکردهایی قرار خواهد گرفت که تعزیه را با قراردادهای تئاتر و درام غربی فهم و تحلیل میکنند. یکی از این مفاهیم که با آن تعزیه را بررسی میکنند، واژ? یونانی «میمسیس» است. این مقاله نشان میدهد که چرا این مفهوم در شناخت تعزیه کارایی ندارند و نمیتوان با اتکا به آن تحقق تشبّه در تعزیه را فهم کرد.