این مقاله ابتدا به ویژگی هاى علمى نقد منظر می پردازد و تفاوت هاى تفسیر هرمنوتیکى و نظرات کارشناسان منظر را بررسى و نقد هنرى و خوانش انتقادى پروژه را مقایسه می کند. سپس ارزش هاى مربوط به پروژه هاى منظر را که گاهى متضاد، نسبى و سلیقه اى هستند، معرفى و به مواجهه مسایل معرف تشناختى با مسایل اخلاقى در نقد منظر اشاره می کند. بر این اساس، راه حل هایى اریه می شود که شامل تولید معیار، اولویت بندى آنها و تبیین دیدگاه چند رشته اى به موضوع نقد منظر است. راه حل هاى مذکور، فرضیه وجود علم جدیدى را مطرح می کنند که بتواند نقد منظر را دربرگیرد. این مقاله، در نهایت امیدوار است که گونه اى از فرا نقد شکل بگیرد که هم اخلاقى باشد و هم با معیارهاى علمى منطبق شود.
بیان مسئله: از دیرباز تا کنون، خط نسخ در کنار خط کوفی و نستعلیق، سه خط اصلی در کتابت و هنر کتاب آرایی در جهان اسلام به شمار می روند اما با مطالعه دقیق در حوزه سبک شناسی خط نسخ، تفاوت هایی در نوع کتابت این خط در کشورهای مختلف مشاهده می شود که نیازمند بررسی دقیق است. هدف مقاله: انجام این پژوهش به منظور ارائه شاخص هایی جهت شناخت نسخ ایرانی از عثمانی صورت گرفته تا علاقه مندان به هنر خوشنویسی و پژوهشگران توانایی تشخیص این دو سبک را از یکدیگر بیابند و همچنین می توان هدف فرعی این پژوهش را کمک به نسخه شناسان دانست زیرا سبک شناسی این دو قلم، برای شناسایی محل و ادوار نسخه های فاقد تاریخ کتابت مفید است. سؤالات مقاله: 1. آیا شیوه نگارش خط نسخ در ایران و کشور عثمانی با یکدیگر متفاوت بوده است؟ 2. درصورتی که شیوه نگارش خط نسخ در ایران و عثمانی، متفاوت باشد، تمایز میان آن ها برای خوشنویسان و نسخه شناسان مبتدی دشوار است، پس چگونه می توان این دو شیوه را از یکدیگر تشخیص داد؟ روش تحقیق: در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای - تحلیلی صورت گرفته، نخست اطلاعاتی در خصوص خط نسخ و دو خوشنویس برجسته جهان اسلام احمد نی ریزی و محمد شوقی افندی که اولی ایرانی و دومی عثمانی است، جمع آوری شده و سپس شیوه کتابت این دو هنرمند بزرگ در جز سی ام قرآن به صورت دیجیتالی و به کمک نرم افزار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتیجه گیری: تجزیه وتحلیل های صورت گرفته، نشان داد که نسخ رایج در ایران با عثمانی متفاوت بوده و به منظور تشخیص این دو شیوه، شاخص هایی از قبیل؛ بررسی شیب کرسی، مد و تشدید، اندازه اعراب، شیوه کتابت سکون، اندازه دندانه ها، زاویه حروف عمودی نسبت به کرسی ارائه شده است.
قالی های تصویری، گروه نسبتاً بزرگی از قالی های دوره قاجار را تشکیل می دهند. در این میان تعداد قابل توجهی از آن ها تصویرگر ادبیات غنی ایران هستند؛ دسته گسترده ای از قالی های تصویری قاجار این مفهوم را با بهره گیری از خط نگاره ها، تجلی بخشیده اند. این مقاله ضمن معرفی عوامل زمینه ساز و مؤثر بر روند تصویرگری در قالی های قاجار، به معرفی و بررسی دسته ای از قالی های تصویری با مضامین و موضوعات ادبی که اختصاص به داستان های بهرام گور دارد، می پردازد. در این راستا ارتباط بین مضامین کتیبه ها با چگونگی تصویرگری، منبع الهام گیری و اهمیت موضوع داستان های مربوط به بهرام، مسئله پژوهش بوده و پاسخ دهی و ریشه یابی موارد نامبرده، از اهداف این مقاله است. طی مطالعات انجام گرفته، این داستان ها به جهت اهمیت موضوعی و جایگاه ویژه در آن مقطع تاریخی بازتابی از اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوران مذکور در ایران اند. رویکرد نگارندگان به موضوع تاریخی – توصیفی و گردآوری مطالب و تصاویر به شیوه کتابخانه ای بوده است. اطلاعات به دست آمده به شیوه کیفی تحلیل شده اند.
بازارهای ایرانی یکی از مهم ترین بخش های تشکیل دهنده ساختار شهر در شهرهای تاریخی و فرهنگی باستان بوده اند. این بازارها علاوه بر تاثیرگذاری بر ساختار کلی شهر و شکل گیری محله ها، به عنوان یکی از مظاهر مهم معماری، در میان مردم از اهمیت برخوردار بوده و در جهان نام آور شده اند. هدف این مقاله شناسایی و استخراج مولفه های تاثیر گذار در معماری دوره های صفویه و زندیه در جهت کاربست مجدد در فضاهای دوره معاصر می باشد. نمونه های بررسی شده در این مقاله بازار قیصریه اصفهان و بازار وکیل شیراز می باشد.این تحقیق بر اساس شیوه توصیفی – تاریخی با رویکرد کیفی و نگرش کالبدی صورت گرفته است. نحوه گردآوری اطلاعات در بخش ادبیات و پیشینه پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و بررسی اسناد تاریخی و در بخش تحلیل با منطق قیاسی انجام شده است. نتایج حاصل از این تحقیق کمک بسیاری به بازشناسی جایگاه و پیشینه ی تاریخی شهرهای اصفهان و شیراز، همچنین میزان اهمیت و رونق آن در زمان های گذشته خواهد کرد.