آنچه به عنوان هنر معرق چوب امروزه میشناسیم هر چند ریشه در هنر شرق دارد ، ولی در کشور ما از سابقه تاریخی زیادی برخوردار نیست. حتی در منابع مهم تاریخی هنر ایران (پوپ) نیز کمتر به این هنر توجه و اشاره شده است. در صورتی که این هنر از قرن دوزادهم در اروپا شناخته شده و از قرن شانزدهم به عنوان یک هنر شاخص مورد توجه بوده و هنرمندان زیادی در کشورهای ایتالیا ، فرانسه ، آلمان و انگلستان به آن مشغول بودهاند. مقاله حاضر کوششی است برای معرفی سیر تحول تاریخی - تکنیکی این هنر در اروپا ، خاصه در ایتالیا و فرانسه...
در حفاظت و مرمت آثار چوبی استحکام بخشی از اهمیت خاصی برخوردار است و در همین راستا انتخاب مواد با توجه به مولفه های موثر بر آثار و توسط مرمتگر انجام می شود که نیازمند دقت و شناخت صحیح می باشد. با توجه به اهمیت این مواد و لزوم شناخت ترکیبات مختلف مورد استفاده، مهم ترین ترکیبات استفاده شده در استحکام بخشی چوب، شامل ترکیبات پروتئینی حیوانی، ترکیبات وینیلی، پلی اتیلن گلیکول، ترکیبات متااکریلیک، پلی استر و اپوکسی بررسی شده و معایب و مزایای استفاده از آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. البته این امر علاوه بر در نظر گرفتن ویژگی-های فیزیکی و شیمیایی ترکیب استحکام بخش، با توجه به عوامل مؤثر بر استحکام بخشی صورت پذیرفت. نتایج نیز نشان دهنده این امر می-باشند که کارکردهای ترکیب با توجه به نوع استفاده و کارایی ماده در شرایط مختلف موید استفاده از آن در شرایط ویژه است که با در نظر گرفتن برخی ویژگی های شاخص، مورد استفاده قرار می گیرد.
باغ ایرانی محصول اصیل تعامل ذهن و زندگی ایرانیان در محیط طبیعی آنان است. علیرغم سنت دیرپای باغسازی در ایران شمار کمی از متخصصان در صدد شناخت و تحلیل بنیه های نظری آن برآمده اند. این نوشته در صدد است تا زیبایی شناسی باغ ایرانی را با تکیه بر نمونه های تاریخی در انطباق با آئین و ذهن ایرانیان در فاصله دوران تاریخی تا کنون مورد نظر قرار دهد. در این گزارش به نکاتی در زیبایی شناسی باغ ایرانی اشاره می شود که نقش اصلی در پدیدآورن فضا را بر عهده گرفته است. چشم انداز بیکران، حضور آب، تنوع فضایی، منظره قدسی، مکان تامل و هندسه مستطیلی از جمله آنهاست. زیبایی در باغ ایرانی بر پایه تفسیر هنرمند از مفاهیم ذهنی او آغاز می شود و در گذر زمان تحت صیقل تاریخ و محیط رنگ نوین به خود می گیرد. مفهوم زیبایی در آغاز هم پیوند با معنای خیر و مفید بوده لیکن تدریجاً با تفکیک مفهوم بسیط آن، به سلیقه ای مستقل در حوزه صورت و شکل بخشی به فضا بدل شده است.
امروزه با پیشرفت تکنولوژی سعی شده تا هرچه بیشتر، سلامت فیزیکی و روحی انسان تأمین گردد. ولی با این وجود هنوز عوامل ناشناخته ای وجود دارند که سلامت بشر را تهدید می کنند. این عوامل می توانند یا مستقیم مربوط به نحوه طراحی و ساخت بنا باشد و یا اینکه توسط عوامل بیرونی مثل شیوع و گسترش ویروس ها و عفونت ها ، ساختمان ها و شهرها را تحت تاثیر منفی قرار دهد. در این بین سلامت افراد و به دنبال آن سلامت جامعه تهدید می گردد. بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده، اصطلاح سندروم ساختمان بیمار، وضعیتی است که در آن افراد ساکن در یک ساختمان دچار یکسری نشانه های بیماری و احساس کسالت می شوند بدون این که هیچ دلیل موجهی برای ایجاد این شرایط وجود داشته باشد. در حال حاضر در این بین به دلیل پیدایش و شیوع گسترده جهانی ویروس کرونا (COVID19) و اینکه هر سه مولفه های (جسمی ، روانی، اجتماعی) را در بر گرفته، به اهمیت این موضوع نیز افزوده شده است. هدف از انجام این پژوهش بدست آوردن راهکاری مناسب برای ایجاد تغییرات و یا در صورت نیاز، بازطراحی محیط معماری و شهری برای مقابله با شرایط همه گیری جدید ویروس کرونا (COVID19)می باشد. در این مقاله، پژوهش با جمع آوری اطلاعات و استفاده از منابع، مقالات و تحقیقات علمی انجام شده اخیر، صورت گرفته است. یافته ها حاکی از آن بود که آینده طراحی خانه ممکن است تغییر کند. مطالعات متعددی ارتباط مستقیمی بین شلوغی و پیامدهای بهداشتی نامطلوب را گزارش داده اند. تراکم بالا می تواند منجر به شرایط غیر بهداشتی و شیوع چندین بیماری واگیردار شود. نور، هوا و طبیعت شاید عواملی باشد که در قرنطینه بهترین زمان برای آشنایی بیشتر با باغهای سرپوشیده ، حتی در مورد ساخت و سازهای چند طبقه را فراهم می کند و توجه بیشتر به نمای پنجم ساختمان ها یا همان بام سبز جلب کند. نزدیکی انسان در شهرهای پرجمعیت ، خطرات بیشتری را به همراه دارد. هرچه جمعیت بزرگتر باشد ، غلظت ویروس کرونا (COVID19)در شهرها بیشتر است. با توجه به تأثیر فاصله دوری اجتماعی ، برنامه ریزان و معماران ممکن است با توجه به گسترش روش های افقی با فضای بیشتر در دسترس، طراحی کنند که این امر می تواند برای جلوگیری از شیوع عفونت ها و بیماری ها ضروری باشد. در نتیجه ، معماری و شهرسازی پس از همه گیری ویروس کرونا (COVID19) هرگز یکسان با گذشته نخواهند بود.
صولاً بین دسترسی به امکانات حمل و نقل و توسعة نواحی شهری ارتباط متقابل و تنگاتنگی وجود دارد. دسترسی مناسب تر، گزینه های بیشتر جابه جایی و کاهش هزینه های حمل و نقل از جمله عوامل مؤثر در جذابیت و توسعة مناطق است. در نتیجه، ایجاد دسترسی به حمل و نقل عمومی می تواند به عنوان یکی از فرصت های مناسب جهت توسعه و پویایی مناطق شهری و افزایش کیفیت نواحی شهری به شمار آید. این مسئله در شهر تهران از حیث وجود بافت های راکد اقتصادی و همچنین شکاف دیرینة فضایی به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بین شمال و جنوب شهر بین شمال و جنوب شهر، حایز اهمیت است. لذا با توجه به گسترش سامانه های حمل و نقل عمومی همچون مترو در شهر تهران، آگاهی از تأثیرات ایستگاه های مترو بر کیفیت محیط مجاور امری ضروری در جهت برنامه ریزی و مکان یابی مناسب آنها و بهره گیری از ظرفیت های بالقوة آن است. از طرفی به کمک بررسی میدانی این موضوع در دو بستر متفاوت شمال و جنوب شهر تهران می توان علاوه بر شناخت تأثیرات و پیامدهای گوناگون ایستگاه های مترو در دو محیط متفاوت، به ارزیابی تاثیر گشایش ایستگاه های متروی تهران بر کاهش شکاف و قطب بندی فضایی بین شمال و جنوب شهر نیز پرداخت. از آنجا که اقدامات نوسازانة دو دهة گذشته در تهران قطب بندی و شکاف دیرینة شمال و جنوب تهران را تعدیل نکرده و عموماً به نفع مناطق مرفه شمالی بوده است، فرض این است که مناطق فقیر جنوبی تهران افزایش ارزش بیشتری را به سبب گشایش ایستگاه های مترو نسبت به مناطق شمالی و مرفه تر تجربه می کنند؛ لذا گشایش و توسعة ایستگاه های مترو می تواند سبب پویایی اقتصادی و بهبود کیفیت محیط در مناطق جنوبی و غیر برخوردار تهران شده و در نتیجه به ابزاری جهت تعدیل شکاف شمال و جنوب شهر تهران تبدیل شود. صحت این فرضیات در قالب مطالعات میدانی تغییرات کیفیت محیط در حوزة نفوذ ایستگاه مترو واقع در شمال تهران (ایستگاه دکتر شریعتی) و ایستگاه مترو واقع در جنوب تهران (ایستگاه میدان شهدا)، از طریق سنجش تغییرات شاخص قیمت زمین و مسکن بررسی می شود. روش تحقیق در این پژوهش بررسی میدانی و استفاده از داده های زمین مرجع و تحلیل تطبیقی این داده ها به کمک روش های تحلیل همبستگی آماری و رگرسیون خطی چندجمله ای است. مقایسه تأثیر ایستگاه های مترو بر ارزش املاک مسکونی مجاور در دو بستر متفاوت شمال و جنوب شهر تهران، رشد بیشتری را برای مناطق مرکزی و جنوبی تهران نسبت به مناطق شمالی آن نشان می دهد که حکایت از تعدیل شکاف شمال و جنوب شهر دارد.